وضیعت هویت موفق به فرد در پیوند بین گذشته و امیدهای آینده کمک کرده و یک احساس تداوم شخصی در او ایجاد می نماید (هیون ،۱۹۹۴).
انواع هویت
هویت فردی[۲۵]
روشن کردن نظام باورها ، ارزش ها و آرمان های خود آگاهی یافتن از توانایی خود و شیوه استفاده از این توانایی در زندگی روزانه ، هویت فردی ، اجتماعی و تعالیم فلسفه ی افراد را شکل می دهد ( اریکسون، ۱۹۶۶ ) .
پاسخ به سوال من کیستم و دیگران چه کسانی هستند و رسیدن به جواب آن شاید به ظاهر ساده و آسان باشد اما حقیقت این است که باید فرایند پیچیده ای طی شود تا فرد به پاسخ مناسب و صحیح دست یابد زیرا سلامت شخصیت در گرو سازگاری آدمی با محیط اجتماعی پیرامون و رعایت مقررات اجتماعی و نیز تفسیر سازگاری از خود ، جامعه و ارزش است و هنگامی که در این فرایند خلل و کاستی ای پدیدار شود نابهنجاری و اضطراب روانی نمودار خواهد شد . از این رو هویت سالم و آرام در جای معنی می یابد که شخص از نگرش یک دست و سنجیده ای از خویشتن و جهان بهره مند باشد و عناصر سازنده شخصیت وی از تلائم و سازگاری برخوردار باشند و برای خود زندگی معنی داری ساخته باشد (غرایی،۱۳۸۲)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در نقطه متقابل ( ناقص طی شدن این فرایند ) به اصطلاح هویت بحران زده نام دارد و هنگامی مصداق می یابد که تعارض و چالش جدی در نگرش فرد میان عناصر اثر گذار و سازنده شخصیت وی پدید آمده باشد و فرد از ارائه تفسیر جامعه از آن ما و پاسخ قانع کننده به معنی زندگی ناتوان باشد در این حالت در میان دو حال ( افراط و تفریط ) قرار می گیرد او ممکن است فرد آشوبگر و خرابکار و یا افسرده و منزوی شود او بر این اساس می توان گفت که : « به طور کلی هر فرد بالغی با داشتن یک زندگی متوازن و متعادل که بتواند به آسودگی با دیگران در آن سهیم شود نیازمند زمینه معنایی استواری از هویت خویش است » ( همان) .
کارول گارد[۲۶] و جانیس برهن[۲۷] (۱۹۷۱)به نقل ازرحیمی نژاد(۱۳۷۹)خاطرنشان میکنند که در احساس فردی هویت حداقل ۴ مسئله اساسی وجود دارد.
انسانی : این احساس که فرد یک موجود انسانی است.
جنسیت : احساس فرد از مردانگی و یا زنانگی را شامل میشود.
فردیت :این شناخت که فردی خاص و بی نظیر است.
پایداری : آگاهی از این که فرد همان شخصی است که روز قبل بوده است.
هویت اجتماعی :
هویت اجتماعی[۲۸] دانشجو را شکل می دهد در واقع دانشجو را آماده می کند تا در آینده نزدیکی عنصر سازنده و مهره صلاح کشور و جامعه باشد . اگر هویت اجتماعی را از دانشجو سلب کنند . امادگی لازم برای حضور سازنده و موثر در اجتماع را از دست می دهد .
