صادرات
توانایی جهت بهرهبرداری از صرفه جویی های ناشی از محل و منحنی تجربه
هزینه های بالای حمل و نقل
موانع تجاری
مشکلاتی که در زمینه نمایندگی های بازاریابی محلِّ وجود دارد
صدور مجوز
هزینه های توسعه و ریسک پایین
فقدان کنترل بر تکنولوژی
ناتوانی درکسب صرفه جوییهای ناشی از محل و منحنی تجربه
ناتوانی در ورود به هماهنگی استراتژیک جهانی
امتیاز محدود
هزینه های توسعه و ریسک پایین
فقدان کنترل بر کیفیت
ناتوانی در ورود به هماهنگی استراتژیک جهانی
سرمایهگذاری مشترک
دستیابی به دانش شریک محلّی
تسهیم هزینه های توسعه و مخاطرات
پذیرش سیاسی
فقدان کنترل بر تکنولوژی
ناتوانی در ورود به هماهنگی استراتژیک جهانی
ناتوانی در کسب صرفه جویی های ناشی از محل و تجربه
مالکیت کامل
محافظت از تکنولوژی
توانایی در ورود به هماهنگی استراتژیک جهانی
توانایی برای کسب صرفه جویی های ناشی از مکان و تجربه
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
هزینه ها و مخاطرات بالا
جدول ( ۲-۲) مزایا و معایب روش های متفاوت ورود به بازارهای خارجی
(حسینی ،۱۳۹۱، ۱۸۰-۱۶۶)
این مدلهای تصمیمگیری به دو دسته عمده تقسیم میگردند، مدلهای چند هدفه ( MODM)[45] و مدلهای چندشاخصه (MADM)[46] ، به طوری که مدلهای چندهدفه به منظور طراحی به کار گرفته میشوند در حالی که مدلهای چندشاخصه به منظور انتخاب گزینه برتر استفاده میگردند.
۲-۳-۱) ارزیابی و بررسی مدلهای MADM
دو دسته عمده از روش های مختلف در پروسه کردن اطلاعات موجود از یک مساله MADM در ادبیات موضوع مطرح شده است. یک دسته از روشها منشعب از مدلی مشهور به مدل غیرجبرانی [۴۷] و دسته دیگر منشعب از مدل دیگری معروف به مدل جبرانی میباشد.
الف ) مدل غیرجبرانی شامل روشهایی میشود که در آنها مبادله [۴۸] در بین شاخصهای مجاز نیست. یعنی مثلا نقطه ضعف موجود در یک شاخص توسط مزیت موجود از شاخص دیگر جبران نمیشود. بنابراین هر شاخص در این روشها به تنهایی مطرح بوده و مقایسات بر اساس شاخص به شاخص انجام می پذیرد.
مزیت روش های متعلق به این مدل سادگی آنها است که با رفتار DM و محدود بودن اطلاعات او مطابقت دارد. در برخی از این روش های ممکن است نیازی به کسب اطلاعات از DM نباشد.
ب ) مدل جبرانی مشتمل بر روشهایی است که اجازه مبادله در بین شاخصهادر آنها مجاز است، یعنی مثلا تغییری(احتمالا کوچک) در شاخص (یا شاخصهای) دیگر جبران شود.
۲-۳-۲)فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و به کارگیری آن در SWOT
فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) یک روش ریاضی برای حل مسائل تصمیمگیری پیچیده چند معیاره است. این روش توسط پروفسور ساعتی در سال ۱۹۷۷ توسعه دادهشد . AHP می تواند هم معیارهای کیفی و هم معیارهای کمی را در ارزیابی گزینههای تصمیم لحاظ کند. دراینجا قصد داریم یک رویکرد گام به گام برای به کارگیری AHP در SWOT را معرفی کنیم . نکتهای که لازم به ذکر میباشد این است که منظور ما از گروههای SWOT در ادامه ، اشاره به چهار مفهوم نقاط قوت ، ضعف ،فرصتها و تهدیدات است و منظورمان از عوامل یا فاکتورهای SWOT هم تکتک فاکتورها و عواملی است که جداگانه تحت هریک از گروه های SWOT معرفی میشوند و اما مراحل به کارگیری AHP در SWOT .
گام اول : ماتریس SWOT تشکیل گردد یعنی عوامل مربوط به هریک از گروه هایSWOT شناسایی و ذکر گردند .
گام دوم : مقایسات زوجی بین فاکتورهای SWOT درهرگروه صورت گیرد.
گام سوم : مقایسات زوجی بین چهار گروه SWOT یعنی نقاط قوت ، ضعف ، فرصت و تهدید صورت می گیرد و پس از انجام مقایسات زوجی و معلوم شدن وزن نسبی هرگروه از طریق روش مقدارویژه باید اوزان نهایی از طریق ضرب کردن اوزان نسبی فاکتورها در وزن های نسبی گروه ها اوزان نهایی هرفاکتور تعیین گردد ، ضمنا باید مجموع وزنهای نهایی همه فاکتورها یک گردد.
گام چهارم: نتایج در فرایند تدوین و ارزیابی استراتژی مورد استفاده قرار می گیرد.
سهم این کار در فرایند برنامهریزی استراتژیک از طریق مقادیر عددی که نشاندهندهی اهمیت هریک از فاکتورها میباشند حاصل میشود.
۲-۳-۳) محدودیت های فرایند تحلیل سلسله مراتبی
همانگونه که در بالا با توضیحاتی که دادهشد واضح است،روشی که کورتیلا و استیوارت به کار بردند فقط تا حد اولویتبندی فاکتورهای SWOT پیشمیرود و به اولویتبندی گزینههای استراتژیک نمیپردازند. اما علاوه بر این محدودیت ذکرشده در کار این پژوهشگران ، خود فرایند تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) هم برای بهینه کردن SWOT یک محدودیت اساسی دارد و آن این است که AHP وابستگی های احتمالی میان فاکتورها را نمیبیند و با این فرض که فاکتورها و معیارها از هم مستقل هستند رویه را پیش میبرد. در واقع این از مفروضات زیربنایAHP است. اما میدانیم که این فرض در دنیای برنامهریزی استراتژیک یک فرض منطقی نیست. برای نمونه می توان گفت که یک سازمان زمانی میتواند از فرصتها استفادهی مناسبی نماید که دارای توانمندیها و نقاط قوت درونی باشد زیرا در غیر این صورت فرصتها یا سوخت میشوند یا اینکه توسط رقبا مورد بهرهبرداری قرار میگیرند. پس نتیجه میگیریم که فاکتورهای SWOT مستقل از همدیگر نیستند و لذا با مفروضات AHP همخوانی ندارد و از آنجایی که اوزانی که AHP به فاکتورها اختصاص میدهد با فرض عدم وابستگی میباشد ممکن است با اوزانی که با قبول فرض وابستگی محاسبه میشوند متفاوت باشد.بنابراین به کارگیری رویکردی که وابستگیهای احتمالی میان عوامل را در نظر گیرد و آنها را در اندازهگیری دخالت دهد ضرورت مییابد.
۲-۳-۴)فرایند تحلیل شبکه ای (ANP)
به دنبال محدودیتهایی که برای AHP ذکر گردید و عدم توانایی این رویکرد درلحاظ کردن وابستگی های بینمعیارها و عوامل ، پروفسور ساعتی در سال ۱۹۹۶ رویکرد دیگری را توسعه داد که به رویکرد فرایند تحلیل شبکهای(ANP)معروفگردیده و مزیت آن نسبت به AHP این است که وابستگیهای بین معیارها را در نظر میگیرد. فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) اجزای یک سیستم را به صورت یک سلسله مراتب سازماندهی میکند به طوری که هر عنصر سلسله مراتبی به عنصر سطح بالاتر خود میتواند وابسته باشد و به صورت خطی این وابستگی تا بالاترین سطح میتواند ادامه داشته باشد . به عبارت دیگر دریک سلسله مراتب وابستگی ها باید به صورت خطی- از بالا به پایین و یا بالعکس باشد چنانچه وابستگی دوطرفه باشد یعنی وزن معیارها به وزن گزینهها و وزن یک «شبکه» یا سیستم غیرخطی یا سیستم با بازخور را میدهدکه در این صورت برای محاسبه وزن عناصر نمی توان از قوانین و فرمولهای سلسله مراتب استفاده کرد. در این حالت می توان برای محاسبه ی وزن عناصر از تئوری شبکه ها استفاده کرد.
۲-۴) پیشینه علمی و مطالعات انجام شده گذشته