فایل شماره 7140 |
گفتگو و اندرز و توجه دادن زن، به آثار زیانبار نافرمانی او ـ چه دنیوی و چه اخروی ـ و با گفتن احکام الهی و دستورات نبوی ر این زمینه می تواند تأثیرگذار باشد.
ب ـ در صورت عدم تأثیر شیوه اول و ادامه ی نشوز زن، مرحله دوری گزینی از زن فرا می رسد. در این مرحله، مرد به عنوان قهر و هجر از زن، در بستر از وی کناره می گیرد؛ مثلاً به هنگام خواب، پشت به زن کرده، عدم رضایت خود را از رفتار وی آشکار می سازد؛ به آن امید که همین واکنش خفیف سبب تنبیه و توجه زن گردد.
در اختیار داشتن قلب مرد و جلب توجه عاطفی او، مهمترین خواسته یک زن است. او در آغوش مرد بودن را ـ پیش از ارضای تمایلات جنسی ـ دلیلی بر نفوذش در قلب مرد می داند. از این رو، بستر گریزی مرد بسیاری از زنان را متنبّه می سازد. (قدوسی، مینا، ۱۳۸۸)
ج ـ در صورتی که موعظه و هجر سودی نبخشید، مرد می تواند زن را تنبیه بدنی کند.
تعبیر به «وَاضربوهُنَّ» صریح در إذن قرآن جهت تنبیه زنان ناشزه توسط شوهران است. البته همانطور که در روایات و کلمات فقها آمده است، باید این تنبیه خفیف و ملایم باشد که به کبودی و شکستگی و یا خونی شدن اندام نرسد.( نجفی،محمدحسن، بی تا ؛ خمینی،روح الله، ۱۳۹۰ق)
این واکنش، در واقع نشانگر نهایت نارضایتی شوهر از نافرمانی همسر است و اگر زنی به زندگی زناشویی علاقمند باشد و به ادامه ی زندگی در کنار شوهر دلبسته باشد، متنبّه می شود و به خواست شوهر تن می دهد.
۳-۴-۶- هدف از اعمال راه های سه گانه، فقط بازگشت زن به اطاعت است
مرد هرگز حق ندارد به بهانه ی اعمال این امور، بر زن تعدّی کند. هدف از انجام این امور اطاعت پذیری زن است. بنابراین، وقتی زن از نافرمانی و نشوز دست کشید، در هر یک از این مراحل سه گانه که باشد، مرد حق تعدّی و ستم و انتقال به مراحل شدیدتر را ندارد.
از این رو، قرآن کریم به صراحت فرمود: «اگر آنان تحت فرمان شما در آمدند راهی برای تعدی بر آنان مجویی». بدین معنا که برای انتقام از آنچه زن انجام داده است به آزار و ستم بر او نپردازید و از ادامه ی تنبیه او دست بردارید.
۳-۴-۷- ضرورت کنترل قدرت و ستم گری مردان با گوشزد کردن قدرت الهی
هرچند قدرت لازمه ی مدیریت است؛ ولی گاه طغیان آور خواهد بود. بنابراین، مردان که حق اعمال قدرت و مدیریت را دارند و اجازه ی برخورد با نافرمانی زنان به آنان داده شده، در معرض سوء استفاده از این حق قرار دارند. از این رو، قرآن کریم پس از نهی مردان از ستمگری در حق زنان، در پایان با یادآوری این جمله که: «خداوند بلندمرتبه، مسلط و بزرگ است». به تنبیه و توجه مردان می پردازد و قدرت فائقه ی الهی و سلطه ی عظیم خداوند را به آنان گوشزد می کند.
پس از بیان نکته های این آیه، به سراغ نشوز مردان و احکام آن می رویم.
۳-۴-۸- نشوز مرد و احکام آن
درباره ی نشوز مرد و نحوه ی برخورد با آن، در سوره ی نساء، آیه ی ۱۲۸ آمده است:
وَإِنِ امرَأَهً خافَت مِن بَعلِها نُشُوزاً أَو إِعراضاً فَلا جُناحَ عَلَیهِما أَن یُصلِحا بَینَهُما صُلحاً وَ الصُّلحُ خَیرُ وَ أُحضِرَتِ الأَنفُسُ الشُّحُّ وَ إِن تُحسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللهَ کانَ بِما تَعمَلُونَ خَبِیراَ؛ «و اگر زنی از طغیان و سرکشی یا اعراض شوهر بیم داشته باشد، مانعی ندارد با هم صلح کنند و صلح بهتر است؛ اگرچه مردم (طبق غریزه ی حبّ ذات، در اینگونه موارد) بخل می ورزند و اگر نیکی کنید و پرهیزگاری پیشه سازید (و بخاطر صلح گذشت نمایید) خداوند به آنچه انجام می دهید آگاه است (و پاداش شایسته به شما خواهد داد)».
این آیه در بیان حکم نشوز مردی است، که پاره ای از حقوق زوجیت را مراعات نمی کند. اگر زن در همسرش علائم سرکشی در انجام وظایف زوجیت و یا اعراض و روی گردانی از او را مشاهده کرد، می تواند برای حفظ حریم زوجیت و بقای پیوند زناشویی از در صلح و سازش با شوهر در آید و با گذشت از بخشی از حقوقش به ادامه ی زندگی کمک کند. در ادامه ی آیه، برای جلوگیری از سوء استفاده مردان، آنها را به احسان و تقوا سفارش می کند.
برخلاف حالت نشوز زن، که به مرد اختیار داده شد، تا تنبیه بدنی زن پیش برود، در اینجا زن در صورت نشوز شوهر، چنین حقی ندارد. او می تواند با صلح و مدارا به زندگی ادامه دهد (و یا به حاکم شرع و دادگاه صالح مراجعه کند تا آنان مرد را به انجام وظایفش وادار سازند).
در شأن نزول این آیه آمده است:
«رافع بن خدیج دو همسر داشت که یکی مسن و دیگری جوان بود. ولی بر اثر پاره ای اختلافات، همسر مسن خود را طلاق داد و هنوز مدت عدّه سپری نشده بود، که به وی گفت: اگر مایلی حاضرم با تو آشتی کنم؛ ولی به آن شرط که اگر همسر دیگرم را به تو مقدم داشتم، صبر کنی و اگر نمی پذیری صبر کن تا عدّه تمام شود و از هم جدا گردیم. زن پیشنهاد اول را پذیرفت و با چشم پوشی از برخی حقوق خویش، تن به آشتی داد. این ایه در همین زمینه نازل شد[۱۰۶].
۳-۴-۸-۱-ترغیب مردان به «احسان» و «تقوا» در زندگی زناشویی
هرچند زن می تواند برای حفظ کانون خانواده، از حقوق خویش صرف نظر کند و مرد نیز میتواند این امر را بپذیرد، لیکن اگر شوهر، رفتاری جوانمردانه و پایهی احسان و تقوا داشته باشد؛ به خشنودی خداوند نزدیک است و از پاداش الهی بهره مند می شود.
قرآن کریم با تعبیر «وَ إِن تُحسِنُوا وَنَنَّقُوا فَإِنَّ اللهَ کانَ بِما تَعمَلُونَ خَبِیراً»؛ اگر نیکی کنید و پرهیزگاری پیشه سازید؛ خداوند به آنچه انجام می دهید، آگاه است (و پاداش شایسته به شما خواهد داد)، مردان را به این امر پسندیده بر می انگیزد.
همانگونه که از آیات محل بحث استفاده می شود، برخورد زن و مرد در برابر نشوز یکدیگر، متفاوت است. قرآن کریم در صورت نشوز زن، بهمرد اجازه داده است، نخست وی را موعظه کند، آنگاه در بستر از وی دوری گزیند و در صورت لزوم وی را ـ با شرایطی ـ تنبیه کند. اما در صورت نشوز مرد و اعراض او، و بی رغبتی مرد به همسرش، چنین مجوزی را برای زن صادر نکرده است. پیرامون این تفاوت و نکاتی درباره ی اجازه ی قرآن به تنبیه زن در صورت نشوز و حدّ و مرز آن تحت عنوان چند پرسش و پاسخ، سخن خواهیم گفت.
۳-۴-۹- تحقق نشوز زن
نشوز چگونه تحقق می یابد؟ و هر یک از زن و مرد با انجام چه اعمال و برخوردی، به آنها ناشز و نافرمان گفته می شود. در «جامع المدارک» آمده است: «نشوز همان سرکشی هر یک از زن و مرد از فرمان دیگری است، در آن اموری که اطاعت در آن موارد بر آنان واجب است. پس هرگاه از زن نشانه های نافرمانی آشکار شد، شوهر او را موعظه می کند، اگر مؤثر نشد، در بستر از وی دوری می کند؛ بدین صورت که در بستر به زن پشت می کند و اگر اثر نکرد، به گونه ای ملایم و خفیف که امید فرمانبرداری زن برود، وی را می زند…»[۱۰۷].
در «تحریر الوسیله» نیز آمده است:
«نشوز در زن بدین صورت است که زن از اطاعت شوهر ـ در ارتباط با تمکین جنسی ـ خارج شود و همچنین امور نفرت آوری که با کامیابی جنسی از زن منافات دارد از خود دور نکند. حتی اگر به تمیزی و نظافت خود اهمیت ندهد و با خواست شوهر از آرایش و زینت خویش خودداری کند نیز، نشوز تحقق می یابد و همچنین اگر بدون اجازه ی شوهر از منزل خارج شود و مانند این امور. ولی در اموری که بر زن اطاعتش از مرد واجب نیست، اگر فرمان نبرد، نشوز تحقق نمی یابد. بنابراین، اگر زن از انجام کارهای منزل و نیازهایی که مربوط به استمتاع مرد نیست سر باز زند، مثل: جارو کردن، خیاطی، پخت غذا و حتی آوردن آب و آماده سازی بستر خواب، ناشزه نمی باشد.[۱۰۸] »
نشوز از طرف مرد بدین صورت است که:
«مرد در حق زن تعدی و ستم روا دارد و حقوق واجبش را ادا نکند. وقتی که نشوز مرد نمایان شد، بدین گونه که مرد حق هم خوابی و قسم را مراعات نکند و نفقه زن را نپردازد؛ زن حق مطالبه ی این امور را دارد؛ و مرد را موعظه می کند و اگر اثر نکرد، به حاکم مراجعه می کند، تا حاکم، مرد را به ادای حقوق زن وادارد؛ ولی خود زن حق ندارد از مرد دوری گزیند و هجر را انتخاب کند و یا مرد را بزند…[۱۰۹] ».
۳-۴-۱۰- شیوه تنبیه زن ناشزه
مراتب برخورد با نشوز زن چه اندازه است. و چگونه می توان به برخورد با نشوز زن اقدام کرد و مراتب و مراحل حلّ مشکل نشوز زن چگونه است؟ پاسخ آن است که همان گونه که از آیه ی ۳۴ سورهی نساء استفاده شد، در صورتی که زن ناشزه شد، بدین معنا که از تمکین جنسی و یا مقدمات آن سر باز زد و یا بدون إذن شوهر، هرگاه که خواست از منزل خارج شد، مرد می تواند به تدریج، نخست او را موعظه کند و با یادآوری وظیفه زن و توجه دادن وی به آیات و روایات و حقّ شوهر بر همسرش زن را به تمکین ترغیب نماید. در صورتی که قدم اول درمان تأثیر نداشت، با هجر و قهر و کناره گیری از او، نارضایتی خویش را از عملکرد زن اعلام دارد. و در صورت عدم تأثیر این شیوه، می تواند او را تنبیه بدنی کند و بزند. فقها در بیان مراحل سه گانه سخنان مشابهی دارند.
۳-۴-۱۰-۱- نظر صاحب جامع المدارک:
«این امور سه گانه که همان موعظه و هجر و ضرب باشد، به هر حال سبب اذیت و ناخشنودی زن می گردد. بنابراین، باید به کمترین مرتبه آن اکتفا کرد. درباره ی هجر و دوری کردن از زن بسیاری از اصحاب گفته اند. بدین صورت است که در بستر به زن پشت کند، همانگونه که در فقه منسوب به امام رضا «ع» نیز آمده است. شیخ طوسی در «مبسوط» این حکم را به روایت اصحاب ما (محدثان شیعه) نسبت داده است. در مجمع البیان نیز از امام باقر (ع) این روایت نقل شده است. در «مبسوط» و «سرائر» آمده است که مرد از بستر زن دوری گزیند. مرحوم شیخ مفید گفته است که مرد مخیّر است از بستر زن دوری گزیند (و در بستری جداگانه بخوابد) و یا در همان بستر زن، به وی پشت کند».
خود صاحب مدارک هم نظر شیخ مفید را می پسندد و می گوید:
«هر یک از این دو عمل (بستر گریزی و یا پشت کردن در بستر به زن) در عرف بر او هجر صدق می کند؛ اما در ضرب، در صورت حصول غرض باید به ادنی مرتبه ی ضرب اکتفا کند. به هر حال، شوهر باید هدف اصلاحی داشته باشد و به قصد تشفّی و انتقام گرفتن، با زن برخورد نکند[۱۱۰]».
۳-۴-۱۰-۲- نظر صاحب جواهرالکلام
«ضرب زن نباید موجب خونی شدن، کبودی و شکستگی بدن شود»[۱۱۱]
۳-۴-۱۰-۳- نظر امام خمینی(ره)
«اگر نشانه های نشوز و طغیان در زن نمایان شد، بدین نحو که زن با تندخویی و کلمات خشن با مرد سخن بگوید و عبوسانه و با ترشرویی به مرد نگاه کند، در حالی که پیش از این چنین نبود، مرد به موعظه و پند و اندرز می پردازد؛ اگر موعظه مرد را نپذیرفت و همچنان به رفتار خویش ادامه داد، نشوز محقق می شود، چرا که در اموری که مربوط به استمتاع مرد است، نافرمانی کرده است. در این صورت مرد می تواند در بستر به وی پشت کند و یا از بسترش کناره گیری و در بستر کنار زن نباشد.
اگر با این عمل نیز، زن به وظیفه اش باز نگشت و بر نافرمانی اش اصرار ورزید، مرد می تواند او را بزند. البته به همان مقداری که امید بازگشت او باشد، اکتفا می کند و اگر آن تنبیه مختصر اثر نکرد، به تدریج به مراحل بالاتر و تنبیه شدیدتر منتقل می شود؛ ولی تا آنجا که بدن زن خونی نشود و سبب کبودی بدنش و حتی موجب سرخی نگردد. و همه ی اینها باید به نیت اصلاح باشد، نه انتقام گیری از زن. و اگر با زدن زن جنایت و صدمه ای بر او وارد شد، باید غرامتش را بپردازد[۱۱۲]».
در روایتی از امام باقر «ع» نقل شده است که در تفسیر وَ اهجُرُوهُنَّ فِی المَضاجِعِ فرمود: «پشت خویش را در بستر به زن کند». و در تفسیر «وَاضربوهُنَّ» فرمود: «با چوب مسواک «خفیف» وی را بزند[۱۱۳]».
۳-۴-۱۱- انگیزه زن ناشزه
انگیزه های زن از نشوز را می توان در موارد ذیل خلاصه کرد:
الف ـ تحت فشار قرار دادن شوهر، برای ارضای خواسته های تجمل گرایانه و افزون خواهی های سود جویانه. زن برای گرفتن امتیازات اقتصادی و تأمین شیک پوشی و ولخرجی هایش، مرد را تحت فشار قرار می دهد و از او کناره می گیرد.
ب ـ میل به معاشرت با این و آن، ولگردی و تفریحات افراطی.
ج ـ قدرت طلبی و میل به فرمانروایی بر خانه و شوهر و فرزندان و تصمیم گیری در همه ی امور؛ و در واقع خدشه دار کردن قوامیت مرد.
د ـ عصیان در برابر نشوز و عصیان و سرکشی مرد و بی مسئولیتی او در برابر انجام وظایف مدیریتی خویش. (این قسم مربوط به نشوز مرد است که نحوه ی برخورد با آن را مشروحتر بیان می کنیم).
هـ ـ امتناع از تمکین، بخاطر جلب محبت و ابراز عشق و وفاداری از سوی مرد به عبارتی: امتناع زن از سرِ ناز باشد، به انگیزه ی اظهار عشق و نیاز شوهر.
و ـ نشوز زن به دلیل خستگی جسمی و روانی و یا افسردگی های مقطعی و فشارهای ناشی از کار و یا از بروز حوادث اندوهبار باشد.
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-04-06] [ 12:52:00 ق.ظ ]
|