۱-۳- اهمیت و ضرورت
جمعیت یکی از ارکان مهم قدرت کشورها به حساب می‌آید که در صورت به فعلیت درآمدن و همراه شدن با شاخص‌های مطلوب اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و­ …می‌تواند منجر به رشد و شکوفایی هر جامعه‌ای شود. در طول چند دهه­ گذشته بسیاری از کشورها با ازدیاد جمعیت و برخی با کاهش جمعیت روبرو بوده‌اند که در هر دو حالت چالش‌هایی گریبانگیر آن­ها شده است. ایران نیز از این قاعده مستثنا نبوده و درحالی‌ که در سال‌های نه‌­چندان دور خانواده‌های ۶ نفره و بالاتر، بیشترین جامعه­ آماری را تشکیل می‌دادند، هم‌اکنون این وضعیت در آخرین سرشماری به خانواده‌های ۳ نفره تبدیل شده است.
نرخ جایگزینی جمعیت ۱/۲ تعیین شده است؛ یعنی اگر به ازای هر زن در یک کشور ۱/۲ فرزندآوری اتفاق بیفتد، ‌جمعیت افزایش پیدا نمی‌کند و کاهش نیز نخواهد داشت. به این ترتیب کل جمعیت توان ترمیم و بازتولید خود را پیدا می‌کند که از نظر جمعیت‌شناسان وضعیت ایده‌آل باروری در هر جامعه است.
سطح باروری در ایران طی یک دهه­ گذشته زیر سطح جایگزین باقی مانده است. به­ طوری که در حال حاضر میزان باروری کل در ۲۲ استان از ۳۰ استان ایران، کمتر از دو فرزند است و این میزان در دو استان مازندران و گیلان به کمتر از ۵/۱ فرزند رسیده است (مرکز آمار ایران، ۱۳۸۷؛ عرفانی و مک کویلان[۹]، ۲۰۰۸ a). نتایج آخرین سرشماری جمعیت کشور نیز حاکی از این است که میانگین تعداد فرزندان کنونی خانوارها در نه استان از سی و یک استان کشور، کمتر از ۵/۱ فرزند، در شانزده استان بین ۵/۱ تا ۹/۱ فرزند و تنها در شش استان، میانگین تعداد فرزندان کنونی خانوارها دو و یا بیشتر از دو فرزند است (مرکز آمار ایران، ۱۳۹۱). به موازات این روند کاهنده­ی باروری، نسبت خانواده‌های تک ‌فرزند و بدون فرزند افزایش یافته، سن ازدواج بالا رفته و جمعیت رفته رفته رو به سالخورده شدن است. به منظور بررسی روندهای آینده‌ی باروری و کسب بینش بیشتر درمورد تعیین­کننده‌های رفتار باروری، ارزیابی توانایی افراد برای واقعیت بخشیدن به نیات باروری و آزمون عوامل مؤثر بر توانایی افراد برای برآورده کردن نیات آن‌ها، هم چنین بازنگری، تدوین و اجرای موفق یک سیاست جمعیتی برای افزایش سطح باروری در کشورهایی که باروری پایینی دارند مانند ایران، توجه محققان و سیاست­گذاران به سمت شناخت نیات و ترجیحات باروری و تعداد مطلوب فرزندان و شکاف میان تعداد ایده‌آل و تعداد واقعی فرزندان جلب شده است (عرفانی، ۱۳۹۲؛ رازقی نصرآباد، ۱۳۹۲).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

برآورده نشدن ایده‌آل‌های باروری اساساً نقش مهمی در باروری ایفا می‌کند. مطالعات پیشین نشان داده که زمانی که باروری بالا است، تعداد فرزندان مطلوب کمتر از تعداد واقعی است و برعکس زمانی که باروری به زیر سطح جایگزینی می‌رسد، تعداد واقعی کمتر از تعداد ایده‌آل است (رازقی نصرآباد، ۱۳۹۲). با توجه به اینکه روند کاهش باروری در ایران در طول دو دهه­ اخیر با تغییراتی در ایده­آل­های باروری هم­زمان شده است، بنابراین بررسی ایده­آل­های باروری یکی از موضوعاتی است که برای شناخت عوامل مؤثر بر کاهش مستمر باروری در ایران اهمیت دارد. از این­رو مطالعه­ حاضر ایده­آل­های باروری و عوامل مؤثر بر آن را در شهرستان مهر مورد توجه قرار می­دهد.
۱-۴- اهداف تحقیق
اهداف این تحقیق به شرح زیر می­باشد:
۱-۴-۱- هدف کلی
بررسی ایده‌آل‌های باروری در بین زنان ۴۹-۱۵ ساله‌ی شهرستان مهر بر­اساس مدل نظری رفتار برنامه­ ریزی شده.
۱-۴-۲- اهداف جزئی
شناسایی رابطه­ بین ویژگی­های جمعیت­شناختی (سن، سن ازدواج، مدت­ زمان ازدواج و ­…) و ایده­آل­های باروری؛
شناسایی رابطه­ بین ویژگی­های اقتصادی (وضعیت اشتغال، درآمد و ­…) و ایده­آل­های باروری؛
تبیین رابطه­ عوامل اجتماعی- فرهنگی مانند باورها، هنجارها، میزان گرایش مذهبی، ترجیح جنسی فرزند و ­… بر ایده­آل‌های باروری.
فصل دوّم
پیشینه تحقیق
هیچ تحقیقی در خلأ صورت نمی­گیرد. هر پژوهش در تداوم پژوهش­های پیشین به انجام می­رسد؛ هم از دوباره­کاری­ها در آن اجتناب می­ شود و هم از داده ­های پیشین برخوردار می­گردد. ارتقای دانش نیز به همین تداوم وابسته است. هر پژوهش باید متکی به دستاوردهای پیشین باشد. در حالی که خود هم سخنی تازه دارد و هم روش­های دقیق­تر در شناخت پدیده به کار می­گیرد (ساروخانی، ۱۳۸۵).
۲- ۱- تحقیقات داخلی
مباشری و همکاران (۱۳۹۲) در مطالعه­ خود که با هدف تعیین عوامل تأثیرگذار متعدد بر الگوی باروری در خانواده­های تک فرزند و بدون فرزند در شهرستان شهرکرد انجام داده­اند، به این نتیجه رسیدند که سه عامل افزایش هزینه­ها و فشار اقتصادی، عدم وجود حمایت­ها و تسهیلات رفاهی از جانب دولت برای فرزندآوری و نگرش غلطی که «داشتن فرزند بیشتر نشانه­ی فرهنگ اجتماعی ضعیف­تر است»، از مهم­ترین عوامل تأثیرگذار بر فرزندآوری می­باشند که توصیه می­ شود در سیاست­گذاری­های جمعیتی لحاظ گردند. در این پژوهش توصیفی- مقطعی ۱۸۰ خانم متأهل به صورت تصادفی ساده از مراکز بهداشتی درمانی وارد مطالعه شده ­اند. معیار ورود، خانم­های متأهلی بوده ­اند که حداقل ۲ سال از ازدواجشان گذشته، فاقد فرزند بوده و هم­چنین زوج­هایی که فقط یک فرزند بالای ۴ سال داشته اند.
سروش و بحرانی (۱۳۹۲) در تحقیقی تحت عنوان «رابطه­ دینداری، نگرش به نقش­های جنسیتی و نگرش به فرزند، با تعداد واقعی و ایده­آل فرزند» به بررسی این سؤال پرداخته‌اند که عوامل فرهنگی از جمله سطح دینداری در کاهش نرخ باروری تا چه حد مؤثر است و تعداد ایده‌آل فرزند از نظر زنان متأهل چقدر است و دینداری چه ارتباطی با نگرش به فرزند و نگرش­های جنسیتی زنان متأهل دارد. در این مطالعه ۳۷۷ زن متأهل ساکن شهر شیراز مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که گرچه دینداری رابطه‌ی معناداری با تعداد واقعی فرزندان دارد، درباره‌ی تعداد ایده‌آل فرزند توافق چشمگیری بین زنان متأهل وجود دارد و این امر ارتباطی با میزان دینداری آن‌ها نداشته است. نگرش به نقش‌های جنسیتی رابطه‌ی معناداری با تعداد ایده‌آل فرزند داشته است که این رابطه با کنترل متغیرهای زمینه‌ای هم، معنادار باقی می‌ماند. نتایج تحلیل‌های چند متغیره نشان می‌دهد دینداری سهم ناچیزی در تعیین تعداد فرزند داشته و فقط ۴/۱ درصد از واریانس را تبیین می‌کند و نکته‌ی درخور توجه آن­ که تحصیلات به تنهایی تعیین­کننده‌ی ۴۰ درصد از واریانس تعداد فرزندان است. نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که کاهش نرخ رشد جمعیت از عوامل فرهنگی نظیر فرایند جهانی شدن و چرخش ارزش­های جمع­گرایانه به فردگرایانه تأثیر پذیرفته است.
رازقی نصرآباد (۱۳۹۲) مطالعه‌ای تحت عنوان­ «شمار فرزندان ایده‌آل و واقعی و شکاف میان آن‌ها در سه استان منتخب سمنان، کهگیلویه و بویر احمد و هرمزگان» انجام داده است. در این تحقیق شکاف میان تعداد فرزندان زنده به دنیا آمده، تعداد فرزندان ایده‌آل و شناخت عوامل مؤثر بر آن بررسی شده است. نمونه‌ی مورد مطالعه در این پژوهش شامل ۱۱۴۹ زن ۴۴-۳۵ ساله­ی ازدواج کرده‌ی ساکن در سه استان سمنان، کهگیلویه و بویر احمد و هرمزگان می­باشد. متغیر شکاف با سه مقوله­ی کم برآورده، بیش برآورده و برآورده شده، تعریف شده است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که در حال حاضر در این سه استان مورد بررسی، بین باروری ایده‌آل و باروری واقعی فاصله وجود دارد. دلایل اصلی این شکاف، تغییر اولویت‌های زندگی، استفاده از سایر فرصت‌ها، بالا بودن هزینه‌ی زندگی، نداشتن وقت کافی و باروری ناخواسته می‌باشد.
در پژوهش مشفق و حسینی (۱۳۹۱) با موضوع آینده­شناسی جمعیت ایران، به بررسی تغییرات آینده­ی تعداد و رشد سالانه­ی جمعیت، ترکیب سنی و جنسی، شمار و درصد جمعیت در سن کار، تعداد و درصد جمعیت سالمند ایران پرداخته شده است. برای بررسی الگوهای تغییرات احتمالی کشور از پیش ­بینی­های سازمان ملل در سناریوهای مختلف و نیز سناریوی تعدیل­شده نویسندگان مقاله در دوره­ (۱۴۲۰-۱۳۹۰) استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می­دهد باروری زیر سطح جانشینی (کم­تر از ۱/۲ فرزند زنده برای هر مادر) در ایران تداوم خواهد داشت که این خود لزوم برنامه­ ریزی آینده­نگرانه را برای مدیریت سالمندی در کشور روشن می­سازد. بهبود و استحکام بنیان خانواده و ترویج ارزش­های دینی و اسلامی که بیشتر خانواده محور هستند، به ارتقای سطح باروری و ترمیم هرم سنی جمعیت کمک خواهد کرد.
محمودیان و رضایی (۱۳۹۱) در تحقیقی با عنوان «زنان و کنش کم­فرزندآوری، مطالعه‌ی موردی زنان کرد» کم‌فرزندآوری را در میان زنان کرد شهر سقز بررسی کرده‌اند. مطالعه­ ­حاضر با رویکردی کیفی و به وسیله­ مصاحبه های عمیق با ۳۵ زن کرد این شهر انجام گرفته است. نتایج نشان می­دهد که مدیریت بدن، حفاظت عاطفی و روانی از خود، توانمندی اجتماعی و تولیدمثل بازاندیشانه، درنهایت به مقوله‌­ی «حمایت از خود» تبدیل شده که تم بنیادین جاری در درون یافته‌های پژوهش است. زنان به دلیل حمایت از خودشان به عنوان یک زن، سعی دارند تعداد فرزندانشان را کاهش دهند، زیرا تولید مثل تنها عرصه‌ای است که زنان می‌توانند با اقتدار در آن تصمیم‌گیری کنند، بنابراین از توانمندی خود در این زمینه استفاده می‌کنند.
حسینی و بگی (۱۳۹۱) پژوهشی تحت عنوان «استقلال زنان و کنش­های باروری در میان زنان کرد شهر مهاباد» انجام داده­اند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر شاخص‌های مختلف استقلال زنان بر تمایلات، رفتار و ایده‌آل‌های باروری زنان کرد شهر مهاباد است. آن‌ها در این بررسی با بهره گرفتن از پیمایشی بر روی ۷۰۰ خانوار، داده های خود را جمع‌ آوری کرده‌اند. نتایج نشان می‌دهد که زنان مورد بررسی از استقلال نسبی در همه‌ی شاخص­ های مرتبط با استقلال زنان برخوردارند. براساس این بررسی، کمی بیش از ۶۱ درصد زنان اظهار داشته اند که تمایل ندارند فرزند دیگری داشته باشند. در میان آن‌هایی که تمایل به ادامه‌ی فرزندآوری دارند، نزدیک به ۷۰ درصد شمار فرزندان ایده‌آل برای یک خانواده را دو فرزند می دانند. نتایج تحلیل طبقه ­بندی چندگانه نشان داد که ایده‌آل‌ها و تمایلات فرزندآوری زنان به ترتیب از شاخص‌های مستقیم و غیرمستقیم استقلال زنان تأثیر می­پذیرند. علاوه بر این، اگر چه رفتار باروری زنان از شاخص‌های سه­گانه‌ی استقلال تأثیر می‌پذیرد، ولی استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری در کنار سایر متغیرها، نقش تعیین کننده‌ای در تبیین رفتار باروری زنان دارد. با توجه به نتایج این تحقیق، انتظار نمی­رود سیاست­‌های جمعیتی در راستای تشویق موالید منجر به افزایش باروری در همه‌ی لایه‌های اجتماعی شود.
حسینی و بگی (۱۳۹۱) مطالعه­ ای تحت عنوان « فرهنگ و فرزندآوری: بررسی تمایلات باروری زنان کرد شهر مهاباد»، با هدف بررسی تمایلات فرزندآوری زنان کرد دارای همسر ساکن در شهر مهاباد انجام داده­اند. داده ­ها با بهره گرفتن از پیمایش صورت گرفته در میان ۷۰۰ خانوار نمونه­ شهر مهاباد در فروردین­ماه ۱۳۹۱ گردآوری شده است. نتایج نشان می‌دهد که ۶۱/۴ درصد زنان قصد بر توقف فرزندآوری دارند. بررسی تمایلات فرزندآوری زنان بر حسب شمار فرزندان در حال حاضر زنده‌ی آن‌ها گویای آن است که ۳۹/۳ درصد زنان بدون فرزند یا دارای یک فرزند، ۷۷/۷ درصد زنان دارای دو تا سه فرزند و ۸۶ درصد زنان دارای بیش از سه فرزند، تمایل ندارند که فرزند دیگری داشته باشند. تحلیل­‌های دو متغیره نشان داد که تفاوت معنی­‌داری بر حسب تمایلات فرزندآوری در میان زنان با ویژگی­‌های اقتصادی ـ اجتماعی، جمعیتی و فرهنگی متفاوت وجود دارد. نتایج تحلیل چند متغیره حاکی از این واقعیت است که مشخصه‌ های فرهنگی به تنهایی نمی­‌توانند نقش تعیین‌کننده‌ای در پیش‌بینی احتمال عدم تمایل به فرزندآوری داشته باشند. در واقع، ‌ترکیبی از مشخصه‌ های فرهنگی، اقتصادی ـ اجتماعی و جمعیتی تبیین بهتری از تمایلات فرزندآوری زنان بدست می‌دهد. بر اساس این یافته‌ها باید گفت که در سیاست‌گذاری‌های جمعیتی جدید، سیاست‌های تشویقی برای افزایش موالید عمدتاً بایستی معطوف و متمرکز بر زنان ازدواج‌کرده‌ی بی‌فرزند یا دارای یک فرزند باشد.
عباسی شوازی و همکاران (۱۳۸۹) در مقاله­ای با عنوان «برنامه­ی تنظیم خانواده و کاهش باروری در مناطق روستایی ایران: تأثیر خانه­های بهداشت روستایی» با بهره گرفتن از داده ­های باروری خانه­های بهداشت روستایی در ایران از سال ۱۹۸۹ که برنامه­ی تنظیم خانواده اجرا شد، تا سال ۲۰۰۵، به بررسی عوامل مؤثر بر کاهش باروری زنان روستایی و هم چنین موفقیت برنامه­ی تنظیم خانواده در روستاها پرداختند. آن­ها در این پژوهش متوجه شدند که برنامه­ی تنظیم خانواده تأثیر چندانی بر کاهش باروری زنان روستایی در ایران نداشته است اما فرستادن دختران به مدرسه و اهمیت دادن به تحصیلات آن­ها توسط والدین، تأثیر چشمگیری در کاهش موالید و افزایش میانگین سن ازدواج دختران در روستاهای ایران داشته است.
در بررسی موسایی و همکاران (۱۳۸۹) در خصوص نرخ باروری و میزان مشارکت زنان در نیروی کار در کشورهای خاورمیانه و آفریقای شمالی، نتایج نشان می­دهد که افزایش در نرخ­های باروری می ­تواند موجب کم شدن نیروی کار زنان و در نتیجه کاهش مشارکت آن­ها در نیروی کار شود. از سوی دیگر، با افزایش اشتغال زنان و حضور بیشتر آنان در عرصه ­های اقتصادی، نرخ­های باروری نیز کاهش خواهد یافت.
شیخ عطار (۱۳۸۸) در تحقیقی تحت عنوان «بررسی عوامل اقتصادی و فرهنگی مؤثر بر رفتار باروری: مطالعه­ موردی زنان متأهل شاغل در دانشگاه شیراز» به تبیین تأثیر عوامل فرهنگی مانند قومیت، سطح تحصیلات و باورهای مذهبی، بر رفتار باروری و شناخت و بررسی عوامل اقتصادی مانند نوع منزل شخصی، درآمد و … بر رفتار باروری پرداخته است. در این پژوهش مشخص شده که متغیرهای محل تولد، فعالیت­های ورزشی، قومیت و اعتقادات مذهبی، تأثیر معناداری بر باروری ایده­آل نمونه­ آماری ندارند. از دیگر مسائلی که در این تحقیق به طور ضمنی بررسی گردیده است، تأثیر سقط جنین یا فرزند مرده به دنیا آمده، بر رفتار باروری است و مشخص گردید که تعداد فرزند دختر مرده یا سقط شده بر رفتار باروری ایده­آل نمونه­ آماری، تأثیر­گذار می­باشد و بدین معناست که کسانی که سابقه­ سقط جنین یا فرزند دختر مرده به دنیا آمده داشتند، خواهان فرزند دختر نبوده­اند.
حسینی و عباسی شوازی ( ۱۳۸۸) تحقیقی با عنوان «تغییرات اندیشه­ای و تأثیر آن بر رفتار و ایده‌آل‌های باروری زنان کرد و ترک» انجام داده‌اند. در این تحقیق تلاش شده تا ضمن تحلیل هم­گروه تغییرات اجتماعی و اندیشه‌ای، تأثیر تعاملی این متغیرها بر رفتار و ایده‌آل‌های باروری زنان کرد و ترک سنجیده شود. نمونه­ مورد مطالعه در این پژوهش شامل ۷۳۹ زن ۴۹-۱۵ ساله­ی متعلق به یکی از خانوارهای معمولی ساکن در شهرستان ارومیه است که حداقل یک­بار ازدواج کرده ­اند. یافته‌ها از عمومیت تغییرات اجتماعی و تحولات خانواده در میان گروه‌های قومی مورد مطالعه به ویژه در گروه‌های هم دوره‌ی اخیرتر ازدواج حکایت دارد. بر اساس این مطالعه، تغییرات اندیشه‌ای محسوس در زمینه‌ی ازدواج و فرزندآوری و نیز رفتار و ایده‌آل‌های باروری زنان گروه‌های قومی به وجود آمده است. نتایج گویای آن است که تغییرات اجتماعی و تحولات خانواده ملازم با تغییر در نگرش‌ها و ایستارهای مرتبط با ازدواج و فرزندآوری و در نهایت رفتار و ایده‌آل‌های باروری است. یافته‌ها از نتایج تحقیقات پیشین مبنی بر اشاعه‌ی ارزش‌ها و هنجارهای پایین و همگرایی رفتار و ایده‌آل‌های باروری گروه‌های قومی حمایت می‌کند.
فروتن (۱۳۸۸) در پژوهشی تحت عنوان «زمینه ­های فرهنگی تحولات جمعیت­شناختی با اشاراتی به انتقال باروری در ایران» با بررسی مبانی تئوریک و شواهد تجربی، نقش تعیین­کننده­ زمینه­ ها و محیط فرهنگی در تبیین رفتارهای جمعیتی و انتقال باروری را مورد توجه و تأکید قرار داده است. مباحث این پژوهش نشان می­دهد که همچنان­که نادیده گرفتن محیط فرهنگی و شرایط اجتماعی باعث شکست یا موفقیت ناچیز و ناپایدار اقدامات حکومتی در زمینه­ تعدیل رشد جمعیت می­گردد، تبیین علمی جامع و واقع­بینانه­ی تحولات جمعیتی و تقلیل باروری در ایران نیز مستلزم توجه جدی به نقش زمینه­ ها و عناصر فرهنگی در چنین تحولاتی می­باشد. فروتن اظهار می­ کند که اعتقادات سنتی و باورهای عامه­پسند ایرانی که اساساً مشوق بعد گسترده­ی خانواده می­باشد، نقش تعیین­کننده ­ای را در میزان بالای باروری موالید در دهه­های گذشته ایفا کرده است. امروزه، سطح باروری کشور به­ طور معناداری تقلیل یافته است که تا حدود زیادی ریشه در متزلزل شدن باورهای سنتی پیشین و تکوین شکل­های جدید اعتقادات عمومی موافق با بعد کوچک خانواده دارد.
محمودیان و همکاران (۱۳۸۸) مطالعه­ ای تحت عنوان «زمینه ­های کم­فرزندآوری در استان کردستان: مطالعه­ موردی شهر سقز» انجام داده­اند. بنیان این پژوهش نتایج مطالعاتی است که درمورد انتقال باروری در ایران انجام شده، مبنی بر اینکه انتقال باروری در ایران اتفاق افتاده و این جامعه در حال حاضر در مرحله­ پایانی آن قرار دارد و در حال تجربه­ باروری در سطح جایگزین و زیر آن است. این پژوهش پدیده­ کم­فرزندآوری را در یکی از مناطقی که بیش از یک دهه است آن را تجربه می­ کند، مطالعه می­ کند و با رویکردی کیفی درصدد فهم نظام معنایی موجود در شهر سقز در استان کردستان پیرامون پدیده­ کم­فرزندآوری است. در این پژوهش با تعداد ۲۷ زن و ۲۶ مرد متأهل و مجرد ۲۰ ساله و بالاتر مصاحبه شده است. یافته­های این پژوهش نشان داده است که کم­فرزندآوری در این جامعه به عنوان یک کنش اجتماعی معنادار از رواج و شیوع گسترده­ای برخوردار است و در قالب نوعی گفتمان بر نظام معنایی و کنشی افراد و خانواده­ها حاکم است. برآیند کلیه­ مفاهیم و مقولات به دست آمده از این مطالعه، یک مقوله­ی دو وجهی به نام کم­فرزندآوری به مثابه­ی قاعده­مندسازی/ ارتقاء سوژه است که بازنمای وضعیت حاکم بر این جامعه در حیطه­ی فرزندآوری است.
حسینی و مهریار (۱۳۸۵) تحقیقی تحت عنوان «قومیت، نابرابری آموزشی و باروری» انجام داده­اند. هدف اصلی، بررسی تأثیر جایگاه متفاوت زنان گروه ­های قومی در نظام آموزشی، بر نگرش­ها و رفتار باروری آنهاست. داده ­های مربوط به ۵۸۲ زن کرد و ترک ۱۵ تا ۴۹ ساله­ی ازدواج کرده­ی ساکن در مناطق روستایی شهرستان ارومیه جمع­آوری و تجزیه و تحلیل شد. یافته­های این بررسی حاکی از نابرابری شدید آموزشی در گروه ­های قومی مورد بررسی است. تحلیل­های درون­گروهی نیز نشان­دهنده نوعی عدم تعادل جنسیتی در وضعیت آموزشی گروه ­های قومی است، اما در مقایسه، شدت نابرابری در میان کردها به مراتب بیشتر از ترک­هاست. نتایج این بررسی نشان می­دهد که تفاوت­های معنی­داری در سطح باروری و هم چنین نگرش­ها و ایده­آل­های باروری زنان کرد و ترک وجود دارد. در بین کردها، با سطوح تحصیلی پایین­تر، نگرش­ها و ایده­آل­های باروری در حمایت از باروری بالا و در بین ترک­ها، با سطوح تحصیلی بالاتر، البته در مقایسه با کردها، در جهت باروری پایین و داشتن خانواده­های کوچک و کم حجم است. این دو شیوه­ نگرش، عملکردهای جمعیتی متفاوتی را موجب می­شوند. بنابراین، انتظار این است که در آینده کردها و ترک­ها روندهای جمعیتی متفاوتی را تجربه کنند.
در مطالعه­ ای که تحت عنوان «کاهش باروری در ایران و عوامل اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی مؤثر بر آن با تأکید بر نقش تنظیم خانواده بین سال­های ۱۳۷۵-۱۳۶۵ (مطالعه­ موردی شهر اصفهان)» توسط اکتایی (۱۳۸۴) انجام گردید، عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مؤثر بر کاهش باروری در این شهر مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان داد که بین میزان تحصیلات زنان، اشتغال زنان در خارج از منزل، پایبندی به فرهنگ سنتی، بالا رفتن سن ازدواج، استفاده از وسایل ارتباط جمعی و رسانه ­ها، استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری، نوع شغل همسران و سطح درآمد خانواده با میزان باروری رابطه­ معنی­داری وجود دارد.
کلانتری و همکاران (۱۳۸۴) در پژوهشی تحت عنوان «عوامل جمعیتی مؤثر بر باروری زنان یزد در سال ۱۳۸۳» مشخص کردند که شباهت­های زیادی بین عوامل مؤثر بر باروری در سراسر جهان و به خصوص کشورهای در حال توسعه وجود دارد و به نظر می­رسد که شاخص­ های مزبور شمول جهانی دارند. جامعه­ آماری مورد بررسی زنان ۴۹-۱۵ ساله­ی شهر یزد می­باشد که با بهره گرفتن از فرمول کوکران تعداد ۳۸۳ نفر از آن­ها به عنوان نمونه برگزیده شده و مورد بررسی قرار گرفته­اند. بر­اساس نتایج این تحقیق: افزایش تحصیلات و سن ازدواج زنان، توافق زوجین در تنظیم خانواده، افزایش مشارکت مردان در تنظیم خانواده و کاهش مرگ و میر کودکان از عوامل مؤثر بر کاهش باروری زنان بوده است. سطح تحصیلات و سن ازدواج زنان با باروری رابطه­ا­ی منفی دارد. در صورتی که مرگ و میر با میزان باروری رابطه­­ای مثبت دارد. هم چنین نتایج نشان می­دهد که کاهش باروری، علاوه بر آن که ساختار جمعیتی هر کشور را تحت تأثیر قرار می­دهد، پیامدها و عوارض جانبی دیگری را نیز به دنبال دارد. در ایران از نیمه­ی دوم دهه­ی۱۳۶۰، باروری سطح پایین و در حد جانشینی را دارا است.
عباسی شوازی و عسکری ندوشن (۱۳۸۴) تحقیقی تحت عنوان «تغییرات خانواده و کاهش باروری در ایران: مطالعه­ موردی استان یزد» انجام داده­اند. این مطالعه با بهره گرفتن از مجموعه داده ­های نمونه­ ۱۲۴۹ نفری زنان ۴۹-۱۵ ساله­ی استان یزد که در قالب طرح بررسی تحولات باروری در ایران جمع­آوری شده، به بررسی تأثیر برخی از ابعاد تحول خانواده بر رفتارها و نگرش­های باروری در ایران پرداخته است. نتایج حاصل از تحلیل چند متغیره­ی مطالعه­ حاضر، با این انتظار تئوریک مطابقت داشته که زوج­هایی که در محیط شهر پرورش یافته­اند، زنانی که از سطوح بالاتر تحصیلی برخوردارند و زنانی که در سنین بالاتر ازدواج می­ کنند، در مقایسه با سایرین، احتمالاً انطباق بیشتری با الگوهای مدرن باروری از خود نشان خواهند داد. دارندگان چنین ویژگی­هایی، تعداد فرزندان کمتری دارند، به هنگام ازدواج، باروری ایده­آل پایین­تری داشته اند، با احتمال بیشتری قبل از اولین حاملگی خود از روش­های پیشگیری استفاده کرده ­اند و امروزه نیز فرزندان کمتری را برای هر زوج کافی می­دانند. نتایج مطالعه نشان می­دهد که طی چند دهه­ اخیر تغییرات سریعی در رفتارها و نگرش­های باروری رخ داده است. بافت سنتی خانواده نیز آمیزه­ای از تداوم و تغییر را تجربه کرده است. سرعت شدید کاهش باروری را نمی­ توان به تغییر اشکال سنتی خانواده ارتباط داد؛ زیرا کاهش سریع باروری ملازم با تحولات سریع در عناصر سنتی حیات خانواده نبوده و بر خلاف پیش ­بینی­های قبلی برخی از صاحب­نظران، نوعی همگرایی خطی به سمت مدل خانواده­ی هسته­ای غربی صورت نگرفته است.
عباسی شوازی و همکاران (۱۳۸۳) در پژوهشی تحت عنوان «همگرایی ایده­آل­های باروری در ایران: بررسی تطبیقی نسل جوان و نسل قدیمی­تر» اهداف زیر را دنبال کرده ­اند:
بررسی نگرش­ و رفتار زنان جوان متأهل در رابطه با مسائل باروری از قبیل ازدواج، باروری و برنامه­ی تنظیم خانواده و تجزیه و تحلیل تفاوت­ها بین رفتارهای باروری دو نسل: زنان متأهل ۲۹-۲۰ ساله و زنان متأهل نسل قبلی (زنان متأهل ۴۹-۴۰ ساله). داده ­های مورد استفاده در این مطالعه از پیمایش جمعیت­شناختی و سلامت و پیمایش گذار باروری ایران ۲۰۰۰ انجام شده در ۴ استان سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی، یزد و گیلان گرفته شده است. نتایج نشان می­دهد که این دو نسل، نگرش­های مشابه نسبت به سن در زمان ازدواج و سن در زمان باروری دارند. با این حال، تفاوت معنی­داری بین نگرش­های آن­ها درباره باروری ایده­آل در زمان ازدواج­شان وجود دارد. پژوهشگران این مقاله اظهار می­ کنند که این تفاوت می ­تواند به دو علت باشد: یا شیوع بالای بارداری ناخواسته در میان نسل قدیمی­تر؛ یا پذیرش دیرتر ایده­آل­های باروری پایین توسط همین نسل. این دو نسل هم­چنین از نظر استفاده از برنامه ­های تنظیم خانواده قبل از اولین بارداری با هم تفاوت دارند. با توجه به اهمیت ساختار سنی جوان جمعیت در ایران، این مقاله نتیجه می­گیرد که برنامه­ی تنظیم خانواده­ی ایران باید برنامه ­های جوان­پسندانه­تر را دارا باشد. با توجه به ایده­آل­های باروری پایین در بین دو نسل، عباسی شوازی و همکارانش استدلال می­ کنند که ایران ممکن است کاهش باروری بیشتری را تجربه کند و احتمال دارد به کشورهای با باروری پایین بپیوندد. آن­ها بیان می­ کنند که این کاهش باروری در ایران، پیامدهای سیاسی قابل توجهی دارد.
مطیع حق شناس (۱۳۸۲) در مطالعه­ ای تحت عنوان «بررسی تأثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی بر رفتار باروری در ارومیه» تأثیرات این عوامل را بر روی رفتار باروری با اطلاعات به دست آمده از ۵۰۰ نمونه­ شهری از زنان واقع در سنین باروری ۴۹-۱۵ ساله­ی شهر ارومیه مورد واکاوی قرار داده است­. یافته­های این پژوهش نشان می­دهد که سطح تحصیلات زنان از جمله مهم­ترین عوامل و سرعت­دهنده اصلی در کاهش باروری است. سن در اولین ازدواج با باروری رابطه­ معکوس دارد. در حالی که سن زنان در زمان مطالعه، از رابطه­ مستقیم با باروری پیروی می­ کند، اما بین اشتغال و باروری رابطه­ معنادار از نظر آماری مشاهده نمی­ شود.
در مطالعه­ طالب و گودرزی (۱۳۸۲) با عنوان «قومیت، نابرابری آموزشی و تحولات جمعیتی» با بهره گرفتن از داده ­های گردآوری شده در چهار شهر استان سیستان و بلوچستان، تحولات جمعیتی استان در پرتو نگرش­های اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. داده ­های مورد استفاده از نمونه ­ای به حجم ۳۹۱۳ نفر از ساکنان چهار شهر زاهدان، خاش، چابهار و زابل گردآوری شده است. نتایج تحقیق بیانگر وجود تفاوت نگرش گروه ­های قومی- مذهبی درمورد هنجارهای خانواده و رفتار باروری می­باشد. به طوری که نگرش شیعیان (غیر بلوچ­ها) به خانواده، حول محور ارزش­های فردگرایانه و استقلال خانواده با عملکرد جمعیتی پایین می­باشد، در حالی که اهل سنت (بلوچ­ها) بیشتر به الگوهای سنتی ارزش خانوادگی گرایش دارند.
عباسی شوازی و همکاران (۱۳۸۲) در تحقیقی تحت عنوان «تغییرات در خانواده، نگرش­ها و رفتار باروری در ایران» به بررسی تغییر خانواده و اثرات آن بر کاهش باروری در ایران پرداخته­اند. نتایج نشان داده است که کشور ایران یک کاهش باروری چشمگیری را در سال­های اخیر تجربه کرده است. نرخ باروری کل از حدود ۷ تولد به ازای هر زن در سال ۱۳۵۸ به حدود ۱/۲ در سال ۱۳۷۹ کاهش یافته است. این کاهش باروری در تمام استان­ها و مناطق شهری و روستایی ایران، مشاهده شده است. در سال­های اخیر، سن در زمان ازدواج، افزایش یافته است و بر میزان باروری اثر گذاشته است. با این حال، تنها ۱۵ درصد از تغییرات باروری از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۷۵ به علت نسبت ازدواج بوده است. بنابراین این سؤال مطرح می­ شود که چرا باروری در بین متأهلین در ایران و در این چهار استان، کاهش یافته است. دوره­ های مختلف تغییر اجتماعی ارائه شده توسط سه دوره­ زمانی ازدواج، برای مطالعه­ این تغییرات در ایران، مورد استفاده قرار گرفته است. به طور خلاصه، کاهش باروری در ایران به نظر می­رسد که هدایت شده باشد با افزایش آرمان­های اقتصادی که به پذیرش هنجار اندازه­ کوچک خانواده در سراسر ایران منجر شده است. کاهش سریع باروری با سطوح تحصیلات افزایش یافته، عدالت جنسیتی بیشتر در رابطه­ زن و شوهر و دسترسی قابل اطمینان و مقرون به صرفه­ به برنامه­ی تنظیم خانواده ارائه شده توسط سیستم بهداشت عمومی گسترده در ایران تسهیل شد.
در تحقیق فروتن (۱۳۷۹) تحت عنوان «ملاحظات جمعیتی در فرهنگ عامه­ی ایران»، سعی شده است تا با بررسی ضرب­المثل­های ایرانی که به مباحث جمعیتی پرداخته­اند، نحوه­ نگرش و رویکرد عامه­ی مردم نسبت به آن­ها مورد مطالعه قرار گیرد. بر پایه­ نتایج به دست آمده این نکته به روشنی نشان داده شده که همسویی معناداری بین تحولات جمعیتی و انتقال سطح باروری در ایران، از یک طرف، و اعتقادات سنتی و باورهای عامه پسند از طرف دیگر، وجود دارد. به طور کلی، حد بسیار بالای باروری ایران در سال­های گذشته، منطبق با محیط و شرایط فرهنگی همان مقاطع زمانی است که در آن باورهای عمومی اساساً جهت­گیری مثبتی در خصوص موضوعات مرتبط با افزایش بعد خانواده داشتند. برعکس، همزمان با تزلزل نسبی این­گونه اعتقادات سنتی و باورهای عامه پسند، شاهد کاهش قابل ملاحظه­ی سطح موالید در سال­های اخیر می­باشیم.
میر محمد صادقی (۱۳۷۹) در مطالعه­­ی خود تحت عنوان «عوامل اجتماعی- اقتصادی مؤثر بر کاهش اخیر باروری در ایران و مقایسه با دیگر کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا» ایران را با چند کشور خاورمیانه و شمال آفریقا مقایسه کرده است تا عوامل اجتماعی- اقتصادی مؤثر بر کاهش باروری را مطالعه کند. او در این تحقیق از اطلاعات مربوط به ۱۵۰۱ خانوار در شهر اصفهان استفاده کرده که از طریق مصاحبه و پرسشنامه جمع­آوری و از تحلیل رگرسیونی استفاده شده است. عوامل تأثیر­گذار به سن مادر، سطح تحصیلات مادر و پدر، درآمد خانواده، نوع حرفه­ی پدر، فاصله­ی سنی زوج­ها و موقعیت خانه تقسیم ­بندی شده است. از جمله نتایج این تحقیق این است که در مقایسه با بی­سوادان، سطوح مختلف تحصیلات بالاتر مادر و پدر با باروری رابطه­ معکوس دارند. علاوه بر آن، سن مادر در اولین ازدواج و نیز تفاوت سنی زوج­ها با تعداد بچه رابطه­ معکوس نشان می­دهد.
شهبازی (۱۳۷۷) تحقیقی تحت عنوان «بررسی تأثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی مؤثر بر باروری در فرهنگیان شهرستان نهاوند» با هدف شناسایی متغیرهایی که بر کاهش یا افزایش زاد و ولد در بین این قشر اجتماعی مؤثرند، انجام داده است. در این پژوهش ۱۲۰ زن فرهنگی و نیز ۱۲۰ مرد فرهنگی- که همسرشان شاغل نباشند- به شیوه­ نمونه گیری تصادفی ساده با جایگزینی انتخاب شده و با همسرانشان مصاحبه به عمل آمده است. نتیجه­ تحقیق نشان داد میانگین فاصله­ی موالید برای کل جامعه­ مورد بررسی ۱/۱۴ سال می­باشد و بیشتر پاسخگویان (۱/۵۷ درصد) خواهان دو فرزند بوده ­اند. هم­چنین با افزایش تحصیلات زوجین میزان باروری کاهش می­یابد. بین تحصیلات زن و تعداد فرزندان ایده­آل، همبستگی قوی در سطح ۹۹ درصد وجود دارد و باروری در شهرها بیش از روستاهاست. از نظر تعداد فرزندان ایده­آل نیز بین شهر و روستا تفاوت وجود دارد. بین تعداد فرزندان موجود و اشتغال زنان همبستگی وجود ندارد. بین اشتغال و نگرش در جهت ارجحیت جنس پسر بر دختر همبستگی وجود ندارد.
حاجی­وندی (۱۳۶۸) مطالعه­ ای تحت عنوان «بررسی عوامل مختلف در رابطه با تمایل مادران به ادامه­ باروری و تعداد فرزندان دلخواه به وسیله­ آنالیز مسیر در شهر تهران» انجام داده است. هدف کلی، بررسی و شناخت عوامل مؤثر بر تعداد فرزندان دلخواه اضافی مادران است که به منظور استفاده­ در برنامه­ ریزی­های مربوط به کنترل جمعیت و تنظیم خانواده می­باشد. داده ­ها، حاصل طرح جمع­آوری اطلاعات طرح بررسی آگاهی، نگرش و عملکرد زنان همسردار ۱۵ تا ۴۹ ساله نسبت به برنامه­ی فاصله­گذاری موالید است. در این پژوهش ۱۲۹۴ زن واجد شرایط در تهران، کرج و ورامین مورد پرسش قرار گرفته­اند. نتیجه­ تحقیق گویای پایین بودن نسبی تعداد فرزندان دلخواه مادران است. سطح تحصیلات و ترکیب جنسی فرزندان از عوامل مؤثر بر تصمیم مادر به ادامه یا توقف فرزندآوری است.
مطالعات نمونه ­ای دیگر در سطوح ملی و منطقه­ای، عواملی چون بالا رفتن سن ازدواج زنان، اشتغال زنان در خارج از منزل، شهرنشینی، میزان استفاده از وسایل پیشگیری از حاملگی، نوگرایی و بهبود وضعیت زندگی را بر کاهش باروری اثبات کرده ­اند (نوروزی، ۱۳۷۷؛ رشیدی، ۱۳۷۹؛ قدرتی، ۱۳۸۴)
۲-۲- تحقیقات خارجی
در چند دهه­ اخیر، ترجیحات باروری به عنوان بخشی از نظرسنجی­ها (پیمایش­ها) جمع­آوری شده است. با این حال، اوایل امید می­رفت که ایده­آل­ها و نیات اندازه­ خانواده­ی گزارش شده، به بهبود دقت پیش ­بینی­های باروری منجر خواهد شد، اما به زودی محققین از رسیدن به این هدف ناامید شدند. گزارشات اخیر، نشان داده است که ایده­آل­های اندازه­ خانواده در برابر کاهش­های قابل توجه باروری، کم یا به آرامی کاهش یافته است. در کشورهای با باروری بالا، ترجیحات باروری اظهار شده، تمایل به کمتر بودن از آمار و ارقام واقعی دارند، که نشان دهنده برخی از نیازهای برآورد نشده­­ی جلوگیری از بارداری است. در کشورهای با باروری پایین، الگوی مخالفی غالب است. سطوح باروری در چند دهه­ اخیر، بسیار کمتر از ایده­آل­های اعلام شده کاهش یافته­اند (گلدشتاین[۱۰] و همکاران، ۲۰۰۳). توضیحات برای این اختلاف نگرش­ها و رفتار به اشکال مختلفی شکل گرفته است. وستوف و ریدر[۱۱] (۱۹۷۷) اظهار داشته اند که پاسخگویان به سادگی در موقعیتی برای پیش ­بینی مسیر آینده­ی زندگی خود و به ویژه شرایط دوره­ای که باروری را کم و بیش مناسب یا نامناسب می­سازد، نیستند. حتی زمانی که باروری کل به خوبی با انتظارات کل منطبق است، افراد قادر به پیش بینی خیلی خوب باروری خود نیستند (وستوف ۱۹۸۱).
نامبودیری[۱۲] (۱۹۸۳) تأکید می­ کند که ترجیحات زنان در طی چرخه­ی زندگی تغییر می­ کند و تصمیم ­گیری برای داشتن فرزند، باید در یک فرایند پی در پی و مشروط در نظر گرفته شود.
مونیر[۱۳] (۱۹۸۷) با دنبال کردن رویکرد نظریه­ انتخاب عقلانی (یاماگوچی و فرگوسن[۱۴]، ۱۹۹۵) استدلال می­ کند که نیات باروری باید در همه دفعات بارداری مورد بررسی قرار گیرد، چرا که شرایط و برنامه ­های فرد ممکن است بعد از هر تولد جدیدی تغییر کند.
بسیاری اظهار کرده ­اند که ایده­آل­های باروری گزارش شده در نظر­سنجی­ها، هنجارهای اجتماعی و انتظار پاسخگو را از آنچه که محققان می­خواهند بشنوند را منعکس می­ کند (لیوی باسی[۱۵]، ۲۰۰۱). در واقع، خانواده­ی دو فرزند- یک پسر و یک دختر- مدت طولانی است که ساختار ایده­آل خانواده در کشورهای اروپای غربی، در نظر گرفته شده است. با وجود مشکلات اندازه ­گیری، تغییرات در ترجیحات باروری، هنوز یک نقش علی در بسیاری از تئوری­های کاهش باروری، بازی می­ کند (لستاقه و سورکین[۱۶]، ۱۹۸۸). تحقیقات اخیر در پویایی­های اشاعه­ی رفتار، رابطه­ای قوی بین باروری مطلوب و واقعی ایجاد می­ کند (شورای ملی تحقیقات[۱۷]، ۲۰۰۱). مدل­های نظری مانند آنچه توسط کوهلر[۱۸] (۲۰۰۱) ساخته شده است، ارتباطی قوی بین باروری واقعی دیگران و باروری مطلوب خود شخص، فرض می­ کند.
نظریه ­ها­­ی جامعه ­شناسی، ایده­آل­های در حال تغییر را به عنوان مقدمه­ای برای تغییر رفتار می­دانند (آیزن و فیشباین[۱۹]، ۱۹۸۰؛ راندفوس[۲۰] و همکاران، ۱۹۸۸؛ شون[۲۱] و همکاران، ۱۹۷۷). در مقابل، لی[۲۲] (۱۹۸۰) در مدل­سازی پویایی­های ترجیحات درحال تغییر، نشان داده است که تحت بسیاری از شرایط، تغییر نیات مقدم بر باروری دوره­ای، در نتیجه­ اثرات ترکیبی درون جمعیت رخ خواهد داد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...