۶-۶-۱۴.ترجمه الصلاه.[۱۴۵]
۶-۶-۱۵.دغدغه‌های تالیفات فقهی
ملامحمّدطاهرقمی در آثارفقهی خود براین نکته تاکید دارد که این آثار را برای کسانی که فقیه در حضور ندارند وهمچنین برای طالبین فقه نگاشته است.تعدادی ازرسائل فقهی نیز در ردّ بعضی از نظرات فقهی فقهای معاصرخویش نگاشته.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۶-۷.تألیفات مناقبی وفضائل‌اهل بیت علیهم‌السلام وشعر
۶-۷-۱.قصیده‌لامیه.[۱۴۶]ملامحمّدطاهراین رساله را درمناقب ائمه(علیهم‌السلام) سروده ومی‌گوید: « چون داعی دولت قاهره به توفیقات ربانی وتأییدات سبحانی قصیده لامیه را-که مطرح فصحاعرب است- به نظم درآورده ومشتمل ساخت آنرا برفضائل اهل بیت(علیهم‌السلام) ودلایل امامت وخلافت ایشان وابطال امامت وخلافت ابوبکر وعمر وعثمان .
سلامــــه القلب نحّتــنی عن الزلل وشعلـه العـلـم دلّتــنــی عــلی العـمـل
طهـــــاره الاصــل قادتنی الی کرم کـرامـتی اثبــتـت فی اللــوح فی الازل
قلبـــی ونفــسی یــحـب المرتضی بــریء مـن المـعایب والامراض والعلـل[۱۴۷]
در سه بیت آخر این قصیده ملامحمّدطاهر می‌گوید:
انـــی اقمــت بقــم لـحسن مذهبه ولـــم اقـــم فیـــه للنیــاق والــجمل
ان الاقــــامه فــی الزورا مــنیــتنا یطــــــوف مـــرقد آل خاتــم الرسل
من الجحیم نجی مـن زار قاسمـها وزار اطـــــهار ولـــــدنــاسخ المـلل [۱۴۸]
۶-۷-۲.دیوان قمی.ملامحمّدطاهر درابتدای این رساله۱۲۰بیتی می‌گوید: «آنچه فقیر را به نوشتن رساله کشانید، آن بود که چون داخل دارالمؤمنین قم شدم جماعتی نقل کردند که در قم بعضی ادعای رفتن به آسمان ها دارند و خبر دادن از آسمان ها و جنیّان را خدمتگذار خانقاه خود می‌دانند.چون استماع این کلمات واقع شد غیرت دینی در حرکت آمده و در دفع و زوال ایشان کوشیدم و راه آسمان ها برایشان بستم و با نوشتن رساله مریدان ایشان را تسلّی نمودم و حضرت آخوند با نوشتن جواب هنگامه ایشان راگرم کردو بازایشان رابه ضلالت وگمراهی قدیم انداخت».[۱۴۹]
۶-۷-۳.مونس الابرار.[۱۵۰]محمّدطاهربا این اثرکه به احتمال زیاد ازاولین آثاروی باشد، درجرگه شعرا واردشد.این رساله که درفضائل امیرالمومنین‌علی(علیه‌السلام)واعتقادات بوده بطورضمنی به نقد تصوف ورجال آن پرداخته.
۶-۸.تألیفات درفضائل قرآن وحدیث
۶-۸-۱.نورالایمان‌فی‌فضائل‌القرآن.این رساله درفضائل قرآن وثواب تلاوت وخواص سوره های قرآن دراحادیث اهل بیت‌علیهم‌السلام است.وهمچنین اندکی ازقواعدقرائت قرآن را نیز دربردارد.
۶-۸-۲. فضیلت سوره قدر.[۱۵۱]
۶-۸-۳.تحفه شاهی.این رساله به موضوع تجوید پرداخته و به فارسی می‌باشد.[۱۵۲]
۶-۸-۴.تفسیرفاتحه واخلاص وقدر.[۱۵۳]
۶-۸-۵.الاحادیث القدیسه.[۱۵۴]
۶-۸-۶. خطبه شقشقیه.این رساله به فارسی و ترجمه خطبه شقشقیه است.
۷.اندیشه‌های ضد تصوفی ملامحمّدطاهرقمی
ملامحمّدطاهرقمی ازمشاهیرعلمای امامیه درقرن یازدهم درمخالف با تصوف وفلسفه بوسیله آثار قلمی‌خود، عَلَمی برافراشت که در سایه آن دیگران نیز برای هجمه به تصوف احساس امنیت می‌کردند.افکار وی را درمخالفت باتصوف از لابلای آثار می‌توان به روشنی استخراج کرد.آثاری چون«ردصوفیه»، «قصیده‌مونس‌الابرار»، «تحفه‌الاخیار»، «حکمه‌العارفین»، «تحفه‌العقلا»، «کشف الاسرار »، «فوائد الدینیه» و«رجم الشیاطین».
۷-۱.بدعت‌ها
شاه بیت مخالفت های ملامحمّدطاهر، بدعت دانستن افعال صوفیه است.تعریف وی از بدعت این است که:«بدعت اختراع کردن در دین است به این روش که تغییر دهند حکمی ‌ازاحکام الهی یا اعتقادی از اعتقادات دینی وصاحب بدعت کسی است اعتقادی داشته باشد در اصول دین غیر ازآن اعتقادی که رسول خدا داشته یادرفروع دین چیزی را واجب داندکه دراین واجب نباشد یا چیزی را حرام بشمارد که حرام نیست».[۱۵۵]وی همچنین همین تعریف را در رساله کشف الاسرار[۱۵۶]بیان می‌کند.[۱۵۷] بدعت هایی که محمّدطاهربه صوفیه نسبت می‌دهد، به چند مورد آن اشاره می‌کنیم.
۷-۱-۱.خانقاه
ملامحمّدطاهرمی‌گوید، در بلاد شیعه خانقاه قدیمی وجود ندارد وخانقاه درشهر هایی وجود داشته که همیشه سنی بوده اند.و اولین کسی که خانقاه را بنا کرد امیر ترسایان بوده و آن را در رمله شام، برای جماعت صوفی بنا کرد.ملامحمّدطاهرهدف امیرترسا را بی رونق کردن مساجدمی‌داند.وی شعری ازملامی روم مبنی برمذمت مسجد ذکرمی‌کند:
ابلـــهان تعـــظیم مسـجد می کنند در جـفای اهـل دل جـد می کـنند
آن مجاز است این حقیقت ای خران نیســـت مسجد جز درون سـروران
مســـجد کان انـدرون اولیــاســت سجده گاه جمله است آنجا خداست[۱۵۸]
ملای قمی ازدوجهت کفرصاحب شعر را بیان می‌کند: اول اینکه ملای روم، دلِ اهل خانقاه را منزل خدا وسجده گاه خلق می‌داند.ودرمرتبه دوم استخفاف حرمت مساجد کرده که درنهایت احترام هستند.وی می‌گویدمسجدی مثل؛ مسجدالحرام که یک رکعت نماز درآن برابربا یکصد هزار نمازاست، پیش این طایفه شأنی ندارد.وی بیان می‌کندکه مسجد درنزد خدا بسیارمحترم بوده وروایتی ذکرمی‌کند مبنی براینکه هرکس مسجدی بنا کند به اندازه لانه پرنده ای، خداوند برای اوخانه ای دربهشت برایش بنا می‌کند.[۱۵۹]وی می‌گویدنزداین فرقه ها علاوه بر مسجد، حج ونماز وسایر عبادات نیز قدری ندارد. ملامحمّدطاهرقمی دلیل اینکه این طریقه درشیعه وجود نداشته اینطوربیان می‌کند که: «اگراین طریقه ها درشیعه وجود می‌داشت باید درکتب نامی ازکسی برده می‌شد که ازشیعیان و دوستان اهل بیت باشد واهل خانقاه باشد، حال آنکه اینطورنیست.ازجمله شهر‌هایی که مشهور هستند به شیعه بودن مثل؛ دارالمؤمنین قم، استرآباد، سبزوار، جبل عامل وحله دراین شهر‌ها اثری ازخانقاه های قدیمی وجود ندارد.گرچه درقم گنبد های قدیمی بسیار است».[۱۶۰]
آنچه که باعث شده انتقادات ملامحمّدطاهر قمی ومیرلوحی سبزواری وامثال آندو از اصول نقد خارج شود، عدم‌تجزیه وتحلیل اصول ومبانی تصوف وهمینطورعالمانه نبودن انتقادهای آنها است.باصراحت می‌توان گفت که شیخ الاسلام قم ومیرلوحی سبزواری بیشتر ازروی تعصب دینی و موازی نبودن اصول ومبانی تصوف با شاخص های آنها این انتقادات را وارد می‌دانستند.ایندو از اصول ومبانی نقدخارج شده ودرنهایت، قضاوت منصفانه‌ای نداشته اند.شایدگفته شود وقتی که اموری باشریعت اسلام مخالف‌است وباصریح آیات‌و روایات‌آنها را ردّ می‌کنند، کجا می‌توانداشکال برملا محمّد طاهر ‌ومیرلوحی وامثال آنها باشد؟ درجواب می‌توان بیان کرد که همانطور که ملامحمّدطاهر درنقد قواعد فلسفی تا اندازه ای با ادبیات فلاسفه همراه شده، ولی دربخش نقدتصوف ازاصطلاحات وحتی اصول آنها نامی به میان نیاورده.به عنوان مثال؛ در نزد اهل تصوف برای خانقاه که از مستحسنات بوده، دلایلی آورده که در تألیفات آنها موجود است.آثاری مثل؛ نفحات جامی، کشف المحجوب هجویری، مصباح الهدایه عزالدین محمود کاشانی و اوراد الاحباب باخرزی که متون مهم این طایفه است.
اما اگر ملامحمدطاهر ومیرلوحی در پی نقد منصفانه می‌بودند، می‌بایست این فوائد را مورد اعتنا قرار می‌داده ونقد می‌کردند.فوائدی همچون؛
وعظ‌ واجرای برنامه‌های سیر‌ و سلوکی.یکی از برنامه‌ها و فعالیت های صوفیان، موضوع‌ مجلس ‌‌گویی وسخنرانی بوده است.شخص گوینده درباره موضوعی، مطالبی را ازقرآن واحادیث وکلام بزرگان و دریافت‌های خود تلفیق می‌کرد وبرای حاضران بیان می‌کرد.ابوعلی ‌فارمدی(۴۷۷ق) می‌گوید: «به علت جاذبه کلام ابی سعید ابی ‌الخیر(۴۴۰ ق) مدرسه را ترک کرده وبه خانقاه آمدم»‌.[۱۶۱]
کتابخانه ومطالعه.یکی ازضروریات خانقاه ها وجود کتاب وکتابخانه بوده، یاقوت حموی (متوفی ۶۲۶ ق) درباره یکی از این کتابخانه‌ها می‌نویسد:«درخانقاه مرو دویست جلد کتاب وجود داشت و قیمت آنها بالغ بر دویست دینار می‌گردید، من آنها را مطالعه کردم و ازآنها بهره بردم».[۱۶۲]این اموری که ذکرشد می‌توان به عنوان استفاده های مفید ازخانقاه ذکر کرد،گرچه سماع ورقص ودیگر امور نیز بوده که عده‌ای می‌گفتند مسلک تصوف چیزی جز رقص نیست.[۱۶۳]
همچنین به دلیل سکونت گروهی ازفقرا که منزل ومأوایی نداشتند، این بناها کم کم تبدیل به خانقاه شد.همانطور که هرکسی خانه ای دارد خانقاه نیز منزل فقرا بوده.درمصباح الهدایه اینطوربیان می‌کند که خانقاه باعث اتحاد مسکن بوده تا رقیب همدیگر باشند و نظرهریک قیدی باشد بردیگری تاپیوسته موردحفاظت همدیگر باشند و در اعمال واقوال همدیگرجهد مبذول دارند وبر عیوب وهفوات همدیگرتنبیه واعلام کنند.[۱۶۴]
آنچه اشاره شد فی الجمله اموری بودکه برای خانقاه ذکرکرده اند اما ملامحمّدطاهرقمی ومیرلوحی بدون هیچ گونه ذکری از این دلائل گرایش به ساخت خانقاه، چشم برهمه این امور بسته وبالجمله این امور را نفی کرده‌اند.وحتی کلامی ازبزرگان این طایفه که دردلیل وفلسفه کارهایشان ذکرکرده‌اند، متذکرنشده که خود ضعف تألیفات ونظرات رامی‌رساند.
۷-۱-۲.ترک واجبات ومستحبات
۷-۱-۲-۱.ترک نماز.ملامحمّدطاهراز اکابر علما و محدثین وفقهای شیعه نقل می‌کند که علامت تابعین حلاج، ترک نماز و ادعای تسخیر جن است.وی می‌گوید جامی درنفحات درباب محمّد معشوق که درزمان خودش پیرخراسان بوده وهمینطورخواجه عین القضاه دربعضی ازرسائل خود گفته که محمّد بن معشوق نماز نمی‌خوانده.[۱۶۵]
۷-۱-۲-۲.ترک حج.محمّدطاهر می‌گوید جامی درنفحات ازشیخ الاسلام که ازسنیان و پیران این طایفه است، نقل کرده که گفته من کسی رامی‌شناسم که به مکه درموسم حج، رفت به زیارت پیرخود ابوالحسن وحج انجام نداد.محمّدطاهر می‌گوید اعتقاد به زیارت پیرنحس نجس خود را برحج مقدم داشته و زیارت پیررا آمیخته به حج نمی‌کنند.می‌گوید مولوی در مثنوی آورده که بایزید به هرشهری که می‌رفت درطلب اولیا بوده تا اینکه به شام رسید درآن جا پیر کوری بودکه به زیارت او رفت:
گفـــت عــزم تو کــجا اى بــایـزید رخـت غُربــت را کـجا خواهى کشید[۱۶۶]
گـــفت قصــد کعــبه دارم از پـــگه گفــت هین با خــود چـه دارى زادِ رَه‏
گفت طــوفى کــن بـه گردم هفت بار وین نــکوتر از طــواف حــج شــمار
و آن درمـــها پیـــش من نه‏اى جـواد دان کــه حـج کردى و حاصل شد مراد
عمــره کردى عــمر بــاقى یــافــتى صــاف گــشتى بـر صــفا بشــــتافتى‏
حــق آن حقى که جانــت دیده است کــه مــرا بر بیــت خـود بگزیده است‏
کعـبه هر چنـدى که خانه‏ى بر اوست خلـــقت مــن نــیز خانـه‏ى سر اوست‏
تا بــکرد آن کــعبه را در وى نـرفت و انــدر این خــانه بـجز آن حى نرفت‏
چــون مــرا دیــدى خدا را دیـده‏اى گرد کعـــبه‏ى صـــدق بر گـــردیده‏اى‏
خدمـــت من طاعت و حمد خداست تـــا نپندارى کــه حـق از من جداست‏
چشـم نیکو بــاز کــن در مـــن نگر تا ببـینى نـــور حـــق انــــدر بـــشر
بایــزید آن نکتـه‏ها را هـوش داشـت هـمچو زرین حلقه‏اش در گوش داشت‏

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...