ج) کنترل دسترسی‌ها[۵۵]: کنترل ورودی‌ها و خروجی‌‌های ساختمان‌ها و معابر و مراکز تفریحی و محلات مسکونی و. .. باعث کاهش جرایم می‌شود.
د) فعالیت‌‌های حمایت کننده[۵۶]: طراحی مناسب فضا‌های مختلف شهری و برنامه‌ریزی جهت ایجاد کاربری‌های مناسب در سطح شهر باعث ترغیب مردم به استفاده از فضا‌های عمومی ‌می‌شود و حضور زیاد مردم در این‌گونه فضاها باعث بالا رفتن نظارت طبیعی شهروندان شده، در نتیجه از میزان جرایم کاسته می‌شود. (کلارک، ۲۰۰۱، ۳۰) بر اساس این دیدگاه با برنامه‌ریزی صحیح و طراحی مناسب شهری بدون نیاز به پلیس و نیرو‌های انتظامی بلکه با تشریک مساعی عمومی ‌و با کمک ساکنین شهر می‌توان از وقوع جرایم پیشگیری کرد. بنابراین نظریه فوق بر محیط کالبدی شهر با هدف کاهش جرم و هم بر افزایش تجانس و امنیت عمومی‌اجتماع و ساکنین شهر تاکید دارد.(همان)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

این عقیده که محیط فیزیکی می‌تواند باعث افزایش یا کاهش فرصت‌های جرم شود ایده جدیدی نیست. در سطح بین المللی مطالعات بسیار وسیعی از چند دهه پیش در رابطه با تاثیر محیط بر وقوع جرایم مختلف صورت گرفته است. توافق عمومی بر این مساله وجود دارد که اگر محیط فیزیکی به طور صحیح و مناسب طراحی و برنامه‌ریزی شود می‌تواند از بروز جرایم مختلف پیشگیری کند. محیط می‌تواند تاثیر بسیار زیادی بر امنیت جامعه داشته باشد. بعضی از محیط‌های فیزیکی باعث احساس امنیت در ساکنین می‌شوند و در مقابل برخی محیط‌ها موجب ترس، ناامنی و وحشت در مردم می‌شود. در این راستا برنامه‌ریزی و طراحی محیطی باتغییراتی که در محیط فیزیکی ایجاد می‌کند نقش بسزایی در افزایش حس امنیت عمومی ‌ایفا می کند. به منظور درک نوع کاربری اراضی شهری و تاثیر آن در پیشگیری از جرم لازم است عناصر اصلی یک عمل مجرمانه را بشناسیم.
عناصر ذیل جهت وقوع یک جرم لازم و اساسی است:
مجرم[۵۷] و انگیزه و توانایی او جهت ارتکاب جرم.
قربانی یا هدف جرم[۵۸] (می‌تواند شخص یا شی ء باشد)
شرایط زمانی و مکانی مناسب برای اقدام مجرم.
بی شک شکل و ویژگی‌‌های محیط ساخته شده به عنوان مکان جرم می‌تواند تاثیر بسزایی در وقوع جرایم مختلف داشته باشد. مطابق تحقیقات انجام شده، بیشتر جرایم در فضا‌های عمومی‌شهر روی می‌دهند تا فضا‌های خصوصی همچنین در مناطق مسکونی با اجاره بهای پایین و تراکم بالای جمعیت میزان جرایم بالاست. عکس این قضیه نیز صادق است. در مناطقی از شهر که تراکم جمعیت بسیار پایین است به‌علت نبود نظارت و کنترل اجتماعی از سوی مردم جرایم زیادی اتفاق می‌افتد. در مناطقی از شهر که نظارت اجتماعی کمتر است ارتکاب جرم تسهیل می‌یابد از جمله این مکان‌ها ویرانه‌ها و ساختمان‌های خالی از سکنه و رها شده، توقفگاه‌های متروکه، دالانها و معابر باریک، سرپوشیده و تاریک، کاربری‌هایی که در نقاط پرت و دور از شهر به حالت انزوا قرار دارند، مثل زمین‌های بازی، زمین‌های با پوشش گیاهی بسیار متراکم، زمین‌‌های خالی و بایر در سطح شهر، معابر و مکان‌های فاقد روشنایی مناسب، زیرگذرگاه‌های تاریک و معابر باریک واقع در میدان ساختمان‌های بلند و.. می‌باشد. اینگونه مکان‌ها و فضا‌های شهری از دید مجرمین محل‌های مناسبی برای ارتکاب جرم هستند. چرا که نظارت معمولی بر این مکان‌ها حاکم نیست و مجرمین در حین ارتکاب جرم دیده نمی‌شوند از طرف دیگر این مکان‌ها از این نظر که برای اختفا و پنهان شدن نیز مناسب هستند بیشتر مورد توجه مجرمین قرار می‌گیرند. (کلارک، ۲۰۰۱، ۳۰)
۲-۸-۵- نظریه ترکیبی جرم[۵۹]
این تئوری بر متغیر‌های اجتماعی و فردی مجرمین از قبیل جنس، سن، قومیت، نژاد، خانواده، شرایط اجتماعی محل سکونت مجرمین و. .. تاکید می‌کند. در این مطالعات خصوصیات اجتماعی و فردی شخص مجرم بررسی می‌شود و به شرایط محیط پیرامون مجرم توجهی نمی‌شود. بر اساس دیدگاه ترکیبی، دولت‌ها با تکیه بر خدمات آموزشی و اجتماعی می‌توانند رفتار مجرمین را مهار نمایند. همچنین با سیاست‌ گذاری‌های دقیق‌ قضایی و کیفری می‌توانند از وقوع جرایم جلوگیری کنند. (بلاک، ۲۰۰۰، ۷)
۲-۸-۶- نظریه پنجره‌‌های شکسته[۶۰]:
بی‌نظمی‌‌های فیزیکی و بهم ریختگی‌‌های فیزیکی مثل محله‌‌های کثیف و پر آشغال ساختمان‌های مخروبه و دیوار‌های ترک خورده با پنجره‌‌های شکسته خود به نوعی باعث جذب مجرمین و اعمال غیر قانونی در این محیط‌ها می‌شود.
از آنجا که در این‌گونه مکان‌ها به دلیل بی‌نظمی ‌و آشفتگی فیزیکی جمعیت بسیار کمی ‌تردد می‌کند، نظارت و کنترل اجتماعی بسیار پایین است. از این رو مجرمین جهت انجام اعمال مجرمانه خود کشش بیشتری به این مکان‌ها دارند. ارتباط بین محیط‌های شهری بی نظم و بهم ریخته و افزایش ناهنجاری به نظریه “پنجره‌های شکسته” معروف است. این نظریه اولین بار توسط ویلسون و کلینگ در سال ۱۹۸۲ مطرح شد.(پرکینز، ۱۹۹۳، ص۲۲) اسگوگان[۶۱] و مکسفیلد[۶۲] در سال ۱۹۸۱ بیان کردند، پنجره‌‌های شکسته ساختمان‌ها و آشفتگی‌های ظاهری محیط، عامل موثر در افزایش جرم می‌باشد. افراد بزه‌کار با دیدن پنجره‌‌های شکسته ساختمان‌ها و بی‌نظمی‌های فیزیکی محل متوجه عدم نظارت و کنترل اجتماعی در آنها شده و جهت اعمال مجرمانه خود جذب اینگونه مکان‌ها می‌شوند. (توکلی، ۱۳۸۴، ۳۶)
۲-۸-۷- نظریه سفر‌های مجرمانه
دیدگاه سفر مجرمانه بر پایه دو عامل مکان و فاصله سفرهایی که مجرمین برای ارتکاب جرم خود انجام می‌دهند، استوار است. گرچه اصطلاح سفر مجرمانه برای اولین بار در سال ۱۹۸۰ به کار گرفته شد، ولی متاسفانه این بررسی‌ها به پژوهش وایت[۶۳]درسال ۱۹۳۲برمی‌گردد. وایت دریافت که درسفر‌های مجرمانه برای ارتکاب جرائم علیه اموال مثل سرقت، مسافت بیشتری نسبت به سفر‌های مجرمانه علیه اشخاص مثل ضرب و شتم و قتل، طی می‌شود. (وایت، ۱۹۳۲، ۴۵)
ادبیات سفر برای ارتکاب جرم شامل مطالعات متعددی در مورد سفر‌های مجرمانه برای انواع جرایم در چند شهراروپایی و آمریکای شمالی می‌شود. این تحقیق غالباً در پی تاثیر چند ویژگی شخصیتی مجرم، مثل جنسیت، تجربه جنایی گذشته و. .. می‌شود. این مطالعات دارای یافته‌‌های مشترکی هستند که عبارتند از :
غالب جرایم نسبتاً نزدیک به محل سکونت مجرم اتفاق می‌افتد و معمولاً اکثر جرایم در داخل محدوده یک مایلی از محل سکونت مجرم رخ می‌دهد.
مسافت طی شده جهت ارتکاب جرم توسط مجرم با تعداد وقوع جرایم، تشکیل یک تابع کاهش مسافت را می‌دهد به این صورت که هر چه مسافت طی شده از محل سکونت مجرم بیشتر شود، میزان وقوع جرم کاهش می‌یابد
در خصوص مجرمان جوان نسبت به مجرمان بزرگسال، احتمال ارتکاب جرم در داخل منطقه محل سکونت‌شان بیشتر است و مجرمان جوان کمتر از منطقه محل سکونت‌شان دور می‌شوند
تفاوت‌ در مسافت طی شده جهت ارتکاب جرم بین انواع جرائم مشاهده می‌شود. به طور مثال جرایم خشونت بار نسبت به جرائم علیه اموال و دارایی معمولاً نزدیک‌تر به محل سکونت قربانی رخ می‌دهند.
در مطالعه‌ای که روی جرم سرقت در کالیفرنیای شمالی توسط فینی (۱۹۹۶ – ۱۹۸۶) صورت گرفت مشخص شد که ۷۰% مجرمان در شهرهایی که منزل‌شان در آن واقع شده است مرتکب سرقت می‌شود. از میان ۳۰% که از شهری غیر از محل سکونت‌شان مرتکب سرقت می‌شود تنها نیمی ‌برای سرقت به آنجا رفته بودند و نیم دیگر به علل دیگری به آنجا رفته بودند که بعداً در اثر پیدایش شرایط خاص، مرتکب سرقت گردیده بودند.(روسو، ۲۰۰۲، ۹).
۲-۹- چارچوب نظری تحقیق
در تبیین علل و عوامل وقوع جرم تاکنون نظریاتی ارائه شده است. یکی از نظریه‌هایی که در چنددهه اخیر در جرم‌شناسی ظهور پیدا کرده است، نظریه مختلفی در خصوص فرصت جرم [۶۴] است تفکر حاکم بر این نظریه آن است که به صرف وجود بزه‌کار و بزه دیده، جرم واقع نمی‌شود بلکه باید فرصت و موقعیت مناسب برای ارتکاب جرم نیز فراهم باشد. این همان امری است که ما در فلسفه تحت عنوان فراهم بودن متقضیات و فقدان موانع می‌شناسیم. پس تئوری فرصت از نقش مثبت شرایط زمینه ساز وقوع جرم و نقش منفی عوامل مانع وقوع جرم، صحبت می‌کند و مدعی است که افزایش فرصت‌های ارتکاب جرم، احتمال وقوع جرایم را هم افزایش داده و بر عکس کاهش فرصت‌های ارتکاب، احتمال وقوع جرائم را تقلیل می‌دهد. اصول این نظریه ابتدا توسط کوهن، کلوگل ولند تدوین و ارائه شد. (نسل، ۱۳۸۶، ۳۱۱) و سپس توسط فلسون و کلارک[۶۵] تکمیل شده است. در بررسی مبانی نظریه فرصت، رد پای سه دیدگاه معروف تبیین جرم به چشم می‌خورد. هر یک از این سه دیدگاه (دیدگاه فعالیت روزمره، دیدگاه الگوی جرم و دیدگاه انتخاب معقول) ارتکاب جرم را از زاویه‌ای بررسی کرده و نهایتاً هم به این نقطه مشترک رسیده‌اند که فرصت‌های جرم اهمیت فراوانی در وقوع جرم یا پیشگیری از آن دارند.
در این پژوهش مبنا و پایه اساسی چارچوب نظریه تحقیق، نظریه انتخاب منطقی (عقلایی) می‌باشد. لذا برای شناخت بیشتر مبانی نظریه فرصت جرم، ابتدا ویژگی‌‌های هر یک از این سه دیدگاه را مورد بررسی اجمالی قرارمی‌دهیم.
۲-۹-۱- نظریه فعالیت روزمره[۶۶]
تئوری فعالیت روزمره در سال ۱۹۷۹ توسط “کوهن[۶۷] ” و “نلسون[۶۸] ” مطرح گردید. مکان در این تئوری شرط لازم و اساسی است. بر اساس این تئوری محیط شرایط مناسبی را برای بروز جرم ایجاد می‌کند و افراد بزه‌کار را به اهداف دلخواه برای ارتکاب جرم ترغیب می‌کند در تئوری فعالیت‌‌های روزانه جهت بروز جرم وجود ۴ شرط لازم و ضروری است: شخص مجرم، هدف مورد نظر مجرمین، همگرایی مجرم و هدف در یک مکان وزمان مشخص و در نهایت عدم حضور کنترل کنندگان یا ناظران.همگرایی این عوامل در یک مکان ویژه باعث بروز جرائم خاص می‌شود (کلارک، ۱۱۹۲، ص۵)بنابراین ساختار فرصت برای ارتکاب جرم به صورت زیر خلاصه می‌شود: (روسو، ۲۰۰۲، ۹۷) (زمان + مکان)(نگهبان-هدف + مجرم) = جرم بر اساس این تئوری در بستر مکان و با وجود شرایط زیر ارتکاب جرم تسهیل می‌گردد. یکی از طریق خصوصیات فیزیکی مکان از جمله کمبود ظرفیت‌‌های کنترل اجتماعی و دیگری تحت تاثیر فعالیت‌‌های روزانه و رفتارهایی که مردم از خود بروز می‌دهند در واقع افراد اجتماع در حین انجام فعالیت‌‌های روزانه فرصت‌هایی را برای ارتکاب جرم پدید می‌آورند و یا به عبارتی فرصت‌هایی را جهت انجام اعمال مجرمانه به مجرمین می‌دهند. باز گذاشتن در منزل هنگان خروج از منزل و یا ترک خودرو بدون قفل کردن آن ازجمله این فرصت‌ها است. (کردلو، ۱۳۸۴، ۵۰)
علاوه بر این، تئوری فعالیت روزمره به عامل زمان تاکید خاصی دارد. توزیع زمانی جرم در ساعات شبانه روزو روز‌های هفته متغیر است. مثلاً سرقت از منازل بیشتر در روز‌های آخر هفته و روز‌های تعطیل رخ می‌دهد و یا به هنگام شب سرقت از مراکز اداری به دلیل تعطیل بودن بیشتر از روز صورت می‌گیرد. همچنین برخی از فعالیت‌‌های افراد را به انجام اعمال مجرمانه ترغیب می‌کنند. مثلاً مراکز تجاری با فعالیت‌‌های مختلف و متراکم، احتمال جرم سرقت را افزایش می‌دهد یا محل‌های خرید و فروش یا مصرف الکل و مواد مخدر در بروز سطوح بالاتری از خشونت و جرم مردم موثر هستند. (کوهن، ۲۰۰۰، ۱۱).
تئوری فعالیت روزمره بر این نکته تاکید می کند که تغییرات در جامعه و فعالیت‌‌های مختلف ساکنین در طول شبانه روز یا روز‌های هفته و یا ماه‌های سال و از جمله تغییر در الگوی سال یا اوقات فراغت با توجه خاص به زمان می‌تواند منجر به تغییرات اساسی در میزان فرصت‌های جرم و اعمال مجرمانه گردد. (کلارک، ۱۹۹۷، ۱۳)
۲-۹-۲- نظریه الگوی جرم[۶۹]
نظریه الگوی جرم، به عنوان جزئی اساسی از جرم‌شناسی محیطی، بر این امر توجه دارد که چگونه مردم واموال در فرایند تکوین جرم در زمان و مکان مربوط به واقعه ی مجرمانه قرار می‌گیرند این نظریه با عنایت به دیدگاه فعالیت روزمره، سه مفهوم اصلی گره، گذرگاه، لبه را مطرح می‌سازد. منظور از گره، جاهایی است که مقصد یا مبدأ سفر‌های شهری به شمار می‌روند. رایج‌ترین گره‌ها زندگی روزمره مردم محل‌های سکونت، کار، تحصیل یا تفریح هستند. طبق این نظریه سرقت از منازل بیشتر در گره‌ها اتفاق می‌افتد.
گذرگاهها مسیر‌های بین گره‌ها هستند یعنی مسیرهایی که مردم برای رفتن از یک گره به گره دیگر در آن تردد می‌کنند مانند خیابان‌ها و کوچه‌ها و وسایل حمل و نقل عمومی ‌که افراد برای رفتن به محل کار یا برگشت به منزل از آن استفاده می‌کنند. سومین مفهوم از نظریه الگوی جرم یعنی لبه، اشاره به مرز‌های گره‌ها یعنی مرز‌های مناطقی دارد که مردم در آن زندگی یا کار می‌کنند یا به دنبال سرگرمی‌هستند. (نسل، ۱۳۸۶، ۲۹۸) بر این اساس، نظریه الگوی جرم در تبیین و تجزیه و تحلیل جرم به توزیع جغرافیایی جرم و آهنگ فعالیت‌‌های روزمره زندگی توجه خاصی معطوف می‌کند.
دیدگاه الگوی جرم برای درک رابطه بین جرم ومکان اهمیت زیادی دارد. چرا که این نگرش نظریه انتخاب منطقی و نظریه فعالیت روزانه را ترکیب می‌کند. توزیع جرایم را در مکان‌های مختلف توضیح داده و ارتباط مجرمین با محیط فیزیکی محل وقوع جرم آنها را توجیه می‌کند. این تئوری بیان می‌کند چگونه اهداف مورد نظر مجرمین توزیع جرایم را در مکان‌های مختلف تحت تاثیر قرار می‌دهد و بر گره‌ها، راه‌ها و لبه‌‌های شهر تاکید دارد. گره‌ها نقاط ابتدا و مقصد شهری، مثل ایستگاه‌های اتوبوس، منازل مسکونی، محل کار، مدارس، مراکز تفریحی هستند و راه‌ها مسیر‌های بین گره‌ها را تشکیل می‌دهد. (ویسبرد، ۱۹۹۷، ۴۵) هر مجرمی ‌اهداف خود را در اطراف گره‌های فعالیتی خود و در راه‌های بین گره‌ها جستجو می‌کند. لبه مرز نواحی هستند که مردم در آن زندگی می‌کنند، خرید می‌کنند، کار می‌کنند و تفریح می‌کنند. بعضی ازجرایم بیشتر در لبه‌ها اتفاق می‌افتند. جرایمی‌ چون درگیری‌های قومی ‌و مبارزات نژادی از این جمله است. چرا که در لبه‌ها امکان شناسایی افراد محلات مختلف کمتر وجود دارد.
۲-۹-۳- نظریه انتخاب منطقی[۷۰]
تئوری انتخاب منطقی توسط کلارک و کورنیش[۷۱] در سال ۱۹۸۶ ارائه گردید. آنها سعی داشتند جرم را ازدید بزه‌کاری ارزیابی کنند. آنها به دنبال یافتن پاسخ به این سؤالات بودند که چرا هر یک از مجرمین به انجام جرم خاصی گرایش دارند؟ مجرمین با ارتکاب جرم در جستجوی چه هستند و هدف آنها از ارتکاب جرم چیست؟ ومنافع ناشی از یک عمل مجرمانه را چگونه ارزیابی وارزش گذاری می‌کنند ؟
بنابر این تئوری انتخاب منطقی با طرز تفکر مجرمین سر و کار دارد. اینکه بزه‌کاران چگونه فرصت‌های مجرمانه را ارزیابی می‌کنند و چرا تصمیم می‌گیرند اهدافشان را از طریق انجام اعمال مجرمانه به دست بیاورند.
بر اساس این تئوری بزه‌کاران با ارتکاب جرم به دنبال منافع خاص هستند و در مکان‌هایی که منافع بیشتری را به دست آورند مرتکب جرم می‌شوند. انتخاب مکان‌های خاص برای انجام رفتار‌‌های نامشروع بستگی به فرصت‌ها و منافعی دارد که محیط در اختیار مجرم قرار می‌دهد. معمولاٌ افراد بزه‌کار مکان‌هایی را برای اعمال غیر قانونی خود انتخاب می‌کنند که فواید ناشی از ارتکاب آن بیشتر از ریسک و تلاش انجام آن باشد. دیدگاه انتخاب معقول، تلاش دارد دنیا را از منظر بزه‌کارن ببیند. این نظریه به دنبال درک آن است که چگونه بزه‌کار ارتکاب جرم را انتخاب می‌کندو این تصور را از بزه‌کار دارد که وی پیش از عمل تفکر می‌کند (ولو برای چند لحظه) ولااقل برخی از منافع و هزینه‌‌های ارتکاب بزه را محاسبه می‌کند معمولاً محاسبات بزه‌کاران مبتنی بر اموری است که آشکارتر و فوری تر است و عموماً از هزینه‌ها و منافع دور دست غافل می‌شوند. بر همین اساس هم بزه‌کاران عادی توجه بسیار کمی ‌به مجازات احتمالی یا صدمات دراز مدت جرم یا خطر دستگیری در محل ارتکاب جرم، معطوف می‌کنند. (نسل، ۱۳۸۶، ۳۱۶) در این تئوری چهار اصل احتمال انتخاب‌های مجرمانه در نظر گرفته شده است.
الف) محدود کردن راه‌های دستیابی به اهداف مجرمانه[۷۲]: با کنترل بیشتر بر عوامل تسهیل کننده ارتکاب جرم و سعی در از بین بردن فرصت‌های بزه‌کاری می‌توان از میزان ناهنجاری کاست. به عبارتی دیگر چنانچه راه‌های دستیابی به اهداف مجرمانه محدود گردد مجرم جهت عمل مجرمانه خود ناگزیر به تلاش غیر متعارف و بیش ازحد می‌گردد در بیشتر موارد از این عمل صرف‌نظر خواهد کرد.
ب – افزایش احتمال خطر برای ارتکاب بزه‌کاری[۷۳]: با به حداکثر رساندن نظارت طبیعی در فضا‌های شهری احتمال شناسایی و دستگیری مجرمین افزایش می‌یابد. بدین ترتیب وقتی احتمال خطر فزونی یابد مجرمین انگیزه کمتری برای ارتکاب جرم خواهند داشت. بالطبع میزان بزه‌کاری کاهش می‌یابد.
‌ج – کاهش منافع ارتکاب جرم[۷۴]: یکی از دلایل مهم برای رفتار مجرمانه دستیابی به منافعی است که از این عمل حاصل می‌شود. به عبارت دیگر افراد به خاطر منافع ناشی از اعمال مجرمانه مرتکب جرم می‌شوند. اگراین منافع و فرصت‌ها از مجرمین گرفته شود و یا میزان آن کمتر گردد نرخ جرایم کاهش خواهد یافت.
د – تدوین ضوابط مناسب برای پیشگیری از جرم[۷۵]: تدوین یا تصویب قوانین قاطع و محکم ابزار مناسبی است که می‌تواند از وقوع بسیاری جرایم جلوگیری به عمل آورد. (کلارک، ۱۹۸۷، ۲۰)
فصل سوم:
روش شناسی تحقیق
۳-۱-مقدمه:
دستیابی به هدف‌های علم و شناخت علمی ‌میسر نخواهد بود مگر زمانی که با روش درست صورت پذیرد. کسب معلومات نیاز به ابزار، روش و آگاهی دارد و بنابراین هر کس که می‌خواهد بداند، مجهول را کشف کند و بر دامنه معلومات خود بیفزاید لازم است از روش‌های تحقیق آگاهی یافته و فنون کشف واقعیت‌ها و شناخت حقایق را فراگیرد. روش پژوهش یکی از ارکان مهم هر فعالیت پژوهشی به حساب می‌آید. دکارت[۷۶] در اثرش تحت عنوان «گفتار و روش» روش را راهی می‌داند که باید به منظور دستیابی به حقیقت در علوم پیمود. در عرف دانش نیز، روش را مجموع شیوه‌ها و تدابیری دانسته اند که برای شناخت حقیقت و برکناری از لغزش بکار برده می‌شود. لذا ویژگی‌‌های خاصی که هر روش علمی ‌می‌بایستی داشته باشد عبارتنداز: انتظام و عقلانی بودن، روح علمی، واقعیت‌گرایی و شک دستوری. (ساروخانی، ۱۳۷۸، ۲۴).
در این فصل که به روش شناسی تحقیق اختصاص دارد، ابتدا روش تحقیق بیان می‌گردد، آنگاه متغیر‌های مورد مطالعه در این تحقیق، تعریف مفهومی ‌و عملیاتی خواهند شد و پس از مقیاس سازی و تهیه پرسش‌نامه، سنجش اعتبار و روایی پرسش‌نامه صورت می‌‌گیرد. سپس جامعه آماری تعیین می‌گردد و همچنین در بخش‌های بعدی این فصل روش و نحوه جمع‌ آوری داده‌ها، محیط و زمان پژوهش، کد گذاری واستخراج داده‌ها و شیوه اجرا توضیح داده می‌شود.
۳-۲- روش تحقیق
۳-۲-۱- نوع و روش تحقیق
پژوهش حاضر از نظر نوع و هدف «کاربردی» و از نظر ماهیت «پس رویدادی توصیفی» است. با توجه به ویژگی موضوع مورد بررسی در این پژوهش از روش پیمایشی استفاده می‌شود در این روش پس از مشخص شدن جامعه آماری و جمعیت نمونه با بهره گرفتن از پرسش‌نامه به جمع‌ آوری اطلاعات پرداخته می‌شود به بیان دیگر روش پیمایشی که عام ترین روش در تحقیقات اجتماعی به شمار می‌آید روشی برای گردآوری داده‌ها است که درآن از گروه‌‌های معینی از افراد خواسته می‌شود به تعدادی پرسش مشخص پاسخ دهند. این‌ پاسخ‌ها مجموعه اطلاعات تحقیق را تشکیل می‌دهند.
۳-۲-۲- ابزار گردآوری اطلاعات
برای تدوین ادبیات موضوع، مباحث نظری تحقیق و جمع‌ آوری اطلاعات به صورت کتابخانه‌ای و بررسی اسنادی اقدام شد. بدین صورت که با مطالعه متون، مقاله‌ها، کتاب‌ها و منابع مربوط به پیشگیری وضعی ازسرقت منازل، اطلاعات مورد نیاز با بهره گرفتن از روش فیش‌برداری جمع‌ آوری شد. سپس با بهره گرفتن از پرسش‌نامه، نظریات جامعه آماری جمع‌ آوری گردید و مورد سنجش قرار گرفت که هر یک از این روش‌ها به تفکیک بیان می‌شود.
الف) روش کتابخانه‌ای: در این روش مطالعه کتاب‌ها، مجلات، پایان‌نامه‌ها، سمینارها و برنامه‌‌های علمی ‌و تلویزیون و منابع و مأخذ، اطلاعاتی درباره ادبیات تحقیق جمع‌ آوری شد. همچنین سرقت‌‌های انجام شده از منازل و راه‌های پیشگیری از آن در سایر شهرستانها از منابع مربوطه اخذ و مورد مطالعه قرار گرفت.
ب) روش پیمایشی: برای جمع‌ آوری اطلاعات مورد نظر جهت آزمون فرضیه‌ها، از پرسش‌نامه به‌منظور سنجش نظریه‌‌های پاسخگویان استفاده شد. پرسش‌نامه ابزاری است به صورت مجموعه سؤال‌‌های مکتوب که حول متغیر‌های یک مسئله تحقیق تنظیم شده و پاسخگو به شکل حضوری یا غیر حضوری و مستقیم و غیر مستقیم آن را تکمیل می کند.(حافظ نیا، ۱۳۸۱، ۱۴۷)
در این تحقیق پرسش‌نامه‌ای با ۲۲ سؤال اصلی تهیه شد و از پرسنل انتظامی ‌شهرستان شهرکرد (شامل کارکنان مشغول در پلیس پیشگیری و کلانتریها و پلیس آگاهی) به عنوان ابزار اصلی اطلاعات جمع‌ آوری شد که در قالب مقیاس ترتیبی سازماندهی و سؤال‌ها با پنج گزینه کاملاً موافقم، موافقم، بی نظر، مخالفم، کاملاً مخالفم نظرسنجی شد.و همچنین پرسش‌نامه‌ای شامل ۲۹ سؤال ترکیبی از سارقین زندانی شهرستان شهرکرد تنظیم و مورد نظرسنجی قرار گرفت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...