فرایندی غیر منتظره

توصیفی

۷

مکتب قدرت (Power School)

فرایندی مبتنی بر مذاکره

توصیفی

۸

مکتب فرهنگی (Cultural School)

فرایندی جمعی

توصیفی

۹

مکتب محیطی (Environmental School)

فرایندی واکنشی

توصیفی

۱۰

مکتب ترکیب­بندی (Configuration School)

فرایندی مبتنی بر دگردیسی

توصیفی

در بررسی این مکاتب و سیر تحول آنها می­توان به برخی نکات کلیدی که تبیین کننده ابعاد تفکر استراتژیک هستند، دست یافت. همان طور که در جدول (۲-۱) دیده می­ شود، توسعه رویکردهای توصیفی، مبتنی برفعالیت­های جمعی و مذاکره­ای و تأکید بر جنبه­ های ذهنی، آرمان گرا و شناختی در مکاتب راهبرد کاملاً به چشم می­خورد. این مفاهیم تبیین کننده ابعاد مهمی از تفکر استراتژیک است که تحول از رویکردهای تجویزی برنامه­ ریزی استراتژیک سنتی، که درمحیط­های ساده و قابل پیش بینی کاربرد بیشتری داشتند، به سمت رویکردهای توصیفی در فضای تفکر استراتژیک، که در محیط­های پیچیده و متحول و غیر قابل پیش بینی کاربرد دارند، دیده می­ شود.
البته باید به این موضوع اشاره نمود که در این فضای جدید، تفکر استراتژیک و برنامه­ ریزی استراتژیک می­توانند به عنوان مکمل عمل کرده و در واقع تعامل متفکران استراتژیک و برنامه­ ریزان استراتژیک است که می ­تواند هنر و علم مدیریت استراتژیک را با یکدیگر تلفیق نمایند. ترکیبی از تفکر خلاق و واگرا در نزد متفکران استراتژیک و تفکر تحلیل و همگرا در برنامه­ ریزان استراتژیک است که می‌تواند منجر به پیوند میان تفکر و عمل در راهبرد شود. ولی به هر حال در این فضای جدید ماهیت اصلی راهبرد، نشأت گرفته از تفکر استراتژیک است و برنامه­ ریزی صرفاً سعی می­ کند که شرایط را برای اجرای راهبرد در سازمان فراهم کند و به طور قطع این نوع از برنامه­ ریزی بسیار اقتضایی و متغیری از تفکر استراتژیک سازمان است (میتنزبرگ، ۱۳۸۴؛ غفاریان، ۱۳۸۴).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۶ -تفکر استراتژیک و ابعاد آن

  • از تفکر استراتژیک تعاریف مختلفی شده است که برخی از آنها عبارتند از:
  • از تفکر استراتژیک طرح ریزی اقدامات براساس یادگیری­های جدید است .
  • تفکر استراتژیک یک فرایند سنتز ذهنی است که از طریق خلاقیت و شهود، نمای یکپارچه­ای از کسب و کار در ذهن ایجاد می­ کند .
  • معماری هنرمندانه راهبرد بر مبنای خلاقیت، کشف و فهم ناپیوستگی­های کسب و کار .

همان گونه که در این تعاریف دیده می­ شود؛ تفکر استراتژیک دربرگیرنده خصوصیاتی مانند خلاقیت، یادگیری، شهود، کل نگری و یکپارچه نگری است. این خصوصیات کلیدی را می­توان از سه بعد مورد بررسی قرار داد که در شکل (۲-۹) به آنها اشاره شده است(غفاریان، ۱۳۸۴).
شکل (۲-۹): ابعاد تفکر استراتژیک
بنابراین، می­توان گفت که تفکر استراتژیک از نظر ماهیت از جنس بصیرت و فهم است که منجر به ایجاد ساختاری از معانی و ایجاد یک الگوی ذهنی در نگاه به محیط می­ شود. این نوع از تفکر، کل نگر و یکپارچه بوده و به دنبال تکامل ارزش­ها و تغییر پارادایم­های موجود است، بنابراین یادگیری دو حلقه­ای را در بر می­گیرد. مهمترین کارکرد این نوع از تفکر، خلق چشم انداز بوده و سعی می­ کند اولویت­ها و تمرکز فعالیت­های سازمان را تعیین کند که از طرفی منجر به ایجاد یک رفتار تمایزگرا در سازمان می­ شود(کرامت زاده و محمدی،‌۱۳۸۷).
اگر به تفکر استراتژیک به عنوان یک نوع نگاه توجه کنیم و این نکته را درک کنیم که این نوع از تفکر چه بینشی به ما می­دهد و در چه چارچوبی به محیط سازمان نگاه می­ کند، می­توان آن را وسیله ۶ عامل به شرح زیر بیان نمود: (میتنزبرگ، ۱۳۸۴).

  • تفکر استراتژیک به معنای پیش بینی یا نگاه به جلو است که این نگاه به جلو مبتنی بر شناخت گذشته و نگاهی به عقب می­باشد.
  • تفکر استراتژیک مبتنی بر کل نگری و یکپارچه­نگری است و بنابراین از بالا به پایین نگاه می­ کند و مبتنی بر نوعی از بالانگری می­باشد.
  • تفکر استراتژیک برای دستیابی به یک منظر یکپارچه و کل­نگر، نیازمند توجه به جزئیات و ارائه تصویری کامل از جزئیات است. از این رو، تفکر استراتژیک به معنای تفکر استقرایی نیز است که پایین نگری باید از بالانگری حمایت کند.
  • تفکر استراتژیک مبتنی بر خلاقیت در پی شناخت راه­های جدید است و سعی در ایجاد تمایز دارد. بنابراین، این تفکر خلاق می ­تواند منجر به شناخت راه­های جانبی گردد و به نوعی جانب­نگری منجر شود.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...