وقتی ما روش بودن شریعت را نفی کنیم‌، همان‌گونه که چپ اسلامی می‌کنند در واقع این مطلب را که هدف وسیله را توجیه می‌کند را تایید می‌کنیم. یعنی مهم تحقق هدف است به هر وسیله ممکنی که بتوانیم ازآن استفاده کنیم. همانا دراسلام اغراض و اهداف بسیاری وجود دارد ولی قواعد و اخلاقیات و وسایل علمی بسیاری وجود دارند که تحقق این اهداف را تضمین می‌نمایند‌، پس هدف بسیار عالی است که جز با وسایل درست قابل دسترسی نمی باشند و این که ما برای رسیدن به هدف ازهر وسیله‌ای استفاده کنیم درست نیست و آنچه نزد خداست از راه گناه و معصیت قابل دسترس نیست و چه بسا وسایلی که ما مورد استفاده قرار می‌دهیم نتیجه‌ای بر خلاف هدف ما داشته باشند و عمل ما هدف ما را ضایع کند. البته ما نمی گوییم که شریعت تمام وسایل و روش‌ها را معین نموده است ولی می‌گوییم که روش رسیدن به اهداف را با مشخص نمودن قواعد و مبادی آن معلوم کرده است و وسایل مهم را نیز مشخص نموده است و باقی آن‌هارا به عقل واگذار نموده تا با استقرا و استنباط آن‌هارا شناسایی کند. زیرا که مجتهد مخترع احکام نیست بلکه او محققی است که به دنبال حکم شرعی مورد رضایت خداوند متعال است و او در شرع عمیق می‌شود و به دنبال مقاصد و وسایل شرعی است و کمترین چیزی که برای رسیدن به این هدف وجود دارد دو نکته مهم است‌: درک مقاصد و قدرت استنباط احکام.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در ادامه روش معتزله جدید را چنین معرفی می‌کند‌: عدم التزام به اصول و روش‌های اهل سنت در تفسیر و فقه و حدیث ؛ ایشان در این موارد به قواعد کلی از قرآن و حدیث ملتزم هستند و قواعدشان لغت‌، عقل و هماهنگی با زمان است و ایشان در قانون‌، حکومت و قضاوت به سنت نبوی اعتنایی ندارند‌، زیرا پیامبر را انسانی غیر معصوم می‌دانند که فقط در امور وحیانی و دینی می‌تواند مرجع مسلمانان باشد. این حملات به فقه و سنت اهدافی دارد که عبارتند از‌: خارج نمودن سنت از معاملات برای این که راحت‌تر بتوانند با نظام سرمایه‌داری غرب هماهنگ شوند ؛ خارج نمودن فقه و فقها از زندگی مردم و کشاندن مردم به مسیرهای انحرافی و در نهایت غربی کردن جامعه اسلامی که از روح اسلام جز نماز و ظاهر شریعت چیزی باقی نماند.
سپس درمقام بیان ایرادات و انتقادات خود نسبت به این تفکر بر می‌آید و پیامبر اسلام را اسوه کامل مسلمانان و جهانیان عنوان نموده و پیروی از ایشان را در همه زمینه لازم و ضروری می‌داند و راه بازگشت اسلام به اقتدار و صلاح را دعوت سلفی معرفی می‌کند.
کتاب «الاتجاهات العقلانیه الحدیثه»
دکتر ناصر العقل نویسنده کتاب «گرایش‌های عقلی جدید»[۱۹۲] است که در جای جای آن عقل‌گرایی معاصر در جهان اسلام را همان احیای تفکرات اعتزالی دانسته و گاهی نیز آن‌هارا با عنوان خوارج امت معرفی کرده و در صدد رسوا نمودن ایشان است ؛ نویسنده کتاب مذکور بعد از بیان مقدمه‌ای مفصل به تعریف لغتی و اصطلاحی عقل و عقل‌گرایی در اسلام می‌پردازد و جایگاه عقل در اسلام را با بهره گرفتن از قرآن تبیین می نماید‌، سپس به تعریف از جریانات عقلی جدید همت گماشته و بعد از شمردن دلایل شکل‌گیری این جریانات جدید که به گمان وی بیشترین تاثیر را از تمدن غرب اخذ نموده‌اند ارتباط آن ها را با جریانات عقل‌گرای اسلامی مانند‌: معتزله‌، جهمیه‌، خوارج و ماتریدیه بیان می‌کند و جلوه‌های بروز عقل‌گرایی در عرصه‌های مختلف دینی را در گرایشات ذیل خلاصه می‌کنند‌:
گرایش‌هایی که در دو قرن اخیر ظهور یافته‌اند و عقل بشری را به عنوان حاکم بر حکم الاهی قلمداد می‌کنند و آن‌را بر دین مقدم می‌دانند و یا عقل را برتر از وحی می‌دانند.
گرایشاتی که برتعطیلی مدارس و فرقه‌های عقلانی قدیمی و دوباره‌سازی آن‌هاتاکید می‌کنند. گرایشاتی که اسلام و عقاید اسلامی را بر اساس عقل و تجددگرایی تفسیر می‌کنند.
گرایشاتی که در صدد تفسیر وحی و دین و معجزات و عالم غیب بر اساس مفاهیم عقلانی بشری و کشفیات علوم جدید و نظرات مادی‌گرایانه غربی هستند.
گرایشاتی که معتقد به تجدید و بازسازی عقاید‌، افکار‌، احکام و تاریخ و بازسازی اسلام بر اساس مقتضیات زمان جدید هستند‌، تا با تفکرات غربی و تمدن پیشرفته آن هماهنگ شود و اسلام را در برابر قدرت علوم جدید تسلیم کنند‌،همان‌گونه که کلیسا و دین تحریف شده‌اش در برابر آن تسلیم شدند. و در پایان تعریف جامع برای عقل‌گرایی معاصر (معتزله نوین) بیان می کند: گرایشاتی که عقل را بر نقل مقدم می‌کنند و آن را یکی از منابع احکام می‌دانند و حاکم بر نصوص قرار می دهند.و منظور از معاصر را همین دو قرن اخیر بیان می‌کند که مسلمانان به غرب متمایل شده‌اند و جامعه اسلامی به وسیله اشغال گری و گروه های تبشیری و تهاجم فرهنگی‌، فکری و اجتماعی کشورهای غربی تحت تاثیر قرار گرفتند. این گرایشات مختلف را می‌توان در سکولارها‌، تجددگرایان و روشنفکران مشاهده نمود.
ناصر العقل‌،عقل‌گرایان را به دو گروه تقسیم می‌کند‌:
متکلمان و فلاسفه مانند جهمیه و معتزله که بر یافته‌های عقل تکیه نموده و آن را بر کلام خدا و رسول خدا مقدم می‌دارند و متکلمانی که بین عقل و نقل ارتباط برقرار کرده‌اند و در برخی مسائل از مسائل عقلی استفاده می‌کنند‌، مانند‌: اشاعره و ماتریدیه و شیعه و خوارج که این گروه جزو مدرسه عقل‌گرایانه قدیم محسوب می‌شوند.
گروه دوم که پیروان عقل‌گرایی معاصر می‌باشند که عقاید گوناگونی دارند که برخی همان امتداد مدرسه عقل‌گرایانه قدیم هستند و بعضی دیگر تقلیدی از افکار غربی هستند.
و فرقه‌های معاصر کلامی را به این ترتیب تقسیم‌بندی می‌کنند‌:
فرقه‌های قدیمی که اکنون نیز وجود دارند‌، مانند‌: اشاعره و ماتریدیه و غیره.
رافضه و شیعه که با وجود این که هم اکنون نیز وجود دارند ولی در بحث ما نمی‌گنجنند‌، زیرا از نظر تاریخی و روشی و اصول اعتقادات جزو فرقه‌های قدیمی محسوب می‌شوند.
خوارج معاصر که که همان ادامه دهندگان راه معتزله و جهمیه هستند.
