کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
 



 

۲-۱۲-۵- افزایش کارکنان متخصص

 

کاربرد سیستم اطلاعاتی پیچیده بدان معنی است که کارکنان باید بسیار آموزش دیده و حرفه ای باشند تا بتوانند با این سیستم کار کنند و آن را حفظ نمایند . در بیشتر مورد سازمان ها باید ، پس از به کار گیری این تکنولوژی ، کارگران بدون مهارت خود را با افراد ماهر و متخصص جایگزین نمایند . برای مثال گروه بانکداری امریکای شمالی پس از به کار گیری « سیستم خدماتی مشتریان » مجبور شد نسبت کارکنان ماهر و حرفه ی خود را از ۳۰ به ۶۰ در صد برساند . این سیستم جایگزین تعداد زیادی از نیرو‌های دفتری شد . برای کار هایی مثل نامه نویسی، بایگانی و پر کردن فرم تعداد اندکی کارمند لازم بود و بقیه منتظر خدمت شدند . مدیران رده بالا و میانی سازمان می‌توانند با بهره گرفتن از این تکنولوژی آن را ارسال کنند ( دفت،۱۳۷۷: ۲۵۲ – ۲۵۰).

 

۲-۱۳- سیستم‌های اطلاعاتی و رایانه ها

 

توسعه رایانه ها چه بعد از سخت افزاری و چه از بعد نرم افزاری نقش بسزایی در توسعه سیستم‌های اطلاعاتی برای پردازش اطلاعات فراهم ساخت . برای بررسی چگونگی گسترش سیستم‌های اطلاعاتی باید نسل‌های و دوره های پیشرفت رایانه را بشناسیم:

 

به طور کلی عموماً رایانه ها را به ۵ نسل تقسیم بندی کرده‌اند :

 

سه نسل اول رایانه از طریق شناخت بخش‌های الکترونیکی آن که درای قدرت محاسبه و منطق هستند بررسی می‌گردد . این تقسیم بندی به شرح زیر است .

 

    1. رایانه های نسل اول : دریچه‌های الکترونیکی ( که بیشتر مکانیکی بوده اند )

 

    1. ریانه‌های نسل دوم : تزانزیستور

 

  1. راینه‌های نسل سوم : مدار‌های مجتمع ( یا همان IC ها )

به نظر بعضی متخصصان رایانه های نسل چهارم و پنجم آنهایی هستند که بر اساس مجتمع سازی با تراکنش بسیار بالا (VLSI ) شکل گرفته اند . رایانه های نسل پنجم احتمالاً به آن دسته رایانه های اطلاق می‌شود که از رابطه های توسعه یافته از هوش مصنوعی بهره گرفته اند ( رولی ، ۹۲-۹۱).

 

تحول رایانه از یک نسل به نسل بعدی از نظر‌های زیر سود مند :

 

۱-کوچک شدن اندازه رایانه ۲- بالا رفتن ضریب اطمینان ۳- کاهش مصرف برق ۴- بالا رفتن سرعت کار ۵- بالا بردن قدرت خرید وکاهش هزینه های کار کردن آن .

 

رایانه های امروزه پیشرفت کنونی خود را مدیون تراشه ها هستند که قابلیت ذخیره و پردازش زیاد تری نسبت به نسل‌های قبلی دارند .

 

امروزه ابر رایانه هایی اختراع شده اند که توانایی انجام چندین میلیون عمل را در یک میلیون ثانیه دارا می‌باشند که از این ها در مسائلی چون پیش‌بینی زلزله و پیش‌بینی سکته تمامی‌مغزی و قلبی و ژنیتیک انسانی استفاده می‌شود .

 

مدارالکتریکی اصلی اکثر میکرو رایانه ها به شکل ذره ریز سیلیسیوم است که از ناخن انگشت هم کوچک تر است . رایانه شخصی یک میکرو رایانه است که فقط توسط یک نفر ، یا شاید چند نفری که در همان محل کار می‌کنند مورد استفاده قرار می‌گیرد . رایانه های شخصی را در هر مکان مانند سازمان‌های بزرگ ، سازمان‌های کوچک و حتی منازل می‌توان یافت . دستگاه های منگنه کارت که با اولین رایانه به صورت انبوه تولید شده بنام رمینگون رندیونیک I در سال ۱۹۵۱ کار گذاشته شد و استقرار یونیوک I ، توسط جنرال الکتریک در سال ۱۹۵۴ شروع استفاده رایانه برای پردازش اطلاعات بازرگانی بود که قابل ذکر است . که استفاده از رایانه در این دوره تنها به سازمان‌های بزرگتر دولتی و مؤسسات تجاری محدود می‌شد . سیستم ها با معیار‌های امروزی بسیار گران بودند . مینی رایانه ها و سپس میکرو رایانه ها تاثیرات عمیقی را بر هزینه محاسبات بر جای نهاند . امروزه یک سازمان در هر اندازه ی می‌توان از عهده تامین یک رایانه بر آید ( مک لوید ، ۱۳۸۷: ۲۴۱).

 

اولین کاربرد اصلی رایانه ، پردازش داده های حسابداری بود آن کاربرد با چهار عمل دیگر همراه بود : سیستم‌های اطلاعات مدیریت ، سیستم‌های پشتیبانی تصمیم ، اداره مجازی ، و سیستم‌های دانش محور ، همه این ۵ کاربرد ، سیستم اطلاعاتی رایانه محور را تشکیل می‌دهند .

 

روشی که همه سیستم ها در طول ده ۱۹۵۰ ، ۱۹۶۰ و اوایل ۱۹۷۰ توسعه دادند روش سنتی بود . در اواخر دهه ۱۹۷۰ یک گرایش جدیدی که بیشترین تاثیر را روی استفاده از رایانه گذاشت دیده نشد . این گرایش افزایش علاقه بعضی از ‌کاربران در توسعه کاربرد‌های رایانه ایشان بود . نامی‌که ‌به این گرایش اطلاق شد کار با رایانه استفاده گر نهایی است کاربر نهایی مترادف با کاربرد می‌باشد باید در نظر داشته باشیم که کار با رایانه استفاده گر نهایی به خاطر چهار عامل متحول شد :

 

۱- افزایش سواد رایانه ی ۲- عقب افتادن خدمات اطلاعاتی ۳- قیمت کم سخت افزار ۴- نرم افزار‌های از پیش نوشته شده .

 

رایانه تاثیر مثبتی بر روی ملتهای بزرگ و کوچک گذاشته است . در کشور‌های کوچکتر ، محدودیتهای دولتی کاربرد فن آوری را کند می‌کند . وقتی که دولت حامی‌باشد مانند مصر و تونس استفاده از رایانه می‌تواند شکوفا می‌شود . ملل کوچک تر علاوه بر استفاده از رایانه برای رفع نیاز‌های خود صنایع نرم افزار را برای صادرات محصولات خود به کاربران بازار جهانی ، توسعه داده‌اند . در اکثر موارد ، ایالات متحده رهبر جهانی در استفاده از رایانه می‌باشد ( مک لوید ، ۲۸ ، ۲۳، ۲۲، ۴ ).

 

متخصص اطلاعات می‌توانند مساعدت هایی را در هر مرحله از فرایند حل مسئله انجام دهند . وقتی مسائل شناسائی شدند متخصصین اطلاعات می‌توانند برای درک آن ها به استفاده گران کمک نمایند . در طی بیست و پنج سال اول پیدایش رایانه تنها مسئولیت متخصصین اطلاعات ، پیاده سازی سیستم ها برای استفاده گران بود . متخصصین ، دانش فنی را ارائه می‌کردند که استفاده کنندگان یافاقد آن و یا به دلایل گوناگون قادر به تامین آن نبودند . این نوع فعالیت هنوز به عنوان وقت گیر ترین بخش کار متخصصین اطلاعات به شمار می‌رود . متخصصین ، تمام سیستم‌های اتوماسیون اداری مبتنی بر رایانه و کلیه سیستم‌های خبره را اجرا می‌نمایند .

 

متخصصان اطلاعاتی که کار آن ها ارائه خدمات اطلاعاتی است شامل واحد هایی چون تحلیل گر سیستم ها ، مدیران پایگاه ، داده متخصصان شبکه ، برنامه نویس ها و اپراتور ها می‌باشند :

 

۲-۱۳-۱- تحلیل گر سیستم ها

 

شخصی که با استفاده گر ، کار می‌کند تحلیل گر سیستم ها است . تحلیل گر سیستم ها به استفاده گر در شناسائی و درک مسئله کمک نموده و سپس راه های مختلف حل مسائل را مورد توجه قرار می‌دهد . هر روش مقدمتاً با بهره گرفتن از نمودار‌های ترسیمی‌مستند و روشی که بهترین حالت به نظر می‌رسد . پیشنهاد می‌گردد استفاده گر ‌در مورد اجرای نظریه تحلیل گر سیستم ها تصمیم گیری می‌کند تحلیل گران سیستم ها در تعریف مسائل و آماده کردن اسناد نوشته شده ‌در مورد چگونگی کمک رایانه در حل مسائل مهارت دارند ( مک لوید ، ۲۱-۱۹ و ۱۸۶-۱۸۵ ).

 

البته باید در نظر داشت که کار تحلیل گر سیستم تحلیل سیستم نیست . تحلیل سیستم بررسی سیستم موجود برای طراحی یک سیستم جدید یا کمبود یافته می‌باشد ( همان منبع ، ۱۹۴ ).

 

۲-۱۳-۲- مدیران پایگاه داده ( DBAS )

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-09-21] [ 09:44:00 ب.ظ ]




 

از لحاظ ساختمان اعصاب نیز بین آزمودنی‌ها تفاوت فاحشی وجود دارد چون اعصاب از رشد لایه اکتودرم جنین به وجود می‌آید شلدن این گروه از افراد را اکتودرم نامید . افراد این گروه بلند و باریک هستند یعنی رشد آن ها عمودی است ، سینه ای صاف دارند ، دنده هایشان از زیر پوست نمایان و عضلاتشان ضعیف است در این افراد اندازه سطح بدن نسبت به حجم بدن زیادتر از آن در دو تیپ دیگر است . همچنین بزرگی مغز و رشد سلسله اعصاب مرکزی نسبت به حجم بدن ، که در افراد این تیپ خیلی بیشتر از دو تیپ دیگر است . افراد این تیپ به طور کلی ضعیف هستند و برای کارهای بدنی و مسابقه های ورزشی آمادگی ندارند . ( سیاسی ، ۱۳۸۶ ،ص ۲۰۴ )

 

قدم بعدی در مطالعات شلدن ، مشخص کردن ویژگی‌های درونی و شخصیتی تیپ های مختلف بود . او برای این منظور ، هزاران عبارت که جنبه‌های شخصیت را توصیف می‌کردند ، جمع‌ آوری نمود و پس از بررسی های بسیار از بین آن ها تعدادی صفت را انتخاب کرد و افراد مورد مطالعه خود را از نظر این صفات مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار داد و سه صفت شخصیتی عمده را مشخص نمود . او گروه اول صفات را ویسروتونیا نام نهاد . ویسرو در زبان لاتین به معنای اعماء و احشاء می‌باشد . همه صفاتی که در این گروه قرار دارند با خوش خویی ، خوش زیستی و لذت طلبی همراه هستند ( ستوده ، ۱۳۸۱ ، ص ۲۱۹ )

 

به گروه دوم این تقسیم بندی از نظر اینکه صفات مربوط به آن ها در صفات بدنی قرار دارد سوماتوتونیا گفته می شود . صفات این گروه بیشتر در زمینه رقابت ، حرکت و پرخاشگری است .

