فایل شماره 7093 |
موضوع حکمروایی در مباحث توسعه، اولین بار در سال ۱۹۸۹ در گزارشی مطرح شد که بانک جهانی درباره توسعه آفریقا منتشر کرد. این واژه در سالی مطرح گردید که ویلیامسون واژه اجماع واشنگتنی را برای توصیف سیاستهای بانک جهانی به کار برد. اما چندین سال طول کشید که موضوع حکمروایی، مورد توجه نظریهپردازان توسعه قرار گیرد (نیکونسبتی، ۱۳۹۱).
حکمروایی شایسته، ملاحظات سیاسی، دموکراسیگرایی و تمرکززدایی از فرآیندهای حکومت، توسعه فرهنگ مشارکتی اداره امور، پیشرفت و روشنسازی جایگاه جامعه مدنی در جامعه اقتصادی، دگرگونی سیاست و فرهنگ، تقویت جامعه در تصمیمسازی با توجه به فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی است. به عبارتی حکمروایی شایسته به ایجاد شرایط تعهدی و به طور موثر ترویج مشارکت، اجماعگرایی، پاسخگویی، شفافیت و حاکمیت ارزشهای قانون تعهد دارد. حکمروایی شایسته در توسعه روستایی طیف وسیعی از اندیشهها مانند شکل و طبیعت حکمروایی محلی و پروژه ها یا برنامههای مدیریت توسعه روستایی و همچنین ظرفیت نهادهای حکومت محلی در تدوین و اجرای سیاستهای توسعه محلی را دربرمیگیرد (دادورخانی و همکاران، ۱۳۹۰).
از نظر حکمروایی شایسته، تصمیم گیری درباره توسعه روستایی باید توسط همه کسانی انجام گیرد که در آن موثر و ذینفع هستند و میباید براساس عدالت، آزادی و حق انتخاب روستاییان استوار باشد، برای تحقق این امر، باید اختیارات برنامه ریزی و تصمیم گیری بیش از پیش برعهده نهادهای اجتماعات محلی، نهادهای غیرحکومتی، شوراهای محلی و … واگذار شود و در این صورت است که در حکمروایی شایسته روستایی یا نظام اداره مردمی خوب که آن را یکی از الزامات اساسی توسعه پایدار منطقهای و محلی میدانند، مردم روستایی از یک روستای انفعالی به یک روستایی فعال و مسئولیتپذیر تبدیل میشوند (افتخاری و همکاران، ۱۳۹۱).
مدیریت روستایی در ایران از گذشته دور تا کنون با بحران جدی روبهرو بوده است. خاصه در دهههای اخیر به دلیل فروپاشی نظام سنتی مدیریت در این مناطق و جایگزینی شیوه های شبه دموکراتیک که ریشه در بطن جامعه ایرانی نداشت، این نظام نیمهکارآمد به شدت آسیبپذیرتر و نوعی بیهنجاری بر نظام مدیریت روستایی کشور حاکم شد. بهبود این وضعیت جز از طریق اعمال مدیریت شایسته و کارآمد در این مناطق و بهره گیری از شیوه های مدیریت مشارکتی مبتنی بر حضور مردم در فرایند توسعه امکان پذیر نیست. در برنامه چهارم توسعه به مقوله مشارکت نهادینه روستاییان و جوامع محلی در تعیین سرنوشت خود و واگذاری بخشی از اختیارات و وظایف دستگاههای اجرایی به نهادهای محلی و شوراهای اسلامی توجه شد. که فرصت مغتنمی را فراهم کرده است تا به توانمندسازی روستاییان برای پذیرش مسئولیتهای اجتماعی و اجرایی جدید توجه ویژهای معطوف شود (علینی، ۱۳۸۵). جدول (۲-۴) شاخص های سنجش حکمروایی شایسته روستایی را به همراه گویه های متناظر هریک از آنها نشان میدهد.
جدول (۲-۴) شاخصها و گویههای سنجش حکمروایی شایسته روستایی (افتخاری و همکاران، ۱۳۹۱)
شاخص
گویه ها
مشارکت
مشارکت در تصمیمسازی (اتاق فکر، تبادل نظر کردن و …)، مشارکت در تصمیم گیری (مشورت کردن با مردم، تعاطی افکار، شرکت در جلسههای عمومی روستا و…)، مشارکت در ایجاد و تقویت نهادهای مدنی (تعاونیها، تشکلهای مردمنهاد و…)، مشارکت سیاسی (انتخابات مجلس شورای اسلامی، شوراهای روستایی و …)، مشارکت در فعالیتهای عام المنفعه روستا (خودیاری و…)، مشارکت در کارهای بدون دستمزد مربوط به روستا (مشارکت یدی و….).
قانونمندی
احترام به حقوق افراد (مالکیت زمین و …)، بی طرفی و برابری در برابر قانون (عدم وجود تبعیض یا جانبداری از فرد یا گروه خاص در روستا و…)، احترام به حقوق جمعی، میزان آگاهی از قانون و عرف محل، احترام به حقوق مکان زندگی، پایبندی به قوانین و عرف محل (احترام به آداب و سنن، دانش بومی و…)، قانونمحوری روستاییان، کنترل فساد (فساد اداری، فساد اقتصادی و…).
پاسخگویی
تعهدپذیری مدیران روستا برای ارائه پاسخ قانعکننده به روستاییان در خصوص امورات روستا، شفافیت برنامه ها و اهداف توسط مدیران و نهادهای مدنی روستا، باورپذیری ذینفعان برای پاسخگویی به آنها، سازماندهی شیوه اجرای پاسخگویی، رضایتمندی روستاییان (رضایتمندی از میزان دسترسی به خدمات، رضایتمندی از کیفیت دسترسی به خدمات، رضایتمندی از عملکرد مسئولان دولتی، شورای اسلامی، دهیار، نهادهای مدنی و…).
مسئولیت پذیری
تمرکززدایی (تفویض اختیار، واگذاری امور محلی به روستاییان و…)، آگاهسازی مردم روستایی، توانمندیهای فردی و مهارتی (شایستهسالاری و …)، احساس مسئولیت محلی (فردی و جمعی)، اعتراف به خطا و اشتباه مدیریتی، واگذاری مسئولیت به افراد تواناتر از خود، توانمندسازی مردم محلی روستایی.
عدالتمحوری
برابری فرصتها (برخورداری از شانس برابر در تمامی زمینه ها برای روستاییان و …)، تخصیص بهینه منابع و امکانات، عدم تبعیض جنسیتی (درصد تعداد زنان در شورای اسلامی روستا و…)، تجهیز منابع (مدیریت کارامد منابع و…)، عدالت در اجرا (از بعد زمانی، مکانی، فردی، جمعی و …)، رعایت اصل توازن و تعادل (توجه به ابعاد اکولوژیکی، اجتماعی، اقتصادی و …)، اعتقاد به حقوق شهروندی.
توافقجمعی (اجماع محوری)
نگرش باور به جمع و کار جمعی، میزان رابطه بین مدیران روستا با مردم، نحوه دستیابی به توافقات گسترده بین گروه های مختلف موجود در روستا، میزان رابطه و تعامل سه نهاد دولتی، خصوصی و نهادهای مدنی، توافق جمعی روستاییان در خصوص موضوعات مهم روستا، توافق جمعی محیط درون روستا با محیط بیرون روستا (روستا با روستا، روستا با شهر و …)، شیوه های حل اختلاف نظر بین روستاییان، میزان رضایتمندی روستاییان از منافع جمعی.
شفافیت
قابلیت دسترسی به جریان آزاد اطلاعات قابل اعتماد( سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و …)، کنترل و پایش عملکرد مدیران روستایی (توسط مردم نهادهای مدنی و …)، تصمیم گیریهای آشکار و پیدای مدیران روستایی، مستندسازی اطلاعات، اطلاعیابی برای شفافیت تصمیمات، رعایت اخلاقیات و صداقت.
کارایی و اثربخشی
نحوه استفاده از منابع در دسترس، بهبود مستمر اقدامات و فعالیتها در روستا، کاهش مستمر هزینه های روستا، نهادینه کردن فرهنگ توانمندی، ظرفیتسازی و اختیار، بهبود بازآفرینی نهادی (مقررات، قوانین، ساختارهای سازمانی و …)، بهبود فرایند یادگیری تعاملی، افزایش مستمر کیفیت مهارتها و کارآفرینیها در روستا، بهبود فرایند برنامه ریزی و تصمیم گیری، بهبود شیوه و سبک مدیریت روستایی (به سمت دموکراتیک شدن).
برای اجرای برنامه های توسعهای و پیشبرد امور روستا در مسیر درست آن نیاز است که یک نظام مدیریتی مناسب در آن اعمال شود. مدیریت روستایی در ایران تحولات زیادی را پشت سر گذاشته است؛ این تحولات از پذیرش رسمی کدخدا به عنوان مدیر روستا در دوران مشروطیت شروع شده و پس از پشت سر گذاشتن تجربیات برخاسته از اصلاحات ارضی در دهه چهل و انقلاب اسلامی در اواخر دهه پنجاه، در زمان حاضر به سازمان اجرایی جدیدی به نام دهیاری به مسئولیت دهیار انجامیده است. عوامل درونی و بیرونی مختلفی در تبیین و موفقیت حکمروایی محلی نقش دارند. تاکنون الگوهای مختلفی برای حکمروایی محلی ارائه شده است که یکی از این الگوها حکمروایی شایسته است. حکمروایی شایسته راه حل توسعه یافتگی را در کاهش مداخله مستقیم دولت بر فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی میداند. در نتیجه با جلب مشارکت روستاییان در امور اجرایی روستاها مدیریت روستا تسهیل می شود و نیل به اهداف مورد نظر در برنامه های توسعه روستایی امکان پذیر میگردد. براساس مطالعات انجام شده مولفههای حکمروایی شایسته مانند مشارکت، پاسخگویی، سرمایه اجتماعی و… به عنوان عوامل موفقیت حکمروایی محلی شناخته شده اند.
در این بین، سرمایه اجتماعی یکی از مفاهیم کلیدی است که در دهههای اخیر، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. لذا با توجه به جایگاه محوری سرمایه اجتماعی در تحقق حکمروایی شایسته در مدیریت روستایی مبتنی بر جلب مشارکت مردمی و انسجامبخشی به جوامع روستایی از طریق جلب اعتماد آنها برای بسیج منابع و امکانات محلی در راستای پیشبرد اهداف مدیریت روستایی در ادامه به مبحث سرمایهاجتماعی پرداخته می شود.
۲-۴- سرمایه اجتماعی: کارمایه حکمروایی شایسته
۲-۴-۱- مروری تاریخی بر سرمایه اجتماعی و تحول آن
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-04-06] [ 12:46:00 ق.ظ ]
|