۱-رابطه طفل با صاحب اسپرم.
۲- رابطه طفل با صاحب تخمک .
۳-رابطه طفل با شوهر زن ملقوحه.
قبل از هر اظهاردر این زمینه به استفتائاتی که به عمل آمده است توجه کنیم
سئوال رابطه طفل ناشی از تلقیح مصنوعی با صاحبان نطفه وتخمک چیست ؟
۱-آیت الله بهجت : حکم فرزند آنان را دارد (نقل از صمدی اهری:۱۳۱)
۲-آیت الله حاج شیخ جواد وتبریزی :هر چند تلقیح حرام باشد پدر فرزند،ومرد صاحب نطفه مادرش زنی است که اورا می زاید وبچه از طریق آنان باسایرین نسب پیدامی کند وزنی صاحب تخمک بوده وبچه از او متولد نشد هیچ نسبتی با بچه ندارد وبچه دستگاه بچه صاحب نطفه است(همان) .
۳-آیت الله سید صمد حکیم : اگر زن وشوهر شرعی به وجود آیند جایز است وکودکان به پدر ملحق می شوند واما اگراز مرد وزن اجنبی به وجود آید بنا بر احتیاط وجوبی احکام زنابر آن مترتب می شود (همان).
۴-آیت الله خامنه ای : فرزند ملحق به مرد وزن صاحب آب است ونسبت به صاحب رحم احتیاط باید رعایت شود(استفتائات پزشکی:۱۳۷۵) .
۵-آیت الله دوزد ودوزانی: اینگونه کودکان به صاحب نطفه تابع است وفرزند او محسوب می شود ولی صاحب تخمک مادر آنها نخواهد شد وقرآن کریم مادران را منحصر به کسانی می کند آنها را زائیده اند(نقل از صمدی اهری:۱۳۲و۱۳۳).
۶- آیت الله صادق روحانی : کودکان فرزندان صاحب نطفه نسبی مرد می باشند ولی به زن ملحق نمی شوند یعنی بچه ای بی مادر(المسائل المستحدثه:۹).
۷- آیت الله سیستانی :اگر زن وشوهر باشند مشکلی نیست ولی اگر زن وشوهرنباشند پدر صاحب اسپرم است . نه شوهر زن واما مادر اگر صاحب تخمک غیر صاحب رحم باشند از نظر محرمیت صاحب تخمک محرم است وصاحب رحم اگر شیر دهد به مقداری که موجب محرمیت شود محرم است واگر شیر ندهد باید احتیاط کند واز نظر ارث نسبت به هردو باید احتیاط شود (توضیح المسائل مراجع:۱۳۷۸).
۸- لطف الله صافی : از حیث نسب به صاحبان نطفه ملحق می باشد ولی از ارث اگر صاحبان دونطفه با هم با هم اجنبی باشد محل اشکال است(استفتائات ونظریات،۱۳۷۱،ش۲و۳ :۲۲۱ ) .
۹- آیت الله شاهرودی : فرزند صاحب نطفه می باشد(نقل از صمدی اهری:۱۳۲و۱۳۳)
۱۰- آیت الله سید محمد علوی : اگر صاحبان نطفه وتخمک زن وشوهر هستند پدر ومادر حقیقی می باشند وتمام احکام بر آنها می باشند اگر اجنبی باشند بچه به آنان محرم است ومثل مسائل ارث باید تصالح گردد(آثار تلقیح مصنوعی :۱۷۲) .
۱۱- آیت الله فاضل لنکرانی : فرزند شرعی صاحب نطفه وتخمک می باشند ولوآنها زن وشوهر نباشند(جامع المسائل:۶۱۰) .
۱۲-سید ابولقاسم کوکبی : کودکانی که در دستگاه مصنوعی به وجود می آیند اولاد شرعی صاحب تخمک ونطفه محسوب می شوند(صمدی اهری:۱۳۳) .
۱۳-سید محمد مفتی الشیعه : کودکی که در غیر رحم از تلقیح اسپرم وتخمک زن وشوهر شرعی بوجود بیایند آن کودکان حلال زاده است پدرش صاحب اسپرم ومادر ش صاحب تخمک حکم ولد مشروع برا وجاری می شود اما اگر صاحب نطفه وصاحب تخمک زن وشوهر نباشند آن کودک فرزند طبیعی آنها نیست وحکم فرزند نا مشروع بر آنها جاری می شود پس آنها بر کودک وکودک بر آن دو نفر محرم می باشد ولی از یک دیگر ارث نمی برند(همان) .
۱۴- آیت الله مکارم شیرازی : هر گاه صاحبان نطفه وتخمک زن وشوهر باشند فرزند به وجود آمده تمام احکام فرزندان طبیعی را داردواگر صاحبان نطفه وتخمک اجنبی باشند ، فرزند به وجود آمده به آنها محرم است ولی از آنها ارث نمی برد وآنها نیز از اوارث نمی برند(استفتائات جدید: ۴۶۸) .
۱۵- آیت الله منتظری : فرزند صاحب نطفه وتخمک محسوب هستند ، هر چند در رحم مصنوعی یا رحم اجنبی رشد یافته باشند (احکام پزشکی:۱۳۸۱)
۱۶-موسوی اردبیلی : رابطه فرزند با پدر (استفتائات:۴۷۵).
۱۷- آیت الله نوری همدانی : در صورتی که زن وشوهر باشند بچه به وجود آمده فرزند صاحبان نطفه وتخمک می باشند وتمام احکام پدرومادر ی فرزندی بر آنان مترتب است . ودر صورتی که ازغیر زن وشوهر باشند به منزله پدر ومادر، فرزند به وجود آمده می باشند مگردر مسأله توارث که یکدیگر از هم ارث نمی برند(یک مسئله فقهی:۱۳۷۷) .
۱-رابطه طفل نسبت به صاحب نطفه (منی ) اسپرم
در مورد تزریق اسپرم مرد بیگانه به رحم زن دو فرض را باید از یک دیگر جدا کنیم
فرض اول زنی که می خواهد مورد تلقیح با اسپرم اجنبی واقع شود شوهر (قانونی ) داشته باشد عادتأ امکان باروری او (شوهر )برای زن معقول باشد ، در این صورت مطابق ماده ۱۱۸۵ق.م در صورتی که از تاریخ نزدیکی شوهر تا زمان ولادت طفل کمتر از شش ماه وبیش تر از ده ماه نگذاشته باشد .طفل ملحق به شوهر مشروع اوست . بنابراین به صرف تلقیح نطفه اجنبی نمی توان طفل را به صاحب نطفه تزریق شده ملحق نمود ویا اصلأ نفی نسب کرده بلکه مضمون قاعده فراش( مدلول ماده ۱۱۵۸ق.م)چنین اقتضامی نماید که طفل را باید به شوهر قانونی وشرعی زن منتسب نمائیم .( علوی قزوینی ، ۲۰۰:۱۳۷۴.)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

برخی فقها امامیه فتوا داده اند : اشکالی نیست در این که اگر نطفه اجنبی به زن تلقیح شود وشوهر قانونی زن با اومقاربت نماید واحتمال تکون طفل از نطفه شوهر موجود با شد طفل متولد شده ملحق به شوهر است .( صادق روحانی،۹:۱۳۷۷) .
فرض دوم این است که زن دارای شوهر نباشد یا عادتأ امکان باروری از شوهر خود نداشته باشد ویا یقین کند که حمل از شوهرش نیست .
برخی از حقوق دانان آنان میان علم وجهل طرفین نسبت به انجام عمل تفاوت قائل شده اند(امامی ،۴۳۳:۱۳۷۴) امام خمینی در تحریر الوسیله در این خصوص می نویسد «اگرتلقیح با منی غیر شوهر انجام گیرد وزن دارای شوهر باشد ومسلم باشد که بچه ناشی از تلقیح است اشکالی نیست که بچه به شوهر ملحق نمی شود واگر تلقیح از روی شبهه صورت گرفته باشد همانند وطی به شبهه بچه ملحق به زن وصاحب منی می شود پس اگر مردی منی خود را به زنی به خیال اینکه همسر خودش هست تلقیح کند وبعد خلاف معلوم شود ، بجه حاصل از آن این تلقیح ملحق به صاحب منی وزن است ، ولی اگر تلقیح با علم وعمد زن اجنبی صورت گرفت الحاق بچه به صاحب منی وزن مشکل است (چون عمل غیر مشروع وحکم زنا بوده است ) هر چند ملحق شدن بچه صحیحتر به نظر می رسد ، ولی ناچار باید در آن احتیاط کرد ودر مورد آن احتیاط کرد ودر مورد حکم ارث در خصوص تلقیح از روی شبهه همانند وطی به شبهه است ودر مورد تلقیح عمدی حرام باید احتیاط کرد (تحریر الوسیله ج۲ :۶۲۱) .
جهل به عمل
دکتر امامی در مورد جهل طرفین به عمل لقاح چنین اظهار نظر نموده است «در صورتی که مرد وزنی که لقاح مصنوعی بین آنان به عمل آید جاهل به حقیقت امر بوده اند در این صورت طفل ملحق به پدر ومادر طبیعی خود می باشد یا زیرا طفل مزبور در ردیف ولد شبهه است وهمانگونه که ولد شبهه ملحق به کسی است که جاهل به حرمت رابطه بوده است در مورد مزبور به طریق اولی ملحق به او خواهد بود ؛ زیرا دخول با مرد اجنبی واقع نشده است در صورتی که یکی از زن ومرد جاهل ، به حقیقت امر باشد طفل نسبت به اودر حکم واز شبهه است . ( حقوق مدنی ، ج۵ :۱۸۵).
واما در مورد عمل تلقیح چنین آورده است :«از نظر تحلیل می توان بر آن بود که آنچه از اصول حقوقی ومخصوصأ مواد قانونی مدنی ایران استنباط می شود آن است که هر فرزند طبیعی قانونی است مگر آنکه قانون تصریح به خلاف نموده باشد ومردی را که قانون به رسمیت نشناخته است ولدالزنا است که ملحق به کسی است که مرتکب زنا شده نمی گردد ودر بقیه موارد طفل ملحق به پدر ومادر است فرق هم بین پدر ومادر از جهت اینکه به وسیله طبیعی منی در رحم زن قرار گرفته یا به وسیله مصنوعی نمی توان گذارد .ودر ادامه می گوید :«به نظر می رسد که پیروی از نظر اول با اصول اخلاق وحفظ خانواده که سلولهای متشکله اجتماع است چنانکه در جلد سوم از آن پیروی شده ، اولی باشد ولی از نظر قضایی محض نمی توان از نظر اخیر دست برداشت » ( همان:۱۶۸) .
بنابراین اگر صاحب منی مردی باشد که شوهر زن نیست وبه طور اشتباه در مهبل این زن تزریق شده باشد ، صاحب منی پدر است وسایر عناوین نسبی هم بر این طفل بار می شود ودلیلی بر تحصیص وجود ندارد چرا که این مورد از قبیل وطی به شبهه است.
۲-علم وعمد نسبت به عمل :
چنانکه از بیان برخی از علما همچون حضرت امام خمینی بر می آید اگر تلقیح با علم وعمل نسبت به اجنبی صورت بگیرد ، الحاق بچه به صاحب منی و زن مشکل است ( چون عمل غیر مشروع ودر حکم زنا بوده ) زیرا باید در این مورد احتیاط کرد .
اما در همین زمینه برخی از صاحب نظران چنین گفته اند : اگر تلقیح عمومی باشد ، چنانکه دانستید حرام است ، ولکن با این وجود تردیدی نیست که حرمت در صدق عناوین نسبی تأثیر ندارد ، زیرا صدق این عناوین بر اساس وجود ارتباط تکوینی میان صاحب منی وکودک استوار ست بدین ترتیب که نطفه ی این کودک از آب او تشکیل شده باشد ، بر این اساس عناوین بر کودک صدق می کند واحکام نسبی شامل حال او می شود زیرا دلیلی بر تخصیص عمومات احکام وجود ندارد وتنها دلیلی که می پنداشته اند آن است که کودک در مورد فرض ، حکم کودکی را دارد که نطفه اش از زنا تشکیل شده باشد بنا بر این حکم فرزند زنا بر او جاری می شود ودر نتیجه عمومات تخصیص می خورد .
-اما این استدلال مردود است زیرا قیاس کودک مورد فرض با فرزند زنا باطل است وزنا در این جا صدق نمی کند که از دلیل های احکام دست برداریم . در نتیجه دلیل‌های احکام اقتضا دارد که تمام احکام فرزند بر این کودک جاری می شود (مؤمن قمی ،۷۱:۱۴۱۵).
ودر پاسخ به این دسته گفته شده :
« اگر نگوئیم که ولد زنا مشروع است از باب القاء خصوصیت نسبت به زنا ،نسبت به مورد ، به خاطر مناق فقه ویا حرمت « افراغ ماء الرجل فی رحم الاجنبی » به خصوص ومقتضای احتیاط ، رعایت حکم و ولد الزنا در مورد آن باشد » (صانعی ، ۶۴:۱۳۷۷) .
کسانی که قائل به رابطه نسبی بین طفل وصاحب اسپرم هستند در صورت علم وعمد نیست به مسأله تلقیح به صحیحه ابن مسلم در این زمینه استناد کرده اند .
-راوی می گوید از ابا جعفر وابا عبد الله (ع) شنیدم که می گفتند : حسین بن علی (ع) در مجلس حضرت علی (ع) بود که عده ای واردشدند ومسأله ای را می خواستند از حضرت علی سئوال کنند ( به علت عدم حضور حضرت علی در مجلس ) نزد امام حسن (ع) مطرح کردند : که مردی بازن خود نزدیکی کرده وزن در همان حالت با دختر باکره ای مساحقه نمود ودر نتیجه این عمل ، نطفه از رحم زن وارد رحم دختر گردیده ودختر حامله شده است چه با ید کرد ؟ حضرت امام حسین (ع)فرمود : که مهر دختر باکره را از زن بگیرند ؛زیرا طفل حاصل از مساحقه از رحم دختر خارج نمی شود ، مگر با از بین رفتن بکارت وی . سپس زن را چون محصنه بود رجم کنید وپس از آنکه طفل متولد گردید به صاحب نطفه ردشود ودختر مزبور راتازیانه بزنید .( وسایل الشیعه ،ج۱۸ :۶۲۶) .
به اسناد این روایت ایرادی وارد است وآن اینکه :این حدیث مورد شبهه را شامل می شود که گفتیم در مورد شبهه اختلافینسبت به انتساب طفل به صاحب نطفه وجود ندارد . در حالیکه بحث ، ما در مورد علم وعمل نسبت به مسأله است ولی دراین روایت صاحب نطفه عالم وعامر نسبت به عمل (مساحقه )نبوده ، تا بخواهیم از او سلب نسب کنیم بنابر این نسب از طرف وی ثابت است (جعفر زاده:۴۷).
نتیجه بحث :
هر گاه تلقیح به واسطه اسپرم اجنبی باشد وزن دارای همسر قانونی باشد و امکان الحاق طفل به شوهر او موجود باشد طفل حاصل ملحق به شوهر است. ولی در صورتی که تلقیح با اسپرم بیگانه صورت گرفته باشد وامکان الحاق به شوهر نباشد یا اصولأ زن دارای همسر قانونی نباشد در این صورت طفل ناشی از این عمل در صورت جهل و شبهه در مسأله ( شبهه موضوعیه ) ملحق به صاحب نطفه است ودر صورت علم وعمد نسبت به عمل تلقیح الحاق طفل به صاحب نطفه مشکل خواهد بود ، واصل در این زمینه احتیاط است .
واما انجا که گفتیم در صورت امکان الحاق طفل به شوهر شرعی زن ، طفل به شوهر ملحق خواهد شد نه به صاحب نطفه ، دلیل این امر قاعده فراش است که روایت منقول از طرف شیعه واهل سنت بر اعتبار وصحت آن دلالت دارد .
۲-رابطه طفل با صاحب تخمک
( رابطه نسبی طفل ناشی از لقاح مصنوعی با مادر طبیعی خود )
در مورد الحاق طفل ناشی از تلقیح به مادر طبیعی خود میان فقها وحقوقدان ها اختلاف نظر وجود دارد . برخی میان صورت جهل زن به عمل لقاح وعلم او فرق قائل شده اند ودر فرض اول طفل حاصل از لقاح را در حکم ولد شبهه دانسته ومنتسب به زن ملقوحه می سازند؛ ولی در فر ض دوم که زن به عمل لقاح عالم بوده طفل حاصل را در حکم دلد زنا دانسته ومعتقدند که به پدر ومادر طبیعی خود ملحق نخواهد شد .( دکتر شهیدی ،۱۳۷۵ :۱۲۳و۱۲۶).
ولی به نظر می رسد که اصولأ طفل حاصل از تلقیح به مادر طبیعی خود ملحق است ؟ زیرا اولأ: طفل در رحم زن ملقوحه تکون یافته است ورشد ونمونموده وعرفأ اطلاق مادر به او صحیح است .
ثانیأ دلیل شرعی مبنی بر عدم الحاق طفل به زن ملقوحه وجود ندارد ؛ زیرا آنچه نفی ولد می کند به ولد زنا مختص است وطفل حاصل از تلقیح مصنوعی ولد زنا محسوب نمی شود .
ثانیأ : عموم آیه شریفه « ان امهاتهم الا لاتی ولد نهم » به این دلایت دارد که طفلی که در رحم زن رشد می نماید ملحق به مادرش است وزن مادر آن طفل محسوب می شود ؛ لذا طفل حاصل از لقاح مصنوعی به مادر طبیعی خود ملحق می گردد . وبین اوو مادر وخویشاوندان مادری او توارث برقرار خواهد شد برخی از فقها نیز چنین فتوا داده اند ( خویی،مساله ۴۳) .
در حقوق مدنی ایران نیز با ملاحظه ی این که تنها طفل حاصل از زنا به والدین ملحق نمی شود (ماد ، ۱۱۶۷ق.م ) انتساب طفل حاصل از تلقیح مصنوعی به مادر طبیعی خود منع قانونی ندارد .
۳-رابطه طفل با شوهر زن ملقوحه
از تمام مباحثی که در رابطه با نسب طفل با صاحب اسپرم گذشت می توان چنین نتیجه گرفت که : اگر امکان الحاق طفل به شوهر زن ملقوحه وجودداشته باشد طبق قاعده فراش طفل منتسب به اوست اما در صورتی که علم به عدم الحاق طفل به شوهر وجود داشته باشد قطعأ طفل ( به صرف زوجیت ) منتسب نخواهد بود .
۳-۳-۱-۲- ولایت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...