فایل شماره 6221 |
با توجه به عنوان انتخاب شده برای مدل حاضر بدیهی است که، مدل روی، مدل مراقبتی زیستی، روانی، اجتماعی تطابق با بدشکلی راهزانی، الگوی سلامت معنوی فیشر و مدل مراقبت معنوی در ایران، پارادایمهای غالب مورد استفادهی پژوهشگر در طراحی مدل بوده است. مدل مذکور در دو بخش کلی، ساختار و مراحل اصلی آورده شده است(دیاگرام ۱-۵).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ساختار مدل بر اساس اجزای الگوی پیرسون متشکل از اجزاء زیر است:
عقاید و باورهای مدل. که خود شامل دو قسمت پیش فرضها و مفاهیم و عناصر اصلی مدل است. مفاهیم و عناصر اصلی مدل در قالب مفاهیم اصلی(گسیختگیخود، مکان یابی و تعادل) و متاپارادایمهای مدل (انسان، محیط، پرستاری، سلامتی) مطرح شده است.
اهداف مدل
دانش و مهارت های مورد نیاز
بخش دوم در برگیرنده مراحل اصلی مدل «مراقبت بازگشت به خویشتن» است که همان گامهای عملی یا فرایند پرستاری در مدل حاضر بوده و شامل بررسی و شناخت ابعاد ماتریکس و گسیختگیخود، تشخیص پرستاری، برنامه ریزی، اجرا و ارزشیابی سطح تعادل است.
دیاگرام۱-۵
اجزاء مدل مراقبت بازگشت به خویشتن
بخش اول: ساختار مدل «مراقبت بازگشت به خویشتن»
عقاید و باورهای مدل
پیشفرضها
گسیختگیخود (دغدغه بیماران مبتلا به سوختگی)
بسیاری از بیماریهای مزمن ازدیدگاه بیمار تجربهای دگرگون شونده معرفی شده است(۴۲).
سوختگی حادثهای ویرانکننده است که منجر به تحمل تجارب ناراحت کننده و متفاوت فردی در تمام ابعاد جسمی،روحی،روانی،اجتماعی یک انسان و کیفیت زندگی او می شود(۲۳).
تغییرات موقعیتی مثل تغییر در ظاهر یا عملکرد، ناگهانی و غیرقابل پیش بینی بوده و فرد را از سایر همردیفان خود متفاوت میسازد. این نوع تغییرات بر تصویر ذهنی، اعتماد به نفس و پنداشت از خود تأثیر نامطلوب می گذارد(۵۶)
بخشی از پنداشت از خود در حین تعاملات اجتماعی شکل میگیرد و رفتاری را که افراد برای حفظ احترام خود و پذیرش اجتماعی نشان می دهند تحت تأثیر قرار میدهد(۵۱).
دنیای فردی که آسیب شدیدی را تجربه می کند، برای همیشه تغییر مییابد. ایمنی، امنیت، قابلیت پیش بینی و احساس کنترل همهگی بهمریخته می شود(۱۸).
مکان یابی(راهبرد بیماران مبتلا به سوختگی برای حفاظت از خود)
بیمار برای حفظ تمامیت عملکرد جسمی و روانی خویش فعالیتهای شناختی و حرکتی اتخاذ می کند(۱۸).
فرایند مقابله یک فرایند شناختی دو مرحله ای است: ارزیابی اولیه و ثانوی. با ارزیابی اولیه فرد تعیین می کند که آیا موقعیت یا محرک، تهدید محسوب می شود یا خیرو با ارزیابی ثانویه فرد به بررسی گزینه های مختلف جهت پاسخ به تهدید می پردازد. پاسخها میتوانند به صورت رفتارهای عاطفی، شناختی و یا فعالیتهای جسمی باشند (۱۳۰).
کاهش تنش و حفظ تعادل، تصمیم گیری صحیح، حفظ استقلال و آزادی، انگیزه برای تأمین تقاضاهای محیطی اجتماعی، حفظ حالت ثبات اجتماعی، فیزیولوژیکی و جسمی، کنترل عوامل بالقوه تنیدگیزا، اجتناب از خود و ارزشیابی منفی؛ از اشکال متفاوت عملکردهای مقابله هستند(۱۳۰).
اجتناب معمولاً به عنوان یک راهبرد مقابلۀ ناسازگار در نظر گرفته می شود(۱۳۱).
افراد سوختهای که از راهبرد اجتناب استفاده می کنند، از سایر راهبردهای مقابله کمتر استفاده نموده، سازگاری نیافته و حتی تا مدتها پس از سوختگی وضعیت سلامتی مناسبی ندارند (۳۵).
خودوارسی، دگروارسی و موقعیتسنجی بخش شناختی راهبردهای مبتلایان سوختگی برای محافظت از خود در مقابله با تجربه گسیختگیخود است.
مکان یابی یا تفسیر فرد مبتلا به سوختگی از موقعیت فعلی خود؛ او را به انجام فعالیتهای محافظت از خود به حرکت وا میدارد.
تعادل (پیامد)
بهبودی در سوختگی ماهیتی پویا و چرخهای داشته و تطابق واقعی با فقدانهای تجربه شده حاصل از آن زمان بر است(۵۱).
سازگاری پس از سوختگی حتی در میان افرادی که قبل از آسیب عملکرد خوبی داشته اند فرآیندی پیچیده و مشکل است(۱۲۰).
تطابق با سوختگی باید سه بعد سلامت عاطفی(سطوح پایین اضطراب یا افسردگی)، رفتاری)مثل درگیری کامل در فعالیتهای اجتماعی) و شناختی(مثل فقدان نگرانی و تفکرات منفی) را در بر داشته باشد(۱۳).
سازگاری موفق مستلزم این است که فرد سیستم ارزشی خویش را تغییر داده (۹۱) خود قدیمی را از دست دهد (۱۳۲) و شروع به تعریف مجدد خود نمایید(۵۱).
سطوح تعادل در یک فرد مبتلا به سوختگی در طیفی از توانایی کنترل بر دنیای شخصی، بینفردی و بیرونی قرار میگیرد.
بازگشت بیماران مبتلا به سوختگی در گرو تعادل جسمی، ذهنی، تعاملی و پنداشتی اوست.
ماتریکس خود
ابعاد جسمی، روحی، روانی، اجتماعی، معنوی و پنداشتی شکل دهنده دنیای خود شخصی، بین فردی و بیرونی انسان هستند.
عوامل درون فردی (سن، شخصیت، فرهنگ، مهارتهای خود مراقبتی خاص، باورها، ارزشها، حالات عاطفی و ظرفیت شناختی فردی) و عوامل محیطی(چگونگی سیستم حمایتی، دستیابی به خدمات بهداشتی، منابع فیزیکی و منابع مالی) بر سازگاری فرد مؤثرند(۱۳۰).
عواملی همچون سن، جنس، وضعیت تأهل و نژاد میتوانند تأثیرات مهمی بر ارزیابی فرد و ارزشیابی حوادث تنیدگی زا داشته باشند(۱۲۱).
هوش و ویژگیهای شخصیتی(۱۲) گذر زمان از سوختگی و راهبردهای آموخته شده قبلی هر فرد ممکن است پاسخ فرد و مقابله و سازگاری وی با حوادث معمول را تحت تأثیرقرار دهد(۱۸).
از آن جا که سوختگی تأثیرات جسمی و روانی شدیدی بر فرد به جای می گذارد، فرایند بهبودی یا سازگاری و تطابق افراد سوخته بستگی به عوامل فردی و موقعیتی دارد(۱۲).
متغیرهای روانی اجتماعی و اقتصادی خانواده، دوستان و همکاران به عنوان حمایتهای خارجی (۵۱) و همچنین وضعیت شغلی از دیگر عواملی است که سازگاری و تطابق پس از سوختگی را تحت تأثیر قرار می دهد (۱۲).
۲-۱ مفاهیم و عناصر اصلی مدل
بازگشت
مبتلایان به سوختگی به منظور کنترل مجدد بر دنیای شخصی، بین فردی و بیرونی خود روندی را طی می کنند که بازگشت نامیده می شود .این فرایند شامل تجربهای دگرگون شونده از گسیختگیخود است که از طریق مکان یابی فرد را به سوی کسب تعادل مجدد هدایت می کند. فرد حادثه دیده در گذر از حادثه تا جامعه ابعاد مختلفی از گسیختگیخود شامل گسیختگی جسمی، ذهنی، تعاملی و تعالی را تجربه می کند. همزمان با هریک از تجارب فوق از طریق مکان یابی که مکانیسمهای خودوارسی، دگروارسی و موقعیت سنجی را شامل میگردد و بر حسب عوامل شکلدهنده ماتریکسخود، راهبردهای محافظت از خود را برای کسب تعادل بکار میگیرد. بر اساس تئوری حاضر از آنجا که فرد در گذر از زمان و مکان زندگی می کند و تحت تأثیر تغییرات حاصل قرارمیگیرد؛ مفهوم بازگشت، برگشتن به نقطهی قبل از سوختگی نبوده، بلکه حرکتی رو به جلو و شروعی تازه از زندگی مجدد است که از همان لحظه بلافاصله پس از سوختگی آغاز میگردد. بر حسب عوامل تأثیرگذار شخصی، بینفردی و بیرونی فرد قادر خواهد بود در این مسیر به یکی ازسطوح مختلف تعادل دست پیدا کرده و برای ورود به سطح دیگر آمادگی پیدا نماید.
تعادل و ابعاد آن
بلافاصله پس از سوختگی و بر حسب شدت حادثه، تلاش برای رسیدن به تعادل آغاز میگردد و در تمامی مسیر بازگشت به یک زندگی عادی و حتی تا سالیان سال بعد ادامه خواهد داشت. دستیابی به تعادل با حفظ ثبات جسمی آغاز شده، با اتصال به جریان زندگی تداوم مییابد و با پذیرش خویشتن زمینه را برای رشد و تعالی که نقطهی اوج تعادل است آماده میسازد. افراد برای دستیابی به این سطوح تعادل از طریق مکان یابی در گیر فعالیتهای پیچیده ذهنی خواهند شد، که نتیجه آن دستیابی به درکی تازه از موقعیت خود با طیفی از حفظ تصویر قبلی خود، آگاهی از تصویرجدید، پذیرش تصویر جدید و خودآگاهی است. بر این اساس آنها اقدام به انتخاب راهبردهای محافظت از خود خواهند نمود.
در دوره زمانی پساز حادثه تا انتقال و بستری شدن در بیمارستان که موقعیت درکشده عموماً درد و رنج است، راهبردهای محافظت از خود عبارتند از انکار شدت آسیب ، پنهانکردن درد و رنج خود از خانواده و عادی جلوهدادن شرایط. این تلاش برای تحمل درد شدید ناشی ازمراقبتها و درمانهای سخت و رنج ناشی از وابستگی به دیگران کمک کننده است. همچنین از تحمیل رنج بیشتر به خانواده جلوگیری می کند.
با ورود به منزل، راهبردی خود محافظتی به سوی توسعه آگاهی و کسب اطلاعات شیفت پیدا می کند. بخشی از این آگاهی به صورت شخصی و بخشی دیگر از طریق تعاملات و در ضمن بررسی واکنش دیگران به زخمها و جستجوی اطلاعات از آنها کسب میشود.
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1401-04-05] [ 10:52:00 ب.ظ ]
|