کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



۲-۱۶-۴-دیدگاه روان تحلیل گیری
خود از نظر فروید: خود، بخش سازنده شخصیت است که با توجه به واقعت دنیای خارج عمل می کند وآن دسته ازتمایلات نهاد را که با واقعیت خارج تضاد دارند، تعدیل، ضبط وکنترل می کند. خود باتفکر واقعی وشیوه حل مساله مشخص می شود و قرارگاه فرآیندهای عقلانی است. خود قسمتی از نهاد است که بخشی از آن به طرف بیرون، یعنی محیط و بخشی از آن به طرف درون یا نهاد و غرایز کودک است. حاصل اینکه “من” (یاخود) که جنبه روانی شخصیت است، برای کاستن ازتنیدگی ها و وصول به خوشی ازعقل استمداد می کند و به راهنمایی آن به انتخاب خواهشهای نهاد می پردازد (فیست و فیست، ۱۳۸۹).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۱۶-۵-دیدگاه اجتماعی – شناختی
بندورا سیستم خود[۶۶] را به صورت مجموعه ای از ساختارهای شناختی در نظر می گیرد که تا اندازه ای به رفتار افراد ثبات می بخشند. سیستم خود که خودسنجی، خودگردانی، و کارآیی شخصی (خودکارآمدی) را شامل می شود، به افراد امکان می دهد رفتار خودشان را مشاهده و به صورت نمادین نشان دهند و آن را بر اساس پیامدهای پیش بینی شده آینده، ارزیابی کنند (شولتز، ۱۳۸۶).
۲-۱۷- تعریف عزت نفس[۶۷]:
عزت نفس میزان ارزشی است که ما برای خود قائل می شویم (شیهان، ۱۳۷۸). عزت نفس قضاوتهایی است که درباره ارزش خود و احساس های مرتبط با این قضاوتها می کنیم (برک،۱۳۸۴). همچنین عزت نفس به دیدگاه کلی شخص از خودش اشاره می کند. این واژه به عنوان ارزش خود یا تصویری از خود نیز به کار می رود. مثلا کودکی که عزت نفس بالایی دارد احتمالا نه تنها این ادراک را دارد که یک شخص است، بلکه می فهمد که شخص خوبی است (بیابانگرد، ۱۳۸۶).
عزت نفس یکی از عوامل تعیین کننده ی رفتار در انسان به شمار می رود. در حقیقت برداشت و قضاوتی که افراد از خود دارند تعیین کننده چگونگی برخورد آنها با مسائل مختلف است. فردی که عزت نفس پایین دارد و برای خود ارزش و احترامی قائل نیست، ممکن است دچار انزوا، گوشه گیری و یا پرخاشگری و رفتارهای ضد اجتماعی شود (مکی و اسمیت[۶۸]، ۲۰۰۲).
۲-۱۸- پیدایش عزت نفس
غیر از ارزیابی کلی از ارزش خود به عنوان یک انسان، انواع ارزیابی های مجزا از خود داریم که به نحوه ای که فعالیت های مختلف را انجام می دهیم مربوط می شوند. این ارزیابی ها مهم ترین جنبه های رشد “خود” هستند زیرا بر تجربیات هیجانی، رفتار آینده و سازگاری روان شناختی بلند مدت تاثیر دارند. کودکان پیش دبستانی در ۴ سالگی چند نوع ارزیابی از خود دارند، با این حال آگاهی آنها در مقایسه با آگاهی کودکان بزرگتر، محدود است. چون کودکان پیش دبستانی نمی توانند توانایی مطلوب خود را از توانایی واقعی تشخیص دهند، معمولا توانایی خود را بسیار بالا ارزیابی می کنند و دشواری تکلیف را دست کم می گیرند. عزت نفس بالا در دوره ای که کودکان پیش دبستانی باید بر تکالیف جدید تسلط یابند، به ابتکار عمل آنها به مقدار زیاد کمک می کند. اغلب کودکان پیش دبستانی عزت نفس بسیار بالایی دارند. اما هنگامی که وارد مدرسه می شوند و در مورد عملکرد خود در مقایسه با همسالانشان بازخورد بیشتری دریافت می کنند، عزت نفس متمایز می شود و به سطح واقع بینانه تری می رسد (برک، ۱۳۸۴).
۲-۱۹- سطوح عزت نفس:چهار سطح عزت نفس عبارتنداز:
عزت نفس تحصیلی: بعدی از عزت نفس است که مربوط به ادراکات کودکان از توانایی های تحصیلی آنهاست. این بعد از عزت نفس انعکاسی از نحوه ارزشیابی کودک از خود بعنوان یک دانش آموز است. در این رابطه چنانکه او به خواسته ها و ملاکهای پیشرفت تحصیلی پاسخ مثبت دهد، عزت نفس تحصیلی مثبت خواهد داشت.
عزت نفس اجتماعی: کودک در جمع کودکان دیگر می تواند خود را بشناسد و تعدیل خودمحوری و مرکزیت خود به برکت تعامل او با محیط و در ارتباط با دیگران صورت می گیرد. مبنی بر این قاعده که دیگران نیز حقی دارند و قطعا نظراتی که باید مورد حترام قرار گیرند
عزت نفس خانوادگی: عزت نفس کودکان در خانواده در حقیقت پژواکی از احساسات و نگرش های وی به عنوان اینکه عضوی از اعضای خانواده است، می باشد. بخشد( اسلامی نسب،۱۳۷۴، به نقل از جلالی،۱۳۸۲).عزت نفس فردی و ظاهر جسمانی: تصوری که فرد از بدن خود دارد، ترکیبی از ظاهر جسمانی و توانایی های بدنی می باشد. عزت نفس را در این حوزه بر مبنای رضایتی که از طریق فعالیت ها و واکنش های بدنی دریافت می شود، استوار است. بر این اساس دانستن نواقص جسمانی و یا عدم توانایی در انجام فعالیت ها، مهارتها و عملکردها تاثیر منفی به عزت نفس خواهد داشت (برک،۱۳۸۴).
عزت نفس کلی: تصویب و تایید و یا پذیرش کلی خود در این حوزه مشخص می شود، یک عزت نفس کلی مثبت می تواند در دریافت و برداشتهایی نظیر« من شخص خوبی هستم» انعکاس یابد. این بعد از عزت نفس در واقع به ابعاد مختلف عزت نفس ،نوعی وحدت و انسجام می بخشد. بطور کلی اساس عزت نفس فرد را باید در گروه همسالان، خانواده، اجتماع و مدرسه پیگیری کرد. بازخوردی که فرد در برخورد با والدین و گروه همسالان مدرسه و بطور کلی اجتماع و توانایی های بدنی خویش دریافت می کند، منجر به تشکیل خود و در نهایت امکان ارزشیابی خود می گردد (راثی،۱۳۸۲).
۲-۲۰- تغییر در سطوح عزت نفس:هنگامی که کودکان خود را در زمینه های مختلف ارزیابی می کنند،عزت نفس در چند سال اول دوره ابتدائی کاهش می یابد. معمولا این کاهش آن قدر زیاد نیست که زیانبار باشد. اغلب کودکان خصوصیات و توانمندی های خود را به صورت واقع بینانه ارزیابی کرده و در عین حال نگرش احترام به خود را حفظ می کنند. بعدا از کلاس چهارم به بعد، عزت نفس در اکثر کودکانی که در مورد روابط خود با همسالان و توانایی های ورزشی احساس خوبی دارند، بالا می رود (برک، ۱۳۸۴).
در دوره نوجوانی، متمایز شدن عزت نفس، که جنبه ارزیابی کننده خودپنداره است، ادامه می یابد. نوجوانان چند بعد تازه ارزیابی خود، مانند دوستی صمیمانه، جاذبه رمانتیک و شایستگی شغلی را به ابعاد اواسط کودکی اضافه می کنند. سطوح عزت نفس نیز تغییر می کند. با اینکه برخی از نوجوانان بعد از تغییرات در مدرسه، دستخوش کاهش موقتی عزت نفس می شوند، ولی عزت نفس در اغلب نوجوانانی که می گویند از روابط خود با همسالان و توانایی های ورزشی احساس خوبی دارند، بالا می رود. تفاوتهای فردی در عزت نفس در نوجوانی به طور فزاینده ای باثبات می شوند و روابط مثبت بین عزت نفس، ارزش قایل شدن برای فعالیت های گوناگون وموفقیت در این فعالیت ها نیرومند می شوند. افرادی که عزت نفس بسیار مطلوبی دارند، کاملا سازگار، معاشرتی، و وظیفه شناس هستند. در مقابل، عزت نفس پایین در تمام زمینه ها، با مشکلات سازگاری ارتباط دارد. دختران نوجوانی که در مورد ظاهر بدنی خود بیشتر نگران هستند و از توانایی های خود اطمینان کمتری دارند، بیشتر از پسرها از نظر عزت نفس افت می کنند. و بالاخره اینکه، نوجوانانی که به مدارسی می روند و در محله هایی زندگی می کنند که افراد هم خویش زیادی در آنها وجود دارند از عزت نفس بالاتری خبر می دهند (برک، ۱۳۸۴).
۲-۲۱- ارتباط کنترل خود با عزت نفس:
یادگیری چگونگی هدایت رفتار خود، بخشی اساسی در تحول کودک است. به نظر می رسد کنترل خود به دو شیوه مستقیم و غیر مستقیم با عزت نفس ارتباط داشته باشد. اول اینکه، کودکی که بتواند فعالیت ها ی خود را هدایت کند و حالات هیجانی خود را بیان کند، احساس کفایت و لیاقت بیشتری میکند. دوم اینکه، کودکی که رفتار خود را به شیوه های مورد قبول و مناسب اجتماعی هدایت می کند، احتمالا تایید و توجه مثبت بیشتری از سوی دیگران دریافت می کند (هارتر، ۱۹۸۳).
۲-۲۲- چهار شرط عزت نفس:کودکان و نوجوانان زمانی از عزت نفس زیاد بهره مند می شوند که بتوانند در چهار شرط متمایز احساسات مثبتی را تجربه کنند. این شرایط عبارتند از:همبستگی: احساس همبستگی وقتی بوجود می آید که نوجوان از پیوندهایی که برای او مهم هستند و دیگران آنها را تایید می کنند، راضی باشند.
بی همتایی: وقتی بوجود می آید که نوجوان بتواند صفات یا ویژگی هایی را که موجب تفاوت و تمایز او از دیگران می شود، بشناسد و به خاطر آن صفات، مورد احترام و تایید دیگران قرار گیرد.
قدرت: احساس قدرت وقتی بوجود می آید که نوجوان بداند منابع، فرصت و قابلیت آن را دارد که به طرق عمده بر شرایط زندگی خود تاثیر بگذارد.الگوها: نکات راهنمایی هستند که نوجوان به مدد آنها الگوهای انسانی، فلسفی و عملیاتی برای خویش فراهم می سازد تا او را در استقرار ارزشهای معنادار، هدفها و آرمانها کمک کنند.
برای اینکه عزت نفس زیاد بوجود آید و حفظ شود، باید تمام این چهار شرط، پیوسته موجود باشند. هیچ یک از اینها بر دیگری برتری ندارند( کلمز، کلارک و رینولدبین، ۱۳۷۳).
۲-۲۳- تفاوت خودپنداره[۶۹] و عزت نفس
عزت نفس یا احترام به خود را باید از خودپنداره متمایز دانست. خودپنداره مجموعه ای از مفاهیمی است که فرد برای توصیف خویش از آنها استفاده می کند. کودک می تواند خود را به عنوان یک بازیگر خوب بیس بال، علاقه مند به داستانهای علمی و دانش آموزی متوسط در نظر بگیرد که این موارد از جمله اجزاء خودپنداره وی به شمار می روند. عزت نفس یا احترام به خود، ارزیابی اطلاعات تشکیل دهنده خودپنداره است و از احساسات کودک در مورد تمام ابعاد وجودش ناشی می شود (پوپ، هیل، کریهد، ۱۳۸۵).
۲-۲۴- عزت نفس از دیدگاه های روانشناسی
۲-۲۴-۱- دیدگاه مزلومفهوم سلسله مراتب نیازهای مزلو بر این فرض استوار است که نیازهای سطح پایین باید قبل از اینکه نیازهای سطح بالاتر برانگیزنده شوند. ارضاء یا حداقل نسبتا ارضاء شده باشند. هر کسی که با احترام یا خودشکوفایی باانگیزه می شود باید قبلا نیازهای خود را برای غذا و ایمنی ارضاء کرده باشد. مزلو نیازهای زیر را به ترتیب چیرگی آنها فهرست کرد: فیزیولوژیکی، ایمنی، محبت و تعلق پذیری، احترام و عزت نفس و خودشکوفایی.
نیازهای فیزیولوژیک: اساسی ترین نیازهای هر کسی، نیازهای فیزیولوژیکی هستند که غذا، آب، اکسیژن، حفظ دمای بدن و … شامل می شوند.
نیازهای ایمنی[۷۰]: شامل امنیت جسمانی، ثبات، وابستگی و رهایی از نیروهای تهدید کننده ای چون بیماری.نیازهای محبت و تعلق پذیری: محبت و تعلق پذیری جنبه هایی از میل جنسی و تماس انسانی و نیاز به محبت کردن و محبت دیدن را نیز دربر می گیرد. اگر نیازهای محبت افراد از همان دوران کودکی ارضاء شوند، آنها احساس عزت نفس می کنند، و حتی در بزرگسالی دیگر به محبت و پذیرش مستمر دیگران وابسته نیستند. آنها به عنوان بزرگسالان خودشکوفا، حتی در صورتی که تحقیر شوند و فراموش شوند، احساس های عزت نفس خود را حفظ می کنند.نیاز های به احترام (عزت نفس): در صورتی که افراد نیازهای محبت و تعلق پذیری خود را ارضاء کرده باشند، آزادند تا نیازهای احترام را دنبال کنند که عزت نفس، اعتماد به نفس، شایستگی و آگاهی از اینکه دیگران به آنها ارج می نهند را شامل می شود. مزلو دو نوع نیاز احترام را مشخص کرد: وجهه و عزت نفس.وجهه عبارت است از ادراک مقام، تایید یا شهرتی که فرد در نظر دیگران کسب می کند، در حالیکه عزت نفس احساسی است که فرد از ارزش و شایستگی خودش دارد. عزت نفس بر شایستگی واقعی و نه نظر دیگران، استوار است(فیست و فیست، ۱۳۸۹).
نیاز به عزت نفس را مزلو در دو زمینه برجسته می کند، یکی پست تر و دیگری متعالی. نیاز پست تر مانند محترم شمرده شدن از طرف دیگران، نیاز به شهرت، فخر و توجه. شکل متعالی آن شامل نیاز به عزت نفس، کفایت، موفقیت، مفید و مثمر ثمر بودن است(خداپناهی، ۱۳۸۷).
۲-۲۴-۲- آلپورت (۱۹۸۶)، اصطلاح نفس را برای من یا خود بکار برد. او برای ماهیت و رشد نفس، هفت وجه یا کارکرد را نام می برد که عزت نفس یکی از این مراحل است. معتقد است که عزت نفس به رشد احساس رضایت خاطر و غروری اطلاق می شود که حتی کودک پی می برد که خودش قادر به انجام بعضی از کارهاست( شولتس، ۱۳۷۸).
۲-۲۴-۳- ویلیام جیمزویلیام جیمز، پدر روانشناسی جدید بیش از یک قرن پیش در این مورد فرمولی ارائه کرده است:
عزت نفس = میزان موفقیت تقسیم بر میزان شایستگی. بنابه عقیده ی جیمز، هر چه موفقتر شویم و هر چه توقعات کمتری داشته باشیم، عزت نفس و اعتماد به نفس بیشتری داریم، ما میتوانیم هم با موفقیت بیشتر و هم آرزوهای کمتر در جهان احساس بهتری داشته باشیم( سلیگمن،۱۹۸۴ به نقل از اکبری، ۱۳۸۴).
۲-۲۴-۴- ناتانیل براندن ، از نظریه پردازان انقلابی معاصر در زمینه عزت نفس معتقد است که عزت نفس از دو بخش مرتبط با هم تشکیل شده است: یکی داشتن احساس اطمینان در برخورد با چالشهای زندگی، یعنی باور خودتوانمندی، دیگری احساس صلاحیت برای خوشبخت شدن، احترام به خود یا حرمت نفس. خود توانمندی به معنای داشتن اطمینان به عملکرد ذهن است. احترام به خود به این معنی است که خود را شایسته بدانیم که برای موفق شدن باید تلاش کنیم. در مجموع حس شرف نفس و حس اعتماد به نفس است که دلالت بر لیاقت شخص برای زیستن دارد(ناتانیل براندن، ۱۳۸۹).
۲-۲۴-۵- دیدگاه کوپراسمیتتحقیقات کوپر اسمیت در زمینه عزت نفس شامل زمینه های زیر می باشد:الف: تاثیر زمینه و سوابق اجتماعی: در این بعد رابطه طبقه اجتماعی، مذهب، سوابق و تداوم شغلی پدر و مادر و طول استخدام مادر را مورد توجه قرار داده است.ب: خصوصیات والدین و عزت نفس: خصوصیاتی از قبیل میزان و ثبات عزت نفس مادر، میزان ثبات عاطفی او، ارزش های والدین، تضاد بین آنها ، نحوه تصمیم گیری والدین و میزان استقلال کودک.ج: خصوصیات آزمودنی ها: سن آزمودنی، میزان رشد بدنی، هوش، توانایی، اضطراب، سطح آرزود: حوادث و تجارب اولیه کودکی: در این قسمت از تحقیقات، رابطه عزت نفس با تعداد فرزندان، تغذیه کودک ،حوادث دوران کودکی و ارتباط کودکان با همسالان بررسی شده است( کوپر اسمیت، ۱۹۶۹).به نظر اسمیت عزت نفس ارزشیابی فرد درباره خود و قضاوت شخص در مورد ارزش خود است. وی با بررسی و مطالعه تئوریهای قبلی و تحقیقات انجام شده در این زمینه چهار عامل اسنادی برای رشد عزت نفس بیان می کند که عبارتند از:میزان احترام، پذیرش و علاقمندی که یک فرد دریافت می کند.
تاریخ و تجارب موفقیت های فرد در زندگی.
ارزشها و انتظارات که بر مبنای آن تجارب را مورد تفسیر قرار می دهیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1401-04-05] [ 08:37:00 ب.ظ ]




