(همان: ۷۱۵)
(هر کدام از آن دو فرشته بینی درشت و بلندی همچون شاخی دارند که برای شاخ زدن نیکوست و دهانی بسیار گشاد، همچون دهان شیری که دندانهای وحشتناکی دارد.)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

حرف”غ” و “ظ” در کلمۀ اول از حروف استعلا و تفخیم است و خود بر بزرگی و هیبت تاکید دارد، همچنانکه در همنشینی حروف”ه” و “ر” و حروف”ع” و “ق” نوعی شدت و هیبت وجود دارد، که بر معنای کلمات دلالت میکند. بهار در قصیده انتخابات با بکار بردن شیوۀ خاصی از افعال، آنها را به تصویری که در ذهن داشته نزدیکتر کرده است:

ماه مشروطه در این ملک طلوعیدن کرد
انتخابــات دگر بار شروعیــدن کرد

شیخ در منبر و محراب خشوعیدن کرد
حقد ودوز و کلک باز شیوعیدن کرد

(بهار،۱۳۵۸،ج۱ : ۲۲۲)
در این ابیات افعال “طلوعیدن”، “شروعیدن”، “شیوعیدن”، “خشوعیدن” بر بار معنایی طنز افزوده و در واقع، اضافه کردن بن تعدی ساز بر افعال متعدی با ایجاد نوعی ساختارشکنی(هنجارگریزی) صرفی، بطرز طنزآمیزی به هم ریختگی و هرج و مرج نشان میدهد و همین مطلب بر هرج و مرج موجود در محیط اجتماعی و سیاسی آن دوران نزدیکتر ساخته است.
همچنین هر دو شاعر در توصیفات خود کلماتی را بکار میبرند که در ضمن خود بر همان تصاویر دلالت میکنند، به عبارت دیگر، صامتها و مصوتهای واژگان، مخاطب را برای ترسیم دقیق توصیفات سوق میدهد. به طور مثال هر دو شاعر در توصیف جهنم و دو فرشتۀ موکل قبر، حروف شدت و تفخیم همچون “ش، ع، غ، ص، ض”و حروفی پر و سر و صدا که دلالت بر سرو صدای جهنم دارد، همچون “ز، س” استفاده میکنند، اما زمانی که بهشت و نعتمهایش را به تصویر میکشند، حروفی نرم و آرام همچون” آ ” بسیار بکار میبرند. بطور مثال در شعر زیر زهاوی خود را دررون قبر ترسیم میکند و چنین میگوید:
فألمَّـت بی الرَزیَّهُ حَتّـی ضَجِرت مِن ضَجیجِ قَبری القُبُورُ
(الزهاوی،۱۹۷۲،ج۱ : ۷۱۵)
(سپس سختیها و مصایب بر سرم آوار شد و از فریاد من تمامی مردگان فریاد زدند.)
کاربرد”ض” که حرف تفخیم است و “ج” که بر آشفتگی دلالت دارد، تصویری ترسناک، پر سرو صدا و پریشان از داخل قبرها ترسیم میکند، همانگونه که حرف”ق” بر هیبت و ترس موجود در قبرها اشاره دارد. بهار هم جهنم را چنین توصیف میکند:

وان کاسۀ شراب حمیمی که هر که خورد
از نـا مـشتــعل شـودش تـا زبــان او

آن گـرز آتشیــن که فـرود آیـد از هـوا
بر مغز شخص عاصی و بر استخوان او

(بهار،۱۳۵۸،ج۱ : ۱۶۵)
در این ابیات کاربرد “ش” در کلماتی چون: شراب، مشتعل، شودش، آتشین دلالت بر سهمناکی جهنم دارد همانگونه که حرف “ز، س، ص”بر صداهای فراوان آن مکان دلالت دارد. اما در توصیف بهشت میبینیم که از حروف لین و آرامی چون “آ”، “و”(که بصورت V تلفظ میشود) و مصوتهایی چون –ُ در آن بهره بردهاند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...