بر اساس نتایج مطالعه مقدماتی، پایایی گویه‌های این متغیر محاسبه شد که میزان آلفای کرونباخ برابر ۷۳/۰ شده است که چون از ۷/۰ بیشتر شده است نشان می‌دهد که هماهنگی درونی گویه‌های این متغیر در حد مطلوبی است.
۳-۱۰ مشارکت سیاسی
تعریف مشارکت: ریشه لغوی مشارکت از واژه لاتین participation به معنای چیزی خود داشتن، در نفس خود چیزی از غیر داشتن و سهمی از چیزی داشتن و بنابراین با آن همکاری داشتن است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

پس میزان مشارکت سیاسی جزئی از مشارکت اجتماعی به حساب می آید که در مفهومی محدودتر میتوان مشارکت سیاسی را چنین تعریف کرد«شرکت در فراگردهای سیاسی که به گزینش رهبران سیاسی منجر می شود و سیاست عمومی را تعیین می کند یا برآن اثر می گذارد» (آبراکرامبی، ۱۳۶۷ : ۲۸۶).
«مایرون وینر» در مقاله معروف خود درباره مشارکت سیاسی، این تعریف را ارائه می دهد: در مشارکت سیاسی هر عمل داوطلبانه موفق یا ناموفق، سازمان یافته یا بدون سازمان، دوره ای یا مستمر، شامل روش های مشروع و نامشروع برای تأثیر بر انتخاب رهبران و سیاستها و اداره امور عمومی در هر سطحی از حکومت محلی یا ملی است(مصفا، ۱۳۷۵ : ۲۰).
تعاریف ناظر بر مشارکت سیاسی بر نقش مشارکت در سلسله مراتب قدرت تأکید دارند.ساموئل هانتینگتون و جان نلسون مشارکت سیاسی را عبارت از کوشش های شهروندان غیردولتی برای تأثیر برسیاستهای عمومی می دانند (مصفا ، ۱۳۷۵ : ۲۰).
مایکل راش در کتاب جامعه و سیاست مشارکت سیاسی را درگیر شدن فرد در سطوح مختلف فعالیت در نظام سیاسی از عدم درگیری تا داشتن مقام رسمی سیاسی میداند و بر این اساس سطوح مختلف مشارکت را ذکر میکند (راش، ۱۳۷۷: ۱۲۳).
لستر میلبراث مشارکت سیاسی را مجموعهای از فعالیتها و اعمال شهروندان برای اغمال نفوذ بر حکومت و حمایت از نظام سیاسی میداند. در این تعریف حیطه عمل مردم در امر مشارکت سیاسی شامل اعمال فشار، رقابت و تأثیرگذاری از یک سو و حمایت و پشتیبانی از سوی دیگر است (چابکی، ۱۳۸۱: ۱۱۰). هانتینگتون مشارکت سیاسی را به معنی فعالیت شهروندان خصوصی به منظور تأثیر نهادن بر فرایند تصمیمگیری دولت میداند. به نظر او اشکال مشارکت سیاسی عبارتند از: فعالیت در انتخابات، اعمال نفوذ، فعالیت سازمانی و عضویت در گروه ها و نفوذ احزاب، ایجاد رابطه فردی با مقامات قدرتمند، خشونت و استفاده از زور برای تأثیر گذاشتن بر تصمیمات دولت (هانتینگتن، ۱۳۷۰: ۵۱).
هر عمل داوطلبانه موفق یا ناموفق، سازمان‌یافته یا بی‌سازمان مستمر یا دورهای شامل روش های مشروع یا نامشروع برای تایید بر انتخاب سیاست های عمومی ، اداره عمومی و انتخاب رهبران سیاسی در هرسطحی از حکومت ملی یا محلی (زنجانی زاده ، ۱۳۷۲). گیدنز دربحث از مشارکت سیاسی به مردم سالاری مشارکتی اشاره نموده و آن را نظامی میداند که درآن تصمیمات به طور جمعی توسط کسانی که این تصمیمات بر زندگی شان تأثیرگذار است،گرفته میشود (نیازی، ۱۳۸۱: ۳۲).
دایره المعارف علوم اجتماعی مشارکت سیاسی را فعالیت داوطلبانه اعضای جامعه درانتخاب رهبران و شرکت مستقیم یا غیرمستقیم درسیاستگذاری جامعه تعریف نموده است (نقل از نیازی، ۱۳۸۱ : ۳۳).
وایرون و نیر در مقاله معروف خود درباره مشارکت سیاسی ، این تعریف را ارائه می دهد درمشارکت سیاسی هر عمل داوطلبانه، موفق یا ناموفق ، سازمان یافته یا بدون سازمان ، دوره ای یا مستمر شامل روش های مشروع یا نامشروع برای تأثیر برانتخاب رهبران و سیاستها و اداره امورعمومی در هرسطحی ازحکومت محلی یا ملی است (واینر و هانتینگتن، ۱۳۷۹: ۱۴۰).
برداشت واینر و هانتینگتن از مشارکت سیاسی دایره شمول آن را به هرگونه فعالیت قانونی و غیر قانونی، مسالمتآمیز یا غیر مسالمت آمیز در تمام سطوح اداره ملی و محلی یک جامعه تسری میدهد. در حالی که لستر میلبراث اعتراضات را شکل الحاقی و غیرعادی مشارکت میداند و آن را از تعریف مشارکت سیاسی کنار میگذارد (چابکی، ۱۳۸۱: ۱۱۱). نکته دیگری که در مورد مشارکت سیاسی میتوان گفت این است که مشارکت سیاسی بر اساس تعاریف ارائه شده معنایی عامتر از صرف مشارکت به معنای همکاری و عمل مشترک گروهی دارد و هر گونه فعالیت به منظور تأثیرگذاری بر نظام سیاسی و تعیین سیاستها عمومی را شامل میشود. همچنین با توجه به تعاریف ذکر شده، مشارکت سیاسی انواع و سطوح مختلفی دارد و این امر تحت تأثیر شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، باورهای مذهبی و پیشینه تاریخی قرار میگیرد. مشارکت میتواند مسالمت آمیز یا غیر مسالمت آمیز، مستقیم یا غیر مستقیم، در سطح توده یا نخبگان، رسمی یا غیر رسمی، خودجوش یا برانگیخته باشد.
گیدنز در بحث از مشارکت سیاسی به مردم سالاری مشارکتی اشاره نموده و آن را نظامی می داند که در آن تصمیمات به طور جمعی توسط کسانی که این تصمیمات بر زندگی شان تأثیرگذار است، گرفته می شود(نیازی، ۱۳۸۱ : ۳۲).
ساموئل هانتینگتون و جان نلسون مشارکت سیاسی را چنین تعریف می کنند: «مشارکت سیاسی کوششهای شهروندان غیردولتی برای تأثیر بر سیاست های عمومی است» (رمضان نرگسی، ۱۳۸۳ : ۶۳).
مایرون وینر در مقاله معروف خود درباره مشارکت سیاسی، پس از ذکر ۱۰ مورد از تجلیات مشارکت سیاسی، این تعریف را ارائه می‌دهد: « مشارکت سیاسی هر عمل داوطلبانه موفق یا ناموفق، سازمان یافته یا بدون سازمان یافته، دوره ای یا مستمر، شامل روش های مشروع و نامشروع برای تاثیر بر انتخاب رهبران و سیاستها و اداره امور عمومی در هر سطحی از حکومت محلی یا ملی است» ( نواح، ۱۳۷۶ : ۶۷۹). ساموئل هانتینگتون و جان نلسون (۱۹۷۶) در کتاب مشترک خود تعریف زیر را ارائه می‌دهند: « مشارکت سیاسی کوششهای شهروندان غیر دولتی برای تاثیر بر سیاستهای عمومی است». آلن پیرفیت[۶۹] در دیپاچه اثر دسته جمعی و مشارکت چیست می‌نویسد:
« مشارکت مورد مشورت قرار گرفتن قبل از تصمیم‌گیری را گویند به نحوی که اظهار نظر شخص واعمال مراقبت در جریان اجرایی این تصمیم و تحول نتایج آن امکان داشته باشد».
پس میتوان مشارکت سیاسی را جزئی ازمشارکت اجتماعی به حساب آورد و در مفهومی محدودتر می توان مشارکت سیاسی را چنین تعریف کرد «مشارکت در فراگردهای سیاسی گفته می شود که به گزینش رهبران سیاسی منجر می شود و سیاست عمومی را تعیین میکند یا برآن اثر می گذارد (نقل از رضایی، ۱۳۸۲: ۱۴).
در این تحقیق تعریف زیر برای مشارکت سیاسی انتخاب شده است.
مشارکت سیاسی فرایندی است که طی آن قدرت سیاسی میان گروه های جامعه توزیع می شود. بگونه ای که تمامی شهروندان و گروه های فعال و خواهان مشارکت سیاسی از حق انتخاب شدن ، تصمیم گیری، سیاست گذاری، ارزیابی، انتقاد و اعتراض، اظهار نظر و انتخاب کردن و رای دادن بهره مند باشند . به عبارت دیگر، هر گونه رفتار و عمل فردی است که هدف آن تحت تاثیر قرار دادن سیاست گذاری های عمومی یا انتخاب رهبران سیاسی و یا اعمال نظر رهبران بر مردم است.
تعریف عملیاتی مشارکت سیاسی: با توجه به تعاریف مختلفی که از مشارکت سیاسی وجود دارد و بعضاً ارائه شده دراین پژوهش مشارکت سیاسی فرد برمبنای ملاک هایی چون فعالیت در ستاد انتخاباتی کاندیداها ،عضویت در تشکلهای مختلف سیاسی، شرکت در جلسه سخنرانی فعالان سیاسی، شرکت در راهپیمائیها، دعوت از مردم به رأی دادن به فرد خاصی، شرکت درانتخابات مختلف مورد سنجش قرارگرفته است. در این پژوهش چند سوال مطرح شده که مشارکت را به طور مستقیم مورد سنجش قرار میدهند و گویه ها در یک طیف پنج قسمتی(کاملاً موافق تا کاملاً مخالف) ارزشگذاری شد که از ۱ تا ۵ امتیاز به آن اختصاص داده شده است.
– مصالح مملکت آن قدر مهم است که باید به هر طریقی شده افراد را وادار به مشارکت سیاسی کرد.
– بنظرم مردم حق دارند که دست از حمایت مسئولین بردارند.
– اگر اوضاع مملکت به همین منوال بگذرد هیچ کس حاضر به شرکت در انتخابات نخواهد شد.
– من حاضر نیستم در دوره های بعد رأی بدهم.
– من معتقدم باید از مشارکت و فعالیت در احزاب و گروه های سیاسی دوری کرد.
– من معتقدم باید تحت هر شرایطی از شرکت در انتخابات امتناع کرد.
– من به هیچ وجه حاضر به مشارکت در امور سیاسی نیستم حتی اگر متوسل به زور بشوند.
– من هیچ تمایلی به تأیید عملکرد مسئولین نظام از طریق مشارکت سیاسی ندارم.
و همچنین به منظور افزایش دقت و صحت مطالعه و با توجه به شرایط جامعه ایران مشارکت در دو سطح رسمی و غیر رسمی تقسیم شده است.
مشارکت سیاسی رسمی: هرگونه عمل داوطلبانهای است که اعضای جامعه به منظور حمایت از نظام سیاسی و تأثیرگذاری برآن در چهارچوبهای مشخص و تعیین شده که به طور رسمی و برنامه ریزی شده توسط سازمانها و نهادهای رسمی کشور صورت میگیرد انجام میدهند. در این زمینه شرکت در انتخابات مختلف، تظاهرات و راهپیماییها را از موارد مشارکت سیاسی رسمی میتوان نام برد (وثوقی و هاشمی، ۱۳۸۳: ۱۷۵). برای سنجش این بعد از مشارکت سیاسی گویه های زیر در پرسشنامه قرار گرفت و از پاسخگو خواسته شد تا میزان مشارکت خود را از خیلی زیاد تا خیلی کم در قالب یک طیف ۵ قسمتی مشخص نماید.
– چقدر در جلسات و مجالس سیاسی احزاب وگروهها شرکت میکنید؟
– چه اندازه در سازمانهای مشارکتی عضو بودهاید؟ (شوراها، احزاب، گروه ها، تشکلهای سیاسی و…)
– چه اندازه در مورد مسایل سیاسی، فعالیتهایی نظیر سخنرانی، مقاله نویسی و … انجام میدهید؟
– چقدر در امور انتخاباتی فعالیت داوطلبانه داشته‌اید؟
– چه اندازه در تحصن‌ها، اعتراض‌ها و اعتصاب‌ها شرکت میکنید؟
گویه‌ها در طیف پنج قسمتی (خیلی کم تا خیلی زیاد) ارزشگذاری شد که بر حسب نوع گویه از ۵ تا ۱ امتیاز به آن اختصاص داده شده است.
وچهارگویه دیگر در یک طیف شش قسمتی(خیلی زیاد تا اصلاً) طرح شده است که میزان مشارکت پاسخگو را در انتخاباتهای مختلف نشان میدهد
– شرکت در انتخابات ریاست جمهوری
– شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی
– شرکت در انتخابات مجلس خبرگان رهبری
– شرکت در انتخابات شورای اسلامی شهر
گویه‌های این متغیر در طیف شش قسمتی (اصلاً، خیلی‌کم، کم، متوسط، زیاد، خیلی‌زیاد) ارزش گذاری شد که از ۱ تا ۵ امتیاز به آن اختصاص داده شده است.
مشارکت سیاسی غیررسمی: هر گونه عمل داوطلبانهای است که اعضای جامعه به منظور حمایت یا تأثیرگذاری بر نظام و جریانات سیاسی و در خارج از چهارچوبهای تعیین شده و رسمی توسط سازمانها و نهادهای رسمی کشور انجام میدهند. این نحوه مشارکت شامل هر گونه فعالیت سیاسی میشود که در کنش متقابل بین افراد و در رابطه آنها با حکومت انجام میشود و ساخت و شکل از پیش تعیین شده و برنامه ریزی شده ندارد(همان، ۱۷۵). برای سنجش این بعد از مشارکت سیاسی گویه های زیر در پرسشنامه قرار گرفت و از پاسخگو خواسته شد تا میزان مشارکت خود را از خیلی زیاد تا خیلی کم در قالب یک طیف ۵ قسمتی مشخص نماید.
– چقدر دیگران را به شرکت در انتخابات و رأی دادن به فردی خاص تشویق یا منع میکنید؟
– چقدر در دیدارهای فامیلی و در جمع دوستان بحث سیاسی میکنید؟
– چقدر در جستجو و پیگیری اخبار سیاسی هستید؟
– چقدر در جلسات مذهبی و نماز جمعه شرکت میکنید؟
– چقدر برای جمعآوری رأی به نفع یکی از کاندیداها تلاش میکنید؟
– چقدر به نمایندگان مجلس یا شورای شهر جهت طرح مسائل شهر مراجعه میکنید؟
– چقدر دیگران را ترغیب و تشویق به فعالیت سیاسی میکنید؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...