بی‌توجهی به فرایندها.
بی‌اعتنایی به ارزش‌ها و اعتقادات کارکنان.
فرهنگ سازمانی کنونی و گرایش‌های مدیریت، موانع آغاز مهندسی مجدد هستند‌.
کوشش به راضی نگه‌داشتن همگان
مشارکت ناکافی مدیران ارشد
۲-۹-۴عوامل موفقیت پروژه‌هاى مهندسى مجدد:
در مطالعه ۴۷ سازمان موفق، زیر پا نهادن ‌تفکر کاغذ سفید، یعنی مدل سازی فرایندهای فعلی به عنوان «بهترین شیوه» دستیابی به موفقیت شناخته شد. مدل سازی فرایندها، درک مشترکی از فرایندهای فعلی به دست می‌دهد و اطمینان می‌دهد که هیچ چیز از نظر پنهان نمانده، سازمان را قادر به شناسایی و نگهداری بهترین اجزای فرایندها می‌سازد، خط مبنایی مبتنی بر واقعیت ایجاد می‌کند تا بتوان فرایندهای جدید را با آن مقایسه کرد و پایه‌ای برای برنامه پیاده‌سازی می‌شود[۴۴].

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

عوامل موفقیت مجموعه‌ای از آموزه‌های ناشی از اجرای مهندسی مجدد است که به عنوان عوامل تسهیل کننده اجرایی مهندسی مجدد عمل می‌کنند.
۱۲ عامل اصلی به عنوان عوامل اصلی مهم و تأثیرگذار شناسایی برخی از آن‌ها در زیر آمده است. هسته مرکزی موفقیت در پروژه‌های مهندسی مجدد، مدیریت مناسب فرایند تغییر است و حمایت و تعهد مدیریت ارشد همچون چتری فراگیر در تمامی مراحل به‌کارگیری موفقیت‌آمیز مهندسی مجدد نقشی اساسی دارد. حال به بیان برخی از آن‌ها می‌پردازیم:[۴۶]
– حمایت و تعهد مدیریت ارشد
– مدیریت تغییر(عوامل فرهنگی)
– تحریک افراد و سازمان به پذیرش تغییر، فرهنگ‌سازی، آموزش،‏ توانمند سازی، مشارکت کارکنان
– مدیریت تغییر (عوامل سیستمی و ساختاری)
– درک اصول و مفاهیم مهندسی مجدد
– مدیریت پروژه
– متدولوژی مدون
– بهره‌گیری از فناوری اطلاعات
و غیره …
۲-۱۰جمع بندی :
با توجه به آنچه بیان شد، در این پروژه به دنبال ERP هایی هستیم که به صورت تجمیعی و همکار در سازمان‌های گسترده بتوانند پاسخگو باشند. این ERP نیاز است تا بر بستر سرویس گرایی و معماری سرویس گرا پیاده سازی شود تا مقصود نهایی (حاکمیت معماری سرویس گرا) محقق شود. همچنین در سیستم نهایی برای بهبود تصمیم گیری از DSS استفاده شود. اما همان طور که بیان شد، ERP موجود در شرکت‌های خصوصاً ایرانی یا به شکل گسترده نیستند و یا بر بستر سرویس‌ها پیاده سازی نشده‌اند. از طرفی در بسیاری از سازمان‌ها صرف محاسبات سرویس گرا پیاده سازی می‌شود و حاکمیت معماری سرویس گرا مدنظر قرار نمی‌گیرد. از طرفی برای نیل به این اهداف نیاز به بهبود فرایند های کسب و کار و باز مهندسی بر آن‌ها هستیم تا بتوانیم به یک معماری سرویس گرا ی بهبود یافته برای برنامه ریزی منابع سازمان دست یابیم؛ لذا برای دست یابی به آنچه بیان شد به یک رویکرد فکری و عملی نیازمندیم تا کلیه نیازمندی‌های سیستم را در آن بگنجانیم و در عین حال سازمان را چابک و قابل رقابت در بازار های امروزی تبدیل نماییم و از طرفی به اهداف سازمان دست یابیم. همان طور که پیش‌تر بیان شد، چارچوب‌ها و رویکردهایی که تاکنون ارائه شده‌اند اغلب خاص منظوره بوده و جوابگوی کلیه نیاز های مطرح شده نیستند و صرفاً بر مبنای یکی از نیازها، ERP تجمیعی، DSS , معماری یا محاسبات سرویس گرا، تولید بر اساس نیاز زنجیره تأمین، مطرح شده‌اند. بنابراین همچنان نیاز به یک چارچوب سرویس گرا و مبتنی بر DSS برای ERP های تجمیعی در سازمان‌های تولیدی وجود دارد.
فصل سوم
یافته های تحقیق
۳-۱ مقدمه:
امروزه نیاز به ERP و هماهنگی بین فناوری و کسب و کار در کل سازمان‌ها اثبات شده و واضح است. اما مسئله مهم، عدم هماهنگی سیستم‌های پیشنهادی به سازمان‌ها و ماهیت و عملکرد واقعی سازمان‌ها است. همواره فاصله عظیمی بین کارایی مورد انتظار سیستم پیشنهادیERP و آنچه که در واقعیت در سازمان مشاهده می‌شود وجود دارد. [۵۰] [۴۹]
لذا منطبق بودن استراتژی‌ها و اهداف سازمان و در ادامه فرایندها و رویکردها و فرهنگ سازمان با سیستم هماهنگ کننده سازمان بسیار حائز اهمیت است. زیرا با توجه به آمار های بیان شده در فصل‌های قبل، استفاده از سیستم‌های ERP در سال ۲۰۰۴ , ۱۴ % شده که معادل ۲۳٫۶ میلیارد دلار است و این رقم در سال ۲۰۰۱ , ۵٫۵ % بوده است.[۲۳] از طرفی درصد بالایی از پروژه‌های ERP با شکست مواجه شده‌اند. [۸]
بنابراین نیازمند یک رویکرد فکری صحیح و یک مدل مفهومی منطبق با نیاز های سازمان‌ها می‌باشیم تا ریسک پروژه پیاده سازی سیستم‌های ERP را در سازمان پایین آورده و از مزایای آن بهرمند شویم. [۵۱] در شکل زیر جنبه های مطرح در مدل موفقیت ERP را مشاهده می‌کنید. این جنبه‌ها شامل تطبیق داده، فرایند و هماهنگی با کاربر در سازمان و جنبه های هزینه، زمان، کارایی و سود در پیاده سازی ERP، می‌باشند. این جنبه‌ها در یک مدل منطقی منطبق باید لحاظ شوند.
شکل (۳-۱) جنبه های مطرح درERP [52]
البته نباید تأثیر کاربران را در این پذیرش نادیده گرفت. [۵۳]و هرچه مشخصه آسانی در کاربرد در سیستم بیشتر باشد، احتمال موفقیت پروژه بالا تر خواهد بود.
با توجه به مطالب بیان شده در فصل‌های قبل، هدف اصلی این پروژه، ارائه یک چارچوب سرویس گرا است تا بتوان از آن به عنوان یک نقشه راه و یا یک رویکرد فکری جهت پیاده سازی ERP در سازمان‌های تولیدی امروزی استفاده کرد. این رویکرد باید سازمان را چابک نموده و آن‌را به سمت یک سازمان سرویس گرا و با حاکمیت معماری سرویس گرا ببرد. برای رسیدن به این مهم، نیازها و ملزوماتی وجود دارد. که در چارچوب پیشنهادی تلاش شده است که به آن‌ها پرداخته شود و در عین حال کلیه جوانب، ارتباطات، نیازها و تکنولوژی‌ها در نظر گرفته شود. بهبود حاصل شده بعد از پیاده سازی، نسبی است و نمی‌توان ادعا کرد که پس از پیاده سازی این چارچوب یک سازمان بهینه از هر جهت خواهیم داشت. زیرا در اجرای این چارچوب بسیاری از محدودیت‌ها و مشکلات لحاظ می‌شوند؛ و به نوعی منطبق با شرایط، به دنبال بهینه‌ترین حالت ممکن می‌گردد. بنابراین بهبود حاصل شده منطبق با شرایط جاری سازمان خواهد بود. در ادامه به بیان جزئیات این چارچوب پرداخته خواهد شد.
۳-۲ مدل سازی سازمان :
از نیازمندی‌های اولیه برای بیان هر چارچوب، مدل سازی سیستم است. مدل سازی سیستم به شکل‌ها و بیان‌های مختلف در بررسی‌ها و تصمیم گیری‌ها و فرایند های مدیریتی، نقشی اساس دارند.
Models
Content diagram
Functional diagram
Behavioral diagram
Domain diagram
Structural diagram
First needed diagram
Model structure
Model configuration
Model function
Rapid prototyping
Object diagram
Resource diagram
Configuration diagram
Behavioral diagram
شکل (۳-۲) – خروجی‌های مختلف از مدل‌های سیستم مورد استفاده در چارچوب معماری ERP
همان طور که در شکل (۳-۲) بیان شده است, در گام‌های مختلف خروجی‌های مختلفی از مدل‌های سیستم خواهیم داشت که در بخش‌های مختلفی از چارچوب معماری ERP مورد استفاده قرار می‌گیرند. کلیه مدل‌های سیستم که در این چارچوب مورد استفاده قرار می‌گیرند و هم چنین ترتیب ایجاد آن‌ها در شکل (۳-۲) بیان شده است.
۳-۳ پیاده سازی BPR :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...