هویت اجتماعی در حقیقت میدان و بستری برای تمرین و مهارست زندگی و تعامل بهتر اجتماعی است هویت اجتماعی دانشجو با توجه به جوانی او در محیط دانشگاهی واقعیتی انکار ناپذیر است یعنی دانشجو قبل از هر هویتی یک جوان است جوانی فارغ از هویت دانشجو یا هویت غیر دانشجو ، داخل یا خارج از محیط دانشگاه یک سری اقتضائات خاص خود را دارد در عین حال این حقیقت نیز باید پذیرفت که اقتضائات نباید در جوان دانشجو و جوان غیر دانشجو کاملا یکسان و مساوی ظهور نماید چون دانشجو نمی تواند به بهانه جوانی خود مانند جوان غیر دانشجو در خارج از دانشگاه جوانی کند در محیط های غیر دانشگاهی بسیاری از جوانان به بهانه جوان بودن بسیاری مفاسد و کارهای مخل نظم و عرف اجتماعی انجام می دهند . آنچه می تواند اقتضائات جوانی دانشجو را متناسب با محیط دانشگاه محقق و جلوگر نماید هویت اجتماعی دانشجو است( سلمانپور ، ۱۳۸۴ ) .
روا نشناسان اجتماعی و جامعه شناسان و به طور کلی عالمان علوم اجتماعی می خواهند بر این واقعیت تاکید کنند که احساس هویت به واسطه دیا لکتیک[۲۹] میان فرد و جامعه شکل می گیرد . هویت کم و بیش در نگرشها و احساسات افراد نمود می یابد ولی بستر شکل گیری آن زندگی جمعی است جرج هربرت مید را از این حیث می توان پرچمدار نظریه هویت اجتماعی دانست که فرایند دستیابی فرد به احساس و برداشتی کامل از خویشتن را بررسی می کند از نظر مید ، هر فرد هویت یا خویشتن خود را از طریق سازماندهی نگرشهای فردی دیگران در قالب نگرشهای سازمان یافته اجتماعی یا گروهی شکل می دهد ( گل محمدی، ۱۳۸۱ ) .
ریجارد جنگینز[۳۰] هویت اجتماعی را این گونه تعریف می کند در شیوه هایی که به واسطه آن افراد و جماعت ها در روابط اجتماعی خود از افراد و جماعتها دیگر متمایز می شود اشاره دارد و برقراری و متمایز ساختن نظام مند نسبتهای شباهت و تفاوت میان افراد ، میان جماعتها است ( شرفی، ۱۳۸۵).
هویت های اجتماعی معمولا به عنوان مجموعه ای ازتعاریف نقش ها مفهوم سازی می شوند هر اجتماعی مرکب از دو عنصر پندار و ساختار است پندارها همان مجموعه ذهنی و روان شناختی می باشند که در بردارنده ارزش ها ، هنجارها ، نمادها ، اعتقادات ، احساسات و طرز تلقی هایی هستند که بخش ذهنی آن جامعه را تشکیل می دهند اما ساختارها مجموعه ای از پایگاه ها و نقش های تعریف شده و نهادی هستند که با یکدیگر دارای ارتباط متقابل و تعامل می باشند ساختارهای اجتماعی بر اساس پندارهای یک جامعه شکل می گیرد اگر افراد ارزش ها و اعتقادات جامعه را باور داشته باشند و احساسات و طرز تلقی های آنان با دیگر اعضائ آن جامعه همانند شود و فرد پایگاه خود را در ساختار اجتماعی بیابد و به آن تعلق پیدا نماید و نسبت به ایفای نقش خود تعهد داشته باشد در این حالت می توان از هویت اجتماعی سخن به میان آورد .هویت جمعی یا اجتماعی نشات گرفته از جایگاه و تعلق فرد به جامعه است.هویت اجتماعی به سه دسته معنا و مفهوم در کنار هم دلالت دارد اولا به معنای همانند و هماهنگی و یکسانی شخصیت اجتماعی یا فراخود [۳۱] فرد یا بخشی ذ هنی و پندارهای مقوم گروه اوست ثانیا به معنای آگاهی و اعتقاد فرد از تعلق به گروه اجتماعی معین و ارزش و اهمیت عاطفی این عضویت برای فرد . ثانیا پیدایش تعهد و احساس مسئولیت برای ایفای نقش های محول در کلیه ساختارهای اجتماعی مربوط بنابراین تعلق افراد به گروه های متفاوت است که آنها به یک هویت اجتماعی ، معرف وضعیت به خصوصشان در جامعه دست می یابند دانشجو وقتی وارد دانشگاه می شود با توجه به شرایط و محیط دانشگاهی هویت اجتماعی جدیدی را کسب می کند ( دوران، ۱۳۸۳ ) .
