. آنها ایرانیانی بودند که پس از شکست در نبرد قادسیه، اسلام آورده، به اعراب پیوستند. آنان همراه با سعد در فتح مدائن و جلولاء شرکت کردند و سپس در کوفه ساکن شدند. به گفته­ی جرجی زیدان، بنی امیه مسلمانان غیرعرب را سرخ پوست(احمر) می­گفتند و در فرهنگ عرب، هر عجمی ” احمر” لقب دارد. نام فرمانده آنها “دیلم بود و از این رو، آنها را« حمراء» دیلم می­نامیدند.( زیدان، جرجی، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه علی جواهر کلام، چ ششم، تهران: امیر کبیر، ج۴، ۱۳۶۹، ص۶۸۶، ۶۸۹؛ بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ترجمه دکتر محمد توکل، بی­جا: نقره، ۱۳۶۶، ص۳۹۹) این گروه بسیاری از حرفه­ها و صنایع کوفه را اداره می­کردند.( جنابی، کاظم، تخطیط مدینه الکوفه عن المصادر التاریخیه و الاثریه، مقدمه احمد فکری، بغداد: مجمع العلمی العراقی، ۱۳۸۶، ص۴۲ به بعد) در بعضی از نوشته­ها، تعداد این گروه در زمان مختار سال ۶۶ هجری قریب بیست هزار نفر ذکر شده است.( دینوری، احمد بن داود، الاخبار الطوال، قم: شریف رضی، ۱۴۱۲، ص۲۸۸) ↑
. آنها جزو سپاه یزدگرد بودند که در جریان محاصره­ی شوش، به ابوموسی پیوسته، و با بنی تمیم هم پیمان شدند.( بلاذری، احمد بن یحیی، پیشین، ص ۵۲۰-۵۲۱). ↑
. آنها اصالتا از اهالی سوماترا بودند که به هند و عراق و سواحل خلیج فارس کوچ کرده بودند و پس از اسلام نیز در این ناحیه حضور داشتند. ساسانیان برای دفاع در مقابل دزدان دریایی از آنها استفاده می­کرد. بعدها برخی از ایرانیان نیز بدان­ها پیوستند، به گونه ­ای که دیگر مسئله نژاد آنان مطرح نبود بنابر روایت بلاذری، سیابجه تنها در بصره ساکن بودند.( بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، همان، ص۵۲۴) وقتی طلحه و زبیر به قصد جنگ جمل وارد بصره شدند، سیابجه از تسلیم بیت المال به آنها تا قبل از آمدن حضرت علی(ع) خود­داری کردند. افراد طلحه و زبیر به فرماندهی عبدالله بن زبیر به آنها شبیخون زدند و همه­ آنها را کشتند.( بلاذری، همان، ص ۵۲۴) با اینکه سیابجه و زُط ها هم پیمان بنی تمیم( دشمنان امیر المؤمنین(ع)) بودند، اما جزو سربازان امام علی(ع) باقی ماندند.( طبری، محمد بن جریر، تاریخ الرسل و الملوک، تهران: جهان، ۱۸۸۱، ج۳، ص۵۱۷). ↑

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

. بلاذری، احمد بن یحیی، پیشین، ص۳۳۹ ↑
. رجبی، محمد حسین،« بررسی انتخاب کوفه به عنوان مرکز خلافت اسلامی»، مصباح، ش۳و۴، ۱۳۶۵، ص۱۳۷٫ ↑
. ابن عساکر، علی بن حسین بن هبه الله، تاریخ دمشق، تحقیق محمد احمد، دمشق، ۱۹۵۱-۱۹۵۴م، ج۱۰، ص۱۰۲٫ ↑
.عسقلانی، ابن حجر احمد بن علی بن محمد، اصابه فی تمییز الصحابه، قاهره: بی­نا ، ،۱۹۲۸م، ج۲، ص۲۴۲٫ ↑
. اصبهانی، ابونعیم احمد بن عبدالله، حلیهالاولیاء و طبقات الاصفیاء، بیروت، ۱۹۶۷م،چ دوم، ج۳، ص۲۵٫ ↑
. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الرسل و الملوک، تحقیق، محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۹۶۶-۱۹۷۰م، ج۵، ص۲۸۶٫ ↑
. بلاذری، احمد بن یحیی بن جابر، فتوح البلدان، لیدن، ۱۸۶۶م، ص۱۱۷٫ ↑
. عسقلانی، ابن حجر احمد بن علی بن محمد، اصابه فی تمییز الصحابه، قاهره: بی­نا ،۱۹۲۸م، ج ۴، ص۷۴٫ ↑
. ابن سعد، محمد، کتاب الطبقات الکبیر، لیدن، ۱۹۰۹م، ج۷، ق۲، ص۲۱٫ ↑
. همان، ج ۷، ق۱، ص ۸۶٫ ↑
. بخاری، محمد بن اسماعیل، التاریخ الکبیر، حیدرآباد، ۱۳۶۰ه ، ج۴، ق۲، ص۱۳۱.
. مسعودی، علی بن حسن، مروج الذهب و معادن الجوهر، پاریس، ۱۸۶۱-۱۸۷۷م، ج۴، ص۲۷۹،۲۸۰.
. اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، الاغانی ج۲، ص۳۰۴٫ ↑
. کلینی رازی، ابو جعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق، الروضَهُ مِنَ الکافی، با شرح و تصحیح سید هاشم رسولی محلاتی، تهران: انتشارات علمیه اسلامیه، ج اول، بی­تا، ص۳۰ ↑
. حتی، فیلیپ، کی، تاریخ عرب، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تبریز: کتابفروشی حاج محمد باقر کتابچی حقیقت، ج۱، ۱۳۴۴، ص۳۰۲، ممتحن، حسینعلی، تاریخ سیاسی اسلام در عصر امویان، تهران: دانشگاه شهید، مرکز چاپ و انتشارات، ۱۳۸۱، ص۳۱۵٫ ↑
. بخاری، محمد بن اسماعیل، التاریخ الکبیر، حیدرآباد، ۱۳۶۰ه، ج۱، ق۲، ص۳۸۸٫ ↑
. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، پیشین، ق۲، ص۸۹۴٫ ↑
. مبرد، محمد بن یزید، الکامل فی الادب، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم و سید شحاته، قاهره، ج۱، ص۵۴٫ ↑
. ابن عبد ربه، احمد بن محمد، العقد الفرید، تحقیق احمد امین و احمد الزین و ابراهیم الابیاری، قاهره: بی­نا، ۱۹۴۰م ج۶، ص۱۲۹٫ ↑
. همان، ص۱۳۱٫ ↑
. صنعانی، اسماعیل بن یحیی، المصنف، پیشین، ج۹، ص۵۲.
. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ق۲، ص ۴۸و ۵۲؛ ابن عساکر، تاریخ دمشق، پیشین، ج۱۰، ص۴۹۵٫؛ ↑
. مبرد، محمد بن یزید، الکامل فی الادب، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم و السید شحاته، قاهره، ج۲، ص۱۰۲٫ ↑
. یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۱۲۴ ↑
. فسوی، یعقوب بن سفیان، کتاب المعرفه و التاریخ، تحقیق اکرم ضیاء عمری، بغداد، ۱۹۷۴-۱۹۷۶م، ج۲، ص۶۳٫ ↑
.ابن سعد، محمد، کتاب الطبقات الکبیر، پیشین، ج۷، ق۱، ص۸۷٫ ↑
. اصفهانی، ابوالفرج علی بن الحسین، الاغانی، پیشین، ج۱۳، ص۶۴، ص۱۰۶، ۱۰۷٫ ↑
. ابن سعد، محمد، کتاب الطبقات الکبیر، لیدن ، ج۷، ق۱، ۱۹۰۹م، ص۱۲۵٫ ↑
. بلاذری، انساب، ق۲، ص۱۲۵۸ ↑
. ابن ابی الحدید، عزالدین أبو حامد هبه الله بن محمد، شرح نهج البلاغه، قاهره: بی­نا، چ دوم، ج۴،۱۹۶۵-۱۹۶۷م، ص۱۴۸،۱۴۶٫ ↑
. ابن عساکر، علی بن حسین بن هبه الله، تهذیب التاریخ الکبیر، تهذیب عبدالقادر بدران و أحمد عبید، دمشق: بی­نا، ج۷، بی­چا، ۱۳۳۲ه، ص۱۶۷،. ↑
. عسقلانی، ابن حجرشهاب الدین احمد بن علی بن محمد بن محمد بن علی ، الاصابه فی تمییز الصّحابه، بیروت: دارالکتاب العربی ، ج۴، ۱۹۲۸م، ص ۷۴، ۱۱۵،۱۰۲٫ ↑
. جوده، جمال، اوضاع اجتماعی- اقتصادی موالی در صدر اسلام، ترجمه مصطفی جبّاری و مسلم زمانی، تهران: نشر نی، چ دوم، ۱۳۸۳، ص۱۱۵-۱۱۷٫ ↑
. همایی، جلال الدین، شعوبیه، اصفهان: کتابفروشی صائب، ۱۳۶۳، ص۲۶٫ ↑
. پرایس، کریستین، تاریخ هنر اسلامی، ترجمه مسعود رجب نیا، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چ دوم، ۱۳۶۴، ص۱۶٫ ↑
. زرین کوب، عبدالحسین، تاریخ مردم ایران( کشمکش با قدرتها)، تهران: مؤسسه انتشارات امیر کبیر، چ اوّل، ۱۳۶۷، ص ۵۵٫ ↑
. همان، ص ۵۶٫ ↑
. طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت- لبنان: بی­نا ، ج۶ ، ۱۳۸۴-۱۹۶۴، ص ۳۲۰٫ ↑
.زرین کوب، عبدالحسین، پیشین، ص ۵۲٫ ↑
. دینوری، ابن قتیبه ابو محمد عبدالله بن مسلم، عیون الاخبار، پیشین، ج۲۵، ص ۲۵۲٫ ↑
. طبری، ابوجعفر محمد بن جریر طبری، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت- لبنان ، ج۶، ۱۳۸۴-۱۹۶۴م ، ص۲۵٫ ↑
. جوده، جمال، پیشین، ص۱۱۸٫ ↑
. همان، ص۱۱۹ ↑
. همان، ص۱۲۰ ↑
. ابن قتیبه، المعارف، تحقیق ثروت عکاشه، قاهره: بی­نا، ۱۹۶۰م، ص۱۷۷٫ ↑
. جهشیاری، محمد بن عبدوس، کتاب الوزراء و الکتاب، پیشین، ص۴۴و ۴۵٫ ↑
. بلاذری، أحمد بن یحیی بن جابر، انساب الاشراف، ج۵، ص۱۴۲٫ ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...