«مهم­ترین مشکل زندگی من تنهایی است. مثلاً وقتی مریض می‌شوم یک نفر نیست آب دستم بدهد. اقوامم خیلی بی­خیال و خونسرد هستند. در تمام مسائل و مشکلاتی در زندگیم پیش میاید حتی یک راه درست هم نشانم نمی­دهند. به خانه‌شان می‌روم، همه ساعت را نگاه می­ کنند. ترجیح می­دهم در خانه‌ام بمیرم و دیگر خانه‌ی هیچ کدامشان نروم» (زن ۳۹ ساله، علت سرپرستی: فوت همسر).
«تمام کسانی که می­ شود اسم آن­ها را دوست گذاشت فقط به درد روزهای خوشم می­خورند همین که مشکلی داشته باشم حتی جواب تلفن­شان را هم نمی­دهند. وقتی از آن­ها کمکی می­خواهم نه تنها کمک نمی­کنند بلکه با راهنمایی­های­شان وضعیت را برایم بدتر می­ کنند. چه کسی با زن مشکلداری مثل من دوست می­ شود؟! همه ازم دوری می­ کنند. احساس تنهایی می­کنم حتی یک دوست خیلی خوب هم ندارم »(زن ۴۱ ساله، علت سرپرستی: طلاق)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

