۰۶۵/۰-
۳۰۲/۱-
۱۹۴/۰
در جدول فوقR ضریب همبستگی چند گانه است و مقدار آن بین صفر تا یک است. دومین چیزی که پژوهشگرباید در نظر بگیرد مربع R است که از طریق توان میزان Rبدست می آید ومقدار تغییرپذیری را نشان می دهد در این جاست که پژوهشگر می تواند بیان کند که n مقدار یا درصدی از تغییرات در متغیروابسته مربوط به متغیرهای مستقل مورد استفاده هستندو بقیه به عوامل دیگری بستگی دارند. همچنین، میزان F و سطح معنی داری آن با توجه به درجه آزادی بیان می دارد. خانه دیگری که در این جدول از اهمیت بالایی برخوردار است خانه مربوط به میزانبتا ضرایب معیار شده است. بنابراین اگر بخواهیم متغیرهای مورد نظر را هیچ سنخیتی باهم ندارنداز نظر میزان تاثیر بر متغیر وابسته با هم مقایسه نماییم از ضرایب بتا استفاده می کنیم. بوسیله میزان ضرایب بتا می توان تشخیص داد کدام یک از متغیرها بیشتر یا کمترتوانسته اند متغیر وابسته را تبیین کنند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
طبق توضیحات فوق، همانگونه که در خروجی های جدول۲۲-۴ دیده می شود متغیرهای وارد شده در تحلیل رگرسیونی، توانسته اند ۴۱ درصد از تغییرات متغیر وابسته یعنی بی رمقی اجتماعی را تبیین کنند. با توجه به معنی دار بودن مقدار F نیز، مشخص می شود که ترکیب خطی متغییر های مستقل به شیوه معنی داری قادر به تبیین و پیش بینی تغییرات متغیر وابسته است. همچنین با توجه به ستون بتا(ضرایب رگرسیون استانداردشده) متغیر بیگانگی اجتماعی سهم بیشتری در تبیین متغیر ملاک دارد(بطور مستقیم) و بعد از آن محرومیت عاطفی میباشد و در رده های بعد سابقه خدمت، رشته تحصیلی معلمان و… قرار گرفته اند.
بنابراین اگرY= متغییر وابسته(بی رمقی اجتماعی) X1 = بیگانگی اجتماعی، X2 = عدالت توزیعی؛ X3= عدالت رویه ای؛ X4= عدالت اجتماعی؛ X5= محرومیت عاطفی=X6 محرومیت ادراکی، =X7سابقه خدمت=X8 رشته تحصیلی باشدمی توان متغیر وابسته را براساس متغیرهای مستقل پیش بینی کرد.
Y= 0/280X1 -0/037X2-0/032X3-0/180X4+0/236X5- 0/036X6+0/111 X7-0/065 X8
فصل پنجم
جمع بندی و نتیجه گیری و ارا ئه پیشنهادات
۵ـ۱ـ مقدمه
در این فصل با توجه به نتایج حاصله از اطلاعات گردآوری شده که در فصل چهار به تفصیل به آنها اشاره شد، در این فصل ابتدا خلاصهای از نتایج بدست آمده پیرامون ویژگیهای فردی و پرداخته می شود و در ادامه به بررسی فرضیه ها آمار استنباطی و سپس محدودیت و پیشنهادها و محدودیت ها تحقیق ارائه میگردد.
۵ـ۲ـ بحث پیرامون ویژگی های فردی آزمودنیها
در تحقیق کنونی با توجه به نوع و ماهیت پژوهشی از روش تحقیق پیمایشی استفاده گردید. ابزار مورد استفاده در این تحقیق ابزار پرسشنامه با تأیید میزان روایی بر اساس آزمون آلفای کرونباخ می باشد که درجه علمی و روایی تحقیق مورد تأیید قرار گرفت. برای تعیین حجم نمونه تعداد ۲۷۶ نفر بر اساس فرمول حجم نمونه کوکران تهیه و با روش نمونه گیری تصادفی ساده و طبقه ای استفاده گردید.یافته های توصیفی این تحقیق نیز که شامل مشخصات دموگرافیک در بین معلمان متوسطه زیر می باشد:
– تعداد کل ۲۷۳ نفر پاسخگویان تحقیق؛ ۱۴۷ نفر را زنان که معادل ۸/۵۳ درصد و ۱۲۶ نفر را مردانکه معادل۲/۴۶ درصد راتشکیل می دهد.
– از مجموع آزمودنیهای این پژوهش، توزیع متغیر وضعیت تأهل فراوانی در پاسخگویان به این شکل است که بیشترین درصد پاسخگویان مورد مطالعه متأهل بوده اند(۸۶٫۴ درصد، معادل ۲۳۶ نفر). بعد از آن بیشترین درصد مربوط به مجردین میباشد(۹٫۲ درصد، معادل ۲۶ نفر) و در رده بعد مطلقه ها(۲٫۹درصد،معادل ۸ نفر) و همسر فوت شده ها (۱٫۵ معادل ۴ نفر) قرار می گیرند.
– از مجموع آزمودنیهای این پژوهش: از همه افراد(معلمان) مورد مطالعه،۵۸ نفر درای سن پایین(۲۰ تا۳۵ ساله)که معادل۲/۲۱،۱۱۶ نفر دارای سن متوسط(۳۶ تا۵۰) که معادل۴/۴۲ درصدو۹۹ نفر دارای سن بالا(۵۰ به بالا)که معادل۲/۳۶درصد بوده اند
– از مجموع آزمودنیهای این پژوهش،از تعداد کل ۲۷۳ نفر پاسخگویان تحقیق؛ ۷۲ نفر فوق دیپلمکه معادل۴/۲۶ درصد، ۱۵۳ نفر لیسانسکه معادل۰/۵۶ درصد، و ۴۸ نفر فوق لیسانس به بالاکه معادل۶/۱۷درصد بوده اند.
– از مجموع آزمودنیهای این پژوهش،از تعداد کل ۲۷۳ نفر پاسخگویان تحقیق ؛۵۸ نفر دارای سابقه کار بین صفر تا ۵ سالکه معادل۲/۲۱، ۱۱۶ نفر دارای سابقه ۱۵ تا ۲۰ سالکه معادل۴/۴۲ درصد، ۹۹نفر دارای سابقه کار ۲۱ به بالایندکه معادل۲/۳۶ درصد است.
– از مجموع آزمودنیهای این پژوهش،از تعداد کل ۲۷۳ نفر پاسخگویان تحقیق؛۱۸۳ نفر دارای منزل شخصیکه معادل ۰/۶۷، ۷۴ نفر دارای منزل اجارهکه معادل۱/۲۷ درصد، ۱۶ نفر دارای منزل رهنیکه معادل۹/۵ درصد بوده اند.
– از مجموع آزمودنیهای این پژوهش،از تعداد کل ۲۷۳ نفر پاسخگویان تحقیق ؛۱۵۰ نفر رشته علوم انسانیکه معادل۹/۵۴ درصد، ۹۱ نفر رشته علوم پایهکه معادل۳/۳۳ درصد، ۳۲ نفر رشته های فنی و حرفه ای و کار ودانشکه معادل۷/۱۱ درصد بوده اند(جدول شماره ۴-۱).
– از مجموع آزمودنیهای این پژوهش،ازافراد(معلمان) مورد مطالعه، ۳۰ درصد دارای درآمد پایین(۴۰۰ تا ۹۹۹ هزار تومان)،۷/۴۰ درصد دارای درامد متوسط(۱۰۰۰۰۰۰ تا ۱۳۹۹۰۰۰)، و ۹/۲۸ درصد دارای درآمد بالا(۱۴۰۰۰۰۰ به بالا) هستند.
