کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to armenia



جستجو


 



معنی و مفهوم: آرزو می‌کنم که دشمنان آبرو و جاه و مقام شاه، همگی نابود شوند و عمرشان به پایان برسد.
آرایه‌های ادبی: «آب» در بیت جناس تام ساخته است. نامه به آب رسیدن کنایه از پاک و سترده شدن نوشته‌هاست که این جا کنایه از نابودی و از بین رفتن است.
۱۸۳ – زیـن دو رنگــین کبــوتــر شـب و روز
بــه عــدو نــامـــه‌ی عــذاب رســـــاد
معنی و مفهوم: آرزومندم از شب و روز که مانند دو کبوتر سیاه و سفید هستند، به دشمن شاه اخستان جز پیغام درد و عذاب چیزی نرسد و همواره در عذاب باشد.
آرایه‌های ادبی: شب و روز به دو کبوتر رنگین مانند شده اند.
۱۸۴ – شـــاه را ســوره‌ی فتــــوح رســـید
خصــم را آیـــــت عِقـــــاب رســــاد
واژگان: فتوح: پیروزی، گشایش. (معین) عِقاب: شکنجه کردن، مؤاخذه کردن کسی را بر گناه. (دهخدا)
معنی و مفهوم: خبر فتح و پیروزی مانند سوره‌ای بر شاه اخستان نازل گردید، امیدوارم که به دشمن او چیزی جز آیات عذاب نرسد.
آرایه‌های ادبی: سوره و آیه با هم تناسب دارند. بیت تلمیح به آیه‌ی اول تا سوم سوره‌ی معارج (آیه‌ی عذاب) دارد.« سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ لِّلْکَافِرینَ لَیْسَ لَهُ دَافِعٌ مِّنَ اللَّهِ ذِی الْمَعَارِجِ»
۱۸۵ – همـه سـالــه بــه دستـش از می و جـام
آفــــتاب هــــوا نقــــاب رســــــاد
معنی و مفهوم: امیدوارم که شراب همچون آفتاب و جام همچون هوا، همه ساله در دستش باشد و روزگار را به شادی و نشاط به سر برد.
آرایه‌های ادبی: بیت دارای لف و نشر مرتّب است، می به آفتاب و جام به هوا مانند شده است.
۱۸۶ – ز آتــش تیـــغ او بـــه اهــرمـــنان
تـــف قــــاروره‌ی شـــهاب رســـــــاد
واژگان: قاروره: حُقّه‌ی باروت و نوعی از پیکان. (آنندراج) شهاب: شعله‌ای مانند تیر که شب در آسمان دیده می‌شود. (معین)
معنی و مفهوم: امیدوارم که شمشیر آتشین شاه، همچون شهابی که شیاطین و دیوان را می‌راند، دشمنان و اهریمنان را براند و نابود کند.
آرایه‌های ادبی: آتش تیغ و قاروره‌ی شهاب اضافه‌ی تشبیهی است. بیت تلمیح دارد به یک اعتقاد اسلامی که دیوان به آسمان می‌روند تا رازهای عالم قدس را بشنوند و فرشتگان با تیرهای شهاب آن‌ها را می‌رانند .
۱۸۷ – ز آسـمان کــو کـبود کیمُخــتی اســت
تیـــغ بُــرّانـــش را قِـــراب رســــــاد
واژگان: کیمُخت: نوعی از پوست که به دباغت خاص پیراند. (منتهی الارب) قِراب: نیام شمشیر، غلاف که شمشیر با نیام در وی باشد. (منتهی الارب)
معنی و مفهوم: امیدوارم از آسمان که به پوست دباغی شده‌ی کبود رنگی می‌ماند، برای شمشیر برّان شاه اخستان، غلافی آماده شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

آرایه‌های ادبی: آسمان به کیمخت کبودی تشبیه شده است .
۱۸۸ – هــر کجــا بــادِ مــوکبـش بگـذشـت
همـــه نیـــلوفـــر از ســراب رســـــاد
واژگان: موکب: گروه سوار و پیاده که در التزام رکاب پادشاه باشند. (معین) نیلوفر: گیاهی است از تیره‌ی نیلوفرهای آبی که نزدیک به تیره‌ی آلاله‌هاست، این گیاه آبزی است و در مناطق گرم و معتدل می‌روید. (معین) سراب: زمین شوره که از دور آب نماید. (معین)
معنی و مفهوم: قدم شاه اخستان چنان مبارک و فرخنده است که هر کجا سپاه او گذر کند، اگر سراب خشک هم باشد، تبدیل به تالابی پر از نیلوفر می‌شود .
۱۸۹ – از پـــی امــــن حصـــن دولــــت او
نقــب ایّـــام بــــر خـــراب رســـــاد
واژگان: نَقب: سوراخ عمیق بزرگ. (دهخدا)
معنی و مفهوم: امیدوارم که اگر روزگار می‌خواهد به بخت و اقبال شاه نقب بزند و آسیب برساند، نقب و آسیبش به خرابه برسد (اشتباه کند) و دولت او از آسیب زمانه در امان باشد .
۱۹۰ – وز پـــی جــــان ربــــودن خصمــش
ملـــک الـــموت را شـــتاب رســـــاد
واژگان: ملک الموت: فرشته‌ی مرگ، فرشته‌ی جان ستان. (دهخدا)
معنی و مفهوم: امیدوارم که عزرائیل، برای گرفتن جان دشمن شاه اخستان، به سرعت بیاید.
۱۹۱ – ایــن دعـا رفــت و سـاق عـرش گرفـــت
نــه فلــک ز اتــفاق عــرش گــرفـــت
واژگان: عرش: در زبان شرعی، فلک‌الافلاک را گویند. (معین) نه فلک: به عقیده‌ی قدما هر یک از سیّارات هفتگانه، فلکی دارد از این قرار: فلک قمر، فلک عطارد، فلک زهره، فلک شمس، فلک مریخ، فلک مشتری، فلک زحل و بالاتر از این هفت، دو فلک دیگر است، فلک اطلس یا فلک ثوابت، فلک نهم یا فلک‌الافلاک. (معین)
معنی و مفهوم: این دعای من بالا رفت و پایه‌ی عرش الهی را گرفت و آسمان‌های نه‌گانه نیز در این دعا، با من متفق و همراه شدند.
آرایه‌های ادبی: ساق عرش اضافه‌ی استعاری است .
۳-۷– ترکیب بند هفتم
عنوان ترکیب بند: نوروزیه در مدح جلال الدّین ابوالمظفر شروان شاه
مطلع ترکیب بند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1401-04-05] [ 10:49:00 ب.ظ ]




به نقطه تلافی و پایان نمی رسند
«وهم سبز»
۳-۹-۳ حسرت گذشته
تاسف به گذشته از موتیف های رایج شعر فارسی است. شاعران دوره سلجوقی به دوره محمودی حسرت می خوردند و شاعران دوره محمودی از دوره رودکی با حسرت یاد می کردند. فروغ از زندگی خود راضی نیست. شعری دارد به نام «آن روزها» که به اعتبار آن می توان گفت به این موتیف، موتیف «آن روزها رفتند» گفت:
آن روزها رفتند
آن روزهای خوب
آن روزهای سالم وسرشار
و در ارتباط باهمین بن مایه است یاددوران کودکی ونوجوانی وآرزوی بازگشت به ان دوران ها در شعر فروغ مکررا” دیده می شود. اودربسیاری از شعرهای خود از دوران کودکی یاد کرده است ودر برخی از شعرها، خاطره هایی از آن روزگاران نقل می کند. در شعر «بعد از تو» از دوران کودکی به خطاب «ای هفت سالگی» یاد می کند و در شعر کسی که مثل هیچ کس نیست» از زبان دختربچه ای سخن میگوید
ای هفت سالگی
ای لحظه شگفت عزیمت
بعد از تو هرچه رفت، در انبوهی از جنون وجهالت رفت
«بعد از تو»
اودر فضای خود
چون بوی کودکی
پیوسته خاطرات معصومی را
بیدار می کند «معشوق من»
و هم چنین از فروغ همین بن مایه است اظهار عدم رضایت از زندگی کنونی و آرزوی خوشبختی. خوشبختی ها غالبا به نظر او پوچ و قلابی است
افسوس، ما خوشبخت و آرامیم
افسوس، ما دلتنگ و خاموشیم
خوشبخت، زیرا دوست می داریم
دلتنگ، زیرا عشق نفرینی است
«درآب های سبز تابستان»
اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیار

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

و یک دریچه که ازآن
به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم
«هدیه»
۳-۹-۴ مظلومیت
او به عنوان یک زن هم در مقابل قوانین اجتماعی، حالت طغیان واعتراض دارد وهم مظلوم واقع شده است
وقتی که اعتماد من از ریسمان سست عدالت آویزان بود
ودرتمام شهر
قلب چراغ های مرا تکه تکه می کردند.
«پنجره»
۳-۹-۵ تنهایی وغربت
در زندگی تنهاست. گاهی درآخرهای شب شعر می گوید. در شعر او سخن از خانه های خلوت وتنهائی عصرهای جمعه است.
ومثل آخرشب های شهر، بسته وخلوت
صدای نی لبکی راشنیده اید؟
که از دیار پری های ترس وتنهائی
به سوی اعتماد آجری خوابگاه
ولای لای کوکی ساعت ها
وهسته های شیشه یی نور پیش می آید
«پرسش»
۳-۹-۶ حسرت
مخصوصا حسرت به زندگی عادی وزنانی که زندگی خانوادگی دارندو به کارهای معمول خانه مشغولند.
و قلب زود باور او را
با ضربه های موذی حسرت
در کنج سینه اش متورم می سازند
«براو ببخشائید»
۳-۹-۷ سادگی وزودباوری واعتمادهای بی مورد
مخصوصا به حالت زود باوری واعتماد خودش در زمان جوانی وهنگام ازدواج اشاره می کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:49:00 ب.ظ ]