«همسایگانمان یک طوری هستند که نمی­ شود با آن­ها درد دل کرد. هیچ دل و رحم ندارند. بمیرم یه سر به خانه­ام نمی­کشند. یه جوری رفتار می­ کنند که دیگر خوشت نیاد بهشان نزدیک شوی. بارها ازشان کمک خواسته­ام اما با یک بهانه من را رد کرده ­اند. کسی که همسایه­اش این­طوری چطور انتظار دارید شاد باشد. واقعا احساس تنهایی و بی­کسی می­کنم» (۶۳ ساله، علت سرپرستی: فوت همسر).
بیش از۴۰ درصد این گروه مهم­ترین مشکل خود را نگرش­های منفی اطرفیانشان ذکر کردند و معتقد بودند برای اموری مثل اجاره مسکن و حتی شرکت در مراسم­ها مختلف با مشکل مواجه هستند.
«برای اجاره کردن سر پناه برای بچه­هایم با هزار دردسر مواجه می­شوم. اگر بفهمند بیوه هستم، هیچ‌کس به من خانه نمی­دهد» (زن ۵۰ ساله، علت سرپرستی: فوت همسر).
«سعی می­کنم کسی نفهمد از همسرم جدا شده­ام، همه دیدشان نسبت به طلاق گرفته­ها منفی است. حتی یه عروسی میروی یا آنقدر نگاهت می­ کنند و برات حرف در میاورند و یا آنقدر بی­محلت می­ کنند که دیگر دوست نداری در هیچ مراسمی شرکت کنی!»( زن۳۹ ساله، علت سرپرستی: طلاق).
حدود ۶۷ درصد آن‌ها هم به مشکلاتی مثل تحویل نگرفتن، بی‌توجهی و تحقیر هنگام مراجعه به سازمان‌های مختلف اشاره کرده ­اند.
«تمام زندگی یک زن سرپرست خانوار مشکل است هیچ آشنایی هم ندارم دستم را به جایی بند کند. الان چند وقت پیش برای دو میلیون وام به جایی مراجعه کردم. به‌محض اینکه وضعیت مرا فهمید، رفتارش جور دیگری شد. انگار ما انسان نیستیم. با یک لحن بد به من گفت از اینجا برو بیرون! یعنی چه هر روز می‌آیی اینجا؟! من مطمئنم با دیگران این‌طور رفتار نمی‌کنند، خیلی موردهای این­جوری برایم پیش آمده.» (زن ۵۵ ساله، علت سرپرستی: متواری شدن همسر).
همچنین۴۰ درصد از آن‌ها هم طعنه زدن و متلک­های دیگران را مشکل اساسی خود دانسته و از اینکه مدام از سوی دیگران مورد سرزنش قرار می­گیرند سخت ناراحت بودند.
« تمام زندگی من مشکل است، اصلاً تا حالا روی شادی را ندیده‌ام، نمی توانی به خانه‌ کسی بروی. خیلی بد رفتار می­ کنند. خویشاوندانم پشت سرم حرف­های بدی می­زنند و می­گویند لیاقتت همین است. به‌حدی سرزنشم می‌کنن که دیگر برای دیدنشان نروم بهتر است» (زن ۵۳ ساله، علت سرپرستی: طلاق).
حدود۲۷ درصد این زنان انواع سوء‌نیت‌ها و آزارهای دیگران را یکی از مهم­ترین مشکلات زندگی خود بیان کردند.
«با وجود وضعیت بد مالی‌ام نگاه بد بعضی­ها آزارم می­دهد. مثلا چند وقت پیش مغازه­دار سر کوچه‌ طور بدی نگاهم می­کرد. بعد هم تا در خانه دنبالم آمد. این برخوردها و آزارها سخت‌ترین چیز برای زنی است که تا حالا زندگی سالم و آبرومندانه‌ای داشته» (زن ۳۴ ساله، علت سرپرستی: طلاق).
در نهایت۲۰ درصد از این زنان به خاطر ترس از بی­آبروشدن در مقابل دید منفی اطرافیان با محدودکردن خود، رفت و آمدشان را با دیگران قطع کرده بودند و سعی می­کردند طوری در ملأ عام ظاهر شوند که دیگران می­خواهند. در واقع نداشتن مردی تحت عنوان سرپرست، این زنان را تهدید می­ کند و این چیزی است که غیر از خود زن سرپرست خانوار، زنان دیگر هم از آن مطلع می‌شوند. به طوری که زنان دیگر سعی می­ کنند تا حد امکان بین همسر خود و زنان سرپرست خانوار فاصله ایجاد کنند. حتی اگر این زنان قبل از زمان تنهایی‌شان با آنان رابطه ای داشتند، با بیوه شدن او دوری می­گزینند تا مبادا مردان‌شان درصدد سوءاستفاده از آن‌ها برآیند. زنان سرپرست خانوار از نگاه دیگر زنان به چشم یک تهدید نگریسته می­ شود. تهدیدی که باید از او فاصله گرفت و روابط اجتماعی با وی را قطع کرد. به نحوی که چنین زنانی درجامعه ما حق داشتن هیچ‌گونه رابطه‌ای با مردان ندارند و در صورتی که اگر کوچک­ترین رابطه اجتماعی با مردی برقرار کنند، برچسب فاحشه و بدکاره می­خورند.
«هیچ کدام از دوستان و فامیل‌هایم بعد جدایی من از همسرم با من رابطه ندارند، این دید و نگاه بد در رفت و آمدم تأثیرگذاشته، مثلاً من بارها دوست داشتم به خانه­ی عمویم بروم؛ ولی زن پسرعمویم بداخلاقی می­کرد. فکر می­کرد چون من بیوه­ام به پسرعمویم نظر دارم. در و همسایه هم همین­طور، من هم رفت و آمدم را کم کردم. این نگاه دیگران برایم عذاب‌آور بود. جرأت ندارم به سر و وضع خودم برسم. بارها سر لباس پوشیدن و آرایش کردن با بچه­هایم درگیر شده‌ام. آن‌ها مادرهای دیگر را می­بینند که خوشگل هستند و به خودشان می‌رسند و دوست دارند من هم آن‌طور باشم؛ ولی من به خاطر حرف مردم همه‌ی اینها را از خودم دور می­کنم. از همه می­ترسم؛ می­ترسم پشت سرم حرف در بیاورند. من خودم را در محدودگاه قرار داده‌ام» (زن ۳۸ ساله، علت سرپرستی: طلاق).
جدول شماره(۴-۷): توزیع فراوانی مهم­ترین مشکلات زنان سرپرست خانوار

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:37:00 ب.ظ ]




