شاید بتوان گفت جامع ترین تعریف از سایبر تروریسم از سوی دنینگ ارائه شده است. تعریف وی از سایبر تروریسم چنین است: سایبر تروریسم، حاصل تلاقی تروریسم و فضای مجازی است. سایبر تروریسم، بیشتر به معنای حمله یا تهدید به حمله علیه رایانه ها، شبکه های رایانه ای و اطلاعات ذخیره شده در آنهاست، هنگامی که به منظور ترساندن یا مجبور کردن دولت یا اتباع آن برای پیشبرد اهداف سیاسی یا اجتماعی خاص اعمال می شود.[۱۱۷]
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
اهداف سایبر تروریست ها، متمرکز بر روی منابع موجود روی فضای مجازی می باشد. به عنوان مثال می توان حمله به سیستم کامپیوتری تأسیسات هسته ای، بیمارستان ها یا مراکز خطوط حمل و نقل هوایی و زمینی یا مختل کردن سیستم های پیام رسانی و یا دزدیدن اطلاعات را ذکر کرد.
نظر به اهمیت جنگ های سایبری، دولت آمریکا در سال۱۹۹۶، کمیسیونی را تحت عنوان «کمیسیون حفاظت از ریر ساخت های حیاتی»[۱۱۸] تشکیل داد.
کمیسیون مذکور به این نتیجه رسید که باید فعالیت های خود را بر روی صنایعی چون صنایع الکترونیگی، مخابرات و ارتباطات متمرکز کند، زیرا که بیشترین حملات جنگ مجازی متوجه آنها خواهد بود.
بسیاری از کارشناسان امنیتی، سیاستمداران و دیگر افراد مرتبط با موضوع، خطر تروریسم مجازی و حمله به سیستمهای کامپیوتری دولتی و خصوصی و زمینگیر کردن بخش های نظامی، مالی و خدماتی در جوامع پیشرفته را گوشزد کردهاند. این تهدید بالقوه حقیقتاً جدی است. متخصصین علوم روانشناسی، سیاست و اقتصاد، هماهنگ با هم، ترس از تروریسم مجازی را در جوامع امروزی مخصوصاً جوامع پیشرفته را در حال افزایش دانسته اند. از جنبهی روانشناختی، به دو دلیل دنیای مدرن از تروریسم مجازی هراسناک است: نخست ترس از آمیزهای از حملات خشن و ناگهانی همراه با اختلالات شبکه ای و دیگر نا آگاهی عامه از تکنولوژی کامپیوتر، زیرا از منظر روانشناختی یک تهدید ناشناخته نظیر تروریسم مجازی ترس بیشتری در مخاطبان خود میآفریند تا یک تهدید ملموس و شناخته شده. تا پیش از ۱۱ سپتامبر رخ دادن مواردی از هکهای جدی نشان داد که شبکههای کامپیوتری بخش های نظامی و انرژی آمریکا آسیب پذیر هستند. پس از ۱۱ سپتامبر با حاکم شدن گفتمان امنیت و تروریسم موضوع تروریسم مجازی به صورت جدی تر مطرح شد و به وسیلهی فعالان سیاسی، تجاری و امنیتی درگیر با معضل تروریسم، به شدت مطرح گردید. با توجه به گستردگی و پیچیدگی شبکههای کامپیوتری و سیستمهای کنترل عبور و مرور هوایی در دنیای صنعتی، حتی تهدید بالقوه تروریسم مجازی نیز خطرآفرین و هشدار دهنده است. هکرها این امر را به اثبات رساندهاند که افراد می توانند به اطلاعات حساس دست یابند و در سرویس های امنیتی رخنه کنند.[۱۱۹]
بنابراین، در تئوری هم که شده تروریستها قابلیت این را دارند که به مانند هکرها عمل کنند و به شبکههای کامپیوتری حساس و مهم خصوصی و دولتی راه پیدا کنند و بخشهای نظامی، مالی و خدماتی را دچار اشکال کنند و یا حتی آنها را زمین گیر سازند.[۱۲۰]
وابستگی در حال رشد جوامع بشری به تکنولوژی اطلاعات شکل جدیدی از آسیب پذیری را موجب شده است. این آسیب پذیری به تروریستها شانس نزدیک شدن به اهدافشان را که در حالت عادی به هیچ وجه نمیتوانستند بدانها دسترسی داشته باشند، داده است. ریشههای ذهنیت دربارهی تروریسم مجازی به اوایل دهه ۱۹۹۰ باز میگردد. زمانی که استفاده از اینترنت به سرعت داشت رشد میکرد و بحث بر سر ظهور جامعهی اطلاعاتی، مباحث گسترده ای را دربارهی خطرات بالقوهیی که پیش روی کشورهای صنعتی وابسته به تکنولوژی برتر و شبکههای کامپیوتری گسترده بود، مطرح کرد. در اوایل دهه ۹۰ آکادمی ملی علوم آمریکا گزارش خود دربارهی امنیت کامپیوتری را با عباراتی این چنین آغاز کرد: «ما در خطر هستیم. به صورتی روز افزون، آمریکا وابسته به کامپیوترها است، تروریستها فردا ممکن است از طریق صفحه کلید موجب بروز تخریب گستردهتری شوند تا از طریق به کارگیری بمب». در همان زمان عبارت «پرل هاربور الکترونیکی» ابداع شد، که اشاره به ارتباط داشتن تهدید یک حملهی کامپیوتری به آمریکا با حملهی تاریخی پرل هاربور در جنگ جهانی دوم دارد.[۱۲۱]
۲. تاریخچه ای از حوادث سایبر تروریستی
در مطالب ذیل سعی شده به مواردی از حملات مجازی که برای نیل به اهداف سیاسی و اجتماعی انجام شده اشاره شود:
در سال۱۹۹۶ یک هکر رایانه ای مرتبط با جنبش برتری طلبی سفیدپوستان، سیستم رایانه ای ماساچوست را به طور موقت از کار انداخت و به قسمتی از سیستم بایگانی آنجا صدمه زد. هکر مذکور، پیغامهای نژاد پرستانه ای را به اقصا نقاط جهان با نام آی. اس. پی.[۱۲۲] فرستاد. وی با این پیغام به کار خود پایان داد: «شما هنوز هم مجبورید تروریسم الکترونیکی واقعی را ببینید… این یک قول است». [۱۲۳]
در سال ۱۹۹۸، معترضان اسپانیایی، مؤسسه جهانی ارتباطات[۱۲۴] را با هزاران پیغام الکترونیکی قلابی مورد حمله قرار دادند. معترضان، صفحات وب را مسدود و تهدید کردند به تاکتیک های مشابهی علیه سازمان هایی که از خدمات این مؤسسه استفاده کنند، اقدام خواهند کرد. آنها خواستار این شدند که مؤسسه جهانی ارتباطات میزبانی وب سایت مجله «اوسکال هریا»[۱۲۵] را متوقف کند. این مجله در نیویورک منتشر می شد و از استقلال باسک حمایت می کرد. اعتراض کنندگان می گفتند که مؤسسه فوق الذکر از تروریسم حمایت می کند؛ چرا که بخشی از صفحات وب شامل مطالبی درباره گروه تروریستی ای. تی. آ.[۱۲۶] است که ادعا می شد، مسئول قتل مقامات سیاسی و امنیتی و حمله به تأسیسات نظامی اسپانیاست.[۱۲۷]
در سال۱۹۹۸ چریکهای تامیل، سفارتخانه های سریلانکا را با روزی ۸۰۰ ایمیل در یک دوره ۲ هفته ای، مورد حمله قرار دادند. در پیام ها این چنین نوشته شده بود: «ما ببرهای سیاه اینترنتی هستیم واین کار را انجام می دهیم تا ارتباط های شما را مختل کنیم». مقامات امنیتی این مسئله را به عنوان اولین حمله شناخته شده به وسیله تروریست ها علیه سیستم های رایانه ای دولت سریلانکا نام گذاشتند.[۱۲۸]
در طول جنگ کوزوو در سال۱۹۹۷ رایانه های ناتو به وسیله بمباران ایمیل توسط هکرهای معترض از کار افتادند. این حملات صدمات زیادی را به رایانه های ناتو وارد آورد. بعلاوه مؤسسات آکادمیک و سازمان های عمومی و تجاری امریکا ایمیل های انباشته از ویروس را از تعدادی کشورهای اروپای غربی دریافت می کردند. تخریب وب سایت ها نیز بسیار عادی شده بود. همچنین پس از این که سفارت چین در بلگراد بمباران شد، هکرهای چینی پیغام هایی به وب سایت های دولتی ایالات متحده فرستادند که «ما حمله را متوقف نمی کنیم تا این که جنگ متوقف شود».[۱۲۹]
تمامی وقایع یاد شده انگیزه های سیاسی و اجتماعی داشتند و با آن که هیچکدام از این حملات منجر به خشونت یا صدمه نشدند، ولی تعدادی از این حمله ها تهدید یا مشکلات خاصی را ایجاد کرد.
۳. جذابیت سایبر تروریسم برای تروریست ها
به دلایل متعددی سایبرتروریسم برای تروریست های مدرن جذاب است. از جمله این دلایل میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
۱-۳. ارتکاب عملیات تروریستی از این طریق ارزان تر از روش های تروریستی متعارف است. تنها چیزی که نیاز است، یک رایانه شخصی متصل به اینترنت است. این روش نیازمند تهیه اسلحه یا مواد منفجره نیست. می توان ویروس های رایانه ای را ساخت و از طریق خطوط تلفن، کابل و ارتباط بی سیم آنها را ارسال کرد.[۱۳۰]
۲-۳. سایبر تروریسم، ناشناخته تر از روش های تروریسم کلاسیک است. مانند بسیاری از کاربران اینترنت، تروریست ها نیز از اسامی مستعار استفاده می کنند و به یک سایت به عنوان کاربر مهمان ناشناس وصل می شوند و برای نیروهای پلیس و امنیتی بسیار سخت است که هویت واقعی تروریست ها را ردیابی کنند.
۳-۳. تنوع و تعداد حملات در این عرصه بسیار زیاد است. سایبرتروریست می تواند شبکه های دولتی یا رایانه های دولتی، خدمات عمومی، خطوط هوایی و… را مورد حمله قرار دهد. تعداد زیاد و پیچیدگی حملات احتمالی به تروریست ها کمک می کند تا نقاط ضعف و آسیب پذیر را برای حمله پیدا کنند. مطالعات نشان داده است شبکه های برق و خدمات اضطراری در برابر حملات سایبر آسیب پذیر هستند، برای این که زیرساخت ها و سیستم های رایانه ای که اینها را اداره می کنند، بسیار پیچیده هستند و این موضوع، رفع همه نقاط ضعف را غیرممکن می کند.[۱۳۱]
۴-۳. سایبر تروریسم را می توان از راه دور هدایت کرد، این ویژگی ای است که جذابیت بسیار زیادی برای تروریست ها دارد. سایبر تروریسم نیازمند آموزش های تخصصی، سرمایه گذاری روانی زیادی نیست و خطر مرگ کمتری دارد. این شیوه همچنین این امکان را فراهم می کند تا سازمان های تروریستی عضوگیری کنند و اعضاء را در اختیار داشته باشند.[۱۳۲]
۵-۳. سایبر تروریسم توانایی زیادی دارد تا تعداد زیادی از مردم را به خود جذب کند، از این رو پوشش خبری و رسانه ای بیشتری را ایجاد می کند و این همان چیزی است که تروریست ها به دنبالش هستند.
نگرانیهای زیادی در خصوص احتمال وقوع سایبر تروریسم وجود دارد. دلایلی که می تواند منشاء این نگرانی ها باشد عبارتند از:
اول- ترویسم مجازی و حملات مجازی از جذابیت خاصی برخوردارند و ذهن بسیاری از مردم را به خود مشغول داشته است، نظیر داستانهای تخیلی.
دوم- ناآگاهی: ترویسم مجازی متشکل از دو حوزهی تروریسم و تکنولوژی است که بسیاری از مردم درک درستی از آن ندارند و در نتیجه دچار ترس میشوند. البته گروههایی هم هستند که از این غفلت و عدم درک درست سوء استفاده میکنند.[۱۳۳]
سوم- بعضی از سیاستمداران با دامن زدن به تروریسم مجازی و ترس عمومی به دنبال منافع خود هستند.
چهارم- ابهام دربارهی معنی گستردهی تروریسم مجازی. مردم بر اثر این گستردگی معنی گیج شدهاند و همین امر باعث شده افسانهها و اوهام پردازیها در میان آنها رشد چشمگیری یابد. اما تهدید تروریسم مجازی در آینده جدی است. نقل قول جالب توجهی از «فرانک کیلوفو» از ادارهی امنیت داخلی آمریکا وجود دارد و آن این است که: «اگر در حال حاضر بن لادن انگشت بر روی ماشه دارد، نوهی او ممکن است انگشت بر روی ماوس کامپیوتر داشته باشد». در حال حاضر نیز القاعده نشان داده است که علاقهی وافری به استفاده از تکنولوژی مدرن دارد به طوری که سایتهای زیادی مختص بن لادن و دیگر رهبران القاعده وجود دارند که دلالت بر علاقه و درک آنها دربارهی اهمیت استفاده از این سلاح مجازی جدید دارد. تروریستهای آینده ممکن است به توان بالقوه تروریسم مجازی پی ببرند و قادر به بکارگیری آن بشوند. همان طور که دنیاهای مجازی و واقعی درحال ادغام هستند تروریسم مجازی نیز ممکن است برای تروریستها جذابتر شود به عنوان مثال یک گروه تروریست ممکن است به صورت همزمان یک بمب را در یک ایستگاه راه آهن منفجر و در همان زمان به زیرساختهای ارتباطی نیز حملهی مجازی کند.[۱۳۴]
نکته قابل توجه این است که درحال حاضر این احتمال وجود دارد که موفقیت درجنگ علیه تروریسم تروریستها را هر چه بیشتر به سوی سلاحهای غیر متعارف؛ نظیر تروریسم مجازی سوق دهد.
گفتار دوم: تروریسم علیه اشخاص
همان گونه که توضیح داده شد تروریسم علیه تأسیسات و وسایل خاص ممکن است متضمن تروریسم علیه اشخاص نیز باشد. پس می توان گفت رابطه میان این دو نوع از تروریسم، عموم و خصوص من وجه است. در این گفتار یکی دیگر از موضوعات و مصادیق تروریسم؛ یعنی تروریسم علیه اشخاص به عنوان مهمترین موضوع جرم تروریسم مورد بررسی قرار می گیرد. سران و نمایندگان سیاسی کشور ها از جمله اشخاصی هستند که بیشتر در معرض وقوع عملیات تروریستی قرار دارند. اقدامات تروریستی علیه اشخاص فوق الذکر می تواند در قالب قتل، ایراد صدمه جسمانی یا گروگان گیری باشد.
بند الف: تروریسم علیه سران و نمایندگان سیاسی
مقامات سیاسی داخلی یا خارجی به لحاظ جایگاهی که در جوامع دارند بیشتر از سایر اشخاص در معرض اقدامات تروریستی قرار می گیرند. نظر به تأثیر سؤیی که انجام چنین اقداماتی علیه مقامات خارجی بر روابط بین المللی دارد اسناد بین المللی در راستای حمایت از اشخاص موصوف قواعد خاصی را مقرر کرده اند.
برقراری و حفظ روابط حسنه میان دولت ها مستلزم آنست که نمایندگان رسمی و سیاسی دولت ها در کشور دیگری که محل مأموریت سیاسی آنهاست از حمایت های ویژه ای برخوردار باشند و علاوه بر امتیاز مصونیت از تعقیب و مجازات، کسی به علت ارتکاب اعمال مجرمانه مانع انجام وظایف آنان نشود. از آنجا که جرایم علیه مأمورین دیپلماتیک و سایر اشخاص مورد حمایت بین المللی در عین ایجاد مخاطره برای امنیت آنها، مناسبات معمول بین المللی را که برای همکاری بین کشورها ضروری است، جداً تهدید می کند، کنوانسیونی خاص یعنی «کنوانسیون پیشگیری و مجازات جرایم علیه افراد مورد حمایت بین المللی از جمله مأمورین دیپلماتیک»[۱۳۵] در واکنش به گسترش اعمال خشونت آمیز علیه دولتمردان بخصوص دیپلمات ها در نقاط مختلف جهان تدوین گردید.[۱۳۶]
این کنوانسیون در ابتد اشخاصی را که قصد حمایت از آنها را دارد، معرفی کرده و مقرر داشته است: که اصطلاح« شخص مورد حمایت بین المللی » به اشخاص ذیل اطلاق می گردد:
الف)رئیس کشور یا هر یک از اعضای گروهی که حسب قوانین اساسی کشور مربوطه وظایف رئیس کشور را اعمال می نمایند و رئیس دولت یا وزیر امور خارجه هنگامی که هر یک از این اشخاص در سرزمین یک کشور خارجی بسر می برند و هم چنین اعضای خانواده او که همراه وی باشند.
