فایل شماره 5828 |
۳-۲-۱۶- سابقه نرمافزار:
هر نرمافزار، سابقه و پیشینهی خاص خود را دارد. با افزایش سن نرمافزار، تجربه فروشندگان و مشتریان در تولید و به کارگیری آن بیشتر می شود. بسیاری از شرکتها و سازمانهای مختلف، از نرمافزارهای جامع و یکپارچه تولید شده توسط برندهای مطرح استفاده می کنند، چراکه پیادهسازی یک BPMS در سازمان مشمول صرف هزینه و زمان میباشد. لذا، شرکتهای بزرگ و سازمانهایی که تعداد پرسنل آنها بیش از ۵۰ نفر میباشد، اکثراً از نرمافزارهایی استفاده می کنند که سابقه شرکتهای تولیدکنندهی این نوع نرمافزار بیشتر باشد. بنابراین، ممکن است هزینه تهیه و اجرای اولیه این نوع نرمافزارها بهخصوص در حوزه های مالی و اداری نسبتاً بالا و سنگین باشد، اما در دراز مدت، به دلیل عدم مواجهه با مشکلات نرمافزاری یا از بین رفتن اطلاعات و داده ها و امکان تولید انواع گزارشات، فراخور نیاز روز ، این هزینهها نهتنها زیاد نیستند ، بلکه بسیار معقول و متعادل می باشند و همانگونه که قبلاً ذکر شد، در واقع یک سرمایه گذاری قوی میباشد. همچنین پراکندگی جغرافیایی و میزان دسترسی به یک محصول از نکات مهم و کلیدی مورد توجه خریداران است.
جدول ۳-۱۶- شاخص های سابقه نرمافزار
۱۶
سابقه نرمافزار
۱۶-۱
سن نرمافزار
۱۶-۲
گسترش جغرافیایی
۱۶-۳
شهرت تأمین کننده
۱۶-۴
در دسترس بودن منابع
۱۶-۵
حضور در بازار
۳-۳- شبکه عصبی مصنوعی:
امروزه روشهای فراابتکاری یکی از مؤثرترین راهکارها در جهت دستیابی به جوابهای بهینه در مسائل پیش روی سازمانها میباشد. استفاده از روشهای فراابتکاری، مانند روشهای مبتنی بر هوش مصنوعی برای حل مسائل پیچیده، پژوهشگران را برای استفاده از این روشها در مدلسازی فرایند تصمیم گیری ترغیب کرده است. یکی از این پیشرفتها در زمینه هوش مصنوعی، شبکه های عصبی مصنوعی هستند. شبکه عصبی مصنوعی از دهه ۱۹۷۰ میلادی مطرح شده است و یک ابزار پردازش اطلاعات با ساختار موازی است که قادر به انجام موفقیتآمیز اعمالی مانند تخمین توابع غیرخطی، طبقه بندی الگوها، تشخیص الگوها، پیش بینی و غیره است. تعریفی که راملهارت[۵۲] در سال ۱۹۸۶ از شبکه عصبی مصنوعی ارائه میدهد، عبارت است از: “شبکه ای انبوه و به هم پیوسته با ساختاری موازی وعناصر ساده، برای تعامل با اشیاء دنیای واقعی با الگوبرداری از سیستم عصبی بیولوژیکی” ]۵۲[.
در واقع، بر اساس روابط منطقی مشابه، با دریافت یک سری اطلاعات، نتایج منطقی را عرضه کرده و به کاربر ارئه میدهد. شبکه عصبی مصنوعی با تجزیهوتحلیل دادهههای ورودی و نتایج نظیر آنها ارتباطی منطقی بین دادهها برقرار می کند که ممکن است غیرخطی و نامشخص باشد، سپس با بهره گرفتن از این ارتباط منطقی، شبیه سازی را برای موارد احتمالی مشابه انجام میدهد]۶[. استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی برای تعیین میزان کارایی سیستمهای مدیریت فرایند کسبوکار راهکاری بهینه ارائه میدهد، چراکه، تلاش در جهت بهبود کارایی سیستمهای مدیریت فرایند کسبوکار از ارکان رو به رشد سازمانها و صنایع بزرگ و کوچک است.
ساختار شبکه عصبی معمولاً، یک شبکه یا گراف چند لایه با ارتباطات ساده، بین لایه ها است. در هر لایه، یک یا چندین واحد محاسباتی به نام گره یا نرون عصبی مصنوعی وجود دارد که در حقیقت، الگویی ساده از نرونهای عصبی مغز انسان هستند. نقش نرونها در شبکه عصبی، پردازش اطلاعات است و این امر، در شبکه های عصبی مصنوعی، به وسیله یک پردازشگر ریاضی که همان تابع فعالسازی است؛ انجام می شود. یکی از معمولترین توابع فعالسازی شبکه عصبی تابع سیگموئید میباشد. شبکه عصبی، توسط الگوی ارتباطی بین لایه های مختلف شبکه، تعداد نرونها، تعداد لایه ها، الگوریتم یادگیری و تابع عملیاتی نرون، شناسایی و تعریف می شود ]۷،۵۳[.
ساختار الگوریتمهای شبکه عصبی دارای سه لایه اصلی میباشد ]۵۴[:
لایهی ورودی: اطلاعات اولیه که به عنوان داده های خام به لایه های پنهان داده می شود.
لایه های پنهان: این لایه معرف توابع پیچیدهای است که وظیفهی پردازش روی داده های ورودی به لایه اول را بر عهده دارند و میتوانند نتایج را پیش بینی کنند. پردازش توسط توابع ریاضی بر روی ورودی ها انجام میگیرد.از این رو، لایه های پنهان جزء کلیدی از یک شبکه عصبی را شامل میشوند، چراکه وظیفهی انجام محاسبات اصلی را بر عهده دارند.
لایه خروجی: نتیجه نهایی به دست آمده از جمع آوری پیش بینیهای ساخته شده در لایه های پنهان در این لایه حاصل می شود.
۳-۳-۱- مدل ارائه شده به کمک شبکه عصبی مصنوعی:
مدلسازی به کار رفته در این طرح، مدل پرسپترون چندلایه[۵۳] است؛ چرا که از یک لایه ورودی، چند لایه پنهان و یک لایه خروجی تشکیل یافته است. در این ساختار، تمام نرونهای یک لایه به تمام نرونهای لایه بعد متصل هستند]۷[. نرونهای لایه ورودی بنابر میزان اهمیتی که در شبکه دارند، در عددی که وزن آن نرون محسوب می شود، ضرب شده و قدرت سیگنال آن نرون در ایجاد خروجیهای شبکه را نشان میدهد. شبکه عصبی، با یادگیری حل مسئله جواب نهایی و بهینه را پیدا می کند و در واقع، برنامه ریزی قبلی نمی شود.
یادگیری شبکه در جریان اصلاح مکرر وزنها، انجام می شود و شبکه از این طریق آموزش میبیند. با تکرار فرایند یادگیری، شبکه مقادیر صحیح وزنها را شناسایی کرده و خطا را کاهش میدهد. برای مجموعه مشخصی از ورودی ها، از تفاضل بین مقدار واقعی و خروجی شبکه، مقدار خطا محاسبه می شود]۷،۵۵[. بنابراین، شبکه با بهره گرفتن از قواعد و داده ها آموزش داده می شود و با بهره گرفتن از قابلیت یادگیری، الگوریتمهای متنوعی پیشنهاد میگردد که همگی سعی در نزدیک کردن خروجی تولید شده توسط شبکه به خروجی ایدهآل و مورد انتظار دارند.
شاخص هایی که طی بررسی نرمافزارهای مختلف و نیازهای یک سازمان از مدیریت فرایند کسبوکار انتخاب شده اند؛ به عنوان اطلاعات ورودی به لایه ورودی در شبکه عصبی داده میشوند. این شاخص ها که در ۱۶ گروه تدوین شده اند در وزنهایی ضرب می شوند تا قدرت سیگنال را تعیین کنند. نهایتاً، یک عملگر ریاضی تصمیم گیری می کند که آیا نرون فعال شود یا خیر و اگر جواب مثبت باشد؛ میزان خروجی را مشخص میسازد. در این مدل، لایه خروجی شبکه ۱۰ نرون دارد که نشاندهندهی نرم افزارهای مورد بررسی در این پژوهش میباشد. ساختار شبکه عصبی مدل ارائه شده در جدول ۳-۱۷- نشان داده شده است:
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1401-04-05] [ 09:13:00 ب.ظ ]
|