  • اقدامات ناظر بر اشخاص مشکوک و تکرار کنندگان جرم

اشخاص مشکوک کسانی هستند که بنا به اوضاع و احوال حاکم ارتکاب جرم از ناحیه آنان محتمل است. همچنین است درخصوص تکرار کنندگان جرم که پس از آزادی از زندان (به ویژه درخصوص مجرمین حرفه ای) پلیس همواره حرکات مشکوک آنان را تحت نظارت داشته و با بهره گرفتن از سوابق موجود در بایگانی جنایی روابط این افراد با دیگر مجرمین کنترل کرده و سعی دارد تا این گونه افراد مجدداً به ارتکاب جرم دست نزنند.
اقدامات ناظر بر اشخاص آسیب پذیر
در این مقوله واحدهای پلیس اشخاص آسیب پذیر را شناسایی نموده و از آنها حمایت می کنند. این اقدامات با توجه به پیش استعدادهای مردم بر حسب سن و جنس، حالت های روانی، وضعیت اجتماعی و وضعیت شغلی متغیرند.
۴- پیشگیری از وقوع جرم از طریق تربیت عامه
اندیشه اصلی این برنامه این است که اگر سطح اطلاعات عامه درباره علل تبهکاری و وسایل مبارزه با آن و همچنین وسایل علمی پیشگیری بالاتر رود، پیشگیری بهتر تأمین خواهد شد.
به عبارت بهتر چنان چه عامه مردم با اختیارات پلیس آشنایی داشته باشند و حدود وظایف و اختیارات قانونی او را بشناسد و از طرفی با قوانین و مقررات حاکم بر پلیس آشناایی داشته باشند، یقیناً کمتر حاضر می شوند در ارتکاب مجرمانه مثل ارتشاء با پلیس هماهنگ شوند. بنابراین برنامه های نوین پیشگیری پلیسی می تواند بر تربیت عامه مردم و جامعه پلیس متمرکز گردد (نوروزی، ۱۳۸۵: ۲۰۷).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۱-۹-۵-پیشگیری غیررسمی (غیردولتی)
از جایی که عدالت در شرایط کاملاً رضایت بخشی قادر به مهار بزه کاری نبوده، انجام این مأموریت در شرایط حاضر بیشتر دشوار شده است. عدم تناسب نظام کیفری با وظایف محوله امری واقعی است، چراکه بار مأموریت های این نظام بی اندازه زیاد شده و در نتیجه کارآیی آن مورد تردید واقع شده است. بنابراین وجود یک نهاد کمکی در جوار عدالت کیفری ضروری است. در جایی که قانون کیفری می تواند جای خود را به اقدام اجتماعی بدهد، اشکال نوین بزهکاری، شیوه های جدید مبارزه را می طلبد و این جایگزینی باید بدون این که برای امنیت جامعه یا آزادی ها زیان آور باشد صورت گیرد. این موضوع ایجاب می کند ضمانت های اجرایی اجتماعی که کمتر بدنام کننده اند جایگزین نظام ضمانت اجرای کیفری می شوند. بنابراین مشارکت مردم در انواع پیشگیری، بخصوص پیشگیری های غیررسمی که منشأ مردمی دارند بسیار حائز اهمیت است. این نوع پیشگیری ها عبارتند از پیشگیری اجتماعی و پیشگیری وضعی(ولد، ۱۳۸۸: ۱۷۹).
۱-۹-۶-پیشگیری اجتماعی
پیشگیری اجتماعی یا اصلاحی از طریق عمل اصلاحات فردی و اجتماعی که زیربنای اصلی و اساسی رویکرد پیشگیری اجتماعی است، خواستار مهار و کنترل بزهکاری است و به عبارتی این پیشگیری درصدد و تلاش می باشد که از طریق شناخت علل ارتکاب جرم (اعم از فردی یا اجتماعی) و با برطرف نمودن آنها با انجام اصلاحات فردی و اجتماعی زمینه های وقوع جرم را از بین ببرد. و در واقع این پیشگیری با ایجاد تغییرات و اصلاحات در فرد و جامعه به دنبال جلوگیری از جرم به صورت پایدار و همیشگی است. پیشگیری مزبور درصدد آن است که اعضای جامعه را از طریق آموزش، تربیت، تشویق، تنبیه با قواعد اجتماعی آشنا و همنوا کند و به دیگر سخن این پیشگیری به دنبال کاهش یا از بین بردن علل فردی یا اجتماعی اثرگذار بر بزه کاری می باشد(همان منبع).
۱-۹-۷-پیشگیری وضعی (پیشگیری موقعیت مدار)
کلی گرایی و عدم حد شعور مشخص پیشگیری اجتماعی و نیز وجود این خطر که علیرغم هزینه و صرف منابع گزاف برای انجام اقدامات اجتماعی ممکن است نتیجه مورد نظر در کاهش جرم حاصل نیاید. از این رو اولین بار «عبارت پیشگیری وضعی یا موقعیت مدار» از سوی وزارت کشور انگلستان مطرح می گردد. و این رویکرد جرم شناسان را معطوف به پیشگیری وضعی می نماید و طرز تلقی جرم شناسان را معطوف به فرصت های مجرمانه و حمایت بزه دیدگان می نماید(همان منبع).
پیشگیری وضعی به صورت تدابیر کنشی در جهت مقابله و متوقف کردن فرصت های مجرمانه استوار گردیده و از این رو تعبیر دیگر این پیشگیری، «پیشگیری موقعیت مدار» است. در این پیشگیری به دنبال اثرگذاری بر «موقعیت ها» و «وضعیت های» ما قبل اعمال مجرمانه یا منحرفانه هستیم و به عبارتی در پیشگیری وضعی هدف تأثیرگذار بر وضعیت های پیش از وقوع اعمال جنایی می باشیم. بنابراین آنچه باید مورد توجه قرار گیرد اوضاع و احوال پیش و ماقبل وضعیت های مجرمانه است تا به منظور خنثی کردن اثر آنها در فرآیندی که به ارتکاب عمل منتهی می شود جلوگیری بعمل آید. در واقع چارچوب تئوریک پیشگیری وضعی از رویکردهایی ناشی می شود که بر این امر تأکید می کنند که جرم و مشارکت در عملیات مجرمانه اغلب از «وجود یک فرصت عملی و جذاب برای ارتکاب جرم» حاصل می گردد. (نوروزی، ۱۳۸۵، ص ۱۲۲)
۱-۱۰-مراحل پیشگیری
در جرم شناسی، مراحل پیشگیری از جرایم را به سه مرحله تقسیم می نمایند(گل محمدی خامنه، ۱۳۸۴: ۱۵۸).
۱-۱۰-۱-مرحله اول پیشگیری
مجموعه اقدام ها، سیاست ها و برنامه هایی است که سعی در تغییر و کنترل شرایط جرم زای محیط فیزیکی و اجتماعی دارد تا با بهبود بخشیدن به شرایط زندگی اجتماعی، از ارتکاب هر نوع جرمی توسط آحاد جامعه پیشگیری نماید. در این مرحله از پیشگیری، تلاش بر این است که افراد جامعه به سوی ارتکاب جرم گرایش پیدا نکنند.
۱-۱۰-۲-مرحله دوم پیشگیری
در این مرحله، تلاش های پیشگیرانه در کنترل افراد خاصی که در معرض خطر بزه کاری قرار دارند، متمرکز است به طور مثال در پیشگیری از اعتیاد، تمرکز تلاش ها بر افرادی است که به صورت تفننی یا تفریحی مبادرت به مصرف مواد مخدر می کنند؛ ولی هنوز به درجه اعتیاد کامل نرسیده اند و هدف، جلوگیری از سوء مصرف مواد مخدر است. یا در کنترل بزه کاری اطفال و نوجوانان، اقدام های پیشگیرانه متمرکز بر اطفال و نوجوانانی است که بنا به دلایلی در معرض خطر بزه کاری هستند و بیم ارتکاب جرم از جانب آنها بیشتر متصور است.
۱-۱۰-۳-مرحله سوم پیشگیری
در این مرحله، اقدام های پیشگیرانه برای جلوگیری از تکرار جرم و بازسازی مجرمان متمرکز است. تلاش های پیشگیرانه برای جلوگیری از تکرار جرم و رفتارهای مجرمانه است تا مجرمان، اصلاح و با محیط اجتماعی خود سازگار شوند و به ارتکاب مجدد جرم گرایش پیدا نکنند. (گل محمدی خامنه، ۱۳۸۴: ۱۶۲).
۱-۱۰-۴-نهادها و سازمان های تأثیرگذار بر مقوله پیشگیری و مقابله با جرم
علاوه بر نیروی انتظامی که تمامی مسئولیت های پیشگیری و مقابله با جرائم بر عهده آن نهاده شده است می توان به سازمان ها و نهادهایی اشاره کرد که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بر این امر تأثیرگذار بوده و می توانند در کاهش و افزایش جرائم دخیل باشند. این سازمان ها و نهادها عبارتند از(کی نیا، ۱۳۸۸: ۹۸):
۱-۱۰-۴-۱-خانواده:
با انتقال و درونی کردن ارزش ها و هنجارهای مثبت به اعضا، تأمین امنیت روانی و اقتصادی افراد تحت تکفل، ایجاد هویت اسلامی- ایرانی و … به مقوله پیشگیری و مقابله با جرم کمک می کند.
۱-۱۰-۴-۲-وزارت آموزش و پرورش:
با آموزش درست قوانین و مقررات، پرورش انسان هایی سالم که دارای قدرت تفکر و اندیشه باشند، درونی کردن ارزش های مذهبی و اخلاقی به این مقوله کمک می کند.
۱-۱۰-۴-۳-وزارت علوم، تحقیقات و فناوری:
با آموزش هنجارها، ارزش ها و قوانین در ادامه اجتماعی شدن جوانان، ایجاد ارتباط با سایر سازمان ها و انجام تحقیقات علمی در زمینه راه های کاهش جرم و …
۱-۱۰-۴-۴-وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی:
با تلاش در جهت گسترش فرهنگ اصیل ایرانی- اسلامی، احیای فریضه امر به معروف و نهی از منکر و … می تواند به این موضوع یاری رساند.
۱-۱۰-۴-۵-وزارت کشور:
از طریق هدایت صحیح شوراها، شهرداری ها، فرمانداری ها و استانداری ها و با اتخاذ سیاستی واحد تأثیری قطعی بر مسائل امنیتی کشور، از جمله پیشگیری و کنترل جرائم دارد.
۱-۱۰-۴-۶-وزارت رفاه و تأمین اجتماعی:
با ارائه برنامه های علمی و کاهش میزان فقر و محرومیت در کنار سازمان بهزیستی و کمیته امداد به طور غیرمستقیم بر این مقوله تأثیرگذار است.
۱-۱۰-۴-۷-وزارت کار و امور اجتماعی:
با اتخاذ سیاست هایی در راستای کاهش میزان بیکاری، تلاش در جهت ارائه بهتر خدمات اجتماعی و … به مقوله پیشگیری از جرم کمک می کند.
۱-۱۰-۴-۸-وزارت اقتصاد و دارایی:
با تدوین سیاست های کلان اقتصادی با دیدی عدالت محور و به تبع آن کاهش فقر و محرومیت، به طور غیرمستقیم به کاهش انحرافات کمک می کند.
۱-۱۰-۴-۹-وزارت تعاون:
با تقویت فرهنگ کار گروهی، کمک به افزایش اشتغال مولد و … به طور غیرمستقیم بر کاهش جرایم تأثیرگذار است.
۱-۱۰-۴-۱۰-قوه قضائیه:
با مجازات قانونی و شدید مجرمان، حمایت از مأمورین ناجا در مأموریت ها، نظارت بر زندان ها و کنترل تأثیر آن بر زندانیان، برخورد با دانه درشت ها و مجرمان واقعی و … به کنترل جرم کمک می کند.
۱-۱۰-۴-۱۱-صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران:
با فرهنگ سازی و درونی کردن ارزش های اصیل، ارزیابی و کنترل سازمان های مسئول، عدم پخش برنامه های مخرب و … به این مقوله کمک می کند که در ادامه فصل دوم به این موضوع به صورت تخصصی و مفصل خواهیم پرداخت.
۱-۱۰-۴-۱۲-سازمان ملی جوانان
با برنامه ریزی در زمینه اوقات فراغت جوانان، ارائه برنامه ها و راهکارهای عملی در زمینه ازدواج و اشتغال جوانان و … می تواند نقشی موثر در پیشگیری از جرم ایفا کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:36:00 ب.ظ ]




