انتخاب پرتوهای یون سنگین به علت قابلیت بالای انتقال انرژی به کپسول، بالای ۲۵ درصد در مقایسه با باریکههای لیزری با بهرهی انرژی کمتر از ۱۰ درصد روشی موثر به شمار میرود که به خاطر ناپایداریهایی که در اثر نایکنواختی و ناهمزمانی باریکههای یونی اتفاق میافتد، اخیرا بصورت غیر مستقیم مورد استفاده قرار میگیرد. نور لیزر، سادهترین و کم هزینهترین روشی است که طراحان از آن برای تراکم کپسول استفاده می کنند [۱۳, ۱۴].
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
شکل ۱-۳- نمایی از کپسول هدف [۱]
کپسول هدف در این روش، قرص کوچکی با شعاع کمتر از ، حاوی یک لایهی کروی است که بطور مثال با گاز دوتریوم– تریتیوم بصورت متقارن و یکنواخت بصورت شکل ۱-۳ پر شده است. این لایه، حاوی یک ماده با Z بالا در ناحیهی خارج و DT در داخل است که تودهی سوخت را تشکیل میدهد.
برای رسیدن به شرایط دما و چگالی بالای مورد نیاز برای همجوشی، باید این کپسول تا جایی که ممکن است به طور متقارن و با انرژی انفجاری خیلی زیادی تابش ببیند. انرژی مورد نیاز، برای راهاندازی این فرایند بسیار زیاد است. برای گرمایش یک کپسول سوخت با قطر ، تا دمای ، به اندازهی انرژی مورد نیاز است که این انرژی میتواند با نور شدید لیزر یا توسط پرتوهای یونی تامین شود. این مقدار انرژی باید در چند پیکوثانیه به قسمت خارجی لایهی هدف منتقل شود. به دلیل انفجار انرژی روی قسمت خارجی لایهی هدف، این لایه گرم شده بلافاصله یونیزه و تبخیر میشود. این فرایند کندگی[۸] نام دارد. وقتی این قسمت کنده میشود، قسمت داخلی و سوخت به دلیل بقای اندازه حرکت، به سمت داخل رانده میشود (شکل۱-۴). در حین این رانش، چگالی سوخت تا چند صد گرم بر سانتیمتر مکعب و دمای سوخت تا حد دمای احتراق برای همجوشی افزایش مییابند. در نتیجه، احتراق رخ میدهد و فشاری به سمت خارج ایجاد میشود که بر موج انفجار به داخل غلبه کرده و منجر به انفجاری به خارج میشود. بدین ترتیب چگالی و دمای مورد نظر بدست میآیند [۱۴].
شکل ۱-۴- مراحل همجوشی به روش محصورسازی لختی[۱۴]
۱-۵-۲- همجوشی هستهای توسط کاتالیزور میون(µCF) [۹]
روش دیگری برای رسیدن به انرژی همجوشی هستهای در سال ۱۹۵۷ مطرح شد، که تحت عنوان همجوشی از طریق کاتالیزر میون معروف است و یک فرایند همجوشی گسترده و تجدید پذیر است که در دماهای معمولی رخ میدهد. همانطور که گفته شد یکی از مهمترین مسایل در فرایند همجوشی، غلبه بر نیروی دافعهی کلونی و ایجاد شرایطی که یونها در محدودهی نیروهای جاذبهی نیرومند هستهای قرار گیرند، میباشد. پیدایش میون در مدار اتم هیدروژن، اثر کاهش دافعهی نیروی کلونی دارد. میون ذرهای بنیادی است که خواص آن مانند الکترون است، با این تفاوت که جرم میون تقریبا ۲۰۷ برابر جرم الکترون است و ذرهای ناپایدار با زمان عمر µS2/2 میباشد. پس از گذشت این زمان میون به یک الکترون e– و یک نوترینوی میونی و به یک پادنوترینوی الکترونی واپاشی میکند. بصورت دقیق در اوایل ۱۹۸۰مورد مطالعه قرار گرفت [۱۲].
جرم زیاد میون نسبت به الکترون، به آن اجازه میدهد که وارد مدار اتم هیدروژن با شعاع بوهر، ۲۰۷ مرتبه کوچکتر از شعاع الکترون شود و این باعث میشود که این اتم هیدروژن نسبت به دیگر اتمها یا یونهای هیدروژن، سنگینتر است. بنابر این، این هستهی سنگین به دلیل کاهش نیروی دافعهی کلونی میتواند با صرف انرژی کمتری به اتمها و یونهای دیگر هیدروژن، بسیار نزدیک شود و هنگامیکه هیدروژن میوندار و هیدروژن معمولی به اندازهای به هم نزدیک شوند که تغییرات توزیع بار را احساس کنند، به حدی رسیدهاند که نیروهای جاذبهی هستهای بین آنها ایجاد شده است و پدیده همجوشی را بوجود میآورد بنابر این یکی از روشهای ایجاد همجوشی در دمای پایین استفاده از کاتالیزور میون است.
میون اولین بار توسط اندرسون[۱۰] وندرمییر[۱۱] در سال ١٩٣٧ کشف شد. از طرف دیگر هنگامی که پاول[۱۲] ذره پایون را در سال ١٩۴٧ کشف کرد، فرانک پیشنهاد کرد که پایونهای منفی میتوانند به کمک محصور سازی شیمیایی، واکنشهای همجوشی را کاتالیز نمایند [۱۵]:
pπ + d → pdπ→۳He + π(۱-۹)
با وجود اینکه، احتمال جذب پایون توسط هسته بسیار بزرگ است، اما پایون زمان کافی برای تشکیل pdπ را نخواهد داشت. یک سال بعد، ساخارف پیشنهاد همجوشی کاتالیزور میونی را مطرح کرد [۱۶].
به دلیل اینکه تشکیل مولکولهای میوندار در اثر فرایندهای برخوردی چند مرحلهای صورت میگیرد، بازده همجوشی کاتالیزور میونی، به شرایط ماکروسکوپی از قبیل دما، چگالی محیط و کسر غلظتهای هیدروژن مایع و ضریب چسبندگی میونی وابسته است و میتواند به کمک تئوری سینتیکی که اساس آن آهنگهای برخوردی میکروسکوپی و سطح مقطعها میباشد بهینه گردد. در سالهای اخیر برای افزایش چرخه میونی، مخلوط سه تایی H/D/T پیشنهاد شده، که گزارشات و مقالات متناقضی در مورد افزایش یا کاهش ضریب تکثیر میونی گزارش شده است [۱۷-۱۹].
۱-۵-۳- محصورسازی مغناطیسی (MCF) [۱۳]
در محصورسازی مغناطیسی از میدانهای مغناطیسی و الکترونیکی برای گرما دادن و فشردن پلاسمای هیدروژن در راکتور ITER استفاده می شود [۲۰].
راکتورهای همجوشی هستهای که در آنها پلاسما به روش مغناطیسی محصورشده است براین اساس که میدان مغناطیسی تمام یا قسمتی از سطح پلاسما را بپوشاند، به دو گروه زیر تقسیم شده اند:
چنبرهای[۱۴]
انتها باز[۱۵]
از معروفترین ماشینهای پینچ میتوان از تتا پینچ و Z پینچ نام برد [۲۱]. این سیستمها آرایش استوانهای دارند. در تتا پینچ جریانی از یک سیمپیچ استوانهای پلاسما را دور میزند، و میدان حاصل از آن منجر به محصورسازی آن میشود. در Z پینچ توسط الکترودهایی که در قاعدهها قرار دارد جریانی در جهت محوری تولید میشود میدان ناشی از آن، پلاسما را گرم و متراکم میکند.
پینچ معکوس نوعی پینچ است که در آن جریانی در خلاف جهت جریان پلاسما اعمال میشود. در این دستگاه برهمکنش میدان قطبی ناشی از جریان رسانای داخلی، با جریان پلاسما منجر به حرکت پلاسما به سمت خارج میشود. در این دستگاه از دو استوانه هم محور به عنوان الکترود استفاده میشود. با تخلیهی شعاعی میان دو الکترود میدان مغناطیسی قطبی القا میشود که پلاسما را گرم و متراکم میکند.
در سیستمهای آینهای پلاسما، از یک سیمپیچ ین-یانگ استفاده میشود پلاسما در این آرایش در ناحیهای که از حداقل میدان مغناطیسی برخوردار است، محصور میشود. این نوع دستگاهها عملکرد پایا دارند اما در آنها پلاسما از انتهای باز میدان خارج و تلف میشود، بنابراین باید از روشهای کنترل انرژی خروجی استفاده کرد.
از جمله آزمایشهای آینهای در جهان عبارتند از: GDT و GoL-3-II در روسیه، Qt-UP و Gamma-10 در ژاپن. در حال حاضر با توجه به نتایج عملی و تجربی به دست آمده بیشتر آزمایشهای مغناطیسی بر توکامک متمرکز شدهاند. در شکل ۱-۵ یک راکتور از نوع آینهای نشان داده شده است.
شکل۱-۵- راکتور آینهای [۲۲]
همچنین بنابر نوع عملکرد راکتورها، آنها را میتوان به انواع زیر نیز تقسیم بندی کرد (از مهمترین آنها میتوان به دستگاههای چنبرهای مانند توکامک، استلاراتور، چنبره برآمده ، اسفرومک، اسفراتور، تورساترون و دستگاههای انتها بازی چون آینههای مغناطیسی، پینچها و پلاسمای کانونی اشاره کرد.):
پایا[۱۶]: در این نوع راکتور واکنشهای همجوشی به صورت مداوم انجام میگیرند.
تپی[۱۷]: این راکتور به طور مرتب قطع و وصل میگردد. زمان همجوشی تقریبا با زمان محصور بودن پلاسما برابر است.
شبه پایا[۱۸]: در مقایسه با انواع نامبرده، یک راکتور متوسط محسوب میگردد . زمان همجوشی آن اندکی بیشتر از زمان محصور شدن پلاسما است. اما در هر حال زمان محدودی است. (توکامک نمونه ای از این نوع راکتور است.)
طبقه بندی انواع راکتور ها برحسب روش محصور کردن پلاسما
در دستگاه چنبرهای، پلاسما توسط میدان مغناطیسی محصور میگردد. میدان اصلی در توکامک میدان چنبرهای است که بطور نمادین در شکل(۱-۶) نشان داده شده است. در جدول (۱-۲) نیز خلاصهای از انواع راکتورها برحسب روش محصور کردن پلاسما و نوع عملکرد آنها آورده شده است.
جدول۱-۲- انواع راکتورها برحسب روش محصور کردن پلاسما
آرایش میدان مغناطیسی
دستگاه
نوع عملکرد
چنبره ای
توکامک
شبه پایا
تنگش میدان وارونه
شبه پایا
استلاراتور
پایا
هلیوترون
پایا
[یکشنبه 1401-04-05] [ 08:36:00 ب.ظ ]
|