دهه ۱۹۷۰
دهه ۱۹۶۰
نوسازی، اقتصاد دوگانه *
توسعه محلی **
سرمایه اجتماعی ***
کارایی کشاورزی کوچکمقیاس *
ترویج کشاورزی **
پویایی رشد در نواحی روستایی ***
فرایندها، مشارکت و توانمندسازی *
توسعه یکپارچه روستایی **
فرایندهای برنامه ریزی توسعه یکپارچه ***
معیشت پایدار *
حکمرانی، عدم تمرکز
نقش نهادهای حکمرانی محلی
راهنما: *پارادایم **تأکید روی توسعه روستایی *** عناصر برنامه توسعه روستایی یکپارچه پایدار
منبع: (افتخاری و بدری، ۱۳۹۱: ۸۷).
استراتژیهای توسعه روستایی:
رویکردها و استراتژیهای توسعه روستایی را اینگونه میتوان تقسیمبندی نمود:
۲-۶-۱-۱ رویکردهای فیزیکی-کالبدی
استراتژی توسعه و بهبود زیرساختهای روستایی
زیرساختهای روستایی را میتوان سرمایههای عمومی و اجتماعی روستاها دانست که بدینجهت توسعه این زیرساختهای اجتماعی، فیزیکی و نهادی باعث بهبود شرایط و کیفیت زندگی و معیشت مردم محلی و ارتقای کارایی زندگی اجتماعی و اقتصادی آنان خواهد شد. بهعنوانمثال، توسعه زیرساختهای اجتماعی همچون تسهیلات و خدمات بهداشتی و آموزشی، باعث بهبود کیفیت منابع انسانی و افزایش تواناییهای آنان (در جایگاههای فردی و اجتماعی) خواهد شد. منظور از ایجاد، توسعه و نگهداری زیرساختهای روستایی، صرفاً تزریق نهادههای سرمایهای به یک جامعه با تولید سنتی نیست، بلکه هدف ایجاد سازوکارها، نهادها و مدیریت جدیدی است که در عمل نیازمند مشارکت وسیع روستاییان است. درواقع این استراتژی، با همکاری مردم میتواند بهطور آگاهانه، ارادی و موفقیتآمیز از دوران طراحی، برنامهریزی و سرمایهگذاری گذر کرده و به شرایط مطلوب پایدار وارد گردد.
۲-۶-۱-۲ رویکردهای اقتصادی:
استراتژی انقلاب سبز
این استراتژی دارای دو معنای بهنسبه متفاوت است: یکی به معنی دگرگونی کلی در بخش کشاورزی است بهطوریکه این تحول باعث کاهش کمبود مواد غذایی در کشور و مشکلات کشاورزی گردد. دیگری به معنی بهبود نباتات خاص (بهویژه گسترش انواع بذرهای اصلاحشده گندم و برنج) و تولید زیاد آنان است. بر اساس مطالعات میسرا، انقلاب سبز باعث کاهش مهاجرتهای روستایی نشده است و بعضاً باعث بروز اختلافاتی مابین نواحی روستایی (به خاطر بازده متفاوت زمینها در این محصولات اساسی) نیز شده است .