۱۲-کارآمدی مکانیزم های انگیزشی کنشگران برای تحقق مدیریت بصری (شاخص دوازدهم)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

نتایج آزمون میانگین اهمیت برای «کارآمدی مکانیزم های انگیزشی کنشگران برای تحقق مدیریت بصری» در جدول ۴-۲۹ نشان داده شده است. بر اساس نتایج، از آنجا که عدد معناداری برای این شاخص کمتر از ۵ درصد (عدد معناداری = ۰۰۴/۰) است، فرضیه H0 در سطح اطمینان ۵/۹۹% رد می شود. رد فرضیه H0 به این معنی است که درصد وجود شاخص «کارآمدی مکانیزم های انگیزشی کنشگران برای تحقق مدیریت بصری» به عنوان یک ظرفیت سازمانی در حد متوسط نیست. با توجه به اینکه مقدار t محاسبه شده برای این شاخص کوچکتر از ۹۶/۱- است، بنابراین درصد وجود این شاخص به عنوان یک ظرفیت سازمانی کمتر از ۳ است و این بدان معنی است که ظرفیت سازمانی برای «کارآمدی مکانیزم های انگیزشی کنشگران برای تحقق مدیریت بصری» وجود ندارد. (رد شاخص دوازدهم).
جدول ۴-۲۹ نتایج آزمون One-Sample Test جهت بررسی وضعیت کارآمدی مکانیزم های انگیزشی کنشگران برای تحقق مدیریت بصری (شاخص دوازدهم)

شاخص
اختلاف میانگین
عدد معناداری
آماره t
وضعیت فرضیه

کارآمدی مکانیزم های انگیزشی کنشگران برای تحقق مدیریت بصری
۵۹۶۱/۰-
۰۰۰/۰
۰۸۰/۵-
کارآمدی مکانیزم های انگیزشی کنشگران برای تحقق مدیریت بصری وجود ندارد.

شاخص ۱۳ ،۱۵و ۱۶ در بعد کنترل و نظارت به بررسی مولفه های ارزیابی- مشاوره، رویه نظارت و ارائه گزارش وبازخورد پرداخته است.
۱۳- ترجیحات و اهمیت تحقق مدیریت بصری در وظایف شهرداری (شاخص سیزدهم)
نتایج آزمون میانگین اهمیت برای «ترجیحات و اهمیت تحقق مدیریت بصری در وظایف شهرداری» در جدول ۴-۳۰ نشان داده شده است. بر اساس نتایج، از آنجا که عدد معناداری برای این شاخص بیشتر از ۵ درصد (عدد معناداری = ۳۱۲/۰) است، فرضیه H0 در سطح اطمینان ۵/۹۹% تأیید می شود. تأیید فرضیه H0 به این معنی است که اهمیت شاخص «ترجیحات و اهمیت تحقق مدیریت بصری در وظایف شهرداری» در حد متوسط است. با توجه به اینکه مقدار t محاسبه شده برای این شاخص بزرگتر از ۹۶/۱- است، بنابراین میانگین اهمیت این شاخص کمتر از ۳ است و این بدان معنی است که ظرفیت سازمانی برای «ترجیحات و اهمیت تحقق مدیریت بصری در وظایف شهرداری» اندکی کمتر از حد متوسط وجود دارد (عدم تأیید شاخص سیزدهم).
جدول ۴-۳۰: نتایج آزمون One-Sample Test جهت بررسی وضعیت شاخص ترجیحات و اهمیت مدیریت بصری در سیاستها وبرنامه های شهرداری (شاخص سیزدهم)

شاخص
اختلاف میانگین
عدد معناداری
آماره t
وضعیت فرضیه

ترجیحات و اهمیت تحقق مدیریت بصری در وظایف شهرداری
۱۲۹۶/۰-
۳۱۲/۰

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:36:00 ب.ظ ]