 

به گروه سوم شخصیت به دلیل آنکه صفات آن ها بیشتر مربوط به فعالیت‌های خاص مغز است سربوتونیا گفته می شود صفات این گروه بیشتر در زمینه درک و فهم ، نگرانی و حساسیت فوق العاده آنان می‌باشد ( همان منبع ص ۲۱۹ )

 

تیپ شناسی از دیدگاه یونگ :

 

۱- برونگرایی

 

۲- درونگرایی

 

نگرش برونگرایانه ، انسان را به سوی دنیای عینی بیرون سوق می‌دهد در حالی که نگرش ‌درون‌گرایانه او را متوجه دنیای درون خود می کند . این دو نگرش معمولاً در هر شخص وجود دارد ولی به طور معمول یکی غالب و آگاه و دیگری مغلوب و ناخودآگاه است یونگ برای هر کدام ( افراد درونگرا و برونگرا ) خصایصی می شمارد . ‌درون‌گرایان به افکار و احساسات خویش توجه دارند : نگران آینده و محافظه کارند اصول و معیارها را مهمتر از خود اعمال می دانند و در نوشتن بهتر از گفتن هستند . مردم گریز و دیآشنا هستند . برونگرایان به افراد و اشیا توجه دارند و در زملان حال زندگی می‌کنند و به خود اعمال توجه دارند . خونگرم ، پرحرف ، زودآشنا ، اهل معاشرت و اجتماعی هستند ( شعاری نژاد ، ۱۳۵۴ ، ص ۵۷۵ )

 

به نظر یونگ در انسان ، چهار کنش یا فعالیت اساسی روانی وجود دارد که عبارتند از : تفکر ، احساس ، ادراک و الهام . ادراک و الهام از کارکردهای غیرعقلانی هستند و تفکر و احساس از کارکردهای عقلانی که شامل قضاوت و ارزیابی درباره تجربیات می‌شوند ( شاملو ، ۱۳۸۶ ، ص ۵۳ )

 

تفکر : افرادی که این کنش در آن ها قوی تر است می کوشند جهان را با استدلال بشناسند و به رابطه منطقی جهان توجه دارند .

 

احساس : افرادی که این کنش در آن ها مسلط است می کوشند جهان را بااحساسات خوشایند و ناخوشایند که از تجربه های خود دارند بشناسند

 

ادراک : این افراد جهان را آن چنان که هست تجربه می‌کنند .

 

الهام : افرادی که این کنش در آن ها قوی تر است ، در شناخت جهان ، به یک ناخودآگاه یا ادراک درونی توجه دارند و می کوشند به نیروی نهانی موجود در اشیاء پی ببرند . ( شعاری نژاد، ۱۳۵۴ ، ص ۵۷۶ )

 

یونگ ‌بر اساس دو نگرش و چهار کارکرد مذکور هشت سنخ روانشناسی را به وجود آورد :

 

    1. سنخ فکری برونگرا : چنین افرادی بر طبق قواعد انعطاف ناپذیری زندگی می‌کنند . آن ها احساسات و هیجانهای خود را سرکوب کرده در تمام جنبه‌های زندگی واقع گرا هستند . دانشمندان در این سنخ قرار دارند .

 

    1. سنخ احساسی برونگرا : این افراد تفکر خود را بازداری کرده و شدیداًً هیجانی هستند ، آن ها از ارزش ها ، اصول اخلاقی و آداب و رسومی که آموخته اند دست برنداشته و از آن ها پیروی می‌کنند و به طور غیر معمول نسبت به انتظارات و عقاید دیگرانن حساس هستند و و اغلب زنان دارای این تیپ شخصیتی هستند .

 

    1. سنخ ادراکی برونگرا : این سنخ شخصیتی متوجه لذت و شادی و تداوم تجربه ها و حس های جدید است چنین اشخاصی شدیداًً واقعیت مدار بوده و تا اندازه ای زیاد با افراد و موقعیتهای مختلف انطباق پذیر هستند .

 

    1. سنخ الهامی برونگرا : این افراد به خاطر توانایی زیاد خود در بهره برداری از فرصت ها در تجارت و سیاست کارایی بالایی دارند . آن ها جذب عقاید جدید شده و خلاق هستند .

 

    1. سنخ فکری درونگرا : این افراد سازگاری خوبی با دیگران ندارند و در بیان افکار خود مشکل دارند و ظاهراًً بی احساس بوده و توجهی به دیگران ندارند . آن ها نه بر احساس خود ، بلکه بر اندیشه‌های خود تمرکز دارند .

 

    1. سنخ احساسی درونگرا : در این افراد تفکر و ابزار بیرونی هیجان سرکوب شده است آن ها به نظر دیگران اسرارآمیز و دست نیافتنی می‌آیند و آرام و متواضع هستند .

 

    1. سنخ ادراکی درونگرا : این افراد غیرمنطقی هستند و از دنیا بریده اند . آن ها به بیشتر فعالیت‌های انسان با خیرخواهی و سرگرمی می نگرند .