استراتژی اصلاحات ارضی
اکثر کشورهای جهان، برای گذار از یک ساخت ارضی به ساختی دیگر، اصلاحات ارضی را در برنامهریزیهای توسعه روستایی خود گنجاندهاند. بهعبارتدیگر، تجدید ساختار تولید و توزیع مجدد منابع اقتصادی را از اهداف عمده برنامههای توسعه روستایی خویش قلمداد نمودهاند. از دیدگاه بسیاری از صاحبنظران امر توسعه (همچون میردال و تودارو)، اصلاحات ارضی کلید توسعه کشاورزی است. البته در بعضی موارد نیز، به دلیل ساماندهی نامناسب خدمات پشتیبانی و تخصیص اعتبارات موردنیاز، چیزی به درآمد زارعان خردهپا افزوده نمیشود.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
استراتژی صنعتی نمودن روستاها
اگرچه در این استراتژی، توسعه کشاورزی در فرایند توسعه روستایی حائز اهمیت است اما درعینحال باید با توسعه فعالیتهای صنعتی همراه شود. در بسیاری از کشورها (بخصوص آسیاییها) صرفاً زراعت نمیتواند اشتغال کافی و بهرهور ایجاد نماید (ظرفیت زمین نیز محدود است) بدینجهت باید به ایجاد اشتغال سودآور غیر زراعی نیز پرداخت تا تفاوت درآمد شهرنشینان و روستانشینان افزایش نیافته و مهاجرت روستاییان به شهر کاهش یابد. در این راستا باید اقدامات ذیل صورت پذیرد:
الف) ایجاد مشاغل غیر زراعی و فعالیتهای درآمدزا،
ب) رواج مراکز روستایی دست پایین. اهداف عمده این استراتژی را میتوان اینگونه برشمرد:
ایجاد اشتغال غیر کشاورزی برای روستاییان بیکار یا نیمه بیکار در یک منطقه
همیاری در جلوگیری از جریان مهاجرت به مراکز شهری
تقویت پایههای اقتصادی در مراکز روستایی
استفاده کامل (بیشتر) از مهارتهای موجود در یک ناحیه
فرآوری تولیدات کشاورزی محلی
تهیه نهادههای اساسی و کالاهای مصرفی برای کشاورزان و دیگر افراد محلی
بیشتر اینگونه صنایع روستایی در کسبوکارهای خرد (کوچکمقیاس) شکل میگیرند که میتواند بخش عمدهای از آن را صنایعدستی تشکیل دهد. این صنایعدستی میتوانند از ابزارهای پیشرفتهتر برای کار خود بهره برده و به دلیل سادگی و مقبولیت بیشتر در جوامع روستایی و امکانات اشتغالزایی بیشتر، کمک بیشتری به بهبود وضعیت روستاییان انجام دهند.
استراتژی رفع نیازهای اساسی
این استراتژی در جستجوی اتخاذ شیوهای است تا بر اساس آن نیازهای اساسی فقیرترین بخش از جمعیت روستایی را به درآمد و خدمات (در طول یک نسل)، برطرف نماید. نیازهای اساسی شامل درآمد (کار مولد) و هم خدمات موردنیاز زندگی میشود.
محورهای اصلی این استراتژی عبارتاند از:
تغییر معیار برنامههای اجرایی از ”رشد“ به سمت ”نیازهای اساسی“ که از طریق اشتغال و توزیع مجدد صورت میگیرد (بهعبارتدیگر از ”رشد اقتصادی“ به ”توسعه اقتصادی“).
چرخش از اهداف ذهنی به سمت اهداف عینی و واقعی
کاهش بیکاری
ازاینرو رفع نیازهای اساسی تهیدستان، در کانون مرکزی این استراتژی قرار میگیرد و اهداف رشد محور جای خود را اهداف مصرفی میدهند که در مناطق روستایی با سرمایه و واردات کمتری (نسبت به بخش شهری) قابل انجام هستند.
۲-۶-۱-۳ رویکردهای اجتماعی– فرهنگی:
استراتژی توسعه اجتماعی
استراتژی توسعه اجتماعی محلی (جامعهای)، اهداف توسعه اقتصادی- اجتماعی را توأماً شامل میشود و نوید میدهد که همپایههای نهادهای دموکراتیک را بنا نهد و هم در تأمین رفاه مادی روستاییان مشارکت نماید.
استراتژی مشارکت مردمی
از این دیدگاه، مردم هم وسیله توسعه هستند و هم هدف آن. طرحهای توسعه روستایی چه به لحاظ ماهیت طرحها و چه به خاطر محدودیت امکانات و منابع دولتی، نیازمند مشارکت مردم در ابعاد وسیع هستند. در این استراتژی باید با تلفیق مناسب رویکردهای بالا به پایین و پایین به بالا، امکان مشارکت گسترده مردم را در فرایند توسعه روستایی فراهم آورد.
محورهای اصلی این استراتژی عبارتاند از:
تأکید بیشتر بر نیازهای مردم
[یکشنبه 1401-04-05] [ 08:39:00 ب.ظ ]
|