مذاهب جدید که به برخی از اصول اسلامی خدشه وارد می‌کنند و اصول دیگری را جایگزین آن‌هامی‌کنند مانند‌: بابیت و بهاییت که به نبوت باب و بهاء قائل شدند و قادیانیه که نبوت پیامبر اکرم را با نبوت موسس خود میرزا غلام احمد عوض نموده است.
در فصل دوم به بیان و بررسی تاریخچه عقل‌گرایی در اسلام می‌پردازد و جلوه‌های مختلف آن در تاریخ اسلام را بازگو می‌کند و آن‌هارا در دو جلوه بیان می‌کند‌، جلوه اول در اعتراض مشرکان و کافران به پیامبر اسلام‌، نبوت‌، وحی و معجزات ایشان و جلوه دوم در شبهه افکنی منافقان و دسیسه‌چینی آن‌هاکه بذر نفاق و کینه را بین مسلمانان پراکنده نمود و باعث شکل‌گیری فرقه‌های قدیم و جدید شد و شکل‌گیری خوارج و شیعه توسط ذوالخویصره و عبدالله بن سبا را ذکر می‌کند.
در خصوص شکل‌گیری معتزله توسط واصل ابن عطا مطالبی را بیان کرده و به بررسی و اثبات ارتباط افکار معتزله با عقاید یهود و نصارا می‌پردازد و چنین نتیجه‌گیری می‌کند که افکار اعتزالی درخصوص تعطیل و نفی صفات خداوند متعال از لبید الاعصم یهودی اخذ شده و افکار آن‌هادر خصوص خلق قرآن از بشرالمریسی که پدرش یهودی بوده اخذ شده و عقیده ایشان در خصوص قدرت انسان بر افعال و عقیده قدر را ازغیلان دمشقی که او نیز از یحیی دمشقی «یوحنا نصرانی» اخذ نمودند و عقیده منزله بین المنزلتین را از یحیی دمشقی و ابی قره که هر دو مسیحی بودند‌، اخذ نمودند.
در پایان اصول مهم اعتقادی معتزله و دیگر فرقه‌های کلامی عقلی را این گونه بیان می‌کند‌:
مقدم کردن عقل بر نص و حاکم نمودن عقل بر کلام الاهی و سنت نبوی.
اعتقاد به این که برای شناختن خدا و نام های او نیازی به وحی و حدیث نیست و عقل به طور مستقل می‌تواند خدا را بشناسد.
ارائه احکامی که در خصوص ذات خداوند متعال که شایسته او نیست و نفی صفاتی که توسط قرآن و احادیث برای ذات باریتعالی اثبات شده‌اند.
اثبات خالقی غیر از خدا با این سخن که خدا افعال انسان‌ها را خلق نمی‌کند و خودشان آن‌هارا می‌آفرینند.
نفی رویت خداوند توسط مومنان در روز قیامت که در قرآن آمده است.
نفی شفاعت حضرت رسول برای مرتکبان گناهان کبیره که وارد دوزخ شده‌اند‌، ‌در حالی که احادیث متواتر شفاعت ایشان برای مرتکبان گناهان کبیره را تایید می‌کنند .
بدعت‌گذاری در اصول و مبانی عقیدتی اسلامی و تقسیم به اصول خمسه.
و در انتهای این بحث چنین می‌گوید‌: فرقه معتزله به حق آیینه تمام‌نمای گرایش‌های عقلانی قدیم و جدید است و تمام فرقه‌هایی که بعدها ظاهر شدند وامدار این گروه بودند و در عقاید و منطق و روش‌ها تا حد بسیار زیادی از این فرقه تاثیر پذیرفته‌اند‌،همان‌گونه که عقل‌گرایی جدید نیز در بسیاری از افکار و عقاید خود از معتزله متاثر هستند.
در بخش بعدی کتاب به بررسی ارتباطات بین عقل‌گرایی قدیم و جدید پرداخته و گرایش‌های جدید را ادامه و امتداد عقل‌گرایی قدیم قلمداد می‌کند و تلاش پیشگامان عقل‌گرایی نوین برای احیای آثار اعتزالی و تمجید ازعقاید و روش‌های ایشان و تاسف خوردن برای تعطیلی مدرسه عقل‌گرایی در اسلام را نشانه‌هایی از این ارتباط و تلاش برای احیای افکار و عقاید اعتزالی می‌داند و جلوه‌های این ارتباط را این گونه بیان می کند‌:
اتحاد هر دو مدرسه در تکریم و بزرگداشت عقل و مقدم نمودن آن بر کتاب و سنت.
اتحاد هر دو مدرسه در دشمنی با اهل سنت و تحقیر سلفیه و تمسخر عقاید ایشان.
اتحاد هر دو مدرسه در تاثیر پذیری از اجانب‌،همان‌گونه که معتزله قدیم از یونانی‌ها و یهودی‌ها و مسیحیان تاثیر گرفتند‌، معتزله جدید از مستشرقان و غربی‌ها که وارثان یهودیت و مسیحیت هستند تاثیر گرفتند و شاگردی آن‌هارا می‌کنند.
اتحاد هر دو مدرسه در جایز دانستن تفکر و غوطه ور شدن در امور غیبی که جز خداوند متعال هیچ کس قدرت درک آن‌هارا ندارد.
سبک شمردن احکام الاهی و شرع مقدس و جرات یافتن برای فتوا دادن بدون علم و تصرف در حلال و حرام الاهی.
جرات یافتن برای انتشار شبهات و فتاوای نادر در بین مسلمانان و مخالفت با اجماع مسلمانان.
مدرسه جدید شعار تسامح و تساهل دینی سر می‌دهد و تمام ادیان و مذاهب را واحد می‌شمارد.
دعوت به تفسیر قرآن بنا بر مقتضیات زمان و تاویل عقلانی آن بدون رعایت ضوابط و اصولی که سلف پایبند آن بودند.
گرایش هر دو مدرسه برای تجدید و تغییر اصول عقیدتی و اصول تشریعی ثابت شده در طول حیات اسلام.
مدرسه جدید‌، نابودی فرقه‌های قدیمی و جدید را عامل عقب ماندگی و جمود جامعه اسلامی معرفی می‌کند.
در پایان و از صفحات ۶۰ الی ۶۷ نمونه هایی از تمجید و تعریف نویسندگان معاصر در مورد معتزله را بیان می‌کند و آن‌هارا دلیل دیگری برای تبیین ارتباط بین معتزله قدیم و جدید قلمداد می‌کند و شعارها و عقاید معتزله جدید را علاوه بر دیگر عقاید معتزله در حال حاضر به این ترتیب ذکر می کند: آزادی اندیشه و آزادی فرهنگی‌، تجددخواهی و پیشرفت‌، روشن فکری‌‌‌، انقلاب‌، آزادی خواهی‌، ناسیونالیسم‌، سوسیالیسم و عدالت و برادری‌، تسامح دینی و حقوق زن و غیره.
وجوه افتراق معتزله قدیم و جدید را چنین بر می‌شمارد‌:
پیشگامان عقل‌گرایی قدیم اهل علم و عمل بودند و در صدد اصلاح امور بودند در حالی که پیشگامان عقل‌گرایی در عصر‌ ما فاقد چنین خصوصیاتی هستند‌‌و در عمل به شریعت سست می‌باشند.
معایب و کاستی‌های عقل‌گرایی قدیم مشخص شد و بر همین اساس از بین رفتند و مضمحل شدند در حالی که عقل‌گرایی جدید در لباس جدید با فریب‌کاری در حال پیشرفت است و بر عقاید اسلامی حمله می‌کند و چنان پر سرعت پیش می رود که فرصت دفاع برای مدافعان صادق اسلام باقی نمی‌گذارد. البته عیوب این جریان در حال آشکار شدن است‌، اما تا نابودی آن فاصله زیادی داریم.
عقل‌گرایی جدید با پشتیبانی جاهلیت جدید پا به عرصه وجود نهاده و این به خاطر برتری علمی غرب می‌باشد که برای فرقه‌های قدیم میسر نبوده است.
عقل‌گرایی جدید از جهت شعارهای جدید و خوش آب و رنگ و نیز بهره‌مندی از امکانات و وسایل جدید و مدرن بر عقل‌گرایی قدیم برتری دارد‌، شعارهایی مانند‌: آزادی اندیشه و آزادی فرهنگی‌، تجددخواهی و پیشرفت‌، روشن فکری‌‌‌، انقلاب‌، آزادی خواهی‌، ناسیونالیسم‌، سوسیالیسم و عدالت و برادری‌، تسامح دینی و حقوق زن و غیره در حالی که عقل‌گرایی قدیم با نام‌هایی مانند‌: اعتزال‌، خوارج‌، روافض‌، قرامطه و غیره شناخته می‌شدند و هیچ کدام چنین شعارها و اسامی فریب دهنده‌ای را نداشتند.
پیشگامان عقل‌گرایی جدید در بین مسلمانان با عنوان اساتید تاریخ و ادب‌، ‌فرهنگ و هنر‌، علوم و معارف و تربیت شناخته می‌شوند که امکانات گوناگونی چون شبکه های تلویزیونی و رادیویی در اختیار دارند‌، در حالی که علمای اهل سنت این گونه نیستند و با کمترین امکانات موجود در برابر ایشان قرار گرفته‌اند‌، حال آن که در قدیم ریاست و رهبری و منابر و تریبون‌ها در اختیار علمای اهل سنت بود و آن‌هابا استفاده از آن امکانات با عقل‌گرایان مبارزه نمودند و آن‌هارا از بین بردند.
آخرین و مهم‌ترین تفاوت بین عقل‌گرایان قدیم و جدید در این است که فرقه‌های قدیم به شاخه‌های مختلف تقسیم می‌شدند و یکدیگر را لعن و تکفیر می‌نمودند که این مساله خود عامل مهمی در اضمحلال آن‌هابوده است‌، اما عقل‌گرایان جدید از آن اتفاقات تاریخی درس گرفتند و از اختلاف به دور هستند و مصالح و منافع یکدیگر را رعایت می‌کنند.
بعد از بیان این مطالب به بررسی نحوه شکل‌گیری اعتزال جدید و عقل‌گرایی نوین می‌پردازد و تاریخ مدرسه جدید عقل‌گرایان را بیان می‌کند‌، و تاریخ آغاز این مدرسه جدید را به آخر قرن ۱۲ هجری قمری برمی‌گرداند و علل و عوامل ذیل را در پیدایش این مدرسه موثر می‌داند‌:
انحرافات دولت عثمانی در بدعت گذاری و زیارت قبور و مشاهد.
پیدایش هوا و هوس‌های مختلف و دوری و پشت کردن امت اسلامی به دین.
ادعای بسته بودن باب اجتهاد.
در این اوضاع و احوال بود که دولت‌های غربی که به مدد استفاده ازعلوم و تجارب جامعه اسلامی اندلس پیشرفت‌های فراوانی نموده بودند به امپراطوری عثمانی حمله نمودند‌، این حمله نه تنها یک حمله نظامی بلکه حمله‌ای عقیدتی و فرهنگی نیز بود که در خلال این سال ها عقل‌گرایی جدید که همانا ادامه راه عقل‌گرایی غربی نیز هست‌، به وجود آمد. سپس در ادامه به توضیح تاثیر هر یک از عوامل در شکل‌گیری این مدرسه جدید می‌پردازد و نمونه‌هایی ازعقاید و افکار عقل‌گرایان که هر یک به نحوی با اصول و عقاید اسلامی در تضاد هستند را بیان می‌کند‌:
ابتدای کار از فاسد کردن زن مسلمان آغاز شد‌، که قاسم امین در این خصوص کتاب‌های «تحریر المراه» و «المراه الجدیده» را نگاشت که در آن‌هاسعی شده تا جلال و حجاب زن مسلمان نفی شود و او را به ورطه تبرج و فساد کشانده و شبیه زنان غربی نماید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...