فایل شماره 7236 |
ه- کاهش ورودی و افزایش خروجی(مهرگان،۱۳۸۷: ۴۶-۴۳)
۲-۱۴-۳ تعریف کارایی اقتصادی
کارایی اقتصادی عبارتست از نسبت میزان محصول قابل استفاده به نسبت میزان منابع تولیدی که برای تولید ان محصول بکار رفته است. قابل استفاده بودن محصول و یا ارزش آن در جامعه به وسیله پول تعیین می گردد .به همین طریق قابل استفاده بودن و یا ارزش منابع تولیدی نیز بر حسب پول سنجیده می شود.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
تلاش برای تحصیل سود انگیزه فعالیت های تولیدی موثر در جامعه به شمار می رود. هر قدر یک موسسه تولیدی کارایی بیشترین داشته باشد، سود آن موسسه نیز بیشتر خواهد بود. به عبارت دیگر کارایی هر روش تولیدی بر حسب ارزش محصول بدست آمده در ازاء ارزش هر واحد از منابع تولید به کار رفته اندازه گیری می شود. هر قدر ارزش پولی محصول بدست آمده در ازاء یک واحد پول از منبع تولید ( یعنی در ازاء یک تومان منبع تولیدی ) بیشتر باشد کارایی اقتصادی نیز بیشتر خواهد بود. این مطلب را به صورت معکوس نیز می توان بیان کرد , بدین ترتیب که هر قدر میزان منابع تولیدی به کار رفته به مقداری برابر با آنچه که بتوان با یک واحد پول خریداری نمود کمتر باشد , کارایی اقتصادی بیشتر خواهد بود. برای اندازه گیری کارایی اقتصادی باید برای کالاها و خدمات ارزشی تعیین نمود. هم چنین باید برای منابع تولید مختلف و نیز برای یک نوع منبع تولیدی که در چند مورد به کار می رود نیز ارزش هایی قائل شد. منابع تولیدی بر حسب اهمیت آنها در تولید کالاها بر حسب اهمیت آنها در تولید کالاها و خدمات ارزش بندی می گردد.
کارایی اقتصادی در یک موسسه تولیدی متضمن حل دو مساله است. یکی انتخاب ترکیب مناسبی از منابع تولید و دیگری انتخاب روش و طریقه تولید می باشد. انتخاب روش تولید بستگی به قیمت نسبی منابع تولیدی و میزان کالاها و خدماتی که قرار است تولید شوند دارد.هدف هر موسسه تولیدی، تولید کالا و خدمات بار ارزانترین طریق ممکن است. بدین معنا که اگر کارگر ، گران ولی سرمایه ارزان است ، موسسه تولیدی روشی را برای تولید کالا ها و خدمات به کار خواهد برد که در آن سرمایه زیادتر و کارگر کم تر به کار می رود. روشی که به عنوان با صرفه ترین روش تولید به کار می رود بستگی به میزان تولید نیز دارد.مثلاً برای تولید انبوه، ماشین های مدرن و لوازم پیشرفته مورد نیاز است. در صورتی که استفاده از ماشین و لوازم مجهز برای تولید کم به هیچ وجه مقرون به صرفه نیست و کارایی لازم را نخواهد داشت.
۲-۱۴-۴ کارایی فنی و تخصیصی
فارل[۶۹]کارایی اقتصادی موسسات را شامل دو جز کارایی فنی و کارایی تخصیصی (یا کارایی قیمت) می داند. کارایی فنی منعکس کننده توانایی یک بنگاه در بدست آوردن حداکثر خروجی از ورودی های به کار گرفته شده ، می باشد. اما کارایی تخصیصی منعکس کننده توانیی یک بنگاه برای استفاده از ورودی ها در نسبت بهینه با توجه به قیمت و تکنولوژی تولید است. ترکیب این دو کارایی اقتصادی را تشکیل می دهد. برای درک بهتر کارایی فنی و تخصیصی منحنی تولید یکسان SS’ را در شکل زیر در نظر بگیرید.
شکل۲-۷: کارایی فنی و تخصیصی
در اندازه گیری کارایی فارل از دیدگاه ((ورودی محور )) استفاده می کند که این در واقع همان حداقل کردن هزینه ها X1 با توجه به مقدار مشخصی از محصول است. در عمل تابع تولید مرزی نامشخص بوده اما با بهره گرفتن از اطلاعات مربوط به بنگاه امکان تخمین ان وجود دارد. علت نیاز به تابع تولید مرزی آن است که اندازه گیری کارایی به طور نسبی انجام شده و باید بنگاه تحت بررسی با یک بنگاه مرجع مقایسه شود.
فرض کنید تابع تولید یکسان SS’ کاملا کاراست و لذا هر بنگاهی مانند Q که روی تابع تولید یکسان SS’ قرار گیرد و به لحاظ فنی کاراست. بنگاهی مانند P که دور از تابع یکسان قرار دارد به اندازه () از لحاظ فنی ناکاراست .زیرا بنگاه P می تواند به اندازه فاصله PQ از داده هایش کمتر استفاده کند و همان محصول را تولید کند. میزان کارایی فنی به صورت زیر محاسبه می شود.
TEi= : کارایی فنی بنگاه P
میزان کارایی فنی بین صفر و یک است و این شاخص می تواند ناکارایی بنگاه را بیان کند. بنگاه Q که روی تابع تولید یکسان قرار دارد به لحاظ فنی کاملاً کاراست اگر فرض کنیم نسبت ورودی ها به وسیله خط هزینه نشان داده شود. کارایی تخصیص به صورت زیر محاسبه می شود .
AEi= : کارایی تخصیصی بنگاه P
اما بنگاه Q اگر چه به لحاظ کارایی فنی روی منحنی مقادیر تولید یکسان قراردارد و کارا تلقی می شود. اما به لحاظ تخصیصی ناکاراست و به اندازه فاصله RQ نا کارایی تخصیصی دارد. زیرا بنگاه Q همان محصول را می تواند به جای قرار گرفتن روی خط BB’ با واقع شدن روی خط هزینه AA’ ارائه نماید و از نظر تخصیصی کارا عمل کند.لذا بنگاه برای تحقق این هدف باید از نقطه Q به سمت نقطه Q’ حرکت کند حال کارایی کل اقصاد به صورت زیر تعریف می شود :
= EEi=TEi × AEi =
بنابراین کارایی کل اقتصاد از حاصلضرب کارایی فنی در کارایی تخصیصی بدست می آید(همان منبع: ۲۶- ۲۸)
برای تخمین کارایی از دو روش پارامتریک و ناپارامتریک استفاده می گردد. فارل در سال ۱۹۵۷ برای اولین بار جهت تخمین کارایی، روش ناپارامتریک را مطرح نمود. او به جای تخمین تابع تولید ، مقدار ورودی ها و خروجی های واحدها را مشاهده و مرزی برای این واحدها در نظر گرفت و این مرز را که مرز کارا نام دارد و املاک ارزیابی کارایی قرارداد(نورمن واستوکر۱۹۹۱). تحلیل پوششی داده ها روشی ناپارامتریک است. اگر یک واحد تصمیم گیری دارای یک ورودی و یک خروجی باشد در این صورت نسبت خروجی به ورودی ، به عنوان کارایی آن واحد معرفی می شود. از جمله محاسن روش های ناپارامتریک آن است که این روش ها شکل مشخصی برای ابع تولید در نظر نمی گیرد و مستقیماً با داده های مشاهده شده کار می کنند (بارگس[۷۰]،۱۹۹۶ ).
۲-۱۵ تحلیل پوششی داده ها (DEA):
روشی مبتنی بر برنامه ریزی خطی است که بر اساس آن مدیر می تواند با بهره گرفتن از بهترین واحد تصمیم گیری( DMV) برای سایر واحدها الگوگیری نماید.تحلیل پوششی داده ها از جمله روش هایی است که علاوه بر سنجش و ارزیابی کارایی و عملکرد ، شیوه های بهبود آن را نیز به طور تفکیک با بهره گرفتن از نسبت ستاده به داده برای هر سطح جداگانه پیشنهاد و نحوه افزایش بهره وری را در تمام سطوح ارائه می دهد(ویات[۷۱]،۱۹۹۴).
امروزه تحقیقات گسترده ای در زمینه سنجش کارایی سازمان ها صورت می پذیرد و روش های مختلفی برای تخمیــــن و اندازه گیری کارایی سازمان ها بکار می برند که می توان آنها را به دو دسته تقسیم کرد که عبارتند از پارامتری و ناپارامتری یکی از این روش ها تکنیک DAE که روش ناپارامتری و از نوع برنامه ریزی خطی است این تکنیک یک مدل ریاضـــی کارا در قلمرو تحقیق در عملیات برای ارزیابی کارایی سازمانهای همگن است ۰ جالرز ، کوپر ، رودز مدلی را ارائه کردنـد که توانایی اندازه گیری کارایی ، چندین ورودی و چندین خروجی را داشت که تحت عنوان مدل نسبت CCR نام گرفت.
در این مدل در صورتیکه هدف بررسی کارایی N واحد که هر کدام دارای M ورودی و M خروجی است مد نظر باشـــد کارایی واحد J ام ( …….. ۳ و ۲ و ۱ = j ) بوسیله رابطه (۱) محاسبه میگردد.
که در آن Xij میزان ورودی i ام برای واحد j ام ( m ………., 2, 1 = j ) و yrj : میزان خروجیr ام برای واحـــد j ام ( s , …….2,3, , 1 = r ) است ۰ برای ساختن مدل، فرض می شود N واحد موجود است و هدف نیز ارزیابیــــی کارایی واحد تحت بررسی ( واحد تصمیم گیرنده DMU است که ورودی ها x1,x2,x3,…..xm برای تولیـــد خروجی ها y1,y2,y3,……ys مصرف می کند ۰ چنانچه وزن خروجی ها ( قیمت خروجی ها ) بـــــــــــا u1,u2,u3,……..us و وزن ورودی ها ( هزینه خرید ورودی ها ) با v1,v2,v3,…..vm در نظر گرفته شــود آنگاه این روش را برای سایر واحدها به ترتیب رابطه (۲)انجام میشود:
Max y= کارایی تمام واحدها) رابطه(۲)
۱ ≥(کارایی تمام واحد ها ) St:
متغیرهای مساله فوق، وزنها بوده وجواب مساله مناسب ترین ومساعد ترین مقادیررابرای وزن های واحد صفر ارائه وکارایی آن را اندازه گیری میکندکه مدل ریاضی آن به صورت رابطه(۳)می باشد.
Max z0=
۱ ≥ St:
Ur,vi≥۰
برای هرواحد( j=0,1,2,3,…………,n)
لازم به توضیح است درمحدودیت هابه جای عدد یک هر عدددلخواه دیگری مانند kمیتوان قرارداددراین صورت کارایی واحدها نسبت به سطح آن سنجیده می شود.
۲-۱۶ استراتژیهای اولویتبندی
ممکن است برای خواننده این سؤال مطرح شود که اگر در یک مسالهی واقعی، از روشهای مختلف تصمیمگیری چند شاخصه استفاده شود و این روشها، رتبهبندی واحدی برای آن مساله ارائه نکنند، تکلیف چیست و کدام گزینه را باید انتخاب کرد؟
چنین وضعیتی قابل پیشبینی است. تصمیمگیرندگان برای تصمیمگیری در مسایل بسیار مهم، خود را محدود به یک روش نمیکنند امکان دارد با بهره گرفتن از روشهای مختلف، به نتایج متفاوتی دست یابند. برای تفوق بر این وضعیت، روشهای مختلفی مطرح شده که به «روشهای ادغام»[۷۲] معروفند. این روشها عبارتند از روش میانگین رتبهها، روش بُردا[۷۳] و روش کُپلند[۷۴].
۲-۱۶-۱ روش میانگین رتبهها
این روش، گزینهها را براساس میانگین رتبههای به دست آمده از روشهای مختلف MADM، اولویتبندی میکنند. این موضوع، در مثال ۱۴-۱ نشان داده شده است.مثال ۱۴-۱
فرض کنید چهار روش رتبهبندی SAW، TOPSIS، ELECTRE و AHP را برای مسالهای استفاده کرده، میانگین رتبهی هر گزینه را حساب نموده و نتایجی به شرح جدول ۲-۱ گرفتهایم.
جدول ۲-۱رتبهبندی گزینهها با چهار روش مختلف
میانگین رتبه
روشهای MADM
گزینه
AHP
ELECTRE
TOPSIS
SAW
۲
۴
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-04-06] [ 01:07:00 ق.ظ ]
|