هر چند بین SMEs و کسب و کارهای کوچکتر از آنها (صنایع خرد) نیز در زمینه استفاده از تجارت الکترونیکی فاصله وجود دارد، اما این فاصله چندان زیاد نیست و بر همین اساس زیاد مد نظر قرار نگرفته ‌است. حقیقت امر این است که میان SME ها و کسب و کارهای بزرگ شکاف دیجیتالی بسیار نمایان است و به همین دلیل است که توجه خاصی به این مسأله شده و طرح‌‌های اجرایی مختلفی در کشورهای جهان جهت حل این مشکل به کار گرفته شده است.
این بخش از شکاف دیجیتالی بیشتر در نتیجه وجود موانعی است که SMEs را از ورود به اقتصاد دیجیتالی[۵۹] باز می‌دارد. این موانع به صورت بالقوه برای همه کسب و کارها وجود دارد، اما SMEs را به صورت جدی‌تری نسبت به شرکت‌های بزرگ تحت تأثیر قرار می‌دهند. سیاست‌های اتخاذی در حمایت از پذیرش و استفاده از تجارت الکترونیکی و ICT توسط SMEs باید بر پایه آگاهی ازمزایا، موانع و مشکلات باشند تا بتوانند فواید بالقوه بیشتری برای SMEs داشته باشند( براون، ۲۰۰۴).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

قبل از پرداختن به این مساله، مزایای استفاده از تجارت الکترونیکی در SMES بحث می‌شود.

۲-۹-۲ مزایای استفاده از تجارت الکترونیکی در[۶۰] SMES

برخی از مزایای تجارت الکترونیکی برای شرکتهای کوچک و متوسط عبارتند از:
ارتقاء سطح خدمات مشتری و مبادله اطلاعات با ارزش افزوده گسترده‌تر
انتظارات بالای مشتریان و در نتیجه ایجاد رقابت
توانایی ارائه اطلاعات ۲۴ ساعته
دستیابی به صادرات بازار بهتر با توجه به محدودیتهای بازار داخلی و GNP[61] کمتر
کاهش هزینه تبلیغات و هزینه سربار
ارتباط یک به یک و بازاریابی انبوه با مشتریان همچنین استفاده از علایق بین‌المللی
پرداخت آنلاین
ارتقاء مدیریت زنجیره ارزش
عملیات بدون واسطه و در زمان
کالاها و خدمات جدید
خدمات پس از فروش سریعتر
کارایی درعملیات سازمان
این در حالیست که صنایع کوچک در کشورهای در حال توسعه (Staley 1960) دارای مزایای زیر هستند:
پتانسیل اشتغال‌زدایی بالا
نیاز کمتر به واردات
توزیع منابع درآمد و کاهش شکاف درآمدی
جمع‌ آوری و استفاده از کارآفرینان و نوآوران پراکنده و پس‌اندازهای کوچک جهت سرمایه‌گذاری و استفاده کامل از منابع و مواد خام محلی( براون، ۲۰۰۴).

۲-۹-۳ مشکلات SME ها در پذیرش تجارت الکترونیکی

برخی مشکلات شرکتهای کوچک و متوسط برای پذیرش تجارت الکترونیکی عبارتند از:
SME ها علاوه بر نداشتن تخصص و آگاهی لازم وهمچنین عدم آشنایی با تکنولوژی در شروع استفاده از ICT و تجارت الکترونیکی با هزینه‌های ثابتی روبرو می‌شوند که در مقایسه با اندازه آنها بسیار بالاست در حالی‌که برای کسب و کارهای بزرگ این چنین نیست. این هزینه‌ها عبارتند از هزینه‌هایی مانند ایجاد وب سایت، استفاده از تجارت الکترونیکی و هزینه‌‌های مربوط به راه‌ اندازی طرح های حراج الکترونیکی، موتورهای جستجو و موارد مشابه. در حالیکه هزینه‌های مربوط به راه‌اندازی تجارت الکترونیکی و تکنولوژی‌های پیشرفته ICT برای صنایع و کسب و کارهای بزرگ چندان قابل توجه نیست. اینها مسائلی هستند که باعث می‌شوند گروه وسیعی از SMEs تکنولوژی‌های دیجیتالی را برای کسب و کار خودشان مرتبط ندانند و کالاها و خدمات خود را مناسب برای تجارت الکترونیکی نشمارند(گروه سیاست گذاری کسب و کار[۶۲]، ۲۰۰۲).
