فایل شماره 6311 |
امکان سرکوب نیروها و فرآیندهای فاسد
قطع یا مهار حلقههای سازندهی فساد و جلوگیری از رشد تصاعدی آن در محیط(محدثی،فاضلی و عابدیجعفری،۱۳۹۱،ص۶۲-۶۰).
اگر چنین درکی از سلامت داشته باشیم، دیگر نمیتوانیم سلامت را با فقدان فساد برابر بگیریم. در این معنا، وجود یکی موکول به فقدان آن دیگری نیست. هر یک واقعیت مستقلی است که جدای از دیگری حیات دارد. برآیند نیروها و فرآیندهای این دو واقعیت مستقل است که نتیجه را به نفع یکی از طرفین رقم میزند. به زبان تمثیل، میتوان از کالبدی سخن گفت که در آن همزمان هم گلبول سفید وجود دارد و هم ویروس. بسته به شرایط، نیروی یکی بر آن دیگری میچربد و بدن را در جهت بیماری یا سلامتی میبرد(محدثی، فاضلی و عابدیجعفری،۱۳۹۱،ص.۶۰).
در نزد برخی از محققان فقدان سلامت یکی از اشکال فقدان سلامت است و لذا عدم سلامت برابر با فساد نیست. محققان متعددی وجود دارند که به سلامت اینگونه مینگرند و آن را چیزی بیش از فقدان فساد میدانند. به عنوان مثال، هیوبرتز و دیگران در مطالعاتشان دربارهی فساد و سلامت پلیس، از انواع نقض سلامت سخن میگویند که آشکارا نشان میدهد که دایرهای که عدم سلامت را پوشش میدهد وسیعتر از دایرهی فساد است: “موارد نقض سلامت یا اشکال بد رفتاری را میتوان از هم تمیز داد که در ادامه مشاهده میشوند:
فساد، نظیر سوء استفاده از اداره برای دستاورد شخصی؛
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
کلاهبردای و دزدی منابع؛
تضاد منافع (خصوصی و عمومی) به منزلهی نتیجهی دادن یا دریافت کردن هدایا؛
تضاد منافع به منزلهی نتیجهی مشاغل و فعالیتهای بیرون از سازمان؛
خشونت بیدلیل علیه شهروندان و مظنونین؛
روشهای پلیسی کردن نامناسب دیگر (تجسس)؛
سوء استفاده از اطلاعات و دستکاری آن؛
بد رفتاری با (تبعیض و آزار جنسی) همکاران و شهروندان؛
حیف و میل و سوء استفاده از منابع سازمانی؛ و
سوء رفتار ولو در خارج از ساعات کاری (Huberts, Kaptein, & Lasthuizen, 2007, p. 589).
این فهرست از انواع نقض سلامت، حاکی از این است که فقدان سلامت چیزی بیش از فساد است و نیازی نیست که خود نویسندگان به این نکته اشاره کنند. اما جالب این است که آنان خود بلافاصله میافزایند: “این نشان میدهد که سلامت یا رفتار شایسته بسی بیش از فاسد نبودن معنی میدهد. با وجود این، پر واضح است که فساد «به عنوان سوء استفاده از اداره برای دستاورد خصوصی”، جنبهی قاطعی از سلامت سازمانی است (Huberts, Kaptein, & Lasthuizen, 2007, p. 590).
تعاریف سلامت نیز با در نظر گرفتن دیدگاههای ویژهای مورد توجه بوده است که میتوان به ترتیب با دیدگاه نهادی، قانونی و اخلاقی به آن پرداخت.
در بسیاری از تعاریف سلامت، سازمان، گروه، یا واحد اجتماعیای سالم تلقی میشود که در آن عوامل نهادینه شدهای وجود داشته باشد که علاوه بر این که امکان تخطی از مقررات و قوانین موجود را به حداقل برساند و حرکت در چارچوب تعریف شده را در عالیترین شکلش پاس بدارد، به عملکرد متوازن و هماهنگ واحدهای سازنده بینجامد. برای این که این امر محقق شود، پارهای از متغیرها مورد توجه قرار میگیرد تا امکان تحقق بیشترین سلامت را تضمین کنند. در زیر برخی از تعاریفی که در این دسته جای میگیرند آورده شده است:
تعریفی که دفتر اوراسیا و اروپا (کارگزاری ایالت متحده برای توسعهی بینالمللی USAID[22]) سلامت حکومت را با واژهی اختصاری TAPEE در پنج عامل خلاصه کرده است. این عوامل عبارتند از: شفافیت[۲۳]، پاسخگویی[۲۴]، پیشگیری[۲۵]، تقویت[۲۶]، و آموزش[۲۷]. این فرمول قرار است ایمنی نهادی علیه فساد را از طریق شناسایی امکانات آسیبپذیری تقویت کند (Lanyi, Anthony; Azfar, Omar;, 2005, p. 13).
این فرمول “بر این قضیه استوار است که اعمال فاسد وقتی پا میگیرند که نهادهای بخش عمومی و خصوصی در محیطهای نهادی عمل کنند که مشخصهی آنها ضعف نظاممند در این پنج عامل است” (Lanyi, Anthony; Azfar, Omar;, 2005, p. 13).
تعاریفی در رابطه با هر یک از این عوامل پنجگانه ارائه شده است:
شفافیت: شفافیت (transparency) توانایی شهروندان، مقامات عمومی، و جامعهی مدنی برای کسب اطلاعاتی است که آنان را برای تصمیمگیری آگاهانه و پاسخگو نگه داشتن عاملان بخش عمومی بدان نیازمندند.
پاسخگویی: پاسخگویی (accountability) سازوکارهایی است که مقصود از آنها اطمینان از این است که نهادها و نیروهای حکومتکننده به نحو صادقانهای وظایفی را که بدانها در قبال شهروندان، تجارت کنندگان، و دیگر سهامداران واگذار شده انجام دهند.
پیشگیری: پیشگیری (prevention)ساختاربخشی نهادها و سازمانها تا آنجا که فرصتهای فساد را کاهش دهد. این شامل تقلیل انحصار و اختیار، حقوق ساختن خدمات مدنی، جدا کردن بخشهای خصوصی و عمومی و رسمی کردن روابط خصوصی- عمومی است.
اعمال/اجرای قوانین یا اقدامات تضمین کننده سلامت: (enforcement) انگیزههایی برای پیروی از قواعد پاسخگویی. تقویت مؤثر گاهاً نیازمند تضمینهای اداری برای اهمال، عملکرد ضعیف، یا عدم پیروی و نیز تضمینات جنایی برای فساد است.
آموزش: (education) ابعاد آگاهی، حمایت، و ارزشهایی که میتوانند از طریق حکومت و بخش خصوصی برانگیخته شوند. آموزش در هویتیابی، جامعهپذیری، و نهادی شدن ارزشها و معیارهای مرتبط سلوک اجتماعی تجسم مییابد که تساهل به نفع فساد را کاهش میدهد و سلامت را در روابط بخش عمومی و خصوصی تشویق میکند.
تعریفی که بنر وهان از سلامت ارائه میکنند نیز مبتنی بر سازوکارهای نهادینه شده است: “سلامت بیش از فقط رعایت کردن قواعد و قوانین است. قانون حدی پایینتر و یک نقطهی عزیمت اخلاقی حداقلی را تدارک میبیند. خط مشی سلامت ترکیبی از سرکوب و پیشگیری را ایجاب میکند. از یک طرف، یک سازمان باید اقداماتی را اگر که کارکنش به نحو نامناسبی عمل کنند، انجام دهد (سرکوب). از طرف دیگر، باید همهی کار را برای تغییر وسوسههایی انجام دهد که میتوانند سبب شوند خدمتگزارهای مدنی به نحو نامناسبی عمل کنند (پیشگیری). تقدم باید به پیشگیری داده شود. نه فقط پیشگیری مؤثرتر است بلکه با در نظر گرفتن همهی جوانب، سرمایهگذاری بسیاری وقتها کمتر از هزینهی ترمیم آسیبهای ایجاد شده از رفتار نامناسب است” (Haan, Inade; Benner, Hans;, 2008, p. 16).
کایس و همکارش سلامت یک سازمان را بر اساس چهار مشخصهی زیر تعریف میکنند که نشان میدهد که تعریف آنان مبتنی بر سازوکارهای نهادی است. هر سازمانی که این خصوصیات را بروز دهد سازمانی برخوردار از سلامت است:
زبان تصمیمگیری اخلاقی مورد استفاده است. کارمندان به طور باز و مطمئن در باب دلالتهای اخلاقی اعمال بحث میکنند … .
حمایتها و رویههایی ساختاری که تصمیمگیری اخلاقی را تسهیل میکنند، رشد یافته باشند. …
فرهنگی از گشودگی، مسئولیت و التزام به اهداف متکثر کسبوکار شکل گرفته.
رشد کارکنان ارزشمند باشد (Kayes, Christopher D.; Stirling, David; Nielsen, Tjai M.;, 2007, p. 61).
دستهای دیگر از تعاریف ارائه شده دربارهی مفهوم سلامت، متمرکز بر معیار رعایت قانون و اخلاق است. در این تعاریف، سلامت یعنی رعایت قوانین و مقررات، هنجارها و ارزشهای اخلاقی. در زیر به برخی از نمونههای این نوع تعریف از سلامت به اجمال اشاره خواهیم کرد:
هیوبرت و دیگران از جمله محققانی هستند که سلامت را بر اساس رعایت قوانین و اخلاق تعریف میکنند. در نزد آنان مفاهیم فساد، سلامت، و اخلاق با هم ربط دارند. همانطور که تعاریف ارائه شده از مفهوم فساد حاکی از آن است که فساد تخطی از هنجارها و ارزشهای اخلاقی مورد قبول جامعه برای نیل به منافع شخصی است، سلامت به همان میزان اما البته به نحو ایجابی با اخلاق پیوند دارد و بر اساس آن تعریف میشود. از نظر آنان مهمترین معیار داوری دربارهی سلامت –خواه سلامت فردی و خواه سلامت نهادی- ارزشها و هنجارهای اخلاقی است: “سلامت، کیفیتی از افراد و کیفیتی از سازمانها (Kaptein, Muel; Van Reenen, Peit;, 2001, p. 283). سرشت اخلاقی این ارزشها و هنجارها به آنچه منزلهی سلوک درست، منصفانه، یا خوب مورد داوری قرار میگیرد، اشاره دارد. ارزشها اصولی هستند وزن معینی را در گزینههای کنش شخص با خود حمل میکنند (آنچه خوب است انجام گیرد و آنچه بد است و میبایست از آن احتراز کرد) (Kolthoff, Emile; Erakovich, Rodney; Lasthuizen, Karin;, 2010, p. 597). هنجارها به لحاظ اخلاقی رفتار صحیح را در یک شرایط معین مشخص میکنند. ارزشها و هنجارها راهنمای عملاند و مبنایی اخلاقی را برای موجه سازی و یا ارزشیابی آنچه شخص انجام میدهد و هست، فراهم میسازد” (Huberts, Kaptein, & Lasthuizen, 2007, p. 589).
۲-۳-جمعبندی تعاریف:
عمدهی مباحث مطرح شده تا به این جا به ایضاح مفاهیم فساد و سلامت و نیز دیگر مفاهیم مرتبط با آنها و نیز دستهبندی تعاریف مطرح دربارهی هر یک اختصاص یافته است. در بحث از فساد تاریخچه مفهوم و ریشهها و دلالتهای آن و نیز مباحثی چون دستهبندی تعاریف فساد، انواع فساد، مفهومپردازی فساد جامعهای، و فصل مشترک مباحث مربوط به فساد مورد بحث قرار گرفته است.
همچنین در قسمت دوم این بخش و در بحث از سلامت نیز سلامت و مفاهیم مرتبط با آن، ریشهی مفهوم سلامت، دلالتهای مفهوم سلامت، سطوح سلامت و دستهبندی تعاریف سلامت مورد بحث قرار گرفته است. بدین ترتیب، گام نخست برای ورود به مباحث نظری دربارهی فساد و سلامت و بررسی و ارزیابی طیف وسیعی از نظریهها -به ویژه دربارهی فساد- برداشته شده است تا پس از انجام آن امکان ورود به موضوع اساسیتر سنجش فساد و سلامت فراهم گردد.
۲-۴- گزارههای سلامت و فساد:
در برداشتن گامهایی علمی در بررسی هر پدیده، اولین گام ایضاح مفاهیم و تعاریف است. در گام بعدی آنچه مورد توجه محقق قرار خواهد گرفت، دستیابی به گزارههای علمی موجود از آن پدیده میباشد این گزارهها شامل نظریهها و روشها و … میباشد. در ادامه با توجه به مراتب علمی بیان شده ابتدا نظریههایی را که در بررسی موضوع سلامت و فساد موجود است بررسی خواهد شد و سپس به عمدهترین روشها و مدلهای موجود نگاهی افکنده میشود.
۲-۴-۱- نظریههای موجود در فساد:
همان گونه که مورون دوچ نیز گفته است نظریه مانند تور ماهیگیری است. اگر ماهیگیر با تور به صید ماهی میپردازد؛ نظریهپرداز، با نظریه دادن سعی در به دست آوردن حقیقت – البته بخشی از آن- را دارد. در بررسی پدیدهای همانند فساد و یا سلامت نیز، ناگزیر نیازمند نظریهپردازی است. با نگاهی به نظریههایی که تا کنون در رابطه با فساد ارائه شده است، این موضوع به راحتی نمایان میگردد که در ارائه هر نظریه، نظریهپرداز دارای رویکرد خاصی به پدیده بوده است. از جمله این رویکردها عبارتند از:
رویکرد اخلاقی که در این رویکرد بر عملکرد شخصی افراد تکیه میشود. در این نوع نظریهها تربیت اخلاقی افراد در شکلگیری فساد یا عدم شکلگیری آن بیشترین تأثیر را دارد.
در رویکرد روانشناختی بیش از هر چیز بر علل و عوامل روانی به عنوان علت فساد تأکید میشود. کسانی که از مشکلات و بیماریها و اختلالات روانی مختلف رنج میبرند عامل ایجاد فساد میشوند.
رویکرد جامعهشناختی، تبیینهای جامعهشناختی فساد از علل و عوامل اجتماعی فساد سخن میگویند. هر یک از نظریههای جامعهشناختی شکلگیری فساد را ناشی از علل یا سلسله علل معینی میدانند و در سطوح مختلف واقعیت اجتماعی به دنبال ریشهیابی فساد هستند.
رویکرد انسانشناختی: در این دسته از رویکردها، فساد به عوامل انسانی و فرهنگی خاص برای تبیین فساد تکیه میکند و به دنبال کشف علت یا علل عام و جهانی فساد نیست.
و فرهنگ سازمانی: صاحب نظران فرهنگ سازمانی بر فرهنگ سازمانی یا بافت فرهنگی سازمانی که فرد در آن کار میکند، تأکید میکنند. بحث محوری این نظریهها آن است که فرهنگ سازمانی مشخص افراد را به حالت ذهنی یا تمایل خاصی هدایت میکند که در نهایت این حالت ذهنی فرد را به سمت فساد سوق میدهد.
در هر کدام از رویکردها، مهمترین نظریات به اجمال توضیح داده خواهد شد. در ذیل رویکرد اخلاقی یکی از معروفترین نظریات موجود نظریهی موسوم به سیب بد است.
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1401-04-05] [ 10:59:00 ب.ظ ]
|