قلمرو موضوعی: موضوع تحقیق حاضر اولویت‌بندی شاخص‌های سرمایه فکری با بهره گرفتن از فرایند سلسله مراتبی (AHP) می‌باشد.
قلمرو زمانی: با بررسی تعداد شاخص‌های سرمایه فکری در بانکهای دولتی و غیردولتی استان آذربایجانشرقی این تحقیق در قلمرو زمانی سال ۱۳۹۱ صورت پذیرفته است.
قلمرو مکانی: قلمرو مکانی این تحقیق شامل بانکهای دولتی شعب (ملی، سپه، کشاورزی) و بانکهای غیردولتی شعب (پاسارگاد، پارسیان، انصار) استان آذربایجانشرقی می باشد.
۱- ۹- تعاریف عملیاتی واژگان تخصصی پژوهش
فرایند سلسله مراتبی: یک روش تصمیم‌گیری است که توسط پروفسور آل ساعتی در سال ۱۹۷۰ ارائه گردید و طی آن می‌توان تصمیمات وابسته به فاکتورهای مختلف و یا تصمیمات چند معیاره اتخاذ نمود. اساس این روش بر ساختن درخت سلسله مراتبی و انجام مقایسات زوجی استوار است.
سرمایه فکری: سرمایه فکری مالکیت دانش، تجربه کاربردی، تکنولوژی سازمانی، روابط با مشتری و مهارت‌های حرفه‌ای است که برای سازمان جنبه رقابتی در بازار را فراهم می‌کند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

طرفداران مکتب مبتنی بر دانش درباره مزیت رقابتی بحث می‌کنند که یک سازمان می‌تواند پیروز یک نبرد رقابتی شود ، فقط اگر دارای دانش مناسبتر از رقبایش باشد. یکی از طبقه‌بندی‌های مهم اخیر دانش ناشی از سرمایه فکری یک سازمان که پذیرش عمومی وسیعی داشته و مورد قبول جامعه آکادمیک قرار گرفته با اجزای سرمایه انسانی ، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری (ارتباطی) است.
سرمایه انسانی: شاخصی بر مبنای سرمایه انسانی است و سرمایه انسانی نیز شامل ذخیره دانش اعضای یک سازمان می‌باشدکه شامل شایستگی‌ها و طرز فکر کارکنان است. سرمایه انسانی نشان دهنده موجودی دانش افراد یک سازمان است. سرمایه انسانی به عنوان مبنای سرمایه فکری اشاره به عواملی نظیر دانش ، مهارت ، قابلیت ، و طرز تلقی کارکنان دارد که منتج به بهبود عملکرد می‌شود، بعبارت دیگر چیزی که مشتریان تمایل دارند در قبال آن پول بپردازند و موجب ایجاد سود برای سازمان می‌شود.
سرمایه انسانی سبب شده که سازمان‌ها تا حد زیادی به دانش و مهارت‌های کارکنان‌شان برای ایجاد درآمد و رشد و همچنین ، بهبود کارایی و بهره‌وری متکی شوند.
سرمایه ساختاری/ سازمانی: شاخصی بر مبنای سرمایه ساختاری است. سرمایه ساختاری شامل همه ذخایر غیرانسانی دانش در سازمان می‌شود که در برگیرنده پایگاه‌های داده، نمودارهای سازمانی، فرآیندها، راهبردها، برنامه‌های اجرایی، و هر آنچه که ارزش‌اش برای سازمان بالاتر از ارزش مادی‌اش است (روس، ۱۹۹۷). سرمایه ساختاری و سرمایه انسانی در تعامل با یکدیگرند و به سازمان‌ها کمک می‌کنند که به طور هماهنگ مشتریان را شکل و توسعه داده و به کار گیرند.
سرمایه مشتری/ رابطه‌ای: شاخصی بر مبنای سرمایه ارتباطی است و سرمایه ارتباطی عبارت است از دانش به کار گرفته شده در کانال‌های بازاریابی و روابط مشتری یک سازمان. سرمایه مشتری که به عنوان یک پل و واسطه در فرایند سرمایه فکری عمل می‌کند، عامل تعیین کننده اصلی در تبدیل سرمایه فکری به ارزش بازاری و در نتیجه، عملکرد کسب و کار سازمان است (استوارت، ۱۹۹۷). بنابراین رشد سرمایه مشتری به حمایت از سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری بستگی دارد. بعبارتی اگر سرمایه انسانی و ساختاری رشد یابد سرمایه مشتری نیز رشد می‌یابد.
۱- ۱۰- ساختار پژوهش
فصل اول شامل بیان مسئله و چارچوب نظری پژوهش، اهمیت و ضرورت پژوهش، اهداف پژوهش، فرضیه‌های پژوهش، روش پژوهش، تعاریف عملیاتی واژگان کلیدی و ساختار پژوهش می‌باشد.
فصل دوم شامل ، ادبیات و پیشینه پژوهش می‌باشد. در این فصل پس از ارائه مفاهیم بنیادی، تحقیقات مختلفی که در ارتباط با موضوع انجام گرفته، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
فصل سوم ، روش اجرای پژوهش را مورد بحث قرار می‌دهد. در این فصل ابتدا تعاریف عملیاتی متغیرهای تحقیق و سپس روش تحقیق شامل جامعه و نمونه آماری تحقیق، قلمرو موضوعی، زمانی و مکانی تحقیق ، روش و ابزار گردآوری اطلاعات و روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات بیان شده است.
فصل چهارم، تجزیه و تحلیل اطلاعات را مورد بحث قرار می دهد. در این فصل ضمن ارائه داده های جمع آوری شده تحقیق، نتایج حاصل مورد بحث قرار خواهد گرفت.
فصل پنجم، شامل ارائه یافته ها، نتیجه گیری و پیشنهادات می باشد.
۱-۱۱- خلاصه فصل
در انجام هر پژوهشی یکی از مهمترین بخش ها ارائه طرح تحقیق (کلیات) مناسب می باشد. در این فصل سعی شده تا با بیان قسمت های مختلف مطالعه انجام شده، طرحی کلی از آن ارائه گردد. بدین منظور، در ابتدا با بیان مقدمه ای کلیات طرح مشخص گردیده و سپس به بیان مسئله و چارچوب نظری و دلایل اهمیت و ضرورت اهداف پژوهش پرداخته شده است.
فصل دوم
ادبیات نظری و پیشینه تحقیق
۲-۱- ادبیات نظری سرمایه فکری
پیتر دراکر[۷] (۱۹۹۳) اندیشمند معروف مدیریت می گوید: ما در حال وارد شدن به یک جامعه دانش محور هستیم که در آن منابع اصلی اقتصاد، دیگر سرمایه بیشتر، منابع طبیعی و نیروی کار بیشتر و … نیست و مهمترین منبع اصلی اقتصاد، دانش است. قرن بیست و یکم قرن اقتصاد دانشی است. قبل از اقتصاد دانش محور، اقتصاد صنعتی حاکم بوده است. در این اقتصاد عوامل تولید ثروت اقتصادی، یکسری دارایی های فیزیکی و مشهود مانند زمین، نیروی کار و پول و ماشین آلات و … بوده و از ترکیب این عوامل اقتصادی، ثروت تولید می شد. در این اقتصاد استفاده از دانش، به عنوان یک عامل تولید، نقش کمتری داشته اما در اقتصاد دانش محور، دانش یا سرمایه فکری[۸] به عنوان یک عامل تولید ثروت در مقایسه با سایر دارایی های مشهود و فیزیکی، ارجحیت بیشتری پیدا می کند (بونتیس[۹]، ۱۹۹۸). در این اقتصاد، دارایی های فکری و بخصوص سرمایه های انسانی جزء مهم ترین دارایی های سازمانی محسوب می شوند و موفقیت بالقوه سازمان ها ریشه در قابلیت های فکری آنها دارد تا دارایی های مشهود آنها (فلام هلتز [۱۰] ، ۲۰۰۲). با رشد اقتصاد دانش محور بطور قابل ملاحظه ای شاهد این موضوع هستیم که دارایی های نامشهود[۱۱] شرکت ها در مقایسه با سایر دارایی های مشهود، عامل مهمی در حفظ و تحقق مزیت رقابتی پایدار آنها می باشند (تایلز[۱۲]، ۲۰۰۲).
گلدفینگر[۱۳] (۱۹۹۴)، اقتصاد دانش محور را از سه بعد بررسی می کند:
بعد اول: تقاضایی برای مصنوعات نامشهود وجود دارد. (خدمات)
بعد دوم: دارایی های نامشهود بر عوامل تولید مسلط می شوند یعنی بیشتر عوامل تولید، از دارایی های نامشهود هستند و به عبارت دیگر دارایی های نامشهود در بین عوامل تولید، نقش بارزتر و بیشتری را ایفاء می کند.
بعد سوم: قوانین جدیدی برای سازمان تجاری، رقابت، ارزشگذاری ظهور می کند.
در نتیجه محیط کسب و کار بطور شگفت انگیزی تغییر می کند. در کسب و کار و اقتصاد قرن ۲۱، بر روی اطلاعات، فناوری اطلاعات، تجارت الکترونیک، نرم افزارها و مارک ها و حق اختراع ها، تحقیقات، نوآوری ها و … سرمایه گذاری می شود که همگی جزیی از دارایی های نامشهود و سرمایه های فکری و دانشی هستند تا جزو دارایی های مشهود (سیتارامان، ۲۰۰۲). در پارادایم صنعتی قدیم، شرکت ها تحت اصول اقتصاد کمیابی عمل می کردند. اقتصاد کمیابی بدین معناست که منابع و دارایی های تحت سلطه و کنترل شرکت ها، محدود و کمیاب هستند و استفاده بیشتر از آنها، از ارزش آنها می کاهد.
ولی در عصر اقتصاد اطلاعاتی و دانشی، این اصول صدق نمی کند. شرکت ها در اقتصاد دانشی تحت اصول اقتصاد فراوانی عمل می کنند. اقتصاد فراوانی بدین معناست که منابع و دارایی ها در اختیار شرکت به میزان فراوانی وجود دارد. این نوع دارایی ها از نوع نامشهود هستند و بیشتر در افراد وجود دارند که ما به آنها دسترسی داریم. مثالی از موضوع فراوانی این نوع دارایی ها در اقتصاد دانش محور، فراوانی اطلاعات در اینترنت است (سالیوان، ۲۰۰۲). بطور خلاصه در اقتصاد دانش محور، مهمترین دارایی ها و عوامل تولید شرکت ها، نامشهود هستند که استفاده از آنها نه تنها از ارزش آنها نمی کاهد بلکه به ارزش آنها می افزاید. این نوع دارایی های نامشهود شامل دانش، سرمایه فکری و … هستند ولی در اقتصاد صنعتی مهمترین عوامل تولید، دارایی های مشهود و فیزیکی هستند که استفاده از آنها، از ارزش آنها می کاهد و این داریی ها شامل زمین، ماشین آلات و سرمایه های پولی و غیره است.
در این فصل در بخش اول ابتدا مروری بر چشم انداز تاریخی سرمایه فکری خواهد شد و سپس تعریف سرمایه فکری توسط پژوهشگران گوناگون ارائه می گردد. سپس انواع طبقه بندی های اجزای سرمایه فکری، مطالبی در خصوص سنجش سرمایه فکری و گزارش دهی سرمایه فکری ارائه خواهد شد و در ادامه با بیان مختصری از مفهوم تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی، زمینه را برای اولویت بندی های فاکتورهای مهم در ارزیابی شاخص های سرمایه فکری فراهم خواهیم نمود. در ادامه به بیان مختصری از تحقیقات انجام شده در این زمینه پرداخته می شود.
۲-۲- مروری بر چشم انداز تاریخی سرمایه فکری
در سال ۱۹۷۹، حسابدار سوئدی به نام کارال اریک اسویبی[۱۴] که بعدها به عنوان یکی از بنیانگذاران علم مدیریت دانش معرفی شد، با پرسشی بزرگ روبرو گردید. دفاتر حسابداری (ارزش دفتری) یکی از شعبه های معروف سازمانی که او در آنجا کار می کرد تنها، یک کرون ارزش را نشان می داد، در حالی که ارزش واقعی سازمان به مراتب بیش از اینها بود. در این هنگام وی متوجه شد که ترازنامه مالی شرکت او، تنها ارزش دارایی های فیزیکی آن را که شامل چند میز و ماشین تحریر بود نمایش می دهد ولی ارزش واقعی سازمان به شایستگی کارکنان سازمان و چیزی را که جمع کارکنان سازمان به عنوان یک دفتر و مغز جمعی تشکیل می دهند، وابسته است.
اسویبی و دیگران، این یافته را با نام دارایی فکری و دارایی ناملموس معرفی کردند و آن را در کنار دارایی های ملموس قرار دادند. به این ترتیب تعداد نوشته ها، سمینارها و … در این زمینه رشد کرد و موضوع بطور جدی در دستور کار دانشمندان علم مدیریت و مدیران سازمان های بزرگ قرار گرفت.
در اقتصاد جدید، تبادل دانش و اطلاعات، بیش از محصولات و خدمات موجب اعتلای سازمان ها شده است، به گونه ای که با بررسی شرکت های با رشد سریع در می یابیم که ۵۰% آنها به تجارت دانش کارکنان خود پرداخته اند. بنابراین با چنین روندی تعیین معیار و اصولی برای ارزش گذاری دانش به عنوان یک دارایی مهم و کلیدی، از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است. جدول زمانی زیر مهمترین رویداد ها و وقایع حساس در بحث سرمایه فکری را نشان می دهد:
جدول شماره ۲-۱- جدول زمانی مهمترین رویدادها و وقایع حساس سرمایه فکری

پیشرفت زمانی و وقایع حساس سرمایه فکری

دوره

مفهوم کلی و عمومی ارزش نامشهود که اغلب تحت عنوان سرقفلی شناخته می شود مطرح گردید (۱۹۸۰).
تاسیس کمپانی تحقیقات تجاری بر ارزش های سرمایه فکری توسط Hall (1981).

اوائل دهه ۱۹۸۰

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...