«رفاه» به معنای «آسودگی» است و بدیهی است که آسودگی در صورت «برخورداری از نعمات» حاصل می‌گردد. هر چه انسان برخوردارتر باشد، آسوده‌تر خواهد بود، چرا که امنیّت بیشتری خواهد داشت. «ایمان» نیز همان امنیّت است و مؤمن کسی است که کاملاً در امنیّت قرار گرفته باشد.
به لحاظ اقتصادی نیز همین طور است. هر چه انسان برخورداری بیشتری از نعمات داشته باشد و از آنها استفاده‌ی درست و بهینه ببرد، آسوده‌تر بوده و قطعاً لذت بیشتری از حیات و زندگی گذرای خود در دنیا می‌برد و به کمال و رفاه بیشتر پایدار در آخرت می‌رسد.
الف – پس اسلام نه تنها با رفاه مخالفتی ندارد و برای آن نیز حدّی قائل نیست، بلکه رسیدن به کمال که مستلزم برخورداری از رفاه هر چه بیشتر است را توصیه و تأکید می کند. از این رو توصیه شده از نعمات مادی و معنوی خدا و از موهبات و عطایای او نهایت استفاده را به بهترین شکل ببرید که به آن «شکر» گفته می‌شود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

شکر که در «شُکر زبانی» به یادآوری نعیم و نعمت‌هایش و نیز سپاسگذاری عابدانه از او تعبیر شده است، در مقام «شُکر عملی» یعنی استفاده صحیح از مواهب و نعمت‌های الهی؛ و به همین دلیل بسیار موجب تأکید قرار گرفته است. تا آنجا که می‌فرماید: من نعمت را می‌دهم، خواهی شاکر باش و خواهی کفور – من هدایت عامه را می‌دهم، خواهی شاکر باش (هدایت شو) و خواهی آن را بپوشان (کافر شو) – من نعمت را می‌دهم، اگر شاکر باشید زیادش می‌کنم و اگر کفران نعمت کنی به عقوبتش دچار می‌شوید. یعنی همه چیز به چگونگی استفاده شما از نعمت‌ها بر می‌گردد.
«وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِن شَکَرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ» (إبراهیم، ۷)
ترجمه: و آنگاه که پروردگارتان اعلام کرد که اگر واقعاً سپاسگزارى کنید [نعمت] شما را افزون خواهم کرد و اگر ناسپاسى نمایید قطعاً عذاب من سخت‏خواهد بود.
این معنا را در زندگی مادی خود به خوبی و مستمر تجربه می‌کنیم؛ هر کس از نعمت‌ها و فرصت‎ها (که آن هم نعمت است) درست استفاده کرد، زمینه را برای اخذ نعمت‌های بیشتر مساعد کرد، ظرفیت پذیرش نعمات فزون‌تر را بیشتر کرد و رشد نمود؛ اما هر کس نعمت‌ها را ضایع کرد، خودش بدبخت و پشیمان شد.
پس، رفاه ضروری است، حدّ و مرزی هم ندارد. اما هم تعریف دارد و هم رسیدن به آن سعی می‌طلبد و زحمت دارد.
رفاه یعنی فراهم گردیدن امکانات برای بروز استعدادها و تحقق آنها برای همگان، نه برای یک نفر؛ که به آن «رفاه اجتماعی» گفته می‌شود.
رفاه فردی، همان لذت‌جویی، خوشگذرانی و کامرانی مادی است که به قیمت ظلم به دیگران، پیدایش طبقات، عمق یافتن فاصله طبقاتی و تقسیم شدن جوامع انسانی به «فقیر و غنی» می‌گردد و منتج به این بدبختی‌ها، فلاکت‌ها، عقب‌افتادگی‌ها و حتی جنگ‌های سرد و گرم و جنایات بی‌شمار کهخ در جامعه امروز بشری شاهد آن هستیم می‌گردد. و البته اثر سوء همه اینها به همان «مرفهین بی‌درد» و اطرافیانشان نیز بر می‌گردد، هر چند که ختم‌الله شده باشند و خود نفهمد.
ب – پس، حرام خدا عِقاب دارد. نتیجه دنیوی‌اش آثار سوء و تخریبی است که هم راه رشد را سدّ می‌کند و هم سبب ارتجاع و انحطاط انسان و انسانیّت می‌گردد و نتیجه‌ی اخرویش نیز بیرون آمدن حقیقت کفر و ظلم می‌باشد که همان آتش و عذاب است.
اما «حلال خدا» نیز حساب دارد. در نظام هدفمند و حکیمانه خلقت، هیچ چیزی بی‌حساب نیست، اگر حساب نبود، نظم هم نبود و هدایت نیز نبود. حتی نفس کشیدن هم حساب دارد، چه رسد به چگونگی به دست آوردن و مصرف نعمات الهی.
برخی گمان می‌کنند که «حساب و کتاب»، حتماً برای عقوبت سخت است، لذا نتیجه‌ی می‌گیرند که کسب مال حلال و استفاده بهینه از آن و برخورداری از نعمات الهی، لابد مذموم است و عقوبتی دارد، چرا که فرمود در حلالش نیز حساب است. در حالی که اصلاً چنین نیست، بلکه فرمود «حساب دارد»، نفرمود الزاماً عقوبت سخت هم دارد. بدیهی است حساب هر کس درست بود، پاداش هم دارد.
در همین امور اقتصادی دنیا توجه کنید. چه اقتصادی بدون حساب و کتابِ دقیق رشد کرده است؟! کدام اقتصاد [فردی یا اجتماعیِ] بی‌حساب و کتاب (در معیشت افراد یا اقتصاد دولت‌ها) سقوط نکرده و به ورشکستگی نیانجامیده است؟! لذا فرمود: «در حلالش هم حساب دارد»، یعنی دقت کن که برای به دست آوردن مال حلال تلاش درستی داری یا نه؟ چگونه به دست می‌آوری؟ و پس از به دست آوردن چگونه مصرف می‌کنی و چرا؟
ج – بدیهی است که «رفاه فردی» بدون برخورداری از «رفاه اجتماعی» به دست نمی‌آید و پایدار نیز نمی‌ماند. حال همین «حساب» را تعمیم بدهید به سطح جامعه. از اموال عمومی گرفته تا اقتصاد عمومی یا همان چگونگی چرخه اقتصاد. لذا هم افراد مسئول می‌شوند و هم مجلس‌ها و هم دولت‌ها. همه باید حساب و کتاب درستی داشته باشند. حتی در کسب و مصرف مال حلال. همه در مقابل نعمات الهی مسئول هستند و بدیهی است که مسئول باید حساب بدهد و اگر حساب و کتابی در کار نباشد، مسئولیت بی‌معنا خواهد بود. مسئولیت، یعنی مورد سؤال قرار گرفتن. یعنی مجبور بودن به پاسخگویی:
«وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْؤُولً» (الإنسان، ۳۶)
ترجمه: و چیزى را که بدان علم ندارى دنبال مکن (بر آن ایستادگی نکن) زیرا گوش و چشم و قلب همه مورد پرسش واقع خواهند شد. (مسئول هستند).
پس مال حلال نیز حساب خواهد داشت.
در دیدگاه اسلامی، تامین اجتماعی ورفاه عمومی برای جامعه، دستاوردِ برنامه‏های اسلام در اجرای احکام الهی و جامه عمل پوشاندن به تعالیم آسمانی است« تمام مقصد ما اسلام است»(خمینی، ۱۳۷۸، ص ۳۵ کلمات قصار). نبی مکرم اسلام حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) هر روز پس از نماز صبح بهگونهای که اصحاب صدایشان را بشنوند در کنار دعا برای اصلاح دین و آخرت، سه مرتبه این جملات را میفرمودند:
«اللّهُمَّ أصلِح لی دُنیای الَّتی جَعَلتَ فیها مَعاشی؛ (محمدی ری شهری، ۱۳۸۴، ۸)
بار خدایا! دنیای مرا به سامان آور؛ همان را که مایه زندگانی من قرار داده‏ای»
در این دیدگاه، جامعه انسانی هر گاه فرصت یابد تا دین خدا را به شیوه‏ای درست در زمین جاری سازد، شاهد شکوفایی اقتصادی وتعمیم رفاه وآسایش وآرامش بیش از آن چه در تصوّرش گنجد خواهد بود؛ و چنین روزی بی‏شک خواهد آمد.
اسلام، پدیده ثروتمندی جامعه را از نعمت‏های خداوند برای انسان قلمداد می‏کند و مردم را برمی‏انگیزد که این نعمت را پاس دارند و نیز از ایشان می‏خواهد که ثروت را در مسیری که به تکامل آنان بینجامد، به کار گیرند (محمدی ری شهری، ۱۳۸۴، ۵۳).
چنانچه در کلمات امیرالمومنین علیهالسلام مکرراً به نعمت بودن ثروت اشاره شده است:
إنَّ مِنَ النِّعَمِ سَعَهَ المالِ؛ ثروت فراوان، از نعمت‏ها است (شرح نهج البلاغه ۱۹/۲۳۷).
نِعمَ البَرَکَهُ سَعَهُ الرِّزقِ؛ گشاده روزی، چه نیکو برکتی است! (غرر الحکم و دررالکلم، ص ۱۵۶ ج ۶)
مِن هَنیءِ النِّعَمِ سَعَهُ الأَرزاقِ؛ از نعمت‏های گوارا، گشادگی روزی است (همان، ۲۷).
در این نظرگاه، ثروت بهترین یاورِ تقوا و خودسازی است که رادمردی را آشکار می‏سازد؛ کاستی‏ها و عیب‏ها را می‏پوشاند؛ آرامش و ثبات درون را در پی می‏آورد؛ پاداشِ کسی را که از آن به نیکی و درستی بهره بَرَد، افزون می‏کند؛ و در یک کلام، مایه پایداری دین و دنیا است (محمدی ری شهری، ۱۳۸۴، ۶۹).
پیامبر خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله: نِعمَ العَونُ عَلی تَقوَی اللهِ الغِنی؛ (همان منبع، ۶۸)
چه یاور خوبی است توانگری برای تقوای خدایی!
امام صادق علیه‏السلام: لا خَیرَ فی مَن لا یحِبُّ جَمعَ المالِ مِن حَلالٍ؛ یکُفُّ بِهِ وَجهَهُ، ویقضی بِهِ دَینَهُ، ویصِلُ بِهِ رَحِمَهُ؛ (همان منبع، ۸۵).
خیری نیست در آن کس که گردآوردنِ مال از راه حلال را دوست نمی‏دارد؛ تا با آن آبروی خویش را حفظ کند، دِینش را ادا نماید، و با خویشانش پیوند داشته باشد.
پیشوایان و راهبران بزرگ اسلام، پیشگامان عرصه تامین اجتماعی ورفاه عمومی بودند. ایشان را می‏نگری که همّت‏هاشان را در تلاش سختکوشانه و پیوسته صرف می‏کنند و از پروردگار خویش خاضعانه می‏خواهند که از فقر نجاتشان بخشد و از تنگنای اقتصادی دورشان دارد.
سیره معصومین علیهمالسلام در این زمینه بسیار گویاست:
امام علی علیه‏السلام: ما یسُرُّنی أنّی کُفیتُ أمرَ الدُّنیا کُلَّهُ؛ لِأَنّی أکرَهُ عادَهَ العَجزِ؛ (جعفری تبریزی، ۱۳۷۷). خرسند نمی‏شوم اگر از کار دنیا، سراسر، بی‏نیاز گردم؛ زیرا من از بیکارگی بیزارم.
الکافی از فضل بن ابوقرّه: نزد امام صادق علیه‏السلام رفتیم، در حالی که در بوستانی از آنِ خود، سرگرم کار بود. گفتیم: «خدای ما را فدایی تو سازد! اجازه ده که ما برایت کار کنیم یا غلامان چنین کنند». فرمود:
«لا، دَعونی فَإِنّی أشتَهی أن یرانِی اللهُ عز و جل أعمَلُ بِیدی وأطلُبُ الحَلالَ فی أذی نَفسی؛
نه؛ مرا واگذارید؛ زیرا میل می‏ورزم که خداوند مرا ببیند که با دستم کار می‏کنم و در حال آزار تن، روزی حلال می‏جویم» (سیدنژاد، ۱۳۸۰، ۲۵).
امام علی علیه‏السلام: اللّهُمَّ. . . وأغنِنا عَن مَدِّ الأَیدی إلی سِواکَ؛
بار خدایا!. . . ما را بی‏نیاز فرما از این که به سوی غیر تو دست نیاز آوریم.
امام زین العابدین علیه‏السلام: اللّهُمَّ ارزُقنی مِن فَضلِکَ مالاً طَیبا کَثیرا فاضِلاً لا یطغینی، وتِجارَهً نامِیهً مُبارَکَهً لا تُلهینی؛
بار خدایا! از فزون بخشی‏ات، مرا دارایی پاک فراوان و سرشار عطا فرما که به سرکشی‏ام واندارد؛ و داد و ستدی رشد افزا و برکت خیز مرا ده که فریبم ندهد.
در جانب دیگر این دیدگاه، می‏نگریم که اسلام، واپس ماندگی اقتصادی را نکوهش می‏کند و آن را از گونه‏های بلا و مصیبت و نیز از مجازات‏های خداوند و نشانه خشم او و ناخشنودی‏اش از جامعه، می‏شمارد.
«وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْیهً کَانَتْ ءَامِنَهً مُّطْمَئِنَّهً یأْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن کُلِّ مَکَانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِمَا کَانُواْ یصْنَعُونَ؛(سوره نحل، آیه ۱۱۲)
امام علی علیه‏السلام در دعای خویش میفرماید: اللّهُمَّ وأستَغفِرُکَ لِکُلِّ ذَنبٍ یدعو إلَی الغَی، ویضِلُّ عَنِ الرُّشدِ، ویقِلُّ الرِّزقَ، ویمحَقُ التَّلدَ، ویخمِلُ الذِّکرَ؛ (مسند امام علی ج ۱۰ ص ۹۵).
بار خدایا! از تو آمرزش می‏جویم برای هر گناهی که به گمراهی فرا خوانَد، از هدایت باز دارد، روزی را کاهش دهد، سود و ثمر را نابود سازد، و یاد [و نامِ آدمی] را محو کند.
امام علی علیه‏السلام: ما ضَرَبَ اللهُ العِبادَ بِسَوطٍ أوجَعَ مِنَ الفَقرِ؛(شرح نهج البلاغه، این ابی حدید، ج ۲۰ ص ۳۰۱)
خداوند، بندگان را با تازیانه‏ای درد آورتر از فقر نمی‏زند.
در آینه اسلام، فقر سزاوار نکوهش است و همه نیروهای ویرانگری و تباه‏سازی در آن گرد آمده؛ هم عامل نادانی است و هم زمینه ساز بدرفتاری.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...