پیراهری, نیر (۱۳۸۸) “سرمایه اجتماعی در نظریات جدید.” پژوهش نامه علوم اجتماعی، شماره ۳٫
خبازی، محمد (۱۳۸۶). خانه خوداتکا، مجله آبادی، شماره ۵۵٫ صفحه ۱۳۴ .
خلیجی، کیوان و صفدری، داود (۱۳۸۹). شاخص­ های با همستان­های پایدار و استفاده از آن در فرایند توسعه شهری. مجله آبادی. شماره ۶۶٫ صفحه ۹۶-۱۰۳٫
رئیسی، ایمان، عباس زادگان مصطفی و حبیبی ابوالفضل (۱۳۸۶)، پایداری اجتماعی در مسکن. مجله آبادی، شماره ۵۵٫ صفحه ۶-۱۱٫
سرتیپی پور، محسن (۱۳۸۳)، آسیب شناسی مشکلات مسکن در ایران. مجله صفه. شماره ۳۹٫ صفحه ۲۳-۴۲
-صالحی، اسماعیل، (۱۳۸۷ ) ،”ویژگی های محیطی فضاهای شهری امن”، مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی و معماری
ضابطیان،الهام – رفیعیان،مجتبی ،(۱۳۸۷). “درآمدی بر فضاهای امن شهری با رویکرد جنسیتی “، نشریه جامعه شناسی و علوم اجتماعی جستارهای شهرسازی ، -شماره ۲۴ و ۲۵
طالبی, ژاله. (۱۳۸۳) “روابط اجتماعی در فضاهای شهری.” نامه علوم اجتماعی ۲۴٫
عزیزی؛ محمد مهدی، ملک محمد نژاد؛ صارم.( ۱۳۸۶ )” بررسی تطبیقی دو الگوی مجتمع های مسکونی (متعارف و بلند مرتبه) مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی نور (سئول) و اسکان تهران”، نشریه هنرهای زیبا، شماره ۳۲،
عینی فر؛ علیرضا، (۱۳۸۸). “تحلیل رابطه طراحی کالبدی و تجربه محله مسکونی”، هنرهای زیبا- معماری و شهرسازی، شماره ۴۰٫
فلاحت، محمدصادق ( ۱۳۸۵ ). “مفهوم حس مکان و عوامل شکل دهنده آن”، نشریه هنرهای زیبا، شماره بیست و شش، صفحه ۵۷-۶۶
قائم ، گیسو (۱۳۷۵) . “زبان مشترک ساخت مسکن در معماری گذشته ایران”. مجله علمی پژوهشی صفه، شماره ۲۱، صفحه ۲۲-۲۷٫
قماشچی، وحید (۱۳۷۹). مشارکت مردمی در توسعه پایدار. مجله علمی پژوهشی صفه. شماره ۳۱٫ صفحه ۴-۱۴٫
لنگ، جان،(۱۳۸۳)، “آفرینش نظریه معماری (نقش علوم رفتاری در محیط) “،، ترجمه عینی‌فر، انتشارات دانشگاه تهران. تهران.
مدنی پور، علی (۱۳۸۴) . “طراحی فضای شهری نگرشی بر فرآیندی اجتماعی و مکانی”. مترجم فرهاد مرتضائی. ناشر شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری وابسته به شهرداری تهران
مدنی‌پور، علی. نوریان، فرشاد،(۱۳۸۷).” فضاهای عمومی و خصوصی شهر”، شرکت پردازش و برنامه‌ریزی شهری، تهران، چاپ اول
محمودی، محمد مهدی(۱۳۸۸). “توسعه ی مسکن همساز با توسعه ی پایدار”، انتشارات دانشگاه تهران.
Bramley ,G, Dempsey, N, Power, S, Brown, C. (2006) “What is ‘Socil Sustainability’, and How Do Our Existing Urban Forms Perform in Nurturing it?”, planning research conference, Bartlett School of Planning, UCL, LONDON
Chiu, Rebecca L. H.(2004) “Socio-cultural sustainability of housing: a conceptual exploration”, Housing,Theory and Society, 21: 2, 65 – 76
Coleman, J. (1978). “Current contradictions in adolescent theory”. Journal of Youth and Adolescence, ۷, ۱–۱۱٫
Dave, S .(2009), Neighbourhood Density and Social Sustainability in Cities of Developing Countries, Published online in Wiley InterScience (www.interscience.wiley.com) DOI: 10.1002/sd.433
Edwards, B. Turrent, D. (2000). “Sustainable housing principles and practice”, London, E&EN Spon.
Fleury-Bahi, Gh. . Felonneau, M & Marchand, D. (2008). “Process of Place Ider, tification andResidential Satisfaction”, Environment and Behavior, 40: 669-82
Goodland, R., 2003, “Sustainability Human, Social, Economic and Environmental”, World Bank Washington DC, USA
Jenks, M, Jones, C (2010), “Dimensions of the sustainable city2”, Springer
Kearney, A. (2006). “Residential Development Pattern and Neighborhood Satisfaction: Impact of Density and Nearby Nature”, Environment and Behavior, 38: 112-39
Tosics, I. (2004). “European urban development: Sustainability and the role of housing”. Journal of Housing and the Built Environment, 19, 67–۹۰٫
Winston, N. Pareja Eastaway, M. (2008). “Sustainable Housing in the Urban Context: International Sustainable Development Indicator Sets and Housing”. Soc Indic Res (2008) 87:211–۲۲۱٫
گفتار دوم: جایگاه سرمایه اجتماعی در مجتمع های مسکونی شهر مشهد
۳-۲-۱-مقدمه
سرمایه اجتماعی نتیجه پایداری اجتماعی است و از لحاظ کارکردی باعث اعتماد بین ساکنین می شود تا افراد در گروه ها حضور پیدا کنند و سبب مشارکت و … می شود. مشارکت خود به معنای فراهم آوردن شرایطی است که علاوه بر پاسخگویی به نیازهای عملکردی کاربران, سبب گسترش روابط اجتماعی, بالا بردن کیفیت زندگی ساکنان, ترفیع همبستگی اجتماعی, خلق حس زندگی در اجتماع می گردد. در این وضعیت, مجموعه شرایط زندگی به نحوی است که با گذشت زمان تعاملات اجتماعی بیشتر می شود و اکثریت ساکنان نسبت به محل زندگی خویش تعلق خاطر و دلبستگی می یابند. بنابراین نا خوداگاه حافظ سلامت و پایداری آن بوده، در نگهداری وبهبود وضعیت موجود مشارکت وهماهنگی خواهند داشت. در این صورت عمر مفید مجتمع های مسکونی پایدار نسبت به سایر مجتمع ها بیشتر می شود. همچنین ارزش ریالی واحدهای مسکونی این نوع مجتمع ها نیز در شرایط برابر بیشتر از سایر مجتمع ها است. پایداری اجتماعی, بهره وری مجتمع های مسکونی را به حداکثر می رساند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در این گفتار به بررسی لزوم طرح تحقیق چنین مسئله ای- لزوم پایداری اجتماعی در مجتمع های مسکونی شهر مشهد- در پایان نامه مزبور می پردازیم، که بدین منظور سرمایه اجتماعی در چند نمونه از مجتمع های مسکونی شهر مشهد- به عنوان نمونه های موردی- مورد سنجش قرار گرفته است. و در نتیجه مشاهده می شود که محلی ساختن امکانات و تسهیلات به تماس چهره به چهره ی بیشتر بین مردم ،سبب مشارکت بیشتر در امور اجتماعی می شود و در نتیجه ناهنجاری اجتماعی کاهش یافته و روابط اجتماعی بهبود می یابد، که زیر بنایی برای گسترش پایداری اجتماعی و در نهایت همه ابعاد پایداری می باشند.
۳-۲-۲- سرمایه اجتماعی
۳-۲-۲-۱- مفهوم سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی عبارت است از ارتباطات و شبکه های اجتماعی ای که می توانند حس همکاری و اطمینان رادر میان افراد یک جامعه پدید آورند. بوردیو اولین کسی است که به زعم پورتز (١٩٩٨:٣) تحلیل منظمی از سرمایه اجتماعی به دست داده است و این مفهوم راچنین تعریف کرده است: «سرمایه اجتماعی حاصل انباشت منابع بالقوه و یا بالفعلی است که مربوط به مالکیت یک شبکه با دوام از روابط کم و بیش نهادینه شده در بین افرادی است که با عضویت در یک گروه ایجاد می شود» (بوردیو،١٩٨۵ : ٢۴٨).
همانطورکه سرمایه فیزیکی، با ایجاد تغییرات در مواد جهت شکل دادن به ابزارهایی که تولید را تسهیل می کند به وجود می آید و از جنبه ای ملموس وقابل مشاهده برخوردار است. سرمایه انسانی، با تغییر دادن افراد برای کسب مهارت ها و توانایی هایی به آنها پدید می آید و افراد را توانا می سازد تا به شیوه های جدید رفتار کنند و بنابراین کمتر ملموس بوده و در مهارت ها و دانشی که فرد کسب کرده تجسم می یابد. اما سرمایه اجتماعی، حتی کمتر از این ملموس بوده و در روابط میان افراد تجسم می یابد و موقعی سرمایه اجتماعی به وجود می آید که روابط میان افراد به شیوه ای دگرگون شود که کنش راتسهیل نماید (کلمن،١٣٧٧: ۴۶۵).
کلمن سازمان اجتماعی را پدید آورنده سرمایه اجتماعی در نظر می گیرد، وی معتقد است که سرمایه اجتماعی با کارکردش تعریف می شود، به زعم وی سرمایه اجتماعی شیء واحدی نیست بلکه انواع چیزهای گوناگونی است که دو ویژگی مشترک دارند :همه آنها جنبه ای از ساخت اجتماعی هستند و کنش های معین افراد را در درون ساختار تسهیل می کنند. سرمایه های اجتماعی، مانند شکل های دیگر سرمایه مولد است و دستیابی به هدفهای معین را که در نبود آن دست یافتنی نخواهد بود، امکان پذیر می سازد (کلمن،١٣٧٧: ۴۶۴). کلمن برخی از روابط اجتماعی را که می تواند منابع سرمایه ای سودمند ایجاد کند شامل :تعهدات و انتظارات، ظرفیت بالقوه اطلاعات، هنجارها و ایدئولوژی می داند.
تعریف رایج سرمایه اجتماعی درجریان اصلی جامعه شناسی آمریکایی بویژه در روایت کارکردگرایانه آن عبارت است از روابط دوجانبه تعاملات وشبکه هایی که درمیان گروه های انسانی پدیدار می گردند و سطح اعتمادی که در میان گروه و جماعت خاصی به عنوان پیامد تعهدات وهنجارهایی پیوسته با ساختار اجتماعی یافت می شود. در مقابل جامعه شناسی اروپایی این مفهوم را در بررسی این موضوع به کار می گیرند که چگونه تحرک پیوندهای مربوط به شبکه های اجتماعی، سلسله مراتب اجتماعی و قدرت تمایز یافته را تقویت می کند. با وجود این نکات مشترک این دو دیدگاه در مورد سودمندی سرمایه اجتماعی در افزایش برخی ویژگی ها مانند آموزش، تحرک اجتماعی، رشد اقتصادی، برتری سیاسی و در نهایت توسعه است (وال، ۱۹۹۸: (۳۰۴٫
علاوه بر تعاریف فوق، ازسرمایه اجتماعی تعاریف مختلفی نیز ارائه گردیده است. پاتنام (۱۹۹۵a : 66) سرمایه اجتماعی را به عنوان “ویژگی های سازمان های اجتماعی مانند: شبکه ها، هنجارها و اعتماد اجتماعی، که هماهنگی و همکاری متقابل را تسهیل می کند” تعریف می نماید. سرمایه اجتماعی می تواند شکل های گوناگونی داشته باشد، البته پاتنام به شدت آن دسته از مدل هایی را که در خدمت اهداف اجتماعی هستند را مورد بررسی قرار داده است مانند فعالیت های اجتماعی. فعالیت های اجتماعی به “ارتباط مردم با زندگی اجتماعی آنها ” اشاره دارد (پاتنام، ۱۹۹۵b: 665) و شامل عضویت در اتحادیه های محله، گروه های سرودخوانان، یا باشگاه های ورزشی می باشد. به زعم وی شبکه ها، هنجارها و اعتماد، بخش های ضروری تئوری سرمایه اجتماعی هستند (پاتنام، ۱۹۹۵b) که همکاری را آسان تر و احساس اعتماد را بیشتر می کنند و سپس احتمال همکاری در میان این افراد بیشتر می شود. به گفته پاتنام، این اعتماد اجتماعی ناشی از دو منبع وابسته به: هنجارهای روابط متقابل و شبکه های اجتماعی است. اگرچه چندین هنجار وجود دارد که سرمایه اجتماعی را تشکیل می دهد ولی هنجار عمل متقابل مهمترین آنها است.
پاتنام در بررسی عناصر سرمایه اجتماعی، مشارکتهای اجتماعی را از اشکال ضروری به شمار می آورد و معتقد است که هرچه این شبکه ها در جامعه ای متراکم تر باشند احتمال همکاری شهروندان در جهت منافع متقابل بیشتر است و باعث می گردد که هزینه های بالقوه عهد شکنی در هر معامله ای افزایش یابد. هنجارهای قوی عمل متقابل راتقویت کند، ارتباط را تسهیل و جریان اطلاعات را در مورد قابل اعتماد بودن افراد بهبود بخشد و شبکه های اجتماعی تجسم موفقیت پیشینیان در همکاری است (پاتنام،٢٠٠٠) و بعلاوه برشبکه های اجتماعی از هنجارهای عمل متقابل و اعتماد نیز به عنوان عناصر ذهنی و شناختی سرمایه اجتماعی نامبرد.
افه و فوش علاوه بر عناصری که در تعریف بوردیو، کلمن و پاتنام از سرمایه اجتماعی وجود دارد، در بعد گرایش به آگاهی و توجه، اشاره نموده و آن را شامل مجموعه افکار، عقاید و حساسیت نسبت به زندگی اجتماعی و سیاسی و توجه به هر چیزی که در وسیعترین معنا به امور عمومی اطلاق می شود که مربوط به شکل بالقوه فردی تمایل ضعیف نسبی در دنبال کردن موضوعات مشترک در رسانه های الکترونیکی وچاپی بوده و پیش شرط شناختی ضروری و شکل فعالتر مسئولیت مدنی است که باعث علاقه مندی و دل نگرانی می شود و نقطه مقابل آگاهی و توجه وضعیت شناختی چشم پوشی، بی تفاوتی و شکل گیری نگرش فرصت طلبانه است (ُافه و فوش،٢٠٠٢: ١٩١-١٩٠).
پس درتعریف، سرمایه اجتماعی به عنوان منبعی جهت « کنش جمعی » تلقی می گردد و این منبع علاوه برآگاهی وتوجه یا دانش نسبت به امور عمومی اجتماعی یا سیاسی است. یعنی آگاهی که موجب علاقه مندی و دل نگرانی است، شامل هنجارهای اعتماد (اعتماد عمومی یا تعمیم یافته و اعتماد نهادی/مدنی)، هنجارها و یا رفتارهای عمل متقابل که در درون شبکه های اجتماعی عمل می کنند و عناصر ساختاری شبکه ها و مشارکت های رسمی و غیر رسمی می باشد. نتایج سرمایه اجتماعی در داخل شبکه شامل مجموعه ای از کنش های جمعی در اشکال و اندازه های مختلف است.
۳-۲-۲-۲- سابقه تاریخی سرمایه اجتماعی
در این رابطه توافق چندانی وجود ندارد بطور کلی تعریفی نیز که ارائه می شود، چندان همگون نیستند. اما اگر بخواهیم کاربردها، مقاصد و تعاریفی که در علوم اجتماعی از این مفهوم می شود دسته بندی کنیم و پیشینه این مفهوم را در آرای اندیشمندان متأخر و کلاسیک جستجو کنیم، شاید در چند حیطه بتوان در ردیابی آن پرداخت.
برخی معتقدند اصطلاح سرمایه اجتماعی برای اولین بار در سال ۱۹۱۶، در مقاله ای توسط هانی فان در دانشگاه ویرجینیای غربی مطرح شد،که در مورد حمایتهای محلی از مدارس روستایی است و اشاره به همبستگی اجتماعی و سرمایه گذاری فردی در جامعه داشته است و بعدها در کتاب “مرگ و زندگی در شهرهای امریکایی “جین جاکوبس (۱۹۶۱) مورد اشاره قرار گرفته است، اگرچه وی به طور مستقیم چنین عبارتی را تعریف نکرده، اما به بیان ویژگی‌ها و خصلت هایی پرداخته که به وسیله آنها، حاشیه‌نشین‌‌های شهر می‌توانند به خوبی با همدیگر ارتباط برقرار کنند و گروههایی را تشکیل دهند که خودشان مسائل و مشکلاتشان را حل کنند و وی توضیح داده بود که شبکه های اجتماعی فشرده در محدوده های قدیمی و مختلط شهری، صورتی از سرمایه اجتماعی را تشکیل می دهند و در ارتباط با حفظ نظافت، عدم وجود جرم و جنایات خیابانی و دیگر تصمیمات در مورد بهبود کیفیت زندگی، در مقایسه با عوامل نهادهای رسمی مانند نیروی حفاظتی پلیس و نیروهای انتظامی، مسئولیت بیشتری از خود نشان می دهند.
دانشمند علوم سیاسی، رابرت سلیسبری در مقاله ای در سال ۱۹۶۹ با عنوان “نظریه داد و ستد در گروه های ذینفع” در نشریه “Midwest Journal of Political Science“ معنی این عبارت را چنین بسط داده است که سرمایه اجتماعی جزئی حیاتی در تشکیل گروه های سودآور است. جامعه شناس پیر بوردیو از این عبارت در سال ۱۹۷۲ در کتاب “طرح نظریه عمل”(بوردیو، ۱۹۷۲) استفاده کرد و چند سال بعد آن را از سرمایه فرهنگی، اقتصادی و نمادین متمایز ساخت. جامعه شناسان جیمز کلمن، بری ولمن و اسکات ورتلی در بسط و عمومی سازی این مفهوم تعریف گلن لوری (۱۹۷۷) را پذیرفته اند (کلمن،۱۹۸۸) و رابرت پاتنام اندیشمند علوم سیاسی این واژه را درباره برهم کنش آن با جامعه مدنی در ایتالیا و امریکا مطرح کرد.
بنابراین سرمایه ی اجتماعی از جمله مفاهیم چند وجهی در علوم اجتماعی است که در اوایل قرن بیستم به صورت علمی و آکادمیک مطرح و از سال ۱۹۸۰ توسط جاکوبس، بوردیو، پاسرون و لوری وارد متون علوم سیاسی و جامعه شناسی شده است (ازکیا و غفاری؛ ۱۳۸۳: ۲۷۸)(وال، ۱۹۹۸، صفحه ۲۵۹). و می توان گفت کاربرد مفهوم سرمایه ی اجتماعی بصورت آنچه که امروزه مدنظر است به تدریج در دهه ۱۹۹۰ رایج شده است اما مفهوم زیربنایی سرمایه اجتماعی قدمتی بس درازتر دارد و به معنای این نیست که در آثار جامعه شناسان کلاسیک اثری از این مفهوم نمی باشد. در علوم سیاسی آمریکا، تحت مبحث جمع گرایی، متفکران قبل از قرن نوزدهم در تحلیل رابطه بین زندگی مشارکتی و دموکراسی، مکررا عبارات مشابهی را جهت تجمیع مفاهیم همبستگی و انسجام اجتماعی استفاده می کرده اند که الهام گرفته از تلاش های نویسندگانی همچون جیمز مدیسون (The Federalist Papers) و الکسیس دو توکویل (دموکراسی در آمریکا) بوده است. جان دیوی احتمالا اولین کسی است که مستقیما از عبارت “سرمایه اجتماعی” در “مدرسه و جامعه” (۱۸۹۹) استفاده کرده، اما تعریفی برای آن ارائه نداده است. همچنین در آثار اندیشمندان و جامعه شناسانی چون مارکس ، زیمل، وبر و دورکیم می‌توان به جستجوی این مفهوم پرداخت که به مفاهیمی همچون اضطرار؛ نفع جمعی، ارزش ها و اعتماد اجتماعی توجه نموده اند که هر یک ابعادی از مفهوم سرمایه ی اجتماعی را در بر می‌گیرد (توسلی؛ ۱۳۸۴:۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:48:00 ب.ظ ]




انواع روش‌های کمک حافظه­
در مقایسه با چارچوب‌های مفهومی برای نظام‌های حافظه­ به‌طور عام و نظام‌های خاص مانند حافظه کاری، حافظه شرح‌حال‌نگاری و مخصوصاً حافظه معنایی، تلاش­ های کمی برای ارائه یک تیپولوژی[۲۹۶] از روش‌های کمک حافظه­ صورت گرفته است. این مطلب تأسف‌آور است چون داشتن حداقل یک مدل ابتدایی از اثرات روبه افزایش روش‌های کمک حافظه­ ممکن است به درک بهتر راه ­هایی که روش‌های کمک حافظه­ مؤثر واقع می‌شوند و همچنین نحوه افزایش اثرگذاری آن‌ها، کمک کند. طرح روش‌های کمک حافظه­ در چارچوب‌های مفهومی موجود برای نظام‌های حافظه­، کمک چندانی نمی­کند. برای مثال، فکر کردن در چارچوب روش‌های کمک حافظه رویدادی و حافظه­ معنایی به نظر نمی­رسد نتایج شهودی یا عملی داشته باشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

روش‌های بیرونی کمک حافظه­ را می­توان دو دسته تقسیم کرد روش‌های که به‌صورت سرنخ‌های هشداری با ارائه یک سرنخ در یک زمان و مکان خاص، عمل می‌کنند و روش‌های که یک بازنمایی ذخیره شده از اطلاعات ارائه می‌دهند که به بافت زمانی و یا مکانی خاصی وابسته نیستند. هشدارهایی که به حافظه ‌آینده‌نگر کمک می‌کنند به نظر می­رسد با دسته­بندی اول متناسب باشند، درحالی‌که نت پدها و دستگاه‌های ضبط صوت مثال‌هایی هستند از ابزارهای که اطلاعات را برای استفاده بعدی ذخیره می‌کنند.
گسترده­ترین شکل مورد استفاده از وسایل کمک حافظه­ بازنمایی، نوشته‌ها و انواع الکترونیک آن است. نقاشی­ها، عکس­ها، مجسمه­ها و سنگ­نوشته­ها می‌توانند به‌عنوان ابزارهای کمک حافظه­ بازنمایی در نظر گرفته شوند. به هر حال بعضی از دستگاه‌ها ممکن است چندحالته باشند و این تمایز ساده را محو کنند. برای مثال، ابزارهای مسیریابی ماهواره­ای[۲۹۷] بازنمایی­هایی از جهان خارج ذخیره می‌کنند، اما همچنین سرنخ‌های هشداردهنده در نقاط خاصی در فضا ارائه می‌دهند.
از کدام وسایل کمک حافظه­ بیشتر استفاده می‌شود؟
بسیاری از افراد بدون اختلالات عصب­شناختی حافظه­ از وسایل کمک حافظه­ استفاده می‌کنند (هریس[۲۹۸]، ۱۹۸۰؛ لانگ، کامرون، هارجو، لاتز و مینز[۲۹۹]، ۱۹۹۹؛ وست[۳۰۰]، ۱۹۹۵)؛ از فهرست‌ها، یادداشت‌ها و تقویم­ها اغلب بیشتر استفاده می‌شوند. پارک، اسمیت و کاوانوگ[۳۰۱] (۱۹۹۰) دریافتند که روانشناسان درگیر در پژوهش‌های حافظه،­ معمولاً چیزهایی برای کمک به یادآوری خود یادداشت می‌کند.
ایوانز، ویلسون، نیدهام و برنتنال[۳۰۲] (۲۰۰۳) ۹۴ بازمانده آسیب مغزی را که دچار اختلال حافظه­ را برای شناسایی روش‌های کمک حافظه­ مورد استفاده، بررسی کردند. وسایل کمکی غیر الکترونیکی انتخاب قاطع افراد دچار مشکلات حافظه­ بود؛ از ۴۴ ابزار کمکی مختلف مورد استفاده، ۳۵ مورد (۷۹. ۵ درصد) غیر الکترونیکی بودند. بیشترین ابزارهای کمکی مورد استفاده، ساعت هشدار به‌منظور بیدار شدن (مورد استفاده ۳۸ بیمار {۴۰. ۴%}) بوده و بعد از آن ساعت با تاریخ و تایمر (مورد استفاده ۱۷ بیمار {۱۸. ۱%}). ۴ ابزار برتر کمک حافظه­ عبارت بوده ­اند از: ۱- تقویم دیواری یا چارت دیواری ({۷۲. ۳%} ۶۸n=)؛ ۲- دفترچه یادداشت ({۶۳. ۸%} ۶۰n=)؛ ۳- فهرست ({۶۲. ۸%} ۵۹n=)؛ و ۴- دفتر قرار ملاقات روزانه ({۵۴. ۳%} ۵۱n=). این یافته‌ها از نظر منطق به مطالعه قبلی شبیه است که در آن ۴۳ نفر از افراد دچار اختلال حافظه برای مشکلات حافظه ۵ تا ۱۰ سال قبل، توان‌بخشی دریافت کرده بودند (ویلسون، ۱۹۹۱). از میان این ۴۳ شرکت‌کننده ۲۹ نفر (۴/۶۴ درصد) از دفترچه یادداشت و نوت بوک استفاده می‌کردند و ۲۵ نفر (۱/۵۸ درصد) آن‌ها از چارت‌ها و جداول و تقویم استفاده می‌کردند. در هر دو مطالعه برخی از شرکت‌کننده‌ها بجای استفاده از دستگاه کمک حافظه خاص، خودشان یک روش ابداع کرده بودند به‌عنوان مثال در مطالعه سال ۱۹۹۱ یک مرد با بهره گرفتن از یک ساعت ویژه برای یادآوری درجه حرارت بدن خود استفاده می‌کرد، زیرا او به علت آسیب هیپوتالاموس از هیپوترمی[۳۰۳] رنج می‌برد. یک زن دیگر بالای بسته اقلامی را که نیاز داشت جایگزین کند را پاره می‌کرد و آن‌ها را برای یادآوری روی میز آشپزخانه می‌گذاشت تا زمانی که می‌خواهد به خرید برود، آن‌ها را بردارد. در مطالعه سال ۲۰۰۳، یک مرد دستور انجام کارها را برای یادآوری آنچه باید انجام دهد، روی دیوار می‌چسباند و فردی دیگر در مواردی که فراموش می‌کرد قبل از فاسد شدن مواد غذایی، همه آن‌ها را مصرف کند تنها مقادیر کمی مواد غذا می‌خرید؛ بنابراین مشاهده می‌شود که روش‌های کمک حافظه غیر الکترونیک به‌صورت گسترده استفاده می‌شوند و تنوع زیادی دارند.
اکثر افراد در دوره پیگیری بیشتر از راهبردهای استفاده می‌کردند که قبلاً در شروع آسیب مغزی استفاده کرده بودند. در مطالعه ویلسون (۱۹۹۱)، به‌طور متوسط از چهار راهبرد کمکی قبل از آسیب استفاده شده بود ولی بعد از آسیب به‌طور متوسط از ۳۹/۷ مورد استفاده می‌شد. همچنین، ایوان و همکاران (۲۰۰۳) میانگین ۴۵/۲ راهبرد کمکی قبل از آسیب در مقابل ۸/۶ مورد بعد از آسیب را گزارش کرده‌اند. در هر دو مطالعه، بین استفاده از راهبردهای کمک حافظه و استقلال رابطه وجود داشت و پیشنهاد می‌کند که مستقل شدن باوجود یک آسیب حافظه، مستلزم استفاده از راهبردهای کمک حافظه است.
اثربخشی وسایل کمک‌ حافظه بیرونی چقدر است؟
در مورد سازگاری روزمره، هر دو مطالعه قبلی (ویلسون، ۱۹۹۱؛ ایوانز و همکاران، ۲۰۰۳) مستقیم یا غیرمستقیم به بررسی اثربخشی راهبردهای کمک حافظه پرداخته‌اند. ویلسون (۱۹۹۱) دریافت که افرادی که مستقل زندگی می‌کردند نسبت به کسانی که مستقل نبودند از شش مورد یا بیشتر، از وسایل کمک حافظه استفاده می‌کردند. ایوان و همکاران (۲۰۰۳) اثربخشی راهبرهای کمک حافظه را با درخواست از افراد مستقل برای درجه‌بندی (۱= به‌ندرت مؤثر، ۲ گاهی مؤثر، ۳= معمولاً مؤثر) به بررسی اثربخشی این راهبردها پرداخته‌اند. معلوم گردید که راهبردهای کمکی پراستفاده، حداقل بر اساس درجه‌بندی مراقبان بیمار، لزوماً مؤثرترین نیستند. با این‌حال، توجه به این نکته لازم است که برخی از راهبردها توسط تعداد کمی از افراد استفاده می‌شوند اما اثربخشی خوبی دارند. این مطلب هدف‌های راهبردهای کمکی الکترونیکی و غیر الکترونیکی را در بر می‌گیرد. از میان راهبردهای غیر الکترونیک، گره زدن دستمال (معادل آمریکایی بستن نخ دور انگشت) مؤثر نبود، درحالی‌که دنبال کردن برنامه روزانه یا هفتگی، نوشتن فهرست و درخواست از دیگران برای یادآوری، رتبه‌های بالاتری کسب کردند. به خاطر آوردن مصرف دارو، یک هدف مهم روزانه برای افراد دچار اختلال حافظه است. ون هیول و هاکس[۳۰۴] (۲۰۰۶) گزارش داده‌اند که هشدار ساعت مچی و یادآور صوتی دیجیتال در بهبود رعایت دستورات دارویی در سه فرد دچار آسیب مغزی تروماتیک مؤثر است.
در مورد سنجش‌های آزمایشگاهی یا بالینی، برخی از مطالعات مرتبط در کتاب‌های دیگر شرح داده شده است (کاپور و همکاران، ۲۰۰۴؛ سهلبرگ[۳۰۵]، ۲۰۰۵). جدیدترین مطالعه ارزش سرنخ دهی حتی اگر بدون توجه به بافت باشد در بهبود حافظه ‌آینده‌نگر را تأیید کرده است (فیش و همکاران، ۲۰۰۷). اوکونل[۳۰۶] و همکاران (۲۰۰۸) نشان داده‌اند که می‌توان با بهره‌مندی از بازخورد زیستی به گروهی از افراد دچار اختلال بیش فعالی / نقص توجه، فن خود هشداری را آموزش داد و این فن عملکرد فرد در تکالیف حفظ توجه ازجمله به یاد داشتن بازداری پاسخ به سرنخ‌های خاص را بهبود می‌دهد. فیش و همکاران (۲۰۰۸ ب) گزارش داده‌اند که در تشویق یک بیمار دچار آسیب دوطرفه لوب پیشانی برای اجرای مقاصد روزمره، پیجر الکترونیکی، مؤثرتر از چک‌لیست بود و بیان می‌کنند که این امر از طریق تشویق رفتار پایش هدف به دست آمد. جنتری[۳۰۷] (۲۰۰۸) اثربخشی یک دستگاه دیجیتال شخصی، به نام “پالم زایر ۳۱[۳۰۸]” را بررسی کردند و دریافتند که یک گروه از بیماران مبتلا به ام‌اس بعد از آموزش برای استفاده از این دستگاه، در استقلال شناختی، پویایی و تعاملات اجتماعی بهبودهای نشان دادند. باید یادآور شویم که نمرات آزمون رسمی حافظه در یک دوره زمانی مشابه هیچ‌گونه بهبودی نشان نداد. چندین مطالعه اثربخشی سیستم‌های پیج، نوروپیج برای کمک به قربانیان آسیب مغزی در جبران اختلالات حافظه روزمره و برنامه‌ریزی به اثبات رسانده‌اند. (ویلسون، ایوانز، امسلی و مالینک[۳۰۹]، ۱۹۹۷؛ ویلسون، امسلی، کوریک[۳۱۰] و ایوانز، ۲۰۰۱؛ امسلی و همکاران، ۲۰۰۷؛ فیش و همکاران، ۲۰۰۸ ج).
چه افرادی از راهبردهای کمک حافظه به‌صورت مؤثر استفاده می‌کند؟
ما می‌دانیم که برخی از افراد دچار آسیب حافظه از راهبردهای کمک حافظه بیرونی به‌خوبی استفاده می‌کنند درحالی‌که برخی دیگر مشکلات زیادی در استفاده از این راهبردها دارند. چه چیزی اثربخشی راهبرد کمک حافظه را تعیین می‌کند؟ ویلسون و واتسون (۱۹۹۶) به توصیف چارچوبی برای درک رفتارهای جبرانی در افراد دچار آسیب‌های نورولوژی حافظه پرداخته‌اند. این چارچوب‌ها توسط بکمن و دیکسون[۳۱۱] (۱۹۹۲) و بار دیگر به‌صورت تغییر یافته توسط دیکسون و بکمن (۱۹۹۹) توسعه داده شده است چهار مرحله در ارزیابی رفتار جبرانی مشخص کرده‌اند: خاستگاه‌ها، مکانیسم‌ها، فرم‌ها و پیامدها. ویلسون (۲۰۰۰) از این چهارچوب برای بررسی روش‌های جبرانی در اختلالات شناختی مختلف استفاده کرد. ایوانز و همکاران (۲۰۰۳) به بررسی عواملی پرداختند که استفاده مناسب از راهبردهای جبرانی را پیش‌بینی می‌کرد مهم‌ترین عوامل پیش‌بینی کنند عبارت‌اند از:

    1. سن: افراد جوان‌تر بهتر جبران می‌کنند.
    1. شدت آسیب: افراد دچار آسیب شدید، در جبران ضعیف‌ترند.
    1. اختصاصی بودن نقص. به نظر می‌رسد افراد دچار نقایص گسترده شناختی، در جبران به‌خوبی افراد دچار نقایص کانونی نیستند.
    1. استفاده از راهبردها پیش از بیماری: افرادی که از برخی راهبردهای جبرانی پیش از آسیب استفاده کرده‌اند به نظر می‌رسد بعد از آسیب یا بیماری بهتر از راهبردهای جبران استفاده می‌کنند.

این زمینه نیاز به بررسی بیشتر دارد اگر ما بتوانیم پیش‌بینی کنیم چه کسی احتمالاً بدون مشکل از راهبردهای جبرانی استفاده می‌کند، آنگاه می‌توانیم هدف توان‌بخشی را کمک به افرادی قرار دهیم که احتمال کمتری برای جبران خودبه‌خود دارند. تجارب بالینی، متغیرهای دیگری را مطرح می‌سازد که احتمالاً مهم هستند ازجمله بینش و انگیزش، حمایت اعضای خانواده و همکاران و فقدان ناتوانی حسی، حرکتی یا بیماری روان‌پزشکی. استاپلتون، آدامز و آترتون[۳۱۲] (۲۰۰۷) بیان کردند که از پنج فرد دچار آسیب مغزی تروماتیک که تلفن همراه به‌عنوان وسیله کمک حافظه آن‌ها تعیین شده بود دو نفری که در استفاده از تلفن همراه برای یادآوری انجام رفتارهای هدف موفق نبودند دچار اختلال حافظه و اختلال عملکرد اجرایی و نیازمند مراقبت ۲۴ ساعته بودند.
راهبردهای یادیار و مرور ذهنی در توان‌بخشی
یادیارها
یادیارها[۳۱۳] شامل نظام‌های است که به ما کمک می‌کنند موضوعات را به‌راحتی به خاطر بیاوریم و گاه این اصطلاح برای توصیف هر چیزی که حافظه را بهبود دهد ازجمله وسایل کمک حافظه، استفاده می‌شود اما اغلب آن اشاره به راهبردهای درونی دارد که آگاهانه یاد گرفته می‌شوند و به تلاش قابل‌توجه برای انجام تمرینات نیاز دارند (هریس، ۱۹۸۴). پرکاربردترین یادیار مصنوعی، روشی برای به خاطر سپردن اینکه هر ماه سال چند روز دارد است. اکثر مردم آمریکا و بریتانیا از یک شعر («سی روز دارد ماه سپتامبر… . »). برای این کار استفاده می‌کنند. در سایر نقاط دنیا، بسیاری از مردم از پنجه‌های خود استفاده می‌کنند، با پنجه‌های خود ماه‌های طولانی را نشان می‌دهند و از برآمدگی بین آن‌ها برای معرفی ماه‌های کوتاه استفاده می‌کنند. با این‌حال کشورهای دیگر از پسوندها و پیشوندها برای به خاطر آوردن ماه‌های بلند و کوتاه استفاده می‌کنند. هر کشور با بهره گرفتن از نظام تقویم ما، یک یادیار برای به خاطر سپردن طول ماه‌ها مختلف استفاده می‌کند.
یادیارهای کلامی[۳۱۴]
یکی از انواع یادیار، یادیار حرف اول[۳۱۵] است که در آن از حروف اول کلمه‌ها در یک جمله برای یادآوری اطلاعات به یک ترتیب خاص، استفاده می‌شود. نوع دیگر این یادیار، استفاده از کل کلمه برای به خاطر آوردن اطلاعات است. هریس (۱۹۸۴) بیان می‌کند که یادیار با بهره گرفتن از حروف اول، تنها زمانی مفید است که آیتم‌های که به خاطر آورده می‌شوند به‌خوبی شناخته شده باشند اما به خاطر آوردن آن‌ها به ترتیب درست، دشوار باشد. به هر حال از آن‌ها می‌توان برای یادگیری آیتم‌های جدید استفاده کرد (ویلسون، ۱۹۸۷). نوع دیگری یادیار که برای یادآوری فهرست ارقام مثلاً شماره کارت اعتباری، استفاده می‌شود؛ فرد می‌تواند جمله‌ای بسازد که در آن هر کلمه از حروف مربوط به اعدادی که باید به خاطر آورده شوند تشکیل شده است. به‌عنوان مثال، عدد ۶۷۳۴ می‌تواند به این صورت نوشته شود mother (شش رقم) courage (هفت) was (سه) here (چهار). ویلسون و موفات[۳۱۶] (۱۹۸۴) بیان می‌کنند که یادیارها با بهره گرفتن از حروف اول به دو دلیل کارآمد هستند (۱) زیرا اطلاعات قطعه‌بندی می‌شوند و قطعه‌بندی مشخص شده است یادآوری را افزایش می‌دهد (میلر، ۱۹۵۶) و (۲) زیرا این روش تعداد پاسخ‌های رقیب را کاهش می‌دهد. بسط و یا داستان سازی با کلمه‌ها، روش دیگری است که برای بهبود یادآوری برای افراد دچار آسیب مغزی یا فاقد اختلال استفاده می‌شود (گیانوتسوس و گیانوتسوس، ۱۹۸۷؛ ویلسون، ۱۹۸۷؛ کروویتز، ۱۹۷۹).
این روش ترکیبی از دو فن کلامی و دیداری است و ممکن است به همین دلیل باشد که از میان چهار روش مورد مقایسه توسط ویلسون (۱۹۸۷) موفق‌ترین روش بوده است.
وارینگتون و ویسکرانتز (۱۹۸۲) نشان دادند که بیماران مبتلا به یادزدودگی می‌توانند تداعی‌های ریتمیک را یاد بگیرند، گاردنر (۱۹۷۷) به یک مرد مبتلا به سندرم کورساکوف یک شعر برای به خاطر آوردن نام بخش و بیمارستانی که او در آن بود یاد داد و موفات (۱۹۸۴) پیشنهاد کرد که از شعرها می‌توان برای کمک به افراد استفاده کرد تا بتوانند راهبردهای مناسب برای حل یک مسئله خاص انتخاب کنند.
یادیارهای دیداری[۳۱۷]
یادیارهای دیداری را می­توان عوامل یادآورنده از طریق تصاویر تعریف نمود. این موارد
ممکن است تصاویر ذهنی و یا تصاویر واقعی باشند. به‌عنوان مثال، می­توان یک نام را به یک تصویر دیداری تبدیل و تغییر شکل داده و برای یادآوری آن نام، این تصویر را به خاطر داشت. برای افرادی که در یافتن تصاویر، مشکل دارند، می‌توان به‌جای آن از یک تصویر واقعی استفاده نمود. یکی از بیماران ویلسون که نمی‌توانست نام درمانگران خود و یا همسایگانش را به خاطر آورد، نام آن‌ها را از طریق تمرین در کشیدن تصاویر فرا گرفت. نام «جولیان[۳۱۸]» از طریق کشیدن یک «جواهر بر روی یک شیر[۳۱۹]» مجسم گردید. نقاشی به او نشان داده شد و یادیار برای او توضیح داده شد. سپس نقاشی کنار گذاشته شد و پس از چند دقیقه از وی خواسته شد که نام این همسایه را به خاطر آورد. وی برای مدتی کوتاه فکر کرده و به مکانی بر روی میز اشاره کرد که نقاشی و طراحی موردنظر آنجا بود. وی سپس گفت: «یک سگ؟ نه. یک گاو؟ نه. آن یک… یک… یک شیر بود. در این کنار، آیا یک سنگ وجود داشت؟ نه نه یک سنگ، آن یک… یک… یک جواهر بود! شیر جواهری، یعنی جولیان!». باگذشت زمان، وی در به یادآوردن نام جولیان سریع‌تر گردید.
نوع پیچیده‌تری از تصویرسازی، تداعی نام با چهره است. تصور کنید که ما می­خواهیم نام «خانم کراسلی» را به خاطر آوریم. گام اول عبارت از یافتن یک ویژگی مهم و برجسته از چهره‌ی خانم کراسلی می‌باشد. اگر گوش‌های او به‌طور خاصی برجسته و چشمگیر باشند. ما می­توانیم این را به‌عنوان ویژگی مهم و برجسته­ی وی انتخاب نماییم. گام بعدی عبارت از تغییر شکل دادن نام وی به چیزی پرمعنا می‌باشد، لذا «کراسلی»(crossley) را می‌توان به دو کلمه «کراس به معنای صلیب» و لیف به معنای برگ و یا برگی به شکل یک صلیب تبدیل و تغییر شکل داد. گام نهایی عبارت از به هم پیوند دادن این ویژگی متمایزکننده با این نام تغییر شکل یافته می‌باشد، لذا یک برگ صلیب مانند را می‌توان در نظر گرفت که از گوش‌های وی در حال رشد و بیرون زدن می‌باشد. دفعه­ی بعد که خانم کراسلی را ملاقات می‌کنیم، می‌توانیم چهره‌ی وی را به‌خوبی در نظر گرفته، گوش‌هایش را مورد توجه قرار داده، ادامه تصویر این برگ صلیب مانند را دوباره در ذهن مجسم نماییم. هرچند که هم یادیارهای کلامی وهم یادیارهای دیداری به‌صورت مفصل توسط ویلسون (۱۹۸۷) توصیف و ارزیابی شده‌اند، اما واضح است که برخی از این موارد را می­توان با احتمال بیشتری در زمینه­ توان‌بخشی حافظه مورد استفاده قرارداد. نوع دیگری از تصویرسازی دیداری عبارت از تصویرسازی دیداری متعامل می­باشد که طی آن فرد تصویری از کلمه یا جسم اولی را که قرار است به خاطر آورده شود، خلق و ایجاد نموده (مثلاً یک قوطی کبریت) و در ادامه این را با جسم دومی که قرار است به یاد آورده شود به هم ربط می‌دهد (مثل یک قایق تفریحی). سپس این جسم دوم (قایق تفریحی) با کلمه سوم به هم پیوند داده، سومی با چهارمی به هم پیوند خورده و این امر به همین منوال ادامه می­یابد.
نوع دیگری از یادیار دیداری، روش چنگک دیداری[۳۲۰] است. در نظام‌های چنگک، یک مجموعه استاندارد از کلمه‌های به هم مرتبط یاد گرفته شده و آیتم‌ها و مقوله‌هایی که می‌بایستی به یاد آورده شوند به این چنگک‌ها به‌وسیله تصویرسازی دیداری وصل می­گردند. شناخته‌شده‌ترین نظام چنگک عبارت از روش چنگک هم‌قافیه[۳۲۱] می‌باشد که طی آن اعداد ۱ تا ۱۰ با واژه‌های هم‌قافیه‌ای نظیر one (یک) هست یک bun (نان گرد)،two (دو) هست یک shoe (کفش) three (سه) هست یک tree (درخت) four (چهار) هست یک door (درب)، five(پنج) هست یک­ hive(کندوی زنبور)،six (شش) هست ­sticks (چوب‌های دستی)­، seven (هفت) هست heave (آسمان)، eight (هشت) هست یک gate (دروازه)،nine (نُه) هست یک line(خط) و همچنین اینکه (ten) هست یک hen(مرغ). آیتم اولی که قرار است به یاد آورده شود، با کلمه bun (نان گرد) به هم پیوند خورده، آیتم دوم با کلمه shoe (کفش) به هم پیوند خورده و این امر به همین منوال ادامه می­یابد. این روش کمک حافظه هنگامی مفید می‌باشد که نوشتن یک فهرست امری غیرعملی و ناممکن (مثلاً در هنگام رانندگی) باشد. با این‌حال، تکمیل و انجام دادن این مراحل برای افراد مبتلا به مشکلات حافظه‌ای شدید امری دشوار بوده و این روش به‌احتمال زیاد دارای ارزش بسیار کمی در موقعیت‌های واقعی حیات برای اکثر افرادی می­باشد که مبتلا به نواقص حافظه‌ای اُرگانیک هستند (تیت،۱۹۹۷). با این وجود، کاشل و همکاران (۲۰۰۳؛ کاشل، ۲۰۰۳) بیان کردند که افراد دارای نواقص حافظه‌ای شدید را می‌توان به‌صورت موفقیت‌آمیزی با یادیارهای ساده نظیر تصویرسازی دیداری درمان نموده و لذا موفقیت محدود به افراد دارای مشکلات خفیف و ملایم نیست. یکی از قدیمی‌ترین راه‌کارهای یادیار عبارت از روش جایگاه (یا به یاد آوردن از طریق مکان) می‌باشد. این روش توسط یونانی‌های باستان استفاده می‌شد. یتس (۱۹۶۶) به توصیف این مسئله پرداخت که چگونه سیمونیدز[۳۲۲] قادر به یادآوری نام بسیاری از افراد حاضر در یک مهمانی از طریق به یاد آوردن مکان نشستن و موقعیت هر میهمان بود. یادیار شناس معروفی بنام آقای شرشوسکی[۳۲۳] که توسط لوریا (۱۹۶۸) مورد پژوهش و بررسی قرارگرفته بود، گاهی از این روش استفاده می‌کرد به‌عنوان مثال، وی تصاویری از آیتم‌هایی
می‌ساخت که می‌بایستی آن‌ها را به خاطر آورده و این آیتم‌ها را در نقاط مختلف یک خیابان مثل چارچوب پنجره‌ها، گذرگاه‌ها و همچنین کنار جدول خیابان قرار می‌داد. اگرچه این روش منتهی به یادآوری بهتری در مقایسه با یادیارهای حرف اول و همچنین موقعیت‌های تصویری سازی دیداری در پژوهش ویلسون (۱۹۸۷) نگردید، اما برخی از افراد به‌خوبی به روش جایگاه پاسخ نشان دادند. با این‌حال، حتی برای این دسته افراد، این روش دارای تأثیر کمتری در مقایسه با روش داستان‌گویی بود.
جنبش‌های حرکتی به‌عنوان یک راهبرد کمک حافظه
شواهد قابل‌توجهی وجود دارند که افراد مبتلا به مشکلات شدید حافظه می‌توانند برخی تکالیف را با اندکی دشواری فرا بگیرند (مثلاً، بروکز و بدلی، ۱۹۷۶؛ کورکین، ۱۹۹۶؛ ویلسون و همکاران، ۱۹۹۶؛ کاواکو و همکاران، ۲۰۰۴). این‌ها، تکالیفی هستند که مستلزم حافظه ناآشکار می‌باشد که طی آن هیچ‌گونه یادآوری آگاهانه و هوشیارانه‌ای موردنیاز نیست. برخی از این تکالیف شامل تکالیف فرآیندی هستند که مستلزم حافظه حرکتی نظیر ردیابی کردن یک هدف بر روی یک صفحه رایانه‌ای و یا ترسیم در آیینه می‌باشند. این حافظه حرکتی دست نخورده در افراد مبتلا به یادزدودگی منتهی به اندیشه پیرامون اثربخشی حرکت‌های جنبشی به‌عنوان یک امر کمک کننده به حافظه گردیده است. پاوول[۳۲۴] (۱۹۸۱) همچنین مطرح کرده است که اسامی خاصی همچون آقای پاتر و آقای هاتر را می­توان توسط الگویی از حرکت‌ها فرا گرفت. موفات (۱۹۸۴) به توصیف یک آزمایش با مردی پرداخت که از یک آسیب مغزی تروماتیک شدید رنج می‌برد؛ دو فهرست از کلمه‌ها، یک فهرست با بهره گرفتن از حرکت (نظیر کلمه نوزاد که توسط یک عمل تکان دادن بازو نشان داده می‌شد) و فهرست دیگر با بهره گرفتن از مرور ذهنی آموزش داده شد. میانگین تعداد کلمه‌ها یاد آوردی شده در شرایط حرکتی برابر با ۵۸/۷ در مقایسه با فقط ۱۷/۳ کلمه‌ای شرایط مرور ذهنی بود.
ویلسون (۱۹۸۷) حرکت‌ها جنبشی را به‌عنوان عامل کمک کننده برای یادگیری اسامی با تصویرسازی دیداری مقایسه کرد. این مطالعه تک موردی در مورد یک مرد ۲۷ ساله‌ای مبتلا به آلزایمر شدید و نیز غفلت یک طرفه و همچنین ادراک‌پریشی چهره[۳۲۵] بود. ۲۰ نام از اسامی کارکنان و بیماران در مرکز توان‌بخشی انتخاب گردید و به‌صورت تصادفی به یادگیری در شرایط حرکات جنبشی و یا تصویرسازی دیداری، اختصاص یافتند. برای کمک به یادآوری نام‌ها، این مرد تشویق به فکر کردن در مورد یک علامت (در شرایط جنبشی) و یا یک نقاشی (در شرایط تصویرسازی دیداری) شد. در ارتباط با نام فیزیوتراپیست وی، یعنی «سو:Sue»، وی کلمه «سوپ:soup» را انتخاب کرده و وانمود به خورد سوپ نمود. در ارتباط با پرستار وی، یعنی «مایک:Mike»، وی کلمه «میکروفن:microphone» را انتخاب کرد. نقاشی مورد نظر شامل مردی بود که یک میکروفن را در دست داشت. این تصاویر برداشته شدند و به وی علامت (خوردن سوپ) و یا نقاشی (میکروفن) نشان داده شد و نام شخصی را که معرف آن بود را از وی پرسیدند. دو نام جدید هر جلسه معرفی و مطرح می‌شد. بعد از ۱۱ جلسه تمرین، هنگامی‌که علامت موردنظر، در مقایسه با نقاشی، به وی نشان داده می‌شد، بیمار به‌طور معناداری اسامی بیشتری را به یاد می‌آورد. با این‌حال، این امر نتوانست کمک خیلی زیادی را در زندگی واقعی به وی نماید، زیرا وی هرگز به‌صورت قابل اطمینانی نتوانست نام سه درمان کننده خود را فرا بگیرد، علیرغم اینکه ۸۵ جلسه تمرینی دیگر نیز برای وی برگزار شد.
شواهد قانع کننده‌ای وجود دارد که افراد مبتلا به یادزدودگی شدید می‌توانند مهارت‌های حرکتی را فرا بگیرند. به‌عنوان مثال کاواکو و همکاران (۲۰۰۴) پنج مهارت جدید (که همه مشابه با فعالیت‌های زندگی واقعی بودند) به ۱۰ نفر که مبتلا به یادزدودگی شدید بودند، آموزش دادند. ۹ نفر آنسفالیت ویروسی ساده هرپس داشتند و یک نفر هم دچار سکته تالامیک شده بود. هرچند شرکت‌کننده‌ها در یادآوری رویدادی تکالیف، دچار آسیب بودند، با این‌حال اکتساب و نگهداری مهارت‌ها از طرف آن‌ها قابل مقایسه و مشابه با موارد مربوط به یک گروه کنترل ۲۵ نفری از شرکت‌کننده‌ها بود. از این رو، هرچند که یادآوری حرکتی جدید به‌یقین برای افراد مبتلا به اختلالات شدید حافظه امری محتمل و ممکن می‌باشد، اما شواهد بسیار اندکی وجود دارد که بتوان این توانایی را به‌عنوان یک راهبرد یادیار استفاده کرد.
چقدر یادیارها در زمینه توان‌بخشی حافظه، موفق می‌باشند؟
به‌احتمال زیاد، تصویرسازی دیداری بیش از دیگر راهبردها مورد مطالعه قرارگرفته است. باوجود اینکه گزارش‌های متناقضی ازجمله پیرامون ارزش تصویرسازی دیداری در افراد مبتلا به آسیب مغزی وجود دارند، اما بیشتر شواهد به نظر می­رسد که از آن‌ها به‌عنوان راهبردهای کمک به یادگیری انواع خاصی از مطالب، حمایت می‌کنند. از این‌رو، جونز[۳۲۶] (۱۹۷۴) دریافت که تصویرسازی دیداری، کمکی به دو بیمار مبتلا به یادزدودگی کلی به هنگام تلاش برای یادآوری گروهی از لغات، نکرد، درحالی‌که این روش برای دو بیماری که تحت قطعه‌برداری گیجگاهی چپ قرار گرفته بودند، مفید بود. سرماک[۳۲۷] (۱۹۷۵) دریافت که بیماران دارای سندرم کورساکوف در شرایط تصویرسازی در مقایسه با شرایط غیر تصویرسازی، عملکرد بهتری دارند. داونز و همکاران (۱۹۹۷) شواهد بیشتری را برای ارزش تصویرسازی دیداری فراهم نمودند. آن‌ها دریافتند که تصویرسازی به‌صورت برجسته و معناداری باعث افزایش یادگیری چهره – نام در مقایسه با آموزش‌ها غیراختصاصی می‌شود و حتی با پیش مواجهه (مواجهه به مدت ۶ ثانیه قبل از شروع آموزش با چهره‌هایی که می‌بایستی فراگرفته شوند) می‌تواند افزایش بیشتری پیدا کند. در طول مرحله پیش مواجهه، شرکت‌کنندگان می‌بایستی در مورد شخصی که نقاشی شده قضاوت کنند ازجمله اینکه آیا این فرد، شخص صادقی می­باشد یا خیر. با این‌حال، هیچ یک از این مطالعات از مطالب مرتبط با زندگی واقعی شخص، استفاده نکردند.
ویلسون (۱۹۸۷) چندین مطالعه را گزارش کرده است که در آن‌ها از تصویرسازی دیداری، جهت کمک به افراد برای یادگیری نام‌های اشخاص واقعی شناخته شده برای بیماران استفاده شده بود. این روش ممکن است باعث بهبود انگیزه شود که به‌نوبه خود می ­تواند باعث افزایش یادگیری نیز گردد. تفاوت دیگر در پژوهش‌های ویلسون (۱۹۸۷) این بود که یادگیری طی چندین کوشش صورت می­گرفت، درحالی‌که در مطالعات آزمایشی پیشین، شرکت‌کنندگان به‌طور معمول در معرض یک تا سه کوشش یادگیری قرار می­گرفتند. روش‌های آموزش نیز متفاوت بوده‌اند. یک مطالعه آزمایشی کنترل‌شده جدیدتر با کاربندی تصادفی توسط کاشل و همکاران (۲۰۰۲) به این نتیجه رسید که تصویرسازی دیداری، نسبت به آموزش کاربردی حافظه، برتر و بهتر می­باشد. پس از دوره خط پایه چهار هفته‌ای، بیماران به‌صورت تصادفی در معرض آموزش تصویرسازی (۹=n) و یا آموزش معمول مرکز توان‌بخشی (۱۲=n) قرار گرفتند. همه بیماران ۳۰ جلسه مجزای درمان را در عرض ۱۰ هفته دریافت نمودند. نتایج نشان داد که آموزش تصویرسازی به‌صورت معناداری، یاد­آوری تأخیری مطالب کلامی روزمره (داستان‌ها و قرارهای ملاقات) را بهبود می‌دهد. علاوه بر این، فراوانی مشکلات حافظه مشاهده شده توسط خویشاوندان نیز کاهش یافته و این بهبودی در پیگیری سه ماهه نیز مشاهده شد. ویلسون (۱۹۸۷) بیان می‌کند که به‌منظور کمک به افراد دچار آسیب حافظه برای حفظ و نگهداری اطلاعات، می‌بایستی یادگیری به‌صورت تک‌مرحله‌ای در یک زمان صورت بگیرد، به‌جای اینکه چندین آیتم اطلاعاتی به‌صورت یک‌باره ارائه گردد. کلر و همکاران (۱۹۹۹، ۲۰۰۰) و کلر، ویلسون، کارتر، هودج و آدامز، (۲۰۰۱) و پژوهشگران دیگران نیز اطلاعات جدیدی را بدین طریق آموزش داده‌اند. روش یادگیری بدون خطا نیز مورد حمایت قرار گرفت. ازاین‌رو، به نظر می‌رسد که تصویرسازی دیداری در بهبود یادگیری برخی از اطلاعات تحت شرایط خاص مفید می‌باشد. این امر می ­تواند همچنین برای دیگر یادیارها نظیر یادیارهای حرف اول و همچنین روش داستان‌گویی نیز صحیح باشد. پاندز و هندریکس[۳۲۸] (۲۰۰۶) پیشنهاد کردند که اگرچه یادیارها می‌توانند برخی از مشکلات حافظه‌ای روزمره افراد مبتلا به معضلات حافظه را حل نمایند، اما تعمیم آن اغلب، ضعیف می‌باشد. این امر بر روی این حقیقت تأکید دارد که تعمیم آموزش، بخش مهمی از توان‌بخشی حافظه بوده و می‌بایستی در هر برنامه درمانی در نظر گرفته شود.
راهبردهای مرور ذهنی
مرور ذهنی[۳۲۹] به معنای تمرین ذهنی و یا تکرار کردن چیزی تا زمان یادآوری آن می­باشد. تکرار طوطی‌وار[۳۳۰] و یا تکرار ساده مطالب، به‌صورت گسترده‌ای توسط عموم مردم، استفاده می‌شود، اما این امر یک راهبرد خوب یادگیری بخصوص برای افراد مبتلا به اختلالات حافظه نمی‌باشد. ما ممکن است چیزی را چندین مرتبه شنیده یا خوانده باشیم و همچنان آن را به یاد نیاوریم. از مدت‌ها قبل از سال ۱۹۷۳، مشخص شده که هیچ ارتباطی بین زمان تمرین (تعداد تکرارها)­و همچنین مقدار مطالب آموخته شده وجود ندارد (کریک و واتکینز، ۱۹۷۳). حتی در شرایطی که در آن تمرین مکرر منجر به بهبود می‌گردد، ممکن است هیچ گونه تعمیم یادگیری، وجود نداشته باشد. یک آزمایش معروف که توسط اریکسون، چاس و فالکون[۳۳۱] (۱۹۸۰) صورت گرفت در این آزمایش به یک دانش‌آموز برای افزایش فراخنای ارقام رو به جلو بیشتر از هنجار ۲±۷ (میلر، ۱۹۵۶) آموزش داده شد، پس از ۲۰ ماه تمرین، فراخنای ارقام دانش‌آموز ۷ به فراخنای خارق‌العاده ۸۰ رقمی افزایش یافت، بدین معنا که فقط با یک‌بار شنیدن این ۸۰ رقم، وی قادر به تکرار مجدد آن‌ها به‌صورت صحیح با همان ترتیبی گفته شده، بود! با این‌حال، برای انجام این کار، وی مجبور به تبدیل کردن آن‌ها به چیزی معنادار بود وی یک ورزشکار بوده و لذا این اعداد و ارقام را به‌عنوان زمان و یا فاصله دویدن یا دیگر اطلاعات ورزشی در ذهنش تجسم می‌کرد. به همان میزان که این عملکرد اثرگذار بود، بهبودی به دیگر تکالیف حافظه، حتی برای یادآوری حروف صامت، تعمیم داده نشد، به‌گونه‌ای که فراخنای وی در اینجا در پایان بیست ماه آموزش در حدود شش بود.
بنابراین، تکرار طوطی‌وار و یا تمرین مکرر به خودی خود دارای ارزش محدودی بوده، اما دیگر روش‌های تمرین و تکرار نیز وجود دارند که به‌یقین باعث بهبود یادآوری می‌شوند. جدای از روش مرور ذهنی بسط یافته/ بازیابی بافاصله و یادیارهای کلامی، متداول‌ترین راهبرد مرور ذهنی در توان‌بخشی حافظه، روش PQRST (پیش‌خوانی، پرسش، خواندن، توضیح دادن و آزمون[۳۳۲]) که در ابتدا توسط رابینسون (۱۹۷۰) توصیف گردید و همچنین روش مشابه SQR3 (بررسی، پرسش، خواندن، یادآوری و مرور[۳۳۳]؛ راونتری، ۱۹۸۲) می‌باشند. در عمل، ترتیب مراحل تقریباً باهم مشابه هستند مراحل روش PQRST عبارت است از:

    1. پیش‌خوانی: مطالبی را که قرار است به یاد آورده شود، مرور نمایید (یعنی اینکه مفهوم کلی متن یا نوشته موردنظر را دریافت کنید).
    1. پرسش: سئول‌های کلیدی در مورد متن بپرسید (به‌عنوان مثال نکته و منظور اصلی که قرار است انتقال یابد چیست؟ در چه سالی این عمل رخ داده است؟ چند نفر در آن درگیر بودند؟)
    1. خواندن: مطالب را به‌دقت بخوانید تا بتوانید به پرسش‌ها پاسخ دهید.
    1. توضیح دادن: به بیان جواب‌ها پرداخته و در صورت لزوم مجدداً به خواندن متن بپردازید تا اینکه امکان بیان جواب‌ها وجود داشته باشد.
  1. آزمون: به‌صورت منظم یادآوری اطلاعات مورد آزمون قرار دهید.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:48:00 ب.ظ ]




۲-۱۵ معرفی بیشتر در زمینه QFD
QFDکه ترجمه اصطلاح ژاپنی«him shitsu tenkai» به «Quality Function Deployment» می­باشد یک روش سیستماتیک جهت ترجمه صدای مشتری[۸۸] به الزامات فنی و اصطلاحات کاربردی و نمایش و مستندسازی اطلاعات ترجمه شده به شکل ماتریس می­باشد، که نهایتا به ارتقاء کیفیت محصول می­انجامد. صدای مشتری خواسته ها و نیازمندی­های مشتری است که به اصطلاحات و زبان خودش بیان می­ شود (ریول و همکاران ، ۱۹۹۷).
اصولا QFD بدین منظور به کار می­رود که محصول بر اساس نظرات و سلیقه­های مشتری طراحی شود. از این رو بازاریابان، مهندسان طراحی و افراد دست اندر کار تولید باید به صورت همه جانبه همکاری کنند. تحقیقات در زمینه مدیریت تکنولوژی بیانگر این مطلب است که ارتباطات و همکاری بین واحدهای بازاریابی، تولید، طراحی، تحقیقات و توسعه[۸۹] به موفقیت محصولات جدید و سودآوری بیشتر منجر می­ شود. QFD ارتباط بین این واحدها را با مرتبط کردن صدای مشتری به تصمیم­های طراحی، تولید و تحقیقات و توسعه بهبود می­دهد. یکی از مزیت­هایQFD این است که از شکل شماتیک استفاده می­ کند و این خود یک ارتباط بین کارکردهای سازمان ایجاد می­ کند (گریفین و هاسر[۹۰]، ۱۹۹۸).
فرایندQFD با شناسایی و فهم نیازهای مشتری آغاز می­ شود و بدان وسیله در فهم اینکه چگونه ویژگی های محصول و خدمات بر ترجیحات مشتری، رضایتمندی وی و نهایتا افزایش سهم بازار تأثیر می­ گذارد به کار می­رود. با بهره گرفتن از روش QFD تمام واحدهای یک سازمان بر مشخصه­هایی از محصول و فرایند تولید تمرکز می­ کنند که از دید مشتری، از اهمیت بالایی برخوردار است و یک زبان مشترک بین واحدهای مختلف سازمان ایجاد می­ کند (گریفین و هاسر ، ۱۹۹۸). QFD مجموعه ای یکپارچه از ابزارهایی است که نیازمندی­های مشتری و ویژگی­های مهندسی که این نیازمندی­ها را برآورده می­ کند، مستند می­سازد و یک مصالحه[۹۱] لازم را بین آنچه مشتری می­خواهد و آنچه سازمان می ­تواند ارائه کند، انجام می­دهد. QFD مدیران محصول و تیم­های طراحی را در تمام مراحل توسعه و تکوین محصول به صورت یک روش سازمان یافته هدایت می­ کند و نیازهای بازار را به مشخصات محصول مرتبط می­سازد (بوچراس و رولند[۹۲] ،۲۰۰۰).
در به کارگیریQFD تعدادی از ابزارها و رویه ها مدیریتی به طور سیستماتیک هماهنگ می­شوند، از جمله: گروه تمرکز[۹۳]، خانه کیفیت(HOQ)[94] ، نمودار وابستگی[۹۵]، نمودار درختی[۹۶]، مهندسی ارزش[۹۷]، الگو برداری[۹۸] و تحقیقات بازار. فرایند QFDیک سری مراحل سازمان یافته ایجاد می­ کند که از ابزارهای فوق به طور مؤثر استفاده می­شوند تا رضایتمندی مشتری از محصول نهایی تضمین شود (الدین[۹۹] ، ۲۰۰۲).
QFD تکنیکی است که جهت حصول اطمینان از ایجاد کیفیت در محصولات و خدمات به کار گرفته می­ شود. استفاده از این ابزار، فرصتی ایده­ال برای تغییر فرهنگ از این که« ما میدانیم مشتری چه می­خواهد» به«گوش دادن به صدای مشتری» است. با بکار گیریQFD سازمان­ها قادر خواهند بود تا کیفیت محصول خود را با رقبا مقایسه کنند. بنابر این QFD می ­تواند به سازمان­هایی که می­خواهند یک مزیت رقابتی ایجاد کنند، کمک کند (زعیری ،۲۰۰۰).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

برخی از تعاریف QFD که توسط متخصصین در ادبیات موضوع بیان شده است، ذکر می­گردد که همگی بر این نکته اذعان دارند کهQFD روشی برای گوش دادن به صدای مشتری برای توسعه محصولات و خدمات است ضمن این که منشأ اثرات مفید دیگری برای سازمان می­باشد.
QFD روشی برای ارتقاء سطح کیفیت طراحی و به منظور ارضاء نیازهای مشتری و تبدیل خواسته­ های او به اهداف طراحی و نقاط تضمین کیفیت در کل مراحل تولید می­باشد (ریول و همکاران ، ۱۹۹۷).
مفهوم QFD عبارت است از روش و فرایندی نظام­مند و سازمان یافته، به منظور شناسایی و استقرار نیازمندی­ها و خواسته­ های کیفی مشتری در هر یک از مراحل توسعه و تکمیل محصول از طراحی­های اولیه تا تولید نهایی، که برای استقرار مناسب آنها نیاز به همکاری همه جانبه واحدهای مختلف سازمان از جمله بازاریابی، فروش، برنامه ریزی تولید، خدمات پس از فروش و… .می­باشد (برگوییست و آبیسکرا[۱۰۰] ، ۱۹۹۶).
QFD مجموعه ­ای از رویه­های طراحی و ارتباطات است که بر مهارت­ های درون سازمانی تمرکز می­ کند. تمرکز QFD بر طراحی و سپس تولید و عرضه کالایی به بازار است که مشتری قصد خرید و ادامه خرید آن را دارد. پایه و اساسQFD بر این عقیده استوار است که محصولات بایستی به گونه ­ای طراحی شود که بازتابی از خواسته ­ها و نیازهای مشتری باشند. بنابراین کارکنان واحدهای بازاریابی، طراحی و تولید بایستی از زمان تصور محصول با دقت با یکدیگر کار کنند (هاسر و کلاسینگ ، ۱۹۸۸).
QFD سیستمی است که محصول یا خدمات بر پایه خواسته­ های مشتری طراحی می­ کند و تمام عرضه­کنندگان سازمان را در برمیگیرد. از این رو QFD یک نقشه مفهومی[۱۰۱] برای طراحی ارتباطات درون دسته­ای[۱۰۲] می­باشد (زعیری ،۲۰۰۰).
QFD ابزاری جهت تبدیل نیازمندی­های مشتری به الزامات فنی مناسب در هر مرحله از چرخه توسعه و تکوین محصول می­باشد (تان و شن[۱۰۳] ،۲۰۰۰).
QFD روشی است که خواسته­ های مشتریان را شناسایی و رتبه بندی می­ کند، الزامات فنی را برای ارضاء خواسته­ های مشتری جزء به جزء می­ کند و یک طرح سازمان یافته را برای دستیابی به رضایتمندی مشتری ارائه می­دهد (کاتاوالا و موتوانی[۱۰۴] ، ۱۹۹۴).
QFD فرایندی است که ساختاری را برای چرخه توسعه و تکوین محصول فراهم می­ کند که تمرکز اصلی آن بر نیازمندی­های مشتری می­باشد (میزور[۱۰۵] ، ۲۰۰۳).
QFD سیستمی برای طراحی و تولید مجدد محصول مطابق با نیازها و خواسته­ های مشتری به منظور رضایتمندی او می­باشد (احمدی و ذگردی[۱۰۶] ، ۲۰۰۴).
۲-۱۶ دستاوردهای حاصل از پیاده سازی QFD در سازمان
به هر حال QFD به عنوان یک روش، ابزار، سیستم و حتی یک فلسفه به سازمان­ها کمک می­ کند تا خواسته ­ها و نیازهای مشتری را در محصولات و خدمات خود لحاظ کنند.
استفاده از فرایند QFD در شرکت کیمبرلی- کلارک[۱۰۷]، در غالب مطالعه ای جامع انجام شد، که حاصل آن موفقیت­های زیادی بود. این شرکتQFD را در زمینه ­های زیادی با موفقیت به کار گرفت که عبارتند از:
طراحی محصول جدید
به کارگیری فرایند ساخت جدید
ساخت محصول در مجتمع تولیدی جدید
ساخت محصول با تجهیزات جدید
به کارگیری فن­آوری­های جدید در شرکت
به کارگیری کارکنان جدید و نحوه کار کردن آنها
تقلیل در هزینه­ های آغازین که شرکت کیمبرلی-کلارک آن را تجربه کرد، اهمیت تولید و طراحی به روش QFD را به خوبی نشان می­دهد. کالا یا خدمت طراحی شده به روش QFD، در طول دوره تولید، تغییرات و اصلاحات مهندسی کمتری لازم دارد. در طراحی با روش QFD نمونه اولیه تولید شده بسیار خوب عمل می­ کند و موفقیت آن نشان دهنده طراحی فکورانه و کاملا حساب شده در روشQFD است. در اوایل دهه ۱۹۸۰ در یک سمینار عمومی در شهر دیترویت[۱۰۸] برخی تولیدکنندگان خودروهای آمریکایی درباره تعداد تغییرات مهندسی که در مورد دو خودروی موفق آمریکایی صورت گرفته بود، بحث و تبادل نظر کردند. در یک خودرو با ۵۹۸۷ تغییر مهندسی،۱۷۹۱ قطعه دستکاری شده است. این میزان تغییر این مدل جدید به طور متوسط۳/۳ بار,هدر دادن پول و زمان است. آنها به این نتیجه رسیدند که اگر یک شرکت در طراحی بخواهد از QFD استفاده کند به مقدار زیادی در منابع سرمایه گذاریش می ­تواند صرفه جویی کند، در نتیجه موجب افزایش کارایی سازمان مربوطه می­گردد (یاری قلی ، ۱۳۸۵).
۲-۱۷ نتایجی که سازمان از اجرای QFD به دست می ­آورد
در نگاهی به فرایند طراحی با بهره گرفتن از روش QFD، به محض شناسایی و تعیین نیازمندی­های مشتری، نسبت به تبدیل و لحاظ کردن آنها در الزامات طراحی محصول اقدام می­ شود. QFD با تطبیق نیازمندی­های مشتریان به الزامات طراحی و تطبیق آنها به الزامات تولید و غیره تضمین می­ کند که نیازمندی­های مشتریان برآورده می­گردد. این برآورده شدن نیاز مشتریان به بهبود کیفیت محصول یا خدمات منجر می­ شود. زمانیکه محصولات و خدمات طراحی شده نیازهای مشتریان را برآورده کنند، باعث افزایش سهم بازار و سود بیشتر برای سازمان می­ شود (جامی و همکاران ، ۱۳۷۹).
۲-۱۸ فواید QFD
با وجود تمامی مشخصه­های منحصر به فرد QFD و مزایای بیشمار استفاده از آن، مهمترین فواید آن را در جدول (۲-۳) نشان داده شده است.
جدول۲-۳ فواید QFD (ریول ، ۱۹۹۷)
فواید ملموس فواید ناملموس
کاهش هزینه­ های راه ­اندازی تا ۳۰ درصد ۱- افزایش رضایتمندی مشتری
کاهش تعداد تغییرات مهندسی ۲- افزایش کار گروهی
شناسایی حوزه ها با ریسک بالا ۳- ایجاد مبنایی برای برنامه­ ریزی بهبود
تعیین پیش نیازهای فرایند طراحی محصول ۴- ایجاد یک منبع قابل انتقال از دانش مهندسی
کاهش زمان توسعه محصول تا ۵۰ درصد ۵- انجام مستندسازی
افزایش اثربخشی در تخصیص منابع ۶- ارتباط قوی بین مشتری و سازمان
قابل اجرا در صنایع تولیدی و خدماتی ۷- انتقال تجربیات به پروژه­ های دیگر از طریق تمام افراد تیم
۲-۱۹ موارد استفاده از QFD
۲-۱۹-۱ ابزاری درTQM
کیفیت یک استراتژی رقابتی در بازارهای جهانی امروزی است. شرکت­ها به منظور اطمینان از بهبود کیفیت و بهره­وری، مدیریت کیفیت جامع را به عنوان یک عنصر کلیدی جهت اهداف کسب و کار خود به کار گرفته­اند (پارک و سونگ[۱۰۹] ، ۲۰۰۲). مدیریت کیفیت جامع نگرشی است که بر مبنای آن، مدیریت سازمان با مشارکت تمامی کارکنان، مشتریان و تأمین کنندگان به بهبود مستمر کیفیت که منجر به جلب رضایت مشتری می­ شود، می ­پردازد (ایوانس و لیندسی ، ۲۰۰۷). مدیریت کیفیت جامع به مشتریان و مصرف کنندگان، محصولی با کیفیت بالاتر و قیمت تمام شده کمتر ارائه می­ کند. هدف مدیریت کیفیت جامع تمرکز بر مشتری است. مدیریت کیفیت جامع این هدف را با سه فعالیت اصلی به انجام می­رساند:
برنامه ریزی هوشین[۱۱۰]
QFD
کنترل آماری فرایند[۱۱۱]
هر یک از موارد فوق به یک ویژگی بخصوص مشتری پاسخ می­دهد که نتیجه آن افزایش سهم بازار می­باشد.QFD به عنوان یکی از ابزارهای مدیریت کیفیت جامع از تیم­های بین بخشی[۱۱۲] به منظور یکپارچه کردن سازمان استفاده می­ کند، به طوری که تمام واحدها برای رسیدن به یک هدف مشترک یعنی رضایت مشتری باهم کار می­ کنند (بوچراس و رولند ،۲۰۰۰).
نمودار(۲-۱۰) جایگاهQFD را در مدیریت کیفیت جامع نشان می­دهد:

نمودار۲-۶ جایگاه QFD در مدیریت کیفیت جامع (بوچراس و رولند ،۲۰۰۰)
۲-۱۹-۲ سنگ بنای مهندسی همزمان[۱۱۳]
بسیاری از نویسندگان، به اهمیت توسعه سریع محصولات جدید به منظور رقابتی بودن در بازار تأکید کرده ­اند. محصولات با کاهش دوره عمر خود پیچیده­تر شده و به علت کوتاه­تر شدن چرخه عمر محصول و دنیای رقابتی مفهوم مهندسی همزمان بسیار با اهمیت شده است. مهندسی همزمان در پاسخ به نیاز شرکت­های تولیدی به منظور کاهش زمان توسعه و معرفی محصولات جدید برای رقابتی ماندن ظهور کرده است.
مهندسی همزمان، رویکردی سیستماتیک به طراحی یکپارچه و همزمان محصول و فرایندهای مرتبط با آن است که شامل ساخت و پشتیبانی می­باشد. این رویکرد باعث می­ شود که طراحان از ابتدا تمام عناصر دوره محصول از مفهوم اولیه تا مصرف از جمله قیمت، کیفیت و نیازمندی­های مشتری را در نظر بگیرند. مهندسی همزمان تلاش می­ کند که طراحی محصول و فرایند ساخت را به منظور کاهش زمان تحویل، بهبود کیفیت و کاهش هزینه، یکپارچه کردن فعالیت­های طراحی و ساخت، بهینه کند و هر قدر که ممکن است فعالیت­ها به صورت موازی انجام شود. هدف مهندسی همزمان طراحی بهتر، کیفیت بیشتر و ارائه محصولات سریعتر و ارزانتر می­باشد (زعیری ،۲۰۰۰).
اصل اساسی مهندسی همزمان، جمع کردن افراد با وظایف مختلف و توافق بر روی پارامترهای کلیدی محصول، فرایند و روش­های ساخت می­باشد.QFD به عنوان سنگ بنای مهندسی همزمان، ابزاری در جهت توسعه محصول مشتری مدار در نتیجه تبدیل نیازهای مشتری به طراحی، مشخصه­های قطعات و فرایند تولید می­باشد (میزور ،۲۰۰۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:48:00 ب.ظ ]