SMEs اغلب باید شرایط بازار را بپذیرند و آنها در وضعیتی نیستند که مانند شرکت‌‌‌های بزرگ شرایط بازار را شکل دهند (این بحث‌‌‌ به مسأله شرکت‌های رهبر و پیرو در بازار مربوط می‌‌شود). علاوه بر این، بی‌‌ثباتی‌ها (مانند ناامنی مالی در SMEs) و ریسک‌های احتمالی که در تجارت الکترونیکی وجود دارد، ممکن است بسیاری از SMEs را به ریسک‌گریزی و انتخاب سیاست‌های محافظه‌کارانه متمایل نماید و در واقع آنان سیاست «انتظار و مشاهده» را در پذیرش فناوری دیجیتالی اتخاذ نمایند. برای بسیاری از SMEs عدم اطمینان قابل توجهی در زمینه فرصت‌ها و فواید پذیرش ‌ICT و تجارت الکترونیکی وجود دارد و هنوز این فرصت‌ها برایشان اثبات نشده است. همین مسأله باعث می‌شود که آنها نسبت به پذیرش کامل مدل‌های تجاری جدید و تکنولوژی تجارت الکترونیکی بی‌میل شوند.
شرکتهای کوچک و متوسط بخاطر محدودیتهایی نظیر سرمایه کم، فقدان آزمایشگاه، توان کمتر برای برقراری ارتباط با مشاوران خارجی و… با مشکلات جدی‌تری برای آزمایش شیوه‌های جدید کسب و کار مواجهند. اگر چه محدودیت مالی مهمترین این محدودیت‌ها می‌باشد ولی مواردی چون زمان کمتر، منابع کمتر و … نیز به این تشکیلات اقتصادی تحمیل می‌شود. استفاده از تکنولوژی نوین ICT و تجارت الکترونیکی در واقع روش نوینی است که SMEs را با ریسک اساسی روبرو می‌سازد. بر این اساس می‌توان گفت که استفاده از ‌‌ICT در تشکیلات اقتصادی به اندازه بنگاه بستگی دارد. در بنگاه‌ها و کسب و کارهای بزرگ به دلیل وجود کارشناسان متخصص و گروه‌های R & D به راحتی فناوری نوین پذیرفته می‌شود ولی برای SMEs به خاطر مدیریت کسب و کار ضعیف و کمبود راه های استراتژیکی یا دیدگاه های موجود برای آن، امکان به روزرسانی فناوری کمتر است.
SMEs معمولا بازارهای مشخص و تعریف شده‌ای دارند که در محدوده جغرافیایی خاصی قرار دارند. این امر باعث می‌شود که این تشکیلات نیاز چندانی به ارتباط با مناطق دیگر احساس نکنند و حتی چنین دیدگاهی بوجود آید که استفاده از این روش‌ها ارتباطات را مشکل‌تر می کند. زیرا در این حالت مهارت‌ها و امکانات جدیدی لازم می‌شود. این مسأله به نوعی به پارادکس رشد «کوچک زیباست»[۶۳] در بسیاری از SMEs برمی‌‌گردد. بازارهای فروش موجود برای بسیاری از SMEs بر پایه مجاورت جغرافیایی، اعتماد و روابط با ثبات استوار است و در واقع قوانین در آنها معنی چندانی پیدا نمی‌کند. تغییر در نوع روابط در این بازارها باید بیشتر حالت تکاملی[۶۴] داشته باشد تا حالت دگرگونی.[۶۵]
SMEs اغلب تمایل دارند تا از امکانات موجود خود در استفاده از تکنولوژی نوین (از جمله ICT و تجارت الکترونیکی) بهره بگیرند. در حالی‌که در ICT و تجارت الکترونیکی، امکانات پیشین با ICT و تجارت الکترونیکی سازگاری چندانی نداشته و اغلب ناکافی هستند. بررسی پشتوانه و امکانات SMEs نشان می‌‌دهد که این کسب و کارها برای استفاده از تجارت الکترونیکی، باید سرمایه‌گذاری قابل توجهی (با توجه به اندازه آنها) انجام دهند.
یکی از مهمترین پیش‌شرط‌های تجارت الکترونیکی در معنای فروش از طریق اینترنت، برخورداری از مارک تجاری قوی برای عرضه محصولات به بازار است. بسیاری از مشتریان (بخصوص موقع خرید از اینترنت که طرف مقابل خود را بخوبی نمی‌شناسند و بسیاری اوقات امکان بررسی کیفیت محصولات را ندارند) علاقه‌مندندکه از مارک‌های تجاری قوی و معروف بازار خرید کنند تا از مارکهای ناشناخته. لذا، SME ها علاوه بر اینکه مارکهای شناخته‌ شده قوی در بازار ندارند، در عین حال توان مالی لازم را نیز برای سرمایه‌گذاری‌های سنگین در راستای ترفیع مارک خود در بازار، در اختیار ندارند. این امر می‌تواند موفقیت این شرکتها را در بکارگیری تجارت الکترونیکی محدود و انگیزه آنها را برای انتقال فروش خود برروی اینترنت محدود کند(گروه سیاست گذاری کسب و کار، ۲۰۰۲).
میرز و همکاران (۲۰۰۰) ۶۸۸ شرکت را مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان می‌دهد که پایه و بنیان پذیرش تجارت الکترونیکی در اندازه‌های مختلف سازمانی متفاوت است و این در حالی است که سازمانهای بیش از ۱۰۰ کارگر علاقه بیشتری به استفاده از تجارت الکترونیکی برای قطع نشدن ارتباط با مشتری و تبادل‌ اطلاعات با شرکتهای دیگر دارند. بسیاری از SMES در مرحله شناخت مزایای تجارت الکترونیکی هستند و در حال دریافتن این موضوع که تجارت الکترونیکی می‌تواند مزایایی را برای ارتباطات درونی با کارکنان و مشتریان و یافتن اطلاعات خارجی برای آنها داشته باشد. تحقیقات نشان می‌دهد که شرکتهای جدید بیشتر از شرکتهای قدیمی تمایل به پذیرش تجارت الکترونیکی دارند( میرز و همکاران، ۲۰۰۰).
با توجه به اطلاعات واحد اکونومیست سال ۲۰۰۴ شش رده‌بندی و معیار برای طبقه‌بندی کشورها در زمینه بسترسازی الکترونیکی وجود دارد:
معیار ارتباطات و زیرساخت فناوری
معیار محیط تجاری
پذیرش تجارت الکترونیکی توسط مصرف‌کنندگان و بنگاه‌ها
معیار محیط قانونی و سیاستی
معیار محیط اجتماعی و فرهنگی
معیار پشتیبانی خدمات الکترونیکی
شرکت‌های کوچک و متوسط نیز مانند شرکت‌های دیگر به این بسترسازی‌ها نیاز دارند. در واقع تجارت الکترونیکی بدون آمادگی در این بسترها امکان‌پذیر نیست. و همانطور که مشخص است یکی از معیارهای آمادگی این بسترسازی پذیرش تجارت الکترونیکی توسط تمام گروه‌ها و از جمله شرکت‌های کوچک و متوسط است.
در کنار عوامل ذکر شده نتیجه مطالعات میدانی که در مورد شرکتهای کوچک و متوسط انجام شده، نشان می‌دهد عوامل مختلف دیگری نیز به عنوان دلایل استفاده نکردن از ICT و تجارت الکترونیکی قابل ذکر است. این نتایج را می‌توان به صورت زیر نشان داد(حسنی، ۱۳۸۴).
شکل(۲-۶) موانع بکار گیری تجارت الکترونیکی در شرکتهای کوچک و متوسط برخی کشورهای امریکای جنوبی منبع: آنکتاد ۲۰۰۴
شکل فوق دیدگاه شرکتهای کوچک و متوسط را نسبت به موانع بکارگیری تجارت الکترونیکی نشان می‌دهد. از این جدول چند نتیجه اساسی می‌‌‌توان استخراج نمود.
هزینه‌های بکارگیری فناوری اطلاعات برای شرکتهای کوچک و متوسط بالاست. این امر حتی می‌تواند به عدم شناخت مزایا و منافع فناوری اطلاعات توسط شرکتهای کوچک و متوسط نیز معطوف باشد. در این معنا شرکتهای کوچک و متوسط اگر از مزایا و منافع فناوری اطلاعات شناخت کافی داشتند و این توانمندی را در خود می‌دیدند که به منافع فناوری اطلاعات دست پیدا کنند، هرگز از هزینه‌های هرچند بالای آن هراس نداشتند.
بدلیل تغییر سریع فناوری‌های بکاررفته در تولید نرم‌افزار و سرعت تغییر این فناوری‌ها که از آن تحت عنوان کوتاه بودن چرخه عمر نرم‌افزار نیز یاد می‌شود شرکتهای کوچک و متوسط نگران آن هستند که سرمایه‌گذاری امروز در توسعه فناوری اطلاعات در دوره زمانی کوتاهی از رده خارج شود در حالی که شرکتهای بزرگ با توجه به توانایی مالی بالایی که دارند چندان نگران این مساله نیستند.
مهمترین مانع حرکت SMEs به سمت دیجیتالی شدن این است که آنها فکر می‌کنند تجارت الکترونیکی متناسب با کسب و کار آنها نیست و فواید چندانی جهت بهبود کسب و کارشان ندارد. نکته‌ای که در این رابطه در مقایسه بین شرکتهای کوچک و متوسط با شرکتهای بزرگ می‌شود این است که شرکتهای بزرگ بسیاری اوقات سیستمهای سفارشی فناوری اطلاعات را که هزینه‌های بسیار بیشتر از سیستمهای آماده دارد، خریداری می‌کنند. در حالی که شرکتهای کوچک و متوسط معمولا مجبورند از سیستمهای آماده که هزینه کمتری به آنها تحمیل می‌کند استفاده کنند. این امر عدم تناسب فناوری‌های مورد استفاده با نیازهای کسب و کار آنها را باعث می‌شود.
به نظر می‌‌رسد کمبودهای مهارتی در زمینه ICT برای تشکیلات اقتصادی کوچک (۴۹-۱۰ کارکن) مهمتر از تشکیلات اقتصادی خرد و متوسط است. شاید علت این مسأله چنین باشد که کسب و کارهای بزرگ حرکت به سمت دیجیتالی شدن را با بهره گرفتن از شکل‌های پیچیده ICT و تجارت الکترونیکی آغاز می‌کنند در حالیکه کسب و کارهای خرد ممکن است خودشان را به مراحل اولیه استفاده از ICT یعنی دسترسی به اینترنت، ایجاد وب سایت‌های ساده راضی نمایند و بسیاری از کسب و کارهای متوسط احتمالاً افراد متخصصی در زمینه ICT دارند که امکان پذیرش تکنولوژی نوین را آسان می‌سازد.
تفاوت‌های ملی در حمایت از مصرف‌کننده برای کسب و کارهای کوچک تأثیرگذارتر از کسب و کارهای متوسط و خرد است.
نکته دیگری که در خودداری شرکتهای کوچک و متوسط از بکارگیری فناوری اطلاعات نقش بازی می‌کند، عدم پذیرش فناوری اطلاعات در شرکتها و طرفهای تجاری عرضه کننده و مشتری این شرکتهاست. در حالی که شرکتهای بزرگ توان بالایی در تحمیل استانداردهای کاری خود به سایر شرکای تجاریشان دارند اما شرکتهای کوچک و متوسط معمولا مجبور هستند که استانداردهای دیگران را بپذیرند و یا اینکه توان تحمیل استانداردهای خود به دیگران را ندارند و شرکای تجاری از حرکتهای آنها پیروی نمی‌کنند(حسنقلی پور،۱۳۸۴) .
شرکتهای کوچک و متوسط از محیط تجاری باز و وضعیت باثبات سود می‌برند. بنابراین این شرکتها نیز مانند شرکتهای بزرگ به موارد زیر نیازمند می‌باشند.
چارچوب قانونی و مقرراتی با ثبات: وجود ثبات قانونی امکان برنامه‌ریزی را افزایش داده و بسترهای رشد را فراهم می‌آورد.
آزادسازی عرضه خدمات ارتباطی: آزادسازی باعث کاهش قیمت دسترسی به اینترنت و در نتیجه رشد تجارت الکترونیکی می‌شود.
گسترش ICT توسط دولت‌ها: استفاده وسیع از خدمات مبتنی بر الکترونیک و ICT توسط دولت‌‌‌های محلی، منطقه‌ای و ملی برای همه تشکیلات اقتصادی انگیزه‌ای ایجاد می کند تا آنها در جهان کسب و کار الکترونیکی قدم بگذارند. به علاوه گسترش خدمات دولتی از طریق اینترنت باعث ایجاد مکانیزمی می‌‌شود که در نتیجه آن هزینه‌های اجرایی بنگاه‌‌ها کاهش می‌یابد.
دسترسی آسان به منابع مالی: بسیاری از مؤسسات مالی سنتی از اعطای وام به فعالیت‌های تثبیت نشده[۶۶]و فعالیت‌های پر ریسک خودداری می‌نمایند. تجارت الکترونیکی به خاطر اینکه ماهیتی شناخته نشده[۶۷] دارد به سختی می‌تواند از مؤسسات مالی استفاده نماید. البته اخیراً سرمایه‌گذاران حرفه‌ای ظهور نموده‌اند که در زمینه‌‌ های تجارت الکترونیکی فعالیت‌های دانش محور[۶۸] سرمایه‌گذاری می‌کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...