 

  1. سنخ الهامی درونگرا : این افراد ممکن است چنان به شهود توجه کنند که ارتباط اندکی با واقعیت داشته باشند آن ها رویایی و خیال پردازند ( جمهری و همکاران ، ۱۳۸۶ ، ص۱۱۰ )

تیپ شناسی از دیدگاه اریک فروم:

 

فروم چند تیپ شخصیت را مطرح کرد که زیر بنای رفتار انسان هستند و توضیح داد افراد با اینگونه تیپ ها چگونه با دنیای عملی ارتباط برقرار می‌کنند. مشکل های خالص این تیپ ها نادرست است . اغلب شخصیت ها ترکیبی از چند تیپ هستند ولی معمولاَ یکی غالب است . او تیپ های شخصیت را به چهار گروه دسته بندی کرد :

 

    1. مرده گرا : تیپ شخصیتی مرده گرا مجذوب مرگ ، جنازه ، ویرانی و کثیفی است و وقتی این افراد از بیماری ، مرگ ، مراسم تدفین صحبت می‌کنند خوشحال به نظر می‌رسند آن ها سرد و بی تفاوت هستند و عاشق نظم و قانون و استفاده از زور و قدرت اند فروید باور داشت که هیلتر نمونه ای از تیپ مرده گرا بود البته همه این گونه افراد اینگونه ظالم نیستند ممکن است برخی از آنان بی آزار به نظر برسند اما معمولاَ نشانی از کمبود عاطفه را در مسیر رفتاری خود بر جای می‌گذارند فروم مادری را مثال می زند که دائماَ نگران شکست های فرزندش است و با اینکه فرزندش را دوست دارد اما درباره ی آینده او پیش‌بینی های مأیوس کننده می‌کند .

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:54:00 ب.ظ ]




اجرای اصل حاکیمت قانون در دستگاه‌ها و سازمان‌های اداری، یکی از مظاهر اصلی کلی است که در حقوق عمومی پذیرفته شده است. بر اساس این اصل تمام قوا و فعالیت‌های دولت اعم از قانون‌گذاری، قضایی، اجرایی و اداری زیر نظارت قانون قرار داده شده است. و افراد می‌توانند با مراجعه به مراجع قضایی صلاحیت‌دار از تخلف و تجاوز دستگاه‌ها جلوگیری کنند. برابر این اصل، قوه قانون‌گذاری تابع مقررات قانون اساسی است و یک دادگاه عالی، مستقل و بیطرف، ناظر بر اعمال اوست.[۲]

 

حاکمیت حقوق یا قانون وقتی به وجود می‌آید که قدرت موجود و مشروع جامعه اجرا و اعمال آن را چنان که هست تضمین کند،به عبارت دیگر اجرای قانون لزوماً می بایست مستقل از اراده مقنن و مجری آن باشد و حتی مقنن نیز تحت نفوذ اجرای قانون تدوین شده از جانب خود قرار می‌گیرد.[۳] اصل مذکور به معنای در حیطه قانون قرار گرفتن اعمال و تصمیمات دولت و مقامات دولتی است. ‌بنابرین‏ اداره امور عمومی و صدور هر دستور و هر اقدام از مراجع دولتی باید مستند به قانون و مقررات باشد.[۴] شرایط مندرج در قوانین و مقررات مانند اساسنامه و مرامنامه ای است که اهداف و وظایف اعضاء و مدیران یک گروه یا شخصیت حقوقی را مشخص می‌کند. آثار حقوقی بطلان و عدم تأثیر حقوقی تصمیم آن است که فرض می شود چنین اقدامی از هر گونه اعتبار و نفوذ تهی بوده و گویا هیچ تصمیم یا اقدامی از ابتدا ایجاد نشده است.[۵]

 

همان طور که گذشت اصل حاکمیت قانون در بیشتر تعاریفی که از آن شده است منحصر به مقید و محدود کردن دستگاه های دولتی به رعایت قوانین و مقررات است.مطمئمنا درون سازمان‌ها و شخصیت های حقوقی افرادی مشغول به کار هستند و منظور از بیان این اصل رعایت قانون از سوی همه افراد در جامعه و محدود و مقید کردن آنان بوده است.این اصل و ارتباطی که با جلوگیری از فساد دارد در بخش های بعدی مورد بررسی و تحلیل قرار خواهند گرفت.‌بنابرین‏ همه افراد یک جامعه باید تابع قوانین و مقررات عمومی ،صریح و با ثبات باشند.

 

۲-۳-۲-شاخص‌های حاکمیت قانون

 

قواعد حقوقی واجد اوصافی هستند که اگر این اوصاف را نداشته باشند اطلاق کلمه حقوق و قانون به آن ها محل اشکال است.قاعده حقوقی حکمی شرطی است از جانب دولت [۶]اهم این اوصاف یعنی رعایت حکومت قانون به شرح زیر است:

 

۱-قانون باید عام و کلی باشد

 

مطابق این اصل قوانین باید خطاب به گروه ها و دسته‏هاى مردمى باشند و انواع موقعیت‌ها را تنظیم نمایند. قوانینى که جنبه عمومیت و فراگیر نداشته باشند، اساسا قاعده و یا قانون محسوب نمى‏شوند؛ زیرا خطاب به فرد خاص یا گروه خاص و به نفع یا ضرر آن ها‌ است و بیشتر شبیه به فرمان و یا دستور العمل است.[۷]

 

۲-قانون باید ثبات نسبی داشته باشد

 

وجود این اصل مانع قانونگذاری متناسب یا مقتضیات روز نخواهد بود.در هر حال با تغییر در روابط و مسائل حقوقی و ایجاد وقایع جدید اجتماعی نیاز به تصویب قانون جدید نیز وجود دارد اما ثبات قانون در هر حال مسئله ای است که باید به آن توجه نمود.‌به این معنی که قوانین پس از تصویب توسط مرجع صالح نباید دستخوش تغییر و دگرگونی دائمی شوند و باید ثبات نسبی داشته باشند.

۳-قوانین نباید دو پهلو و ‌کش‌دار باشند

 

این اصل مبین شفافیت در عرصه قانونگذاری است.قانونی که به امر غیر صریح و مبهم دستور دهد موجبات نارضایتی و عدم رعایت خود را فراهم ‌کرده‌است.مثلا در عرصه اقتصاد و حقوق اگر قانون به صورت شفاف نگارش نشود زمینه بروز فساد و روشوه فراهم می شود.

۴-انسجام و هماهنگی از ضروریات یک قانون کارآمد است

 

منظور عدم تعارض با دیگر قوانین و مقررات اصول علم حقوق است.این شاخصه نیز کارآمدی و ضمانت اجراء قانون را تضمین می‌کند.

 

۵-قانون باید ضمانت اجراء داشته باشد[۸]

 

«لان فولر»، حقوقدان آمریکایی در کتاب «سیرت حقوق»[۹] هشت شاخصه برای قانون در نظر می‌گیرد که جوامع به عنوان یک امر ضروری باید آرزومند آن باشند تا حاکمیت قانون به وجود آید.

 

۱-قوانین باید موجود بوده و همه مقامات دولتی از آن اطاعت کنند

 

۲-قوانین باید منتشر شوند.

 

جهت‏گیرى این اصل منع اجراى شبه قوانین و در واقع اوامر و احکام مخفى و پنهانى است که منشأ تعیین و یا تضیع حق و تکلیف مردم مى‏شوند.‌بنابرین‏ چه در قوانین عادی و چه در قوانین اساسی موعدی را برای انتشار قانون و ایجاد حق و تکلیف تعیین می‌کنند.

 

۳-قوانین باید ناظر به آینده باشند.‌بنابرین‏ قبل از آنکه عملی از نظر قانون جرم شناخته نشده باشد،دادگاه نمی تواند شخص را برای ارتکاب آن، مجرم تلقی نماید.این ویژگى در برابر مفهوم عطف بما سبق شدن به کار مى‏رود.

 

۴-برای پرهیز از اجرای غیر منصفانه،قوانین باید با شفافیت منطقی نوشته شوند.

 

۵-قوانین نباید متناقض باشند

 

این وصف در برابر قوانین مبهم، پیچیده و چند پهلو به کار مى‏رود. چون هدف از حاکمیت قانون، در این نظریه، راهنمایى و تنظیم اعمال و رفتار افراد اجتماع است، قوانین باید طورى تنظیم شوند که قابل فهم و خالى از ابهام و چند پهلویى باشند تا در نتیجه مردم از آن آگاهى یافته و منظور قانون گذار را دریابند تا زندگى خود را بر اساس آن تنظیم کرده و جهت ببخشند.

 

۶-قوانین نباید به امر غیر ممکن فرمان دهند.

 

۷-قوانین باید دارای ثبات باشند تا به صورت رسمی درآیند.با این وجود،هنگامی که اوضاع و احوال اجتماعی و سیاسی به طور اساسی تغییر کند،قوانین پس از یک دوره زمانی طولانی باید اصلاح شوند.

 

۸-اعمال صاحبان مناصب باید با شرح وظایفشان سازگار باشد.[۱۰]

 

۲-۳-۲-۱-دستگاه قضایی مستقل

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:42:00 ب.ظ ]




 

۲-۲-۱-۱-۳- معاملات بزرگ

 

بر طبق بند ۳ ماده ۳ قانون برگزاری مناقصات معاملات بزرگ، معاملاتی است که مبلغ برآورد اولیه آن ها بیش از ده برابر سقف ارزش مبلغ معاملات کوچک باشد. معاملات بزگ به صورت مناقصه عمومی یا محدود انجام گیرد، نصاب معاملات بزرگ در سال ۹۲ نیز طبق نرخ اعلامی بیش از هشتصد و هشتاد میلیون می‌باشد.

 

معاملات کوچک، متوسط و بزرگ از نظر طریقه اجرا متفاوت از هم می‌باشند اما در معنای وسیع کلمه مناقصه محسوب می‌گردند، مناقصه عمومی و محدود نیز به معنای اخص مناقصه شناخته شده اند، در کتاب قانون برگزاری مناقصات بیشتر از برگزاری مناقصه به روش سوم یعنی معاملات بزرگ صحبت شده است.

 

۲-۲-۱-۱-۴- اصطلاحات در فرایند برگزاری مناقصات

 

هر یک از مراحل اجرای مناقصات اصطلاح خاص خود را دارد که در ذیل به تعریف آن می پردازیم.

 

۲-۲-۱-۱-۴-۱- مناقصه

 

مناقصه ترتیبی است که در آن سازمان‌های عمومی تهیه یا تحصیل یا خرید کالا یا خدمت مورد نیاز خود را به رقابت و مسابقه می‌گذارند، و با اشخاص حقیقی یا حقوقی که کمترین قیمت یا مناسب ترین شرایط را پیشنهاد می‌کنند، معامله می کند.(انصاری،۱۳۸۰، ص۱۱۸)

 

حمایت از منافع مالی دولت که متعلق به ملت است ایجاب می‌کند معاملات اداری بر اساس اصل رقابت و مسابقه انجام شود، جنبه حمایتی برای مصالح عمومی و خزانه دولت دارد، این اصل اما نسبی است زیرا بعضی از قراردادها دارای اهمیت اقتصادی نیستند، برخی جنبه فوریت دارند یا بعضی از قرارادادها به دلیل رعایت مصالح سیاسی و امنیتی یا داشتن جنبه تشریفاتی به طور استثنائی می‌توانند بدون برگزاری مناقصه منعقد گردند.

 

اختیار دستگاه و مقام اداری در عدم اعمال روش مناقصه یا مزایده همواره مقرون به صرف هزینه و دقت و دیگر مسائل مشکل آفرین اداری باشد، در این صورت مدیر و مرجع صلاحیتدار اداری نباید با افزودن تشریفات به نحو و به نوعی عمل کند که اسباب زیان اداره و ارباب رجوع و مصالح سازمانی و ملی گردد.(انصاری،۱۳۸۰،ص۱۲۲)

 

۲-۲-۱-۱-۴-۲- مناقصه گزار

 

در بند ب ماده ۱ قانون برگزاری مناقصات چنین بیان گردیده: «قوای سه گانه جمهوری اسلامی ایران اعم از وزارتخانه ها، سازمان‌ها و مؤسسات و شرکت های دولتی، مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت، بانک‌ها و مؤسسات اعتباری دولتی، شرکت‌های بیمه دولتی، مؤسسات و نهادهای عمومی غیر دولتی(در مواردی که آن بنیادها و نهادها از بودجه کل کشسور استفاده می نمایند)، مؤسسات عمومی بنادها و نهادهای انقلاب اسلامی، شورای نگهبان و همچنین دستگاه‌ها و واحدهایی که شمول قانون بر آن ها مستلزم ذکر یا تصریح نام است، اعم از اینکه قانون خاص خود را داشته و یا از قوانین و مقررات عام تبعیت نمایند، مشمول قانون فوق بوده و مناقصه گزار محسوب می‌گردند، به استثنای نیروهای مسلح که تابع ضوابط و مقررات خاص خود هستند.

 

۲-۲-۱-۱-۴-۳- مناقصه گر

 

شخص حقیقی یا حقوقی که اسناد مناقصه را دریافت نموده و در آن شرکت می کند. مناقصه گر می‌تواند هریک از اشخاص حقیقی یا حقوقی باشد، اما مناقصه گزار یک شخصیت حقوقی وابسته به دولت است.

 

هر شخص حقیقی یا حقوقی تا زمانی که اسناد مناقصه را دریافت نموده اما به ترتیبی که در قانون برگزاری مناقصات مقرر شده اسناد مورد درخواست دستگاه مناقصه گزار را تکمیل ننماید و تحویل مناقصه گزار ندهد، مناقصه گر محسوب نمی شود.

 

۲-۲-۱-۱-۴-۴- کمیته فنی و بازرگانی

 

در بند د ماده ۲ قانون برگزاری مناقصات این کمیته چنین تعریف می‌گردد: «هیأتی است با حداقل سه عضو خبره فنی بازرگانی صلاحیتدار که از سوی مقام مجاز دستگاه مناقصه گزار انتخاب می شود و ارزیابی فنی بازرگانی پیشنهادها و سایر وظایف مقرر در این قانون را بر عهده می‌گیرد».

 

این کمیته یا هیئت، متناسب با موضوع مناقصه می‌تواند صرف کمیته فنی یا فقط کمیته بازرگانی و یا ذوجنبتین یعنی هم فنی و هم بازرگانی باشد. هرگاه موضوع مناقصه فقط تهیه کالایی باشد که کیفیت آن در بازار علی التسویه است، اساساً تشکیل کمیته بازرگانی ‌به این معنا که اشخاصث تشکیل دهنده آن خبره در مسائل بازرگانی باشند، کفایت می‌کند. (اسماعیلی هریسی،۱۳۸۷،ص ۱۰۳)

 

۲-۲-۱-۱-۴-۵- ارزیابی کیفی مناقصه گران

 

مطابق بند ه ماده ۲ قانون برگزاری مناقصات عبارتند از ارزیابی توان انجام تعهدات مناقصه گران که از سوی مناقصه گزار یا به تشخیص وی توسط کمیته فنی بازرگانی انجام می شود.

 

در ارزیابی کیفی با توجه به ماده ۱۲ قانون برگزاری مناقصات تضمین کیفیت خدمات و محصولات، دانش تجربه و دانش در زمینه مورد نظر موضوع مناقصه، حسن سابقه، داشتن پروانه کار یا گواهی صلاحیت در صورت لزوم، توان مالی متقاضی برای انجام کار در صورت لزوم باید لحاظ گردد و ارزیابی از طریق تعیین معیارها و اهمیت نسبی آن ها، تهیه اسناد ارزیابی، دریافت تکمیل و ارسال اسناد ارزیابی از سوی متقاضیان، ارزیابی اسناد دریافت شده و تعیین امتیاز هر یک از مناقصه گران و رتبه بندی آن ها، اعلام اسامی مناقصه گران صلاحیت دار به کارفرما و تهیه لیستی کوتاه از امتیازات و رتبه بندی آن ها، مستند سازی ارزیابی کیفی مناقصه گران انجام می پذیرد.

 

اساساً این خود دستگاه مناقصه گزار است که تشخیص می‌دهد کدام مناقصه گر توان انجام تعهدات خود را دارد یا ندارد و اگر به کمیته فنی بازرگانی نیز احاله می شود، کمیته یاد شده در واقع به نمایندگی از طرف دستگاه مناقصه گزار تشخیص و ارزیابی خود را اعلام می‌کند. ‌بنابرین‏، در وهله اول مناقصه گزار خود راساً مناقصه گران را ارزیابی کیفی می‌کند و اگر صلاح دانست که این ارزیابی توسط کمیته فنی بازرگانی انجام شود، موضوع را جهت ارزیابی به آن کمیته ارجاع می‌دهد. (اسماعیلی هریسی ،۱۳۸۷،ص ۱۰۸)

 

۲-۲-۱-۱-۴-۶- ارزیابی فنی بازرگانی پیشنهادها

 

بند و ماده ۲ قانون برگزاری مناقصات آن را فرایندی می‌داند که مشخصات، استانداردها، کارایی، دوام و سایر ویژگی های فنی بازرگانی پیشنهادهای مناقصه گران بررسی، ارزیابی و پیشنهادهای قابل قبول برگزیده می‌شوند.

 

مطابق بند الف ماده ۱۹ قانون برگزاری مناقصات، در مناقصات دو مرحله ای، مناقصه گزار موظف است بر اساس معیارها و روش های اعلام شده در اسناد مناقصه، ارزیابی کیفی مناقصه گران و ارزیابی فنی بازرگانی پیشنهادها را انجام و اعلام نماید.

 

بند ب ماده ۱۹ قانون برگزاری مناقصات: «در صورتی که بررسی فنی بازرگانی پیشنهادها لازم باشد، نتیجه بررسی طی مهلتی که کمیسیون مناقصه معین می‌کند به جلسه بعدی کمیسیون احاله می شود و بر اساس گزارش کمیته فنی بازرگانی، ‌پاکت‌های قیمت پیشنهاد دهندگانی که امتیاز فنی بازرگانی لازم را احراز کرده‌اند، گشوده می شود. هر گونه ارزیابی فنی بازگانی، تنها پیش از گشودن پیشنها قیمت مجاز است، پاکت پیشنهاد قیمت مناقصه گرانی که در ارزیابی فنی بازرگانی پذیرفته نشده اند، باید ناگشوده، بازگردانده شود.»

 

۲-۲-۱-۱-۴-۷- ارزیابی مالی

 

بند ز ماده ۲ قانون برگزاری مناقصات: «فرایندی است که در آن مناسب‌ترین قیمت مندرج در ماده ۲۰ ق.ب.م از بین پیشنهادهایی که از نظر فنی بازرگانی پذیرفته شده اند، برگزیده می شود.»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:52:00 ب.ظ ]




 

به طور کلی عواملی که بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر دارند را می توان به سه دسته تقسیم کرد:

 

الف. عوامل فیزیولوژیکی: این عوامل شامل متغیرهای بدنی و فیزیکی یاد گیرنده از جمله سوء تغذیه و سلامت جسمانی می شود.

 

ب. عوامل روانشناختی: این عوامل شامل متغیرهای روانشناختی از جمله هوش، استعداد، خلاقیت خودپنداره، عزت نفس، نگرش نسبت به مسایل آموزشی، انگیزه پیشرفت، مکان کنترل و ویژگی های شخصی دیگر می شود.

 

پ. عوامل محیطی: این عوامل در برگیرنده متغیرهای بیرونی شامل پایگاه اقتصادی و اجتماعی (درآمد، تحصیلات، محل زندگی) متغیرهای مربوط به خانواده (تعداد افراد خانوار، سبک فرزند پروری والدین، ارزش‌های فرهنگی خانواده) و متغیرهای مربوط به محیط مدرسه (شرایط مدرسه، مدیریت مدرسه، نگرش ویژگی های معلمان، فرهنگ و جو سازمانی مدرسه) می شود (راجرز۱۹۸۲و اسچک ، ۱۹۹۴)

 

۲-۱-۲۰-افت و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان

 

ویژگی های فردی، عوامل خانوادگی و مشکلات ناشی از مدرسه مهمترین دلایل افت تحصیلی دانش آموزان است یکی از مشکلات نظام های آموزشی هر کشور افت تحصیلی دانش آموزان است. کاهش یا افت عملکرد تحصیلی یکی از مسائل و مشکلات عمده ای است که برخی از خانواده ها و فرزندانشان با آن روبه رو می‌شوند. ما زمانی از این اصطلاح استفاده می‌کنیم که عملکرد درسی دانش آموز به طور پیوسته و در بیشتر درس ها یا درس های اساسی رو به کاهش می‌گذارد.(بازرگان،۸۲)

 

همچنین زمانی که ظرفیت یادگیری دانش آموز هنگام تحصیل، بعد از یک دوره موفقیت تحصیلی یا پیشرفت در حد متوسط ‌به‌تدریج‌ کاهش یابد یا تکرار پایه ای تحصیلی داشته باشد و به طور کلی نمرات او نسبت به ماه قبل یا سال های قبل سیر نزولی محسوسی از خود نشان بدهد، می گوییم دانش آموز دچار افت تحصیلی شده است که نشانه های آن شامل انجام ناقص تکالیف، حضور نامرتب در مدرسه، عدم رغبت تحصیلی، دست کشیدن ناگهانی دانش آموز از سعی و تلاش برای موفقیت تحصیلی است. این پدیده نه تنها آثار و پیامدهای مالی زیادی برای خانواده، مدرسه و اجتماع در بردارد، بلکه سلامت و بهداشت روانی آنان را نیز تهدید می‌کند. دانش آموزی که دچار افت تحصیلی می شود و انگیزه خود را برای فراگیری از دست می‌دهد نسبت به استعدادها و توانایی‌های خود بدبین می شود و اعتماد به نفس او کاهش پیدا می‌کند. با توجه به اهمیت این مسأله در این نوشتار به برخی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر افت تحصیلی می پردازیم.

 

۲-۱-۲۱- افت تحصیلی چرا؟

 

افت تحصیلی مانند دیگر مشکلات اساسی پدیده ای است که عوامل زیادی بر شکل گیری آن تاثیر دارند که از جمله مهم ترین آن ها می توان ویژگی های فردی دانش آموز، عوامل خانوادگی، مشکلات ناشی از مدرسه و عوامل اجتماعی را نام برد.

 

‌در مورد ویژگی های فردی دانش آموز می توان به عواملی چون داشتن مشکلات و بیماری های جسمی، ذهنی، روانی، کمبود انگیزه برای یادگیری، هدف نداشتن، ناتوانایی های یادگیری، داشتن خودپنداره ضعیف، ناسازگاری های رفتاری، داشتن اضطراب و فشار روانی برای تحصیل اشاره کرد.

 

درباره اهمیت مسائل خانوادگی نیز می توان گفت از آنجا که والدین بیشترین تاثیر را بر رشد جسمی، ذهنی و روانی فرزند خود می‌گذارند، ‌بنابرین‏ کمترین سهل انگاری، کم توجهی و عدم رسیدگی به نیازهای دانش آموز می‌تواند مسائل و مشکلات زیادی را برای او به وجود آورد. (همان )

 

از جمله مهم ترین عوامل خانوادگی تأثیرگذار بر پیشرفت تحصیلی دانش آموز می توان موارد زیر را نام برد:

 

ـ جدایی یا غیبت یکی از والدین

 

ـ نبود ارتباط مؤثر بین والدین و فرزندان

 

ـ میزان تحصیل و سواد والدین

 

ـ بیماری های جسمی یا روانی والدین

 

ـ کافی نبودن امکانات خانه

 

ـ مشکلات مالی و اقتصادی خانواده

 

ـ عدم احساس مسئولیت والدین

 

ـ مشاجرات و منازعات والدین

 

ـ بی تفاوتی و عدم علاقه والدین به تحصیل

 

ـ واداشتن نوجوان به تحصیل در رشته ای که مورد علاقه او نیست.

 

مشکلات ناشی از مدرسه بخصوص مشکلات ناشی از معلم و شیوه تدریس وی می‌تواند به تنهایی به اندازه مجموعه عوامل متعدد بر روند آموزش و تحصیل دانش آموز تأثیر بگذارد. برخی دیگر از مشکلات ناشی از مدرسه که تأثیر مستقیم بر افت تحصیلی دانش آموز دارد شامل کیفیت فضای آموزشی، تغییرات پی در پی محتوای کتاب های درسی، توبیخ و تنبیه های دانش آموز، عدم رسیدگی به علت غیبت های دانش آموز و… هستند.

 

‌در مورد عوامل اجتماعی مؤثر بر افت تحصیلی دانش آموزان می توان گفت این عوامل که بیشتر آن ها از اختیار دانش آموز، خانه و مدرسه خارج هستند شامل مواردی چون کمبود امکانات تحصیلی در اجتماع، عدم انگیزه دانش آموزان برای پیشرفت در اجتماع، کم ارزش شدن مدرک تحصیلی و نداشتن امکانات رفاهی معلمان است. (بزرگان،۸۶)

 

۲-۱-۲۲-خانواده عامل کلیدی در افت تحصیلی دانش آموز

 

یکی از عوامل مهم در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، خانواده است. خانواده اولین مکانی است که کودک در آن زندگی می‌کند و تربیت می شود. بسیاری از روان شناسان بر این عقیده اند که شخصیت کودک در ۶ سال اول زندگی شکل می‌گیرد.

 

‌بنابرین‏ خانواده به عنوان اولین نهاد اجتماعی می‌تواند نقش بارزی در پیشرفت تحصیلی و همین طور افت تحصیلی وی داشته باشد از جمله عوامل خانوادگی مؤثر می توان شرایط عاطفی و امنیت محیط خانواده، شرایط اجتماعی و اقتصادی، تحصیلات و سطح فرهنگ خانواده، تعداد اعضا و اشتغال مادران را نام برد. این که والدین با دانش آموز و درس و تحصیل او چگونه برخورد کنند و در الگوهای تربیتی خود برای چه نوع رفتارهایی ارزش قائل شوند یکی از اجزای اساسی در شکل گیری نگرش دانش آموز نسبت به تحصیل است. چنانچه نگرش خانواده نسبت به مدرسه، معلمان و درس منفی باشد یا بین آنچه می‌گویند و آنچه عمل می‌کنند تفاوت وجود داشته باشد، طبیعی است که به تدریج فرزند آن ها نیز نگرش منفی نسبت به درس و تحصیل پیدا خواهد کرد. در موارد بسیاری علت افت تحصیلی یا شکست تحصیلی به وجود این گونه نگرش های منفی، تضادها، مساعد نبودن شرایط خانواده از نظر عاطفی، روانی و… برمی گردد. (بیابانگرد،۸۶)

 

والدین باید محیط خانه را به محیطی صمیمی و به دور از مشاجرات تبدیل کنند، زیرا ناامنی محیط خانه موجب می شود دانش آموز رغبتی برای مطالعه دروس و انجام تکالیف نداشته باشد و همچنین هنگام یادگیری دچار اضطراب و عدم تمرکز شود .(شهرآرای،۱۳۸۹)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:02:00 ب.ظ ]