۵-۳ بحث ونتیجه گیری کلی ۹۶
۵-۴ بررسی تطبیقی یافته های تحقیق ۹۷
۵-۵ پیشنهادها ۹۸
۵-۵-۱ پیشنهادات منتج از نتایج تحقیق ۹۸
۵-۵-۲ پیشنهادات برای تحقیق های آتی ۹۸
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
منابع و مآخذ ۹۹
پیوست ها ۱۰۲
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول ۳-۱) روند انتخاب نمونه آماری پژوهش ۵۶
جدول ۳-۲) توزیع فراوانی شرکت های نمونه بر حسب صنعت ۵۷
جدول ۴-۱) آمار توصیفی متغیرهای تحقیق ۷۴
جدول ۴-۲) نتایج آزمون نرمال بودن توزیع متغیرهای وابسته تحقیق ۷۶
جدول ۴-۳) نتایج آزمون نرمال بودن توزیع متغیرهای وابسته تحقیق بعد از فرایند نرمال سازی ۷۷
جدول ۴-۴) ماتریس ضرایب همبستگی پیرسون بین متغیرهای تحقیق ۷۸
جدول ۴-۵) نتایج انتخاب الگو برای برآورد مدل (۱) تحقیق ۸۱
جدول ۴-۶) نتایج برآورد مدل (۱) تحقیق ۸۱
جدول ۴-۷) نتایج انتخاب الگو برای برآورد مدل (۲) تحقیق ۸۴
جدول ۴-۸) نتایج برآورد مدل (۲) تحقیق ۸۵
جدول ۴-۹) نتایج انتخاب الگو برای برآورد مدل (۳) تحقیق ۸۸
جدول ۴-۱۰) نتایج برآورد مدل (۳) تحقیق ۸۹
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار ۴-۱) روند متوسط لگاریتم طبیعی هزینه های اداری، عمومی و فروش و هزین های عملیاتی ۷۵
نمودار ۴-۲) متوسط روند سالانه لگاریتم طبیعی تغییرات فروش و اختلاف فروش های پیش بینی شده و فروش های واقعی ۷۵
نمودار ۴-۳) توزیع فراوانی باقیمانده های مدل (۱) تحقیق ۸۲
نمودار ۴-۴) توزیع فراوانی باقیمانده های مدل (۲) تحقیق ۸۶
نمودار ۴-۵) توزیع فراوانی باقیمانده های مدل (۳) تحقیق ۹۰
فهرست اشکال
عنوان صفحه
شکل ۲-۱ مهمترین اجزاء سیستم کنترل بصورت متوالی……………………………………………………..۲۷
شکل ۲-۲ طبقبندی کلی هزینه…………………………………………………………………………..۳۲
شکل ۲-۳ عدم تقارن هزینه ها………………………………………………………………………………………..۳۸
فصل اول:
کلیات تحقیق
۱-۱مقدمه
آگاهی از چگونگی رفتار هزینه ها نسبت به تغییرات سطح فعالیت و یا سطح فروش از اطلاعات مهم برای تصمیم گیری مدیران درخصوص برنامه ریزی و بودجه بندی، قیمت گذاری محصولات، تعیین نقطه سربه سر و سایر موارد مدیریتی است) نمازی و دوانی پور ۱۳۸۹).
در مرحله برنامه ریزی مدیران به اطلاعات مربوط به هزینه ها جهت پیش بینی هزینه های آتی نیاز دارند. با توجه به آن که تغییرات هزینه های آتی را می توان در ارتباط با تغییرات درآمد فروش تعیین کرد با مشخص شدن این ارتباط می توان میزان هزینه ها را با توجه به ارتباط آنها با درآمد فروش پیش بینی کرد. بنابراین تحلیل ارتباط درآمد فروش با هزینه های یک شرکت ضروری به نظر
می رسد.
در مدل های سنتی رفتار هزینه ها در حسابداری مدیریت، هزینه های متغیر نسبت به تغییرات حجم فعالیت به طور متناسب افزایش یا کاهش می یابند؛ به این معنا که بزرگی تغییرات در هزینه ها تنها به بزرگی تغییرات در حجم فعالیت وابسته است و جهت تغییرات )افزایش یا کاهش ( در حجم فعالیت تأثیری روی بزرگی تغییرات در هزینه ها ندارد. اما نتایج پژوهش های برخی از پژوهشگران در سالهای اخیر بیانگر آن است که میزان افزایش در هزینه ها هنگام افزایش در سطح فعالیت، بیشتر از میزان کاهش در هزینه ها هنگام کاهش درحجم فعالیت است. چنین رفتار هزینه ها را “چسبندگی هزینه ها ” می نامیم. چسبندگی هزینه ها یکی از ویژگیهای رفتار هزینه ها نسبت به تغییرات سطح فعالیت است و بیانگر آن است که بزرگی افزایش در هزینه ها هنگام افزایش سطح فعالیت، بیشتر از بزرگی کاهش هزینه ها در هنگام کاهش در سطح فعالیت است.
بنابراین در پژوهش حاضر ” اثر تعدیل کننده تغییرات فروش دوره قبل بر رفتار نا متقارن هزینه ها ” مورد بررسی قرار می گیرد.
در این فصل به کلیات تحقیق می پردازیم. بدین منظور پس از بیان مسئله و ضرورت و دلایل توجیهی تحقیق، اهداف تحقیق و فرضیه ها بیان می شوند. سپس به ترتیب: مدل , روش ,جامعه آماری , روش گردآوری اطلاعات , روش تجزیه و تحلیل اطلاعات , قلمرو و تعریف متغیرهای تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد. و در انتهای این فصل، ساختار تحقیق آورده می شود.
۱-۲ بیان مساله تحقیق :
آگاهی از چگونگی رفتار هزینه ها نسبت به تغییرات سطح فعالیت و یا سطح فروش از اطلاعات مهم حسابداری بهای تمام شده و حسابداری مدیریت برای تصمیم گیری مدیران درخصوص برنامه ریزی و بودجه بندی، قیمت گذاری محصولات، تعیین نقطه سربه سر و سایر موارد مدیریتی است.
در مدل سنتی رفتار هزینه، هزینه ها متناسب با تغییر محرک هزینه تغییر می کند یعنی میزان تغییر هزینه ها به میزان تغییر در سطح فعالیت بستگی دارد، نه به جهت تغییر . اما هزینه ها در واقع نشان دهنده مصرف منابع هستند و منابع نیز به منظور انجام فعالیت های گوناگون فراهم می شوند. چون فعالیتها در راستای تولید کالاها و خدمات صورت می گیرد، منابع بر مبنای انتظارات از تقاضا تحصیل می شوند و به همین دلیل، هزینه ها از تقاضای واقعی تبعیت نمی کنند. تحقیقات قبلی نیز نشان
می دهد که شدت کاهش هزینه ها بر اثر کاهش حجم فعالیت، کمتر از شدت افزایش هزینه ها بر اثر افزایش حجم فعالیت ها است. به این نوع رفتار هزینه ها ،” رفتار چسبنده ” گفته می شود.
زمانی که مدیران با کاهش فروش مواجه می شوند، ممکن است این وضعیت را موقعیتی تصور کرده و انتظار بازگشت فروش به حالت اولیه را داشته باشند. از این رو ، برخی از مدیران در دوره هایی که فروش ، روند نزولی دارد ، منابع لازم برای انجام فعالیتهای عملیاتی را کاهش نمی دهند . این رفتار از آنجا قابل توجیه است که حفظ منابع ، موجب کاهش هزینه ها در بلند مدت می شود ،زیرا در صورت کاهش منابع در واکنش به کاهش فروش ، اگر فروش در دوره های آتی افزایش یابد ،
هزینه هایی بابت تحصیل مجدد همان منابع به شرکت تحمیل می شود .از این رو ، مدیران برای کاهش هزینه ها و در نتیجه افزایش سود شرکت ها در بلند مدت اقدام به حفظ منابع می کنند (کردستانی و مرتضوی ۱۳۹۱).
یکی از اهم وظایف مدیریت ،کنترل عملیات و امور مالی سازمان است .مدیران باید اطلاعات خوبی برای تصمیم گیری داشته باشند تا با بهره گرفتن از توانایی های رهبری خود نیرو های شرکت را به اجرای این تصمیمات تشویق نمایند . آنها می توانند با توجه به حساسیت تغییرات هزینه به کاهش فروش ، سهم هزینه های چسبنده از کل هزینه ها را ارزیابی کرده و در صورت لزوم با تجدید نظر در قرارداد های شرکت ، حساسیت هزینه ها نسبت به حجم فروش را افزایش دهند و از این طریق موجب کاهش هزینه های تعدیل منابع شوند.
در این تحقیق چگونگی اثر تعدیل کننده تغییرات فروش دوره قبل بر رفتار نامتقارن هزینه در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را برای دوه ۵ ساله مورد بررسی قرار
می گیرد و برای این منظور تاثیر انتظارات خوش بینانه مدیران نسبت به فروش های آتی و انگیزه مدیریت سود را نیز مورد بررسی قرار می دهیم.
۱-۳ ضرورت انجام تحقیق :
آگاهی از چگونگی رفتار هزینه ها نسبت به تغییرات سطح فعالیت و یا سطح فروش از اطلاعات مهم برای تصمیم گیری مدیران در خصوص برنامه ریزی و بودجه بندی، قیمت گذاری محصولات، تعیین نقطه سربه سر و سایر موارد مدیریتی است و برخلاف روش سنتی، در تجزیه و تحلیل های بنیادی باید رفتار چسبنده هزینه ها را نیز برای تصمیم گیری بکار ببریم.
اهمیت این تحقیق از آن جهت می باشد که ما قصد داریم چگونگی اثر تعدیل کننده تغییرات فروش دوره قبل را بر رفتار نامتقارن هزینه ها با توجه به انتظارات خوشبینانه مدیران نسبت به فروش آتی و انگیزه مدیریت سود مورد بررسی قرار دهیم تا نتایج تحقیق بتواند برای سرمایهگذارانی که از پیشبینی سود برای ارزش دهی به شرکتها استفاده میکنند، سودمند باشد و آگاهی از نتایج این تحقیق، در ارزیابی دقیق تر عملکرد مالی، پیش بینی سودآوری شرکت ها و تصمیم گیری دقیق تر مدیران حائز اهمیت می باشد.
۱-۴ هدفهای تحقیق :
در این تحقیق، با توجه به اینکه حیطه مطالعه و بررسی رفتار چسبندگی هزینه را بیشتر توضیح و بسط میدهیم ، برآنیم تا اثر تعدیل کننده تغییرات فروش دوره قبل بر رفتار نامتقارن هزینه ها با توجه به انتظارات خوشبینانه مدیران و انگیزه مدیریت سود مورد بررسی قرار دهیم. بررسی این موضوع در درک این مطلب به ما کمک میکند که تحلیلگران چگونه از اطلاعات عمومی و گزارشهای جامع در زمینه مالی برای تشخیص رفتار هزینه استفاده میکنند.
۱-۵ فرضیه های تحقیق:
فرضیه ۱- به دنبال افزایش در فروش دوره قبل نسبت به کاهش فروش در دوره قبل ، با همان مقدار افزایش فروش در دوره جاری هزینه ها به مقدار بیشتری افزایش خواهند یافت.
فرضیه ۲- زمانی که مدیران نسبت به فروش در آینده نظر خوش بینانه تری دارند چسبندگی در دوره جاری در صورت افزایش فروش در دوره قبل افزایش می یابد و ضد چسبندگی در دوره جاری در صورت کاهش فروش دوره قبل کاهش می یابد.
فرضیه ۳- کاهش در چسبندگی هزینه ها ناشی از انگیزه مدیریت سود، زمانی که فروش دوره قبل افزایش می یابد نسبت به زمانیکه فروش دوره قبل کاهش می یابد کمتر است.
۱-۶ مدل پایه چسبندگی:
با بهره گرفتن از مدل زیر که توسط آندرسون و بنکر و جاناکیرامان در سال ۲۰۰۳ (مدلABJ) ارائه شده است و پژوهشگران دیگر نیز آن را به کار گرفته اند می توان چگونگی رفتار هزینه ها نسبت به تغییرات سطح فروش را در دوره های افزایش و کاهش درآمد به طور جداگانه ارزیابی کرد. چنین رفتار هزینه ها را “چسبندگی هزینه ها ” می نامیم.
مدلABJ :
ΔlnSGAi,t = β۰ + β۱ ΔlnSalesi,t +β۲ Di,t ΔlnSalesi,t + ε i,t
ΔlnSGAi,t :لگاریتم تغییرات هزینه های اداری، عمومی و فروش شرکت i در سال t
Salesi,t :خالص فروش شرکت i در سال t
ΔlnSalesi,t : لگاریتمی که درصد تغییرات درآمد فروش شرکتi را در سال t نشان می دهد.
ε i,t : مقدار خطا
Di,t : اگر Sales t < Sales t-1مقدار آن برابر ۱ و در غیر اینصورت برابر صفر است. چون ارزش متغیر Di,t در زمان افزایش درآمد صفر است؛ بنابراین ضریب β۱درصد افزا یش در هزینه های اداری، عمومی و فروش را در نتیجه ۱% افزایش در درآمد فروش نشان می دهد همچنین از آنجا که ضریب متغیر Di,t در هنگامی که درآمد کاهش می یابد، برابر ۱ است؛ بنابراین مجموع ضرایب β۲ + β۱ بیانگر درصد کاهش در هزینه های اداری، عمومی و فروش در نتیجه ۱% کاهش در درآمد فروش است. اگر هزینه های اداری، عمومی و فروش چسبنده باشند، باید درصد افزایش در هزینه ها در دوره های افزایش درآمد بیشتر از درصد کاهش هزینه ها در دوره های کاهش درآمد باشد. به عبارت دیگر باید o< β۱و ۰ > β۲باشد.
۱-۷ تبیین فرضیه های تحقیق:
جهت آزمون فرضیه اول از مدل زیر استفاده می شود:
“به دنبال افزایش در فروش دوره قبل نسبت به کاهش فروش در دوره قبل ، با همان مقدار افزایش فروش در دوره جاری هزینه ها به مقدار بیشتری افزایش خواهند یافت.”
ΔlnSGAi,t = β۰ + β۱ PIncr Ii,t-1 ΔlnSalesi,t + β۲ PIncr Ii,t-1 Di,t ΔlnSalesi,t
+ β۱ PDecr Di,t-1 ΔlnSalesi,t + β۲ PDecr Di,t-1 Di,t ΔlnSalesi,t + ε i,t
Ii,t-1 : متغیر مجازی افزایش فروش در دوره قبل است . اگر فروش در سال t-1 نسبت به سال t-2 افزایش یابد برابر یک است، در غیر اینصورت برابر صفر است.
Di,t : متغیر مجازی کاهش فروش می باشد . اگر درآمد فروش شرکت i در سال t کاهش یابد برابر ۱ است .
در آزمون فرضیه اول با بهره گرفتن از مدل فوق ، ضرایب PIncr β۱ و β۱ PDecr مورد بررسی قرار می گیرد در صورتی که β۱PIncr > PDecr β۱ با شد فرضیه ما مورد قبول است و در غیر اینصورت رد خواهد شد.
جهت آزمون فرضیه دوم از مدل زیر استفاده می شود:
“زمانی که مدیران نسبت به فروش در آینده نظر خوش بینانه تری دارند چسبندگی در دوره جاری در صورت افزایش فروش در دوره قبل افزایش می یابد و ضد چسبندگی در دوره جاری در صورت کاهش فروش دوره قبل کاهش می یابد.”
ΔlnSGAi,t = β۰ + β۱ PIncr Ii,t-1 ΔlnSalesi,t + β۲ PIncr Ii,t-1 Di,t ΔlnSalesi,t+
+ δ۱ PIncr Ii,t-1 ΔlnSalesi,t ΔORDi,t + δ۲ PIncr Ii,t-1 Di,t ΔlnSalesi,t ΔORDi,t +
+ λ۱ PIncr Ii,t-1 ΔlnSalesi,t ΔGDPt + λ۲ PIncr Ii,t-1 Di,t ΔlnSalesi,t ΔGDPt +
+ β۱ PDecr Di,t-1 ΔlnSalesi,t + β۲ PDecr Di,t-1 Di,t ΔlnSalesi,t +
+ δ۱ PDecr Di,t-1 ΔlnSalesi,t ΔORDi,t + δ۲ PDecr Di,t-1 Di,t ΔlnSalesi,t ΔORDi,t +
+ λ۱ PDecr Di,t-1 ΔlnSalesi,t ΔGDPt + λ۲ PDecr Di,t-1 Di,t ΔlnSalesi,t ΔGDPt +
+ β۳ ΔlnSalesi,t ASINTi,t + β۴ ΔlnSalesi,t EMPINTi,t + ε i,t
ΔORDi,t : اختلاف بین پیش بینی فروش سال t با فروش واقعی t
ΔGDPt : نرخ رشد تولید ناخالص داخلی در سال t
ASINTi,t : کثرت دارایی که با لگاریتم نسبت کل دارایی ها به فروش بدست می آید .
EMPINTi,t : کثرت کارکنان که با لگاریتم نسبت تعداد کارکنان به فروش محاسبه می شود.
در این مدل هر چه اختلاف بین پیش بینی فروش سال t با فروش واقعی t و رشد تولید ناخالص داخلی بیشتر باشد ، نشان دهنده انتظارات خوشبینانه بالاتری برای فروش در آینده است.
در آزمون فرضیه دوم در صورتی ضرایب δ ۲ PIncr و PDecr δ ۲ برای اختلاف بین پیش بینی فروش سال t با فروش واقعی t و ضرایب λ۲ PIncr و λ۲ PDecr برای رشد تولید ناخالص داخلی منفی باشند فرضیه ما مورد قبول است و در غیر اینصورت رد می شود.
جهت آزمون فرضیه سوم از مدل زیر استفاده می شود:
“کاهش در چسبندگی هزینه ها ناشی از انگیزه مدیریت سود، زمانی که فروش دوره قبل افزایش می یابد نسبت به زمانیکه فروش دوره قبل کاهش می یابد کمتر است.”
ΔlnOPCOSTi,t = β۰ + β۱ PIncr Ii,t-1 ΔlnSalesi,t + β۲ PIncr Ii,t-1 Di,t ΔlnSalesi,t +
+ β۱ PDecr Di,t-1 ΔlnSalesi,t + β۲ PDecr Di,t-1 Di,t ΔlnSalesi,t+ + δ۱ PIncr Ii,t-1 ΔlnSalesi,t AVOIDi,t + δ ۲ PIncr Ii,t-1 Di,t ΔlnSalesi,t AVOIDi,t +
+ δ۱ PDecr Di,t-1 ΔlnSalesi,t AVOIDi,t + δ۲ PDecr Di,t-1 Di,t ΔlnSalesi,t AVOIDi,t + ε i,t
ΔlnOPCOSTi,t : لگاریت تغییرات در هزینه های عملیاتی که با فروش منهای درآمد عملیاتی پس از کسر استهلاک محاسبه می شود
AVOIDi,t : برابر ۱ است اگر شرکت i انگیزه قوی برای جلوگیری از زیان در سال t داشته باشد .برای این متغیر شرکتهایی با انگیزه جلوگیری از زیان در نظر گرفته می شوند اگر سود در سال t بین ۰ و ۰۱/۰ ارزش بازار حقوق صاحبان سهام در پایان سال t-1 باشد.
با بهره گرفتن از این مدل جهت آزمون فرضیه سوم در صورتی که δ۲ PDecr >0 و PIncr δ۲>0 باشد فرضیه موردقبول است و در غیر اینصورت رد می شود.
۱-۸- روش تحقیق :
این تحقیق بر اساس هدف، از نوع کاربردی می باشد و از لحاظ ماهیت، توصیفی است. با توجه به اینکه این تحقیق جهت کسب اطلاع از وجود رابطه میان متغیرها انجام میپذیرد، روش آن از نوع تحقیق همبستگی می باشد و روش شناسی آن پس رویدادی است که از اطلاعات گذشته استفاده
می شود.
۱-۹- قلمرو تحقیق:
یکی از مباحث مهم در هر تحقیق که برای ممانعت از وارد شدن به حوزههایی غیرمرتبط با موضوع تحقیق و همچنین خارج شدن از محدودهی زمانی و مکانی، باید مد نظر محقق قرار گیرد، قلمرو تحقیق میباشد. قلمرو این تحقیق، که به بررسی اثر تعدیل کننده تغییرات فروش دوره قبل را بر رفتار نامتقارن هزینه ها با توجه به انتظارات خوشبینانه مدیران نسبت به فروش آتی و انگیزه مدیریت سود می پردازد شامل شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است به سه بخش تقسیم شده است که عبارتند از:
قلمرو زمانی:
محدودهی زمانی تحقیق، اطلاعات مالی مربوط به عملکرد سالهای مالی ۱۳۸۷ الی ۱۳۹۱ شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد.
قلمرو موضوعی:
به بررسی اثر تعدیل کننده تغییرات فروش دوره قبل را بر رفتار نامتقارن هزینه ها با توجه به انتظارات خوشبینانه مدیران نسبت به فروش آتی و انگیزه مدیریت سود می پردازد شامل شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
قلمرو مکانی:
قلمرو مکانی تحقیق شامل شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد.
۱-۱۰- برآورد حجم نمونه و روش نمونه گیری:
در این تحقیق با توجه به ماهیت تحقیق بر آن هستیم تا شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق
بهادار تهران که حائز شرایط ذیل باشند را مورد بررسی قرار دهیم:
- شرکت قبل از سال ۱۳۸۷ در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده باشد.
- شرکت تا پایان سال ۱۳۹۱ در بورس فعال باشد.
- شرکت طی سال های ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۱ تغییر سال مالی نداده باشد و سال مالی شرکت به پایان اسفند ماه منتهی شود.
- شرکت در گروه شرکت های سرمایه گذاری، هلدینگ یا واسطه گری های مالی نباشد.
- اطلاعات مورد نیاز شرکت در دسترس باشد.
۱-۱۱- روش گرد آوری اطلاعات :
در این تحقیق برای جمع آوری داده ها و اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده
می شود. در بخش کتابخانه ای، مبانی نظری و پیشینه ی تحقیق عمدتاً از مقالات اخذ شده از اینترنت و کتاب ها، پایان نامه ها و مجلات تخصصی فارسی و لاتین که در دسترس می باشند جمع آوری می شود. در بخش میدانی به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار هایی که در زمینه
شرکت های بورسی اطلاعاتی ارائه می نماید استفاده می شود.
۱-۱۲- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات :
در این تحقیق، برای تجزیه و تحلیل دادههای بدست آمده کلیه اطلاعات مورد نیاز وارد نرم افزار Excel شده ، سپس اطلاعات وارد نرم افزار SPSSو Eviews شده و مورد آزمون و تحلیل قرار خواهد گرفت.
۱-۱۳- متغیرها و واژه های کلیدی :
تولید ناخالص داخلی : تولید ناخالص داخلی یا GDP یکی از مقیاسهای اندازهی اقتصاد است. تولید ناخالص داخلی در برگیرنده ارزش مجموع کالاها و خدماتی است که طی یک دوران معین، معمولاً یک سال، در یک کشور تولید میشود.
در این تعریف منظور از کالاها و خدمات نهایی، کالا و خدماتی است که در انتهای زنجیر تولید قرار گرفتهاند و خود آنها برای تولید و خدمات دیگر خریداری نمیشوند روش های مختلفی برای محاسبه تولید ناخالص ملی وجود دارد. محاسبه مجموع ارزش افزوده، محاسبه با نگرش مصرف و محاسبه با نگرش درآمد، سه روش متداول انجام این کار هستند.
چسبندگی هزینه : یعنی با افزایش درآمد فروش، هزینه با سرعت بیشتری افزایش می یابد نسبت به زمانی که با کاهش درآمد فروش (معادل افزایش درآمد فروش) کاهش می یابد . به طور مثال اگر درآمد فروش %۱۰ افزایش یابد هزینه %۸ افزایش می یابد اما اگر درآمد فروش %۱۰ کاهش یابد (معادل میزان افزایش ) هزینه %۶ کاهش می یابد، در چنین وضعیتی هزینه مورد نظر چسبنده خواهد بود.
ضد چسبندگی هزینه ها: یعنی با کاهش درآمد فروش، هزینه با سرعت بیشتری کاهش می یابد نسبت به زمانی که با افزایش درآمد فروش افزایش می یابد . به طور مثال اگر درآمد فروش %۱۰ افزایش یابد هزینه %۸ افزایش می یابد اما اگر درآمد فروش %۱۰ کاهش یابد (معادل میزان افزایش ) هزینه %۹ کاهش می یابد، در چنین وضعیتی هزینه مورد نظر ضد چسبنده خواهد بود.
۱-۱۴- ساختار پایاننامه:
این تحقیق در پنج فصل ارائه شده است.
فصل اول به کلیات تحقیق، شامل مقدمه، بیان مسئله، بیان ضرورت و اهمیت موضوع، اهداف علمی و کاربردی تحقیق، فرضیههای تحقیق، قلمرو تحقیق، تعریف متغیرهای تحقیق،اختصاص داده شده است.
در فصل دوم ضمن مروری فشرده بر ادبیات موضوع تحقیق ومبانی نظری، سوابق داخلی و خارجی انجام شده در این زمینه مورد بررسی قرار میگیرد و چارچوب لازم جهت حمایت از فرضیههای تحقیق ارائه میشود.
در فصل سوم اختصاص دارد به روش شناسی تحقیق شامل توضیحات در زمینه جامعه و نمونه آماری، روش تحقیق و روش تجزیه و تحلیل داده ها و در آخر فصل سوم به تعریف متغیرهای تحقیق و روش آماری آزمون فرضیات خواهیم پرداخت.
در فصل چهارم به تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه های تحقیق توسط روش های آماری مناسب پرداخته خواهد شد.
در فصل پنجم ضمن بیان خلاصهای از موضوع تحقیق و روش تحقیق، نتایج آزمون فرضیات تحلیل خواهد شد. همچنین پیشنهاداتی که می تواند در تحقیقات آتی مورد استفاده قرار گیرد، ارائه می شود.
فصل دوم:
الف) مبانی نظری
ب) پیشینه تحقیق
۲-۱- مقدمه:
بررسی پیشینه تحقیق معمولاً نقدی از دانش موجود پیرامون موضوع پژوهش است. بررسی پیشینه تحقیق، یافتههای تحقیق را به پژوهشهای قبلی متصل میسازد (جهانشاد و پیشروچی، ۱۳۹۱). پژوهشگر برای بررسی پیشینه تحقیق باید پژوهشهای قبلی را که درباره موضوع انجام شده، مورد توجه قرار دهد و در دو بعد، شامل؛ مروری بر نظریات و مروری بر تحقیقات کار کند (جهانشاد و پیشروچی، ۱۳۹۱).
در این فصل ابتدا به بیان تعاریف و مبانی نظری متغیر های تحقیق می پردازیم .سپس در پیشینه تحقیق به تفکیک تحقیق های خارجی و داخلی بیان می گردد.
۲ – ۲ – پیش بینی فروش
۲-۲- ۱ – اهمیت و تعریف پیش بینی فروش
پیش بینی فروش عبارت است از تعیین حجم فروش یا روند وگرایش بازار برای یک محصول خاص وتعیین میزان از فروش در کل اقتصاد.
با پیش بینی فروش در کل اقتصاد و در یک شرکت، می توانیم سهم بازار این شرکت را تعیین نموده وبرنامه ریزی لازم در جهت اصلاح عملکرد را انجام دهیم. یکی از ابتدایی ترین مراحل برنامه ریزی بودجه ای، پیش بینی فروش است، با پیش بینی فروش، درآمد یک بنگاه تعیین شده وهزینه های این بنگاه بر مبنای درآمد پیش بینی شده، تعیین می گردند، بنابراین اگر پیش بینی انجام شده از دقت کافی برخوردار نباشد، این موضوع بر سایر متغیرهای وابسته تاثیر گذاشته وسایر پیش بینی ها نیز نادرست خواهد بود. همچنین با پیش بینی فروش وتعیین فاصله آن از واقعیت، مدیریت می تواند به وسیله تجزیه وتحلیل فاصله وبکارگیری برنامه های استراتژیک وتاکتیکی، فاصله احتمالی را برای دستیابی به سطح سودآوری مطلوب پر نماید.
هدف های پیش بینی فروش در واحدهای سازمانی :
- هدف های پیش بینی در واحد تحقیق و توسعه
- هدف های پیش بینی و خرید مواد اولیه
- هدف های پیش بینی و محصول
- هدف های پیش بینی و کارکنان
- هدف های پیش بینی وبازاریابی
- هدف های پیش بینی و امور مالی
پیش بینی زیر بنای بودجه جامع بوده وبه مدیر مالی در انجام وظایف او یاری می رساند. در این قسمت هدف های پیش بینی عبارت است از:
– پیش بینی جریانات نقدی
– پیش بینی بازده سرمایه گذاری
– پیش بینی گردش موجودی
– پیش بینی سود سهام
تکنیک های پیش بینی
تکنیک های پیش بینی را می توانیم به دو دسته کیفی وکمی طبقه بندی کنیم. تکنیک های کیفی عموما بر اساس قضاوت و تجربه شخصی مدیران بوده وشامل تکنیک های زیر است:
- بررسی نظرات مدیران : این روش برای پیش بینی کوتاه مدت مدت می تواند روش خوبی باشد ولی اگر اطلاعات مدیران محدود بوده ویا فاقد تخصص کافی ومسولیت پذیری لازم باشند نتایج بدست آمده از این روش گمراه کننده خواهد بود.
- روش دلفی : استفاده از پاسخ گروهی جمعی از متخصصین وقت گیر بوده و هزینه زیادی را بدنبال دارد ولی اگر این متخصصین دارای صلاحیت لازم باشند این روش از بهترین روش های کیفی است.
- بررسی نظرات نیروی فروش : در این روش، اگر فروشندگان شناخت کافی از بازار ونیازها نداشته باشند و یامنافعشان را در خطر ببینند، نتایج بدست آمده گمراه خواهد بود.
- بررسی نظرات خریداران : اگر تعداد خریداران وپراکندگی آن زیاد بوده ویا دسترسی به آن دشوار باشد، این روش عملی نخواهد بود.
- شبیه سازی : در این روش به منظور رفتار خریداران، نمایشی از فرایند خرید یک محصول طراحی می شود. اشکال این روش در احتمال قابل تعمیم نبودن نظرات جمع آوری شده است.
روش های کمی پیش بینی براساس داده های گذشته پارامترهایی را پیش بینی میکنند شامل موارد زیر است:
- سریهای زمانی : سری های زمانی مجموعه کمی مقادیر یک متغیر بامقادیر کمی ترکیبی از متغیرهاست که برحسب زمان وقوعشان مرتب شده اند. برای تجزیه وتحلیل سری های زمانی معمولا فرض می کنیم که تغییرات شامل ۴جزء اصلی می باشند. این اجزا عبارت از روند کلی یا دراز مدت، تغییرات فصلی، تغییرات دوره ای و تغییرات بی قاعده می باشند.
- ضریب همبستگی ورگرسیون : ضریب همبستگی، پارامتری است که امکان وجود ارتباط بین دو یاچند متغیر را بیان می کند، مانند رابطه بین فروش وقیمت. معادله رگرسیون، معادله ای است که کلیه خواص داده ها را نشان می دهد مانند معادله تقاضا که مبین رابطه بین قیمت ومقدار تقاضا است.(جهانشاد و سرایی ، ۱۳۹۲)
پیش بینی فروش وهزینه بدان سبب که مبنایی برای پیش بینی سود فراهم می کند مورد توجه است.
در تحقیقی که توسط هاشمی در سال ۱۳۸۹ انجام شد اثبات کرد که بین فروش سال جاری و
هزینه های سال آتی رابطه وجود دارد.
پیشبینیهای فروش محصولات جدید، مهم و در عین حال وظیفهای سنگین میباشد. در حالی که برخی ابداعات، بازارهای در حال رشد را تسخیر میکنند و ثروتمندان بیشماری را به وجود میآورند، برخی دیگر مطلقاً نمیتوانند حتی در یک بازار، موفقیت کسب کنند.
مدلهای مفید زیادی برای پیشبینی فروش محصول جدید پیشنهاد میگردد.
برخی از این روشهای ویژه عبارتند از:
گروههای خاص، بررسیهای رسمی در خصوص مشتریان، آزمونهای مفهومی، روش دلفی، ارزیابی نظر کارشناسان، مصاحبه با کادر فروش، قضاوتهای مدیریت و هدایت های مشتری.
این روشها به خصوص در ابتدای فرایند نوآوری، قبل از آن که اطلاعات فروشهای واقعی به دست آید، مفید واقع میشوند.
دیگر روشهای پیشبینی فروش در مراحل بعدی فرایند نوآوری استفاده میشود. زمانی که یک محصول یا خدمات در بازار جایی باز کرده است، میتوان از روشهای ذیل استفاده کرد: آزمون میدانی، تحلیل سریهای زمانی، معرفی یک کالای تجاری به یک بازار محدود، منحنی رشد، تعمیم مدلِ توزیع، بازارهای شبیهسازی شده.
یکی از مشکلات کلیدی که در مدلهای پیشبینی فروش محصول جدید با آن رو به رو هستیم، وجود تعداد فراوانی از مدلهای پیشبینی است که معیارهای اندکی در انتخاب مؤثرترین آنها برای یک استفاده خاص وجود دارد. احتمالاً هنوز هم انتخاب مدل بیش از هر چیز به ویژگیهای بازار و محصول وابسته است.
در صنایع با فناوری پیشرفته مانند رایانهها و ارتباطات راه دور، تغییر سریع است، معرفی محصول از سرعت بالایی برخوردار میباشد، تعداد این معرفیها فراوان است و مجموعه اطلاعات مفید اغلب کم هستند یا اصلاً وجود ندارند. به علاوه از آنجا که نوآوریها ماهیتشان به طور ریشهای جدید میباشد، پذیرش آنها توسط مشتری به زمان نیاز دارد. منطقی به نظر میرسد که انتظار داشته باشیم که همه مدلهای پیشبینی فروش محصول جدید صرف نظر از ویژگیهای محصول و بازار، از کارآیی مساوی برخوردار باشند.
مسئله پیچیده دیگری که در فرایند انتخاب با آن رو به رو هستیم، تشخیص تفاوت بین کالاهای مصرفی و صنعتی میباشد. دالریپل، مردی از نسل قبل، خاطر نشان میکند که:
به طور قابل ملاحظهای برآورد بازار بالقوه و پیشبینی فروش محصولات با فناوری پیشرفته در کالاهای صنعتی نسبت به کالاهای مصرفی مشکلتر است. (جهانشاد و سرایی ، ۱۳۹۲)
۲ -۲ -۲ – روش های پیش بینی فروش
قبل از انجام پیش بینی لازم است که هزینه های آن ومخصوصا هزینه عدم صحت آن برآورد شود. اگر پیش بینی فروش بیشتر از واقعیت باشد، منابع استفاده شده تلف شده واگر پیش بینی فروش کمتر از واقعیت باشد، فرصتهای فروشی که وجود داشته از بین می رود.
-پیش بینی بر اساس زمان
-پیش بینی کوتاه مدت
– پیش بینی میان مدت
– پیش بینی بلند مدت
مرز بین این زمان ها به روشنی مشخص نبوده وطول هر یک از این زمان ها با توجه به ماهیت یک رویداد تغییر می کند. (جهانشاد و سرایی ، ۱۳۹۲)
۲ – ۳ – مدیریت سود
۲ -۳ – ۱ – تعریف مدیریت سود
اسکات : “مدیریت سود عبارتست از انتخاب خط مشی های حسابداری توسط مدیریت ، تا به واسطه این انتخابها به اهداف خود دست یابد.”
دانکن : “صورت سود و زیان به جای آنکه بیانگر عملکرد واقعی مدیر و شرکت باشد، تمایلات و خواسته های مدیر را نشان می دهد.”
جکسون و پیت من : “مدیریت سود عبارتست از انتخاب روش خاصی از گزارشگری به منظور اثرگذاری بر نتیجه”
نقش اصلی گزارشگری مالی ارائه اطلاعات معتبر و به موقع به استفاده کنندگان از اطلاعات مالی به منظور سودمندی در تصمیم گیری است ( هیئت استانداردهای حسابداری ١٩٨۴) . برای این منظوربه مدیران اجازه داده می شود تا در برخی مواقع با توجه به قضاوتهای شخصی خود بهترین روش را انتخاب کنند .دراین بین ممکن است مدیران به منظور برآورده کردن منافع شخصی خود از روشهایی استفاده کنند که منجر به گمراهی استفاده کنندگان از صورتهای مالی شود و یا منافع مالکان را برآورده نسازد. این مسئله خود منجر به مدیریت سود می شود. یکی از ایراداتی که طرفداران استانداردهای مبتنی بر قواعد به استانداردهای مبتنی بر اصول وارد می کنند نیز همین است. آنها اعتقاد دارند که استانداردهای مبتنی بر اصول، دست مدیر را برای انجام کارهای فرصت طلبانه باز می گذارد. درواقع مدیریت سود نوعی رفتار فرصت طلبانه مدیر با گروه های مختلف طرف قرداد است.
گروهی معتقدند که تمایزی بین مدیریت سود و تقلب وجود ندارد اما واقعیت این است که مدیریت سود در چارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری انجام میشود و مدیران ضمن رعایت استانداردهای حسابداری سود را مدیریت میکنند. (وکیلی فرد و علی اکبری، ۱۳۸۷)
تقلب عبارتست ازهرگونه اقدام عمدی یا فریبکارانه یک یا چند نفر از مدیران ،کارکنان یا اشخاص غیرقانونی. (استانداردهای حسابرسی ، ١٣٨۵ ،شماره ٢۴ ،بند ۴)
دیچو و دیگران( ٢٠٠٠ ) معتقدند که مدیریت سود گسترده تر از تقلب مالی است. انتخاب روش های گزارشگری مالی که تخطی آشکار از اصول پذیرفته شده حسابداری باشد در دامنه تقلب و مدیریت سود قرار می گیرد. به نظر می رسد در پاره ای اوقات انتخاب روش های منظم بر اساس اصول پذیرفته شده حسابداری نیز می تواند مدیریت سود محسوب شود.
در ایران نیز تعریف روشنی از مدیریت سود و هموارسازی سود از طرف مقامات قانون گذار در بورس اوراق بهادار تهران ارائه نشده است. اما مهمترین تفاوتی که بین “تقلب” و “مدیریت سود” وجود دارد این است که “تقلب” ناشی از تخطی ازاصول پذیرفته شده حسابداری است اما “مدیریت سود” ناشی از برخی قضاوتها و برآوردهای مجاز توسط مدیراست که بر اساس اصول پذیرفته شده حسابداری انجام می شود. رییس کمیسیون بورس اوراق بهادار ،آرتور لویت، مدیریت سود شرکتها را مورد مواخذه قرارداد و بیان کرد که این مسئله ممکن است منجر به بروز بحران در کیفیت گزارشگری مالی شود.
آرتور لویت معتقد است که شرکتهای سهامی عام برای اعمال مدیریت بر سود از شش روش حسابداری استفاده می کنند؛
١ – ارائه بیش از واقع ارقام ناشی از تغییرات، با هدف پاکسازی ترازنامه
٢ – طبقه بندی بخش مهمی از بهای یک واحد خریداری شده به عنوان مخارج تحقیق و توسعه و در نظر گرفتن آن به عنوان یک هزینه جاری، به گونه ای که بتوان این مبلغ را به یکباره به عنوان هزینه دوره ثبت کرد.
٣ – ایجاد بدهی های سنگین به منظور شناخت هزینه در دوره های آتی
۴ – برآوردهای غیر واقعی نظیر برآوردهای برگشت از فروش یا هزینه های تضمین به طوری که بتوان در دوره های آتی با معکوس کردن تعهدات بلند مدت، سودخالص را بهبود بخشید.
۵ – انجام اشتباهات عمدی در دفاتر شرکت و سپس عدم اصلاح آن به دلیل بی اهمیت بودن
۶ – شناسایی و ثبت درآمد پیش از اینکه فرایند تحصیل درآمد کامل شود.(وکیلی فرد و علی اکبری، ۱۳۸۷)
۲ – ۳ – ۲ – انگیزه های مدیریت سود
فشار برای کسب سود از عوامل متعددی ناشی می شود. انگیزه های مدیریت سود را می توان از دو دیدگاه مورد بررسی قرار داد.
ابتدا این انگیزه ها را با توجه به فرضیه های تئوری اثباتی توجیه می نماییم.
١ – اگر مبالغ پرداختی به مدیران به عنوان پاداش مستقیما برمبنای اعداد و ارقام حسابداری نظیر سود خالص محاسبه شود، هرگونه تغییر در روش های حسابداری می تواند بر میزان این مبلغ اثر گذار باشد. این احتمال وجود دارد که مدیران به منظور دریافت پاداش بیشتر اقدام به مدیریت سود نمایند و با انتخاب رویه های خاصی از حسابداری سود را افزایش دهند (فرضیه پاداش).
٢ – زمانی که شرکتها برای انجام فعالیتهای خود جهت دریافت وام با اعتباردهنده وارد مذاکره
می شوند، اگر انعقاد قرارداد بدهی مبتنی بر اعداد وارقام حسابداری باشد، مثلا در قرارداد، وام گیرنده ملزم به داشتن حد معینی از نسبت بدهی به سرمایه یا نسبت بدهی به دارایی گردد، در آن صورت مدیران این انگیزه را دارند تا از روشهایی در حسابداری استفاده کنند که الزامات قرارداد را فراهم نماید .به عنوان مثال از روشهایی استفاده کنند که سود و دارایی را افزایش دهند(فرضیه بدهی).
٣ – اندازه و بزرگی شرکتها شاخصی برای توجه و تمرکز سیاسی است .شرکتهای بزرگ معمولا به منظور کاهش فشارهای سیاسی (مثلا افزایش دستمزد ناشی از افزایش سودآوری واحد تجاری که توسط اتحادیه های کارگری به واحد تجاری تحمیل می شود) از روشهایی استفاده می کنند که سود را کاهش دهند(فرضیه هزینه سیاسی).
در نوع دیگری از طبقه بندی می توان انگیزه های مدیریت سود را به سه دسته تقسیم نمود؛
عوامل و فشارهای خارجی، جو و محیط سازمانی و عوامل شخصی
عوامل و فشارهای خارجی
۱ – پیش بینی تحلیل گران مالی . اگر شرکتها نتوانند به آنچه که تحلیل گران مالی پیش بینی کردند دست یابند، ارزش سهام آنها به شدت سقوط می کند. بنابراین مدیران برای جلوگیری از این کاهش ارزش سود را مدیریت می کنند تا به آنچه پیش بینی کرده بودند دست یابند.
۲ – دسترسی به بازارهای تامین مالی . بسیاری از واحدهای تجاری به اهرمهای مالی برای ارائه بازده مطلوب به ذینفعان خود ، وابسته هستند. در این بین آژانسهایی وجود دارند که شرکتها را از نظر بدهی رتبه بندی میکنند [این عمل به منظور توان پرداخت بدهی شرکتها و همچنین رتبه تامین مالی آنها انجام می شود] این آژانسها از اطلاعاتی مشابه اطلاعات تحلیل گران مالی استفاده می کنند. شرکتها برای اینکه ارزش و اعتبار خود را حفظ کنند سود را دستکاری می کنند. زیرا یک کاهش جزیی در سود یا عدم دستیابی به پیش بینی ها می تواند منجر به کاهش رتبه شرکت از نظر بدهی وافزایش هزینه سرمایه شود و واحد تجاری دیگر قادر به صدور اوراق قرضه جدید نخواهد بود.
۳ – رقابت . شرکتهایی که در سطح بالایی از رقابت صنعتی قرار دارند، ممکن است بخواهند حاشیه ایی از درآمد یا بازار سرمایه را در اختیار خود داشته باشند. تمایل برای حفظ توان رقابت می تواند منجر به مدیریت سود شود.
۴ – انعقاد قرارداد . زمانیکه قراردادهای شرکت با سایر واحدهای تجاری بر مبنای نتایج و ارقام حسابداری منعقد شود، انگیزه مدیران برای مدیریت سود افزایش می یابد. مدیران با دستکاری جزیی در سود و مدیریت نتایج عملیات، میتوانند نسبتهای مالی را بهبود بخشند و مانع از دست دادن قراردادها شوند.
۵- حفظ روند سودآوری . در بازارهای پررونق سهام، شرکتهای سودآور تمایل دارند تا روند سودآوری خود را حفظ نمایند، از این رو اقدام به مدیریت سود می نمایند. این شرکتها برای حفظ افزایش ارزش سهام خود ، با ثبت نادرست فروشها و یا ثبت فروش پیش از آنکه مشتریان با خرید موافقت نمایند، درآمدهای خود را به مبلغی بیش از واقع ثبت می نمایند.
۶ – ابزارهای جدید مالی . به وجود آمدن ابزارهای جدید مالی باعث شد که نسبت به معاملات حسابداری مشابه رفتارهای متفاوتی بروز پیدا کند. ارائه یک رهنمود معتبر برای حسابداری ابزارهای مالی ،کاری دشوار و پیچیده است.موسسات مختلف با داشتن ابزارهای مالی مشابه ، ممکن است روش های مختلفی را برای ثبت آنها به کارگیرند تا از این طریق بتوانند به نتایج مطلوب خود دست یابند.<