فایل شماره 6348 |
۸- سنجش درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان آذربایجان شرقی به روش شاخص توسعه انسانی یا شاخص ترکیبی توسعه (HDI)
زیاری و دیگران( ۱۳۸۹) که روش آنها توصیفی- تحلیلی با بهره گرفتن از مدل انسانی است در آن از ۳۱ شاخص تقلیل یافته به هفت عامل اقتصادی- اجتماعی، جمعیتی، تسهیلات مسکن، بهداشتی- درمانی، اشتغال و زیرساخت های طبیعی- اقتصادی، کشاورزی و عامل تلفیقی متشکل از۱۳۷۵ و ۱۳۸۵ استفاده شده است. ، هفت عامل در سه مقطع زمانی ۱۳۶۵پس از تجزیه تحلیل مدل نتایج بدست آمده بیانگر این است که میان شهرستان های استان به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه تفاوت اساسی وجود دارد و این شهرستان ها قابل رتبه بندی در سه گروه برخوردار، نیمه برخوردار و محروم هستند که با گذشت زمان بر میزان برخورداری آن ها افزوده شده است.[۷]
۹- بررسی سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان لرستان به تفکیک بخشهای مسکن و خدمات رفاهی-زیربنایی ، کشاورزی و صنعت
جمال محمدی، اصغر عبدلی و محمد فتحی بیرانوند (۱۳۹۰) در پژوهش عنوان شده با بهره گرفتن از ۶۱ شاخص مربوط به بخش های مسکن و خدمات رفاهی-زیربنایی ، کشاورزی و صنعت به دنبال سنجش سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان لرستان و تعیین سطوح برخورداری آنها می باشند. روش تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی بوده وداده های تحقیق به روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که نابرابری بین شهرستانهای استان طی دوره زمانی مورد بررسی در بخش مسکن و خدمات رفاهی-زیربنایی افزایش و در بخش کشاورزی وصنعت کاهش یافته است . همچنین بایستی بیشترین توجه را به شهرستانهای محروم دلفان، الیگودرز و پلدختر داشت. [۸]
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۱۰- مطالعه تطبیقی سطح توسعه یافتگی شهرستانهای استان لرستان به تفکیک بخشهای اقتصادی و اجتماعی
عبدالمجید آهنگری و مسعودسعادت مهر(۱۳۸۶) با بهره گرفتن از ۹۰ شاخص و بکار گیری روش تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی به تجزیه و تحلیل آمار جمع آوری شده پرداخته اند. نتایج آن حاکی از افزایش نابرابری در میانبخش های مختلف به جز بخش کشاورزی در طی دوره مورد بررسی می باشد. [۹]
۱۱- رتبه بندی کشورهای عضو سازمان اسلامی بر اساس عواملی که سرمایه گذاری مستقیم خارجی برآنان موثر است
The ranking of the OIC member countries based on factors influencing their inward foreign direct investments
رضا نجار زاده و وحید شقاقی شهری(۲۰۰۸) سعی کرده اند کشورهای عضو سازمان کشورهای اسلامی بر اساس عوامل موثر بر سرمایه گذاری مستقیم خارجی رتبه بندی نمایند ابتدا موضوعات مربوط به عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی معرفی کرده اند سپس بااستفاده از روش تاکسونومی عددی کشورهای عضو سازمان اسلامی طبقه بندی نموده اند.. بر اساس مطالعات تجربی مهمترین عواملی( منفرد و ترکیبی )که بر سرمایه گذاری مستقیم خارجی بر اهداف رتبه بندی موثر بوده اند انتخاب شده اند این عوامل عبارت هستند از شاخص باز تجاری ، شاخص حجم بازار و ثبات اقتصادی . بر اساس نتایج به دست آمده مالزی کشوری است که بیشترین شانس را برای جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی دارا می باشد زیرا نرخ بالای اقتصادی این کشور و تحقق سیاست های باز تجاری در سالهای اخیر این کشور را قادر ساخته که موقعیتی ممتاز را در مقابل سایر کشور عضو سازمان اسلامی بدست آورد .و کشور هایی که در پایین فهرست رتبه بندی قرار دارند نظیر لیبی و ازبکستان شاخص آزادی اقتصادی که توسط بنیاد میراث انجام شده نمایانگر این است که این کشور ها وقتی که از لحاظ شاخص آزادی اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته اند . درمیان کشورهای اسلامی در سالهای گذشته دارای بدترین موقعیت بوده اند . سیاست های نامناسب بخش های عمومی در کنترل بازارهای مالی ، بازار کالاها و خدمات ، بازار کار و بخش خارجی تاثیر منفی بر جریانهای سرمایه گذاری مستقیم خارجی داشته است.این نتایج همچنین نشان می دهد که میان ۴۶ کشور عضو کشورهای اسلامی ، کشور ایران در جایگاه ۴۴ قرار دارد.[۱۰]
۱۲- رتبه بندی کشور های در حال توسعه بر اساس شاخص اقتصاد باز
Ranking of developing countries based on the economi freedom index.
محسن مهرآرا و معصومه زیرک (۲۰۱۳ ) کشورهای در حال توسعه را بر اساس شاخص آزادی اقتصادی رتبه بندی کرده اند تلاش بر این است که این رتبه بندی را بر اساس روش تاکسونومی عددی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند برای این کار عوامل تعیین کننده سرمایه گذاری مستقیم خارجی در بین ۱۲۳ کشور در حال توسعه طی سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۰ مورد بررسی قرار گرفته اند و نتایج بدست آمده نشان می دهد که در مورد رتبه آزا دی اقتصادی یا اقتصاد باز جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در هر یک از کشورهای در حال توسعه متفاوت است در این تحقیق کشور های چین، اکوادور، لیبریا، آذربایجان ، آنگولا، ترکمنستان، کیپ ورد، قزاقستان، پاناما، ویتنام، بلغارستان، کنگو، مالدیو، بحرین، کامبوج، اردون، مالزی، مغولستان، سودان، ترینیداد، بلاروس ، لزوتو و روسیه ۲۳ کشور ممتاز هستند که در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی و سیاستهای ساختاری و مناسب اقتصادی موفق بوده اند.[۱۱]
جو و همکاران ( ۲۰۰۰) یک روش برای طبقه بندی مناطق مختلف کشور بلژیک به منظور حمایت از سیاست توسعه منطقهای ارائه داده اند. این رتبه بندی با بهره گرفتن از تکنیک های آماری چند متغیره تحلیل و تحلیل خوشه ای و با استفاده ۳۳ شاخص های اقتصادی، بهداشتی، آموزشی، اجتماعی و اجتماعی و غیره انجام شده است. ۲
تاتل و همکاران (۲۰۰۵) در پژوهشی باعنوان “طبقه بندی گونه ها با بهره گرفتن از روش تاکسونومی عددی” با ترکیب کاربرد این رو و روش تحلیل خوشه ای و استفاده از ۳۶ شاخص مورفولوژیکی و زیست محیطی به طبقه بندی مذکور پرداخته و درپایان به تشابه نتایج دو روش اشاره کرده اند.۳
نیلسن (۲۰۱۱) در مطالعه ای تحلیل می کند که چگونه UNDP ، بانک جهانی و IMF کشورهای جهان را بر اساس سطح توسعهشان رده بندی می کنند. این مقاله استدلال می کند که اگر یک سیستم ردهبندی مبتنی بر داده شکل گرفته باشد، مطلوبتر از آن سیستمی است که مبتنی بر قضاوت یا قوانین از پیش تعیین شده باشد. ۱
گیفینگر، فرتنر، کرامر و میجرز[۱۲](۲۰۰۷) در مقالهای با عنوان رتبه بندی شهری شهرهای متوسط اروپا به مسائل شهرهای متوسط و چشم اندازهای آنها برای توسعه پرداختند. تاکید این مقاله بر نقشی است که رتبه بندی شهری می تواند در تشخیص انجام بهترین استراتژی توسعه منطقه ای برای شهرهای متوسط داشته باشد.۲
فصل سوم: مبانی نظری
۳-۱٫ مقدمه
مقایسه مناطق جغرافیایی از نظر ارزش یک یا چند شاخص توسعه، به دو صورت ممکن است: اول مقایسه موردی، یعنی هر بار از نظر یکی از شاخص ها میزان توسعه هر منطقه را مشخص کنیم که این کار نه منطقی است و نه بصورت واقعی میزان توسعه را در یک منطقه نشان می دهد و دوم اینکه با یک مقایسه عمومی و انتخاب چندین شاخص که نمایانگرآثار توسعه در مناطق باشند، ابتدا کمیتی را برای هر منطقه مشخص کنیم و بعد بر طبق این کمیت به رتبه بندی مناطق بپردازیم. برای این کار به روشهای علمی نیاز داریم تا مجموع شاخص ها را با هم تلفیق کرده و موقعیت هر منطقه را نسبت به مناطق دیگر بدست بیاوریم. روشهای علمی متعددی در این زمینه وجود دارد که عبارتند از:روش تاکسونومی عددی، تحلیل پوششی داده ها، تاپیس، ساو، uمعکوس .که از بین این روش ها، روش آنالیز تاکسونومی عددی یکی از متداولترین روشهای رتبه بندی است و در سالهای اخیر مورد توجه و استفاده زیاد برنامه ریزان قرار گرفته است.
۳-۲٫ روش تحلیل عاملی یا فاکتور آنالیز
یکی از مسایل و مشکلاتی که در بررسی و ارزیابی سطوح توسعه مناطق وجود دارد، وجود هم خطی و وابستگی متقابل شاخص هایی است که ارزیابی میزان بررخورداری و یا محرومیت مناطق و شهرستانها از امکانات بر اساس آنها صورت میگیرد. وجود هم خطی بین شاخص ها ، کارایی برآوردها را تحت تاثیر قرار میدهد و به واسطه اطلاعات اضافی مربوط به ارتباط شاخص ها، نتایج تا حدودی گمراه کننده خواهند بود. به این مفهوم که اگر شاخص ها کاملا مستقل از هم نباشند، میتوان با داشتن اندازه یک شاخص، شاخص دیگری را پیش بینی و محاسبه نمود. مثلا در بخش آموزش و پرورش، همبستگی میان فضای آموزشی، کادر آموزشی و کیفیت آموزش به نحوی است که با داشتن یکی از این شاخص ها میتوان استنباط نمود که بقیهی موارد در چه سطحی هستند. لذا منطق حکم می کند، وقتی دو یا چند شاخص همگی یک واقعیت را بیان می کنند و وارد کردن کلیه شاخص ها مشکل ایجاد می کند، نماینده شاخص ها را وارد کنیم. به بیان دیگر شاخصی بسازیم که بتواند تا حد قابل قبولی نماینده شاخص های دیگر باشد و به این ترتیب تجزیه و تحلیلها را نیز با اطلاعات خلاصهتری انجام دهیم. روشی که برای این منظور به کار گرفته می شود، “تحلیل عاملی” خوانده می شود.
۳-۳٫ روش Topsis
این روش در سال ۱۹۸۱ توسط هوانگ و یون ارائه گردید. در این روش m گزینه به وسیله n شاخص مورد ارزیابی قرار می گیرند و هر مسئله را می توان به عنوان یک سیستم هندسی شامل mنقطه در یک فضای n بعدی در نظر گرفت . این تکنیک بر این مفهوم بنا شده است، که گزینه انتخابی باید کمترین فاصله را با راه حل ایده آل مثبت (بهترین حالت ممکن ، Ai + ) و بیشترین فاصله را با راه حل ایده آل منفی(بدترین حالت ممکن ، Ai – ) داشته باشد فرض بر این است که مطلوبیت هر شاخص بطور یکنواخت افزایشی و یا کاهشی است.
۳-۴٫ روش SAW
در این روش پس از تعیین ضریب اهمیت شاخص ها بر اساس نظرات تصمیم گیرنده یا استفاده از روش های تعیین وزن مثل آنتروپی شانون و بردار ویژه کمترین مجذورات با بهره گرفتن از میانگین موزون ضرایب اهمیت هر یک از گزینه ها را بدست می آوریم و بیشترین تعداد آنها را به عنوان گزینه بهینه در نظر می گیریم
یعنی چنانچه بردار W (وزن اهمیت یک شاخص) مفروض باشد و مناسبترین گزینه (A*) باشد در این صورت (A*) به صورت زیر بدست می آید .
۳-۵٫ روش تاکسونومی عددی
تاکسونومی، نامی است کلی و به تمام روشهایی اطلاق می شود که موارد مشابه را از موارد غیر مشابه جدا ساخته به صورت شهرستانهای جدا گانهای عرضه می کنند.یکی از مهمترین این روشها، تجزیه و تحلیل تاکسونومی عددی است. این روش قادر است دو عمل را در کنار یکدیگر انجام دهد. یکی آن که یک مجموعه را بر اساس شاخص های داده شده، به زیر مجموعههای همگن تقسیم کند و دیگر آنکه اعضاء مجموعه را رتبه بندی نماید.
اگر بخواهیم گزینه های مختلف را بر اساس یک شاخص عددی معین رتبه بندی کنیم، کافی است گزینه هارا بر اساس سیر صعودی یا نزولی شاخص مورد نظر طبقه بندی کنیم. حال اگر برای این رتبه بندی چندین شاخص وجود داشته باشد، حل مسأله به آسانی گذشته نیست. برای این منظور روشهای زیادی مورد استفاده قرار میگیرند که یکی از آنها آنالیز تاکسونومی است.
آنالیز تاکسونومی برای طبقه بندیهای مختلف در علوم به کار برده شده است و در واقع یک روش طبقه بندی میباشد که نوع خاص آن تاکسونومی عددی است و یکی از بهترین روشهای درجهبندی مناطق از لحاظ درجه توسعه یافتگی میباشد. این روش در برنامه ریزیهای منطقهای و ملی و بررسی دوگانگیهای اقتصادی، فرهنگی و توسعه کاربرد فراوان دارد. این روش اولین بار توسط آدانسون[۱۳] در سال ١٧۶٣ پیشنهاد شد. استفاده ما از این روش از توسعه های اخیر آن است که توسط دستهای از ریاضی دانان لهستانی در اوائل دهه ١٩۵٠ بسط داده شد و در سال ١٩۶٨ به عنوان وسیلهای برای طبقه بندی و درجه توسعه یافتگی بین ملل مختلف توسط پروفسور زیگمونت هلوینگ [۱۴] از مدرسه عالی اقتصاد روکلاو در یونسکو مطرح شد. این روش یک روش عالی درجهبندی، طبقه بندی و مقایسه کشورها یا مناطق مختلف با توجه به درجه توسعه ومدرن بودن آنها میباشد.
۳-۵-۱٫ مراحل اجرای روش تاکسونومی عددی
مجموعه x را در نظر میگیریم که شامل n عضو بوده و بیانگر مناطق مختلف ١و ٢و ٣و….. n میباشد. اینها دارای یک گروه از متغیرهای ١و ٢و ٣و…..m عبارت از m شاخص (خصوصیت) میباشند که به شکل ماتریس زیر نشان داده میشوند.
(۱-۳)
بدین ترتیب هر منطقه توسط یک بردار در یک فضای دو بعدی نشان داده می شود که xij نشان دهنده خصوصیت j ام منطقه i ام می باشد به دست آوردن ماتریس شهرستانها به صورت زیر:
( ۲-۳) .
با توجه به این که تمام خصوصیات دارای مقیاسهای متفاوتی میباشند، باید کاری کردکه دخالت مقیاسهای متفاوت را از داخل مدل از بین برد، بدین ترتیب میانگین ستونها را بدست میآوریم و در قدم بعدی انحراف معیار برای هر ستون از ماتریس xij را پیدا میکنیم.
(۳-۳)
قدم سوم این است که عضوهای استاندارد شده ماتریس در قالب ماتریس جدیدی به نام z را تشکیل دهیم .
(۴-۳)
حال ماتریس z خالی از هر گونه مقیاس میباشد. میانگین هر ستون برابر صفر است. و انحراف استاندارد هر ستون برابر با یک خواهد بود.
داشتن میانگین صفر و انحراف استاندارد یک برای هر ستون کمک به کنترل صحت ماتریس z می کند. با داشتن ماتریس استاندارد z، قدم بعدی بدست آوردن اختلاف یا فاصله دو نقطه از نقاط دیگر برای هر کدام ازm متغیر یا خصوصیات میباشد.
فاصله مرکب بین شهرستانها از طریق رابطه زیر محاسبه می شود:
(۵-۳)
اگر b و a دو شهرستان باشند فاصله بین این دو شهرستان خواهد بود.
این ماتریس اولاً قرینه بوده و ثانیا قطر اصلی آن معادل صفرمیباشد. عضوهای ماتریس جدید فاصله ترکیبی هرمنطقه را از مناطق دیگر نشان میدهد. به عبارتی در هر ردیف یا سطر کوچکترین فاصله از آن منطقه تا مناطق دیگر را میتوان پیدا کرد که شاخصی است برای نشان دادن شباهت آن منطقه با مناطق دیگر.
در این مرحله شهرستانهای همگن تعیین میشوند. برخی از شهرستانها نسبت به بقیه فاصله کمتری دارند و با به دست آوردن فاصله بالا و فاصله پایین شهرستانهای که بین این دو حد قرار دارند، همگن خواهد بود.
(۶-۳)
= میانگین و فاصله پایین یا حد پایین برابر است با:
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1401-04-05] [ 11:02:00 ب.ظ ]
|