فایل شماره 5290 |
۲-۳-۳-۶- نظریه های یادگیری
بنا به گفتههای فرانکن و حسنزاده،۱۳۹۰: نظریه های یادگیری از این عقیده سرچشمه میگیرند که با بهره گرفتن از اصول یادگیری بهتر از غرایز میتوان رفتار را تببین کرد. جان واتسون، که بعدها مکتب رفتارگرایی را بنیان نهاد، نتیجه گرفت که فقط سه هیجان ذاتی وجود دارد: ترس، خشم و عشق( واتسون و مورگان[۵۳]، ۱۹۱۷). یکی از استدلالهای این گروه آن است که افراد متعلق به فرهنگهای مختلف رفتار کاملا متفاوتی دارند. وجود تفاوتهای فرهنگی نشان میدهد که محیط به الگوهای رفتاری شکل داده است (بورینگ[۵۴] ، ۱۹۵۰).
۲-۳-۳-۷- نظریه های انگیزشی رشد و تسلط:
نظریه های انگیزشی رشد از این فکر ناشی میشوند که نیاز حیوانات و انسانها به تعامل موفق با محیط است که آنها را برانگیخته می کند ( ایرل[۵۵]، ۱۹۵۷، پیاژه[۵۶]، ۱۹۷۰، وایت[۵۷]، ۱۹۵۹)، فرض بنیادی نظریه رشد آن است که انسانها با تواناییهای کاملا رشد یافته متولد نمیشوند. آنها برای سازگار شدن و کسب موفقیت، باید تواناییهای خود را رشد دهند. در مرکز تمامی نظریه های رشد این اندیشه قرار دارد که انسانها نیاز به پردازش اطلاعات و کسب مهارت – یعنی نیاز به تسلط یافتن- دارند. موجودات زنده در تعامل با محیط خود باید تا آن جا که میتوانند درباره آن چیز یاد بگیرند و مهارتهایشان را به حداکثر برسانند (حسنزاده، ۱۳۹۰).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۳-۴-رویکردهای مختلف انگیزشی:
برای انگیزش نظریه ها و رویکردهای مختلفی ارائه شده است. که معروفترین آنها عبارتنداز:
-
-
-
-
-
-
-
- رویکرد رفتاری:
-
-
-
-
-
-
پیروان رویکرد رفتارگرایی انگیزش را وابسته به کسب تقویت و اجتناب از تنبیه میدانند. این برداشت از انگیزش بر اندیشه های اصلی رفتارگرایان استوار است که میگویند پیامدهای اعمال و رفتارها هدایت کننده و کنترل کننده آنها هستند. بنا به گفتهی لفرانسوا[۵۸] (۱۹۹۷)، “لذت جویی روانشناختی – اصل لذت/ درد- خلاصهی آسانی از اساسی ترین اصل انگیزشی رفتارگرایان است” (ص ۳۵۷).
در رویکرد رفتاری انگیزش، انگیزه ها (مشوقها) منبع انگیزش دانش آموزان و دانشجویان به حساب میآیند. بنا بر تعریف،” انگیزه یک شئی یا رویداد [محرک] است که رفتار را بر میانگیزاند یا باز میدارد” (وولفلک[۵۹]، ۲۰۰۴، ص ۳۵۳). براساس این رویکرد، معلمانی که به کمک نمره، جایزه، تشویق کلامی، و برخورد محبت آمیز دانش آموزان را به درس خواندن و انجام رفتارهای پسندیده وا میدارند و با سرزنش، توبیخ، ترشرویی، و بیمهری آنان را از تنبلی و انجام رفتارهای ناپسند باز میدارند سطح انگیزش آنان را بالا میبرد (سیف، ۱۳۹۰، ص ۲۳۱).
۲-۳-۴-۲- رویکرد شناختی:
در رویکرد شناختی انگیزش، باور بر این است که اندیشه های فرد سرچشمهی انگیزش او هستند. همچنین، شناختگرایان معتقدند که رفتارها توسط هدفها، نقشهها، انتظارات، و نسبت دادنهای فرد ایجاد و هدایت می شود، و لذا انگیزش درونی بیشتر از انگیزش بیرونی مورد تاکید آنان است. آیرونس (۲۰۰۸) میگوید: “یکی از انگیزشهای اصلی وابسته به یادگیری بر شکل گیری هدفها و کوشش برای تحقق بخشیدن آنها تاکید می کند” (وولفک،۲۰۰۷،ص،۳۶ به نقل از سیف، ۱۳۹۰).
نظریه های شناختی انگیزشی ریشه در کارهای نظریهپردازان یادگیری نظیر تولمن (۱۹۳۲)، نظریهپردازان شخصیت نظیر لوین (۱۹۳۸)، و نظریهپردازان رشد پیاژه (۱۹۷۰) دارد. این نظریهپردازان معتقدند که بازنمایی ذهنی شکل یافته در انسانها و حیوانات نقش اصلی را در هدایت رفتار آنها دارد (فرانکن،۱۹۳۹، ترجمه ی شمس اسفندآباد و همکاران،۱۳۸۴).
به عقیدهی روانشناسان، انگیزه عبارت است از حالتی از ذهن، یا حالت ذهنی که از تنش موجود میان واقعیت ناکافی حاضر و حالت بسیار رضایت بخش فرضی بعدی ناشی می شود. مثلا دانشآموزی متوجه می شود که تکلیف درسی را کامل نکرده است زیرا با آن چه معلم تعیین کرده است هماهنگی یا همسانی ندارد و همین، انگیزه او می شود که تکلیف درسی خود را کامل گرداند. در این گونه موارد، دانش آموز میداند چه کار باید بکند اگر چه ممکن است نتواند آن را انجام دهد (شعارینژاد، ۱۳۸۰).
-
-
-
-
-
-
-
- رویکرد انسانگرایی:
-
-
-
-
-
-
در رویکرد انسانگرایی، به جای تاکید بر تقویت و تنبیه به عنوان منبع اصلی انگیزش، به “توانایی دانش آموزان برای رشد شخصی، آزادی انتخاب هدفهای زندگی و ویژگیهای مثبت (مانند حساس بودن نسبت به دیگران) تاکید می شود”. بنابراین از دیدگاه روانشناسان انسانگرا، برای ایجاد انگیزش باید احساس شایستگی، خودمختاری، و عزت نفس را در افراد افزایش داد (وولفلک، ۲۰۰۷[۶۰](.
نظریهپردازانی مانند مازلو (۱۹۶۳)، مفهوم انگیزش را به عنوان ارضای نیازها ترجیح می دهند. نیازها مستلزم کمبودهای روان شناختی یا فیزیولوژیکی خاصی هستند که موجود زنده جهت ارضای آنها کوشش می کند. نیاز به غذا، سائق گرسنگی یک نیاز روانشناختی است. نظریهپردازان نیاز در انگیزش معتقدند که انگیزش و فرایند برخورد متقابل بین نیازهای مختلف، کششهایی برای ارضای آن ها نیاز است (همان منبع،۲۰۰۷).
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1401-04-05] [ 08:31:00 ب.ظ ]
|