هویت شغلی و حرفه ای :
هویت شغلی بخش مهمی از مجموعه هویت غالب افراد را تشکیل می دهد ( کانجر۱ و تیرسون[۳۲] ،۱۹۸۴ به نقل ازدانشور) . داشتن شغلی که ارزش اجتماعی داشته باشد و بتواند به خوبی از عهده آن برآید اعتماد به نفس افراد را زیاد می کند و به احساس ایمنی و هویت باثبات کمک می کند ( کانجر۱ و تیرسون[۳۳] ،۱۹۸۴ به نقل ازدانشور) .
اگر جامعه به افرادش بگوید که به آنها نیازی ندارند و اشتغال امکان پذیر نباشد در آنان احساس تردید ، سرخوردگی ایجاد می شود و دچار کمی عزت نفس می شوند و احتمال دارد که این افراد دچار سردرگمی در هویت و حتی در بعضی از موارد بزهکار شوند ترک تحصیل می کند و هویتی منفی پیدا می کنند ( حمیدی ، ۱۳۸۸ ).
مطالعات اخیر نشان داده که کار کردن در دوران نوجوانی در قابلیت اشتغال آن عده که ترک تحصیل کرده اند تاثیرات مثبتی داشته است ولی هنوز نمی دانیم تاثیرات کار کردن در آینده شغلی نوجوانانی که به طور تمام وقت درس می خوانند چیست ؟
همین که نوجوانان دوران کودکی را پشت سر می گذارند و به دورانی می رسند که باید خودشان را اداره کنند در مورد هدفهای شغلی خود واقع بینانه تر فکر می کنند در همین زمان است که می کوشند تا توانایی ها و امیدهای خود را با امکانات موجود وفق دهند .
علایق شغلی یک نوجوان معمولا به صورت غیر سیستماتیک رشد می کند و معمولا تحت تاثیر والدین ، پیشنهادات مشاوران مدرسه و برخورد تصادفی با مشاغل مختلف و مشاغلی که دوستان به آن مشغولند قرار دارد طبقه اجتماعی و انتظارات الگویابی جنسیتی نیز در این میان موثر است ( حمیدی ،۱۳۸۸ ) .
هویت شغلی یکی از نشانه های برجسته رشد و کمال استعداد تحصیل فرد است این امر به نوجوان تشخیص و استقلال اقتصادی می بخشد . جوان بر اساس علائق و شرایط و آرزوهای خویش ، شغل خود را می یابد این امر در طبقات متفاوت به صورتهای متفاوتی به انجام می رسد و مثلا جوان طبقه عالی ، کمتر در سنین پایین به فکر احراز شغلی می افتد طبقات متوسط به صورت نیمه وقت در ایام تعطیل به این کار دست می زنند و خود را به شغل و حرفه ای مشغول می سازد و نوجوان طبقه پایین نیز معمولا به دلیل شرایط سخت خانوادگی ، تحصیل را در سنین نوجوانی ترک کرده و به کارهای سخت و پایین تن می دهد ( شریعتمداری، ۱۳۶۴ ) .
اریکسون ( ۱۹۶۸ ) معتقد است یکی از وظایف اولیه تکاملی نوجوانی ، برقرار کردن یک حس هویت با توجه به دنیای مشاغل است هولند،( ۱۹۸۰) نیز معتقد است هویت حرفه ای به معنای داشتن یک تصویر منسجم ، یکپارچه و روشنی از هدفها ، علائق و استعدادهای شخصی است این خصوصیات سبب می شود که تصمیم گیری راحتر و اطمینان به توانایی شخصی در رو به رویی با برخی ابهامات محیطی غیر قابل اجتناب با زحمت کمتری صورت بگیرد ( اینگرسول، ۱۹۸۲ ) .
هارنز( ۱۹۷۹ ) به نقل ازاکبرزاده،(۱۳۷۶) برای تفسیر این مطلب جریان شکل گیری هویت را در ۴ مرحله توضیح می دهد .
۱ـ اگاهی ارزیابی خود و شناخت انتظارات محیطی
۲ـ طرح ریزی ( اکتشاف و جستجوی اختیارات و ساختن و شکل دادن به هدفها )
۳ـ تعهد و چهارم تکمیل یک هویت . وی معتقد است افرادی که آگاهی بیشتری در مورد علائق ، مهارتها و اهدافشان دارند نسبت به همسالانی که آگاهی کمتری دارند مشکلات کمتری در مورد تصمیم گیری شغلی خواهند داشت ( توربک و همکاران، ۱۹۸۲ ) هر چند تصمیم گیری نوجوان درباره انتخاب شغل ، یک بخش مهم از جریان شکل گیری هویت است ولی این مسئله از سایر تصمیمات و فرآیندهای مربوط به انتقال از کودکی به بزرگسالی جدانیست
.اینگر سول به نقل ازدانشور( ۱۹۸۲ ) معتقد است نوجوان ممکن است در جستجوی هویت حرفه ای دچار حالت مرضی شود یعنی یا آینقدر سریع در مورد حرفه آینده تصمیم بگیرد که دیگر شغل ها و حرفه های دیگر را از نظر دور بدارد یا اینکه این جریان تصمیم گیری آنقدر طولانی شود که جریان شکل گیری یک بخش از هویت را با شکست روبه رو سازد . البته این تصمیم های شغلی در حال تغییر مستمر هستند همان طور که رشد مفهوم خود نیز با جریان مستمری صورت می پذیرد مفهوم نقش کار در زندگی آنان به طور مستمری پیچیده می شود از سوی دیگر انتخاب شغل حتی با اعتماد به نفس فرد ارتباط دارد یعنی در شرایط پایین بودن اعتماد به نفس ادراک فرد از واقعیت نادرست و انتظارات وی از آینده شغلی خود نیز یا خیلی پایین و یا خیلی بالاست به طور کلی می توان گفت تصمیم های شغلی فرد از خود پنداره او سرچشمه می گیرد و استعدادها و آمادگی فردی او را به همراه احساس کفایت شخصی نشان می دهد .
ماهیت جریان انتخاب شغل هم به خصوصیات رشد کلی جوان بستگی دارد و هم به واقعیت های دنیای کار در حالی که این واقعیات دائم در حال تغییر کردن بوده اند اما اعتقاد بر این است که شرایط ، برای بالاتر بودن سطح زندگی کارگران و شاغلین بهتر نشده است . تحقیق نشان می دهد به طور کلی انتخاب حرفه ای نوجوان هم به واقعیات جهان کار بستگی دارد و هم به ادراک خود شخص و نگرش های او نسبت به مشاغل متفاوت وابسته است .
هم چنین روز نبرگ،( ۱۹۶۵) به نقل ازفاتحی(۱۳۷۸) تحقیقی درباره ارزش های شغلی جوانان ارائه داده که نشان می دهد جوانان به چه ارزش هایی در یک شغل توجه دارند او معتقد است در حالیکه فرد شغل های مختلف حرفه ای را پیش رو دارد باید به انتخاب یکی از آنها دست بزند . اما زمانی وی در این انتخاب متوجه قدرت و رقابت در روابط بین فردی است این تمایل منفی نسبت به شغل و حرفه ای را نشان می دهد وی همچنین عقیده داردکیفیت شکست و موفقیت یک فرد در قلمرو و حرفه ای به دو قضاوت وابسته است استدلال اینکه ، ۱ ـ چه صفات و کیفیاتی شخص به طور ذاتی برای موفقیت در یک زمینه خاص وجود دارد ( یا به طور کلی چه صفات ذاتی وجود دارد ) .
۲ ـ چه معانی و احساسی را این صفات ایجاد می کند اهداف حرفه ای جوانان با توجه به سن و جنس متفاوت است .در اوایل نوجوانی پسران با توجه به میزان حقوق و رسیدن به هدفهای شخص ، شغل مورد نظر خود را تعیین می کنند دختران در شغل امکان تماس و برخورد اجتماعی و توانایی کمک به دیگران را جستجو می کند در حالی که پسرها و دخترهای بزرگتر شغل را با توجه به زندگی و شرایط خانوادگی خود را در نظر می گیرند . می توان گفت دو عامل مهم در انتخاب شغل رضایت شغلی و علاقه شخصی است ( اینگرسول[۳۴] ۱۹۸۲ ،به نقل از دانشور) .
اما در اهمیت رشد هویت حرفه ای کروتز،[۳۵] ( ۱۹۷۴ ) معتقد است هویت حرفه ای یک شاخص اصلی و اساسی وضعیت اجتماعی فرد است قالب حرفه ای یک عمر ، عقیده وی در سنین اولیه شکل می گیرد این است که انتقال از مدرسه تا شغل ،گذر مهمی در دوره نوجوانی است به این ترتیب می توان گفت نوجوانی دوره ای است که در آن موقعیت اجتماعی فرد به او واگذار می شود ( میوس،[۳۶] ۱۹۹۳ ) .
رابرت ها[۳۷] و یکهورست،[۳۸] ( ۱۹۵۲ ) به نقل از مارسیا (۱۹۶۶) نیز انتخاب شغل و آماده شدن جهت احراز آن را یکی از وظایف اصلی تکاملی نوجوانی می داند بنابراین نوجوانی که نتواند مهارت فنی و حرفه ای خاصی را بیاموزد و یا ترک تحصیل می کند کمتر می تواند زندگی آینده خود را تامین کند . این افراد هم چنان وابسته به والدین خود باقی می مانند و یا به سوی ولگردی و بزهکاری روی می آورند بدین ترتیب نمی توانند استقلال اقتصادی خود را کسب کنند .
هویت سیاسی[۳۹] :
از شاخصه های مهم حیات دانشجویی را می توان هویت سیاسی دانشجو دانست در حقیقت هویت سیاسی دانشجو ناشی از هویت روشن و جنبش نقد و تحلیل ، فرانگری و هویت معنوی اوست .اگر دانشجوی فاقد هویت سیاسی باشد هم استقلال یک کشور به مخاطره می افتد و هم حاکمیت کشور به سرعت رو به فساد می رود . در واقع هویت سیاسی دانشجو دانشگاه را تبدیل به چشم بینایی در نظارت بر حاکمیت قرار می دهد حاکمیت را از استدراج در فساد باز می دارد و حافظ استقلال نظام نیز خواهد بود هویت سیاسی موجب می شود دانشجو به عامه مردم و حاکمیت ناصح ، بهترین پشتیبان باشد . نظامی که بخواهد به مردم تکیه کند نه متکی بر قدرت نظامی یا قدرتهای خارجی ، باید هویت سیاسی دانشجو را تقویت کند . زیرا دانشجو نماد مردم و عصاره مردم است . دانشجوی فاقد هویت سیاسی یک دانشجوی مرده به حساب می آید .
چنین دانشجویی به یک عنصر منفعل و ساده لوح تبدیل می شود و در نهایت یک ابزار و وسیله است که به راحتی هر نوع مدیریتی را می توان بر آن اعمال کرد .
برای اینکه دانشجو بتواند به هویت سیاسی دست یابد باید به این مورد توجه داشته باشد.
۱ ـ آگاهی سیاسی[۴۰] : اولین شرط برخورداری صحیح دانشجو از هویت سیاسی داشتن یک سری آگاهی و اطلاعات دقیق سیاسی و به روز می باشد لازمه مهم هویت سیاسی می باشد زیرا در غیر این صورت دانشجو بدون آگاهی لازم از وقایع ، امور و جریانات داخلی و خارجی و اطلاع از سوابق جریانات و وقایع یا بدون آگاهی از هویت ملی مردم خودبا هویت قطب های قدرت جهانی هویت سیاسی او معنای صحیح پیدا نمی کند .
۲ ـ هوشیاری سیاسی[۴۱] : هوشیاری سیاسی یا شم سیاسی در حقیقت مواد خام و اطلاعات خام سیاسی را پخته می کند بین وقایع و جریانات یا سخنان به ظاهر غیر مرتبط ارتباط برقرار می سازد دانشجو بدون هوشیاری سیاسی اگرچه اطلاعات سیاسی وسیعی هم داشته باشد اما تبدیل به یک عنصر ساده لوح سیاسی می شود گاهی از عامه مردم هم در درک مسائل سیاسی پایین تر می روند . در واقع دانشجو با هوشیاری سیاسی می تواند لایه های مختلف و تودر تو پیچیده مسائل را یکی پس از دیگری کنار زده و به اساس و ریشه آنها دست یابد .
۳ ـ تحلیل سیاسی[۴۲] : هویت سیاسی دانشجو با تحلیل سیاسی تکامل پیدا می کند دو عنصر اطلاعات سیاسی و هوشیاری سیاسی به دانشجو قدرت تحلیل سیاسی می دهد علت اینکه بسیاری از دانشجویان فاقد قدرت و مهارت تحلیل سیاسی از رخدادهای داخلی و سیاسی اند . به علت نداشتن اطلاعات سیاسی و یا به خاطر فقدان هوشیاری سیاسی است .
۴ـ اقدام سیاسی[۴۳] : هویت سیاسی دانشجو به اقدام سیاسی او ختم ومنجر می شود صرف تحلیل سیاسی داشتن برای برخورداری از هویت کفایت نمی کند هویت سیاسی باید ظهور و بروز کند . اقدام به موقع و مناسب ، صحیح و معقول سیاسی دانشجو در حقیقت رویش جنبش سیاسی دانشجو است و همین رویش و جنبش ثمره هویت سیاسی او می باشد .( سلمان پور، ۱۳۸۴) .
هویت مذهبی[۴۴] :
مهم ترین بعد هویتی جوان دانشجو مذهب و دین اوست ،منشا تمام آسیب های هویت دانشجویی و کارساز شدن آفات آنها ریشه در فقدان یا سستی در هویت مذهبی دینی آنهاست . هویت مذهبی معنوی در حقیقت حافظ و نگهبان هویت علمی ، فرانگری ، سیاسی ، فردی اجتماعی دانشجو می باشد .متاسفانه در دو دهه اخیر موانع زیادی بر سر راه بسط عمیق و فعلیت یافتن هویت مذهبی و معنوی دانشجویان پدید آمده ( سلمان پور، ۱۳۸۴ ) .
هویت مذهبی به عقیده گزل[۴۵] ( ۱۹۵۶ ) مرحله ۱۳ تا ۱۶ سالگی سن شکوفایی استدلال عقلانی فرد است در این سن فرد متوجه امور عقلانی ، مذهبی و هنری می شود یک نوع رابطه فعال با دیگران برقرار می سازد نظریه پیاژه نیز بر این است که کودک پس از تفکر عینی ، به تفکر صوری می رسد این نوع از رشد فکری ، نوجوان را قادر به تحلیل و تفکر و ایده آل گری نموده و رشد مذهبی را با پیشرفت و تعالی بیشتری همراه می سازد با قدرت تفکر مجدد ، باورهای مذهبی و بخصوص مفهوم خدا ، مجرد و انتزاعی تر شده و از حالت تفکر عینی و ظاهری به استباطهای عقلانی انتزاعی در مورد عقاید مذهبی کشیده می شود این تفکر به عقیده پیاژه کمتر حالت تعصب آمیز و خشک را دارند ( کانگر،[۴۶] ۱۹۷۴به نقل ازهاتف نیا، ۱۳۸۷) .
رشد سیستم های ارزشی و اخلاقی نوجوان را مجوز ورود به عرصه بزرگسالی دانسته اند برای کسب این بخش از هویت ، نوجوان باید قادر باشد تا سیستمهای ارزشی مختلف را بررسی و ارزیابی کند هر چند در وی تضادی بین ارزشهای والدین و ارزشهای مذهبی مورد قبول وی بیشتر شبیه والدین خواهد بود تا اینکه با آن مغایر باشد با تطبیق ارزشهای مذهبی متفاوت نوجوان سیستم های مذهبی خود را پی ریزی می کند اما کمتر اتفاق می افتد که در آخر نوجوانی ، سیستم ارزشی کاملا متفاوتی را به جای سیستم ارزشی اوایل نوجوانی اش جایگزین کند . مانند سایر بخش های هویت شکل گیری مذهبی نیز مختص دوره ی نوجوانی نیست و در سرتاسر عمر انسان ، رشد تحول و شکل می گیرد .( ویلیام جیمز[۴۷] و استانلی مال[۴۸] ۱۹۵۷ اینگر سول[۴۹] ،۱۹۸۲،همان)
هر چند نوجوان و جوان به داشتن عقیده مذهبی که در واقع نیاز او را به روشن شدن موضع اش نسبت به مذهب و جهان به طور کلی نشان می دهد گاه افراط و تفریط هایی در این گرایشات وی صورت می گیرد فشارهای وارد بر نوجوان یا جوانان برای دینداری افراطی یا بی دینی معمولا از سوی دوستان اعمال می شود این فشارها برای همرنگی نوجوان باعث می شود والدین از اینکه فرزندانشان دیگر علاقه ای به مذهب ندارد نگران شوند در حالی که این امر نشان دهنده ترس او از مسخره شدن از طرف دوستان است نوجوان یا جوانان برای یافتن یک سیستم ارزشی صحیح و یکپارچه و روشن شدن اعتقادات مذهبی اش به هدایت و راهنمایی مناسب والدین و بزرگسالان و همچنین محیط مساعد دارد .
اما این راهنمایی نباید در جهت اعمال فشار و برای پذیرفتن اعتقادات ما از سوی نوجوان باشد در هر حال همان گونه که مذهب در نحوه ، زندگی افراد جامعه موثر واقع می شود و سیستم فردی و مسئولیت جمعی و استاندارهای رفتاری و اخلاقی جامعه را تعیین می کند اختلال در کسب این هویت فرد را با فقدان یا نقصان این منابع ارزشمند رو به رو می سازد . ( سوری ۱۹۶۱ ،اینگرسول ۱۹۸۲ )
از جمله آثار هویت مذهبی و دینی که در دانشجویان تاثیر بسیاری دارد می توان گفت اولا در رشد و پرورش روحیه دانشجویی تاثیر مستقیم می گذارد و موجب دست یابی هر چه بیشتر به مجهول و سوال که در زمینه تولید علم است می گردد دوم اینکه معنویت و مذهب یک تفسیر درست ذهنی از معنای زندگی به دست می دهد دانشجو در پرتو تفسیر برآمده از معنویت درباره زندگی هرگز دچار بحران هویت[۵۰] نمی شود.
سوم اینکه در عمل و متن زندگی به زندگی معنا می دهد اضافه بر اینکه در فهم و ذهن تفسیری درست و عملی از زندگی و معنا آن به وجود می آید و زندگی را معنادار می سازد .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...