روش ها

فرآیندها

محدوده کسب و کار و شبکه

منبع : سپهری، (۱۳۸۴)

۲-۱۵- همسویی استراتژی های سازمان در برنامه های مهندسی مجدد

محققان نظرات متفاوتی را در خصوص توسعه استراتژی در برنامه های مهندسی مجدد عنوان کرده اند. ((تنگ)) در این خصوص عقیده دارد که بسیاری از سازمان ها برنامه های مهندسی مجدد خود را به گونه ای سیستماتیک تنظیم می کنند تا ارتباط تنگاتنگی بین مهندسی مجدد و استراتژی ها وجود داشته باشد و به واقع این دو مقوله را بسیار به هم پیوسته می داند. از طرف دیگر ((اشمیت)) معتقد است که بین استراتژی ها و فرآیندهای سازمان ارتباط دوطرفه ای موجود است. وی اعتقاد دارد که نظریه سنتی ((فرآیندها، استراتژی ها را دنبال می کند)) از ریشه دچار اشکال است زیرا استراتژی ها به وسیله فرآیندها قابلیت اجرا پیدا می کنند و توسط شایستگی های کلیدی، مزیت رقابتی در سازمان حاصل می شود. بنابراین ((این استراتژی ها هستند که فرآیندها را دنبال می کنند)) و توسط فرآیندهای کلیدی سازمان، قابلیت های استراتژیک سازمان جهت تأمین ارزش برای مشتری ظهور می کند(اخوان، ۱۳۸۳).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ادواردز[۱۰۲]، پپاردو[۱۰۳] بر این عقیده اند که شکاف بین فرموله کردن استراتژی و اجرای آن توسط مهندسی مجدد پر می شود و مهندسی مجدد پلی بین فرموله کردن و اجرای استراتژی است. به این صورت که معماری سازمان را به گونه ای تعریف می کند که سازمان به صورت شفاف تری روی نیازهای مشتریان و شایستگی های کلیدی تمرکز کند. این محققان ترکیب و همسویی فرآیندهای سازمان را عاملی جهت حمایت از استراتژی های کسب و کار می دانند. گیبونز و باتاچریا از دیگر محققانی هستند که در این خصوص اظهار نظر کرده اند. طبق نظر ایشان استراتژی های یک سازمان برپایه شایستگی های کلیدی آن سازمان و شایستگی های کلیدی نیز برپایه فرآیندهای سازمان استوارند. این دو بر این باورند که فرآیندها، هسته اصلی سازمان هستند(اخوان، ۱۳۸۳).

۲-۱۵-۱- مدل همراستایی در مباحث مربوط به مهندسی مجدد

تأکید صاحبنظران به توجه متعادل و همزمان به عوامل و منابع سازمانی و ساختاری، اعم از فنی و غیرفنی سازمان ها در مباحث مربوط به مهندسی مجدد بطور فزاینده ای ادامه پیدا کرده است. از جمله این مطالعات که مورد استفاده زیاد هم در حوزه های نظری و نیز در محیط های عملی و اجرایی قرار می گیرد مدل همراستایی در چارچوب مدل معروف به MIT 90 به شرح زیر است(سپهری، ۱۳۸۴) :
ساختار
فناوری فرایند مدیریت استراتژی
نقش ها و مهارت های فردی
شکل ۲- ۱- مدل همراستایی
منبع : سپهری، (۱۳۸۴)
در این مدل به لزوم همراستایی بین ساختار، استراتژی، فناوری، فرآیندها و نیروی انسانی تأکید شده است. عنصر کلیدی در مدل فوق جایگاه مرکزی فرآیندهای مدیریتی است که سایر عناصر مثل ساختار، استراتژی و تکنولوژی و نیروی انسانی، در تعامل با یکدیگر و در یک فرایند پویا موجب تحولات اساسی در طراحی سازمان و کسب و کار می شود. در مدل فوق پنج سطح تحول در کسب و کار، شامل دو سطح اول بصورت تکاملی و سه سطح بالاتر بصورت انقلابی بشرح شکل ۲- ۲ متمایز شده اند(سپهری، ۱۳۸۴).
طراحی مجدد دامنه کسب و کار(سطح پنجم) بالا
سطح انقلابی
طراحی مجدد شبکه های کسب و کار(سطح چهارم)
مهندسی مجدد فرآیندها(سطح سوم)
—————————————————- درجه تحولات سازمانی
سطح تکاملی تلفیق فرآیندهای داخلی(سطح دوم)
بهره برداری محلی(سطح یکم) پایین
بالا دامنه منافع بالقوه پایین
شکل ۲- ۲- سطوح تحول در کسب و کار
منبع : سپهری، (۱۳۸۴)
چنانچه در شکل ۲- ۲ ملاحظه می شود سطوح یکم و دوم، تحولاتشان ماهیت تکاملی دارد، بدین معنا که با بکارگیری فناوری تغییرات اساسی و پایه ای در فرایند های سازمانی حاصل نمی شود. بلکه با حفظ ساختارهای موجود، فرآیندها در درون سازمان بهبود یافته و با یکدیگر تلفیق و هماهنگ می شوند. در مقابل سطوح سوم تا پنجم، طبیعتی انقلابی دارند و بکارگیری فناوری اطلاعات مستلزم تغییرات اساسی در فرایند های کسب و کار و شبکه ها و محیط های کسب و کار در صنعت است(سپهری، ۱۳۸۴).

۲-۱۶- نقش فناوری اطلاعات در BPR

فناوری اطلاعات نقشی بنیادین در ایجاد تحول سازمانی دارد و بنابراین یکی از ارکان اساسی در مهندسی مجدد کسب و کار است. در چندین دهه گذشته از فناوری اطلاعات جهت ارتقاء کارآیی و کیفیت فعالیت های سازمان ها از طریق مکانیزه کردن فرآیندهای موجود استفاده شده است. ولی وقتی از مهندسی مجدد فرایند کسب و کار بحث می شود، فرایند سنتی نگاه به مشکلات تغییر و سپس انتخاب فناوری برای حل آن باید در دستور کار قرار گیرد. فناوری اطلاعات از طریق اتو ماسیون، امکان انجام کار در محیط های مختلف، انعطاف در تولید، تحویل سریع خدمات کالا به مشتری، ارائه مدلی نو از کسب و کار، انجام پردازش های همزمان در بین گروهای درگیر کسب وکار (تولید کننده، مشتری، تأمین کننده) را عملی می سازد. فناوری اطلاعات علاوه بر مکانیزه کردن امور می تواند به طراحی فرآیندهای جدید و ایجاد فرصت هایی جهت به وجود آوردن برتری رقابتی نسبت به رقبا بی انجامد(صرافی زاده، ۱۳۸۸ : ۱۱۷- ۱۱۸).
فناوری به تنهایی و به صورت انتزاعی نمی تواند موجب تغییر و تحول باشد. اما با وجود این، فناوری می تواند تأثیر بسیار قوی و گسترده ای از خود به جا بگذارد. فناوری اطلاعات به ایجاد تغییرات در سازمان ها که آن هم عمدتاً تغییراتی در ماهیت کار، ادغام وظایف سازمانی و تبدیل نیروهای رقابتی است کمک می کند. فناوری اطلاعات می تواند در ایجاد تغییرات به مهندسی مجدد تلقی کرد. بنابراین مهندسی مجدد فرآیندها اغلب به وسیله کمک گرفتن از فناوری اطلاعات صورت می گیرد(شاهی بیک و هاشمی، ۱۳۸۵).
در اغلب حالات، فناوری اطلاعات مهمترین عامل توانایی بخش مهندسی مجدد است. آنچه که امروز دانستن آن درباره نقش فناوری اطلاعات اهمیت دارد این است که فناوری اطلاعات تنها چگونگی انجام کارها را دگرگون نمی کند بلکه تعریف اقتصاد، تجارت و رقابت را هم تغییر داده است. همواره پروژه مهندسی مجدد به نیازهای اطلاعاتی جدید نیازمند است و شاید لازم باشد که به منظور رفع این نیازمندی ها فناوری جدید به کار گرفته شود. امروزه اجرای فرایند مهندسی مجدد منابع انسانی با بهره گرفتن از فناوری اطلاعات در بخش های مختلفی همچون حقوق و دستمزد، گزینش و استخدام، آموزش، ارزیابی عملکرد، پاداش دهی و پیاده سازی فرهنگ سازمانی نقش عمده ای را در راستای دستیابی اهداف ایفا می کند(شاهی بیک و هاشمی، ۱۳۸۵).
از آنجا که واژه فناوری اطلاعات بسیار گسترده است و جنبه های بسیاری را شامل می شود، می توان به کاربرد آن در فعالیت های منابع انسانی از جنبه های مختلف اشاره کرد : تجهیزات و سیستم ها، نرم افزارهای کاربردی، اینترانت، واقعیت مجازی، آموزش از راه دور(شاهی بیک و هاشمی، ۱۳۸۵). فناوری اطلاعات اگر به درستی و با بسترسازی مناسب اجرا شود می تواند اقدامات جالب توجهی را برای فرآیندهای سازمان انجام دهد. در غیر این صورت ممکن است با ایجاد هرج و مرج و محدودیت ، به پدیده ترسناک و غیر قابل قبول تبدیل شود. بیشترین اهمیت در این راستا به BPR داده شده است؛ چرا که می تواند فرآیندها را به روش های جدید اجرا کند. در BPR استفاده از IT یک اصل نیست، بلکه یک ابزار بسیار مهم است که برای تخریب مرزهای فیزیکی، افزایش سرعت اجرای فرآیندها، بالا بردن دقت و کیفیت، آسان کردن کارها و در نهایت کسب رضایت مشتریان مورد استفاده است(سوری، ۱۳۸۷ : ۵۶).
محققان زیادی نقش قطعی IT در برنامه های BPR را شناسایی کرده اند. فناوری اطلاعات یک عامل فعال برای تغییرات است. در واقع اگر IT به درستی و با بسترسازی مناسب اجرا شود می تواند اقدامات جالب توجهی را برای فرایند های سازمان انجام دهد(ماوول،ترانفیلد[۱۰۴]،۲۰۰۳).زمینه های اصلی که فناوری اطلاعات می تواند از مهندسی مجدد کسب و کار پشتیبانی کند عبارتند از(صرافی زاده، ۱۳۸۸ : ۱۱۸) :
کاهش زمان فرایند و پاسخ گویی به بازار
توانمندسازی کارکنان و کارگروهی
نگرش مشتری- محور و مدیریت روابط مشتری
باز سازی و نوسازی ساختاری مبتنی بر کارگروهی
مشارکت تجاری
کسب و کار الکترونیک
نقش فناوری اطلاعات می تواند با توسعه شبکه های اینترنتی و اینترانت و نوآوری های نوین فناوری در مهندسی مجدد فرآیندها بسیار گسترده باشد. از فناوری اطلاعات می توان در کلیه سازمان ها در بهبود ریشه ای فرآیندهای کسب و کار استفاده کرد. برخی از تغییرات حاصل از فناوری اطلاعات در فرآیندهای کسب و کار در جدول ۲- ۵ نشان داده شده است(صرافی زاده، ۱۳۸۸ : ۱۱۸).
جدول ۲- ۵ – برخی از تغییرات حاصل از فناوری اطلاعات در فرآیندهای کسب و کار

نقش قبلی

فناوری میانجی

نقش جدید

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...