در واقع در این قسمت به آزمودن آزمون فرض زیر می پردازیم:
ضریب β برابر صفر است :
ضریب β مخالف صفر است:
همان طور که از سطر دوم جدول ۴-۹ مشاهده می شود مقادیر سطح معنی داری برای متغیرهای OPIN وSIZE و OWN کمتر از ۰٫۰۵ می باشند و بقیه مقادیر سطح معنی داری برای متغیرها بیشتر از ۰٫۰۵ به دست آمده‌اند. بنابراین برای چهار متغیر یاد شده فرض صفر آزمون بالا رد می شوند و برای بقیه متغیرها فرض صفر آزمون بالا رد نمی‌شود. بنابراین نتیجه می‌گیریم که وجود تنها ۳ متغیر یاد شده از لحاظ آماری در مدل رگرسیونی فرعی سوم معنی دار می باشد. و نهایتا مدل برازش داده شده به صورت زیر خواهد بود:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

DELAY = 118.8551- 251.5616 * OPIN+8.323309*SIZE 0.253928 – *OWN
۴-۵-۳-۵ ضریب تعیین فرضیه سوم
همان طور که مشاهده می کنید مقدار آماره ضریب تعیین که بیان می­ کند چه مقدار از تغییرات متغیر وابسته را می­توان به تغییرات متغییر مستقل نسبت داد، برابر ۰٫۷۳۰۲۴ به دست آمده که مقدار بالایی است و نشان می دهد که متغیرهای تأثیرگذار از لحاظ آماری، مقدار زیادی از تغییرات متغیر وابسته را تشریح کرده اند.
۴-۵-۳-۶ آزمون دوربین- واتسون برای فرضیه سوم
همان طور که از جدول مشاهده می کنید مقدار آماره دوربین-واتسون برابر ۱٫۵۰۶۵ می باشد. از آنجایی که مقدار آماره دوزبین واتسون از ۱٫۵ بیشتر است، بنابراین فرض عدم همبستگی بین خطاها رد نمی شود و بین خطاها همبستگی وجود ندارد. در واقع یکی از فروض اساسی رگرسیون که عدم وجود همبستگی بین خطاها می‌باشد در این مدل برقرار است. بنابراین بر اساس آزمون دوربین- واتسون نیز نتیجه گرفتیم که امکان استفاده از مدل رگرسیونی بالا وجود دارد.
­۴-۶- خلاصه‌ی فصل
در این فصل به تحلیل اطلاعات پرداخته شده است. در ابتدا نمودار تمامی متغیرها رسم شد تا شمای کلی از متغیرها را داشته باشیم. سپس با بهره گرفتن از آزمون های ریشه واحد و هم انباشتگی به بررسی پایایی متغیرها پرداخته ایم. سپس آمار توصیفی متغیرهای پژوهش، و در ادامه برای فرضیه ­های پژوهش آزمون رگرسیون خطی چند متغیره انجام یافت و در نهایت تأثیر یا عدم تأثیر فرضیه ­ها بیان گردید.
فصل پنجم
تفسیـر یافتـه­ها، نتیجـه گیـری و پیشنهادات
۵-۱­) مقدمه
در فصول قبل، کلیات موضوع پژوهش، زیر ساخت نظری، روش پژوهش و یافته­های حاصل از آن به تفصیل شرح داده شد. در این فصل موضوع پژوهش یک­بار دیگر بیان شده، سپس نتایج حاصل از پژوهش به اختصار توضیح داده می­ شود. موضوع پژوهش بررسی رابطه بین اجتناب مالیاتی و تأخیر در گزارشگری مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می­باشد. جامعه مورد مطالعه شامل ۸۲ شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران می­باشد. قلمرو زمانی پژوهش شامل یک دوره هشت ساله بر اساس صورتهای مالی سال­های ۱۳۸۴ الی ۱۳۹۱ شرکت­های مورد مطالعه است. این پژوهش شامل یک فرضیه اصلی می­باشد که به سه فرضیه فرعی تفکیک شده است که جهت آزمون فرضیات از آزمون رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شده است.
۵-­۲) تفسیر نتایج آزمون فرضیه‌ها
تفسیر نتایج آزمون هر فرضیه به صورت جداگانه به شرح ذیل مطرح می­گردد:
۵-۲-۱­) تفسیر نتیجه آزمون فرضیه فرعی اول
طبق بررسی­های بدست آمده از آزمون فرضیه فرعی اول مبنی بر اینکه بین نرخ مؤثر مالیات و تأخیر غیرعادی در تصویب سود سالیانه شرکت ارتباط منفی و معنی دار وجود دارد، مشخص گردید فرضیه فوق تأیید نمی­گردد. لذا می­توان این موضوع را ارائه نمود که هزینه مالیات شرکت ها دلیلی برای به تأخیر غیرعادی انداختن تصویب سود سالیانه نیستند طبق نتیجه فرضیه فوق می توان این استدلال را نمود که چنانچه شرکت ها هزینه مالیات خود را گزارش نمایند این افشاء ارتباطی با گزارش سالیانه سود ندارد و تأخیر غیرعادی در تصویب سود سالیانه متأثر از متغیرهایی به غیر از هزینه مالیات (هزینه مالیات به سود قبل از مالیات) می باشد.
با توجه به نتیجه آزمون فرضیه فرعی اول می توان این استدلال را نمود که شرکت ها برای در اختیار گرفتن منابع سرمایه گذاران، باید قادر باشند انتظارات آنها را برآورده ساخته همچنین باید حقوق دولت را که یکی از مهمترین آن ها مالیات است، پرداخت کنند . چون با پرداخت مالیات میزان بازده مالکان کاهش پیدا می کند، منجر به کاهش انگیزه سرمایه گذاران جهت خرید سهام و سرمایه گذاری می گردد. عدم توجه مدیریت به کاهش هزینه های ناشی از تحمیل مالیات و تعدیل درآمد مشمول مالیات، باعث انتقال منابع مالکان به دولت خواهد شد. انتظار مالکان این است برای جلو گیری از انتقال ثروتشان به دولت؛ مدیریت اقدام به انجام فعالیت هایی بنماید که سود حسابداری را محافظه کارانه تر شناسایی کرده و نه تنها قیمت سهام شرکت کاهش پیدا نکند، بلکه افزایش هم داشته باشد به همین منظور مدیران شرکت ها برای برآورده شدن انتظارات سرمایه گذاران به دنبال راهکارهایی هستتند تا از آن طریق بتوانند مالیات پرداختنی واحد اقتصادی را کاهش داده و از کاهش بازده شرکت نیز جلوگیری کنند یکی از این ابزارها اجتناب مالیاتی می باشد، برای انجام هر چه بهتر و دست یابی به هدف اصلی آن که افزایش ارزش شرکت و ثروت مالکان می باشد، باید کیفیت افشاء شرکتی به همراه فعالیت های اجتناب مالیاتی افزایش یابد. ولی نتیجه فرضیه مؤید آن است که اجتناب مالیاتی یا به بیان دیگر هزینه مالیات پرداختی دلیلی برای تأخیر غیرعادی در تصویب سود سالیانه شرکت ها نشده است.
همچنین از بعد دیگری نیز می توانیم نتیجه این فرضیه را استدلال نماییم؛ شرکت ها جهت افزایش ارزش خود بر ساختار سرمایه و به خصوص نگهداشت وجه نقد تمرکز می نمایند چنانچه ساختار سرمایه شرکتی مطلوب باشد ارزش آن شرکت نیز از دیدگاه سهامداران و سرمایه گذاران بیشتر خواهد شد لذا بر روی قیمت سهام نیز تأثیر خواهد گذاشت. لذا چنانچه شرکتی به پرداخت مالیات اقدام نماید برای حفظ ارزش خود بایستی میزان وجه نقد خارج شده را دیرتر گزارش نماید تا بر انتظارات سرمایه گذاران تأثیر منفی نداشته باشد در صورتیکه نتیجه فرضیه فوق نشان داد که هزینه مالیات پرداختی دلیلی برای به تأخیر غیرعادی انداختن تصویب سود سالیانه نبوده است.
همچنین طبق آزمون فرضیه فرعی اول، از بین متغیرهای کنترلی، متغیرهای درصد پنج سهامداران عمده، اندازه‌ی شرکت، فرصت رشد شرکت و اظهار نظر حسابرسی با تأخیر غیرعادی در تصویب سود سالیانه شرکت ارتباط معنی داری وجود دارد که نشان دهنده اهمیت متغیرهای فوق الذکر در گزارشگری مالی شرکت هاست. در پژوهش حاضر مشاهده گردید که بین نرخ مؤثر مالیات و تأخیر غیرعادی در تصویب سود سالیانه شرکت ارتباط منفی و معنی دار وجود ندارد که نتیجه فرضیه فوق با نتایج تحقیقات تورل(۲۰۱۰)، بهروزی، بنی مهد و سلیمانی( ۲۰۱۳ )، آی یوها­(۲۰۱۲)، ال اَجمی ( ۲۰۰۸ ) وانگ و سونگ (۲۰۰۶)، عبادین و همپژوهان(۲۰۱۲)، بنی مهد و محسنی شریف (۱۳۸۹)، چمبرز و پنمان (۱۹۸۴)، ماهاجان و چندر(۲۰۰۸ )و دوگان و همکاران(۲۰۰۷) مطابقت می نماید و همچنین با توجه به اینکه بین نرخ مؤثر مالیات و تأخیر غیرعادی در تصویب سود سالیانه شرکت ارتباط معنی دار یافت نشد با نتایج تحقیقات وو و همکارانش ( ۲۰۰۸ )، اکتَس و کرگین ( ۲۰۱۱ )، سلی ( ۲۰۱۰ )، دوگان و همکاران (۲۰۰۷ )، اوبرت (۲۰۰۶) و عرب مازار و دیگران(۱۳۹۰) مطابقت نمی نماید.
۵-۲-۲­ ) تفسیر نتیجه آزمون فرضیه فرعی دوم
طبق بررسی­های بدست آمده از آزمون فرضیه فرعی دوم مبنی بر اینکه بین نرخ مؤثر مالیات نقدی پرداختی و تأخیر غیرعادی در تصویب سود سالیانه شرکت ارتباط منفی و معنی دار وجود دارد، مشخص گردید، فرضیه فوق تأیید نمی­گردد. با توجه به آزمون رگرسیون خطی چند متغیره، سطح معنی داری آزمون هاسمن و ضریب تعیین ارتباط معنی­داری بین این دو متغیر مشاهده نگردید. بنابراین می توان اذعان نمود که میزان مالیات پرداختی شرکت تأثیری در تأخیر غیرعادی تصویب سود سالیانه شرکت ندارد. با توجه به اینکه مالیات متعلقه به سود شرکت ها، هزینه قابل توجهی را به شرکت و سهامداران تحمیل می کند. تحت قوانین موجود مالیاتی شرکت های تجاری بخش قابل توجهی از سود حاصله خود را باید به دولت پرداخت کنند که این موضوع باعث کاهش بازده مالکان می شود و این امر رغبت سرمایه گذاری را کاهش می دهد. مدیریت برای کاهش انتقال منابع مالکان به دولت و تعدیل هزینه مالیات، اقدام به اجرای برنامه های اجتناب مالیاتی می کنند. این امر منجر به افزایش ثروت و بازده مالکان خواهد شد هر چند نتیجه فرضیه نشان دهنده عدم تأثیر اجتناب مالیاتی بر تأخیر غیرعادی در گزارشگری سالانه می­باشد.
همچنین در ادامه تفسیر نتیجه فرضیه فرعی دوم می توانیم این مطلب را اضافه نماییم که؛ مدیران جهت کاهش هزینه های ناشی از مالیات بر درآمد شرکت انواع گوناگونی از فعالیت های اجتناب مالیاتی را به کار میگیرند. که آن فعالیت­هامی تواند با ریسک بالایی همراه باشد. در سایه برنامه های اجتناب مالیاتی نباید هیچ اهداف دیگری وجود داشته باشد، اما ماهیت مبهم و غیر شفاف برنامه های اجتناب مالیاتی می­توانتد موقعیت های مناسبی برای مدیریت فرصت طلب در جهت کسب منافع و سوء استفاده از منابع مالکان فراهم نماید. اما یک سیستم افشاء کارآمد می تواند رفتار مدیریت واحد اقتصادی را به مالکان برون سازمانی انعکاس دهد تا مدیریت نتواند در سایه فعالیت های اجتناب مالیاتی منافع شخصی خود را دنبال کنند و جهت­گیری آن فعالیت ها در جهت افزایش ثروت سهامداران انجام گیرد. همچنین سازمان امور مالیاتی نیز به عنوان نماینده دولت در اخذ مالیات در زمان مقرر می ­تواند با استقرار سیستم های مناسب مالیاتی، از بروز رفتارهای اجتناب مالیاتی از طرف مدیران جلوگیری نمایند.
در ادامه آزمون فرضیه فرعی دوم مشاهده گردید که متغیرهای فرصت رشد شرکت، اندازه‌ی شرکت و اظهار نظر حسابرسی رابطه معنی داری با تأخیر غیرعادی در تصویب سود سالیانه شرکت دارند لذا این متغیرها بعنوان متغیرهای کنترلی اهمیت تأثیر خود بر تأخیر غیرعادی در گزارشگری مالی را نمایان ساختند بنابراین می توانیم بیان نماییم که متغیرهای فوق بایستی مورد توجه استفاده کنندگان از صورتهای مالی و اعتباردهندگان و خصوصا سازمان امور مالیاتی قرار گیرد. در نهایت در پژوهش حاضر مشاهده گردید که بین نرخ مؤثر مالیات نقدی پرداختی و تأخیر غیرعادی در تصویب سود سالیانه شرکت ارتباط منفی و معنی دار وجود ندارد که نتیجه فرضیه فوق با نتایج تحقیقات بهروزی، بنی مهد و سلیمانی( ۲۰۱۳ )، تورل(۲۰۱۰)، آی یوها ( ۲۰۱۲ )، ال اَجمی ( ۲۰۰۸ )، وانگ و سونگ (۲۰۰۶)، عبادین و همپژوهان(۲۰۱۲)، بنی مهد و محسنی شریف (۱۳۸۹)، چمبرز و پنمان (۱۹۸۴)، دوگان و همکاران (۲۰۰۷) و ماهاجان و چندر(۲۰۰۸) مطابقت می نماید و همچنین با توجه به اینکه بین نرخ مؤثر مالیات نقدی پرداختی و تأخیر غیرعادی در تصویب سود سالیانه شرکت ارتباط معنی دار یافت نشد با نتایج تحقیقات اکتَس و کرگین (۲۰۱۱)، سلی (۲۰۱۰)، دوگان و همکاران (۲۰۰۷)، اوبرت (۲۰۰۶)، وو و همکارانش (۲۰۰۸) و عرب مازار و دیگران(۱۳۹۰) مطابقت نمی نماید.
۵-۲-۳ ) تفسیر نتیجه آزمون فرضیه فرعی سوم
طبق بررسی­های بدست آمده از آزمون فرضیه فرعی سوم مبنی بر اینکه بین تفاوت دفتری مالیات و تأخیر غیرعادی در تصویب سود سالیانه شرکت ارتباط مثبت و معنی دار وجود دارد. مشخص گردید که فرضیه فوق را نمی­ توان پذیرفت لذا تفاوت دفتری در مالیات تأثیری در به تأخیر غیرعادی انداختن گزارشگری مالی توسط شرکت ها نداشت بنابراین تفاوت دفتری مالیات (از تفاوت سود ابرازی و درآمد قطعی شده) را نمی توانیم بعنوان ابزاری برای واحدهای تجاری قلمداد بکنیم که بدنبال بهانه ای برای دیرتر گزارش کردن سود سالیانه خود هستند و تصویب سود سالیانه شرکت متأثر از متغیرهایی به غیر از تفاوت دفتری مالیات است. در حالت کلی می توانیم بگوییم که شرکت ها بدنبال پرداخت حداقل مالیات هستند بنابراین، حتی می توانیم بگوییم شرکت ها حداقل سود تقسیمی را بین سهامداران تقسیم می نمایند؛ هر چه در صد سود تقسیمی کمتر باشد مالیات کمتری پرداخت می شود لذا ترجیح داده می شود که سود کمتری تقسیم شود. سرمایه گذار دو نوع مالیات پرداخت می کند: مالیات بر سود سهام و مالیات بر فروش سهام؛ هر چه سود کمتری تقسیم شود، قیمت سهام کمتر کاهش یافته و در نتیجه بهای فروش آن بیشتر است در نتیجه هر چه سود کمتری تقسیم شود(مالیات کمتری پرداخت می شود)، اما همین امر باعث می شود قیمت سهام کمتر کاهش یافته و در زمان فروش سهام این مالیات پرداخت خواهد شد. هر چند مالیات بر سود تقسیمی (در کل) بیشتر از مالیاتی است که سهامدار مجبور است در صورت عدم تقسیم سود در فروش سهام مالیات مربوطه را پرداخت کند لذا در حالت کلی می توانیم بگوییم که پرداخت مالیات می تواند بر بازده سهام شرکت ها تأثیر بگذارد ولی با توجه به نتیجه فرضیه فوق مشاهده گردید که تفاوت دفتری مالیات و تأخیر غیرعادی در تصویب سود سالیانه شرکت ارتباط معنی دار باهم ندارند.
همچنین بر حسب نتیجه فرضیه فرعی سوم مشاهده گردید که درصد پنج سهامداران عمده، اندازه‌ی شرکت و اظهار نظر حسابرسی با تأخیر غیرعادی در تصویب سود سالیانه شرکت ارتباط معنی دار دارد لذا پنج سهامداران عمده، اندازه‌ی شرکت و اظهار نظر حسابرسی می تواند دلیلی برای به تأخیر انداختن غیرعادی گزارشگری مالی شرکت ها مطرح باشد.
در پژوهش حاضر مشاهده گردید که بین تفاوت دفتری مالیات و تأخیر غیرعادی در تصویب سود سالیانه شرکت ارتباط مثبت و معنی دار وجود ندارد که نتیجه فرضیه فوق با نتایج تحقیقات بهروزی، بنی مهد و سلیمانی(۲۰۱۳)، دوگان و همکاران(۲۰۰۷)، آی یوها (۲۰۱۲)، ال اَجمی (۲۰۰۸)، وانگ و سونگ (۲۰۰۶)، تورل(۲۰۱۰)، عبادین و همپژوهان(۲۰۱۲)، بنی مهد و محسنی شریف (۱۳۸۹)، چمبرز و پنمان (۱۹۸۴)، ماهاجان و چندر (۲۰۰۸) مطابقت می نماید و همچنین با توجه به اینکه بین تفاوت دفتری مالیات و تأخیر غیرعادی در تصویب سود سالیانه شرکت ارتباط معنی دار یافت نشد با نتایج تحقیقات عرب مازار و دیگران (۱۳۹۰)، اکتَس و کرگین (۲۰۱۱)، سلی (۲۰۱۰)، وو و همکارانش (۲۰۰۸)، دوگان و همکاران (۲۰۰۷) و اوبرت (۲۰۰۶) مطابقت نمی­نماید.
۵-۳ ) نتیجه‌گیری کلی
مدیران برای استراتژی­ های اجتناب مالیاتی که روی درآمد مشمول مالیات تأثیر می گذارد ارزش زیادی قائل بوده و در واقع به دنبال کاهش هزینه مالیات صورت­های مالی هستند. همچنین مدیران به دنبال استراتژیهایی هستند که مالیات نقدی پرداختی آنها را کاهش دهد که این مسئله می توانست بر زمان ارائه گزارشهای مالی سالانه تأثیرگذار باشد در پژوهش حاضر تجزیه و تحلیل جامعی روی، بررسی رابطه بین اجتناب مالیاتی و تأخیر در گزارشگری مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام یافت جامعه مورد مطالعه شامل ۸۲ شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران در یک دوره هشت ساله بر اساس صورتهای مالی سال­های ۱۳۸۴ الی ۱۳۹۱ در شرکت­های مورد مطالعه است. در این تحقیق متغیر تأخیر غیرعادی در تصویب سود به عنوان متغیر وابسته تحقیق در نظر گرفته شده و تأخیر در گزارشگری مالی شرکت (به عنوان متغیر مستقل) با بهره گرفتن از سه متغیر، نرخ مؤثر هزینه مالیات، نرخ مؤثر مالیات نقدی پرداختی و متغیر تفاوت دفتری مالیات مورد سنجش قرار گرفته است همچنین متغیرهای سود شگفت‌انگیز، اظهار نظر حسابرسی، بزرگترین موسسه حسابرسی‌کننده، اندازه‌ی شرکت، فرصت رشد شرکت، اهرم عملیاتی، بحران مالی، درصد پنج سهامداران عمده، نسبت ناخالص اموال، ماشین آلات و تجهیزات، نسبت کل اقلام تعهدی به کل دارایی به عنوان متغیرهای کنترل تحقیق در نظر گرفته شده‌اند. هدف تحقیق بررسی رابطه متغیرهای مستقل و کنترل با متغیر وابسته می­باشد. برای وارد کردن داده ­های تحقیق در نرم افزار Eviews8 از روش پانل دیتا (Panel Data) استفاده گردیده است. این پژوهش شامل یک فرضیه اصلی می­باشد که به سه فرضیه فرعی تفکیک شده است که جهت آزمون فرضیات از آزمون رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شده است. در کل نتایج بدست آمده از آزمون فرضیات، حاکی از عدم ارتباط معنی­دار بین نرخ مؤثر مالیات، نرخ مؤثر مالیات نقدی پرداختی و تفاوت دفتری مالیات با تأخیر غیرعادی در تصویب سود سالیانه شرکت ها می­باشد لذا متغیرهای اجتناب مالیاتی با تأخیر غیرعادی در گزارشگری مالی مرتبط نیست و این نتیجه می ­تواند مؤید این مطلب باشد که تأخیر غیرعادی در گزارشگری مالی وابسته به سایر متغیرهایی به غیر از متغیرهای اجتناب مالیاتی می­باشد.
در نهایت، می توان در پژوهش حاضر یافته های جانبی مرتبط با تأخیر غیرعادی در گزارشگری مالی را بصورت زیر خلاصه نمود:

    • فرصت رشد شرکت رابطه معنی داری با تأخیر غیرعادی در تصویب سود سالیانه شرکت دارد؛
    • درصد پنج سهامدار شرکت رابطه معنی داری با تأخیر غیرعادی در تصویب سود سالیانه شرکت دارد؛
    • اندازه‌ی شرکت رابطه معنی داری با تأخیر غیرعادی در تصویب سود سالیانه شرکت دارد؛
    • اظهار نظر حسابرسی رابطه معنی داری با تأخیر غیرعادی در تصویب سود سالیانه شرکت دارد.

به این ترتیب، ملاحظه می شود که بعضی متغیرهای کنترل وارد شده در مدل های مختلف به نوعی رابطه معنی­دار خود را نشان داده­اند.
۵-۴ )پیشنهادهای حاصل از تحقیق
پیشنهادات حاصل از پژوهش در قالب دو بخش پیشنهادات مبتنی بر فرضیه ­ها و پیشنهادات برای پژوهش­های آتی مطرح می­گردد:
۵-۴-­۱­)پیشنهادات مبتنی بر فرضیه ­ها
۱) توصیه می شود سازمان امور مالیاتی کشور در بررسی اظهارنامه­های مالیاتی و درآمد مشمول مالیات ابرازی شرکت ها، کیفیت افشاء شرکتی آنها که توسط سازمان بورس اوراق بهادار افشاء شده، به عنوان شاخصی از اجتناب مالیاتی مورد توجه قرار دهد.
۲) پیشنهاد می گردد، یک سیستم نرم افزاری در سازمان امور مالیاتی که امکان دسترسی سریع تر و دقیق تر به سوابق موجود که جنبه محرمانه بودن اطلاعات مؤدیان مالیاتی نیز در آن رعایت شده باشد، جهت استفاده در تحقیقات فراهم شود.
۳) با توجه به نتایج مربوط به رابطه بین متغیرهای سود شگفت‌انگیز، اظهار نظر حسابرسی، بزرگترین موسسه حسابرسی‌کننده، اندازه‌ی شرکت، فرصت رشد شرکت، اهرم عملیاتی، بحران مالی، درصد پنج سهامداران عمده، نسبت ناخالص اموال، ماشین آلات و تجهیزات، نسبت کل اقلام تعهدی به کل دارایی با تأخیر غیرعادی در گزارشگری مالی در شرکت ها، پیشنهاد می­گردد سرمایه گذاران و اعتباردهندگان به متغیرهای فوق توجه کافی داشته باشند.
۴) تأکید بیشتر سازمان بورس و اوراق بهادار و نیز سازمان حسابرسی به عنوان مرجع تدوین کننده استانداردهای حسابداری بر روی افشای اطلاعات و هم­چنین بیان صادقانه اطلاعات حسابداری می­باشد طبیعی است که تعیین آن بخش از اطلاعات مالی که بایستی به نحو صحیح افشاء گردد و تأکید بر استانداردهایی که بیشتر در معرض این موضوع است، می ­تواند به هدف نهایی بازار سرمایه که همانا تسهیم عادلانه به واسطه ارزیابی مناسب است، کمک نماید تا رفته رفته زمینه ­های کارایی بازار سرمایه را فراهم آورد تا شاید از این طریق بتوان با شفاف سازی روند اطلاعات در بازار سرمایه و از بین بردن رانت اطلاعاتی، بازاری کارا و اثربخش ایجاد نموده و فعالان اقتصادی در این بازار را برای چرخاندن هرچه بهتر چرخ­های اقتصادی و هدایت صحیح سرمایه­­ها و ثروت­های ملی بسوی تولید و اشتغال که منجر به رشد و توسعه اقتصادی خواهدشد، تشویق و حمایت نمایند.
۵-۴-۲­) پیشنهاد برای تحقیقات آتی
با انجام هر پژوهش، راه به سوی مسیری جدید باز می شود و ادامه راه، مستلزم انجام پژوهش­های دیگری است. به منظور استفاده هرچه بیشتر از نتایج تحقیق و نیز کمک به روشن شدن ارتباط بین اجتناب مالیاتی و تأخیر در گزارشگری مالی در آینده می­توان به موضوع­های زیر توجه بیشتری نمود:
۱) طراحی و ارائه مدلی برای سپر مالیاتی بر اساس شاخص های کلان اقتصادی و قوانین مالیاتی ایران و بررسی رابطه بین سپر مالیاتی و تأخیر غیرعادی در گزارشگری مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران؛
۲) پیشنهاد می­ شود در پژوهش­های آتی موضوع پژوهش حاضر را در سطح شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بر اساس نوع صنعت و در دوره زمانی طولانی­تر، مورد آزمون قرار گیرد؛ تا رابطه بین اجتناب مالیاتی و تأخیر در گزارشگری مالی بیشتر ملموس شود؛
۳) درک و فهم عوامل مؤثر بر تأخیر در گزارشگری مالی علاوه بر حفظ سرمایه گذاران باعث اطلاع رسانی در خصوص موضوع به سرمایه گذاران و اعتباردهندگان جدید و سهامداران فعلی و در نهایت افزایش امکان سودآوری و جلب رضایت آنان می شود لذا بررسی عوامل مؤثر بر تأخیر در گزارشگری مالی شرکت ها می ­تواند راهگشای بسیاری از تصمیمات سهامداران در زمینه فوق باشد؛
۴) در این تحقیق علاوه بر متغیرهای اجتناب مالیاتی، اثر سایر متغیرهای تاثیر گذار بر تأخیر در گزارشگری مالی (متغیرهای سود شگفت‌انگیز، اظهار نظر حسابرسی، بزرگترین موسسه حسابرسی‌کننده، اندازه‌ی شرکت، فرصت رشد شرکت، اهرم عملیاتی، بحران مالی، درصد پنج سهامداران عمده، نسبت ناخالص اموال، ماشین آلات و تجهیزات، نسبت کل اقلام تعهدی به کل دارایی) نیز بررسی شده است. در تحقیقات بعدی مرتبط با تأخیر در گزارشگری مالی می­توان روی این متغیرها تمرکز کرد؛

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...