فایل شماره 6061 |
حال با این توضیحات، با تأملی بیشتر، استراتژیهای انجام مسئولیت اجتماعی سازمان را از دیدگاه نظریهپردازان مختلف مدیریت موردتوجه قرار میدهیم.
(از دیدگاه کیث دیویس):
۲ـ۹ـ۱ـ اجابت قانون
پایینترین حد مفروضی که سازمان میتواند «پاسخگویی اجتماعی» داشته باشد از سوی نظام حقوقی جامعه تعیین و تعریف شده است. سازمانهایی که از قانون تبعیت نمیکنند، درواقع امر، به نکات راهبردی و راهنماییهای اصولی و اساسی جامعه که متضمن برقراری اخلاق اجتماعی و رفتار مدنی و منظم است، اهانت و تجاوز کردهاند.
۲ـ۹ـ۲ـ پاسخگویی بیش از خواسته قانون
قوانین حقوقی نمیتوانند تمام جنبههای پاسخگویی اجتماعی را تحت پوشش قرار دهند. بسیاری از سازمانهای بزرگ، هنگامیکه داوطلبانه و به اشکال مختلف از قبیل کمک به مستمندان و نیازمندان و مشارکت در امور خیریه با امکانات متفاوتی همچون پول، تجهیزات و کمکهای مشاورهای و. . . . به جامعه مساعدت میورزند، در اصل، استراتژی پاسخگویی اجتماعی خود را بیشازحد موظف به نمایش گذاشتهاند. پاسخگویی بیش از خواسته قانون در سازمانها میتواند به دلیل توقعات و انتظارات عمومی و یا به دلیل اخلاق و معیارهای اجتماعی موجود در جامعه باشد.
(از دیدگاه گریفین):
۲ـ۹ـ۳ـ مخالفت اجتماعی
کمتر سازمانی چنین راهبرد و روشی را برای خود برمیگزیند. سازمانهایی از این نوع معمولاً در صحنه مسئولیتهای اجتماعی حداقل فعالیت ممکن را انجام میدهند و زمانی که عمل غیرقانونی یا غیراخلاقی را اعمال میدارند، معمولاً یا منکر آن میشوند و یا اینکه سعی میکنند به نحوی آن را مخفی کرده، سرپوش روی آن بگذارند.
۲ـ۹ـ۴ـ التزام اجتماعی
مرحله بعد از مخالفت اجتماعی، التزام اجتماعی است. در این مرحله، سازمان منحصراً آن کاری را میکند که قانوناً از او خواسته شده و بیشتر از آن اقدامی نمیکند. درواقع قدرت قانون باعث آن شده است که مدیران به مشارکت اجتماعی تن دردهند. مدیران سازمانهایی که بیشتر به سود سازمان فکر میکنند اینگونه سیاستی را انتخاب مینمایند.
استراتژی مسئولیت اجتماعی
مخالفت اجتماعی
التزام اجتماعی
پاسخگوییاجتماعی
مساعدت اجتماعی
کمترین بیشترین
شکل (٢ـ۲): استراتژیهای مختلف مسئولیت اجتماعی سازمان
۲ـ۹ـ۵ـ پاسخگویی اجتماعی
یکی دیگر از استراتژیهای مقابله با مسئولیت اجتماعی، پاسخگویی اجتماعی است. سازمانهایی که این سیاست را برمیگزینند، درواقع هم به تعهدات قانونی خود عمل میکنند و هم به تعهدات اخلاقی. ازاینرو یک گام جلوتر از التزام اجتماعی برمیدارند. درعینحال اینگونه سازمانها زمانی به این عمل دست میزنند که از آنها تقاضا شده باشد. یا بهعبارتدیگر مثل اشخاصی میمانند که تنها وقتی پاسخ میدهند که کسی در خانهشان را بزند و تقاضای کمک کند.
۲ـ۹ـ ۶ـ مساعدت اجتماعی
بالاترین سطحی که یک شرکت میتواند در خصوص مسئولیت اجتماعی خود رفتار کند، مساعدت اجتماعی است. شرکتهایی که چنین سیاستی را برمیگزینند، درواقع خود را عضو خانوادگی جامعه دانسته و ازاینرو فعالانه به دنبال موقعیت و فرصتی هستند که کمکی به جامعه بکنند.
