کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



با جداساز (HDRB)

۲٫۲

قاب یازده طبقه
جدول(۴-۲۱) پریود قاب یازده طبقه (تحلیل مودال)

ردیف

نوع سازه

پریود سازه(ثانیه)

۱

بدون جداساز

۱٫۶

۲

با جداساز(FPS)

۱٫۸۹

۳

با جداساز (HDRB)

۲٫۶۳

۴-۹- تحلیل طیفی
تحلیل دینامیکی خطی را می توان به دو روش طیفی و تاریخچه زمانی انجام داد. در روش طیفی، تحلیل دینامیکی با فرض رفتار خطی سازه و با بهره گرفتن از حداکثر پاسخ کلیه مدهای نوسانی سازه که در بازتاب کل سازه اثر قابل توجهی دارند، انجام می گیرد. حداکثر پاسخ در هر مد با توجه به زمان تناوب آن مد، از طیف طرح استاندارد یا طیف طرح ویژه ساختگاه بدست می آید. سپس پاسخ کلی سازه از ترکیب آماری پاسخ های حداکثر هر مد تخمین زده می شود ]۱۰[.
۴-۹-۱- آنالیز مودال
به طور کلی یک آنالیز مودال با هدف تعیین مشخصات نوسان یک سازه یعنی مقادیر مشخصه سازه نظیر فرکانس های طبیعی و شکل های مدی صورت می گیرد. داشتن مقادیر مشخصه یک سازه، نقطه شروع برای انواع دیگر آنالیزها نظیر تحلیل های دینامیکی و طیفی و تاریخچه زمانی می باشد. فرکانس های طبیعی و شکل های مدی یک سازه پارامترهای مهم در آنالیز نیروها و در نتیجه طراحی مقاطع به شمار می روند. همچنین تعیین این پارامترها می تواند در تفسیر چگونگی رفتار سازه مفید واقع شود. تحلیل های لازم جهت ارزیابی سازه های فولادی در برابر زلزله توسط نرم افزارهای ETABS و SAP2000 انجام می شود. در این دو نرم افزار محاسبه مقادیر مشخصه به وسیله آنالیز مودال صورت می گیرد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

فرایند یک آنالیز مودال شامل سه گام اساسی زیر است:

  • مدلسازی هندسی با توجه به مقادیر سختی، میرایی و جرم عضو
  • محاسبه مقادیر مشخصه
  • تعداد مدهای نوسان

در زمان وقوع زلزله، زمین دچار تکان هایی می شود که این تکان های شدید، منجر به ارتعاش ساختمان ها و ابنیه ای می گردد که در روی زمین قرار گرفته اند. وقتی سازه ای ارتعاش می کند این طور نیست که تصور کنیم همواره کلیه طبقات یا به اصطلاح جرم ها به طور هماهنگ به یک سو حرکت می کنند. این وضعیت تغییر مکانی یکی از انواع حالات ارتعاشی سازه می باشد. ممکن است در لحظه ای دیگر بعضی طبقات به یک سو و بعضی دیگر به سمت مقابل حرکت داشته باشند. به عبارتی در زمان ارتعاش هر یک از طبقات می توانند به طور کاملاً مستقل به اطراف جابجایی داشته باشند. می توان اشکال متعددی ترسیم نمود و در هر یک از آن ها یکی از انواع آرایش جرم ها در ارتفاع را منعکس کرد. به هر یک از این اشکال اصطلاحاً یک مد ارتعاشی اطلاق می شود.

T3 T2 T1
شکل (۴-۱۵) نمایش شماتیک مدهای ارتعاشی سازه
هر یک از مدهای ارتعاشی به تنهایی دارای زمان تناوب مستقلی هستند. به عبارتی وقتی سازه در مد اول خود ارتعاش می کند، زمان تناوب حاکم عددی نظیر T1 است. وقتی در مد دوم خود ارتعاش می کند، زمان تناوب حاکم عددی نظیر T2 خواهد بود. بنابراین پاسخ سازه به تحریک ایجاد شده در مدهای مختلف متفاوت است. به عبارتی برای هر مد می توان یک Bi جداگانه قائل شد. بنابراین وقتی سازه در مدهای مختلف خود ارتعاش می کند، شتاب طیفی ایجاد شده در پیکره سازه مقادیر متفاوتی خواهد داشت. در نهایت آنکه هر کدام از مدهای ارتعاشی، درصدی از جرم کل ساختمان را تحریک می کنند که اصطلاحاً به آن جرم مدی اطلاق می شود. از حاصلضرب شتاب طیفی هر مد در جرم موثر آن مد، نیروی حاصل از ارتعاش در آن مد بدست خواهد آمد. بنابراین وقتی ساختمان در یک امتداد تحریک می شود در مدهای مختلفی ارتعاش می کند و حاصل ارتعاش در هر مد نیروی مستقلی است که تابع ویژگی های ارتعاشی آن مد است. این نیروها با روش های منطقی آئین نامه ای با یکدیگر ترکیب شده و یک نیروی نهایی بدست خواهد آمد. این نیروی نهایی همان نیرویی است که می گوئیم در اثر ارتعاش سازه در آن ایجاد شده است که لازم است سازه را برای تحمل این نیرو مقاوم کنیم. هر چه شکل یک مد ساده تر باشد و از پیچیدگی کمتری برخوردار باشد زمان تناوب آن بیشتر بوده، سهم مشارکتی آن نیز بیشتر خواهد بود. در تعبیری دیگر گفته می شود هر چه پریود ارتعاشی یک مد بیشتر باشد، تحریک پذیری آن بیشتر بوده و سطح انرژی آن پائین تر است. این یعنی آنکه چنین مدی با کوچکترین میزان انرژی دچار ارتعاش شده و پاسخ خواهد داد. مدهایی که زمان تناوب آن ها کوچک باشد جرم موثر بسیار ناچیزی دارند. به عبارتی زمانی که سازه در چنین مدهایی ارتعاش می کند درصد ناچیزی از جرم کل ساختمان را تحریک می کند و به همین دلیل نیروی حاصل از ارتعاش در آن ها کوچک و قابل اغماض است. بنابراین آئین نامه نیز اجازه داده است در یک تحلیل دینامیکی از بررسی پاسخ چنین مدهایی صرفنظر شود، اصطلاحاً به چنین مدهایی، مدهای هرز گفته می شود.
۴-۹-۱-۱- تعداد مدهای نوسان
در هر یک از دو امتداد متعامد ساختمان باید حداقل سه مد اول نوسان، یا تمام مدهای نوسان با زمان تناوب بیشتر از ۴٫۰ ثانیه و یا تمام مدهای نوسان که مجموع جرم های موثر ساختمان در آن ها حداقل برابر ۹۰% جرم کل سازه باشد، هر کدام که تعدادشان بیشتر است، در نظر گرفته شود.
۴-۹-۱-۲- ترکیب اثر مدها
حداکثر پاسخ دینامیکی سازه از قبیل نیروهای داخلی اعضاء، تغییر مکان ها، نیروهای طبقات، برش طبقات و برش پایه در هر مد را باید با روش های آماری شناخته شده، مانند روش جذر مجموع مربعات[۴] و یا روش ترکیب مربعی کامل[۵] تعیین کرد. ترکیب اثر مدها در ساختمان های نامنظم در پلان و یا در مواردی که زمان تناوب دو یا چند مد سازه با یکدیگر نزدیک باشند باید صرفاً با روش هایی که اندر کنش مدهای ارتعاشی را در نظر می گیرند، مانند روش ترکیب مربعی کامل انجام شود. یکی از روش های آماری ترکیب مدها با یکدیگر، همانگونه که ذکر شد روش جذر مجموع مربعات (SRSS) است. در این روش بازتاب کلی r ، در امتداد هر درجه آزادی از رابطه (۴-۱۰) به شرح زیر بدست می آید]۱۰[.
(۴-۱۹)
در رابطه فوق، ri پارامتر مورد نظر در مد iام است. از این روش در مواردی می توان استفاده کرد که زمان تناوب مدهای مختلف با یکدیگر متفاوت بوده و از یکدیگر فاصله کافی نداشته باشند به نحوی که رابطه زیر برقرار باشد:
(۴-۲۰)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1401-04-05] [ 08:19:00 ب.ظ ]




Demand Priority

IEEE 802.13 b WiFi

۸۰۲٫۱۴

Cable-TV Based Broadcast Communication Network

IEEE 802.13 g

۸۰۲٫۱۵

Wireless Personal Area Network (WPAN)

۸۰۲٫۱۶

Broadband Wireless Access (BBWA)