۲-۱۶-۴-دیدگاه روان تحلیل گیری
خود از نظر فروید: خود، بخش سازنده شخصیت است که با توجه به واقعت دنیای خارج عمل می کند وآن دسته ازتمایلات نهاد را که با واقعیت خارج تضاد دارند، تعدیل، ضبط وکنترل می کند. خود باتفکر واقعی وشیوه حل مساله مشخص می شود و قرارگاه فرآیندهای عقلانی است. خود قسمتی از نهاد است که بخشی از آن به طرف بیرون، یعنی محیط و بخشی از آن به طرف درون یا نهاد و غرایز کودک است. حاصل اینکه “من” (یاخود) که جنبه روانی شخصیت است، برای کاستن ازتنیدگی ها و وصول به خوشی ازعقل استمداد می کند و به راهنمایی آن به انتخاب خواهشهای نهاد می پردازد (فیست و فیست، ۱۳۸۹).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۱۶-۵-دیدگاه اجتماعی – شناختی
بندورا سیستم خود[۶۶] را به صورت مجموعه ای از ساختارهای شناختی در نظر می گیرد که تا اندازه ای به رفتار افراد ثبات می بخشند. سیستم خود که خودسنجی، خودگردانی، و کارآیی شخصی (خودکارآمدی) را شامل می شود، به افراد امکان می دهد رفتار خودشان را مشاهده و به صورت نمادین نشان دهند و آن را بر اساس پیامدهای پیش بینی شده آینده، ارزیابی کنند (شولتز، ۱۳۸۶).
۲-۱۷- تعریف عزت نفس[۶۷]:
عزت نفس میزان ارزشی است که ما برای خود قائل می شویم (شیهان، ۱۳۷۸). عزت نفس قضاوتهایی است که درباره ارزش خود و احساس های مرتبط با این قضاوتها می کنیم (برک،۱۳۸۴). همچنین عزت نفس به دیدگاه کلی شخص از خودش اشاره می کند. این واژه به عنوان ارزش خود یا تصویری از خود نیز به کار می رود. مثلا کودکی که عزت نفس بالایی دارد احتمالا نه تنها این ادراک را دارد که یک شخص است، بلکه می فهمد که شخص خوبی است (بیابانگرد، ۱۳۸۶).
عزت نفس یکی از عوامل تعیین کننده ی رفتار در انسان به شمار می رود. در حقیقت برداشت و قضاوتی که افراد از خود دارند تعیین کننده چگونگی برخورد آنها با مسائل مختلف است. فردی که عزت نفس پایین دارد و برای خود ارزش و احترامی قائل نیست، ممکن است دچار انزوا، گوشه گیری و یا پرخاشگری و رفتارهای ضد اجتماعی شود (مکی و اسمیت[۶۸]، ۲۰۰۲).
۲-۱۸- پیدایش عزت نفس
غیر از ارزیابی کلی از ارزش خود به عنوان یک انسان، انواع ارزیابی های مجزا از خود داریم که به نحوه ای که فعالیت های مختلف را انجام می دهیم مربوط می شوند. این ارزیابی ها مهم ترین جنبه های رشد “خود” هستند زیرا بر تجربیات هیجانی، رفتار آینده و سازگاری روان شناختی بلند مدت تاثیر دارند. کودکان پیش دبستانی در ۴ سالگی چند نوع ارزیابی از خود دارند، با این حال آگاهی آنها در مقایسه با آگاهی کودکان بزرگتر، محدود است. چون کودکان پیش دبستانی نمی توانند توانایی مطلوب خود را از توانایی واقعی تشخیص دهند، معمولا توانایی خود را بسیار بالا ارزیابی می کنند و دشواری تکلیف را دست کم می گیرند. عزت نفس بالا در دوره ای که کودکان پیش دبستانی باید بر تکالیف جدید تسلط یابند، به ابتکار عمل آنها به مقدار زیاد کمک می کند. اغلب کودکان پیش دبستانی عزت نفس بسیار بالایی دارند. اما هنگامی که وارد مدرسه می شوند و در مورد عملکرد خود در مقایسه با همسالانشان بازخورد بیشتری دریافت می کنند، عزت نفس متمایز می شود و به سطح واقع بینانه تری می رسد (برک، ۱۳۸۴).
۲-۱۹- سطوح عزت نفس:
چهار سطح عزت نفس عبارتنداز:
عزت نفس تحصیلی: بعدی از عزت نفس است که مربوط به ادراکات کودکان از توانایی های تحصیلی آنهاست. این بعد از عزت نفس انعکاسی از نحوه ارزشیابی کودک از خود بعنوان یک دانش آموز است. در این رابطه چنانکه او به خواسته ها و ملاکهای پیشرفت تحصیلی پاسخ مثبت دهد، عزت نفس تحصیلی مثبت خواهد داشت.
عزت نفس اجتماعی: کودک در جمع کودکان دیگر می تواند خود را بشناسد و تعدیل خودمحوری و مرکزیت خود به برکت تعامل او با محیط و در ارتباط با دیگران صورت می گیرد. مبنی بر این قاعده که دیگران نیز حقی دارند و قطعا نظراتی که باید مورد حترام قرار گیرند
عزت نفس خانوادگی: عزت نفس کودکان در خانواده در حقیقت پژواکی از احساسات و نگرش های وی به عنوان اینکه عضوی از اعضای خانواده است، می باشد. بخشد( اسلامی نسب،۱۳۷۴، به نقل از جلالی،۱۳۸۲).
عزت نفس فردی و ظاهر جسمانی: تصوری که فرد از بدن خود دارد، ترکیبی از ظاهر جسمانی و توانایی های بدنی می باشد. عزت نفس را در این حوزه بر مبنای رضایتی که از طریق فعالیت ها و واکنش های بدنی دریافت می شود، استوار است. بر این اساس دانستن نواقص جسمانی و یا عدم توانایی در انجام فعالیت ها، مهارتها و عملکردها تاثیر منفی به عزت نفس خواهد داشت (برک،۱۳۸۴).
عزت نفس کلی: تصویب و تایید و یا پذیرش کلی خود در این حوزه مشخص می شود، یک عزت نفس کلی مثبت می تواند در دریافت و برداشتهایی نظیر« من شخص خوبی هستم» انعکاس یابد. این بعد از عزت نفس در واقع به ابعاد مختلف عزت نفس ،نوعی وحدت و انسجام می بخشد. بطور کلی اساس عزت نفس فرد را باید در گروه همسالان، خانواده، اجتماع و مدرسه پیگیری کرد. بازخوردی که فرد در برخورد با والدین و گروه همسالان مدرسه و بطور کلی اجتماع و توانایی های بدنی خویش دریافت می کند، منجر به تشکیل خود و در نهایت امکان ارزشیابی خود می گردد (راثی،۱۳۸۲).
۲-۲۰- تغییر در سطوح عزت نفس:
هنگامی که کودکان خود را در زمینه های مختلف ارزیابی می کنند،عزت نفس در چند سال اول دوره ابتدائی کاهش می یابد. معمولا این کاهش آن قدر زیاد نیست که زیانبار باشد. اغلب کودکان خصوصیات و توانمندی های خود را به صورت واقع بینانه ارزیابی کرده و در عین حال نگرش احترام به خود را حفظ می کنند. بعدا از کلاس چهارم به بعد، عزت نفس در اکثر کودکانی که در مورد روابط خود با همسالان و توانایی های ورزشی احساس خوبی دارند، بالا می رود (برک، ۱۳۸۴).
در دوره نوجوانی، متمایز شدن عزت نفس، که جنبه ارزیابی کننده خودپنداره است، ادامه می یابد. نوجوانان چند بعد تازه ارزیابی خود، مانند دوستی صمیمانه، جاذبه رمانتیک و شایستگی شغلی را به ابعاد اواسط کودکی اضافه می کنند. سطوح عزت نفس نیز تغییر می کند. با اینکه برخی از نوجوانان بعد از تغییرات در مدرسه، دستخوش کاهش موقتی عزت نفس می شوند، ولی عزت نفس در اغلب نوجوانانی که می گویند از روابط خود با همسالان و توانایی های ورزشی احساس خوبی دارند، بالا می رود. تفاوتهای فردی در عزت نفس در نوجوانی به طور فزاینده ای باثبات می شوند و روابط مثبت بین عزت نفس، ارزش قایل شدن برای فعالیت های گوناگون وموفقیت در این فعالیت ها نیرومند می شوند. افرادی که عزت نفس بسیار مطلوبی دارند، کاملا سازگار، معاشرتی، و وظیفه شناس هستند. در مقابل، عزت نفس پایین در تمام زمینه ها، با مشکلات سازگاری ارتباط دارد. دختران نوجوانی که در مورد ظاهر بدنی خود بیشتر نگران هستند و از توانایی های خود اطمینان کمتری دارند، بیشتر از پسرها از نظر عزت نفس افت می کنند. و بالاخره اینکه، نوجوانانی که به مدارسی می روند و در محله هایی زندگی می کنند که افراد هم خویش زیادی در آنها وجود دارند از عزت نفس بالاتری خبر می دهند (برک، ۱۳۸۴).
۲-۲۱- ارتباط کنترل خود با عزت نفس:
یادگیری چگونگی هدایت رفتار خود، بخشی اساسی در تحول کودک است. به نظر می رسد کنترل خود به دو شیوه مستقیم و غیر مستقیم با عزت نفس ارتباط داشته باشد. اول اینکه، کودکی که بتواند فعالیت ها ی خود را هدایت کند و حالات هیجانی خود را بیان کند، احساس کفایت و لیاقت بیشتری میکند. دوم اینکه، کودکی که رفتار خود را به شیوه های مورد قبول و مناسب اجتماعی هدایت می کند، احتمالا تایید و توجه مثبت بیشتری از سوی دیگران دریافت می کند (هارتر، ۱۹۸۳).
۲-۲۲- چهار شرط عزت نفس:
کودکان و نوجوانان زمانی از عزت نفس زیاد بهره مند می شوند که بتوانند در چهار شرط متمایز احساسات مثبتی را تجربه کنند. این شرایط عبارتند از:
همبستگی: احساس همبستگی وقتی بوجود می آید که نوجوان از پیوندهایی که برای او مهم هستند و دیگران آنها را تایید می کنند، راضی باشند.
بی همتایی: وقتی بوجود می آید که نوجوان بتواند صفات یا ویژگی هایی را که موجب تفاوت و تمایز او از دیگران می شود، بشناسد و به خاطر آن صفات، مورد احترام و تایید دیگران قرار گیرد.
قدرت: احساس قدرت وقتی بوجود می آید که نوجوان بداند منابع، فرصت و قابلیت آن را دارد که به طرق عمده بر شرایط زندگی خود تاثیر بگذارد.
الگوها: نکات راهنمایی هستند که نوجوان به مدد آنها الگوهای انسانی، فلسفی و عملیاتی برای خویش فراهم می سازد تا او را در استقرار ارزشهای معنادار، هدفها و آرمانها کمک کنند.
برای اینکه عزت نفس زیاد بوجود آید و حفظ شود، باید تمام این چهار شرط، پیوسته موجود باشند. هیچ یک از اینها بر دیگری برتری ندارند( کلمز، کلارک و رینولدبین، ۱۳۷۳).
۲-۲۳- تفاوت خودپنداره[۶۹] و عزت نفس
عزت نفس یا احترام به خود را باید از خودپنداره متمایز دانست. خودپنداره مجموعه ای از مفاهیمی است که فرد برای توصیف خویش از آنها استفاده می کند. کودک می تواند خود را به عنوان یک بازیگر خوب بیس بال، علاقه مند به داستانهای علمی و دانش آموزی متوسط در نظر بگیرد که این موارد از جمله اجزاء خودپنداره وی به شمار می روند. عزت نفس یا احترام به خود، ارزیابی اطلاعات تشکیل دهنده خودپنداره است و از احساسات کودک در مورد تمام ابعاد وجودش ناشی می شود (پوپ، هیل، کریهد، ۱۳۸۵).
۲-۲۴- عزت نفس از دیدگاه های روانشناسی
۲-۲۴-۱- دیدگاه مزلو
مفهوم سلسله مراتب نیازهای مزلو بر این فرض استوار است که نیازهای سطح پایین باید قبل از اینکه نیازهای سطح بالاتر برانگیزنده شوند. ارضاء یا حداقل نسبتا ارضاء شده باشند. هر کسی که با احترام یا خودشکوفایی باانگیزه می شود باید قبلا نیازهای خود را برای غذا و ایمنی ارضاء کرده باشد. مزلو نیازهای زیر را به ترتیب چیرگی آنها فهرست کرد: فیزیولوژیکی، ایمنی، محبت و تعلق پذیری، احترام و عزت نفس و خودشکوفایی.
نیازهای فیزیولوژیک: اساسی ترین نیازهای هر کسی، نیازهای فیزیولوژیکی هستند که غذا، آب، اکسیژن، حفظ دمای بدن و … شامل می شوند.
نیازهای ایمنی[۷۰]: شامل امنیت جسمانی، ثبات، وابستگی و رهایی از نیروهای تهدید کننده ای چون بیماری.
نیازهای محبت و تعلق پذیری: محبت و تعلق پذیری جنبه هایی از میل جنسی و تماس انسانی و نیاز به محبت کردن و محبت دیدن را نیز دربر می گیرد. اگر نیازهای محبت افراد از همان دوران کودکی ارضاء شوند، آنها احساس عزت نفس می کنند، و حتی در بزرگسالی دیگر به محبت و پذیرش مستمر دیگران وابسته نیستند. آنها به عنوان بزرگسالان خودشکوفا، حتی در صورتی که تحقیر شوند و فراموش شوند، احساس های عزت نفس خود را حفظ می کنند.
نیاز های به احترام (عزت نفس): در صورتی که افراد نیازهای محبت و تعلق پذیری خود را ارضاء کرده باشند، آزادند تا نیازهای احترام را دنبال کنند که عزت نفس، اعتماد به نفس، شایستگی و آگاهی از اینکه دیگران به آنها ارج می نهند را شامل می شود. مزلو دو نوع نیاز احترام را مشخص کرد: وجهه و عزت نفس.
وجهه عبارت است از ادراک مقام، تایید یا شهرتی که فرد در نظر دیگران کسب می کند، در حالیکه عزت نفس احساسی است که فرد از ارزش و شایستگی خودش دارد. عزت نفس بر شایستگی واقعی و نه نظر دیگران، استوار است(فیست و فیست، ۱۳۸۹).
نیاز به عزت نفس را مزلو در دو زمینه برجسته می کند، یکی پست تر و دیگری متعالی. نیاز پست تر مانند محترم شمرده شدن از طرف دیگران، نیاز به شهرت، فخر و توجه. شکل متعالی آن شامل نیاز به عزت نفس، کفایت، موفقیت، مفید و مثمر ثمر بودن است(خداپناهی، ۱۳۸۷).
۲-۲۴-۲- آلپورت (۱۹۸۶)، اصطلاح نفس را برای من یا خود بکار برد. او برای ماهیت و رشد نفس، هفت وجه یا کارکرد را نام می برد که عزت نفس یکی از این مراحل است. معتقد است که عزت نفس به رشد احساس رضایت خاطر و غروری اطلاق می شود که حتی کودک پی می برد که خودش قادر به انجام بعضی از کارهاست( شولتس، ۱۳۷۸).
۲-۲۴-۳- ویلیام جیمز
ویلیام جیمز، پدر روانشناسی جدید بیش از یک قرن پیش در این مورد فرمولی ارائه کرده است:
عزت نفس = میزان موفقیت تقسیم بر میزان شایستگی. بنابه عقیده ی جیمز، هر چه موفقتر شویم و هر چه توقعات کمتری داشته باشیم، عزت نفس و اعتماد به نفس بیشتری داریم، ما میتوانیم هم با موفقیت بیشتر و هم آرزوهای کمتر در جهان احساس بهتری داشته باشیم( سلیگمن،۱۹۸۴ به نقل از اکبری، ۱۳۸۴).
۲-۲۴-۴- ناتانیل براندن ، از نظریه پردازان انقلابی معاصر در زمینه عزت نفس معتقد است که عزت نفس از دو بخش مرتبط با هم تشکیل شده است: یکی داشتن احساس اطمینان در برخورد با چالشهای زندگی، یعنی باور خودتوانمندی، دیگری احساس صلاحیت برای خوشبخت شدن، احترام به خود یا حرمت نفس. خود توانمندی به معنای داشتن اطمینان به عملکرد ذهن است. احترام به خود به این معنی است که خود را شایسته بدانیم که برای موفق شدن باید تلاش کنیم. در مجموع حس شرف نفس و حس اعتماد به نفس است که دلالت بر لیاقت شخص برای زیستن دارد(ناتانیل براندن، ۱۳۸۹).
۲-۲۴-۵- دیدگاه کوپراسمیت
تحقیقات کوپر اسمیت در زمینه عزت نفس شامل زمینه های زیر می باشد:
الف: تاثیر زمینه و سوابق اجتماعی: در این بعد رابطه طبقه اجتماعی، مذهب، سوابق و تداوم شغلی پدر و مادر و طول استخدام مادر را مورد توجه قرار داده است.
ب: خصوصیات والدین و عزت نفس: خصوصیاتی از قبیل میزان و ثبات عزت نفس مادر، میزان ثبات عاطفی او، ارزش های والدین، تضاد بین آنها ، نحوه تصمیم گیری والدین و میزان استقلال کودک.
ج: خصوصیات آزمودنی ها: سن آزمودنی، میزان رشد بدنی، هوش، توانایی، اضطراب، سطح آرزو
د: حوادث و تجارب اولیه کودکی: در این قسمت از تحقیقات، رابطه عزت نفس با تعداد فرزندان، تغذیه کودک ،حوادث دوران کودکی و ارتباط کودکان با همسالان بررسی شده است( کوپر اسمیت، ۱۹۶۹).
به نظر اسمیت عزت نفس ارزشیابی فرد درباره خود و قضاوت شخص در مورد ارزش خود است. وی با بررسی و مطالعه تئوریهای قبلی و تحقیقات انجام شده در این زمینه چهار عامل اسنادی برای رشد عزت نفس بیان می کند که عبارتند از:
میزان احترام، پذیرش و علاقمندی که یک فرد دریافت می کند.
تاریخ و تجارب موفقیت های فرد در زندگی.
ارزشها و انتظارات که بر مبنای آن تجارب را مورد تفسیر قرار می دهیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:36:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم