یکی از مهم ترین ویژگی های توسعه یکپارچه روستایی، پایداری محیط زیست است و یکی از رویکردهای نظری که باعث پیدایش توسعه پایدار روستایی شده است، باور به تنوع زیست محیطی است که در واقع یکی از ویژگی های زراعت ارگانیک است. کشاورزی ارگانیک تلاشی است در جهت تحقق توسعه پایدار و یکپارچۀ روستایی و همچنین واکنشی در مقابل پیامد های انقلاب سبز که به تخریب و تحلیل محیط زیست و طبیعی منجر شد.
سیستم کشاورزی متعارف در کشورهای در حال توسعه، مشکلات متعددی مانند مصرف بیش از حد منابع و اتلاف آن، توزیع ناعادلانه درآمد بین کشاورزان و مصرف کنندگان، کاهش جمعیت روستایی و مهاجرت
بی رویه به شهر ها، وارد آوردن خسارت به محیط زیست و منابع طبیعی را سبب شده است. ویژگی های مثبت زراعت ارگانیک مانند حفظ حیات جامعه روستایی، حفظ و بهبود منابع سودآور کشاورزان، حفاظت از منابع آب، خاک و منابع طبیعی، حفاظت از منابع انرژی در داخل و خارج از مزرعه و ایجاد زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی پویا برای جوامع روستایی؛ در وحدت بخشی به اهداف توسعه پایدار روستایی (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، و محیطی ) و در کل این فرآیندی ثمر بخش است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

کشاورزی ارگانیک از مزایای ترکیبات شیمیایی مجاز و آفتکش های متناسب با شرایط استفاده می کند، اما مصرف این نهاده ها را به حداقل ممکن کاهش می دهد و سعی می کند تا با بهره گرفتن از روش هایی مانند تناوب زراعی، استفاده از کود سبز، کودهای آلی و دامی، کنترل بیولوژیک، آیش، عملیات مکانیکی و . . . جهت حفظ حاصلخیزی خاک و فراهم نمودن مواد غذایی برای گیاه و کنترل آفات بپردازد. کشاورزی ارگانیک انتخابی واقع گرایانه است که تلاش می کند تا با ترکیب دانش سنتی و بومی با دانش نوین حرکت به سوی توسعۀ کشاورزی پایدار را تسریع بخشد (ازکیا و همکاران، ۱۳۸۵ ).
۲-۲-۲۲- مفهوم کارآفرینی کشاورزی
فرانسوا کنه و نیکلاس بودو زمین را یگانه سرچشمه ثروت می دانند و کشاورزان را کارآفرین می خوانند و برای کارآفرینان، جایگاهی ویژه قائل اند ( هزارجریبی، ۱۳۸۴ ). از آنجا که کشاورزی مهمترین زمینه تأمین معاش روستاییان فقیر است و علاوه بر آن ، نقشی مهم در تولید و اشتغال مولد دارد، در شرایط کنونی اقتصاد ایران با ویژگی هایی بارز همچون بیکاری، عدم تحرک، و محدودیت سرمایه گذاری، مدیریت تحرک بخشی و سرمایه گذاری، اهمیت این رسالت دوچندان می شود، چرا که تقویت کشاورزی و ایجاد تغییر در تولیدات کشاورزی و منابع طبیعی به ایجاد اشتغال های غیرکشاورزی، افزایش درآمد و افزایش تقاضا برای کشاورزی محلی و تولیدات غیر کشاورزی منجر خواهد شد.
در نتیجه، کارآفرینان کشاورزی می توانند با شناخت درست از فرصت ها و بهره گیری از سرمایه های راکد، امکاناتی را فراهم آورند و با سازمان دهی و مدیریت منابع، ایده های خود را عملی سازند؛ و در این حرکت و فرایند ، نه تنها خود بیکار نمی مانند بلکه در بخش غیر دولتی و بدون اتکا به دولت، برای تعداد دیگری نیز شغل می آفرینند. کارآفرینان بخش کشاورزی با بهره گیری از نیرویی که در خود برای حل خلاقانه مسائل، مخاطره پذیری، تحمل مشکلات، و نکاتی از این دست سراغ دارند، میتوانند به زیرکی و ظرافت و با سرعت هر چه تمام تر، تهدیدات و تنگناهای محیطی را تبدیل به فرصت کنند و در شرایطی سخت و پیچیده مانند توسعه پر شتاب فناوری، جهانی شدن و اقتصاد چند ملیتی، به کشف و بهرهبرداری فرصتهایی جدید بپردازند که نفع خود آنها و سرانجام نیز رفع تنگناهای جامعه روستایی را در پی خواهد داشت.
بنابراین، کشاورز کارآفرین کسی است که با یک شیوه آینده نگری خاص، در نظر گرفتن منابع و
محدودیت های محیطی، عبرت آموزی از گذشته خود و دیگران، متناسب با دانش بومی و نوین، با شخصیتی تحول پذیر به همراه قدرت مخاطره پذیری، نوآوری و خلاقیت در سطوح بالا، به شناسایی، ارزیابی و کشف بهترین و آخرین موقعیت های اقتصادی و بازار مبادرت ورزیده، بر اساس نبوغ خود و با راهنمایی های بیرونی و رعایت حقوق مکانی، فضایی و انسانی، به بهره گیری عقلانی، شایسته و اقتصادی از فرصت های بالقوه و بالفعل کشاورزی می پردازد.
از ویژگی کارآفرینان کشاورز، روشی است که برای حل مسئله در پیش می گیرند؛ به باور آنها، برای رسیدن به راه حلی خلاقانه، ابتدا لازم است مشکل اصلی یا مسئله واقعی شناخته و تعریف شود. کارآفرینان کشاورز هر مشکل را شامل دو جزء مخاطره و فرصت می دانند و معتقدند. که برای رسیدن به راه حلی مناسب، لازم است هم مخاطرات و هم فرصت های مسئله دقیقاً شناخته شوند و از این رو، نگاه آنها به مسئله هم از دیدگاه یک محقق (برای شناسایی فرصت ها) و هم از دیدگاه یک کارآگاه (برای کشف مخاطرات) است (کاین[۲۹]،۲۰۰۲). البته باید در نظر داشت که کارآفرینی موفق در بخش کشاورزی مناطق روستایی مستلزم پیوند ناگسستنی با بخش صنعت و خدمات و به دیگر سخن، صنعتی شدن کشاورزی است، که میان بخش های صنعت و کشاورزی ارتباط های پیشین و پسین را نهادینه می کند. در واقع، توسعه هر کدام از این بخش ها در گرو توسعه بخش دیگر است، اما بدیهی است که باید توالی در توسعه بخش های اقتصادی رعایت شود؛ یعنی، باید روند توسعه از بخش کشاورزی آغاز و سپس، به بخش صنعت کشیده شود و سرانجام نیز بخش خدمات توسعه یابد، چرا که بیشتر تخصصها و مهارت های فردی و اجتماعی افراد در کشور های در حال توسعه در بخش کشاورزی تمرکز یافته است (قره باغیان، ۱۳۷۳ ). با این توصیف،
می توان گفت که کارآفرینی کشاورزی یعنی فرایند شناسایی فرصت ها، تهدید ها، و نقاط قوت و ضعف محیط های فعالیت از جمله کشاورزی با روش شناسی و سیاستگزینی خاص و جدید برای ایجاد تحول و دگرگونی در کشاورزی است. این تحول با ارائه تفکر، روش و تدبیری نو برای حل مشکلات گذشته و کنونی کشاورزی همراه است، که حاصل همکاری بین عاملان اصلی کشاورزی (فعالان بخش کشاورزی) و عاملان بیرونی (برنامه ریزان، مدیران و مسئولان) با در نظر گرفتن شرایط و تحولات جهانی، فناوری نوین، فرهنگ روستایی، و محدودیت های زیست محیطی در راستای دستیابی به الگو های نو در کشاورزی برای بالا بردن بهره وری و کارآیی و دستیابی به بازار های نو در مقیاس های بزرگ تر است. در کل، چنین فرایندی به بهبود وضع اقتصادی روستاییان و به ویژه کشاورزان می انجامد. بنابراین، کارآفرینی کشاورزی شیوه ای جدید در بخش کشاورزی برای افزایش و خلق درآمد و ثروت و نیز ایجاد اشتغال است.
بنابراین، برای طراحی و توسعه فعالیت کارآفرینی کشاورزی توسط گروه های محلی، مراکز روستایی ترغیب می شوند تا در برنامه های کارآفرینی ، چهار مرحله را رعایت کنند (اسوکت و همکاران[۳۰]، ۲۰۰۶).
۱- راهبرد: پیگیری فرصت های اقتصادی واقعی از سوی کشاورزان و برای آنها؛
۲- رهبری: ایجاد و پیوند ظرفیت های محلی با توسعه کشاورزی؛
۳- اجرا: ارزش آفرینی برای کار آفرینان در بخش کشاورزی؛
۴- پایداری: تخصیص منابع به میزان مورد نیاز کشاورزان.
۲-۳ مطالعات تجربی
تحقیقات بسیاری در زمینه توسعه روستایی و پایداری کشاورزی در سرتاسر جهان انجام گرفته است. در این قسمت به بررسی تعدادی از این تحقیقات می پردازیم.
۲-۳-۱ مطالعات تجربی داخل کشور
– افتخاری و همکاران (۱۳۸۹) در مطالعه ای به بررسی راهبردهای توسعه کارآفرینی کشاورزی در مناطق روستایی پرداخته اند .پژوهش مورد نظر با روش پیمایشی و میدان به شیوه swot به ارائه راهبردهای کانونی توسعه کارآفرینی کشاورزی در مناطق روستایی پرداخته است . نتایج نشان داد به دلیل توانمندی ها و ظرفیت های بالای مناطق ، آستانه ی نوآوری و خلاقیت در بخش کشاورزی مناطق روستایی نیازمند بازنگری و ارائه سیاستهای مناسب برای رفع محدودیتها و استفاده از توان های موجود در روستا و کشاورزی است.
افروخته و همکاران(۱۳۸۸). در تحقیق خود به بررسی نقش قال بافی در توسعه روستایی ولایت کاشمر پرداخته است. این پژوهش نقش کارگاه قالی بافی را در تحولات اقتصادی و اجتماعی روستایی بررسی کرده است. اطلاعات مورد نیاز از طریق بررسی محلی و برخی اسناد جمع آوری شده است. جامعه نمونه تحقیق را ۴۰ نفر از کارکنان کارگاه قالی باقی تشکیل می دهد. داده های تحقیق با بهره گرفتن از روش لیکرت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است . نتیجه نشان می دهد که احداث این کارگاه منشأ تحولات مثبت اجتماعی، اقتصادی و کالبدی در دهستان مورد مطالعه بوده است. استفاده از استعداد و دانش بومی مردم، سود مناسب، فقدان اثرات نامناسب زیست محیطی، ایجاد فرصت های شغلی، درآمد پایدار، افزایش کیفیت زندگی، بهبود راه و مسکن روستایی و گسترش کشت تجاری از مهم ترین دستاوردهای احداث این شرکت بوده است. نتایج نشان داد که طی سال های ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۳ ، اگر چه سیاست های برنامه ای دولت در رشد و توسعه بخش های روستایی استان نابرابری توزیع امکانات و تسهیلات را در پی داشت، اما مقایسه ضریب تغییرات نشان می دهد که برنامه سوم توسعه با اثراتی مثبت بر توزیع متعادل تر امکانات توسعه ای در بخش زیر ساخت ها، آموزش و بهداشت روستایی شهرستان های استان همراه بوده است.
– فداکار داورانی و همکاران (۱۳۸۸ ) در تحقیق خود به بررسی نقش قنات در توسعه پایدار روستایی پرداختند. نتایج نشان می دهد که به لحاظ میزان توسعه اجتماعی، تفاوت معنی دار میان دو روستای مورد مطالعه وجود ندارد؛ اما از این نظر، تفاوت میان مالکان و غیر مالکان معنی دار و نشان دهنده اهمیت قنات در تقویت شاخص های توسعه پایدار روستایی در این مناطق است. میزان توانمندی در روستای دارای قنات به طور معنی دار بیشتر است. معنی داری تفاوت در میزان مشارکت اجتماعی در دو روستای مورد مطالعه تأیید نشد؛ اما از نظر متغیر میزان میل به پیشرفت، تفاوت میان دو روستای مورد مطالعه معنی دار است.
– سپهردوست ( ۱۳۸۷ ) در تحقیق خود به بررسی عملکرد دولت در توسعه اقتصادی- اجتماعی روستاهای استان همدان پرداخت. این تحقیق نخست، بر اساس شاخص ها ی زیربنایی، آموزشی و بهداشتی، به اندازه گیری درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان همدان در بخش روستایی و سپس، به مقایسه عملکرد برنامه ای دولت طی برنامه سوم توسعه بپردازد. از مدل تاکسونومی عددی برای همگن سازی و سنجش سطح توسعه یافتگی مناطق روستایی، از ضریب اختلاف ویلیامسون برای مقایسه ضریب نسبی تغییرات، و نیز از روش تحلیل عاملی برای رفع هم خطی، کاهش عوامل، و استخراج عوامل مؤثر بر عدم توازن
منطقه ای استفاده شد.
– کریم و همکاران ( ۱۳۸۷ ) در تحقیق خود به نظرسنجی از روستاییان در مورد چالش های توسعه پایدار روستایی توجه به اهمیت توسعه پایدار اقتصادی، این تحقیق به بررسی مشکلات و موانع موجود بر سر راه توسعه می پردازد. بدین منظور، پس از مطالعه و استخراج شاخص های توسعه پایدار و تبیین چالش های توسعه پایدار روستایی، تدوین پرسشنامه و نظرسنجی از روستاییان دهستان ساروق در استان مرکزی صورت گرفت، که نتایج به دست آمده بدین شرح است: از دیدگاه این روستاییان، چالش های پایداری مناطق جنگلی، آب و خاک ۵/۲۵ درصد، چالش های طرح های عمرانی دولتی ۲/۱۴ درصد، چالش های استفاده پایدار از ذخایر محیط ۲/۱۳ درصد، چالش های اشتغال و درآمد ۵/۱۰ درصد، چالش های محیط نهادی ۲/۱۰ درصد، چالش های بهداشت و رفتار مطمئن با سموم و مواد شیمیایی ۷/۷ درصد و چالش های اشکال پایدار سکونتگاه های انسانی ۳/۳ درصد و در مجموع این شش عامل ۸۵ درصد از واریانس چالش های توسعه پایدار روستایی را تبیین می کنند.
– ازکیا و همکاران (۱۳۸۷) در تحقیق خود به بررسی نقش انجمن های زادگاهی در توسعه روستایی پرداختند. این پژوهش به بررسی انجمن های زادگاهی دریانی های تهران و ویژگی های آن پرداخته است. این پژوهش با روش کیفی همراه با مصاحبه، مصاحبه گروهی و مشاهده، ویژگی های اساسی انجمن های زادگاهی، مصادیق انجمن های زادگاهی در ایران، تشکل های دریانی در تهران، و اثرات آنها را بر توسعه روستای دریان را بررسی کرده است. داده های مورد نیاز این پژوهش از دریانی های ساکن در تهران و روستای دریان گردآوری شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که دریانی های تهران دارای طیف
گسترده ای از تشکل های مذهبی، خیریه ای، اقتصادی، حمایتی، عام المنفعه و اجتماعی – فرهنگی هستند و به وسیله روابط خویشاوندی و هم قومی با هم فعالیت می کنند. این انجمن ها از لحاظ ویژگی های سازمانی شامل ترکیبی ازآشنایان و اقوام اند که به صورت دموکراتیک رهبران و اعضای اصلی را انتخاب
می کنند، ظرفیت گسترده ای برای همکاری با نهادهای دولتی دارند، و از سابقه ای طولانی در فعالیت های توسعه ای برخوردارند. در نهایت این انجمن ها با سرمایه گذاری، ایجاد اشتغال، احداث کارخانجات و رسیدگی به امور روستا نقش مهمی در توسعه روستای دریان دارند.
– مطیعی لنگرودی (۱۳۸۴). در مطالعه ای به بررسی توسعه روستایی مبتنی بر پایداری کشاورزی پرداخته است – سرپرست خانوارهای کشاورزی جامعه آماری تحقیق بودند. نتایج بدست آمده اینکه بین چهار دسته از عوامل مربوط به پایداری کشاورزی (طبیعی– اقتصاد– سرمایه ای و مدیریتی انسانی، ساختاری و امکاناتی) با توسعه روستایی منطقه رابطه معنادار آماری وجود دارد. همچنین فراهم سازی زمینه های گسترش بخش کشاورزی منطقه، تلاش بیشتر مدیران محلی در ایجاد امکانات فیزیکی و زیربنایی ، تشویق بخش خصوصی به سرمایه گذاری و مشارکت منابع اعتباری در اعطای وام و تسهیلات بانکی از جمله پیشنهادهایی هستند که براساس نتایج بدست آمده ارائه می شود.
۲-۳-۲ تحقیقات تجربی خارج کشور
– زو و همکاران[۳۱] (۲۰۱۰) در مطالعه بر روی کشاورزان در شمال چین دریافتند که سطح تحصیلات بالای کشاورزان، امکان دسترسی بهتر آنان را به اطلاعات مناسب دربارهی کودها فراهم نموده و این مسأله سبب می شود که آنان از سطح دانش بالاتری پیرامون نحوهی استفاده صحیح از کودها و متعاقباً پایداری بیشتر برخوردار شوند.
– پاتاناپانت و شیواکوتی ([۳۲] ۲۰۰۹ ) در تحقیق خود تحت عنوان فرصت ها و محدودیت های کشاورزی زیستی در منطقه چانک می انجام دادند به این نتیجه رسیدند که عامل تجربه کشاورزی در توسعه کشاورزی پایدار مؤثر است.
– بایلس[۳۳] (۲۰۰۸). در مطالعهای به بررسی حفظ محیط زیست در توسعه روستایی در اروپا و آمریکا پرداخته است همچنین نتایج نشان میدهد با حمایت از فقرا و ارتقا بازده نیروی کار و تاکید بر بخش کشاورزی را میتوان به عنوان عوامل اصلی رشد روستایی و ایجاد اتحاد میان تمام افراد ذینفع یعنی مشارکت کامل و گسترده کشاورزان دانست.
– رودریگرز دلیما و سینگ[۳۴] ( ۲۰۰۷ ) در پژوهش های که انجام دادند تحت عنوان ارزیابی کیفیت خاک در تولید برنج در مناطق برزیل و هندوستان به این نتیجه رسیدند: تأثیر ویژگیهای مدیریتی کشاورزان بر افزایش سطح دانش کشاورزی پایدار شالیکاران در برزیل و هندوستان اشاره نمودند .
– پامپل[۳۵] (۲۰۰۷) در مطالعه خود در زمینه تعاونی ها و توسعه روستایی گامبیا، به این نتیحه رسیده است که تعاونی ها در اموری همچون تامین بذر ، کود و ماشین آلات و نیز تامین اعتبارات بانکی برای اعضاء دارای فعالیت جدی بوده و سهم بسزایی در توسعه روستایی دارد. در این راستا ۹۵ درصد اعضاء از عملکرد آنهارضایت کامل داشته اند.
– والن (۲۰۰۳)[۳۶]. در پژوهشی به مطالعه ارتقاء توسعه پایدار روستایی از طریق کشاورزی پرداخته است. نتایج نشان داده بیتوجهی روز افزون به بخش کشاورزی از یک سو و رشد جمعیت از سوی دیگر سبب شده تا وضع زندگی روستاییان روز به روز بدتر شود لذا توسعه روستایی راهبردی برای بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی روستاییان فقیر و کشاورزی به عنوان کارکرد اصلی روستا نقش مهمی در فقرزدایی دارد.
فصل سوم
روش تحقیق
۳-۱- مقدمه
در این فصل متدولوژی تحقیق شامل «نوع تحقیق، جامعهی آماری، نمونه، حجم و روش نمونهگیری، ابزار گردآوری اطّلاعات، روایی و پایایی ابزار، روش های آماری و جدول تناظر فرضیه ها با آزمون ها» مورد بررسی قرار می گیرد.
۳-۲- روش پژوهش
روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی است. فرایند به این صورت است بعد از مطالعات میدانی و جمع آوری اطلاعات مربوط به شاخص های توسعه روستایی و شاخص های پایداری کشاوری میزان پایداری دو مولفه و رابطه بین آنها از طریق آزمون ها و ضرایب آماری چون ضریب همبستگی اسپیر من مشخص خواهد شد. همچنین با بهره گرفتن از طیف لیکرت و امتیازات ان شاخص ها و متغیرهای مولفه پایداری کشاورزی رتبه بندی و اولویت بندی می شوند.
۳-۳- جامعه آماری
جامعه آماری این تحقیق ,سرپرستان خانوار کشاورزی روستاهای دهستان از بخش مرکزی شهرستان بهشهر خواهد بود.مطابق با آمارهای جهاد کشاورزی این شهرستان، کل جامعه آماری برابر ۲۵۴۵ نفر است که به شرح جدول (۳-۱)است.
جدول ۳-۱: جامعه آماری بر حسب سرپرستان خانوار کشاورزی

طبقات
شاخص ها
شهیدآباد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...