نبایستی تصور کرد که سازمانها نسبت به زمینههای مسئولیت اجتماعی خود یکسان عمل میکنند، بلکه ممکن است در خصوص هر یک از زمینهها و زمانهای مختلف، استراتژی خاصی را برگزینند. علاوه بر همه این موارد، درک مدیران از عمق مسائل و مشکلات اجتماعی نیز میتواند در نوع استراتژی که برمیگزینند تأثیر داشته باشد.
۲ـ۱۰ـ ابعاد مسئولیت اجتماعی سازمان
مسئولیت اجتماعی سازمانها و مؤسسات را همچنین میتوان به چهار بعد اقتصادی، حقوقی، اخلاقی و ملی تقسیم نمود.
مهمترین بعد مسئولیت اجتماعی سازمانها، بعد اقتصادی آن است که در آن فعالیتها و اقدامات اقتصادی آن مدنظر قرار میگیرد. در این خصوص کسب سود، حفظ منافع صاحبان و مالکان، ارائه کالا و خدمات با کیفیت و قیمتهای مناسب و ایجاد بازار کار برای نیروی انسانی جامعه موردتوجه میباشد.
دومین بعد مسئولیت اجتماعی سازمانها، بعد حقوقی (قانونی) میباشد که التزام سازمانها به انجام قانون و رعایت مقررات را شامل میشود. بدیهی است جامعه بهمنظور انسجام بخشیدن بهکل نظام، قوانین و مقرراتی را تعیین می کند که کلیه شهروندان موظفاند به آنها احترام گذاشته و عمل نمایند. در این خصوص سازمانها نیز ملزم به رعایت آنها میباشند.
سومین بعد مسئولیت اجتماعی سازمانها، بعد اخلاقی است که متأثر از موازین و ضوابط اخلاقی حاکم بر کل جامعه است. ازاینرو، از سازمانها این انتظار میرود که همچون سایر اعضاء جامعه به ارزشها، هنجارها و اعتقادات و باورهای مردم احترام گذاشته و شئونات اخلاقی را در کارها و فعالیتهای خود موردتوجه قرار دهند. نهایتاً آخرین بعد مسئولیت اجتماعی سازمانها، بعد ملی است که شامل انتظارات، خواستهها و سیاستهای مدیران عالی کشور است که انتظار میرود مدیران و کارگزاران سازمانها با نگرشی کلان و بهمنظور حفظ وحدت و انسجام ملی و رعایت مصالح کشور، تصمیمات و استراتژیهای کلی کشور را سرلوحه امور خود قرار دهند.
۲ـ۱۱ـ سطوح مسئولیت اجتماعی
بهزعم اندیشمندان مدیریت، مسئولیت اجتماعی تنها مختص سازمانهای اقتصادی نبوده و کلیه سطوح جامعه را در برمیگیرد. بر این اساس چهار سطح کل جامعه، یعنی حکومت، گروههای ذینفوذ، سازمانها و افراد نیز بهنوبه خود از مسئولیت اجتماعی برخوردار هستند.
حکومت بهمنزله قلب جامعه و مرکز سیاستگذاریهای کلان، هر یک از تصمیماتش تأثیر مستقیم بر روی کلیه بخشهای جامعه دارد. ازاینرو صاحبان قدرت و گردانندگان حکومت بایستی در تصمیمگیریهای خود کمال دقت و توجه به بخشهای مختلف و آحاد جامعه را مبذول داشته و کلیه جوانب اقدامات خود را خصوصاً در ابعاد اجتماعی آن بسنجند. گروههای ذینفوذ (شامل احزاب و تشکلات مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی) نیز به دلیل توانایی نفوذ در بخشهایی از حکومت و سازمانها بایستی در سیاستگذاریها و فعالیتهای خود تأثیرات اجتماعی آن را مدنظر قرار دهند.
همچنین سازمانها بهطور اعم بهعنوان نهادهای اجتماعی که فعالیتهای آنها روی بخشهای مختلف جامعه اثرگذار است از مسئولیت اجتماعی برخوردارند. افراد جامعه نیز هرکدام بهنوبه خود بایستی بهعنوان یک عضو جامعه نسبت به مسائل و مشکلات جامعه احساس مسئولیت کرده و در حد توان خود در حل آن مساعدت نمایند. این در صورتی است که احساس مسئولیت اجتماعی هر فرد نشانگر اخلاق اجتماعی او میباشد.
۲ـ۱۲ـ مدلهای مسئولیت اجتماعی سازمان
۲ـ۱۲ـ۱ـ مدل مسئولیت اجتماعی دیویس
متداولترین مدلی که در خصوص مسئولیت اجتماعی ارائه گردیده و مورد پذیرش عمومی قرار گرفته است متعلق به کیث دیویس میباشد. مدل مسئولیت اجتماعی دیویس شامل پنج پیشفرض است.
پیشفرض اول:
سازمان بهطورکلی به خاطر تأثیر زیادی که روی مسائل مختلف جامعه ازجمله بیکاری، وضعیت محیط، کیفیت زندگی و. . . . دارد، در رفاه جامعه سهیم است؛ بهعبارتدیگر، پیشفرض فوق دلیل اینکه سازمان یا موسسه باید مسئولیت اجتماعی فعالیتهای خود را به عهده بگیرد توضیح میدهد که از سازمانها این انتظار وجود ندارد که بیش از توانشان اقدامی بکنند، بلکه به همان اندازه که نظام حقوقی جامعه از هر یک از شهروندان انتظار دارد که بهاندازه توانشان اقدام بکنند، از سازمانها هم همین انتظار میرود.
پیشفرض دوم:
سازمان باید بهعنوان یک سیستم باز دوطرفه عمل کند. آزادانه ورودیهای خود را از جامعه دریافت و آزادانه نتیجه کار خود را به جامعه عرضه دارد. پیشفرض فوق، نحوه انجام مسئولیت اجتماعی را توضیح میدهد. دیویس معتقد است که باید ارتباطات باز و محترمانهای بین سازمان و جامعه برقرار باشد؛ بهعبارتدیگر سازمان میباید مشتاقانه به نظرات شهروندان و نمایندگان آنها توجه نماید و داوطلبانه گزارشات منظمی از اقدامات خود در خصوص تعهدات اجتماعیاش را ارائه نماید.
پیشفرض سوم:
فایده اجتماعی هر کار، کالا یا خدمتی بایستی کلاً محاسبه و بهمنظور تصمیمگیری در مورد اینکه آیا این کار انجام شود یا خیر، موردتوجه قرار گیرد. این پیشفرض تأکیدش روی این مفهوم بنیادی است که امکانات فنی و سودآوری اقتصادی تنها عواملی نیستند که روی تصمیمگیریهای سازمان تأثیر داشته باشد. سازمان بایستی قبل از آنکه کاری را متعهد شود نتایج و عواقب کوتاهمدت و بلندمدت اجتماعی آن را مدنظر داشته باشد.
پیشفرض چهارم:
هزینههای اجتماعی مربوط به هر کار، کالا یا خدمتی باید به مصرفکننده منتقل شود. پیشفرض فوق بیانگر این نکته است که نمیتوان از سازمان این انتظار را داشت که هر فعالیتی را که هم زیان اقتصادی و هم نفع اجتماعی در بر دارد را تأمین مالی کند. هزینههای فوق میباید از طریق بهای اضافهتر کالا یا خدمات موردبحث به مصرفکننده منتقل شود.
پیشفرض پنجم:
مؤسسات بازرگانی، مثل هر شهروندی، این مسئولیت را دارند که در خصوص حل مشکلات اجتماعی که خارج از محدوده کاریشان است مشارکت داشته باشند. پیشفرض آخر، این نکته را بیان میدارد که اگر سازمان یا موسسهای از تخصصی برخوردار است که میتواند مشکل اجتماعی را مستقیماً به آن مربوط نیست حل کند، باید برای کمک به جامعه جهت حل آن مشکل، خود را مسئول بداند.
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1401-04-05] [ 10:40:00 ب.ظ ]
|