– از مجموع آزمودنیهای این پژوهش،مطالعه بدین صورت است که ۱/۶۸%از افراد دارای بیگانگی اجتماعی کم و ۹/۲۴% از افراد دارای بیگانگی اجتماعی متوسط و ۰/۷% از افراد دارای بیگانگی اجتماعی زیاد هستند.
– از مجموع آزمودنیهای این پژوهش، در معلمان مورد مطالعه بدین صورت است که ۸/۳۷% از افراد دارای عدالت توزیعی کم و ۴۴% از افراد دارای عدالت توزیعی متوسط و ۳/۱۸% از افراد دارای عدالت توزیعی زیاد هستند.
– از مجموع آزمودنیهای این پژوهش، در معلمان مورد مطالعه بدین صورت است که۴/۱۵% از افراد دارای عدالت توزیعی کم و۱/۲۳% از افراد دارای عدالت تعاملی متوسط و ۶/۱۶% از افراد دارای عدالت تعاملی زیاد هستند.
– از مجموع آزمودنیهای این پژوهش، در معلمان مورد مطالعه بدین صورت است که۳/۱۸% از افراد دارای عدالت اجتماعی کم و %۴۸ از افراد دارای عدالت اجتماعی متوسط و۷/۳۳ از افراد دارای عدالت اجتماعی زیاد هستند.
– از مجموع آزمودنیهای این پژوهش، در معلمان مورد مطالعه بدین صورت است و۸/۶۸%از افراد دارای محرومیت ادراکی کم ۹/۲۴%از افراد دارای محرومیت ادراکی متوسط و۲/۶% از افراد دارای محرومیت ادراکی هستند.
– از مجموع آزمودنیهای این پژوهش،در معلمان مورد مطالعه بدین صورت است که و۱/۶۸%از افراد دارای محرومیت عاطفی کم و۳/۲۵% از افراد دارای محرومیت عاطفی متوسط و ۶/۶% از افراد دارای محرومیت عاطفی زیاد هستند.
– از مجموع آزمودنیهای این پژوهش، در معلمان مورد مطالعه بدین صورت است که۱/۶۸%از افراد دارای محرومیت نسبی کم و۴/۲۶%از افراد دارای محرومیت نسبی متوسط و۹/۵% از افراد دارای محرومیت نسبی زیاد هستند.
از مجموع آزمودنیهای این پژوهش،ازنظر بی رمقی اجتماعی، میزان بی رمقی اجتماعی در معلمان مورد مطالعه بدین صورت است که۷/۶۳%از افراد دارای بی رمقی اجتماعی کم و۴/۲۶%از افراد دارای بی رمقی اجتماعی متوسط و۹/۹% از افراد دارای بی رمقی اجتماعی زیاد هستند.
۵ـ۳ـ بحث پیرامون امار استباطی تحقیق
با توجه به کمی بودن متغیر های تحقیق آزمون متناسب در فرضیه های تحقیق آزمون همبستگی می باشد و با توجه به اینکه در آزمون نرمالیتی کولموگراو اسمیرنوو داده ها توزیع غیر نرمالی داشته اند بنابراین از آزمون رتبه ای اسپیرمن استفاده گردید.
– از مجموع آزمودنیهای این پژوهش، در معلمان مورد مطالعه بدین صورت است که۵/۲۴% از افراد دارای عدالت رویه ای کم و ۲/۴۶% از افراد دارای عدالت رویه ای متوسط و۳/۲۹% از افراد دارای عدالت رویه ای زیاد هستند.
فرضیه اول: به نظر می رسد بین میزان محرومیت نسبی(عاطفی، ادراکی) معلمان و میزان بی رمقی اجتماعی آنان رابطه معنا دار وجود دارد.
بر اساس یافتههای(جدول شماره ۴-۵)نشان می دهد بین عاملمحرومیت نسبی معلمان و میزان بی رمقی اجتماعی آنان رابطه معنادار و مثبت وجود دارد.(۴۱/۰= r000.0Sig=) و p</05. حاکی ازرابطۀ مستقیم ومعنادار مثبت آن است.بنابراین هرچه محرومیت نسبی در افراد مورد مطالعه بیشتر باشد به تبع آن گرایش به بی رمقی اجتماعی افزایش می یابد. بر اساس یافتههای (جدول شماره۴-۶)نشان میدهد بین عاملمحرومیت عاطفی معلمان و میزان بیرمقی اجتماعی آنان رابطه معنادار و مثبت وجود دارد.(۴۲۲/۰ = r، ۰۰۰٫۰Sig=) و p</05. حاکی از رابطۀ مستقیم ومعنادار مثبت آن است.بنابراین هرچه محرومیت عاطفی در افراد مورد مطالعه بیشتر باشد به تبع آن گرایش به بی رمقی اجتماعی افزایش می یابد.بر اساس یافتههای(جدول شماره ۴-۷) نشان میدهد بین عامل محرومیت ادراکی معلمان و میزان بی رمقی اجتماعی آنان رابطه معنادار و مثبت وجود دارد.( (۳۹۹/۰ = r ، ۰۰۰٫۰Sig=) و p</05. حاکی ازرابطۀ مستقیم و معنادار مثبت آن است. بنابراین هرچه محرومیت ادراکی در افراد مورد مطالعه بیشتر باشد به تبع آن، گرایش به بی رمقی اجتماعی افزایش می یابد. نتایج نشان میدهد که افراد در جامعه آماری این پژوهش، شرایط خود را در مقایسه با دیگران، با نوعی محرومیت نسبی ارزیابی کرده و از این حیث بر بی رمقی(تحلیل رفتگی) و بی تفاوتی آنها در جامعه افزوده می شود.نتایج این فرضیه را می توان این طور استدلال کرد که به علت تأمین نیازهای اولیه معیشتی معلمان وپایین بودن سطح زندگی آنان نسبت به سایر گروه های درآمدی هم ردیف از نظر سطح تحصیلات و سطح توقعات موجب تلقی منفی … از پایگاه اجتماعی،اقتصادی معلمی و احساس محرومت شدید در میان آنان می شود که وضعیت اقتصادی و معیشتی معلمان، باعث کاهش و تنزل منزلت اجتماعی و محرومیت آنها شده است. که نتایج این تحقیق با تحقیق صداقتی فرد و محسن تبریزی(۱۳۹۰) موافق است.
نتیجه این پژوهش با تئوری محرومیت نسبی همخوانی دارد. بر اساس نظریه محرومیت نسبی شکاف ناگهانی و فزاینده بین توقعات و بهرمندی ها باعث بروز احساس محرومیت نسبی می شود. همچنین احساس محرومیت نسبی حالتی است روانی واحساس کمبود است که در اثر مقایسه فرد با گروه یا فردی که برای او الگو و مرجع است، بروز کند.چنانچه افراد به این پنداشت و ارزیابی ذهنی برسند که شرایط آنان نسبت به مرجع مقایسه ناهمانند است، دچار احساس محرومیت نسبی می شوند. براساس نظریه پارسونز کارکرد اساسی شغل تأمین کلیه نیازهای شخصی، اجتماعی، خانوادگی دارندگان آن است اما در واقع شغل معلمی از این جنبه ها، کارکرد بسیار ناقصی دارد.گور معتقد است شکاف ناگهانی و فزاینده میان توقعات و بهرمندی ها، قطع نظر از این که واقعی یا واهی باشند باعث بروز احساس محرومیت نسبی می شود(گور، ۱۳۷۹: ۱۵۰: معید فر، ۱۳۷۴).اما به نظر مرتن احساس محرومیت نسبی حالتی است روانی و احساس کمبود است که فرد با گروه یا فردی که برای او الگو و مرجع است بروز می کند. چنانچه فرد خود را با افراد یا گروهی که شخص دوست دارد شرایط وی داشته باشند، مقایسه نموده و به این پنداشت و ارزیابی ذهنی برسند که شرایط وی نسبت به مرجع مقایسه ناهمانند است، دچار احساس محرومیت نسبی شده و در صورت تداوم وتعمیم این احساس به انحراف میانجامد(ماروین ۱۹۸۵: ۱۲۳، معید فر ۱۳۸۶). نتایج این تحقیق هچنین مؤید رابطه معنادار میان مؤلفه های عاطفی و ادراکی محرومیت نسبی است. همانطوری که هولندر (۱۳۷۸: ۳۸۳؛ نقل از تبریزی:۱۳۸۷) متذکر می شود محرومیت نسبی عاطفی یا احساس محرومیت نسبی به میزان نارضایتی یا ناخشنودی از اختلاف موجود میان سطحی از زندگی که فرد از آن برخوردار است با سطحی از زندگی که فرد تصور می کند می بایست در آن قرار داشته باشد اطلاق می شود. بزعم تیرابوسکی و ماس (۱۹۹۸: ۴۰۳؛نقل از تبریزی : ۱۳۸۷) این نارضایتی و ناخشنودی حاصل مقایسه خود با دیگران است. و در مقابل، محرومیت نسبی ادراکی به یقین، اعتقاد، و باوری که فرد از طریق مقایسه خود با فرد یا افراد دیگر حاصل می شود اطلاق می گردد. با این وصف علت بی رمقی شغلی معلمان در این نظریه مقایسه ای است که آنان میان وضعیت، امکانات و مزایایی شغلی خود با وضعیت، امکانات و مزایایی شغلی مشاغل دیگر کارمندان بانک و شرکت نفت که از لحاظ وضعیت معیشتی مناسب تراند انجام می دهند و براساس آن احساس بی رمقی می کنند.
فرضیه دوم: به نظر می رسد بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی معلمان و میزان بی رمقی اجتماعی آنان رابطه وجود دارد.
براساس یافتههای(جدول شماره۴-۸)نشان می دهد بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی معلمان و میزان بی رمقی اجتماعی آنان رابطه وجود دارد (۰۱۷/۰ = r ، ۰/۷۷۸Sig=) و p</05. بنابراین فرضیه فوق تأیید نمی شود و می توان نتیجه گرفت که بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی و بی رمقی اجتماعی معلمان رابطه معناداری وجود ندارد مقدار ضریب اسپیرمن نیز برابر با ۰۱۷/۰ که حاکی از عدم وجود رابطه بین این دو متغیر است.نتیجه این تحقیق موافق نتیجه پژوهش صداقتی فرد و محسن تبریزی(۱۳۹۰)و موافق نتیجه پژوهش توفیقیان فر(۱۳۹۰) است.
فرضیه سوم: به نظر می رسد بین بیگانگی اجتماعی معلمان و میزان بی رمقی اجتماعی آنان رابطه وجود دارد.
براساس یافتههای(جدول شماره ۴-۹) نشان میدهدبین بیگانگی اجتماعی معلمان و میزان بی رمقی اجتماعی آنان رابطه معنادار و مثبت وجود دارد.(۴۲۴/۰ = r ، ۰۰۰٫۰Sig=) و p</05. حاکی ازرابطۀ مستقیم ومعنادار مثبت آن است.بنابراین هرچه بیگانگی اجتماعی در افراد مورد مطالعه بیشتر باشد به تبع آن، گرایش به بیرمقی اجتماعی افزایش می یابد. در استدلال یا این فرضیه می توان گفت مشارکت اجتماعی نقطه مقابل بیگانگی اجتماعی است. اگر مشارکت اجتماعی در جامعه و محیط کار وجود نداشته باشد فرد احتمال دارد در کار خویش کم کاری ویا کم فروشی کند یعنی فرد در محیط کار، ظاهراً وجود دارد ولی د ر چارچوب ساختار محیط کاری خود نیست و مشارکت فعال ندارد در واقع این طور می توان گفت هنگامی که ارتباط من اجتماعی فرد با محیط اجتماعیش ضعیف می شود فرد نابهنجار می گردد.نتیجه این تحقیق با یافته های تحقیقات داخلی و خارجی گنس(۱۹۹۲) و دوایت دین(۱۹۶۰) و محسن تبریزی(۱۳۸۱) همسو است.
این نتیجه فرضیه با تئوریمرتن و سیمن همخوانی دارد.بر اساس نظریه مرتن بیگانگی اجتماعی زمانی پدید می آید که فرد برای رسیدن به اهداف فرهنگی جامعه دست به تلاش می زند و راه ها و شیوه های برای رسیدن به اهداف خود را بر می گزیند اما جامعه وسایل رسیدن به آن اهداف را در اختیارش قرار نمی دهد. در مواردی ممکن است فرد با حقه بازی و نیرنگ و… به اهدافش برسد اما کسی که حاضر به تقلب و نیرنگ نیست و از سوی دیگر نمی تواند به اهدافش از طریق مشروع برسد ممکن است مشکل نهایتاً در خود ببیند و دچار بیگانگی اجتماعی می شود.و بر اساس نظر سیمن بیگانگی اجتماعی حالتی از بی هنجاری است که طی آن فرد با سطح بالایی از انتظار، این را بر خود متصور میداند که نزدیک شدن به اهداف دلخواه، تنها در گروه اعمال و رفتارهایی است که از نظر اجتماعی مقبول و پسندیده نیست. فرد احساس می کند برای رسیدن به هدف های ارزنده خود نیاز به وسایل نامشروع دارد، یا کنش هایی او را هدفش نزدیکتر می سازد که مورد تأیید جامعه نیست در نتیجه فرد آدمی در وضعیتی قرار می گیرد که به درون خویشتن پناه می برد و بدبینانه همه پیوند های اجتماعی را نفی می کند و دچار بیگانگی اجتماعی می شود.در مورد قشر معلمان براساس نظر مرتن و سیمن این طور می شود استدلال کرد که از انجا که معلمان از فیلتر های چون گزینش و تحقیقات و مصاحبه های علمی، اعتقادی و دینی و … عبور می کنند و تقریباً درصد زیادی از این قشر افراد مصلح و مقید به هنجارها و ارزشهای جامعه هستند و از طرفی حقوق و مزایای و امکانات رفاهی و …. این قشر کفاف زندگی امروزی را به طور کامل نمی دهد و همچنین دوست ندارند برای رسیدن به اهداف اقتصادی و اجتماعی و …. خود و خانوادشان دست به حقه ونیرنگ و دیگر راه های نادرست بزنند بنابراین دچار بی رمقی تحلیل رفتگی و فرسودگی شغلی می شوند. بر همین اساس می توان گفت در صورتی که سازمان بتواند سطح کیفیت زندگی کاری کارکنان(معلمان) را افزایش دهند و شرایطی در محیط کار فراهم کنند تا آنان احساس عدالت، مساوات، رشد و ارتقای فرصت برای بروز قابلیت های خود داشته باشند.آن گاه می توانند بالندگی سازمانی و رشد وپویایی و عدم تعارض و بیگانگی در سازمان بود.
فرضیه چهارم: به نظر می رسد بین احساس عدالت اجتماعی(توزیعی، رویه ای، تعاملی) ومیزان بی رمقی اجتماعی معلمان رابطه معنادار و منفی وجود دارد.
بر اساس یافتههای(جدول شماره ۴-۱۰)نشان می دهد بین احساس عدالت اجتماعی و میزان بی رمقی اجتماعی معلمان رابطه معنادار و منفی وجود دارد.(۴۹۱/۰-= r ، ۰۰۰٫۰sig=) و p</05. که حاکی از رابطه معکوس و معنی دار آن می باشدبنابراین هرچه احساس عدالت اجتماعی در افراد بیشتر باشد به تبع آن بی رمقی اجتماعی کاهش می یابد و بالعکس. بر اساس یافتههای(جدول شماره ۴-۱۱) نشان می دهد بین احساس عدالت توزیعی و میزان بی رمقی اجتماعی معلمان رابطه معنادار ومنفی وجود دارد(۳۲/۰- = r ، ۰۰۰٫۰Sig=) و p</05. که حاکی از رابطه معکوس و معنی دار منفی آن می باشدبنابراین هرچه احساس عدالت توزیعی در افراد بیشتر باشد به تبع آن بی رمقی اجتماعی کاهش می یابد و بالعکس . بر اساس یافتههای(جدول شماره۴-۱۲) نشان می دهد بین احساس عدالت رویه ای و میزان بی رمقی اجتماعی معلمان رابطه معنادار و منفی وجود دارد(۳۰۵/۰- = r، ۰۰۰٫۰Sig=) و p</05. که حاکی از رابطه معکوس و معنی دار منفی آن می باشد.بنابراین هرچه احساس عدالت رویه ای در افراد بیشتر باشد به تبع آن بی رمقی اجتماعی کاهش می یابد و بالعکس .بر اساس یافتههای(جدول شماره ۴-۱۳) نشان می دهد بین احساس عدالت تعاملی و میزان بی رمقی اجتماعی معلمان رابطه معنادار ومنفی وجود دارد(۳۹۰/۰- = r ، ۰۰۰٫۰Sig=) و p</05. که حاکی از رابطه معکوس و معنی دار منفی آن می باشد.بنابراین هرچه احساس عدالت تعاملی در افراد بیشتر باشد به تبع آن بی رمقی اجتماعی کاهش می یابد و بالعکس.که این نتیجه موافق نتیجه تحقیق نعانی و شکرکن(۱۳۸۳) ودهقان وهمکارانش(۱۳۹۱) است.
نتیجه این تحقیق با تئوری عدالت سازمانی همخوانی دارد.در نظریه عدالت سازمانی شخص، داده ها و ستانده های خود را از سازمان با داده ها وستانده های دیگران در سازمان مقایسه می کند با این وصف، وقتی برابری وجود دارد که نسبت داده ها وستانده های شخص با داده ها و ستانده های اشخاص دیگر برابر باشد. عدم برابری و بی عدالتی نیز هنگامی وجود دارد که نسبت برابر نباشد. در بحث نابرابری و برابری در سازمان، مفهوم ادراک نابرابری بسیار مهم است. در واقع، ادراک فرد نسبت به بی عدالتی از آنچه واقعاً در محیط کار رخ می دهد مهم تر است، پس انسان ها و به تبع آن معلمان هرچه از نابرابری های اجتماعی و بی عدالتی در جامعه رنج ببرند، بیشتر دچار تحلیل رفتگی و بی رمقی اجتماعی و شغلی می شوند.بنابراین برای کاهش فاصله طبقاتی در جامعه یا به کلام ارسطو”توجه معطوف به عدالت تصحیحی”، نظام آموزشی باید دارای معلمانی با جهت گیری اجتماعی باشد تا از طریق آن نگرش مثبت به عدالت توزیعی در جامعه تقویت شود. همچنین واضح است هنگامی که برابری وجود نداشته باشد افراد می توانند در نردبان پیشرفت جابجا شوند.
فرضیه پنجم: به نظر می رسد میزان بی رمقی اجتماعی معلمان بر اساس جنس آنان متفاوت است.
[یکشنبه 1401-04-05] [ 09:20:00 ب.ظ ]
|