ب) کلیه نمایندگان و کارمندان یا شخصیت های رسمی هر کشور یا هر کارمند و شخصیت رسمی یا مأمور دیگر یکی از سازمان های بین المللی یا بین الدولی هنگام وقوع جرم علیه شخص او یا اماکن رسمی محل سکنی شخصی و یا وسایل نقلیه او، حق دارد به موجب حقوق بین الملل از حمایت مخصوص در مقابل ایراد لطمه به شخص و آزادی و حیثیت و اعضای خانواده خود که با او زندگی می کنند برخوردار گردد».
مطابق ماده ۲ کنوانسیون: «۱-ارتکاب عمدی:
الف) قتل و ربودن یا انواع دیگر حمله علیه شخص یا آزادی شخص مورد حمایت بین المللی.
ب) – حمله خشونت آمیز به اماکن رسمی و محل سکنی و یا وسیله نقلیه متعلق به شخص مورد حمایت بین المللی به نحوی که جان و یا آزادی او به مخاطره افتد.
ج) – تهدید به انجام این قبیل حملات.
د) شروع به ارتکاب این قبیل حملات.
ه) مداخله در ارتکاب این قبیل حملات به عنوان شریک جرم.
در قوانین داخلی هر یک از کشور های طرف کنوانسیون جرم محسوب خواهد گردید.
۲- هر یک از کشور های طرف کنوانسیون این جرایم را حسب میزان وخامت مشمول مجازات های مقتضی قرار خواهد داد.
بند ب: گروگانگیری
یکی از مصایق شناخته شده جرم تروریستی که آزادی و جان اشخاص بیگناه، توسط تروریست ها را مورد تعرض قرارمی دهد، گروگانگیری است. کنوانسیون بین المللی مبارزه با گروگان گیری[۱۳۷] در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۱۷ دسامبر ۱۹۷۹ تنظیم و تصویب شد. هدف تروریست ها از گروگانگیری اینست که یک طرف ثالثی مجبور به انجام یا خودداری از انجام عملی شود.[۱۳۸] گروگانگیری ممکن است در زمان صلح و یا جنگ رخ دهد. در مقدمه کنوانسیون مقابله با گروگانگیری با تأکید بر حق حیات، آزادی، امنیت، برابری و حق تعیین سرنوشت ملت ها و با عنایت یه اینکه گروگانگیری جرمی است که موجب نگرانی عمیق جامعه بین المللی می شود ضرورت تعقیب یا استرداد هر شخص که مرتکب عمل گروگانگیری شود را یادآور می شود.[۱۳۹]
مطابق ماده ۱ کنوانسیون، جرم گروگانگیری این گونه تعریف شده است:
۱-هر شخصی که اقدام به ربودن یا توقیف یا تهدید به قتل، ایراد جرح یا تداوم توقیف فرد دیگری (گروگان) به قصد مجبور کردن شخص ثالث، اعم از یک دولت، یک سازمان بین المللی، گروهی از افراد یا یک شخصیت حقوقی یا حقیقی کرده و آزادی گروگان ها را به عنوان یک شرط صریح یا ضمنی، منوط به انجام یا خودداری از انجام یک عمل از سوی آنها کند، جرم است.
۲-هم چنین هر شخصی که مرتکب اعمال ذیل شود، مرتکب جرم مورد نظر این کنوانسیون خواهد شد: