۵ـ کشف تخلفات.
۳.۳.۳. جایگاه نظارت و بازرسی در حکومت امیرالمؤمنین۷
در سیره‌ی حکومتی امیرالمؤمنین۷ کنترل و نظارت بر عملکرد کارگزاران، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و یکی از اصول مهم مدیریتی ایشان به شمار می‌رود. با آنکه امیرالمؤمنین۷ اهتمام ویژه‌ای در انتخاب کارگزارانی شایسته و با کفایت داشت و افرادی را که از هر لحاظ لیاقت کافی برای اداره‌ی امور جامعه داشتند، به کار می‌گماشت، ولی پس از انتخاب، آنان را به حال خود وانمی‌گذاشت و با شیوه‌های گوناگون، بر عملکردِ آنها نظارت می‌کرد و بدینوسیله علاوه بر اینکه مانع از افتادنِ آنها در دام انحراف می‌شد، از تخلّفات احتمالی آنها نیز مطلع می‌شد.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

با ملاحظه‌ی متن نامه‌های امیرالمؤمنین۷ به کارگزاران، متوجه خواهیم شد که علاوه بر اینکه خودِ حضرت بر امر نظارت اهتمام داشته است و بر عملکرد کارگزاران نظارت می‌کرده است، به کارگزاران خود نیز توصیه می‌کرده که عملکرد زیر مجموعه‌ی خود را زیر نظر داشته باشند.
حضرت امیر۷ در عهد نامه‏اش به مالک اشتر بر بکارگیری افرادی برای نظارت بر عملکرد کارگزاران تأکید کرده است و می‌فرماید :
«ثُمَّ انْظُرْ فِی أُمُورِ عُمَّالِک فَاسْتَعْمِلْهُمُ اخْتِبَاراً….. ثُمَّ تَفَقَّدْ أَعْمَالَهُمْ وَ ابْعَثِ الْعُیُونَ‏ مِنْ أَهْلِ الصِّدْقِ وَ الْوَفَاءِ عَلَیْهِمْ فَإِنَّ تَعَاهُدَک فِی السِّرِّ لِأُمُورِهِمْ حَدْوَهٌ لَهُمْ عَلَی اسْتِعْمَالِ الْأَمَانَهِ وَ الرِّفْقِ بِالرَّعِیَّهِ وَ تَحَفَّظْ مِنَ الْأَعْوَانِ فَإِنْ أَحَدٌ مِنْهُمْ بَسَطَ یَدَهُ إِلَی خِیَانَهٍ اجْتَمَعَتْ بِهَا عَلَیْهِ عِنْدَک أَخْبَارُ عُیُونِک اکتَفَیْتَ بِذَلِک شَاهِداً فَبَسَطْتَ عَلَیْهِ الْعُقُوبَهَ فِی بَدَنِهِ وَ أَخَذْتَهُ بِمَا أَصَابَ مِنْ عَمَلِهِ ثُمَّ نَصَبْتَهُ بِمَقَامِ الْمَذَلَّهِ وَ وَسَمْتَهُ بِالْخِیَانَهِ وَ قَلَّدْتَهُ عَارَ التُّهَمَهِ».[۷۱۶]
«آنگاه، در امر کارگزارانت بنگر و آنان را با آزمودن، به کار گیر… و رفتار آنان را وارسی کن و جاسوسانی صداقت‏پیشه و وفادار بر آنان بگمار؛ زیرا بازرسی پنهانی تو از کارهای آنان سبب امانت داری ایشان و مهربانی با رعیّت خواهد بود. و از همکاران نزدیکت مراقبت کن، و اگر یکی از آنان دست به خیانت زد، و گزارش جاسوسان تو هم آن خیانت را تأیید کرد، به همین مقدار گواهی قناعت کرده، او را با تازیانه کیفر کن، و آنچه از اموال که در اختیار دارد از او باز پس گیر، سپس او را خوار دار، و خیانتکار بشمار، و طوق بد نامی به گردنش بیفکن».
همچنین در عهدنامه‌ی مالک اشتر وقتی که معیارهای قضات را بیان می‌کند، پس از آن بر نظارت بر قضاوتهای قاضیان تأکید می‌کند و می‌فرماید :
«ثُمَّ أَکثِرْ تَعَاهُدَ قَضَائِهِ وَ افْسَحْ لَهُ فِی الْبَذْلِ مَا یُزِیلُ عِلَّتَهُ وَ تَقِلُّ مَعَهُ حَاجَتُهُ إِلَی النَّاسِ وَ أَعْطِهِ مِنَ الْمَنْزِلَهِ لَدَیْک مَا لَا یَطْمَعُ فِیهِ غَیْرُهُ مِنْ خَاصَّتِک لِیَأْمَنَ بِذَلِک اغْتِیَالَ الرِّجَالِ لَهُ عِنْدَک….».[۷۱۷]
«پس از انتخاب قاضی، هرچه بیشتر در قضاوت‏های او بیندیش و آنقدر به او ببخش که نیازهای او برطرف گردد و به مردم نیازمند نباشد، و از نظر مقام و منزلت آنقدر او را گرامی دار که نزدیکان تو، به نفوذ در او طمع نکنند، تا از توطئه آنان در نزد تو در امان باشد».
در نهج البلاغه، ۱۲ بار[۷۱۸] عبارت «بلغنی» آمده است که ۱۰ مرتبه از آن مربوط به کارگزاران می‌باشد.[۷۱۹] همچنین عبارات «لئن بلغنی»،[۷۲۰] «رقی الی عنک»[۷۲۱] و «فان عینی …. کتب الی»[۷۲۲] هر کدام یک مرتبه در نهج البلاغه و در خصوص کارگزاران بکار برده شده است که این امر، نشان دهنده‌ی این است که امیرالمؤمنین۷ عملکرد کارگزارانش را تحت نظر داشته است.
۳.۳.۴. شیوه‌های نظارت در حکومت امیرالمؤمنین۷
همانگونه که قبلاَ اشاره شد جلوگیری از انحرافات کارگزاران و کشف تخلّفات احتمالی و پنهانی آنها منوط به نظارت بر عملکرد و رفتار آنان است امّا باید دانست که نظارت بر عملکرد کارگزاران، با شیوه‌ها و روش های گوناگونی می‌تواند انجام بپذیرد و اثر بخشی نظارت، منوط به استفاده از تمام شیوه‌های نظارتی است و در غیر این صورت، عملیات نظارت و بازرسی، ناکارآمد خواهد بود. بررسی گزارشات تاریخی نشان می‌دهد که در حکومت أمیرالمؤمنین۷ نظارت بر عملکرد کارگزاران با تمام شیوه‌ها و روش های ممکن ـ البته در آن زمان ـ انجام می‌شده است. امام۷ برای مجموعه‌ی دولت خویش، شبکه‌ی بازرسی و کنترل ایجاد کرده بود و بازرسان دولتی، شبانه روز در سراسر میهن اسلامی، به طور آشکار و مخفیانه به کنترل امور می‌پرداختند و نتیجه‌ی بررسی‌های خود را کتبی یا حضوری به اطلاع حضرت می‌رساندند. تقسیم بندیهای گوناگونی درباره‌ی این شیوه‌ها می‌تواند صورت بگیرد که تفاوت چندانی با هم ندارند و در اینجا با صرف نظر از این تقسیم بندیها به تبیین اصل شیوه‌های نظارت در حکومت امیرالمؤمنین۷ می‌پردازیم.
۳.۳.۴.۱. نظارت آشکار
یکی از شیوه‌های نظارت در حکومت امیرالمؤمنین۷ نظارت آشکار بر عملکرد مسئولین بوده است. منظور از نظارت علنی و آشکار این است که عملیات نظارت و کنترل بر عملکرد کارگزاران به صورت آشکار صورت گیرد و افراد و کارکنانی که عملکرد آنها کنترل می‌شود از نظارت بر عملکردشان آگاه و مطلع باشند و شخصِ ناظر و بازرس را بشناسند.
۳.۳.۴.۱.۱. انواع نظارت آشکار
نظارت آشکار می‌تواند به چند روش انجام بگیرد :
۱ـ نظارت مستقیم و بدون واسطه
در این نوع نظارت، مدیرِ سازمان، بدون واسطه و به طور مستقیم بر کار تمامی واحدها و عملکرد کارکنان نظارت می‌کند و با سرکشی و بازدید از محدوده‌ی مسئولیتش نقاط ضعف و قوت را به دست می‌آورد.
از بررسی سیره‌ی علوی در نظام حکومتی به دست می‌آید که آن حضرت برای اطمینان از صحتِ کارکرد کارگزاران حکومتی تا آنجا که امکان داشته است مستقیم و بدون واسطه وارد بازار و مجامع می‌شده است تا اوضاعِ مردم را از نزدیک دیده، افکار عمومی را نسبت به حاکمیت و کارگزاران به دست آورد. البته با توجه به گستردگی و وسعت کشور و منطقه‌ی حکومت امیرالمؤمنین۷، نظارتِ شخصی و مستقیمِ امام۷ نسبت به عملکرد همه‌ی کارگزاران، امری غیر مقدور است؛ حتی امروزه هم که امکانات فراوانی وجود دارد چنین چیزی برای رهبران حکومتها غیر مقدور است؛ از اینرو در حکومت امیرالمؤمنین۷، در مرکز حکومت و هر جا که حضرت، شخصاً حضور می‌داشت، نظارتِ مستقیم از سوی آن حضرت انجام می‌گرفت و ایشان از نزدیک بر حسن اجرای امور اشراف کامل داشت و در موارد دیگر، از نظارت غیر مستقیم استفاده می‌کرد که قسم دوم از نظارت آشکار است که آن را توضیح خواهیم داد.
۲ـ گرفتن گزارش کار از نیروها و کارگزاران و بررسی آنها
یکی دیگر از شیوه‌های نظارت آشکار، حسابرسی شخصی و گرفتن گزارشِ کار از نیروها و کارگزاران و بررسی آنها می‌باشد. گاهی سرکشی و بازدید از عملکرد کارگزاران مقدور نیست لذا با حسابرسی و گرفتن گزارش کار از نیروها و کارگزاران و بررسی آنها، بر عملکرد آنها نظارت می‌شود.
از گزارشات تاریخی استفاده می‌شود که امیرالمؤمنین۷، خواستار ارائه‌ صورتِ وضعیتِ حسابها از سوی کارگزاران می‌شدند؛ به ویژه وقتی که بر اساس اخبار و گزارشات، احتمال می‌رفت که یکی از کارگزاران مرتکب تخلّف و به ویژه تخلّف اقتصادی شده باشد، که در این صورت بلافاصله خواستار ارائه‌ صورت حساب از سوی آن کارگزار می‌شدند.
به عنوان مثال می‌توان به نامه‌ی آن حضرت به یکی از فرمانداران اشاره کرد که طی آن دستور دادند صورت حسابش را برای حضرت بفرستد :
«بَلَغَنِی أَنَّک جَرَّدْتَ الْأَرْضَ فَأَخَذْتَ مَا تَحْتَ قَدَمَیْک وَ أَکلْتَ مَا تَحْتَ یَدَیْک فَارْفَعْ إِلَیَّ حِسَابَک وَ اعْلَمْ أَنَّ حِسَابَ اللَّهِ أَعْظَمُ مِنْ حِسَابِ النَّاسِ وَ السَّلَامُ».[۷۲۳]
«به من خبر رسیده است که محصولات زمین را برده، و آنچه زیر دو پایت بوده برگرفته، و هر چه از بیت المال در اختیار داشتی خورده‏ای. پس هر چه زودتر حساب اموال را برای من بفرست و بدان که حسابرسی خداوند از حسابرسی مردم سخت‏تر است. والسلام‏».
البته امیرالمؤمنین۷ به گزارشِ عملکرد و صورت حسابی که کارگزار در اختیار ایشان قرار می‌داد اکتفا نمی‌کرد بلکه آنها را مورد بررسی و راستی آزمائی قرار می‌داد؛ چنانکه از گزارشاتِ تاریخی استفاده می‌شود که زیاد بن ابیه قصد داشت بخشی از خراج را برای امیرالمؤمنین۷ نفرستد از اینرو به فرستاده‌ی حضرت گفت عده‌ای از اکراد سرکشی و طغیان کرده‌اند و خراج خود را نپرداخته‌اند و کمبود خراج از این ناحیه می‌باشد. وقتی این خبر به حضرت رسید نامه‌ای به زیاد نوشتند :
«أما بعد فإن رسولی أخبرنی بعجب زعم أنک قلت له فیما بینک و بینه إن الأکراد هاجت بک، فکسرت علیک کثیرا من الخراج، و قلت له لا تعلم بذلک أمیرالمؤمنین. یا زیاد! وأقسم بالله انک لکاذب و لئن لم تبعث بخراجک لأشدن علیک شده تدعک قلیل الوفر، ثقیل الظهر، إلا أن تکون لما کسرت من الخراج محتملا».[۷۲۴]
«فرستاده‌ام مرا خبر داد به مسأله عجیبی. تصور او این است که در مذاکرات به وی گفته‌ای که اکراد بر ضد تو آتش فتنه به پا نموده‌اند و مقدار زیادی از خراج کم شده است و به فرستاده من گفتی که امیرالمؤمنین را از این موضوع مطلع مساز. به خدا قسم می‌خورم که تو دروغ می‌گویی و اگر خراج آنجا را نفرستی، بر تو سخت خواهم گرفت؛ چنان سختگیری که تو را کم مایه و گران پشت گرداند؛ مگر این که برای کمبود خراجت، دلیلی داشته باشی».
۳ـ نظارت غیر مستقیم
همانگونه که قبلاً اشاره شد با توجه به گستردگی و وسعت کشور، برای امیرالمؤمنین۷ مقدور نبود که همواره نظارت آشکار و شخصی نسبت به عملکرد همه‌ی کارگزاران در همه‌ی مناطق داشته باشد ـ کما اینکه الان هم برای رهبران حکومتها چنین چیزی ناممکن و یا بسیار دشوار است ـ از اینرو امام۷ در مرکز حکومت و هر جا که شخصاً حضور می‌داشت، به طور مستقیم بر امور اداری نظارت می‌کرد و از نزدیک بر حسنِ اجرای امور، اشرافِ کامل داشت امّا در موارد دیگر، از نظارت غیر مستقیم استفاده می‌کرد بدین معنی که در این نوع نظارت، امیرالمؤمنین۷، کنترل و نظارت را شخصاً انجام نمی‌داد بلکه افراد یا گروههایی را مأمور می‌کرد تا بر عملکرد کارکنان، نظارت و کنترل داشته باشند و نتیجه‌ی کنترل و نظارت خود را در اختیار حضرت قرار دهند.
نمونه‌ای از نظارت غیر مستقیم
امیرالمؤمنین۷، «مالک بن کعب ارحبی»[۷۲۵] را مأموریت داد تا از عملکرد کارگزاران بازرسی به عمل آورد و نتیجه را به ایشان گزارش دهد و طی نامه‌ای به او نوشت :
«أما بعد فاستخلف علی عملک واخرج فی طائفه من أصحابک حتی تمر بأرض کوره السواد[۷۲۶] فتسأل عن عمالی و تنظر فی سیرتهم فیما بین دجله و العذیب ثم أرجع إلی البهقباذات فتول معونتها واعمل بطاعه الله فیما ولاک منها، واعلم أن کل عمل ابن آدم محفوظ علیه مجزی به، فاصنع خیرا صنع الله بنا وبک خیرا وأعلمنی الصدق فیما صنعت والسلام».[۷۲۷]
«امّا بعد، کسی را به جانشینی خویش بگمار و با گروهی از همکارانت به سوی منطقه‌ی «کوره السواد» حرکت کن و عملکرد کارگزاران را از «دجله» تا «عذیب» پرسش و بررسی کن و در روش و سیره‌ی آنها بنگر سپس به بهقباذات بازگرد و همکاری در آن منطقه را نیز در عهده‌گیر. در این مأموریت که خدا به تو سپرده، به فرمان او باش و بدان که اعمال آدمیزاد برای خودش محفوظ است و در ازای آن پاداش می‌گیرد. بنابراین، راستی و نیکی را پیشه کن ـ خدا با ما و شما به نیکی رفتار کند ـ و در مأموریتی که به انجام می‌رسانی، راستی و درستی‌ات را به ما نشان بده. والسلام.»
۳.۳.۴.۲. نظارت مخفی و پنهان
یکی دیگر از شیوه‌های نظارت در حکومت امیرالمؤمنین۷، نظارت مخفی و پنهانی بوده است. در این نوع نظارت، عملکرد کارگزاران به صورت مخفیانه و سرّی تحت نظر قرار می‌گیرد و افراد و کارکنانی که عملکرد آنها کنترل می‌شود از نظارت بر عملکردشان آگاه و مطلع نیستند.
آنچه که وجودِ نظارتِ مخفی و سرّی را ضروری می‌کند و اهمیت آن را نمایان می‌سازد این است که اگر نظارت بر عملکرد کارکنان همواره به صورت آشکار و علنی انجام شود از دقّت و صحت لازم برخوردار نخواهد بود زیرا هنگامی که کنترل به صورت علنی و رسمی انجام شود کسانی که قرار است عملکرد آنها مورد بررسی قرار گیرد ممکن است تظاهر کنند و با ظاهر سازی بخواهند ناظر و بازرس را فریب دهند و خود را خدمتگزار و مقید به انجام وظیفه جلوه دهند. همواره افرادی هستند که کار مفیدی برای سازمان انجام نمی‌دهند و عملکرد مطلوبی ندارند و حتّی به طور پنهانی مرتکب تخلّف می‌شوند ولی سعی می‌کنند با ظاهر سازی و تظاهر، خود را فردی با عملکرد خوب نشان دهند و وانمود کنند که کارهای مفید زیادی برای سازمان انجام داده‌اند. امیرالمؤمنین۷ خطر اینگونه افراد را به مالک اشتر گوشزد کرده است و در عهدنامه‌اش به مالک اشتر می‌فرماید :
«فَإِنَّ الرِّجَالَ یَتَعَرَّضُونَ لِفِرَاسَاتِ الْوُلَاهِ بِتَصَنُّعِهِمْ وَ حُسْنِ خِدْمَتِهِمْ وَ لَیْسَ وَرَاءَ ذَلِک مِنَ النَّصِیحَهِ وَ الْأَمَانَهِ شَیْ‏ءٌ…».[۷۲۸]
«افراد زیرک با ظاهر سازی و خوش خدمتی، نظر زمامداران را به خود جلب می‏کنند، که در پسِ این ظاهر سازی‏ها، نه خیرخواهی وجود دارد، و نه از امانت داری خبری یافت می‏شود».
دقت در نامه‌هایی که امیرالمؤمنین۷ به کارگزاران خود در مناطق مختلف نوشته است بیانگر این حقیقت است که امام همواره عده‌ای را به عنوان ناظر و مأمورِ مخفی، معین می‌کرده است تا آنها بر عملکرد کارگزاران و مسئولان حکومتی نظارت کنند و نتیجه‌ی کار خود را به ایشان گزارش کنند.
در بسیاری از این نامه‏ها عبارت «بلغنی» خطاب به کارگزاران بکار رفته است که بیانگر حضور نیروهای آشکار و مخفی امام۷ در جای جای سرزمینهای اسلامی برای رساندن اخبار به مرکز است.
۳.۳.۴.۳. نظارت عمومی
یکی دیگر از شیوه‌های نظارت در حکومت امیرالمؤمنین۷ نظارت عمومی بوده است. منظور از نظارت عام، مراقبتِ بیرونیِ فراگیر، توسط عمومِ ملت و آحاد جامعه است که در آن، تمامِ مردم ـ حتّی مسئولین حکومتی ـ در مقابل دیگران احساس مسئولیت کنند و در صورت مشاهده‌ی عملکردِ نادرست کارگزاران، قضیه را به مسئولین ذیربط گزارش دهند.
در حکومت امیرالمؤمنین۷ علاوه بر بازرسی‌های دقیق و نظام یافته، که توسط نیروهای رسمی حکومت انجام می‌گرفت، از مجراهای دیگری نیز رفتار و عملکرد کارگزاران کنترل می‌شد و بدینوسیله تخلّفاتِ احتمالی آنها نیز آشکار می‌شد. از جمله‌ی این راه ها می‌توان به گزارشهای مردمی و تشکیل بیت القصص جهت شکایات مردمی اشاره کرد.
۱ـ توجه به گزارشهای مردمی و اعتماد به آنان
اگر مردم، از مسئولین منطقه‌ی خود ناراضی بودند یا مشکلات خاصی برایشان بروز می‌کرد که به دست آنان گشوده نمی‌شد، به طور مستقیم، حضوری و یا مکاتبه‌ای، با امام۷ تماس می‌گرفتند و از او مدد می‌جستند. امام۷ نیز به افکار عمومی و خواستِ به حقِ مردم، ارزش می‌نهاد و به آنها ترتیب اثر می‌داد.
در واقع، بر خلاف برخی از حکومتها که طبق روش های مادی و دنیامدارانه، سعی می‌کنند از هر ابزاری برای جلب توجه مردم بهره برند، بدون اینکه در حقیقت، مردم را به حساب آورند، در حکومت امیرالمؤمنین۷ مردم از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بودند.
آن حضرت نه تنها حاکمان و والیان و کارگزاران را به رعایت حقوق مردم فرمان می‌داد، بلکه عرصه‌ی سیاسی اجتماعی آن روز را پس از ۲۵ سال خفقان و خاموشی، به عرصه‌ای زنده و گویا تبدیل کرد و جایگاه واقعی مردم را در حکومت به آنان نمایاند، به گونه‌ای که اگر حاکم و مدیری به احدی از مردم ظلم می‌کرد و شخص ستم دیده به امام گزارش می‌کرد، امام۷ بلافاصله آن شخص را مؤاخذه می‌کرد و حتّی در برخی موارد، عزل می‌کرد.
بنابراین، در حکومت علوی، همه‌ی مردم به عنوان بهترین ناظر و در واقع، چشم بینای حکومت تلقّی می‌شدند و حکومت نیز موظّف بود زمینه‌ی همکاری مردمی را پدید آورد.
نمونه‌ای از گزارشات مردمی
شکایت سوده دختر عماره همدانی از یکی از کارگزاران امیرالمؤمنین۷.
سوده دختر عماره همدانی،[۷۲۹] بعد از شهادت امیرالمؤمنین۷ بر معاویه وارد شد. معاویه به خاطر این که سوده در جنگ صفّین مردم را علیه وی تحریک کرده بود، به سرزنش او پرداخت. بعد از گفتگوهایی که با هم داشتند معاویه از سوده پرسید حاجتت چیست؟ سوده از ظلم و ستم برخی از عُمّال معاویه و به ویژه بسر بن ارطات که جنایتهای زیادی انجام داده بود شکایت کرد امّا معاویه اعتنایی نکرد. بعد از مقداری گفتگو و مجادله، معاویه از شهامت سوده به خشم آمده و او را تهدید کرد. سوده پس از کمی سکوت، اشعاری را انشاد کرد :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...