RPRSG Resilient Packet Ring Study Group (RPRSG)
جدول ۲-۱: زیرکمیته ۸۰۲ و استانداردهای مربوط به آن [۵]
توجه شود که اگرچه IEEE802.3 و اترنت قدیمی یعنی DIX یا اترنت ۲ را می‌توان روی یک کابل متصل نمود، ولی به دلیل تفاوت در فریم دیتای آنها (که در فصل‌های بعد شرح داده خواهد شد)، تضمینی برای تبادل صحیح اطلاعات در این حالت وجود ندارد. امروزه سازندگان تجهیزات شبکه کارتها و سایر سخت افزار‌های اترنت را منطبق بر استاندارد IEEE802.3 عرضه می‌کنند. استاندارد IEEE از سال ۱۹۸۵ تا کنون نسخه‌های مختلفی را برای اترنت عرضه کرده و مرتبا ویژگی‌های جدیدی را به آن اضافه نموده است. به طور خلاصه سیر تحول اترنت از ابتدا تا کنون به صورت زیر بوده است[۵]:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

جدول ۲-۲: سیر تحول اترنت [۵]
نگاهی به روند تکاملی اترنت:
کمیته IEEE 802.3 از سال ۱۹۸۵ شروع به ارائه راهکارهایی جهت بهبود عملکرد اترنت نمود و در سال ۱۹۸۷ ورژن ۱ BASE 5 با پهنای باندMbps 1 ارائه گردید. این نسخه از اترنت از یک زوج به هم تابیده بر پایه اتصال ستاره با بهره گیری از تکنولوژی‌ هاب جهت انتقال دیتا استفاده نمود. در این ساختار تمامی تجهیزات به صورت نقطه به نقطه به یکدیگر متصل می‌شدند و در صورتی که تعداد وسایل بیشتر از دو بود از هاب جهت برقراری این ارتباط استفاده می‌شد. ولی نقطه ضعف بزرگ این تکنولوژی در این بود که وقتی یکی از
پورت‌ها به وسیله یکی از وسایل اشغال می‌شد، اطلاعات آن پورت مستقل از گیرنده به تمامی وسایل ارسال
می‌گردید که این امر باعث به وجود آمدن برخورد می‌گردید.

شکل ‏۲‑۲: برخورد در اترنت
شاید در کاربردهای روزمره از شبکه که هم حجم اطلاعات پایین بوده و هم تاخیر سیستم تاثیرگذار بر کار سیستم نمی‌باشد، این مسئله مشکل ساز نباشد. ولی وقتی صحبت از یک سیستم بلادرنگ می‌شود هر نوع تاخیری سبب پایین آمدن کارایی سیستم می‌گردد، علی الخصوص وقتی این تاخیر بر اثر این نوع تصادم، غیر قابل پیش بینی و غیر قابل محاسبه باشد. در نتیجه این ساختار از اترنت به هیج وجه در صنعت قابل استفاده نبوده و می‌بایست اصلاح می‌گردید که تلاش در این زمینه آغاز گردید[۸].
شکل ‏۲‑۳: اترنت مبتنی بر هاب [۸]
سرعت انتقال در این تکنولوژی در سال ۱۹۹۰ بهMbps 10 و در سال ۱۹۹۵ بهMbps 100 و در سال ۱۹۹۸ به Gbps 1رسید ولی با وجود بالا رفتن سرعت، نقطه ضعف آن همچنان حائز اهمیت بود و علی رغم افزایش تعداد نودها در ساختار کلی شبکه تغییری ایجاد نشد.
در سال ۱۹۹۷ به منظور رفع مشکلات موجود در هاب، استاندارد IEEE P802.3X جهت بهبود عملکرد سیستم و کاهش تصادم ارائه گردید. در ساختار جدید هاب‌ها با سوییچ‌های اترنت جایگزین گردیدند. بدین ترتیب بسته‌های داده فقط به پورتی که مقصد بود ارسال می‌شد و سازندگان توانستند پورت‌های سوییچ را مستقل از یکدیگر نموده و ارتباط دو به دو پورت‌ها را فراهم آورند که این امر موجب گردید تا حد زیادی تاخیر انتقال و تصادم اطلاعات شبکه کاهش یابد. از طرف دیگر با اضافه کردن حافظه به سوییچ‌ها یک گام دیگر به افزودن سرعت کاری شبکه برداشته شد. به این طریق که بسته دیتا ابتدا از هر نود به سوییچ منتقل شده و سپس سوییچ این بسته را به گیرنده ارسال می‌کند. به طور مثال اگر نود A قصد ارسال اطلاعات به نود B را داشته باشد، ولی در این زمان نود B قادر به دریافت آن نباشد (توسط نودهای دیگر اشغال شده باشد) اطلاعات A در حافظه سوییچ تا زمان خالی شدن مسیر نود B ذخیره می‌گردد. علی رغم این بهبود ساختار همچنان تاخیر ناشی از تصادم و یا اشغال بودن پورت‌ها به قوت خود باقی بوده و با توجه به توابع تصادفی استفاده شده در ساختار شبکه، این تاخیرات قابل محاسبه نمی‌باشند که این امر باعث گردیده همچنان اترنت به عنوان یک شبکه غیر بلادرنگ شناخته شود[۹] .
شکل ‏۲‑۴: اترنت مبتنی بر سوییچ [۹]
شبکه‌های اترنت با سوییچ با اینکه یک بهبود بزرگ نسبت به اترنت مبتنی بر هاب بودند، ولی هنوز هم نباید آن را به عنوان یک شبکه امن در نظر گرفت. عدم وجود امنیت در این شبکه به دلیل حملاتی است که
سوییچ‌ها و هاست‌ها را گمراه می‌کند تا به سیستم‌هایی هم که به عنوان گیرنده در نظر گرفته نشده بودند نیز اطلاعات فرستاده شود که امروزه برای رفع این مشکل شبکه‌های پیشرفته از سیستم‌های حفاظتی مانند قفل کردن MAC ، فیلترینگ پخش و سوییچینگ چند لایه ای برای مسیر یابی بین کلاس‌های مختلف استفاده
می‌کنند[۱۰].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:19:00 ب.ظ ]




. B.C. Nirmal, The Right toSelf-Determination In International Law, Deep&Deep Publications PVTLTD,1999, p.137.
.Wayne Norman,”Secession and (Constitutional) Democracy”, in Requejo Ferran, Democracy and NationalPluralism, Routledge new york, 2001.p.84.
. Brownlie, Principles of PublicInternational Law, fifth Edition,1998,Oxford University Press.p.513,Cassese, op.cit, pp.135-140, Azadon Tiewul, “Relations between the United NationsOrganization and the Organization of African Unity in the Settlement ofSecessionist Conflicts”, Harvard International Law Journal, vol:16, p. 260.
بهره‏مندی از «حق تعیین سرنوشت » در قالب مبارزه برای تشکیل یک دولت جدید و جدایی از دولت مادر برای سرزمینهایی که مستعمره نیستند به لحاظ معاصرتر بودن با تردید برخی ازحقوقدانان طرفدار حفظ تمامیت ارضی در راستای خواستهای دولت های تمامیت خواه و بعضا استبدادی روبروست.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

اصل حفظ تمامیت ارضی بیشتر در روابط بین الدولی مورد تاکید است و قانونی بودن و یا غیر قانونی بودن جدایی طلبی در حقوق داخلی کشورها نمود دارد. لذا قاعده آمره «حق تعیین سرنوشت» در تضاد با اصل تمامیت ارضی کشور ها در حقوق بین المللی نیست و این دو اصل در عرض یکدیگر قرار ندارند و هر آینه با حقوق داخلی تباین داشته باشد الویت و ارجحیت با حقوق بین الملل است.باستناد «حق تعیین سرنوشت» اگر حقوق ملتی نادیده گرفته شود و یا از سوی دولتی و حاکمیتی مورد تبعیض یا تعدی و تجاوز واقع شود ، مردم حق دارند سرنوشت خود را به دست خویش بگیرند و می توانند در نتیجۀ اجرای «حق تعیین سرنوشت» در یک سرزمین دولت جداگانه تشکیل دهند مانند آنچه که درهندوستان اتفاق افتاد و این کشور پهناوربه دو کشور مسلمان نشین پاکستان و عمدتا بودایی مذهب هندوستان تقسیم شد ، یا ملت ها حق دارند با بهره مندی از «حق تعیین سرنوشت» از حاکمیت دولتی جدا و به دولت دیگر بپیوندند،آنچه که از سوی مردم جزیره آلانند رقم زده شده که در تنیجه از کشور فنلاند منفک و به کشور سوئد ملحق شدند ، یا همچنین ممکن است در راستای استیفای این حق از یک دولت واحد، چندین دولت مستقل دیگر در همان سرزمین پدیدآورند همانند فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ظهور ۱۵ جمهوری مستقل که از سوی جامعه جهانی به رسمیت شناحته شده اند.حتی در این گذر از دو و یا چند دولت مستقل یک کشور واحد بوجود آورند مانند وحدت دو آلمان.
«حق تعیین سرنوشت » می تواند از طریق دیپلماتیک و مسالمت آمیز به منصه ظهور برسد مانند اتحاد دو آلمان یا از طریق رفراندوم ، مانند همه پرسی استقلال اسکاتلند و همچنین می تواند از طریق مبارزات مسلحانه بدست آید مانند استقلال الجزایر از فرانسه و کوزو از صربستان.عمدتاً دولی که از کشور پیشین جدا می‏شوند و به‌صورتی یک‌جانبه اعلام استقلال می‏کنند.در اعلامیه‏ استقلال خود، به «حق تعیین سرنوشت مردم »اشاره می‏کنند و این حق را مبنای جدا شدن و تشکیل کشور مستقل می‏دانند. برای این قضیه موارد متعدد جدایی گزارش شده که بعضاً با موفقیتهایی همراه بودند و بعضاً در حد یک اعلامیه استقلال یک جانبه باقی ماندند . جدایی چک و اسلواکی از یکدیگر، جدایی اریتره از اتیوپی ،جدایی بنگلادش از پاکستان،جدایی بحرین ازایران، جدایی مونته نگرو از صربستان جدایی های با موفقیت هستند و اعلام استقلال تاتارستان، چچن، کاتانگا، ترکهای قبرس شمالی،صحرای غربی، و اخیرا همه پرسی جدایی اسکاتلند از بریتانیا از نمونه جدایی های ناموفق هستند.
. Cassese Antonio, Self-Determination of Peoples: A Legal Reappraisal, Cambridge University Press, 1995.p.131; Brady E. Jennifer, ” The Huaorani Tribe of Ecuador: A Study in Self- Determination for Indigenous Peoples “, Harvard Human Rights Law, 1997, vol:10.p.298; Fresa, op. cit. p.15; Aukerman Miriam, “Definitions andJustifications: Minority and Indigenous Rights in a Central/East EuropeanContext”, Human Rights Quartely” (2000) vol:22.p.1035 ,Robert McCorquodale,” Self-Determination:A Human Rights Approach”, International and Comparative LawQuarterly,1994,vol:43, p.863; Murray Rachel &Wheatley Steven, “Group andAfrican Charter on Human and Peoples’ Rights”, Human Rights Quarterly (2003), vol: 25.pp.228- 229; Martti Koskenniemi, “National Self- Determination Today: Problems of Legal Theory and Practice” ,International and Comparative LawQuarterly, 1994, vol: 43, p.248, Alexander Kiss, “The Peoples` Right toSelf-Determination”,Human Rights Law Journal,1986,vol:7,pp.165-175, SiegfriedWiessner,” Rights and Status of Indigenous Peoples: A Global Comparative andInternational Legal Analysis” , Harvard Human Rights Journal, 1999,vol:12,p.116, Frederic L. Kirgis, “The Degrees of Self-Determination In The United NationsEra”, The American Journal of International Law,1994,vol: 88, p.307, ThornberryPatrick, “Self-Determination, Minority,Human Rights: A Review ofInternational Instruments”, International and Comparative Law Quarterly, October 1989, vol. 38. p. 869.
. Report by Alain Pelle: “ LegalOpinion on Certain Questions of International Law Raised by the Reference”,inBayefsky F. Anne, Self-Determination in International Law:Quebec and LessonsLearned, 2000, Kluwer Law International.p. 210, para. 35.
موضوع حق جدا شدن در قضیه درخواست اسکاتلند و کوزوو در سطح اتحادیه اروپا نمونه عملی و قانونی جدایی طلبی محسوب می شود که منشائ قانونی بودن اسکاتلند حقوق داخلی بریتانیا بوده است. منشای قانونی بودن« حق تعیین سرنوشت » در حقوق داخلی برخی کشور ها به رسمیت شناخته شده و حتی کشورهایی که بخشی از یک دولت هستند، این حق به آنها داده شده است. حقوقدانان معتقدند تفسیر این حق باید توسط قوه مقننه کشور در برگیرنده بخش خود مختار صورت گیرد.نمونه بارز آن وجود اسکاتلند در دولت بریتانیا است. در گذشته بریتانیا یک امپراتوری استعماری وسیع بوده است اما اکنون تنها انگلیسی ها، اسکاتلندی ها، ایرلندی ها و ولز جزء بریتانیا هستند. در موارد گوناگون، احزاب اسکاتلند خواستار استقلال شده اند. بر این اساس تفسیر«حق تعیین سرنوشت» آنها طبق تفسیری است که مجلس عوام و مجلس لرد بریتانیا انجام داده است. به این ترتیب در دو نوبت مختلف به اسکاتلند فرصت داده شد تا با برگزاری همه پرسی سرنوشت خود را تعیین کند. در سال۲۰۱۱ پس از روی کار آمدن حزب ملی اسکاتلند، توافقی میان دیوید کامرون نخست‌وزیر انگلیس و “آلکس سالموند” رهبر حزب ملی اسکاتلند موسوم به توافق “ادینبرو” صورت گرفت که این توافق، مسیر را برای برگزاری رفراندوم جدایی اسکاتلند از انگلیس هموار کرد. نتایج نهایی رفراندوم استقلال اسکاتلند از بریتانیا صبح روز جمعه ۱۹سپتامبر اعلام شد. در این رفراندوم کمی بیش ازنیمی ازمردم اسکاتلند به این استقلال رأی منفی دادند. آمار منتشر شده حاکی از مخالفت ۵۵ درصدی مردم با استقلال از بریتانیا بود. از میان ۳۲ حوزه رأی‌گیری، موافقان استقلال اسکاتلند تنها در ۴ حوزه از جمله “گلاسکو” اکثریت آرا را به دست آوردند. در شهر ادینبرو، پایتخت اسکاتلند، مخالفان استقلال ۶۱ درصد آرا را داشتند.[۱۶۴]
بخش چهارم ) جدایی چاره ساز
چنانچه پیشتر عنوان شد به اعتقاد برخی از حقوقدانان معاصر « اصل حق تعیین سرنوشت» در پدیده یک جانبه جدایی درتقابل با « اصل احترام به تمامیت ارضی» قرار می گیرد.«حق تعیین سرنوشت»از قواعد آمره حقوق بین الملل است که هم در منشور ملل متحد و هم در کنوانسیونهای حقوق بشری مورد تاکید قرار گرفته است و شاید در جهان امروز از مهمترین اصول جزمی بین المللی است که حتی مشروعیت حاکمیت ها نیز منبعث از آن است و از طرفی اصل حفظ تمامیت ارضی در زمره کهن ترین و بنیادی ترین اصول حقوق بین الملل بوده و از زمان پیدایش دولتها با پدیده حاکمیت قرین بوده است و نمود برابری دولت ها در عرصه بین المللی می باشد. از اینرو هرزمان این اصل چه از طرف مخالفان داخلی درعنوان شورشی ، یاغی گری و انقلابی مورد تهدید واقع شده با عکس العمل خشونت بار حاکمیت ها مواجه شده و اگر از طرف یک قدرت خارجی تهدید شده ، حکومت ها با تمام قوا و با مشارکت همه مردم تحت حاکمیتش به مقابله با آن تهدید خارجی برخواسته است.
واقعیت این است که در حقوق بین الملل «جدایی یک جانبه » نه ممنوع است و نه صراحتا مجاز عنوان شده است.بلکه بسته به شرایطی است که پدیده «جدایی یک جانبه » در بسترآن شکل می گیردو به موضوع مناقشه انگیز بین اصل «حق تعیین سرنوشت» و اصل «حفظ تمامیت ارضی» بدل می شود.مراجع قانونی حقق بین الملل نیز بر اساس همان شرایط تصمیم می گیرند و اعلام نظر می نمایند.در گستره تاریخ حقوق بین الملل هرچه به عقب تر برگردیم و در دوران حقوق بین الملل کلاسیک ،کفه ترازو به نفع اصل «حفظ تمامیت ارضی » سنگینی می کند و حقوق بین الملل بیشتر در خدمت دولت ها است ولی هرچه حقوق بین الملل معاصر تر شده بتدریج با ظهور اندیشه های حقوق بشری و قانونمند شدن این مفاهیم و پذیرش آنها از سوی مراجع قانونی وقضایی بین المللی اصل« حق تعیین سرنوشت» نمود بیشتری داشته است. امروزه احترام به حق حیات انسانها و لزوم صیانت از آن در همه ابعادش بعنوان قاعده آمره قرارگرفته و «حق تعیین سرنوشت » در زمره­ی تعهدات عام الشمول جامعه جهانی است که مصالح سیاسی صرف نباید این حقوق واجب‌الرعایه را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.جدایی‌طلبی در زیر لوای «حق تعیین سرنوشت»یک موضوع ملی است نه فراملی، از این­رواصل «حق تعیین سرنوشت» ، با اصول حاکمیت و حفظ تمامیت ارضی در حقوق بین‌الملل تقابلی ندارد. و با توجه تغییر نگرش جامعه جهانی از دولت محوری مبتنی بر تقدس حاکمیت وستفالیایی به نفع گفتمان های حقوق بشری ،تحلیل های حقوقی در عرصه حقوق بین الملل نیز به نفع حقوق بشر تغییر پیدا کرده است.
از اینرو با غالب شدن گفتمان های حقوق بشری و دموکراسی بر حقوق و روابط بین‌الملل از دهه­ ۱۹۶۰ به بعد، تحول مفهومی نیز در حق تعیین سرنوشت نیز صورت گرفت .حقوق بین‌الملل راه‌ حلی را‌ که ‌از یک‌ سو تمامیت‌ ارضی‌ کشورها را پاس دارد و از سوی‌ دیگر منافع‌ و خواست‌های ‌اقلیت‌های‌ قومی‌ و مذهبی‌ را مدنظر قرار دهد، در ابتدای امر توصیه می کند که دولت ها اصول دموکراسی را در باره تمامی مردمان تحت حاکمیت شان بدون تبعیض رعایت نمایند. سپس با عنایت به روند عرفی جامعه جهانی در اعطای خود مختاری به ملت ها ( افزایش دولتهای عضو سازمان ملل متحد از ۵۱ عضو در سال ۱۹۴۵ به ۱۹۳ عضو در سال ۲۰۱۵ ) حقوق ملت ها در دستیابی به خومختاری محترم بداند. هر آینه این دو ساز و کار جواب ندهد استقلال و«حق تعیین سرنوشت » بیرونی آن اقلیت توجیه خواهد داشت. گروه اخیر، مردمی هستند که حقوق بنیادین انسانی آن­ها از سوی گروه حاکم انکار شده است. به این معنا که اگر حکومت یک کشور؛ حق موجودیت فیزیکی یا دیگر حقوق بنیادین گروه‌های اقلیت قومی و زبانی را انکار نماید و آن­ها را از مشارکت مؤثر در اداره­ی امور کشور محروم نماید و به‌صورت سیستماتیک علیه آنان، تبعیض روا دارد، در این صورت حق جدایی از آن کشور و تشکیل دولت مستقل برای گروه تحت ستم فراهم خواهد شد. بنابراین، طبق این اصل،جدایی‌طلبی حق برخی گروه­ ها در داخل برخی حاکمیت‌هاست؛ اگر هیچ راهی غیر از استقلال برای حفظ هویت و حقوق آنهافراهم نباشد. جدایی ملت تحت ستم آخرین راهکار خواهد بود.
از پدیده های معاصر در این زمینه دکترین «جدایی چاره ساز» می باشد که جدایی های یک جانبه را نه به نفع اصل تمامیت ارضی نامشروع می داند و نه درهرعنوان به سود «حق تعیین سرنوشت» مشروع تلقی می کند.در دکترین «جدایی چاره ساز» دراوضاع و شرایط های خاصی که بیم نقض فاحش حقوق بشر می رود و یا حفظ و امنیت جهانی به مخاطره می افتد و یا اقلیت های قومی تحت فشار حاکمیت و یا طرفداران دولت با تبعیض،پاکسازی قومی،نسل کشی و نقض سیستماتیک حقوق بشری مواجه می گردند و همچنین «حق تعیین سرنوشت» بخشی از مردم یک سرزمین که خواستار تشکیل دولت مستقل هستند از سوی دولت مرکزی انکار و حق موجودیت قومی و مذهبی از آنان سلب می شود و از سویی هم کلیه راه حل های مسالمت آمیز داخلی را برای دستیابی به «حق تعیین سرنوشت» را طی کرده باشند ولی دولت مرکزی مخالفت کرده و دست به خشونت بزند ،برای برون رفت از جدل بین تز «حق تعیین سرنوشت» وآنتی تز «حفظ تمامیت ارضی»،آخرین راه حل را در سنتز«جدایی چاره ساز» می داند.
با اینکه در دﻛﺘﺮﻳﻦ «ﺟﺪاﻳﻲ ﭼﺎره ﺳﺎز» اﺻﻞ «حقﺗﻌﻴﻴﻦ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ» مردم ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اﺻﻞ اﺣﺘﺮام ﺑﻪ «تمامیت ارﺿﻲ »دولت ها برتری دارد اما چنانچه عنوان شد ابتدا بایستی تمامی راه های مسالمت آمیز و مورد تاکید حقوق داخلی دولت ها (قانون اساسی ) هم مد نظر قرار گیرد. و گرو های مردمی و قومیت های طالب جدایی از حداقل خود مختاری برخوردار باشند و در راه کسب استقلال ،گفتگوها ونشست هایی با دولت مرکزی در راستای کسب خود مختاری داشته اند که منتج به نتیجه مثبت نشده و دولت مرکزی دست به سرکوب و نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشرزده باشد «جدایی چاره ساز» لاجرم آخرین اقدام خواهد بود.
۵-۴-۱) جدایی چاره سازو بحران کوزوو[۱۶۵]
به دنبال درگیری های خونین درشبه جزیره بالکان و کشتار وسیع کروات ها اعم از مسلمان و مسیحی که منجر به نقض فاحش حقوق بشر در آنجا گردید شورای امنیت ابتدا با ورود به موضوع خواستار خویشتنداری طرفین درگیر در مناقشه شد ولی در پی شدت یافتن این درگیری ها و بدنبال وتوی روسیه در شورای امنیت ، ناتو برای جلوگیری از گسترش بحران به سایر مناطق اروپا به بحران ورود پیدا کرد در نهایت با عقب نشینی صربها صلح در منطقه حاکم گردید . اعلان استقلال کوزوو از صربستان در ۱۷ فوریه­ی ۲۰۰۸ و به دنبال آن، به رسمیت شناختن آن توسط تعداد زیادی از کشورها؛ جمهوری صربستان را برآن داشت که از طریق سازوکارهای حقوقی مجمع عمومی که این اقدام کوزوو و شناسایی آن را توسط تعدادی از کشورها غیرقانونی جلوه دهد. از این­رو مجمع عمومی سازمان ملل متحد در تاریخ ۸ اکتبر ۲۰۰۸ طی قطع­نامه‌ای (A/RES/63/3) از دیوان بین‌المللی دادگستری درخواست نمود که بر اساس ماده­ ۹۶ منشور ملل متحد و ماده­ ۶۵ اساسنامه­ی دیوان، نظریه­­مشورتی را در خصوص این سؤال که؛ «آیا اعلام یک­جانبه­استقلال از سوی ترتیبات موقّت منطقه ­خود مختار کوزوو با حقوق بین‌الملل هم‌خوانی دارد؟» ارائه کند.
در این خصوص دیوان بین‌المللی دادگستری طبق ماده­ ۶۶ اساس­نامه­ی خود و هم‌چنین ماده­ ۱۰۴ آیین دادرسی دیوان از سازمان ملل متحد و دولت­های عضو این سازمان درخواست نمود که نظرات کتبی خود را تا تاریخ ۱۷ آوریل ۲۰۰۹ به دیوان تقدیم کنند.
در نهایت در ۲۲ جولای ۲۰۱۰، دیوان بین‌المللی دادگستری نظر مشورتی خود را در مورد «هم­خوانی اعلامیه­ی یک­جانبه­ استقلال با حقوق بین‌الملل» صادر نمود. دیوان با ۹ رأی موافق در مقابل ۵ رأی مخالف، صلاحیت خود را برای ارائه­ نظر مشورتی در پاسخ به سؤال مجمع عمومی را احراز و با ­۱۰رأی موافق در مقابل۴­ رأی مخالف اعلام نمود که اعلامیه­ی یک‌جانبه­ ۱۷ فوریه مجلس کوزوو راجع به استقلال کوزوو از صربستان، ناقض حقوق بین‌الملل عمومی نیست.
نتیجه گیری
استدلال روسیه در جدایی جمهوری خود مختارکریمه از اکراین عمدتاً بر محور استدلال های دولتهای غربی در جدایی کوزوو از صربستان استوار است. روسها وضعیت کریمه را با کوزوو مقایسه می کنند و عنوان می دارند که الحاق کریمه به روسیه برگرفته از «حق تعیین سرنوشت» مردم کریمه بوده که پس از برگزاری رفراندوم جدایی از اکراین ،الحاق به فدارسیون روسیه را آزادانه انتخاب کردند.[۱۶۶]چنانچه غرب و جامعه جهانی پس از بیانیه استقلال پارلمان کوزوو، استقلال آن کشور را به رسمیت شناختند ، الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه نیز در نتیجه انتخاب آزادانه مردم و پارلمان جمهوری خود مختار کریمه بوده است ودرخصوص حضور روسیه در آن کشور معتقدند این حضوربه درخواست دولت کریمه و برای حفظ جان شهروندان بوده است[۱۶۷].اگر «جدایی چاره ساز» استقلال کوزو را قانونمند کرده ،این جدایی برای مردم کریمه نیز از وضعیت «جدایی چاره ساز» ناشی شده است.
اما واقعیت این است که وضعیت کوزوو با کریمه هیچ شباهتی ندارد، چرا که در کریمه اوضاع و شرایط های خاصی که بیم نقض فاحش حقوق بشر برود وجود نداشت و اقلیت روس تباران تحت فشار حاکمیت و یا طرفداران دولت یا تبعیض،پاکسازی قومی،نسل کشی و نقض سیستماتیک حقوق بشری نبوده اند و از سوی دیگر دلیلی بر انکار«حق تعیین سرنوشت» مردمان ساکن شبه جزیره کریمه از سوی دولت اکراین ارائه نشده است . هیچ گزارشی مبنی بر اینکه در مقابل خواست مشروع مردم کریمه ، اکراینی ها با خشونت پاسخ داده باشند نیز وجود ندارد لذا تئوری و نظریه «جدایی چاره ساز» در جدایی کریمه مصداق پیدا نمی کند.
ازمجموع استدلالهای فوق چنین برمی‌آید که توجیه قانونی اقدام روسیه درقبال تحولات اکراین مخدوش و مردود است و مسکو بیشتر اهداف سیاسی و ژئوپلیتیکی را در اوضاع آشفته اکراین در سر می پروراند.به عبارت دیگر،اقدام روسیه واکنشی است به اقدامات سیاسی غرب و برداشتی که روسها از سیاستهای برتری جویی غرب دارند. شاید از نگاه روسیه و برخی دولتها،اقدام روسیه ازلحاظ سیاسی درست یا نادرست باشد؛کما این که بیشتر دنیای غرب به اقدام روسیه واکنش منفی نشان داده است.ولی برخی کشورها یا سکوت کرده اند ویا بنحوی خواسته اند مواضع روسیه را از لحاظ حقوقی مثبت جلوه دهند ولی اقدام روسیه را به هیچ وجه نمی توان براساس رویه های حقوق بین الملل موجود توجیه کرد.
روسیه در بحران بالکان و در واکنش به اقدامات غرب در قبال آن و همچنین در ارائه دلیل بر عدم شناسایی آن کشور،استقلال کوزوو را باستناد «حق تعیین سرنوشت» مردود دانسته واعلام نموده که: “اعلامیه استقلال کوزوو بدلیل عدم رعایت اصول حاکمیت و تمامیت ارضی ،مغایر با حقوق بین الملل است.[۱۶۸]“در خصوص «حق تعیین سرنوشت» کتبا نظر داده که :”«حق تعیین سرنوشت» باید از طریق انتخاب آزادانه مردم مربوط و بدون دخالت خارجی اعمال گردد[۱۶۹].روسیه در ادامه دلایل مخالفت خود با استقلال کوزوو ،عدم شناسایی آن به بحران انسانی و شرایط نقض حقوق بشری اشاره نموده اعلام می دارد اگر راه های مسالمت آمیز در استیفای «حق تعیین سرنوشت» به نتیجه نرسد لاجرم «جدایی چاره ساز»آخرین راه حل خواهد بود و شرایطی را که گزینه جدایی چاره ساز باید اعمال شود،بشرح ذیل احصا می نماید[۱۷۰]:
الف- حمله مسلحانه آشکار از سوی دولت مرکزی.
ب- تهدید موجودیت مردم مورد بحث.
ج- به بن بست رسیدن تمامی تلاش ها برای حل وفصل تنش بین گروه های قومی و دولت مرکزی در چارچوب ساختارهای موجود.
با این اوصاف اقدامات روسیه درشبه جزیره کریمه در قالب حمایت از«حق تعیین سرنوشت» با هیچ یک از مواضع حقوقی آن کشور در بحران کوزوو هم خوانی ندارد . بلکه مفهوم حقوقی که در این راستا می توان مطرح نمود، مفهوم انضمام طلبی یا باز پس خواهی است که در آن روسیه خواهان باز پس گیری شبه جزیره کریمه از اکراین بوده است و در این راه علاوه بر نقض اصل احترام به تمامیت ارضی اکراین ، با حضور نظامی خویش در خاک آن کشور قاعده آمره منع توسل به زور را نیز نقض نموده است. روسیه که خود مخالف سرسخت استقلال کوزوو باستناد قوانین بین المللی بود، در مواجه با بحران اکراین ،«حق تعیین سرنوشت » را اصل مسلم شناخته شده بین المللی و مسبوق به سابقه برای مردم کریمه و ایالت های شرقی اکراین می داند ولی هنوز از مواضع خود در قبال مردم سوریه که خواهان اعمال «حق تعیین سرنوشت» خودشان می باشد عدول نکرده و چنین حقی را بر مردم سوریه قایل نیست.
در جبهه مقابل نیز از سویی در بحران شبه جزیره بالکان کشورهای غربی از استقلال کوزوو و جدایی آن از صربستان با استناد به «حق تعیین سرنوشت» ،آن جدایی را مطابق با قواعد وقوانین بین المللی می دانستند ولی امروزه همان حق را نسبت به مردم شبه جزیره کریمه قائل نیستند.(البته با توجه به بحران وتراژدی انسانی که در کوزوو بود قیاس مع الفارق است ولی غربی ها «حق تعیین سرنوشت »مردم کریمه را نباید نادیده بگیرند و رفراندوم جدایی را کلا مخدو ش بدانند)این رفتارهای دوگانه شرق وغرب در مواجه با مسایل بین المللی یک قربانی بزرگ ، بنام سازمان ملل متحد دارد. چراکه تفسیر به رای و مصادره به مطلوب قوانین و قواعد بین المللی از سوی قدرتهای بزرگ عملا ناکارآمدی این سازمان و مخصوصا شورای امنیت را به اثبات می رساند.اگر به گفتمان های پیرامون بهره مندی کشورهای بزرگ از حق وتو در سال ۱۹۴۵ میلادی نیم نگاهی داشته باشیم بخوبی در می یابیم که آن روزها این قدرت ها، برخورداری از حق وتو را ضامن وحافظ صلح وامنیت جهان می دانستند ولی امروز همان حق باعث ناکارآمدی شورای امنیت (که طبق منشور سازمان ملل متحد حافظ صلح وامنیت جهان می باشد) درمواجه بابحرانهایی شده که بنحوی یکی ازاین قدرتها در آن بحران درگیر هستند.و از این روست که جبهه غرب در مواقعی که احتمال وتوی موضوع متنازع فیه ای را از سوی چین یا روسیه درشورای امنیت می بیند از ناتو در اعمال امیالش بهره می برد.روسیه نیز که بیشترین تعداد استفاده از حق وتو (بیش از ۱۳۰ بار)[۱۷۱]در شورای امنیت را دارد هر زمان که منافعش ایجاب نماید از حق وتوی خویش بهره می برد. این یعنی زمین گیری و نا کار آمدی سازمان ملل و مخصوصا شورای امنیت در برخورد با قدرت های دارای حق وتو.
در مجموع تجربه الحاق شبه جزیره کریمه می ­تواند، در آینده امنیت بین ­المللی را به خطر اندازد و بسیاری از قواعد آمره حقوق بین ­الملل را به چالش بکشاند. واکنش منفعلانه بسیاری از کشورها، (از جمله دولت جمهوری اسلامی ایران) در قبال رویداد اخیرالذکر و بطور کلی بحران اکراین هر چند ظاهراً در جهت منافع ملی آنها می ­باشد.ولی منافع جامعه بین المللی را با خطرجدی مواجه ساخته و اگر دولت های جهان جلوی این گونه اقدامات یک جانبه دولت های بزرگ را نگیرند شاید قربانی بعدی خودشان باشند.
فصل ششم :
دکترین تحریم اقتصادی ، اتحادیه اروپا
مقدمه
امروزه تحریم به عنوان یکی از مهمترین ابزار اعمال فشار برای دولت های متخاصم وتامین کننده منافع سیاسی و اقتصادی اتحادیه اروپا می باشد و در حقیقت بخشی از یک رویکرد سیاست یکپارچه و جامع اتحادیه اروپا است که در چارچوب استراتژی کلی سیاست خارجی آن اتحادیه اعمال می شود، که شامل گفتگوهای سیاسی، تلاش های مکمل و دیگر ابزار می شود . به طور کلی، اتحادیه اروپا معتقد است هدف از تحریم پیشگیری از اقدامات مجرمانه در عرصه بین المللی است و امیدوار است از طریق این ابزاردر کشور های هدف به امیال سیاسی خود دست یابد.به باور سیاست مداران و به اعتقاد دکترین تحریم اتحادیه اروپا تحریم های صورت گرفته از سوی آن کشوره ا مطابق و متاثر از قوانین بین المللی است که محدویت های حقوق بشری و آزادی های اساسی در آن لحاظ و رعایت می شود و در صورت عدم رعایت اصول حقوق بشر و نقض آن، دادگستری اتحادیه اروپا مکلف به رسیدگی براساس اصول متعارف حقوق بین الملل می باشد.
تحریم‌های اتحادیه اروپا برعلیه روسیه ، تحریم هایی خارج از چارچوب سازمان ملل متحد بوده و اصطلاحا فراقطعنامه‌ای هستند. شورای امنیت تا سال ۲۰۱۵ قطعنامه تحریمی علیه روسیه نداشته است اما پس از پس از الحاق کریمه به خاک روسیه در سال ۲۰۱۴به پیشنهاد کشور های غربی پیش نویس تحریم بر علیه آن کشور تنظیم و به شورای امنیت ارائه شد که در همان ابتدای کار با وتوی آن کشور مواجه شد.روسیه با وتوی قطعنامه پیشنهادی آمریکا در محکومیت همه پرسی الحاق کریمه به روسیه در روز یکشنبه ۱۶ مارس ۲۰۱۴ از تصویب آن جلوگیری کرد.از مجموع ۱۵ کشور عضو شورای امنیت ۱۳ کشور به قطعنامه پیشنهادی آمریکا رای مثبت و چین هم به پیش نویس قطعنامه پیشنهادی آمریکا که با کمک انگلیس و فرانسه تهیه شده بود رای ممتنع داد[۱۷۲].
روسیه نیز مانند سایر اعضای دایم دائم شورای امنیت می تواند با هر نوع موضع گیری در این نهاد بین المللی بر علیه خود مخالفت کند و مانع تصویب آن بشود. از سال ۱۹۴۶ تا کنون ۲۷۴ بار قطعنامه های شورای امنیت وتو شده است که سهم روسیه ۱۳۰ بار،سهم آمریکا ۸۰،انگلیس ۳۲،فرانسه ۱۸ و چین ۱۰ وتو است[۱۷۳]. لذا غرب هرگز از طریق مجاری قانونی بین المللی و شورای امنیت نمی تواند اقدام حقوقی بر علیه آن کشور انجام دهد و مجبور است از تحریم های فرا قطعنامه ای استفاده نماید.از این رو، هیچ‌یک از تحریم‌هایی که اتحادیه اروپا علیه روسیه وضع کرده است، مستند به قطعنامه‌های سازمان ملل متحد نیست. البته اتحادیه اروپا به کرات از تحریم های فرا قطعنامه ای علیه کشورها ی مختلف استفاده کرده است که بعضا” هم راستا با قطعنامه های شورای امنیت بوده است. مانند” تحریم ایران ،یوگسلاوی ، لیبی ، زیمباوه وعراق[۱۷۴] “.
پرسش مهمی که در رابطه با تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه روسیه مطرح می شود این است که آیا این تحریم ها توانسته ویا می تواند جلوی اقدامات قدرت طلبانه روسیه را در اکراین بگیرد؟
آیا تحریم های فراقطعنامه‌ای اتحادیه اروپا در حقوق بین‌الملل مشروعیت دارند؟
آیا این تحریم ها ی فرا قطعنامه ای صرفا از سوی اتحادیه اروپا اتخاذ می شود یا سازمانهای منطقه ای و فرامنطقعه ای دیگر نیز ازاین اهرم فشار استفاده کرده اند؟
تاثیر تحریم های اتحادیه اروپا روی تغییر رفتار روسیه در کوتاه مدت مشهود است یا بلند مدت؟
تحریم های اتحادیه اروپا بر اقتصاد روسیه چه تاثیری می گذارد؟
آیا اصلا تحریم های اقتصادی در تغییر رفتار رژیم های توتالیتر و دیکتاتوری موثر است؟
برای پاسخ به این پرسش ها ابتدا نگاه اجمالی به ساختار اتحادیه اروپا خواهیم داشت سپس دکترین تحریم،تاریخچه آن، تاثیر تحریم بر اقتصاد روسیه و جایگاه و سابقه تحریم در حقوق بین الملل را بررسی خواهیم کرد.
بخش اول ) آشنایی با اتحادیه اروپا[۱۷۵]
اتحادیه اروپا تشکل سیاسی و اقتصادی متشکل از ۲۸ کشور در قاره اروپا است که با نام اختصاری( EU) خوانده می‌شود.این اﺗﺤﺎدﯾﻪ ﺧﺎﻧﻮاده ای ﻣﺘﺸﮑﻞ از ﮐﺸﻮرﻫﺎی اروﭘﺎﺋﯽ و ﻧﻤﻮﻧﻪ ای از ﻫﻤﮑﺎری ﻣﯿﺎن اﯾﻦ ﮐﺸﻮرﻫﺎ ﺑﺮای ﺑﻬﺒﻮد زﻧﺪﮔﯽ ﺷﻬﺮوﻧﺪان و رﺳﯿﺪن ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺑﻬﺘﺮ اﺳﺖ.پس از بروز دو جنگ جهانی در تاریخ معاصر در این قاره و لطمات وآثار مخرب جنگ ها براروپایی ها ، اندیشمندان و مردمان این قاره سبز به این نتیجه رسیدند که با جنگ و خونریزی نمی توانند به دنیای بهتری دست یابند لذا با توجه به وجود ساختارهای اجتماعی واقتصادی مناسب ، نیروی انسانی آموزش دیده به فکر اتحا د و همکاری در مسایل منطقه ای و جهانی افتادند و در این راه با عنایت به تجربه های موفق قبلی که در ایجاد سازمانهای منطقه ای فنی داشتند تصمیم به ایجاد سازمانی گسترده تر گرفتند که بتوانند در سایه همکاری های مشترک در تمامی زمینه ها اعم از سیاسی ، اقتصادی، حقوقی و… به دنیایی بهتر دست یابند.این اتحادیه در اصل گسترش یافته اتحادیه اروپای غربی است که در سال ۱۹۵۷ با همکاری ۶ کشور اروپایی تشکیل شد.از آن زمان به بعد اتحادیه به سرعت گسترش یافت. اعضای بیشتری پیدا کرد و حیطه کارش وسیع‌تر شد.
اتحادیه اروپا براساس سازمانهای منطقه ای بنا شده است که در دهه ۵۰ قرن بیستم تحت عنوان جوامع اروپایی ایجاد شدند.اولین جامعه در ۱۸ آوریل سال ۱۹۵۱ تحت عنوان«جامعه اروپایی زغال سنگ » ایجاد گردید سپس «جامعه اروپایی انرژی اتمی» وسرانجام «بازار مشترک اروپایی یا جامعه اقتصادی اروپا» در سال ۱۹۵۷ شکل گرفتند.این سه جامعه در سال ۱۹۹۲ با انعقاد معاهده ماستریخت(هلند) از اول نوامبر ۱۹۹۳لازم الاجرا شد.این معاهده چندین بار مورد اصلاح و بازنگری قرار گرفت.در اجلاس سران دولتها و حکومت ها در سال ۲۰۰۴ معاهده «قانون اساسی اروپا» تدوین و در ۲۹ اکتبر همان سال به امضای دولتهای عضو رسید و مقرر گردید که این معاهده از طریق همه پرسی به تصویب برسد.از آنجاکه طبق قانون اساسی اروپا این گونه اسناد باید توسط کلیه اعضا پذیرفته شود، کشورهای فرانسه و هلند در همه پرسی خود رای منفی به آن دادند و لذا نتوانست به تصویب برسد.پس از آن اتحادیه مبادرت به انعقاد معاهد لیسبون درسال ۲۰۰۷ نمود. این معاهده که نسبت به قانون اساسی اروپا از انعطاف بشتری برخوردار است ، توسط کلیه اعضای اتحادیه به تصویب رسید و آینده جدیدی را برای اتحادیه ترسیم کرد[۱۷۶].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:19:00 ب.ظ ]




جدول۲-۳) برخی از تحقیقات انجام شده در حوزه عدالت سازمانی

ردیف

منبع

عنوان

نتایج

۱

حسنی، رحیمی و سامری(۱۳۹۳)
(حسنی, رحیمی, & سامری, ۱۳۹۳)

تأثیر اخلاق کار اسلامی بر عدالت سازمانی، رضایت شغلی و غیبت از کار کارکنان ادارۀ برق شهرستان ارومیه

یافته‌های حاصل از تجزیه و تحلیل داده‌ها نشان می‌دهد که میان متغیرهای اخلاق کار اسلامی کارکنان و عدالت سازمانی(۲۴/۶=t ، ۴۸/۰=)رابطۀ مثبت و معنی‌داری وجود دارد.

۲

سخراوی و همکاران(۱۳۹۲)
(سخراوی, ظهیری, احمدی چگینی, & کرمی راد, ۱۳۹۲)

بررسی رابطه بین عدالت سازمانی و عزت نفس سازمانی با توجه به نقش میانجی‌گری حمایت سازمانی ادراک شده در کارکنان

یافته‌ها بیانگر این مطلب بودند که عدالت سازمانی با حمایت سازمانی ادراک شده رابطه مثبت معنی دار دارد.

۳

مردانی حموله و همکاران(۱۳۹۲)

رابطه عدالت سازمانی و استرس شغلی در کارکنان بیمارستان

بین عدالت سازمانی در حیطۀ عدالت تعاملی با استرس شغلی رایطۀ منفی و معنی دار وجود داشته است (۱۸/۰- =r). با توجه به یافته‌ها توجه به مفهوم عدالت سازمانی جهت کاهش میزان استرس شغلی کارکنان ضروری است.

۴

حدادنیا، شهیدی و هاشمی(۱۳۹۲)
(حدادنیا, شهیدی, & هاشمی, ۱۳۹۲)

رابطه بین عدالت سازمانی با تعهد سازمانی و رفتار مدنی سازمانی از دیدگاه مدیران گروه‌های آموزشی واحدهای منطقه یک دانشگاه آزاد اسلامی

بین ابعاد عدالت سازمانی بر تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.

۵

(Suliman, 2013)

عدالت سازمانی و نوآوری در محل کار (مورد مطالعه: امارات متحده عربی)

نتایج نشان داد که هر ۳ بعد عدالت سازمانی می‌توانند به طور مستقیم و یا از طریق جوّ‌ نوآورانه، بر آمادگی کارکنان برای خلاقیت و نوآوری تأثیر بگذارند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۶

(Abu Elanain, 2010)

کانون کنترل کار و عدالت تعاملی به عنوان میانجی در رابطه با گشودگی تجربه و رفتار شهروندی سازمانی

رفتار شهروندی سازمانی با نقش میانجی عدالت تعاملی رابطه دارد.

۷

(Klendauer & Deller, 2009)

عدالت سازمانی و تعهد مدیریتی در ادغام شرکت‌های بزرگ

در تعیین رابطه بین عدالت سازمانی و تعهد مدیریتی در بین ۱۲۸ مدیر از ۳۸ شرکت به این نتیجه رسیدند که گرچه تمام ابعاد عدالت سازمانی با تعهد مدیران رابطه داشته است ولیکن تأثیر عدالت تعاملی از همه بیشتر بوده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:19:00 ب.ظ ]




جونز (۲۰۰۰) که مدل رشد اندیشه محور[۴۶] را ارائه کرده است، بیان می کند: “یکی از فروض اساسی مدل‌های جدید این است که تغییرات فنی، حداقل در بلند مدت نباید سرمایه محور[۴۷] باشد. در این زمینه تحقیق کندی[۴۸] (۱۹۶۴)، درانداکیس و فلپس[۴۹] (۱۹۶۶) در دهه ۱۹۶۰، مثالی از این نمونه است. جدیدترین پژوهش در این زمینه نیز اخیرا توسط عاصم اغلو[۵۰] (۱۹۹۸و۲۰۰۰ و۲۰۰۱) صورت گرفته است که در آن توضیح می‌دهد که چگونه این موضوع (کاگر محور بودن تغییرات فنی)، در مدلی که فعالیت‌های تحقیق و توسعه جهت تغییرات فنی را انتخاب می‌کند، یک نتیجه و خروجی طبیعی و ذاتی است. فرض دوم در مدل های جدید، حضور معادله دیفرانسیلی است که دقیقا خطی است”[۵۱].
آنچه که اکنون در مدل‌های رشد به عنوان موتور رشد اقتصادی مطرح می‌گردد، دیگر نه تنها سرمایه فیزیکی نیست، بلکه به طور تلویحی، مسائلی نظیر سرمایه انسانی و متوسط دانش انسانی در جامعه نیز در حال کنار گذاشته شدن یا کم رنگتر شدن هستند. اقتصاددانان، مستقیما به سراغ اصل موضوع یعنی خود انسان و تعداد آن‌ها رفته اند. از این روست که مدل‌هایی که اکنون در رشد اقتصادی مورد استفاده قرار می کیرند، میزان باروری را موتور و محرک رشد اقتصادی در نظر می‌گیرند. به زبان فنی‌تر، می‌توان گفت که همه مدل‌های رشد پایدار، به نوعی خطی هستند و منابع رشد درون‌زا را می‌توان به عنوان منابعی که به دنبال معادله دیفرانسیلی مناسبی برای رشد اقتصادی است، مطرح کرد(دلالی و اسمائیل زاده،۱۳۸۶).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

آن‌چه که در این نظریه اهمیت دارد، وجود میزان نخبگان بیشتر در جامعه است. انسان های زیادی در جوامع مختلف آموزش می بینند اما آن کسانی که مرزهای علم و فن‌آوری را عوض می کنند، نخبگان هر جامعه هستند. . جمعیت بالاتر احتمال وجود این افراد نخبه را افزایش می دهد و برد نهایی با جامعه ای است که دارای نخبه بیشتری است. این نخبگان با جهشی که در علم ایجاد می کنند، نه تنها جمعیت انسانی کشور خود، بلکه جمعیت همه کشورهای جهان را نه تنها برای یک دوره بلکه برای همه دوره ها، به یک یا چند سطح بالاتر از زندگی ارتقا خواهند داد. وجود افراد نخبه بیشتر که لزوم رشد جمعیت را در طول زمان می‌رساند، باعث می‌شود میزان بهره‌برداری از تکنولوژی‌ها و پیشرفت‌های آن به طور فزاینده افزایش یابد. در این مدل، دیگر تنها نیروی‌کار به سادگی مورد استفاده قرار نمی‌گیرد. نیروی کار به دو بخش کارگران ساده که برای تولید به کار می‌روند (که حتی بسیاری از نیروهایی که دارای تحصیلات و مهارت های بالا هستند نیز در این گروه هستند) و دیگری نیروی‌کاری که به تولید فن‌آوری اشتغال دارد، تقسیم می‌شود.

۲-۵-۳-۱) رشد جمعیت و تغییرات فن‌آوری: مدل کرمر

کرمر (۱۹۹۳) بیان می‌کند، به طور اساسی تمام الگوهای با رشد درون‌زای دانش، پیش‌بینی می‌کند که فرآیندهای تکنولوژیکی تابع افزایشی از اندازه جمعیت هستند. کرمر به طور ضمنی به اثر رشد جمعیت بر رشد اقتصادی اشاره می‌کند. زیرا همین فرایندهای تکنولوژیکی یکی از مولفه‌های تضمین کننده رشد بلندمدت هستند.
فرم ریاضی الگوی کرمر، از سه معادله اساسی تشکیل شده است. به طوری که:
(۲-۴۸)
که تولید به سه عامل زمین ، نیروی‎کار و تکنولوژی وابسته است.
در دومین معادله فرض می‌شود نرخ رشد انباشت تکنولوژی، کسری از جمعیت در طول زمان است. این فرض با این منطق در نظر گرفته می‌شود که هرچه جمعیت بیشتر باشد، احتمال افزایش مخترعین بیشتر می‌شود. بنابراین:

(۲-۴۹)
و سومین معادله نیز بیان می‌کند جمعیت چنان تعدیل می‌شود که تولید به ازای هر نفر در سطح ثابتی باقی بماند:
(۲-۵۰)
برای حل الگو به معادله (۲-۵۰) توجه می‌شود که بیان‌گر رابطه زیر است:
(۲-۵۱)
با جایگذاری در رمعادله (۲-۴۸) الگو به دست می‌آید:
(۲-۵۲)
و یا
(۲-۵۳)
رابطه (۲-۵۳) بیان می‎کند که جمعیت، تابع کاهشی از سطح تولید سرانه ثابت و تابع افزایشی از سطح تکنولوژی و کسری از زمین‌های در دسترس می‌باشد.
از آنجایی‌که و ثابت در نظر گرفته شده‌اند نرخ رشد جمعیت برابر نرخ رشد تکنولوژی خواهد بود. با جایگذاری از رابطه (۲-۴۹) به دست می‌آید:
(۲-۵۴)
بنابراین فرم ساده شده الگو بیان می‌کند که نرخ رشد جمعیت نه فقط در طول زمان در حال افزایش است، بلکه این نرخ کسری از خود جمعیت نیز خواهد بود. که در این مدل اندازه جمعیت، عامل تعیین کننده رشد تولیدات است با این شرط که تولید سرانه ثابت بماند.

۲-۵-۳-۲) مدل رشد اندیشه محور: اسحاق نیوتن

جونز (۲۰۰۱) نظریه جدیدی از رشد درون‌زا را توسعه می‌دهد که در آن رابطه خطی، از اصول اولیه آن است. وی بیان می‌کند این یک حقیقت طبیعی است که قانون حرکت جمعیت خطی است؛ مردم به نسبت خودشان تکثیر می‌شوند. و البته به خودی خود این خطی بودن، رشد سرمایه سرانه را به دنبال نخواهد داشت. اما با این وجود، رشد جمعیت اولین عنصر کلیدی مدل‌های رشد پایدار است. دومین عنصر کلیدی بازدهی فزاینده به مقیاس است که یک دلیل برای این مسئله در ادبیات رشد اندیشه محور وجود پیشرفت تکنولوژی است. وی سپس اضافه می‌کند باروری درون‌زا همراه با بازدهی فزاینده، رشد درون‌زا را ایجاد می‌کنند.
در ابتدا مدل رشد ساده‌ای ارائه می‌شود که نقش رشد جمعیت و بازدهی فزاینده را نشان می‌دهد. نکته اول در این مدل این است که رشد درآمد سرانه که در کشورهای اخیر رخ داده است، می‌تواند بدون وجود هیچ ارتباط خطی اضافی، نظیر آن‌چه در مدل‌های رشد اخیر هست فهمیده شود. برای ایجاد این نکته، یک اقتصاد بسیار ساده طراحی می‌شود و نشان داده خواهد شد که چگونه رشد درآمد سرانه را ارائه می دهد. دو جزء کلیدی در این جا وجود دارند که رشد درآمد سرانه را در این مدل نتیجه می‌دهند؛ هر دو نیز به آسانی استنباط می‌شوند. اولی، رشد جمعیت است. در ابتدا، رشد جمعیت برون‌زا و ثابت در نظر گرفته می‌شود.
جمعیت یا نیروی کار، در زمان را نشان می‌دهد:
(۲-۵۵)
جزء کلیدی دوم، بازدهی فزاینده نسبت به مقیاس است، مقدار کالای تولید توسط هر فرد است و ذخیره ایده‌ها در اقتصاد است که در گذشته کشف شده است. تابع تولید در این مدل به این صورت است:
(۲-۵۶)
که تعداد افراد مشغول به کار در تولید کالای نهایی است و بازدهی فزاینده نسبت به مقیاس را به مدل وارد می‌کند. با ثابت گرفتن موجودی ذخیره دانش، بازدهی ثابت نسبت به مقیاس وجود دارد: به عبارتی دوبرابر کردن مقدار نهاده رقابتی (در اینجا فقط ) تولید را دوبرابر می‌کند. به این دلیل که ایده‌ها غیر رقابتی هستند، ذخیره دانش موجود می تواند در هر مقیاسی از تولید استفاده شود که به بازدهی فزاینده در و (با هم) منجر می‌شود. سرانجام یک تابع تولید برای ایده‌ها نیاز است که. این قسمت از مدل، به طرق مختلفی می‌تواند طراحی شود. برای ساده نگه داشتن موضوع، تابع تولید زیر را فرض کنید:
(۲-۵۷)
که تعداد افراد شاغل در تولید ایده‌های جدید (یا تعداد اسحاق نیوتن‌ها) است و تعداد ایده‌های جدیدی است که هر محقق در هر واحد از زمان کشف می‌کند. محدودیت منابع برای این اقتصاد، به صورت زیر است:
(۲-۵۸)
به عنوان قسمتی از فرض‌های ساده کننده، فرض ‌کنید که سهم ثابتی از s از نیروی کار به عنوان فعالان تحقیق و توسعه کار می‎کنند. بنابراین و ، با . این تنها تصمیم تخصیصی است که در این مدل، نیاز است ایجاد شود. از تابع تولید در معادله (۲-۵۴) مصرف یا ستاده سرانه هر کارگر، با معادله زیر بیان می‌شود:
(۲-۵۹)
و بنابراین، برای به دست آوردن رشد ستاده سرانه هر کارگر، ، کافی است از رابطه (۲-۵۹) ابتدا لگاریتم و سپس دیفرانسیل گرفته شود. در نتیجه:
(۲-۶۰)
از سویی به واسطه تابع تولید ایده ها در معادله (۲-۵۷) :
(۲-۶۱)
در نتیجه می‌توان نشان داد برای اینکه یک مسیر رشد متوازن پایدار برای این مدل وجود داشته باشد، باید:
(۲-۶۲)
زیرا برای اینکه در معادله (۲-۶۱) ثابت باشد، نرخ باید ثابت باشد. بنابراین نرخ رشد سرانه بلندمدت در این مدل با رابطه زیر مشخص می‌شود:
(۲-۶۳)
این نتیجه، به خوبی نقش‌های محوری رشد جمعیت و بازدهی فزاینده نسبت به مقیاس را نشان می‌دهد. رشد سرانه، متناسب با نرخ رشد جمعیت است، که عامل تناسب، درجه‌ی بازدهی فزاینده‌ نسبت به مقیاس در اقتصاد را اندازه می‌گیرد. بر طبق این مدل، رشد سرانه بلندمدت پایدار، از رشد جمعیت و بازدهی فزاینده نتیجه می‌شود.
غیر رقابتی بودن ذاتی ایده‌ها، به این معنی است که اقتصاد با بازدهی فزاینده نسبت به مقیاس روبه رو است. رشد اقتصادی به این دلیل رخ می دهد که اقتصاد، مرتبا در حال کشف راه‌های جدیدتر و بهتر برای تبدیل کردن کار به مصرف است. هرچند ایجاد ایده‌های جدید خودش برای ایجاد رشد پایدار کافی نیست. برای مثال، فرض کنید یک اقتصاد سالانه صد ایده جدید اختراع می‌کند. به عنوان ذخیره دانش موجود، این صد ایده جدید، کوچک و کوچک‌تر می شوند. رشد پایدار نیازمند این است که تعداد ایده‌های جدید، خودش به طور نمایی در طول زمان رشد کند. این در واقع نیازمند این است که تعداد اسحاق نیوتن‌های جدید، در طول زمان رشد کند که این خود نیازمند رشد جمعیت است.
با فرض رشد جمعیت برون‌زا، این مدل بیان می‌کند که رشد درآمد سرانه، اصلا پیچیده نیست. جمعیت بیشتر، به معنی تعداد بیشتر اسحاق نیوتن‌ها و بنابراین ایده‌های بیشتر است و ایده‌های بیشتر به دلیل غیر رقابتی بودن به معنی درآمد سرانه بیشتر است. بنابراین، رشد جمعیت، در ترکیب با بازدهی فزاینده نسبت به مقیاس، رشد بلندمدت پایدار را نتیجه می‌دهد.

۲-۵-۳-۳) رابطه خطی و رشد

در قسمت قبل نشان داده شد که چگونه دو عنصر رشد برون‌زای جمعیت و بازدهی فزاینده به مقیاس تابع تولید، باعث رشد درآمد سرانه می‌شود. حال در این قسمت جونز سوال عمیق‌تری را مورد بررسی قرار می‌دهد و آن این‌که چگونه رشد درون‌زای جمعیت (باروری درون‌زا) در یک تابع باروری خطی باعث بروز رشد در اقتصاد و درآمد سرانه می‌شود.
از این‌رو لازم است که ابتدا استدلال شود که چگونه تابع باروری، خطی در نظر گرفته می‌شود:
جونز برای اثبات این ادعا بیان می‌کند که جهانی را شامل فرد در زمان در نظر بگیرید. هر فرد در این اقتصاد، داشتن تعداد معینی فرزند را انتخاب می کند که با مشخص می‌شود. در هر نقطه از زمان، تعداد برون‌زای داده شده‌ای از جمعیت، ، می‌میرند. همان طور که در بلانچارد (۱۹۸۵)، احتمال ثابتی برای مرگ وجود دارد. قانون تکانه برای جمعیت کل در فضای زمان پیوسته، توسط رابطه زیر نمایش داده می‌شود:
(۲-۶۴)
بنابراین، افراد از طریق انتخاب تعداد فرزندانی که مایل به داشتن هستند، نرخ متناسبی از جمعیت را انتخاب می‌کنند. رابطه خطی قانون تکانه جمعیت، یک حقیقت بیولوژیکی از طبیعت است: جمعیت، به نسبت تعدادشان بازتولید می‌شوند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:19:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم