کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



۴- دخالت های گروهی
۵- ایجاد مهارت های شناختی[۴۳] اراده خویشتن
۶- روش فرافکنی زمانی لازاروس
۷- روابط زناشویی
۸- مسأله گشایی وتصمیم گیری ( شهریار ، ۱۳۸۶).
افسردگی به عنوان یک پدیده چند وجهی و چند عاملی تصور می شود که در آن هر کدام جنبه های مهمی در ایجاد تداوم افسردگی دارند . افسردگی در سراسر دنیا مسأله ای مهم است . در یک بررسی طولی همه کسانی را که بین سالهای ۱۸۹۵-۱۸۹۷ در ایسلند متولد شده بودند را مورد مطالعه قرار دادند . احتمال ۱ به ۸ وجود داشت که این افراد در مرحله ای از زندگی پیش از رسیدن به سن ۷۵ سالگی دچار اختلال عاطفی شوند. نتایج بدست آمده از مطالعات دیگر برآورد می کند که در طول زندگی احتمال بروز افسردگی یک قطبی برای مردان ۸ تا ۱۲ درصد وبرای زنان ۲۰ تا ۲۶ درصد است . در مورد اختلال دو قطبی که کمتر شایع است ، خطر وقوع در طول تمام عمر ۱% می باشد . در این رابطه نیز زنان بیشتر در معرض ابتلا هستند تا مردان ( دیوید و ویسمن به نقل از ساراسون، ۲۰۰۵). براساس مطالعاتی که در اروپا وآمریکا انجام شده است برآورد شده است که بین ۹ تا ۲۶ درصد از زنان و ۵ تا ۱۲ درصد از مردان در طول زندگی خود یک بیماری افسردگی عمده داشته اند . هم چنین بر آورد شده است که بین ۵/۴ تا ۳/۹ درصد زنان و ۳/۲ تا ۲/۳ درصد مردان در برهه ای از زمان به این اختلال دچار هستند بنابراین زنان دو برابر بیشتر از مردان به افسردگی دچار می شوند و این نسبت در جمعیت های بالینی نیز گزارش شده است. این عدم تجانس درشیوع افسردگی مخصوصاً در گروه های سنی جوان تر صدق می کند. همچنین احتمال بهبود افسردگی در این اشخاص نسبت به افراد مسن بیشتر است ونیز احتمال تجربه مجدد بیماری در آنها کمتر است . مطالعات متعددی که بر روی بیماران مراجعه کننده به پزشکان عمومی انجام شده نشان می دهند که شیوع افسردگی اساسی در حدود ۵ درصد است . این میزان سبب شده که اختلال افسردگی یکی از شایع ترین مشکلات بالینی پزشکی عمومی تلقی گردد. تخمین زده می شود که تنها در حدود ۱۰ درصد بیماران مراجعه کننده به پزشکان عمومی که دچار افسردگی هستند به خدمات روان پزشکی ارجاع داده می شدند ( بلک برن ، ۲۰۰۸). از طرفی میزان شیوع افسردگی در میان اقشار مختلف جامعه، مختلف است.افسردگی شایع ترین اختلال خلقی وعاطفی و بزرگ ترین بیماری روانی قرن حاضر است به بیان ساده تر یک واکنش روانی- زیستی در برابراسترس های زندگی است . چنین حالت واکنش در اختلال خلقی، محدود به زمان ومکان خاص نبوده و می تواند در هر زمان وهر مکانی و برای هرشخصی در هر موقعیتی که باشد پدید بیاید. در واقع خلق آدمی حاصل مجموعه ای از واکنش های عاطفی در یک موقعیت خاص وزمان معین است . به سخن دیگر خلق یک زمینه عاطفی است که آکنده ازگرایش های هیجانی غریزی بوده وحالت های روانی به احساس انسان طعم خوشایند یا نوخوشایند می دهد و در بین دو قطب لذت و درد در نوسان است . یک تغییر محسوس یا انحراف از حالت طبیعی و متعادل خلق می تواند به صورت اندوه و غم زدگی مشخص گردد. اگر اندوه بر حسب شرایط خاص به صورت یک اختلال قابل توجه و بیمار گونه ظاهر شود می تواند به یک خلق افسرده تبدیل گردد( افروز،۱۳۸۶).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

افسردگی از ابتدای تاریخ بشر افراد را رنج داده است. در واقع اولین بار حدود ۲۴۰۰ سال پیش پزشک شهیر یونانی بقراط واژه مالیخولیا را برای توصیف افسردگی بکار برد . افسردگی ربطی به موقعیت اجتماعی افراد و دارایی آنها ندارد ودر واقع بسیاری از افراد مشهور در طول تاریخ به آن مبتلا بوده اند. نکته بسیار مهمی که باید به خاطر داشت این است که ابتلا به افسردگی دلیل بر ضعف و ناتوانی بشر نیست ( افروز،۱۳۸۶).
۲-۳-۱ افسردگی چیست ؟
افسردگی [۴۴] فقط احساس موقتی گرفتگی ، اندوه یا دلتنگی نیست . افسردگی حالتی ورای غمگین بودن یا اندوه شدید بر اثر فقدان یک عزیز است . غمگین بودن وسوگواری ، واکنش های طبیعی وموقتی در مقابل تنش های زندگی هستند . این نوع خلق ها در مدت زمان نسبتاً کوتاهی بر طرف می شوند و فرد مجدداً وضعیت طبیعی خود را باز می یابد. در واقع افسردگی که غالباً به آن افسردگی بالینی یا اختلال خلق یا اختلال عاطفی اطلاق می شود ماه ها یا حتی سالها فرد را گرفتار می کند. بیماری های افسردگی بر احساسات ، افکار ، رفتار و سلامت جسمانی فرد تأثیر می گذارند(سالمانز[۴۵] ،۲۰۰۳).
افسردگی، سرماخوردگی بیماری روانی است . تقریباً همه، حداقل به صورت خفیف احساس افسردگی کرده اند . احساس دمغی، بی حوصلگی ، غمگینی، ناامیدی، دلسردی، و ناخوشنودی همگی تجربیات افسردگی رایج هستند. ولی آشنایی با این حالت ها موجب آگاهی وشناخت نمی شود ، زیرا فقط ظرف سی سال اخیر پیشرفت های قابل ملاحظه ای در زمینه شناخت این بیماری صورت گرفته است (روزنهان وسلیگمن[۴۶]،۲۰۰۶).
در زبان روزمره اصطلاح افسرده برای اشاره به یک حالت احساسی ، واکنش به یک موقعیت ، و سبک رفتار مختص به فرد بکار می رود . احساس افسردگی معمولاً به عنوان اندوه [۴۷] شناخته می شود وامکان دارد در هوای بارانی ، سرمای گزنده ، یا بعد از منازعه با یک دوست رخ دهد. موقعیتی که انتظار می رود شاد آور باشد غالباً به چنین احساس اندوهی پایان می بخشد . مردم ممکن است بعد از تعطیلات سال نو، بعد از رفتن به خانه ای جدید ، یا به دنبال تولد نوزاد احساس اندوه کنند( ساراسون وساراسون ،۲۰۰۵).
ارائه تعریف افسردگی آسان نیست ، طبقه بندی آن نیز مشکل تر است وپیشنهاد طرحی که بتواند مورد پذیرش همه متخصصان وپژوهشگران قرار گیرد غیر ممکن به نظر می رسد . در یک جمعبندی کلی می توان گفت که مفهوم افسردگی به سه گونه متفاوت بکار رفته است. به منظور مشخص کردن احساس های بهنجار غمگینی ، یأس ، ناامیدی و بروز آنها به عنوان نشانه یک اختلال برای مشخص کردن احساس های افسرده وار در چهارچوب اختلال های روانی پاره ای از علل و گونه ای از تحرک هستند و به پاره ای از درمانگری ها پاسخ می دهند به منظور توصیف اختصاری یک نشانگان که شامل نشانه ای عاطفی، شناختی، حرکتی، فیزیولوژیکی و غدد مترشحه است( هوبر[۴۸] ، ۱۹۹۳).
آشکارا مشاهده می شود که تعریف های متعدد افسردگی به نشانه های متعددی اشاره دارند که می توانند به گونه های مختلف با همدیگر ترکیب شوند و گاهی بازشناسی افسردگی از اختلال این ترکیب ها بسیارمشکل است، بخصوص اگر جنبه ی پنهان داشته باشد یا جلوه های بدنی به خود گیرد. اما به هر حال می توان این نکته را پذیرفت که افسردگی در عین حال با نشانه های جسمانی وروانی همراه است و نشانه های جسمانی گاهی چنان بر جدول بالینی سایه می افکند که مانع بازشناسی افسردگی می شود( دادستان ، ۱۳۸۴).
۲-۳-۲ حالات افسردگی
تشخیص وبررسی نشانه ای افسردگی بک[۴۹] یا فهرست زونگ[۵۰] یا از نوعی که مشاهده گر رفتار را می سنجد ( مانند مقیاس هامیلتن[۵۱] ) منتهی شده است. این نشانه شناسی چهار دسته از پدیده ها را در بر می گیرد که عبارتند از: اختلالات عاطفی ، انگیزش ها، شناخت و قلمرو بدنی . بازخورد عاطفی با حالت غمگینی تقریباً دائم وهمراه با حالات بحرانی بغض واشک ریختن مشخص می شود . البته در این حالت در رابطه با محیط اجتماعی شکوه ها وشکایت ها ، یاد آوری خواری ها و خفت ها ، تظلم ها وسرزنش ها نیز وجود دارند و مجموعه آنها غالباً با تظاهرات کم وبینش پنهانی خصومت، وابسته اند . انگیزش ها تابع نوعی باز داری اند، حال خواه این بازداری مربوط به زندگی جنسی باشد که در آن میل جنسی به یک سو نهاده می شود و خواه مربوط به زندگی اجتماعی که در آن آزمودنی در قالب خود، فرو می خزد ، همچنین در این حالت اختلالات شناختی وجود دارند که هسته ای از آنها بر اساس زمینه های سه گانه بک در فرد تشکیل یافته وبا افکاری منفی که فرد نسبت به خود ، نسبت به جهان ونسبت به آینده در خود ایجاد می کند، مشخص می شوند . فرد در رابطه با خود تصویری را که از بدن خویش دارد تنزل می دهد ونوعی خود ویرانگری را در خویش به فعل در می آورد ، که با احساس گنهکاری ، کینه نسبت به خود، میل به کیفر رسیدن و افکار تخریبی تا حد خودکشی ، بیان می شود( کراز[۵۲] ،۲۰۰۴).
۲-۳-۳ تاریخچه افسردگی
مردم موارد افسردگی را از زمان های بسیار دور ثبت کرده اند ، و توصیف هایی از آنچه ما امروزه اختلالات خلقی می خوانیم ، در بسیاری از منابع طبی قدیم وجود دارد .داستان عهد عتیق شاه سائول[۵۳] وداستان خودکشی آژاکس درایلیاد هومر ، هردو یک سندرم افسردگی را توصیف کرده اند . حدود ۴۰۰سال قبل از میلاد ، بقراط اصطلاح مانی و ملانکولی را برای توصیف اختلالات روانی بکار برد. در حدود سال ۳۰ میلادی ،پزشک رومی ، سلسوس [۵۴] ملانکولی را ناشی از صفرای سیاه معرفی نمود. {از ریشه یونانی Melan ( سیاه) و Chole ( صفرا)} در سال ۱۸۵۴ ، ژول فالره حالتی را توصیف نموده وآن را جنون ادواری[۵۵] نامید . چنین بیمارانی متناوباً حالات خلقی مانی و افسردگی را تجربه می کنند . در سال ۱۸۸۲ ، کارل کاپام روانپزشک آلمانی ، با بهره گرفتن از اصطلاح سایکوتایمی ، مانی و افسردگی را مراحل مختلف یک بیماری توصیف نمود . امیل کراپلین [۵۶] در سال۱۸۹۹ ، بر اساس معلومات روانپزشکان فرانسوی و آلمانی مفهوم بیماری منیک – دپرسیو را شرح دادکه شامل اکثر ملاک های تشخیص است که امروزه روانپزشکان برای استفاده از اختلال قطبی I از آن ها استفاده می کنند.کراپلین نوع خاصی از افسردگی را نیز شرح داد که پس از یائسگی در زن ها واواخر بزرگسالی در مرد ها شروع می شود و بعداً به افسردگی رجعتی[۵۷] معروف شد ، و از آن به بعد یکی از معادل های اختلالات خلقی ، با شروع دیررس شمرده شد( کاپلان وسادوک[۵۸] ،۲۰۰۲).
۲-۳-۴طبقه بندی افسردگی
۲-۳-۴-۱ اختلال های خلقی یک قطبی
غم، دلسردی ، بدبینی ونا امیدی در مورد اینکه اوضاع بهتر خواهد شد ، برای اغلب افراد احساس های آشنایی هستند . افسردگی، وقتی که دچارآن می شویم نا خوشایند است ، اما معمولاً خیلی طول نمی کشد ، وبعد از چند روز یا چند هفته یا بعد از اینکه به سطح شدت خاصی برسد ، خود به خود از بین می رود . در واقع افسردگی خفیف درکوتاه مدت ممکن است واقعاً طبیعی ودر بلند مدت سازگارانه باشد که فرد معمولاً از آنها دوری می جوید و در این حال معمولاً محدود کننده خود است . گاهی افسردگی از ما در برابر از دست دادن مقدار زیادی انرژی در دنبال کردن بیهوده هدف های دست نیافتنی محافظت می کند( کلر وسنه[۵۹] ، ۲۰۰۵ ، نسه [۶۰] ، ۲۰۰۰به نقل از باچر[۶۱] ، ۱۳۸۸).
۲-۳-۴-۲ اختلال افسردگی اساسی[۶۲]
ممکن است به تنهایی رخ داده یا بخشی از اختلال دو قطبی باشد. در صورتی که به تنهایی رخ دهد آن را افسردگی یک قطبی نیز می گویند . علائم باید به مدت حداقل دوهفته ادامه یافته و حاکی ازتغییر در عملکرد گذشته بیمار باشند . شیوع آن در مردان دو برابر زنان است . وقایع آشکار ساز حداقل در ۲۵% موارد اتفاق می افتد. علائم اختلال در طول شبانه روز تغییر می کنند و در اوایل صبح وخیم تر هستند . کندی روانی – حرکتی یا بی قراری وجود دارد با نشانه های نباتی همراه است . هذیان ها وتوهمات همراه با خلق ممکن است مشاهده شوند . سن متوسط شروع اختلال ۴۰ سالگی است ، ولی در هر سنی می تواند رخ دهد . عوامل ژنتیکی در آن نقش دارند( کاپلان وسادوک ، ۲۰۰۵).
۲-۳-۴-۳ اختلال افسرده خویی[۶۳] ( دیس تایمی )
شدت آن از اختلال افسردگی اساسی کمتر است . در زنان شایعتراز مردان است و سیر مزمن تری دارد. شروع بی سر و صدایی دارد . اغلب در افرادی رخ می دهد که سابقه فشار های روانی طولانی مدت یا فقدان های ناگهانی داشته اند( کاپلان وسادوک ، ۲۰۰۵).
اگر شدت افسردگی کمتر یا کاملاً عاجز کننده نباشد ، اختلال افسرده خویی نامیده می شود این اختلال با اصطلاح قدیمی تر روان رنجوری افسردگی نیز شناخته می شود( ساراسون و ساراسون، ۲۰۰۵).
۲-۳-۴-۴ اختلال خلق ادواری[۶۴]
شدت این اختلال کمتر بوده و با دوره های متناوبی از هیپومانی وافسردگی متوسط همراه است . این اختلال مزمن وغیر روان پریشانه است . علائم باید حداقل به مدت دو سال ادامه پیدا کنند . شیوع آن در زنان ومردان مساوی است . شروع اختلال معمولاً بی سرو صدا بوده و در اواخر نوجوانی و یا اوایل بزرگسالی رخ می دهد. سوء مصرف مواد در مبتلایان به این اختلال شایع است. اختلال افسردگی اساسی و اختلال دو قطبی در بستگان درجه اول به مبتلایان به این بیماری شایعتر از جمعیت عمومی است( کاپلان وسادوک ، ۲۰۰۵).
۲-۳-۴-۵ اختلال دو قطبی[۶۵]
اکثر کسانی که دچار افسردگی می شوند، دوره های شیدایی پیدا نمی کنند. اما از هر صد بیمار افسرده یک یا دو بیمار گرفتار هردو دوره ی افسردگی و شیدایی می شوند و عنوان تشخیصی اختلال دوقطبی یا شیدا افسرده می گیرند . در این نوع اختلال ، شخص بین دوره های از افسردگی و سرخوشی شدید نوسان پیدا می کند . در بعضی بیماران ، بین دو دوره ی شیدایی و افسردگی فقط یک دوره بهنجاری کوتاه دیده می شود . رفتار کسانی که در دوره ی شیدایی هستند به ظاهر خلاف رفتار افسرده ها به نظر می رسد . شخص در دوره های شدید شیدایی پرتوان و پرانرژی و پر از شور وهیجان است و اعتماد به نفس فراوان دارد. پیوسته حرف می زند، از کاری به کار دیگر می پردازد و کمتر به خوابیدن نیاز پیدا می کند. رفتار کسانی که در دوره های حاد شیدایی هستند یادآور اصطلاح تلاطم و خروش شیدای است. بسیار برانگیخته و بی قرار وپرجنب وجوش هستند. ساعت ها بی وقفه راه می روند ، آواز می خوانند، فریاد می زنند یا مشت به دیوار می کوبند. اگر اطرافیان بخواهند آرامشان کنند ، خشمگین می شوند وممکن است دست به فحاشی بزنند، تکانه های خود را به سرعت عملی می کنند یا به زبان می آورند . غالباً دچار گم گشتی و وپریشانی هستند و هذیان های در مورد ثروت وقدرت دارند ( هیلگارد وهمکاران[۶۶] ، ۲۰۰۶). در دوره مانیایی بیمار با حرارت تمام شادی می کند ورفتارهایش توأم با شور وشوق وجوش و خروش است( گنجی،۱۳۸۱).
افسردگی نوروتیک در حد فاصل میان افسردگی عادی وافسردگی پسیکوتیک قرار دارد. معمولاً همه در خود ودیگران، رفتار یک فرد سالم را در موقعی که فاجعه ای برای او رخ داده است مشاهده نموده ایم مثلاً مرگ عزیزی، معمولاً سبب گریه ، ناراحتی ، کم خوابی ، احساس بدبینی و عدم اعتماد به آینده می شود ولی افسردگی وغم شخص سالم کاهش می یابد. در حالت شدید افسردگی مانند توهم ، ادراک غیر عادی احساس شدید، تمایل به انتحار وعقب افتادگی تفکر مشاهده می گردد( شاملو ، ۱۳۷۴).
جدول (۲-۱): فهرست نشانه های بالینی افسردگی

رفتار، حرکت،
شکل ظاهری

جنبه هیجانی

جنبه روانشناختی نباتی

جنبه خیالبافی شناختی

جنبه انگیزشی

حالت وضعی: بدون نیرو ، خمیده، بدون کنش، کندی حرکات، نا آرامی ،اضطراب عصبی، مالیدن دست ها به یکدیگر
حالت چهره : غمگین، نگران، آویزان بودن گوشه های دهان، چینهای عمیق ، بی حالتی یا متغیر وتنیده بودن چهره .
شیوه حرف زدن: آهسته، یکنواخت .

احساس کوفتگی، ناتوانی، غمگینی، نا امیدی، فقدان، رها شدگی، تنهایی، گنهکاری، خشم، اضطراب ونگرانی، احساس فاصله در برابر جهان پیرامونی.

ناآرامی درونی، تحریک پذیری، نقش برانگیختگی ،گریه، خستگی، ضعف، اختلال های خواب ، تغییر پذیری، احساس آرامش در خلال روز ، حساسیت نسبت به تغییرات جوی، کاهش اشتها ووزن، کاهش لیبیدو، ناراحتی های نباتی، هنگام تشخیص باید به فشار خون ، کمبود آهن، کمبود یا افزایش آدرنالین توجه کرد.

فقدان تخیل، کندی فکر، مشکلات تمرکز، نشخوار فکری ادواری،انتظار تنبیه و فاجعه، افکار هذیانی مانند ارتکاب گناه، بی کفایتی، مسکینی، افکار منفی درباره زندگی، بی هدف، افکار انتحاری.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1401-04-05] [ 08:50:00 ب.ظ ]




ب:رهبری وهدایت انواع مختلف تیم های کیفیت
عضویت ومشارکت درتیم های کیفی
پ:هدایت فعالیت های کیفی مربوط به حیطه کاری خودازطریقارائه تعهدفردی وتشویق وترغیب کارکنان
ج: شناسایی مشتریان ومراجعه کنندگان وعرضه کنندگان خدمات وبرقراری ارتباط باآنان جهت کشف تحلیل رفع نیازهای آنان
نقش نیروی کار:که شامل کلیه افرادسازمان به جزمدیران ومتخصصان می باشد.نقشی که افرادمذکوردربهبودکیفیت دارند.عبارتنداز:
الف: انتخاب برای بررسی ورفع آنها

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ب : مشارکت درانواع مختلف تیم های کیفیت
پ: شناسایی جنبه هایی ازکارهاوفعالیت ها
ت: آگاهی ازنیازمشتریان که می بایستی سعی شودبابهره جویی ازتجربیات ،دانش نیروی کاروازتوان بالقوه آنان حداکثراستفاده شود(اسکندری،۱۳۳۷کاشانی،۱۳۷۱).
تاریخچه مدیریت ومدیریت کیفیت فراگیر
مطالعه تطبیقی مدیریت درسازمانهای کشورهابه وضوح نشان می دهدکه سازمان هاودستگاه های اداری روندهای مختلفی راطی نموده است که به طور کامل به شرح زیر می باشد.
مدیریت به مفهوم جدیدوامروزی آن دارای سابقه ای بیش ازیک قرن نیست که ان هم به دلیل انقلاب صنعتی وکسترش کارخانه جات وادارات،حاصل شده است.می توان گفت که تاقبل ازقرن بیستم،مدیریت معمئل درسازمان هاغالباتحت تاثیرتجارب ومشاهدات فردی وغیرعلمی بود تااینکه درسال ۱۹۱۱تیلور[۳۹] باانتشارکتاب(اصول مدیریت علمی)[۴۰]موجب نهضت مدیریت علمی درمدیریت گردید.مهمترین مساله موردتوجه درمدیریت علمی ،تاکیدبرمدیریت درسطح عملیاتی،مطالعه علمی عملیات به منظورتشخیص عوامل موثربرآن وکشف موثرترین روش انجام کاراست.تیلورمعتقدبودکه به مدداصول علمی می توان فعالیت های تولیدراتحت نظم درآورد وکارایی راافزایش داد.وی انگیزه کاررادردرجه اول ناشی ازسوق به درامد اقتصادی می دانست ودرواقع انسان رایک حیوان اقتصادی تصورمی کرد.همزمان باتیلور،کسان دیگری که ازتجربه مدیریت درسازمان های بزرگ برخورداربودند،دریافتندکه اداره کردن سازمانهابامدیریت سطح عملیاتی کالامتفاوت انهامدیریت رافراگردهماهنگ سازی تلاش گروهی درجهت هدفهای گروهی تعریف کردنوبران شدندکه مدیریت رابرحسب کارکردهای مدیران:برنامه ریزی،سازماندهی،فرماندهی،هماهنگی وکنترل دررده های مختلف سازمان توضیح دهند.این رویکردبیش ازهمه مرحون مطالعات (هنری فایول)[۴۱]می باشدکه بعدهااووطرفدارانش را(مدیران اداری)[۴۲]خواندند.مطالعت هاثورن درکارخانه ووسترن الکتریک نشان دادکه شرایط فیزیکی باعملکردکارکنان رابطه مستقیمی نداردوبرخلاف نظرمدیریت علمی ،پاداشهای اقتصادی به تنهایی باعث افزایش کارایی نهضت تمام عیار یتبدیل شد.رویکردروابط انسانی عموما مرهون فعالیت های اولیه (التون مایو)و(ماری پارکرفالت)می باشد.نهضت روابط انسانی براین عقیده بودکه حرمت وشان انسان بایددرمحیط کاراحیاشود،هدفهای سازمان هابایددرجهت رفاه کارکنان موردتجدیدنظرقرارگیرد،درمدیریت وتصمیم گیری ازمشارکت گروهی افراداستفاده شود،باتغییردرساختارسازمان،امکان آزادی عمل وابتکاربه افرادداده شودتاکارآنان تلاش برانگیزورضایت بخش شده وبالاخره اهمیت وجایگاه گروه های غیررسمی درمحیط کار،به درستی شناخته شود.هردونهضت روابط انسانی ومدیریت علمی باوجودکمبودهای مخصوص به خودمشترکاازتوجه به ساختاراجتماعی سازمان،ارتباط ان بامتغیرهای محیطی وروابط متقابل اجزای سازمان بایکدیگر،نقش نیازهای کارکنان درانجام وظایف محوله ،تصمیم گیری،قدرت واختیار،ارتباطات وغیره غفلت ورزیدند.ادامه تحقیقات مدیریت برای پاسخگویی به مسائل فوق موجب پیدایش جریان بزرگتری گردیدکه مجموعاتحت سیطره (علوم رفتاری)است وبه مکتب مدیرییت علمی جدید معروف است.این مکتب باکاردانشمندانی نظیرهربرت سایمونوچستربارناردشروع شدودارای رویکردهای متعددی ازجمله تئوری سیستم ها،مدیریت اقتضایی،مدیریت مشارکتی،مدیریت مبتنی برهدف وغیره می باشد.این نهضت می کوشدتابه جای استخراج اصول ثابتی که دراکثرسازمان هاصادق است ،توجه رابه پیچیدگی های سازمان به عنوان پیچیده ترین سیستم هابه ویژگی ها،موقعیت هاوشرایط مختلف مدیریت ورهبری وبه عوامل محیطی سازمان هاجلب نماید(علاقه بند،۱۳۷۵سیدعباس زاده،۱۳۸۰وعلاقه بند،۱۳۷۶).سزانجام دردودهه اخیرتحولات اساسی ازجمله مشتری گرایی به جای تولیدگرایی،تاکیدبرکیفیت به جای کمیت،تاکیدبه انسان به جای ماشین وماده تاکیدبرگروه گرایی به جای فردگرایی وتاکیدبرسازمان افقی به جای عمودی،تاکیدبرمشارکت به جای جدایی وقسمت گرایی وغیره به وقوع پیوسته که مجموعه این تغییرات نگرشی واصولی دربنیان های اساسی مدیریت وضرورت رعایت انهادرمدیریت امروز،پدیده مدیریت کیفیت فراگیررابوجودآورداست که تاکیدآن برکیفیت پدیده های سازمانی وشعارآن(حق بامشتری)،می باشد(کاشانی،۱۳۷۴).
مدیریت کیفیت فراگیردرجهان امروز
مدیریت کیفیت فراگیرمتوجه بازسازی سیستم های سازمان،بهبودمستمرفرایندها،توانمندکردن سازمان برای رقابت باسازمان ها ی پویااست.دراین رابرنامه بهبودکیفیت جامع بادنبال کردن نظم ترتیب ویژه ایدرساختارتکنولوژی فرایندهای تولیدوخدمات وزمینه های پشتیبانی تغییروتحول لازم رابه وجودمی آورد.درهمه این تلاش ها،فرهنگ سازمانی به عنوان بستراصلی تحول سازمان موردتوجه قرارمی گیرد.دردنیای پیشرفته صنعتی گاهی قضاوتهای منفی درموردشکسست مربوط به مدیریت کیفیت فراگیرابرازشده که درحقیقت این شکست مربوط به مدیریت کیفیت فراگیر نبوده است بلکه علت اصلی این شکست رابایستی درتعهدمدیران.عدم توانایی سازمان درهضم فلسفه TQM،عدم صلاحیت بعضی ازمتخصصان که درخارج ازسازمان به کارگرفته شده اند.کارکنان آموزش ندیده وخیلی ازعوامل دیگراست ازاینروپیشرفت تکنولوژی،انتظارات مراجعه کنندگان رابرای دریافت خدمات مناسب وبه موقع افزایش داده وآنهاحاضربه پذیرش هرنوع خدمات وکارایی نیستند.بدین ترتیب سازمان هایی که قادربه تامین انتظارات مراجعه کنندگان خودنباشنندخودبه خود ازگردونه چرخشی امورات حذف خواهدشد.لذامدیریت کیفیت فراگیرمی تواندوسیله ای عالی برای کمک به تحولات موردنیازسازمان برای پیشرفت قرن ۲۱بوده وبایستی این شیوه به صورت فراگیردرکلیه لایه های سازمان وبه طورمرتب جهت اجرای فرایندبهینه سازی مستمردرارائه خدمات اعمال گردیده وبرای پیشرفت واتصال کشورها،خاص.کشورهای جهان سوم به طورمطلوب اعمال گردد(کاظمی،۱۳۷۶).
نظریه پردازان مدیریت کیفیت فراگیر
مدیریت کیفیت فراگیر،مفهوم گسترده ترازآن داردکه صرفاآن رابه عنوان کنترل کیفیت محصول قلمدادمی کنیم.مدیریت کیفیت فراگیرهماهنگی تلاش هادرجهت بهبودرضایت مشتری،افزایش مشارکت کارمند،تقویت مشارکت های عرضه کنندگان وایجادجوسازمانی وبهبوددائمی کیفیت می باشد.مدیریت کیفیت فراگیرصرفایک تکنیک نیست بلکه فلسفه ای است استوارشده براین باورکه موفقیت دراز مدت بستگی تام به تعهدیکنواخت هم شکل کیفی درتمام بخش های یک سازمان دارد.درزیربرخی ازنظریه پردازان برجسته معرفی می گردد.(بنویتز ،۱۳۸۴)
دبلیوادوارددمینگ
مفهوم کیفیت درژاپن زمانی آغازشدکه کشورشروع به بازسازی اسیب های متاثرازبمباران بعدازجنگ جهانی دوم نمد.ژاپن ایده های دبلیوادوارددمینگ راباآغوش بازپذیرفت اویک آمریکایی بودکه روشهاونظریه هایش برای احیای ژاپن بعدازجنگ قابل اعتیادبود که روشهاونظریه هایش بری احیای ژاپن بعدازجنگ قابل اعتباراست جای بسی تعجب است که ایده های دمینگ درابتداموردتمسخرآمریکایی هاقرارگرفت .درنتیجه مدیریت کیفیت فراگیردرژاپن سی سال زودترریشه دواندتادرایالات متحده شرکت های آمریکایی اززمانی به ایده های دمینگ علاقمندشدندکه بامشکل جدی رقابت باژاپنی هادردهه هشتادمواجه شدندسیستم مدیریت دمینگ یک دیدگاه فلسفه فلسفی براساس سیستم شناخته شده ای بودکه شامل چهارده نکته بوداین نکات بیانگررفتارهابودکه یک سازمان بایدداشته باشدتابه مدیریت کیفت جامع دست یابد.
۱- ایجادیک هدف پایداربرای بهبودتولیدوخدمات؛
پذیرش یک فلسفه ای جدیدکه شرکت هانیازبه تغییردارند؛
۳– خاتمه وابستگی به بازرسی انبوه؛
۴- بکارگیری روش های جدیدآموزشی؛
۵- قطع جوایز برقیمت هادردادوستد؛
۶- بهبوددائمی سیستم تولیدوخدمات؛
۷ – استقرارآموزش درطول جریان درطول جریان؛
۸- استقراررهبری متشکل ازکمک به مردم؛
۹ – بیرون راندن ترس(ریسک کردن)شکیت موانع بین بخش ها؛
۱۰– حذف شعارها،هشدارهاوهدف های متععددبرای نیروی کار؛
۱۱- حذف سهمیه های عددی یااستاندارهای کاری؛
۱۲- حذف موانع که ازاظهارفخردرمحیط کاری جلوگیری می کند؛
۱۳- برقراری یک برنامه قوی آموزش ویاددهی؛
۱۴- اتخاذعمل مناسب برای انجام تغییروتبدیل.
دمینگ تازمان مرگش یعنی نودوسه سالگی وتاسا ل۱۹۹۳به آموزش درگردهماییهاادامه داد.سیستم دمینگ چنان تاثیری ایجادکردکه به پدرمدیریت کیفیت معروف گشت(بنویتز،ترجم شایان جهرمی،۱۳۸۴).
ژوزف.ام.ژوران
ژوزف به طورحرفه ای به عنوان یک مهندس درسال ۱۹۲۴کارخودراشروع کرد.ودرسال۱۹۵۱اولین کتابچه کنترل کیفیت اوبه چاپ رسیدوباعث شدکه آوازه اوبین المللی گردد.اتحادیه مهندسین ودانشمنندان ژاپنی ازژوزف دراولین دهه ۱۹۹۰به ژاپن دعوت کردنداودرسال۱۹۵۴به آنجا وارد شدواداره یک گردهمایی برای مدیران اجرایی سطح بالاومیانی رابه عهده گرفت،سخنرانی های اوویژگی های مدیریتی قوی داشت متمرکزبودبربرنامه ریزی،موضوعات سازمانی، مسئولیت مدیریت برای کیفیت ونیازبرای استقراراهداف وآمارهابرای پیشرفت.اوتاکید کردکنترل کیفیت می بایستی به عنوان بخش تفکیک ناپدیرمدیریت اجراگردد.ماهیت درونی پیام ژوزف این باوراست که کیفیت بطورتصادفی رخ نمی دهد ومی بایستی برای آن برنامه ریزی شود.ژوران برنامه ریزی کیفی رابه عنوان بخشی ازکیفیت سه گانه ای(سه بخشی)برنامه ریزی کیفیت،کنترل کیفیت وبهبودکیفیت موردملاحظه قراردارد.دستورالعمل های ژوران برای کسب نتایج استقراراهداف مشخص برای دسوسپس استقراربرنامه برای رسیدن به این اهداف،باتعیین مسئولیت روشن وشفاف برای براوردن اهداف و دادن پاداشهادرنتایج بدست آمده می باشد.ژوران معتقدبودکه غالب مسائل ومشکلات کیفی،حاصل اشتباه ضعیف، نه گارگری ضعیف است وآموزش درازمدت برای بهبودکیفیت می بایستی درسطح بالابامدیریت ارشدشروع شود.ژوراف.ام.ژوران کتابچه کنترل کیفیت رانوشت.درژاپن بانشان گنج شناخته شد.دنباله روهای اوعبارتنداز:دوپانتت،مان نستو،موبیل (همان منبع).
فلیپ کرازبی[۴۳]
کرازبی ازدیگرمشارکت کنندگان اصلی درجنبش کیفیت می باشد.درسال۱۹۹۷اوموسسه بین المللی تلفن وتلگراف (ITT)راترک کرد،وکتابش راتحت عنوان” کیفت رایگان”است نوشت،درآن مطرح کرددلارهای صرف شده روی کیفیت وتوجه پرداخت شده به ان منافع بیشتری راهمیشه دربازگشت به دنبال دارد،تاهزینه های صرف شده روی آن.دمینگ وژوران تاکیدداشت که ازخودگذشتگی برای یک تعهدکیفی موردنیازاست .کرازبی تنهامحصول کیفیت امریکایی بودکه درجه دکتری نداشت.اومساله برنامه معنایی درحدصفریابه عبارت گیربرنامه بدون نقص است،تاکیدداشت.این کاررادراولین مرتبه صحیح انجام دهیدباصددرصدستاده موردقبول.برخلاف این دمینگ،ژوزن وکرازبی مطرح می کندکه کیفیت همیشه یک هزینه مقرون به صرفه است.هماننددمینگ وژوزن،کرازبی تقصیررابه گردن کارگران نمی انداخت.بلکه متوجه مدیریت می کرد.(همان منبع)کرازبی اعتقادداردکه بعضی ازسازمان ها کیفیت رلبامدیریت نابخردانه وبی مبالات پییچیده ترمی کنند.اوکارکنان راتشویق می کندبرای خوداهداف بهسازی درنظربگیریدوهرگونه مشکل یامانعی رابه مدیران اطلاع دهند.کارهای بعدی اورویکردجامع تری رانسبت به بهسازی درنظربگیرد.
وپنج عامل رالازمه موفقیت همیشگی سازمان می داند:
۱- کارکنان به طورمعمول کارهارادرهمان به درستی جام دهند.۲- تغییرات پیش بینی شوندوبه نفع سازمان مورداستفاده قرارگیرند۳- رشدانسجام یافته وسودآور۴- محصولات وخدمات جدیدهنگام نیازارائه شوند۵- همه کارکنان درکارسازمان راضی وخشنودباشد(نورتون واسمیت،۱۳۸۴)
آرماندفیگن بام[۴۴]
دکترآرماندفیگن بام،که خودمدیرتولید شرکت جنرال الکتریک امریکا بود با تدوین روش نشان داده است که مسئولیت کیفیت به افرادی که مسوول بخش تولیدهستند تعمیم می یابد.فیگن بام که خود مشاوردرامورکیفی است روشی را پدید آورده است که نشان می دهد به اهداف کیفی نمی توان دست یافت مگراینکه کالابه طور صحیح طراح تولیدوتوزیع شده باشد.بنابراین فیگن بام معتقد است که همه افرادشاغل درسازمان درکیفیت محصولات تولیدی ان سازمان نقشی بسزا دارند. این روش فیگن بام بعدا به نام مدیریت کنترل کفیت معروف شد. تعیین هزینه کیفیت از جمله کارهای دیگری است که به فیگن بام نسبت می دهند. وی این روش را پیروکاروهمکاری بامسوولان بخشهای مختلف که خواستار تعیین هزینه های نقص ودوباره کاری بودند ابداع کرده است. (مهربان، ۱۳۸۸)
تعاریف مدیریت کیفیت فراگیر
مدیریت کیفیت فراگیردرگیرساختن تمام افرادسازمان درجهت بهبودوکیفیت مستمر،سوددهی بیشتروررضایت مشتریان است که جنبه پیشگیرانه آن برجنبه های درمان تقدم دارد.(ککال، ۱۹۹۹)
شریف زاده (۱۳۷۹) به نقل ازیوران می گوید: هدف مدیریت کیفیت فراگیر ایجاد یک سسیستم ونظام مدیریتی است که ازبروزنارسایی ها ومشکلات درچرخه عملکرد سازمان وموسسه جلوگیری می کند.برای تحقق این امر می بایست درموردوضعیت هایی که درفعالیت های سازمان ایجاد مشکل می نمایند، بررسی واقدام می نمایند
مدیریت کیفت فراگیر،فرایندی متمرکز برمشتری است وبهبوددائمی درک مشتری را می طلبد .(تیشه زن وکفیل زاده ،۱۳۸۰)
در مجموع، “مکف” فرآیندی متمرکز بر مشتری، مبتنی بر رو ش های آماری و متکی برگروه ها است که دستیابی به اهداف راهبردی سازمان از طریق بهبود مستمر فرآیندها را دنبال میکند وتوسط مدیریت ارشد رهبری می شود.
مدیریت کیفیت فراگیرمختصرا اشاره می شودکه این اصطلاح دراواخردهه ۱۹۸۰به تدریج جایگزین TQCشده است.لازم به ذکراست که TQCبیشتربرفرایندتولیدتاکیدداشته ،درحالی کهTQMیک فلسفه مدیریتی است که درتمام سطوح سازمان جاری می شود.(لاجوردی،۱۳۷۹)
اصول مدیریت کیفیت فراگیر
مکف” مدل های مختلفی دارد اما، مبنای آن بر سه اصل مشتری مداری، مشارکت جمعی و بهبود مستمر متکی است (نیستانی وکیذوری،۱۳۸۳)درادامه هر یک از این اصول باتأکید بر کاربرد آنها در نظام آموزش عالی معرفی می شوند:
اصل مشتری مداری : طبق اصل “مشتری مداری” کیفیت به گونه ای تعریف می شود که رضایت مصرف کننده محصول یا خدمت را برآورده کند . مطالعات دراین زمینه نشان می دهدکه کیفیت، مقدمه رضایت مشتری است. از سنجش ادراک مشتری دانشجو درباره کیفیت خدمات می توان برای کنترل عملکردهای بهبود کیفیت، و فراهم نمودن تسهیلات برای فرصت های شغلی آتی یادگیرندگان استفاده کرد(مرزو نوارو[۴۵]،۲۰۰۴)
)آلریدیخ و روکی،۱۹۹۸)معتقدندتجربه دانشجو ،از مؤسسه بهترین چشم انداز رضایت اواست.
(مارکسون[۴۶]وهمکاران)به این نتیجه رسیدندکه رضایت دانشجویان از عملکرد مؤسسه آموزشی نتیجه پنج ساختار “TQM” یعنی تعهدمدیر یت ارشد، شیوه ارائه درس، تسهیلات دانشگاهی، تکریم و آنها معتقدند که با این پنج ساختارو تعهد مدیریت ارشد می توان رضایت دانشجو را پیش بینی کرد اما فقط، دو ساختار تا حد زیادی تعیین کننده رضایت د انشجویان بهبود مستمر است (مارکسون واتل،۲۰۰۵ ص۵۳-۶۵)
اصل مشارکت جمعی : طبق اصل مشارکت جمعی ازآنجا که کیفیت به مجموعه عوامل تکنولوژیک اقتصادی، فرهنگی و مدیریتی مربوط می شود هر گونه فعالیت در ابقای آن مستلزم تلاش همه افراد و واحدها در سازمان است معتقد است از آن جا که مردم راه ح ل هایی بر ای مشکلات موجود تدوین م ی کنند در نتیجه این راهکارها مؤثرترند، (اولیاء ۱۳۷۸ )
درنظام آموزش وپرورش، با توجه به نقش عمده عوامل انسانی، ارتقای کیفیت در وهله اول مستلزم مشار کت افراد است ولی، این امر به دلایل مختلف تحقق نمی یابد (همان منبع)
به اعتقاد فیل[۴۷]، ۲۰۰۴ ،روابط و ارتباطات قوی بین مشتریان سنگ بنا وشالوده بهبودکیفیت است . در واقع، رضایت فعالان خارجی به برآوردن نیازهای آنها توسط فعالان داخلی بستگی دارد . بنابراین، نیازهای فعالان داخلی و خارجی را نباید مجزا در نظرگرفت. این دو جزء باید با یکدیگر و در یک گروه کار کنند.
اصل بهبود مستمر : اصطلاح “بهبود مستمر ” از کلمه ژاپنی کایزن[۴۸] به معنی بهبود روزافزون فرایند در حال تکوین ریشه گرفته است (تیمپونی،۲۰۰۵ص ۳۷-۳۶)بهبودمستمر توسط ادوارد دمینگ پذیرفته و به عنوان چرخه دمینگ شناخته شد شکل (۲-۶). این چرخه، به صورت مراحل زنجیری، به چهار بخش یعنی برنامه، اجرا، کنترل )بررسی( و اقدام اصلاحی تقسیم می شود(مونتانروآتر،۱۹۹۹ص۵۹-۵۲)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:50:00 ب.ظ ]




– امری کاظمی علی رضا (۱۳۸۸)، اطلس توانمندی های ژئوپارک و ژئوتوریسم ایران، انتشارات سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور، این اطلس از دیدگاه زیبایی شناختی لند فرم های شاخص ایران تهیه و تدوین شده است و به اختصار به شرح هریک از پدیده ها از دیدگاه علمی پرداخته است.
– رحیم پور، علی، ۱۳۸۴، در مقاله خود تحت عنوان ژئوتوریسم می فرماید که ژئوتوریسم یا توریسم جغرافیایی یکی از رشته های تخصصی اکوتوریسم است که به معرفی پدیده های زمین شناسی به گردشگران با حفظ هویت مکانی آنها می پردازد (رحیم پور، ۱۳۸۴، ص۱۱۱).
– قهرمانی، شهاب، ۱۳۸۶، در مقاله خود تحت عنوان ژئوتوریسم جنوب شرق ایران (سیستان و بلوچستان قطب ژئوتوریستی ایران) می فرماید ژئوتوریسم یکی از جدیدترین انواع توریسم است که در زیر شاخه اکوتوریسم قرار دارد و بعد از مطرح شدن ژئوپارکها از سال ۲۰۰۰ میلادی مورد بازدید قرار گیرد در ژئوتوریسم می گنجد (قهرمانی، ۱۳۸۶، ص۸۳).
– باغبانی، پرویز، ۱۳۸۶، در مقاله خود تحت عنوان ژئوتوریسم می فرماید یکی از اصطلاحاتی که امروزه بسیار بر سر زبانها است واژه ی ژئوتوریسم است یک ابتکار هوشمندانه بر این اساس هر محلی که به خاطر شرایط جغرافیایی ویژه ی خود نظیر محیط زیست، پوشش گیاهی، زیبایی های بالقوه و فرهنگ مورد بازدید قرار گیرد، در این تقسیم بندی می گنجد (باغبانی، ۱۳۸۶، ص۴۸٫).
– سیاوش شایان و صیاد اصغری و رسول محمدی، ۱۳۸۶ در مقاله خود تحت عنوان بررسی موانع و مشکلات ژئوتوریسم در ایران با تأکید بر موقعیت ژئوتوریسم بیابان لوت می فرماید ژئوتوریسم یکی از شاخه‎های توریسم و اکوتوریسم است که در صدد شناساندن جاذبه های زمین شناختی است که به یک توریست فرصت می دهد در حداقل زمان ممکن بدون صرف هزینه و زمان مستقیماً به جاذبه‎ی دلخواه خود در طبیعت دست یابد. این صنعت نه تنها دارای ابعاد اقتصادی اکولوژیکی، ژئولوژیکی و فرهنگی اجتماعی است بلکه اشتغال طیف گسترده ای از دانش آموختگان حوزه های محیط زیست، جغرافی دانان، زمین شناسان، جانورشناسان و غیره را نیز به عنوان راهنمایان ژئوتوریسم و اکوتوریسم فراهم خواهد کرد (شایان و همکاران، ۱۳۸۶، ص۴۶).
– صبوری، طاهره، ۱۳۸۶ در مقاله خود تحت عنوان ژئوتوریسم نگرشی نو به سوی توسعه منابع و مدیریت محیط در ایران می فرماید مطالعات و بررسی آماری نشان می دهد که مردم ما هنوز ارزش واقعی منابع طبیعی کشور را درک نمی کنند و تصور درستی از آینده بی گیاه و بی جنگل ندارند. همچنین هنوز رشد و آگاهی جامعه به آنجا نرسیده است تا از سایر مناطق تحت مدیریت کشور حتی بخش گسترده ای از مناطق کویری و بیابانی چگونه بهره گیرد و تمامی اینها مستلزم آنست تا فکری نو در اندازیم (صبوری، ۱۳۸۶، ص۵۴).
– مهرابی ملایوسفی، معصومه و صهبا، مریم، ۱۳۸۶ در مقاله خود تحت عنوان ژئوتوریسم جزیره کیش می‎فرماید: کشور ما ایران با داشتن طبیعتی زیبا و اقلیم متنوع و همچنین داشتن مناطق سرشار از پدیده های منحصر به فرد علوم زمین بستر مناسبی را برای پیشرفت صنعت گردشگری و رقابت با کشورهای مختلف فراهم کرده است. الوین میان جزیره کیش یکی از زیباترین مناطق گردشگری در ایران است که می تواند در انتقال علم و شکوفایی اقتصاد کشور نقش قابل توجهی را ایفا کند (مهرابی ملایوسفی و صهبا، ۱۳۸۶، ص۶۴).

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

– کامیابی (۱۳۸۷) ارزیابی جاذبه های طیبعی و ژئوتوریستی پارک ملی کویر استان سمنان، انتشارات دانشگاه مشهد در این اثر به توانایی تبدیل شدن پارک ملی کویر جهت ایجاد یک ژئوپارک از طریق برنامه ریزی توسعه مدیریت و بهره برداری بهینه از سیستم های ژئوتوریستی اشاره شده است.
صبوری، طاهره(۱۳۸۸) کاربرد مطالعات ژئومرفولوژی در آمایش سرزمین گیلان به منظور ایجاد ژئوپارک درفک و دیلمان و ارائه راهکار‌های ژئوتوریسم، رساله دکتری، انتشارت دانشگاه علوم و تحقیقات تهران. در این پژوهش اهمیت دانش ژئومورفولوژی در برنامه های آمایش سرزمین ازجنبه تخصصی و کاربردی آن برای مثال برای بحث توسعه زون گردشگری در یک محدوده و ایجاد ژئوپارک در نظر گرفته شده است. و راهکارهای توسعه ژئوتوریسم از دیدگاه قوانین بین المللی موجود نیز بررسی شده است.
۱-۶- روش تحقیق و مراحل آن
نوع روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده و برای استخراج اطلاعات مورد نظر و تجزیه و تحیل اطلاعات برای تبیین موضوع و با بهره گرفتن از نرم افزار های جغرافیایی به خصوص GIS به ترسیم و تهیه نقشه ها و به معرفی جاذبه های ژئوتوریستی و ژئوسایت های شهرستان فیروزکوه پرداخته می شود.
۱-۷- روش گردآوری اطلاعات
یکی از اولین گام ها درجمع آوری اطلاعات برای این پژوهش مطالعات کتابخانه ای و نظری است، استفاده از اسناد و آرشیوهای موجود کشور – مصاحبه با مدیران، صاحب نظران و کارشناسان – تحقیقات میدانی- جستجو در سایت های اینترنتی و نشریات تخصصی-تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار Excel و SPSS از مهم ترین روش های گردآوری اطلاعات می باشد.
۱-۸- ابزار گردآوری اطلاعات
پرسشنامه، مصاحبه، مشاهده، آزمون، فیش، جدول، نمونه‌برداری، تجهیزات آزمایشگاهی و بانکهای اطلاعاتی و شبکه‌های کامپیوتری و ماهواره‌ای و غیره، اسناد و مدارک کتابخانه ای، پایان نامه ها، مشاهده میدانی، نقشه های توپوگرافی، نقشه زمین شناسی و تصاویر ماهواره ای، جمع آوری اطلاعات از سازمان‎ها و موسسه های مربوطه
۱-۹– تجزیه و تحلیل اطلاعات
برای انجام مطالعات زمین‌شناسی و ژئومورفولوژی منطقه مورد بررسی در ابتدا نقشه‌ها و مطالعات زمین‌شناسی انجام شده در ناحیه مورد بررسی جمع‌ آوری و تهیه شده است. حوزه آبخیز مورد مطالعه برروی شیتهای توپوگرافی ۱:۵۰۰۰۰ ورسک ۶۵۶۱I و ارجمند ۶۵۶۱IV انتشارات سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح واقع شده است. به دنبال آن عکسهای هوایی به مقیاس ۱:۵۵۰۰۰ گستره طرح به شرح ذیل تهیه و گردآوری شد. لازم به ذکر است که منطقه مورد بررسی دارای عکسهای هوایی به مقیاس ۱:۴۰۰۰۰ جدید نمی‌باشد. بنابر این از همان عکسهای قدیمی و تصاویر ماهواره‌ای لندست ۲۰۰۰ استفاده شد. گزارش‌های زمین‌شناسی طرح توجیهی حبله‌رود، تفصیلی ـ اجرایی حوزه‌های آبخیز عمرک، فرح‌رود و قزقنچای همراه با نقشه‌های زمین‌شناسی ۱:۲۵۰۰۰۰ شیت سمنان و البرز مرکزی دماوند فیروزکوه منتشر شده توسط سازمان زمین‌شناسی کشور از جمله منابع مطالعاتی جمع‌ آوری شده از گستره عمومی مورد مطالعه بوده است. پس از تهیه منابع اطلاعاتی، عکسهای هوایی و تصاویر ماهواره‌ای بررسی و عملیات فتوژئولوژی انجام شده است. به دنبال آن نقشه‌های مقدماتی زمین‌شناسی و ژئومورفولوژی و عناصر ساختاری تهیه و انجام عملیات صحرایی و میدانی واحدهای استخراج شده مورد چک صحرایی و تدقیق قرار گرفته‌اند.
۱-۱۰- قلمرو تحقیق
حوضه جلیزجند به مساحت ۱۶۷۷۸٫ ۶ هکتار در شمال شهرستان فیروزکوه و در استان تهران و در محدوده ”۰۰ و ۳۶ و ْ۵۲ تا ” ۰۰ و ۵۰ و ْ۵۲ طول شرقی و ”۳۰ ۴۴ ْ۳۵ تا ”۲۸ و۵۷ و ْ۳۵ عرض شمالی واقع شده است.
این حوضه جزء حوضه آبخیز حبله‌رود محسوب شده از شمال به ارتفاعات بزمیچال، خولرز، شل فین، ول چره، منگوچال، خواص ورزان، دیلار، از شمال شرق به ارتفاعات تلمه‌‌سنگ و پیاز مرگ، از شرق به کوه چال یورد، از شمال غرب به کوه سفیدلد، از غرب به ارتفاعات الله‌سر، دره لوارک و روستاهای بادرود، شهرآباد و دهین و از جنوب به شهرستان فیروزکوه و جاده آسفالته تهران ـ فیروزکوه ـ قائم‌شهر محدود می‌گردد. مهمترین آبراهه موجود در حوضه مورد مطالعه رودخانه ساواشی و مهمترین روستاهای موجود در منطقه جلیزجند و آور می‌باشند. محیط حوضه ۹۰٫ ۳۷ کیلومتر، بیشترین ارتفاع منطقه ۳۸۰۴ متر و کمترین ارتفاع معادل ۱۹۶۰ متر از سطح دریا می‌باشد.
تنگه واشی در مختصات ۵۲ ۳۵ درجه شرقی و ۴۳ ۵۲ درجه شمالی و به ارتفاع ۲۱۸۰ متر از سطح دریا در ۱۳ کیلومتری شمال شهرستان فیروزکوه و یال جنوبی البرز مرکزی قرار دارد. واشی یا سوباشی به معنی سر-چشمه ( به زبان ترکی ) میباشد. این تنگه (واشی) در بین جاده فیروز کوه به تهران و در انتهای روستای جلیزجند و در داخل حوضه فوق قرار دارد. در این تنگه و اطراف آن وجود آبشار ساواشی وکتیبه سنگی خود دارای جاذبه خاصی می باشد. در این منطقه کتیبه سنگی بزرگی به ابعاد۶*۷ متر بوده که تصویر شکار فتحعلی شاه قاجار می باشد. دشت بعد این تنگه شکارگاه سلطان قاجار بوده و بدستور وی کتیبه ای در این نقطه تراشیده شده که اسامی افراد سوار بر اسب در کنار آنها نوشته شده. ساخت این کتیبه ۳ سال طول کشیده و قدمت ۱۸۵ ساله دارد. معمار باشی آن استاد قاسم حجار است و در گوشه کتیبه تاریخ ۱۲۳۲ ه. ق ثبت شده. سلسله قاجار ۳کتیبه معروف دارد که یکی در چشمه علی شهرری، دیگری در تونل وانه جاده هراز و سومی همین کتیبه تنگه واشی است که به جلیلرجند معروف است. البته کتیبه های دیگری نیز از آنها به یادگار مانده که تعدادی از آنها در طاق بستان کرمانشاه در کنار کتیبه های ساسانی قابل رویت است.
در حاشیه کتیبه اشعاری از حماسه سرای ایرانی از شاهنامه درج شده و آیات قران نیز به کل کتیبه زینت داده ساخت کتیبه در مکانی است که از هرگونه بارش باران محفوظ بوده و نور خورشید نیز به آن نمی تابد. در نتیجه دچار فرسایشی نشده ولی دست ویرانگر توریست ها به این کتیبه باستانی آسیب رسانده و یادگاری‎هایی بر روی آن نوشته شده است.
نقشه ۱-۱- نقشه موقعیت عمومی حوضه آبخیز جلیزجند و مقایسه آن با کل حوزه فیروزکوه
۱-۱۱- تنگناها و محدودیت های تحقیق
عدم یکپارچگی وکمبود مطالعات دانشگاهی صورت گرفته در بحث ژئوتوریسم اعم از مقالات، پایان نامه‎ها، کتاب وغیره و فقدان منابع اطلاعاتی مورد نیاز، خاص بودن مناطق مورد مطالعه از بعد حفاظتی و عدم آگاهی و همکاری لازم مسئولان با مقوله گردشگری با وجود رغبت برای گسترش فضاهای گردشگری در کشور جهت ایجاد اشتغال و رفع مشکل بیکاری و ایجاد بازار کسب و کار جدید و. . . .
در کشور ما به خاطر تنوع سرزمین و منابع اکولوژیکی به ویژه اقلیم (اقلیم کشور ما از آلپی تا نیمه گرمسیری) کمبود ارزیابان متبحر در شناسایی منابع اکولوژیکی کشور و وقت بالنسبه کوتاه برای دستیابی به شناسایی مناطق ژئوتوریسمی مواجه هستیم.
۱-۱۲- مفاهیم و واژه ها
اکوتوریسم
نوعی از گردشگری است که ریشه های آن به طبیعت و محیط های باز بر می گردد و در ابعاد حیرت آوری رو به توسعه است. اکوتوریسم شاخص توسعه بر پایه مطالعات اکولوژیکی است و همچنین نوعی از گردشگری است که از نظر اکولوژیکى پایدار می باشد، به این معنا که به نیازهاى فعلى اکوتوریست ها پاسخ دهد و نیازهاى آینده را برآورده سازد.
ژئوتوریسم
شاخه ای از اکوتوریسم است که راهکاری نوین جهت تبیین و تشریح علوم زمین و شناخت سرمایه های طبیعی هر منطقه را ارائه می کند.
ژئوتوریسم نوعی توریسم فرهنگی، زیست محیطی است که در مناطقی که دارای یادمان‌ها و آثار خاص زمین‌شناسی است، با جاذبه‌های خود می‌تواند در گستره جهانی شدن، با ایجاد رابطه‌ای پویا و خلاق بین طبیعت و فرهنگ یک منطقه با گردشگران، جریان‌های جدیدی را در آینده برای توریسم جهانی، صلح و توسعه پایدار فراهم نماید.
به تعریفی دیگر، ژئوتوریسم یعنی توریسمی که هویت جغرافیایی یک مکان را حفظ می‌کند، یا آن را بهتر می‌کند و این نه تنها محیط زیست را شامل می‌شود، بلکه میراث فرهنگی، زیباشناسی مکان و از همه مهمتر رفاه بیشتر مردم بومی را در بر می‌گیرد.
توسعه
توسعه عبارت است از تغییر در ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، قضائی بگونه ای که نه تنها رشد کمی جامعه را به همراه داشته باشد بلکه تغییر کیفی در شیوه های زندگی، رفاه اجتماعی، بالندگی فرهنگی، زیرساخت های اقتصادی و… را فراهم آورد. همچنین برخی متخصصان، توسعه را اینگونه تعریف کرده‎اند: توسعه عبارت از شکفتن تدریجی هر چیز از یک حالت ابتدایی و حرکت آن به سمت مرحله تکامل یافته تر است. (جرالد، ۱۳۶۸، ص۱۳).
فصل دوم
مبانی نظری تحقیق
۲-۱- انسان و طبیعت
ذات وجودی انسان از خاک است و انسان ها بطور ناخود آگاه طبیعت را دوست می دارند. جاذبه ها و چشم اندازهای طبیعی، عبارت از مجموع ویژگی هایی است که انسان با چشم قادر به مشاهده و با دیگر حواس قادر به درک آن است. (رضوانی، ۱۳۸۷ ص ۱۹)
کمتر کسی است که در سفرهای بین شهری از چشم اندازهای طبیعت بی جان از جمله کوه، دشت و دره‎های کنار جاده لذت نبرد و به توصیف آنچه دیده نپردازد. (حاج علیلو – نکویی صدر، ۱۳۹۰ ص۱)
ارزش طبیعت در میان ایرانیان به حدی است که در فرهنگ باستانی ما روزی را به عنوان سپاس از طبیعت نام گذاری کرده اند. ارزش طبیعت و میراث آن به سرعت در حال تبدیل به نیروی مولد جدیدی در صنعت گردشگری است (فور و مگرلی، ۱۳۸۸).
۲-۲- انواع مناطق طبیعی
به صورت کلی می توان طبیعت را به دو بخش جاندار و بی جان تقسیم نمود. طبیعت جاندار آن دسته از طبیعت است که ویژگی اصلی آن منابع تفرجگاهی، چشم اندازهای بدیعی است، که سبب آرامش روحی انسان و احساس رضایت می شود. (رضوانی، ۱۳۸۷ ص ۱۹)
طبیعت بی جان عبارتند از کوه و کوهستان، دره دشت، غار، رودخانه، چشمه، آبشار، دریا و ساحل، دریاچه و تالاب و کویر می باشد.
۲-۳- مفهوم گردشگری
گردشگری یا توریسم واژه ای است فرانسوی که از ریشهٌ “تور” گرفته شده است. تور در زبان فرانسه به معانی زیر آمده است : حرکت دورانی (چرخش) عمل پیمودن، طی کردن پیرامون، سیر کردن و گردش نمودن. به نظر پیرلاروس، توریسم یا گردشگری عمل مسافرت به منظور تفنن و لذت است و گردشگر یا توریست، کسی است که برای خوشنودی خود و لذت بردن مسافرت می کند( محلاتی ۱۳۸۰ :۲)
بنابراین توریسم یعنی مکتبی که پایه فکری آن سیاحت و گردشگری است. (کاظمی، ۱۳۸۶)
در لغت نامه دهخدا توریسم به معنای جهان گرداننده، سائح، سیاح و رحاله بکار رفته است. (دهخدا، ۱۳۶۵).
۲-۴- جغرافیای گردشگری
جغرافیای جهانگردی روابط انسان را با محیط در تعطیلات و وقت آزاد مطالعه می کند. مثل این است که جهانگردی و مسافرت های داخلی و خارجی بخشی از فعالیتهای انسانی را تشکیل می دهد و با اقتصاد ملی کشورها پیوند می خورد. از طرفی انتخاب محا استفاده از اوقات فراغت و تعطیلات شکل سالم سازی جسم و روح به خود می گیرد و در این راه از جغرافیای پزشکی تأثیر می پذیرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:50:00 ب.ظ ]




نصر، متولد هجده‌ فروردین‌ ۱۳۱۲ ه‌ش یا ۱۹۳۳م، در خانواده‌ای‌ با اصل و نسبی فرهیخته و مذهبی در تهران‌ زاده‌ شد. سیر فکری‌ نصر فرایندی‌ قابل‌ توجه‌ دارد‌. او در آغاز در ادبیات‌ فارسی‌ و اسلامی‌ آموزش‌ خوبی‌ دید. وقتی ۱۳ ساله بود، به درخواست پدرش به امریکا می­رود. در دوره دانشگاهی­اش، شاخه MIT را در رشته فیزیک انتخاب کرد چرا که از روی سادگی، فکر می­کرد این رشته کلید فهم واقعیت است یعنی امکان بدست آوردن دانش درباره «ماهیت چیزها». اما هنگامی‌ که‌ سخنرانیِ‌ ریاضیدان‌ و فیلسوف‌ انگلیسی‌ برتراند راسل‌ (۱۸۷۲-۱۹۷۰) را شنید «از کشف‌ اینکه‌ بسیاری‌ از فیلسوفان‌ برجسته‌ی‌ غرب‌ اعتقاد نداشتند که‌ نقش‌ علوم‌ به‌ طور کلی‌ و فیزیک‌ به‌ طور خاص‌، کشف‌ سرشت‌ و جوانب‌ فیزیکی‌ واقعیت‌ بوده‌ است‌» یکّه‌ خورد. مهمترین تأثیری که نصر در این دوره پذیرفت، از فیلسوف و مورخ علم مشهور ایتالیایی، جورجیو دیسانتیلانا[۱۸۶] بود که علاوه بر سایر چیزها، یک سال درباره دانته به نصر و دوستانش آموزش داد. در این‌ احوال‌ آثار معلم‌ ایتالیایی­اش‌، او را با داستان‌ رابطه‌ی‌ دشوار میان‌ فلسفه‌، علم‌ و دین‌ در غرب‌ آشنا ساخت‌.
در سال ۱۹۵۰ به بوستون سفر کرد. نصر همانطور که دوره­ های علوم انسانی را مدیریت می­کرد، مطالعات علمی­اش را تکمیل نمود. طولی نکشید که نوشته­ های آناندا کواماراسوامی[۱۸۷] و فریتیوف‌ شووان[۱۸۸] را کشف کرد. درجه علمی­اش را که گرفت، رهسپار هاروارد شد. در آنجا در سال‌ ۱۹۵۶م، (۱۳۳۵ ه ش) در رشته‌‌ زمین‌­شناسی‌ و ژئوفیزیک‌ درجه‌ی‌ فوق لیسانس‌ را گرفت. پس از آن به تاریخ علم تغییر رشته داد. علاقه­ وی به تاریخ علم و فلسفه به جهت شناخت گونه­ های دیگر علم به طبیعت و در پی دلایل گسترش علم جدید بود. او با برخی از دانشمندان بزرگ جهان از قبیل: جورج سارتون[۱۸۹]، هری ولفسون[۱۹۰] و برنارد کوهن[۱۹۱]، هم در این دو رشته و هم در مطالعات اسلامی، کار کرد. همچنین در خلال‌ مطالعه‌ی‌ خود با دانشوران‌ پرآوازه‌ای‌ چون‌ ریچارد فرای‌، سرهمیلتون‌ گیپ[۱۹۲]، اتین‌ ژیلسون[۱۹۳]‌، د.ت‌. سوزوکی[۱۹۴]‌ آشنا شد. او همچنین‌ به‌ خواندن‌ آثار آنانداک‌، کواماراسوامی‌، رنه‌ گنون[۱۹۵]، فریتیوف‌ شووان‌ و تیتوس‌ بورکهارت[۱۹۶] پرداخت.‌ این‌ دانشوران‌ به‌ نوبه‌ی‌ خود، او را با دنیای‌ متافیزیک‌ شرقی‌، هندو و سنتی‌ غرب‌ آشنا ساختند.
در سال‌ ۱۹۵۸م (۱۳۳۷ ه ش) در رشته‌‌ فلسفه‌ و تاریخ‌ علوم‌ درجه‌ی‌ دکترا گرفت‌. متن بازنگری شده­­ی رساله وی در سال ۱۹۶۴م (۱۳۴۳ه ش) با عنوان مقدمه­ای بر اصول کیهان­شناسی اسلامی در دانشگاه هاروارد به چاپ رسید. در پائیز ۱۹۵۸ به ایران بازگشت و به­عنوان استادیار تاریخ علم و فلسفه در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران آغاز به فعالیت نمود. پس از آن ازدواج کرد و خانواده تشکیل داد و به سمت استادی در دانشگاه تهران منسوب شد. متونِ دیرینه فلسفه اسلامی را خط به خط با سه تن از بزرگترین اساتید قرن بیستم، محمدکاظم عصار، علامه طباطبائی و سیدابوالحسن قزوینی مطالعه نمود. همچنین تماس­هایی هم با دیگر اساتید هم در فلسفه و هم تصوف داشت. مدت بیست و یک سالی که در ایران ماند، دوره­ای بسیار پربار در زندگی­اش بود. نصر به‌ زودی‌ به‌ موفقیت‌های‌ پی‌ در پی‌ دانشگاهی‌ دست‌ یافت‌: استاد دانشگاه‌، معاون‌ و رئیس‌ دانشکده‌ی‌ ادبیات‌ و علوم‌ انسانی‌ دانشگاه‌ تهران‌ (۱۳۴۷-۱۳۵۱) و رئیس‌ دانشگاه‌ صنعتی‌ شریف‌ (۱۳۵۱-۱۳۵۴) شد. او همچنین سمتهای‌ زیر را نیز دارا بود؛ عضو فرهنگستان‌ علوم‌ ایران‌، عضو شورای‌ ملی‌ آموزش‌ عالی‌ ایران‌ و نیز بنیان­گذار و نخستین‌ دبیر کل‌ انجمن‌ فلسفه‌‌ ایران‌ (۱۳۵۲-۱۳۵۷).
نصر در سال‌ ۱۹۷۹م (۱۳۵۷ ه ش) با وقوع‌ انقلاب‌ اسلامی‌ در کنار خانواده‌اش‌ به‌ ایالات‌ متحده‌ بازگشت[۱۹۷]‌. چندی‌ پیش‌ از وقوع‌ انقلاب‌ اسلامی،‌ دانشگاه‌ ادینبورگ از نصر برای ایراد سخنرانی در سخنرانی­های معتبر گیفورد[۱۹۸] (مشهورترین‌ مجموعه‌ی‌ سخنرانی­ها در حوزه ­های الهیات‌ طبیعی‌ و فلسفه‌‌ دین) در دانشگاه ادینبورگ‌ دعوت به عمل آمد. او به­عنوان‌ نخستین سخنران غیر غربی‌ برای‌ ایراد سخنرانی‌ در این سلسله سخنرانی­ها بود. لذا وی‌ به‌ این‌ منظور متن‌ سخنرانی‌ و در نتیجه‌ کتاب معرفت‌ و معنویت[۱۹۹] را تألیف‌ نمود. این‌ کتاب‌ از مهم‌ترین‌ آثار اوست‌ که‌ بر محققان‌ و دانشجویان‌ مطالعات‌ دینی‌ بسیار تأثیرگذار بوده است. به گفته­ی نصر این سخنرانی همچون هدیه­ای از بهشت بود و به یک معنا بر او نازل شده بود (نصر، ۱۳۸۳: ۱۴۴).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در سال‌ ۱۹۸۲، جهت‌ تألیف‌ و تدوین‌ پروژه‌ی‌ مهم‌ انتشار دائرۀالمعارف‌ دین‌ و معنویت،‌ از نصر برای‌ همکاری‌ با اِورِت‌ کوزین[۲۰۰] سرویراستار و استاد فلسفه‌‌ قرون‌ وسطی‌ در دانشگاه‌ فوردام[۲۰۱] و بسیاری‌ دیگر از فیلسوفان‌ و محققان‌ برجسته‌ی‌ رشته‌‌ ادیان‌ دعوت‌ به‌ عمل‌ آمد و او ویراستاری‌ دو جلد مربوط‌ به‌ دین‌ اسلام‌ را به‌ عهده‌ گرفت‌ و سرانجام‌ اثر مزبور در سالهای‌ ۱۹۸۹ و۱۹۹۱ به‌ بازار نشر وارد گردید. نصر از هیئت مدیره­ی بنیاد مطالعات سنتی در واشنگتن است که از سال ۱۹۹۴ نشریه سوفیا[۲۰۲] منتشر می‌شود. او همچنین برای مدتی استاد دانشگاه تمپل در حوزه ­های دین­شناسی، فلسفه تطبیقی و اسلام‌شناسی بود. ‌در سال ۱۹۸۴ نیز دعوت­نامه­ای از دانشگاه جورج واشنگتن برای مطالعات اسلامی فرستاده شد.
در نتیجه‌ی‌ فعالیتهای‌ یادشده،‌ دکتر نصر در محافل‌ دانشگاهی‌ آمریکا به‌ عنوان‌ اندیشمندی‌ سنت‌­گرا و شارح‌ و طرفدار جهان‌بینی‌ «حکمت‌ جاویدان»[۲۰۳] معروف‌ گردید. در واقع‌ بسیاری‌ از کوششهای‌ فکری‌ و نوشته‌های‌ او – از زمانی‌ که‌ علیرغم‌ میلش‌ در آمریکا اقامت‌ دارد – مصروف‌ این‌ محور فکری‌ مهم‌ و زمینه‌های‌ ادیان‌ تطبیقی‌، فلسفه‌ و گفتگوهای‌ دینی‌ شده‌ است‌. نصر در سال‌ ۱۹۸۶ نوشته‌های‌ اصلی‌ شووان‌ را ویراستاری‌ کرد. وی‌ در سال‌ ۱۹۹۰ به‌ سرپرستی‌ »مرکز مطالعه‌ی‌ اسلام‌ و ارتباطات‌ متقابل‌ مسیحیان‌» در کالج‌ سالی‌ اوک[۲۰۴] انتخاب‌ گردید. نصر همچنین‌ در بنیان‌گذاری‌ و فعالیتهای‌ «مرکز تفاهیم‌ مسلمین‌ و مسیحیان‌« در دانشگاه‌ جرج‌ تاون‌ (واشنگتن‌ دی‌. سی‌) نقش‌ فعالی‌ بر عهده‌ داشته است‌ و در بسیاری‌ از همایش­های‌ مربوط‌ به‌ موضوع‌ فعالیت­های‌ مرکز، از جمله‌ در «پارلمان‌ ادیان‌ عالم‌» در سال‌ ۱۹۹۳ شرکت‌ کرده‌ است‌. او در حال‌ حاضر استاد مطالعات‌ اسلامی‌ در دانشگاه‌ جورج‌ واشنگتن‌ است‌. در مقام‌ یک‌ استاد دانشگاه‌ و عضو فعال‌ جامعه‌ی‌ فلسفی‌، سیاسی‌ و مذهبی‌ ایران‌ از دهه ۱۹۵۰‌م (۱۳۳۰ ه ش) به‌ بعد، اثری‌ ماندگار بر مباحثات‌ فلسفی‌ در ایران‌ جدید باقی‌ گذاشت‌. در همین سال کتاب نیاز به علم قدسی را منتشر نمود که بسیاری از بن­مایه­های کتاب معرفت و امر قدسی را دنبال می­کرد.
برخی از مهم­ترین آثار سیدحسین نصر (که به فارسی ترجمه شده است) عبارتند از:
یادنامه‌ی‌ ملاّصدرا، به‌ اهتمام‌ و با مقدمه‌ی‌ سیّد حسین‌ نصر»، تهران‌، انتشارات‌ دانشگاه‌ تهران‌، ۱۳۴۰٫
نظر متفکّران‌ اسلامی‌ درباره‌ی‌ طبیعت‌، تهران‌، انتشارات‌ دانشگاه‌ تهران‌، ۱۳۴۲٫ چاپ‌ دوم‌، تهران‌ دهخدا، ۱۳۵۰٫
معارف‌ اسلامی‌ در جهان‌ معاصر، تهران‌، شرکت‌ سهامی‌ کتاب‌ جیبی‌، ۱۳۴۹، چاپ‌ دوم‌ ۱۳۵۳، چاپ‌ سوّم‌ ۱۳۷۱٫
علم‌ و تمدّن‌ در اسلام‌، ترجمه‌ احمد آرام‌، تهران‌، نشر اندیشه‌، ۱۳۵۰٫
تاریخ‌ فلسفه‌‌ اسلامی‌، ترجمه‌ی‌ اسداللّه‌ مبشّری‌، تهران‌، امیرکبیر، ۱۳۵۲٫
هنر و معنوّیت‌ اسلامی‌، ترجمه‌ی‌ رحیم‌ قاسمیان‌، تهران‌، دفتر مطالعات‌ دینی‌ هنر، ۱۳۷۵٫
سه‌ حکیم‌ مسلمان‌، ترجمه‌ احمد آرام‌، تهران‌، انتشارات‌ امیرکبیر، ۱۳۷۱٫
جوان‌ مسلمان‌ و دنیای‌ متجدد، ترجمه‌ی‌ مرتضی‌ اسعدی‌، تهران‌، طرح‌ نو، ۱۳۷۳٫
نیاز به‌ علم‌ مقدّس‌، ترجمه‌ی‌ حسن‌ میان‌ داری‌، قم‌، انتشارات‌ طه‌، ۱۳۷۹٫
معرفت‌ و امر قدسی‌، ترجمه‌ فرزاد حاجی‌ میرزایی‌، تهران‌، انتشارات‌ فرزان‌ روز، ۱۳۸۰٫
معرفت‌ و معنویت، ترجمه‌ی‌ انشاءاللّه‌ رحمتی‌، تهران‌، انتشارات‌ دفتر پژوهش‌ و نشر سهروردی‌، ۱۳۸۰٫
دین و نظم طبیعت، سیدحسین نصر؛ ترجمه انشاءالله رحمتی-تهران: نشر نی، ۱۳۸۵٫
انسان و طبیعت: بحران معنوی انسان متجدد، سیدحسین نصر، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۷٫
آرمان­ها و واقعیات اسلام، ترجمه انشاءالله رحمتی، تهران، جامی، ۱۳۸۲٫

۳-۳-۲- دیدگاه نصر در مورد رابطه دین و محیط زیست

علاوه بر مقالات منتشره از نصر در خصوص دین و بحران زیست­محیطی، در میان کتاب­های او، انسان و طبیعت و نیز دین و نظم طبیعت دو کتاب مهمی است که دیدگاه­ های خود را در خصوص بحران محیط زیست و علل آن شرح داده است.

۳-۳-۲-۱- بررسی و تحلیل کتاب­های انسان و طبیعت و دین و نظم طبیعت

در میان تلاش­ های انجام گرفته در خصوص کشف علل بی­نظمی و تخریب محیط زیست، به­ندرت علل زیربنایی و اساسی در معرض دید قرار می­گیرند. کتاب انسان و طبیعت به بررسی ریشه ­های مسائلی پرداخته است که بسیاری از مردم، علائم بیرونی آنها را تشخیص می­ دهند. این کتاب، بحران زیست­محیطی را از زاویه­ای دیگر نگریسته است، یعنی بررسی بحران محیط زیست در پرتو بحران درونی انسان­ها و بر محیط درون انسان­ها و نه محیط بیرونی آنها، تأکید دارد. در واقع در میان راه‎حل­ها و اقدامات انجام گرفته در راستای حفظ محیط زیست و برون شد از بحران فعلی، این نگاه کمتر دیده شده است. به تعبیر نصر باید به­ طور دقیق به بررسی و ریشه­یابی مسأله پرداخت و بلکه حتی پیش از این هم، باید خود مسأله به­روشنی مشخص شود. چرا که برخی تلاش­هایی که صورت می­گیرد منجر به بروز مشکلات بیشتری می­گردد. بنابراین نصر در کتاب خویش ابتدا به طرح مسائلی که امروزه از مواجهه­ انسان با طبیعت به‌وجود آمده است پرداخته و سپس در جستجوی تبیین علل بنیادینی که این شرایط را به ­وجود آورده­اند و اصولی که غفلت و چشم­پوشی از آن، موجب حاد شدن بحران جدید شده است، می ­پردازد. بنابر دیدگاه نصر، بحران درونی که انسان بدان دچار شده است ریشه در دلایل تاریخی و عقلانی دارد و این کتاب، سیری تاریخی­ از شکاف میان انسان و طبیعت به‌دست داده است.
این کتاب، مسئول بحران را، کاربرد علوم طبیعی و پذیرش جهان­بینی آن برای انسان متجدد قلمداد نموده است. در حالیکه برای انسان غیرمتجدد (خواه معاصر خواه باستانی) کل ماده عالم دارای وجهی مقدس است و همه پدیده ­ها معنادار و از مظاهر خداوند می­باشند. به نظر نصر شکل‌گیری علوم نوین، منوط به تقدس­زدایی از کائنات و دنیوی شدن بوده است. علوم طبیعی، فهم‌پذیری و معقولیت خویش را از دست دادند و تنها علمِ قابل قبول، همین علم کمّی و ماشینی است و دیگر انواع دانش­ها و معرفت­ها نسبت به نظام­های طبیعی و کیهانی، از منزلت علم بودن محروم شده و یا به­ صورت اموری احساساتی یا خرافی نگریسته می­ شود (نصر، ۱۳۷۹: ۱۴). نصر توجه به دیدگاه علما و فلاسفه علم جدید در مورد اهمیت علم جدید و به­ ویژه فیزیک در تعیین معنای کلی طبیعت اشیا را مهم دانسته است. زیرا همین دیدگاه­هاست که بخش اعظم ادراک نوین از طبیعت را آنگونه که توسط عموم مردم پذیرفته شده است، تشکیل می­ دهند و عنصر مهمی از مسأله عموم، مواجهه­ انسان جدید با طبیعت­ است (همان: ۱۸).
نصر به اجمال به معرفی دیدگاه­ های پوزیتیویسم منطقی و نگرش­های مشابه آن پرداخته است و این دیدگاه ­ها را در جهت حذف هرگونه اهمیت متافیزیکی از علم جدید می­داند. پس از اشاره به این دیدگاه ­ها، دیدگاه متکلمان و متفکران مسیحی را نیز با اهمیت می­داند. وی معتقد است اکثر جریان‌های کلامی به موضوع انسان و تاریخ پرداخته و روی مسأله نجات انسان به عنوان یک فرد مجزا و تنها، به عوض نجات و رستگاری همه تعینات، تمرکز نموده ­اند. او مواضع متکلمینی مانند بارت و برونر را مثال می­زند که بر این عقیده بودند که طبیعت نمی­تواند چیزی راجع به خداوند به انسان یاد دهد و بنابراین دارای هیچ نفع کلامی و معنوی نیست. با این حال معدود متکلمینی هم بودند که اهمیت طبیعت به­عنوان زمینه حیات دینی را به تحقیق دریافته­اند و به­ خوبی درک کرده ­اند، برای اینکه انسان بتواند اعتقاد محکمی به خود دین داشته باشد، ضروری است اعتقاد داشته باشد که خلقت نشانه­ای از خالق هستی را به نمایش می­ گذارد. این دسته از متکلمان به جنبه وحیانی جهان عنایت داشته اند. به این صورت که اگر خلقت به­نحوی تجلی خداوند نبود، هیچ­گونه کشف و تجلی الهی امکان ظهور و بروز نداشت (همان: ۳۴ و ۳۰). اگرچه چنین دیدگاه­ هایی در بازیابی رابطه انسان و طبیعت اهمیت دارد اما به ندرت فهمیده و پذیرفته شده و در عمل ناموفق بوده است.
به نظر نصر تفکر دینی نوین بیشتر به سکولاریزه کردن طبیعت کمک کرده است و در مقابلِ آنچه علم درباب طبیعت دیکته می­ کند عقب­نشینی نموده است. به نظر او حتی الاهیات طبیعی­ای که بتواند به نحو راضی­کننده ­ای پلی معنوی میان انسان و طبیعت به­دست دهد، وجود ندارد. وقتی از مسیحیت دعوت به عمل آمد تا حافظ تمدن شود، با دنیایی مواجه شد که در آن طبیعت­باوری، تجربه­گرایی و عقل­باوری، بسیار رواج داشتند. بنابراین مسیحیت در مقابل این طبیعت­گرایی، از طریق توجه دادن و تأکید بر حدود بین ماوراءطبیعه و طبیعت و نیز از طریق تمیز بین امور طبیعی و مافوق طبیعی به­نحوی چنان سخت و دقیق عکس­العمل نشان داد که به محروم ساختن طبیعت از روح درونی آن انجامید. مسیحیت، به منظور حفظ و نجات ارواح انسان­ها در اوضاع و احوال خاصی که خود را در آن می­دید چاره­ای نداشت جز اینکه اهمیت کلامی و روحانی طبیعت را فراموش کند و نادیده گیرد یا حداقل آن را بسیار کوچک شمارد. از این لحاظ مطالعه طبیعت از یک نگاه یزدان­شناسانه در مسیحیت غربی، از جایگاهی محوری برخوردار نشد (نصر، ۱۳۷۹: ۶۳). فرانسیس آسیزی هم نمونه ­ای است در دل معنویت مسیحی، که نظریه های برجسته­ای را در مورد ماهیت قدسی طبیعت بیان داشت (نصر، ۱۳۷۹: ۷۱). درواقع نصر که بحران محیط زیست را حاصل از میان رفتن انسجام و هماهنگی رابطه­ انسان و طبیعت می­داند، فقدان دانش متافیزیک [۱] در روزگار تجدد را به مستقیم­ترین وجه مسئول از دست دادن هماهنگی و انسجام میان انسان و طبیعت و نقش علوم طبیعت در شمای کلی بشری قلمداد نموده است، به واسطه­ این حقیقت که چنین دانشی تقریباً به­کلی در غرب به دست فراموشی سپرده شده است. در حالی که در سنت­های مشرق زمین به حیات خویش ادامه داده است. انسان باید برای کشف دوباره اهمیت متافیزیکی طبیعت و احیای سنت متافیزیکی در درون مسیحیت، به این سنت­های شرقی روی آورد (نصر، ۱۳۷۹: ۱۰۴).
نصر پس از اشاره به علتِ از دست رفتن انسجام میان انسان و طبیعت و ضرورت روی­آوری به سنت­های شرقی، به معرفی سنت­های شرقی­ای مانند «تائویسم»، «شینتو» و «ذِن»، «هندو» و «اسلام» پرداخته است. نصر معتقد است که اسلام در بنیان­های کلامی خود بیشتر شبیه مسیحیت است و با وجود این، در دل خویش، معرفتی دارد که مشابه عقاید متافیزیکی سایر ادیان شرقی است. درواقع اسلام در هر دو معنای جغرافیایی و متافیزیکی، امت وسطا است که قرآن بدان اشاره دارد. به همین دلیل ساختار عقلانی اسلام و عقاید کیهان­شناختی و علوم طبیعتِ آن می ­تواند در بیدار ساختنِ پاره­ای امکاناتِ مسکوت و راکد خاص در درون مسیحیت، بیشترین کمک­ها را عرضه نمایند (نصر، ۱۳۷۹: ۱۲۱). در اسلام اتصال جدایی­ناپذیر بین انسان و طبیعت و همچنین میان علوم طبیعت و مذهب و در خود قرآن که لوگوس یا کلمه خداوند است یافت می­ شود. اسلام از طریق امتناع از جدا ساختن انسان و طبیعت به­ طور کامل، نگاه یکپارچه خود نسبت به عالم وجود را حفظ کرده است و در شریان­های نظم کیهانی و طبیعی، جریان فیض یا برکت الهی را جاری می­بیند. بشر برای طبیعت، مجرای فیض و رحمت است، بدین طریق که به­واسطه­ مشارکت فعال در جهان معنوی، به داخل جهان طبیعت نورافشانی می­ کند. به­خاطر ارتباط صمیمانه بین انسان و طبیعت، حالت درونی انسان در نظم خارجی بازتاب یافته است. از همین روی است که وقتی وجود داخلی انسان به سمت تاریکی و بی­نظمی رو می­ کند طبیعت نیز از هماهنگی و زیبایی به جانب عدم تعادل و بی­نظمی می­رود. در اسلام به­واسطه این مفهوم خاص از انسان و طبیعت، طبیعت هرگز به­عنوان امری دنیوی ملحوظ نشده است (نصر، ۱۳۷۹: ۱۲۴-۱۲۲).
نصر در کتاب دین و نظم طبیعت که از عمیق­ترین بحث­های وی در باب موضوع محیط زیست و نقش فلسفه غرب در بحران محیط زیست می­باشد، درصدد است ساحت­های دینی و معنوی بحران زیست محیطی و اهمیت شکاف میان معرفت و امرقدسی (معنویت) را در شتاب بخشیدن به هرج و مرج و آشفتگی­های یک نظم معنوی و فکری که آلودگی و تخریب نظم طبیعی، مشهودترین پیامد آن است در کانون توجه قرار دهد (نصر، ۱۳۸۹: ۱۶). این کتاب با توجه و تعمق در سنن فلسفی غرب، تاریخ علوم، جهان­بینی ادیان گوناگون جهان، درباره رابطه دین و نظام طبیعت دیدگاهی جهانی ارائه نموده است. نظم طبیعت چیزی جز نظم انسان­ها نیست و هماهنگی آن، همان هماهنگی درونی است. اجزای طبیعت همان اجزای ما و تخریب طبیعت تخریب ماست. این درسی است که ادیان در طی اعصار تعلیم داده­اند.

۳-۳-۲-۲- مدعای اصلی نصر

نصر از آن دسته متفکرانی است که بحران زیست محیطی را ریشه در بحرانی عمیق­تر، یعنی بحران معنوی می­داند[۲۰۵]. او معتقد است واژه معنویت در مفهوم فعلی، واژه­ای مدرن است. درواقع آن ابعاد و عناصری از دین که در غرب به فراموشی سپرده شده است به غلط به معنویت (به عنوان تمایز از دین) تعریف شده است. بنابراین هم از مفهوم دین و هم معنویت استفاده نموده چرا که به گفته­ی او «درکاربردِ فعلی کلمه دین در بسیاری مناطق، اغلب عنصر معنوی کنار گذاشته می­ شود. مردمی که در جستجوی بعد درونی تجربه دینی و حقیقت دینی­اند در پی واژه دیگری برای تکمیل واژه دین­اند؛ این تراژدی است اما با این حال حقیقت است» ۲۰۰۷: ۲۹) Nasr,).
نصر به عنوان یک سنت­گرا [۲] معتقد است که بدون دین، معنویتی نیست. درواقع راه رسیدن به معنا، انتخاب راهی است که خدا برای ما انتخاب کرده، یعنی دین. برای آنها که دین، هنوز یک واقعیت محسوب می­ شود آسانتر است که از طریق دین و دیدگاه­ های دینی درباب طبیعت، بتوان راه­حلی برای بحرانی که از آن رنج می­بریم ارائه داد. جمع کثیری از جهان هنوز زندگیِ دین­مدارانه دارند ولی با این حال بیشتر متفکران غربی درباره مسأله محیط زیست بر این باورند که گویی همه، دنباله­روی لاادریِ فلسفه سکولاری­اند که در آکسفورد، کمبریج و هاروارد پرورش داده می­ شود و بنابراین آنها در پی گسترش یک اخلاق زیست­محیطیِ عقلانی بر پایه لاادری­گرایی­اند؛ گویی این جهان اصلاً تأثیر زیادی روی بحران زیست­محیطی ندارد. بنابراین لازم است که به شیوه­ای واقعی، جهانی را که در آن زندگی می­کنیم در نظر گیریم (۳۰ :Ibid).
نصر بر این ادعاست که بحران محیط زیست و اساساً ظهور هر بحرانی، برآمده از بحران عمیق­تری است به­نام بحران معنوی [که این بحران معنوی، دلایل تاریخی و عقلانی خودش را دارد]. بحران معنوی بدین معناست که انسان از خود اصیل خویش فاصله گرفته است. همان خودی که از خدا سرچشمه گرفته است. درواقع غفلت و بی­توجهی به انسان معنویِ مبتنی بر متون دینی، نه تنها منجر به ظهور مشکلاتی در سطح انسانی شده است بلکه بر رابطه­ میان انسان و طبیعت هم تأثیرگذار بوده است.
به نظر نصر بحران ارتباط انسان و طبیعت در غرب بر اساس دو اشتباه به ­وجود آمد؛ یکی عدم درک درست‏ و عمیق‏تر انسان و دیگری واقعیت قدسی طبیعت. این‏ یکی از عواقب بحران معنوی بود که در طول‏ رنسانس و قرن هفدهم به ­وجود آمد و طبق آن، انسان مدرن خود را یک موجود زمینی دید که‏ هیچ مسئولیتی در قبال خدا و مخلوقاتش ندارد. همچنین در نتیجه­­ی بحران فکری و معنوی، امر قدسی طبیعت به کناری نهاده شد. طبیعت، حضوری مکانیکی و حسابگرانه برای انسان پیدا کرد. این بحران معنوی از زمان انقلاب صنعتی به‏ این سو جدی‏تر شده است (نصر، ۱۳۷۹: ۹). به همین دلیل، نصر به توصیف انسان و تفاوت ماهیت انسان در طول دوره­ های رنسانس و قرون وسطا و نیز انسان سنتی و مدرن می ­پردازد.
به نظر نصر، مخدوش­سازی تصویر انسان در غرب را می­توان تا اواخر قرون وسطا ردیابی نمود. زیرا از جمله دلایل این مخدوش­سازی، ارسطویی کردن افراطی تفکر غربی در قرن سیزدهم است. این ظاهری کردن تفکر مسیحی که دنیوی کردن علوم جهان­شناسی در قرن هفدهم را در پی داشت، خود نتیجه­ بومی کردن انسان مسیحی به­عنوان یک شهروند کاملاً راضی در این جهان بود. در حالیکه انسان واقعی، واقعیت باطنی خود را آن صورتی می­داند که صفات الاهی را منعکس می­سازد و واقعیت کیهانی به واسطه­ واقعیت باطنی او خلق شده است. یعنی امکان­ها در لوگوس یا کلمه­الله (که به‌واسطه­ آن همه چیزها خلق شده ­اند) منطوی است (همان: ۳۳۶). مفهومی که از انسان در دوران متجدد برداشت می­ شود مغایر با مفهوم سنتی است. برداشت متجدد، انسان را به­عنوان واسطه­ میان آسمان و زمین تلقی نمی­کند بلکه عصیانگری می­داند که از نقش الوهیت به نفع خویش سوءاستفاده می­ کند. درحالیکه انسان در مفهوم سنتی یعنی همان خلیفۀ­الله، انسانی است که در جهان سنتی زندگی می­ کند و یک مبدأ کلی دارد. انسان به تعبیر اسلامی، جانشین خدا در زمین است؛ در قبال اعمالش در پیشگاه خداوند مسئول بوده و حافظ زمین می­باشد. حق سلطه بر زمین به او داده شده مشروط بر اینکه به خودش به عنوان آن شخصیت زمینی محوری که بر صورت خداوند آفریده شده است – یعنی یک موجود خداگونه که در این عالم زندگی می­ کند – وفادار بماند.
انسان خلیفۀ­الله از نقش خویش به عنوان واسطه­ میان آسمان و زمین و کمالی که ورای قلمرو زمینی قرار گرفته است، آگاه است. قلمرو زمینی به او اجازه حاکمیت داده، مشروط به اینکه نسبت به سرشت ناپایدار سفر خود بر زمین آگاه بماند. چنین انسانی زندگی­ای سرشار از معنا دارد. او می­داند به این دلیل انسان است، که همه اعمال و افکارش هم قرین شکوه و جلال و هم همراه با خطر است. درواقع اعمال انسان بر وجود وی تأثیر دارند و زندگی اخروی­اش نیز به­واسطه­ اعمالش در زندگی دنیوی رقم می‌خورد. در حالیکه انسان متجدد، خلیفۀ­اللهی را به معنای قدرت انسان به عنوان فرمانروای زمین به قیمت از دست رفتن بندگی­اش در برابر خدا مورد تأکید قرار داده است به حدی که نه خلیفۀ­الله بلکه خلیفه­ی منِ فردی خویش و یا خلیفه­ی قدرت دنیوی می­ شود (نصر، ۱۳۸۳: ۵۷). انسان عاصی، این زمین را خانه و کاشانه خود می­بیند. زندگی را تجارت­خانه­ی بزرگی می­بیند که آزاد است در آن پرسه زند و اشیائی را به خواست خود برگزیند. با این ادعا که بدین وسیله تقدیر خاص خودش را رقم زده است، احساس غرور می­ کند. ولی او که هنوز انسان است، احساس حسرتی نسبت به ذات قدسی و سرمدی دارد و بدین سان برای ارضای این نیاز به هزار و یک راه، از رمان­های روان­شناختی تا عرفان­ متأثر از مواد مخدر، توسل می­جوید. انسان متجدد که در ویرانی زمین موفق بوده و عملاً تعادل زیست­محیطی را در عرض حدود پنج قرن به­هم ریخته است، نمی­داند که برای چیره شدن بر تنگنایی که به دست خویش و در اثر به فراموشی سپردن معنای واقعی انسانیت، در آن فرو افتاده است، چاره­ای جز بازیابی خود ندارد (نصر، ۱۳۸۵: ۳۲۸-۳۲۵). بنابراین نصر، بنابر آنچه گفته شد بر این ادعاست که انسان، خود را گم نموده است و باید خود حقیقی خویش را بازیابد تا بتواند از این طریق بر مسائل و مشکلات از جمله بر بحران محیط زیست، فائق آید. درواقع به عقیده‌ی او بحران محیط زیست، ریشه در بحرانی عمیق­تر یعنی بحران معنویت (همان گم­گشتگیِ انسان خداگونه) دارد.
انسان فقط در صورتی کاملاً انسان است که دریابد کیست و به این طریق نه فقط تقدیر خویش را محقق نماید و به کمال خویش نائل آید بلکه جهان پیرامونی خویش را نورانی سازد (همان: ۳۶۱). یکی از دلایلی که نصر برای بحران محیط زیست به­کار می­برد تعامل ناصحیح انسان با طبیعت است. از همین روی به ریشه­یابی این مسأله می ­پردازد. او معتقد است اگر رابطه­ میان انسان و طبیعت بازیابی و تصحیح شود، انسان در جایگاهی که حقیقتاً باید باشد یعنی جانشینی خدا بر زمین محق خواهد بود. این بازیابی رابطه در گرو عمل بر طبق آموزه­های دینی می­باشد. بنابراین برای جمعیت انسانی غیرممکن است که بدون ارتباط شعائری با جهان طبیعی و توازن با خدا و سطوح بالای طبقات کیهانی، هماهنگ با طبیعت زندگی کنند. درصورت عدم وجود چنین رابطه­ای است که طبیعت به واقعیت فیزیکی محض تقلیل می یابد.

۳-۳-۲-۳- برهان و مستندات نصر

انسان مدرن (که ابتدا در غرب خانه داشت و به­تدریج در دیگر قاره­ها دامن گسترانید) قرن­هاست به نام ترقی، پیشرفت مادى، توسعه اقتصادى و دیگر خدایان و آرمان­هاى دروغین قرن نوزدهم، به تخریب این سیاره پرداخت. اکنون او مى‏بیند که چگونه این روند، نه تنها او را به لحاظ درونى و معنوى فروکاسته، بلکه حتى تنفس همین هوایى را نیز که ادامه زندگى بر روى زمین منوط به آن است، برایش دشوار ساخته است. به بیانى استعارى، انسان مدرن که براى به دست آوردن زمین، از آسمان روى گرداند، اکنون زمین را هم دقیقا به دلیل نداشتن آسمان، از دست مى‏دهد و این حکم شگفت انگیز تاریخ درباره اوست. به این ترتیب طى چند سال اخیر در غرب، توجه به نقش دین در بحران زیست محیطى آغاز شده است (نصر، ۱۳۷۷: ۸۹).
درباب نقش دین در مباحث زیست­محیطی، مدعای نصر آن است که در وهله اول این دین بود که در معنای گسترده‏اش‏ نگاه معنوی از تجربه نسبت به طبیعت را در میان‏ تمدن‏های سنتی به ­وجود آورد. اگر از طبیعت در غرب دین‏زدایی نمی‏شد، علومِ صرفاً کمّی و عاری از دین نمی‏توانستند پیشرفت کنند و به همین صورت تکنولوژی،‏ که باعث چنین ویرانی در محیط زیست شده‏ نمی‏توانست پیشرفت کند (همان: ۹). بدین ترتیب برخلاف آن عده از افراد که قائلند دین و آموزه­های دینی در رشد تکنولوژی‌ای که نتایج مخرب آن را در جهان می­بینیم مؤثر و بانی بوده است، کسانی هم مانند نصر بر این عقیده­اند که به عکس، این تقدس­زدایی و دین­گریزی است که منجر به پیدایش بحران­ها شده است. استدلال نصر در خصوص بحرانِ ارتباط انسان با طبیعت را می­توان تحت گزاره­های زیر بیان نمود:
برای انسان متجدد، طبیعت به­ صورت امری تقدس­زدایی شده درآمده است؛
طبیعت نزد عده­ای، به­ صورت چیزی که باید تماماً مورد استفاده و لذت قرار گیرد در آمده است.
استدلال­های نصر در خصوص این مدعا که بحران زیست­محیطی حکایت از بحران درونی انسان­ها و یا بحران ارزش­ها و گم­گشتگی هویت انسانی دارد، براساس بررسی عوامل و دلایل ظاهری این بحران یعنی رشد روزافزون علم و تکنولوژی سکولار و مدرن است. یعنی بررسی دلایل تغییر و تحولاتی که منجر به تقدس­زدایی و بی­توجهی به طبیعت شد. در همین راستا، نصر نقطه­ی شروع این تحولات را از قرون چهاردهم و پانزدهم دانسته است. کلام مسیحیِ آن زمان در رشد این تقدس­زدایی بی­­تأثیر نبوده است. بنابر دیدگاه نصر، این تحولات در قرون چهاردهم و پانزدهم با انقلاب کپرنیکی و انقلاب دکارتی آغاز گشت. البته علوم جدید و انقلاب­های علمی بدون تحولات کلام مسیحی امکان‌پذیر نمی­بود. پیامد این انقلاب­ها علوم جدیدی بود که مانند گذشته با طبیعت به­عنوان موجودی مقدس رفتار نمی­کردند. دیگر به­ندرت نشانه­ های خدا در طبیعت دیده می­شد. جریان اصلى دانش اروپایى، قاطعانه طبیعت را از قلمرو امور مقدس بیرون نهاد. با تقدس­زدایی، طبیعت به­عنوان چیزی تلقی میگردد که باید تا حد ممکن، مورد استفاده و تلذذ قرار گیرد بدون هیچ­گونه مسئولیتی در قبال آن (Nasr, 2003: 20). امروزه شاهد گستره­ی تقدس­زدایی از طبیعت، بی­مهری و بی­مسئولیتی در قبال طبیعت هستیم که به مرور زمان به اوج خود رسیده است. درک انسان مدرن از طبیعت، به­عنوان چیزی تهی از معناست که این خلاء معنا در درون جان آدمی نیز ادامه دارد و خودش را به شیوه ­های مختلف آشکار می­ کند. سلطه­ انسان بر طبیعت و کاربست تکنولوژی، خود انسان را نیز تهدید می­ کند[۲۰۶]. ماشینی شدن[۲۰۷] پدیدآورنده شر بزرگی است که جهانِ امروز از آن رنج می­برد. این ماهیت ماشین است که انسان را تا حد بردگی تقلیل می­دهد و آنها را بطور کامل می­بلعد، برای آنها انسانیتی باقی نمی‌گذارد و چیزی فراتر از حیوانیت نمی­دهد. انسانی که ماشین را خلق کرد از سوی همین مخلوق به آخر خط می­رسد (Schuon, 2007: 17). دیگر این خرد انسانی نیست که تصمیم­گیرنده است بلکه ماشین و ابدان، شیمی یا زیست­شناسی است که تعیین­کننده­ چیستی انسان، چیستی هوش و چیستی حقیقت است. تحت چنین شرایطی طبیعت از سوی انسان مدرن، تقدس‌زدایی شد.
علاوه بر تحولات علمی، تحول دیگری که به بی­توجهی و تخریبِ طبیعت دامن زد، ظهور انسانِ محصول رنسانس بود. انسان مسیحى سده‏هاى میانه (قرون وسطى)، نیمى «خدا» نیمى بشر، نیمى فرشته و نیمى خاکى بود که هنوز مسئولیتى در قبال آسمان احساس مى‏کرد و بین دو قطب آسمان و زمین سرگردان بود. رنسانس تا حدود زیادى، اندیشه باستان را احیا کرد، اما این احیاگرى، دیگر در آغوش سنت مسیحى صورت نگرفت. حاصل این امر، نه یک انسان‏گرایى (اومانیسم) مسیحى یا حتى «افلاطونى‏»، بلکه انسان‏گرایى‏اى مادى و در نهایت، شکاکانه و لاادرى‏گرانه بود که بشر را به موجودى کاملاً زمینى بدل ساخت. از آن پس، این سنخ انسان مسئولیتى در برابر هیچ چیز یا هیچ‌کس فراتر از قلمرو بشرى احساس نمى‏کرد و در وراى خود، اقتدارى الهى نمى‏شناخت. البته استثناهاى مهمى وجود داشت اما جوهره­ی اصلی این فصل جدید در تمدن غرب چنین بود. انسان اروپایى که عزم تسخیر این سیاره را داشت، حاصل این انسان‏گرایى دنیوى بود و مسئولیتى در قبال طبیعت ‏یا سایر اقوامى که بر آنها چیره مى‏شد، احساس نمى‏کرد؛ این چیزى است که در سرنوشت مردمان بومى بسیارى از نقاط قاره امریکا مى‏توان دید (نصر، ۱۳۷۷: ۹۳).
به این عامل (انسان­گرایی رنسانس)، در قرن هفدهم عنصر مهم سومى افزوده شد و آن ظهور فیلسوف بریتانیایى فرانسیس بیکن بود. جوهر پیام او عبارت بود از اینکه علم، قدرت است. از این پس، شناخت‏ سرچشمه قدرت مادى شد؛ که این، در مجموع، با آنچه تمدنهاى سنتى همواره آموزش مى‏داده ‏اند، متفاوت است و با ترکیب این عناصر و عوامل فعال بود که تمدن بسیار پرتوان و پرتحرک اروپایى عزم استیلا بر این سیاره کرد. نه فقط از نظرگاه انسانى و براى ایجاد مستعمره‏اى جهانى، بلکه همچنین از دیدگاه طبیعى و زیست‏شناختی، آن را دنبال نمود. همچنین بر این مبنا بود که انقلاب صنعتى نوعى بى‏اعتنایى کلى نسبت به محیط زیست را در پى‏داشت و محیط زیست چیزى شد که صرفاً در معرض دست اندازى و تجاوز قرار مى‏گیرد. اما فهم این تحول در ماهیت ‏شناخت، براى بیشتر مشرق زمینیان، اعم از عربها و ایرانیان و هندیها، بسیار دشوار بوده است. چرا که متضمن جدایى میان شناخت و رستگارى و در تباین با آن وحدتى است که در دل سنت هندى و اسلام میان معرفت و آزادى معنوى نهفته است (همان: ۹۵). کمترین سخنى که مى‏توان گفت این است که در طول انقلاب صنعتى، طبیعتِ انسان ارتقا نیافت. این اندیشه که ماهیت نوع بشر بهتر و بهتر مى‏شود (دروغ بزرگى که در قرن نوزدهم اشاعه یافت) جامه عمل نپوشید.
به نظر نصر (که خود را سنت­گرا می­نامد و مفهوم سنت در غالب نوشته­ های وی به چشم می­خورد) مخالفتِ سنت­گرایی با تجددگرایی، به لحاظ اصول و مبادی است. یعنی مخالفت با تجددگرایی نه به معنای مخالفت با جهان معاصر بلکه مخالفت با آن شورش و طغیان علیه عالم بالاست که در غرب با دوران رنسانس آغاز شد (نصر، ۱۳۸۵: ۱۸۲). انسان متجدد که با بحران بی‏سابقه­ی ساخته و پرداخته دست‏خود، که اکنون حیات کل این سیاره را تهدید می‏کند، رو به رو شده، همچنان از یافتن این که علل واقعی این مسأله در کجاست، سرباز می‏زند. به سفر تکوین و بقیه کتاب مقدس به منزله خاستگاه بحران چشم می‏دوزد، به جای این که به تقدس­زدایی تدریجی از کیهان که در غرب روی داد و به­ویژه به خردگرایی و انسان‏گرایی رنسانسی نظر اندازد که انقلاب علمی را پدید آورد و پیدایش علمی را موجب شد که عملکرد آن نه برای اعظام و اجلال الهی، بلکه برای دست‏یافتن به قدرت و ثروت دنیوی است (نصر، ۱۳۷۷: ۲۰۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:50:00 ب.ظ ]




۱-۳-مقدمه
یکی از مهم ترین مسائل اساسی در یک پژوهش، انتخاب و اتخاذ روش علمی دراجرای آن است تا بدین وسیله بتوان به نتایج صحیح و درست علمی دست یافت. استفاده از یک روش غلط و غیرعلمی می‌تواند باعث گمراهی پژوهشگر و استفاده کنندگان از نتایج پژوهش شود. هدف از انتخاب روش تحقیق آن است که پژوهشگر مشخص نماید که چه شیوه و یا روشی را اتخاذ نماید که او را هرچه دقیق تر و آسان تر به پاسخ‌های احتمالی برساند. روش تحقیق بستگی به اهداف و ماهیت موضوع و همچنین امکانات و منابع دارد. دراین فصل به بررسی موضوعاتی از قبیل ماهیت تحقیق از لحاظ (هدف، روش و نوع داده‌ها )، نحوه تدوین ابزارهای جمع آوری اطلاعات و روایی و پایایی آنها، روش آماری مورد استفاده برای تحلیل فرضیه‌ها و نحوه به کارگیری این ابزار و روش‌ها می‌باشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۳-روش تحقیق
روش تحقیق مورداستفاده، پژوهش پیمایشی – توصیفی می‌باشد. در این راستا، اطلاعات و داده‌های مورد نیاز از دو روش کتابخانه ای و میدانی (از طریق پرسش نامه) جمع آوری و با بهره گرفتن از آزمون‌های آماری تجزیه و تحلیل شده است.
۳-۳-جامعه آماری و ویژگی‌های آن
در این پژوهش جامعه آماری شامل ساکنین روستای ابیانه است.
۴-۳-حجم نمونه و روش نمونه گیری
دراین پژوهش به منظور تعیین حدود حجم نمونه، ازفرمول حداکثر نمونه لازم برای تعیین نسبت (فرمول کوکران) استفاده شده است. با توجه به فرمول زیر در سطح اطمینان ۹۵ درصد و دقت برآورد ۵ درصد، تعداد نمونه ۱۶۶ نفر به دست آمده است. محاسبات زیر بیانگر تعیین تعداد حجم نمونه می‌باشد.
روش نمونه گیری در این جامعه نمونه دردسترس بوده است.
۵-۳-متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق
با توجه به ادبیات تحقیق، متغیرهای مستقل در این پژوهش عبارتند از مؤلقه های سرمایه اجتماعی که در قالب ۴ شاخص مشخص شده اند و مؤلفه های توسعه پایدار به عنوان متغیرهای وابسته در نطر گرفته شده اند و در جدول ۱-۳ و ۲-۳ نشان داده شده اند.
جدول۱- ۳: متغیرهای مستقل تحقیق

متغیرهای مستقل (سرمایه اجتماعی)

همکاری

شبکه های اجتماعی

اعتماد

ارزش های اجتماعی

جدول ۲- ۳ : متغیرهای وابسته تحقیق

متغیرهای وابسته (توسعه پایدار گردشگری)

بعد فرهنگی

بعد زیست محیطی

بعد اقتصادی

بعد اجتماعی

۶-۳-سوالات و فرضیه‌های تحقیق
۱-۶-۳- سوال تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:50:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم