فایل شماره 6546 |
ناشکیبایی
قدرت طلبی
بی پروایی
سن
جنسیت
مستقیم
غیر مستقیم
جسمانی
روانی
صدای بلند
صدای تحریک کننده
بسیار گرم
بسیار مرطوب
ترافیک شلوغ
و کند و…
جدول ۲-۶ علل پرخاشگری در رانندگی
بیحوصلگی، خستگی و خواب: بیحوصلگی و خستگی از عواملی هستندکه میتوانند با حوادث و تصادفها ارتباط داشته باشد. یکی از عوامل تصادفها خستگی راننده است به طوریکه از کل تصادفهای در عرض سه سال برای ۴۶۰۰ راننده در ایالت متحده آمریکا ۷ درصد به عامل خستگی ارتباط داشته داست. میلو سویچ[۱۱] به نقل از همان منبع در پژوهشی دریافت که پس از ۷ ساعت رانندگی پیوسته تغییراتی در درجه حرارت بدن، فشار خون و زمان واکنش بینایی دیده می شود و نشانه های خستگی از قبیل: درد پشت، درد پاها، چرت زدن، تحریک پذیری و حواس پرتی در بدن ایجاد می شود.
خستگی باعث عدم تمرکز و کاهش مهارت های حرکتی شده و فرد در شرایط لازم توانایی واکنش سریع را از دست می دهد.خستگی در رانندگی علاوه بر کار کردن در ساعتهای طولانی به عوامل دیگر نظیر وسیله نقلیه، خرابی جادهها، ترافیک سنگین و تردد در مسیرهای یکنواخت و غیره بستگی دارد.
نقش خواب آلودگیها در تصادفها به طور کامل آشکار است. به طوری که بسیاری از تصادفها ناشی از خواب راننده است.
هورن و رینر[۱۲] (۱۹۵۵) در پژوهشهایی دریافتند که عامل خواب در حدود ۱۶ تا ۲۳ درصد از تصادفها نقش دارند و تصادفها در طول شب و اواسط بعداز ظهر بیشتر از سایر اوقات است.
خواب بیشتر تابع عادت و سن فرد است.به طوریکه با افزایش سن میزان خواب انسان نیز کاهش می یابد. یک جوان به ۷-۹ ساعت خواب ، یک فرد کهنسال به ۴ تا ۶ ساعت خواب در شبانه روز نیاز دارد.کاهش خواب به طور خیلی سریعی موجب کاهش در عملکردهای شناختی می شود.به خصوص در کارهایی که نیازمند به دقت زیادی در انجام آن است همچنین این امر می تواند باعث اختلال در بازشناسی و تصمیم گیری منطقی شود.
بر حسب گزارشهای دیگر بیشترین خطر برای رانندگی ساعت ۳ بامداد و پس از آن حدود ساعت ۱۵ است. (سوری، ۱۳۸۴، ۲۷)
جنسیت: جنسیت عامل دیگری برای بروز حوادث رانندگی است. تفاوتهای زیستی زن و مرد بسیار زیاد است. به طوری که میبینیم شکل ظاهری بدن فیزیولوژیکی آنها متفاوت بوده و مردان از رشد ماهیچهای بیشتر و کامل تری برخوردارند و همین توانایی جسمانی در رانندگی آنان نیز اثر گذار است از طرفی زنها در تشخیص رنگها ادراک سریع اندازهها برتری بیشتری نسبت به مردان داشته و کوررنگی در مردان ۱۶ برابر بیشتر از زنان است. از نظر مهارت های کلی مردان برتر هستند ولی از نظر مهارت های ظریف این برتری با زنهاست.
حس شنوایی زنان در تمام دوران زندگی بهتر از مردان است در سنین بالا ۳۵ درصد زنان نیاز به سمعک دارند ولی مردان در ۴۵ درصد موارد به این وسیله احتیاج پیدا می کنند. توانایی دیداری فضایی در مردان قویتر از زنان است. دلیل این امر این است که نیمکره راست مغز که اعمال حرکتی فضایی و غیر کلامی را به عهده دارد در مردان فعالتر است. در زمینه شناختی زنها توانایی کلامی بهتری دارند ولی مردان در استعدادهای تجسم فضایی برترند تشخیص جهت و هدف گیری در مردها بهتر است.از نظر عاطفی و اجتماعی میتوان گفت پسرها پرخاشگری بیشتری دارند. شیوع تخلفات در مردان بیشتر از زنان است و نوع تخلف در هر دو جنس متفاوت است. زنان به علت ویژگی های خاص شخصیتی محتاط و آرامند و در رانندگی از حرکتهای خطرناک دوری می کنند. به طوریکه میزان تخلفهای رانندگی آنان کمتر از مردان است.
مردان به علت سرعت بالا، سبقتهای غیر مجاز و حرکتهای نمایشی جریمه میشوند و خلاصه اینکه رانندگی تهاجمی اغلب مختص به جنس مذکر بوده و خانمها با احتیاط بیشتری رانندگی می کنند. (سوری، ۱۳۸۴، ۳۹)
مصرف مواد توهمزا و محرک: مواد اعتیاد آور زیادی در بروز تصادفات نقش دارند که در اینجا به بعضی از مهمترین آنها میپردازیم:
الف: الکل
مصرف مواد الکلی در دنیای غرب یکی از عوامل مهم بروز تصادفهاست. به طوریکه در بررسی اولیه تصادفها به این عامل توجه می شود. الکل دارای تأثیر آنی همچون اختلال در ادراک و قوای عقلانی، کاستی موقتی اضطراب و ترس و غم، کاهش تسلط کرتکس مغز بر رفتار، ضعیف شدن رفتار اخلاقی، ناتوانی در انجام حرکتهای دقیق و ظریف، اشکال در به خاطر سازی وقایع است و در دراز مدت باعث بیماریهای متعدد، ضعف عضلانی، فراموشی و غیره می شود.
علاوه بر آن مصرف الکل می تواند در بروز حوادث ناگوار رانندگی نقش داشته باشد. میزان مصرف الکل اشکالهایی را در رفتار و شعور فرد به وجود می آورد. به طوری که غلظت الکل خون به میزان ۳ تا ۵ درصد (۳۰ تا ۵۰ میلی لیترخون) در شخص احساس شنگولی، و رهایی از قید و بند به وجود می آورد. غلصت ۱۰ درصد الکل در خون اختلال چشمگیری در کارکردهای حسی- حرکتی پدیدار مینماید. غلظت ۲۰ درصد الکل در خون باعث می شود شخص به طورکلی توان خود را از دست بدهد و غلظت ۳۰ در صد الکل با خطر مرگ همراه است.
الکل در سطوح خیلی پایینتری از آنچه که به طور عموم تشخیص داده شده است بر رانندگی تأثیر سوء می بخشد و عامل ۲۵ تا ۵۰ درصد موارد مهلک تصادف رانندگی در برخی از کشورهاست. بنابر این الکل می تواند احساس و ادراک انسان را مختل ساخته و حالتهای شعور را تحت تأثیر قرار دهد و زمینه ای برای تصادف ها و بسیاری از مشکلات رانندگی ایجاد کند. (همان منبع، ۳۹)
ب) مواد توهمزا
مواد توهمزا دسته ای از مواد اعتیاد آور هستند که سبب ایجاد تغییراتی در خلق و ادراک می شوند. ماده اعتیاد آور اصلی توهم زاها ال.اس.دی است. مواد توهم زا وابستگی روانی ایجاد میکند.مصرف این ماده دارای آثاری است که به طور معمول پس از مصرف ۸ تا ۱۴ درصد دوام دارد و ۲۴ ساعت پس از مصرف آثار آن به طور کامل از بین می رود.
ال.اس.دی که مادهای بی رنگ، بیبو و بیمزه است باعث اختلال ادراکی (توهم خطای حسی، مسخ واقعیت و شخصیت) اختلال در تعادل و غیره می شود به طوریکه مهم ترین پیامد مصرف این ماده از دست دادن قدرت تشخیص واقعیت است. بنابراین مصرف آن احتمال بروز تصادفات و مشکلات دیگر رانندگی را افزایش میدهد (همان منبع، ۳۹).
ج: محرکها
مواد اعتیاد آور محرکزا که عبارتند از: کوکائین، کافئین، نیکوتین و آمفتامین نیز آثار چشمگیری بر رانندگی شخص دارند.
مصرف کوکائین علاو ه بر وابستگی روانی، وابستگی جسمانی نیز ایجاد می کند و آثار آن بلافاصله پس از مصرف ظاهر می شود. کوکائین یک محرک است و موجب شادی افراطی، افزایش فعالیتهای جسمانی و خواب آلودگی می شود. توهم های شنوایی، بینایی و لامسه، کاهش تمرکز، رفتارهای اجباری و تکرار از علائم آنی مصرف کوکائین است که مصرف آن در دراز مدت باعث مشکلات قلبی عروقی، تشنج و غیره می شود. بنابر این مصرف این ماده خطرهایی را در رانندگی (سکته در حین رانندگی، توهمات غیر واقعی در پشت فرمان و..) به دنبال دارد. (همان منبع، ۴۱).
دکسترو آمفتامین، مت آمفتامین و متیل فیندیتها برای بالا بردن عملکرد و احساس نئشگی و سر خوشی مصرف میشوند. رانندگان کامیونها در سفرهای طولانی از این مواد اعتیاد آور استفاده می کنند و شایعترین مصرف این مواد در بین گروه سنی ۱۸ تا ۲۵ سالگی است.
اکستاسی و یا متیل نیدیوکسی مت امفتامین دارای ویژگیهای محرک-زاها و توهمزاهاست. آثار آنی این ماده اغلب با حوادث رانندگی نیز همراه است به طوری که این قرصها در کمتر از ۱ساعت خلق فرد را بالا برده و احساس لذت بخش و شادی آوری در او ایجاد می کند. مصرف کنندگان این مواد در تخمین فاصله ها دچار مشکل میشوند و ضمن ایجاد ناهماهنگی حرکتی و لرزش شدید در اعضای بدن و تاری دید میگردد (همان منبع، ۴۱).
د) مسکنها
مسکن های رایج عبارتست از تریاک و مشتقات آن، مرفین، هروئین وکدئین و یا مواد مصنوعی جانشین مرفین یعنی متادون و دمرول.
این مواد وابستگی روانی و جسمانی ایجاد کرده و آثار روانی آنها افسردگی، اختلال های روانی و پایدار، فراموش کاری و بی قراری، تغییر ساعت های خواب و بیداری، پرخاشگری و غیره می باشدکه این علائم مسلما” بر رانندگی فرد اثر گذار است. محققان در دانشگاه ام.سی.میل در مونترال به مشاهده رانندگی ۲۲۵ هزار راننده ۶۷ تا ۸۴ ساله پرداختند. آنها یک افزایش ۴۵ درصدی را در تصادف های رانندگی منجر به جرح در بین رانندگانی که دریک هفته اخیر داروهای بنزودیازپاین را مصرف کرده بودند مشاهده نمودند (همان منبع، ۴۲).
احساس و ادراک
احساس: به انتقال اثر محرکها از گیرنده حسی به سیستم اعصاب مرکزی که به صوت عینی قابل پیگیری است احساس می گویند. احساس یک فرایند زیستی و واکنش اندام گیرنده به محرکهای محیطی است.به عبارت دیگر احساس یعنی هرتجربه احساسی پردازش نشده و ابتدایی یا آگاهی از شرایط درونی و بیرونی بدن از طریق تحریک یگ گیرنده یا سیستم گیرنده (سوری، ۱۳۸۴،۴۰).
ادراک: ادراک فرایندی ذهنی است که در طی آن تجارب حسی معنی دار می شود و از این طریق انسان روابط امور و معانی اشیا را در مییابد. (ایروانی،۱۳۷۴، ۵۶)
به عبارت دیگر ادراک عبارتست از آگاهی یافتن به کیفیت، کمیت، اختلافات و وجوه تشابه اجزاء محیط به وسیله اعضای حسی. انسان با کمک حواس گوناگون خود با دنیای خارج ارتباط برقرار می کند به طوری که آگاهی او از دنیای خارج از طریق همین حواس حاصل می شود.حواس انسان در هر لحظه توسط محرک های مختلفی تحریک می شوند که گاهی فرد بدان محرک ها پاسخ داده و زمانی نیز بدون توجه از کنار آنها می گذرد. (پورافکاری ،۱۳۷۴، ۸۴).
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1401-04-05] [ 11:20:00 ب.ظ ]
|