کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



نام انگلیسی: Saffron
نام محلی: زفرون Zaferun
بخش مورد استفاده: خامه و کلاله
پراکنش: گیاه بومی منطقه نیست ولی اخیرا کشت می­ شود.
مشخصات گیاه:گیاهی علفی، چند­ساله به ارتفاع ۱۰ تا ۳۰
سانتیمتر، پیاز دار، پیاز نسبتا بزرگ و کروی، پوشش پیاز شبکه­ ای یا فیبری دراز، گل­ها ۲-۱ عدد، کاسه دارای رگ­برگ­های ارغوانی رنگ، جام گل بنفش­رنگ، کرکدار، پرچم­ها زرد، میله سفید، خامه سه شاخه، معطر، نارنجی کم­رنگ. گیاه فاقد میوه.
خواص درمانی: نازایی مردان، ضد عفونت، مقوی بدن، شب ادراری، نشاط آور، خون ساز.
مصارف درمانی: زعفران، پسته، مغز گردو و فندق، عسل، دارچین و میخک را مخلوط کرده و برای پیشگیری از نازایی مردان استفاده می­ کنند. مخلوط زعفران، نبات و چند گیاه را همراه خرما که پوست کنده و هسته­اش را جدا می­ کنند، به­ صورت شیاف در عفونت­های رحم استفاده می­ کنند.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

زعفران، هل و نبات را مخلوط کرده، می­کوبند. پس از نرم شدن، در روغن حیوانی حل کرده و به­عنوان داروی نوزاد به او می­خورانند. زعفران و سیاه­دانه و فلفل را برای سقط جنین می­خورند. برای درمان گوش­درد و یا سنگینی گوش، قدری زعفران را با کمی روغن خام مخلوط کرده و در گوش می‌چکانند. برای درمان سردی زعفران، هل و زنجبیل را با هم و یا جدا داخل چای دم می­ کنند و با نبات فراوان می­خورند. جهت تسکین دندان­درد، زعفران را در سرکه خوابانیده و به­ صورت دهان­شویه مصرف می­ کنند.
طریقه مصرف: دم­کرده، ضماد، پودر به­ صورت خوراکی
طب کهن: «مزاج آن در اول خشک و در دوم گرم است. خوردن زعفران رنگ­و­رو را صفا دهد. ورم را می­گدازد، بر باد سرخ مالند مفید است. زیان به سر رساند. خواب­آور است و مایه تیرگی حواس شود. شراب با زعفران مستی­آور است که حرکت را سلب نماید. زعفران داروی ورم داخل گوش است. دیده را جلا می­دهد. اشک­ریزی را منع کند. تیرگی چشم را برطرف کند. با به چشم کشیدنش کبودی چشم که از بیماری­ها پیدا شده علاج شود. شادی­افزا و توان­بخش قلب است. بیمارانی که از التهاب حجاب حاجز و پیچش شکم رنج می­برند، زعفران یا روغن آن­را بوی کنند به خواب روند و نفس روان شود و ابزار تنفسی را نیرو بخشد. دل­بهم­آور است. مخالف ترشی است که اشتها را در معده برانگیزد و از این­رو زعفران اشتها را از بین می­برد. ولیکن با حرارتی که دارد کبد و معده را تقویت کند و معده را دباغ دهد و قبض گرداند. بعضی گویند که زعفران برای طحال خوب است. شهوت­­­انگیز است. ادرار بول کند. زعفران را با موم یا زرده تخم­مرغ و دو­چندان روغن زیتون قاطی کنند، در علاج سخت شدن زهدان و بهم آمدن دهانه آن و قرحه­های(زخم) پلید زهدان نافع است. گویند اگر سه مثقال زعفران را یک­مرتبه بخورند از شادی سکته کنند و می‌میرند».(بوعلی­سینا، ۱۳۹:۱۳۶۸)
قیاس: اثر سقط­زایی زعفران که مصرف سنتی نیز دارد، به تایید رسیده­است. اثر ضد درد زعفران، مصارف سنتی آن­را در درمان گوش­درد و دندان­درد تایید می­ کند.

زنجبیل anjebil Z
نام انگلیسی: Ginger
نام محلی: زنجفیل Zanjafil
بخش مورد استفاده: ریزوم
پراکنش: این گیاه به­ صورت خودرو در ایران وجود ندارد.
مشخصات گیاه: گیاهی علفی، رونده و پایا با ریزوم­های غده­ای که زیرزمین گسترش می­یابد. ساقه تا ارتفاع ۶۰ سانتیمتر، سبزرنگ. برگ­ها باریک، سرنیزه­ای، گل­ها برروی دم­گلی که از ریشه رشد می‌کند ظاهر می­ شود. برروی یک سنبله بلند و خمیده، گل به­رنگ سفید یا زرد است. پس از پژمرده شدن قسمت هوایی گیاه، ریزوم را از زمین خارج نموده، بعد از شستن و قطع ریشه ­های کوچک، در داخل نوعی تشتک چوبی آویخته، به هم اصطکاک و مالش می‌دهند. به­این ترتیب قسمت سطحی ریزوم­ها، تحت اثر تماس برداشته می­ شود و آماده برای خشک شدن در مقابل نورخورشید و یا در دستگاه­های مخصوص می­گردد(زنجبیل خاکستری). گاهی اعمال مذکور تکمیل­تر صورت می­گیرد. بدین­نحو که قسمت خارجی ریزوم را که در واقع ناحیه چوب پنبه­ای آن است، به­وسیله ماشینی مخصوص یا به کمک چاقو به­ طور کامل یا ناقص از آن جدا می­سازند. سپس آن­ها را در هیپوکلرید یا آب آهک قرار داده، پس از خشک شدن، تحت اثر بخار انیدرید سولفورو می­گذارند، تا رنگ سفید حاصل کند. بدین نحو زنجبیلی بدست می ­آید که زنجبیل سفید نامیده می­ شود. زنجبیل خاکستری دارای سطح خارجی خشن با خطوط مشخص است. زنجبیل سفید، عاری از پوسته خارجی و دارای سطحی صاف است.
خواص درمانی: مقوی نیروی جنسی، ضد اسهال، درد مفاصل، ضدنفخ، رفع سردی مزاج، سرماخوردگی و سردرد شدید.
مصارف درمانی: زنجفیل، گردو و پسته را برای تقویت جنسی می­خورند. زنجفیل، فلفل و دارچین را به­عنوان ادویه گرم در درمان بلغم استفاده می­ کنند. زنجفیل را برای درمان اسهال و درد مفاصل دم می­ کنند. عرق زنجبیل را به­عنوان ضدنفخ، رفع سردی مزاج، محرک و نیروبخش مصرف می­ کنند.
زنجفیل را برای درمان سردرد به پیشانی زده و با پارچه­ای می­بندند. زنجفیل را درون آب کرده و در هنگام سردرد بر روی پیشانی می­گذارند. زنجبیل و دارچین را جوشانده و در سرماخوردگی و سردرد شدید به­کار می­برند. برای تسکین و درمان درد سینه(سینگ درد) از زنجبیل استفاده می­ شود. زنجبیل را به­ صورت دم­کرده برای درمان بیماری­های دستگاه تنفسی، گوارش و دفع ادرار به­کار می­برند. زنجبیل، دارچین و زردچوبه را به­همراه دنبه گوسفندی در محل پادرد می­گذارند. برای تقویت معده، ضد نفخ، چاشنی غذا و در شیرینی­جات استفاده می­ شود. همراه با چند گیاه دیگر برای دردهای استخوانی و روماتیسم مورد استفاده قرار می­گیرد. زنجفیل و شیره انگور را جوشانده و برای جلوگیری از شب­ادراری مصرف می­ کنند. زنجبیل و روغن زرد را برای درد مفاصل به­ صورت موضعی استفاده می­ کنند. دارچین، زنجبیل را برای درمان سردرد به پیشانی می­مالیدند. در روستای ناوند برای درمان گوش­درد مقداری زنجبیل به پشت گوش می­مالند. برای درمان برفک دهان نوزاد، زنجبیل را به سنگ صافی سائیده، سپس به برفک دهان کودک می­مالند.
یکی از گیاهان تشکیل دهنده در تهیه داروی چل‌گی‌یا čel giyâ زنجفیل است. برای تهیه شیاف(شاف šâf) در درمان یبوست نیز از زنجفیل استفاده می­ کنند. این دارو برای رفع بواسیر نیز به­کار می­رود. این دارو برای تقویت رحم ضعیف زنانی که نطفه سقط می­ کنند هم به­مصرف می­رسد. به­علاوه در زمان حاملگی نیز اگر رحم ضعیف باشد و احتمال سقط برود، از این دارو استفاده می‌شود. داروی دیگری نیز برای رفع کوفتگی بدن زائو در زمان حاملگی و زایمان به­مصرف می­رسد که از ترکیبات آن زنجفیل می­باشد. در میان مردم رسم این است که کودکان را چندین بار شیاف زنجفیل می‌کنند. این عمل برای جلوگیری از بواسیر و نیز کرمک احتمالی انجام می­ شود. ابتدا زنجفیل را در مقداری آب می­سایند. سپس چوب نازکی را که بر سرش مقداری پنبه پیچیده­اند، به آب زنجفیل آغشته کرده و به مقعد کودک فرو می نمایند. این دارو سوزش بسیار دارد.
روش مصرف: دم­کرده، جوشانده، تازه و یا به­ صورت پودر خوراکی
طب کهن: «مزاج در آخر سوم گرم و در دوم خشک است. گرمای زیاد دارد. ولی از آنجاکه رطوبت زاید دارد درگرمی بخشی درنگ می­ کند. لیکن گرمی­بخشی قوی و نیز نرم­کننده – ملین – و باد­شکن است. اگر زنجبیل را با عسل مربا سازند، عسل قسمتی از رطوبت آن­را بر می­چیند و خشک­تر می­ شود. هوش و حافظه را زیاد کند، رطوبت­های اطراف سر و گلو را می­زداید. خوردن و یا در چشم کشیدن زنجفیل تیرگی چشم را که از رطوبت باشد، علاج می­ کند. هاضم است و سرمای کبد و معده را سرحال آرد. برچیدن رطوبت­های معده و تری­هایی را که از خوردن میوه به معده روی آورند، علاجش با زنجفیل است. شهوت­انگیز، ملین و ملایم است. پادزهر حشرات موذی است».(بوعلی­سینا،۱۳۳:۱۳۶۸)
«زنجبیل دارای اثر نیرودهنده، مقوی معده، بادشکن و ضد اسکوربوت(بیماری کمبود ویتامین c) است و اگر بر روی پوست مالش داده شود، ایجاد تحریک و قرمزی می­ کند. اعراب آن­را محرک قوه باء می­دانند.
زنجبیل از ادویه خوراکی است و استفاده از آن، بین همه ملل معمول است. از زنجبیل به­منظور خوش­طعم ساختن نان قندی و برخی از اغذیه استفاده به­عمل می ­آید».(زرگری، ۵۵۵:۱۳۷۶)
«زنجبیل معمولا برای سرماخوردگی­های سخت که تمایل به قی و استفراغ در بیمار ایجاد می­ کند، تجویز می‌شود. برای التهاب سینه، سرفه، استسقا و اسهال کاربرد دارد. بوداده و سرخ­شده آن تا حدی­که قسمت خارجی آن سیاه شود، برای معالجه خونریزی روده­ها به­کار می­رود. قاعده­آور است و بی­نظمی و تاخیر در عادت ماهانه را رفع می­ کند. مقوی حافظه و هاضمه، معده و کبد است. گرفتگی­های کبد را باز می‌کند».(میرحیدر، ۳۴۸:۱۳۸۲)
قیاس: اثر ضد درد به­خصوص در سردردهای میگرنی و اثر ضد روماتیسم، مصرف سنتی زنجبیل را در درمان سردرد و دردهای مفصلی تایید می­ کند.

سپرز دارو seporz dâru
نام انگلیسی: Maidenhair spleenwort
نام محلی: اسفرزه Esfarze
بخش مورد استفاده: اندام­های هوایی
پراکنش: در تمام منطقه رشد می­ کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-04-06] [ 12:15:00 ق.ظ ]




در ارتباط با پیشینه درمان دارویی و رفتاردرمانی میتوان به تحقیقاتی اشاره کرد که بیشتر بر اثربخشی و آزمون دارویی این اختلال تمرکز داشتهاند.
در پژوهشی که توسط قریشیزاده و فرنام(۱۳۸۲) انجام شد پاسخ درمان انواع OCD به فلوکستین بررسی شد. پژوهشگران گزارش کردند مقایسه میانگین نمره شدت بیماری قبل و بعد از مداخله اثر درمانی فلوکستین را در کاهش علائم بیماری تأئید کرد(۰۰۱/۰ >P). از دیگر نتایج این مطالعه اثردرمانی عمده فلوکستین بر روی وسواس شستوشو بود.
در پژوهشی که توسط صارمی انجام گرفت به مقایسه کارایی رفتاردرمانی و دارودرمانی و ترکیب آنها در درمان مبتلایان به اختلال وسواس شستوشو پرداخته یافتهها حاکی از از آن بود که رفتاردرمانی در مقایسه با دارودرمانی در کاهش رفتار وسواسی و اجتنابی مؤثرتر بوده و به طور کلی درمان ترکیبی نسبت به دارودرمانی و رفتاردرمانی به تنهایی اثربخشی بیشتری در بیماران نشان نداده است.
و در پژوهشی نزدیک به پژوهش حاضر که توسط آزاد، دلاور و آتشپور(۱۳۸۴) انجام شد نتایج نشان دادند که درمانهای رفتاری نسبت به درمان دارویی در کاهش علائم وسواسی مؤثر هستند که همسو با یافته های صارمی و همکاران است.
در ایران نیز پژوهشهایی در خصوص مدل طرحوارهدرمانی در درمان اختلالات محورI و I I انجام شده است از قبیل:
پژوهشی که توسط زهرا نوعی و همکاران(۱۳۸۹) با عنوان مقایسه طرحوارههای ناسازگاراولیه و ریشه های والدینی آنها در مبتلایلان به اختلال شخصیت وسواسی – جبری و گروه غیربالینی انجام گرفت، تفاوت معنادار گروه مبتلا به OCDP و OCD با گروه غیربالینی در تمامی طرحوارهها آشکار شد.
در مطالعه دیگری حسن حمیدپور(۱۳۸۸) به مقایسه کارآیی شناختدرمانی با طرحووارهدرمانی در زنان مبتلا به اختلال اضطرابفراگیر پرداخته است که تفاوت معنیداری در اثربخشی طرحوارهدرمانی با شناختدرمانی گزارش کرد و یافتهها نشان دادند طرحوارهدرمانی در درمان اختلالات اضطرابفراگیر از کارایی لازم برخوردار است.
در پژوهش دیگری احمد امانی و همکاران (۱۳۹۰) اثربخشی دو رویکرد طرحوارهدرمانی و دلبستگیدرمانی بر سبکهای دلبستگی در دانشجویان را مورد مطالعه قرار دادند که نتایج حاکی از آن است که طرحوارهدرمانی بر دلبستگی افراد تاثیر دارد اما این نوع درمان با دلبستگیدرمانی هر دو به یک میزان اثربخش هستند.
پژوهشهای دیگری در خصوص طرحوارهها در ایران انجام گرفته است من جمله زرگر۱۳۹۰، حقیقت منش و همکاران۱۳۸۹، مولودی و همکاران۱۳۸۹، ذوالفقاری و همکاران۱۳۸۷، صلواتی۱۳۸۶، یوسف نژاد ۱۳۸۶، لطفی و همکاران۱۳۸۶ و خانیانی نوش زاده و همکاران۱۳۸۱.
در تمامی این موارد نتایج بهطور کلی تفاوت معنیدار در طرحوارههای ناسازگار اولیه قبل و بعد از درمان نشان میدهند و از طرف دیگر طرحوارههای ناسازگار اولیه می تواند عامل بسیاری از اختلالات از جمله بیاشتهایی عصبی،سوء مصرف مواد،پرخاشگری جنسی و… گردد.
۳-۱ شیوه اجرای تحقیق:
پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و توصیفی – مقایسهای است که با پیشآزمون – پسآزمون و با دوره پیگیری صورت گرفته است.
۳-۲ جامعه آماری
جامعه آماری: کلیه افراد مبتلا بهOCD مراجعه کننده به مطب روانپزشکی و مرکز مشاوره در طی ۲ماه متوالی در شهرستان سبزوار در سال ۹۱ جامعه آماری را تشکیل دادهاند.
۳-۳روش نمونه گیری:
روش نمونهگیری به شیوه در دسترس (لیست کردن افراد و استفاده از جدول اعداد تصادفی) و با شرط سنی ۲۰ تا ۴۰ سال و داشتن حداقل تحصیلات دیپلم است و افراد در سه گروه قرار گرفتند. گروه اول تحت درمان دارویی (داروهای سروتونرژیک)، گروه دوم رفتاردرمانی (مبتنی بر اصول رویکرد رفتاری در درمان اختلالات) و گروه سوم تحت طرحوارهدرمانی (بر مبنای کتاب طرحواهدرمانی و پکیج درمانی آن) قرار گرفتند.
۳-۴حجم نمونه
حجم نمونه جامعه اول کلیه مراجعان مبتلابه OCD به مطب روانپزشکی در طی ۲ ماه متوالی۵۷ نفر را شامل می شود، براین اساس حجم نمونه طبق فرمول زیر ۱۴ نفر بدست می آید که به دو گروه مساوی و به صورت تصادفی تقسیم شده، که یک گروه تحت درمان دارویی و گروه دیگر تحت طرحواره درمانی قرار گرفتند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

حجم نمونه جامعه دوم که کلیه مراجعان مبتلابه OCD به کلینیک مشاوره در طی ۲ ماه متوالی ۲۵ نفر را شامل می شود، طبق فرمول بالا ۶ نفر تعیین گردید.که تحت درمان رفتاری قرار گرفتند.
N :حجم جامعه، α : سطح خطا ، واریانس و دقت براورد است.
برای جامعه اول ۵۷= N و جامعه دوم ۲۵= N و۰۵/۰: α و ۹۶/۱ : و به جای از استفاده می کنیم(R = دامنه تغییرات) و برابر با ۱ است.
۳-۵ روشها و ابزار تجزیه و تحلیل داده‏ها:
مصاحبه و پرسشنامه های:
DASS21 که حاوی ۲۱ سوال است و افسردگی، اضطراب و استرس را می سنجد. این مقیاس را لوویباند و لوویباند(۱۹۹۵) تهیه کردند. ضریب آلفای کرونباخ برای شکل ۲۱ سوالی این مقیاس در یک نمونه ۴۰۰ نفری برای افسردگی۷۰/۰، اضطراب ۶۶/۰ ، و استرس ۷۶/۰ گزارش شده است. همچنین ضریب همبستگی پرسشنامه افسردگی بک و اضطراب زونک با زیر مقیاسهای این آزمون به ترتیب برای افسردگی ۶۶/۰،استرس۴۹/۰واضطراب۶۷/۰بدستآمدهاست.(صاحبی،میرعبدالهیوسالاری۱۳۸۰)
پرسشنامه وسواس مادزلی که حاوی ۳۰ سوال بسته پاسخ دوگزینهای(بلی و خیر) است. .برای تشخیص انواع گوناگون نشانه های وسواس فکری عملی است. آزمون علاوه بر یک نمره کلی، چندین نمره جداگانه برای کنترل (۹ماده)، شستشو (۱۱ماده)، کندی/تکرار وشک و تردید(۸ ماده)است. و بیشترین نمره در ۴زیرگروه کنترل، شستشو، کندی/تکرار وشک و تردید به ترتیب ۹ – ۱۱ ۷ و ۷ است. در این مقیاس نمره های بالاتر از میانگین (۱۵)، به عنوان نمره وسواس در نظر گرفته می شوند. راچمن و هاجسون(۱۹۸۰) روایی همگرا و اعتبار بازآزمایی این پرسشنامه را رضایت بخش گزارش کردهاند.(ساناویو ۱۹۸۵ به نقل از سجادیان ۱۳۸۵) ضریب آلفای کرونباخ برای نمره وسواس کلی را ۷۷/۰ و ( نورمن۱۱۹۶ به نقل از سجادیان ۱۳۸۵) برابر با ۸۵/۰ گزارش کردهاند. پاکروان، قلعه بندی، علوی و ابراهیمی۱۳۸۶حساسیت و ویژگیاینآزمونرابهترتیببرابربا۵/۷۴و۹/۹۳بدستآوردهاند.
پرسشنامه طرحوارههای ناسازگار اولیه یانگ فرم کوتاه که مشتمل بر ۷۵ سوال است و ۱۵حوزه: نقص/ شرم ، رهاشدگی/ بی ثباتی، بی اعتمادی/ بدرفتاری، محرومیت هیجانی، انزوای اجتماعی/ بیگانگی، وابستگی/ بی کفایتی، آسیب پذیری به ضرر یا بیماری، گرفتار/ خودتحول نایافته، خویشتن داری/ خودانضباطی ناکافی، استحقاق/ بزرگ منشی، اطاعت، ایثار، بازداری هیجانی، شکست، معیارهای سرسختانه/ بیش انتقادی را میسنجد. این پرسشنامه را اولین بار یانگ و براون برای طرحوارههای ناسازگار اولیه طراحی کردند. هرپرسش بر یک مقیاس۶ درجه ای نمرهگذاری می شود (۱ برای کاملا نادرست و ۶ برای کاملا درست) هر ۵ پرسش یک طرحواره را می سنجد چنانچه میانگین هر خرده مقیاس بالاتر از ۵/۲ باشد آن طرحواره ناکارآمد است. پایایی و روایی این پرسشنامه درپژوهشهای متعددی به اثبات رسیده است. (بارانف و ای۲۰۰۷). هنجاریابی این پرسشنامه در ایران توسط آهی(۱۳۸۶) انجام گرفته است.همسانی درونی با بهره گرفتن از آلفای کرونباخ در جمعیت مونث ۹۷/۰ و در جمعیت مذکر۹۸/۰ گزارش شده است.
۳-۶ روش تجزیه و تحلیل اطلاعات :
تحلیل کوواریانس چند متغیره با بهره گرفتن از نرم افزار spss و آمار توصیفی
۳-۷ صورت بندی جلسات طرحوارهدرمانی
جلسه اول:
گرفتن شرح حال مبتنی بر تاریخچه زندگی خانوادگی
پرکردن پرسشنامه های طرحواره و باورهای وسواسی و DASS21
بیان مدل برای مراجع
تکلیف خانگی پرسشنامه اجتناب
جلسه دوم:
بازنگری و مرور تکلیف
مرور طرحوارهها با بهره گرفتن از گفتگوی سقراطی
آگاه سازی مراجع از طرحوارههای ناسازگار و تاکید بر اینکه مشکل باوری است که دارند.
تصویر سازی
تکلیف خانگی پرسشنامه جبران
جلسه سوم:
مرور تکلیف: شناخت سبکها و پاسخهای مقابلهای
مفهوم سازی مشکل در قالب طرحواره
تکلیف خانگی ثبت افکار خودآیند
جلسه چهارم:
مرور تکلیف
فهرست کردن باورهای مشکل آفرین
تکنیک صندلی خالی
تکلیف خانگی اولویتبندی باورهای مشکلآفرین
جلسه پنجم:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:15:00 ق.ظ ]




آنچه موجب مسئولیت مالک یا متصرف مى‏باشد خسارت ناشى از بنا است که آن را در کنترل و تحت نظارت دارد. پس ابتدا باید با مفهوم بنا آشنا شویم و اینکه مالک بنا کیست؟
بنا یا ساختمان در معناى اعم به هر چیزى که ساخته شده باشد اطلاق دارد . براى شناخت بنا و تعریف آن چاره‏اى جز رجوع به عرف و استمداد از آن نداریم معمولاً در عرف به یک مجموعه ساخته شده از گچ و سیمان و آجر و… که بر روى زمین سوار مى‏شود بنا مى‏گویند تفاوتى نمى‏کند این مجموعه با چه مصالحى ساخته شده است، کامل است یا ناقص . کاربرى بنا نیز در تعریف آن نقشى ندارد بنابراین تمام بناهایى که در اقصى نقاط کشور ایران به هر شکل یا هر نوع مصالحى و جنسى (بتونی- چوبى – گلى…) یا هر استفاده‏اى (صنعتى – مسکونى – دامدارى – کشاورزى) مشمول تعریف است. بنا باید به نحوى ساخته شود که با تعریف اموال غیرمنقول در ماده ۱۲ و ۱۳ق.م انطباق داشته باشد. در تعریف بنا باید به مواد مذکور توجه داشت پس شکل و ظاهر مجموعه نباید ما را از تعریف بنا دور سازد. ساختمانهاى پیش ساخته که در روى زمین قرار دارند و کاروانى که به اتومبیل وصل است بنا محسوب نمى‏شوند. قانون مدنى در ماده ۳۳۳ از واژه عمارت استفاده کرده است و تصریح دارد «صاحب دیوار یا عمارت یا کارخانه مسئول خساراتى است که از خراب شدن آن وارد مى‏شود…».

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

دیوار به آنچه از خشت، گل، سنگ، آجر یا چیز دیگر در کنار زمین یا چهار سمت خانه یا حیاط درست مى‏کنند و جایى را با آن محصور می سازند گفته مى‏شود[۶۰].
به نظر، مراد از واژه «عمارت» هر نوع بنا یا ساختمان اعم از تجارى یا مسکونى و… است اما بنا یا ساختمان مجموعه ای است که با یکدیگر ترکیب شده‏اند و با الصاق به یکدیگر دوام و مقاومت پیدا کرده‏اند و در اثر چسبیدن به زمین با بناى دیگر به صورت مالى غیرمنقول درآمده‏اند[۶۱].
در حقوق فرانسه ماده ۱۳۸۶ق.م. این کشور هم بنا را در معناى اعم گرفته است بنا را مجموعه‏اى از مصالح مى‏داند که به صورت غیرمنقول درامده[۶۲].
برخى از حقوقدانان[۶۳] این کشور ایراد گرفته‏اند با بهره گرفتن از ماده ۵۱۸ ق.م که مقرر داشته زمین و بنا غیرمنقول ذاتى هستند اولاً هر بنایى غیرمنقول ذاتى است ثانیاً هر بنایی الزاماً غیرمنقول ذاتى است. بنابراین ماده ۱۳۸۶ ناظر به اموال غیرمنقول ذاتى است نه آنهایى که به منظور خاصى غیرمنقول شده‏اند (غیرمنقول تبعى) مانند لوله‏هاى آب و حیواناتى که براى کشاورزى اختصاص یافته‏اند.
برخى دیگر در پاسخ به ایراد مطرح شده گفته‏اند[۶۴]: هر چند که به موجب تعریف ماده ۵۱۸ق.م.ف. هر بنایى غیرمنقول ذاتى است هر مال غیرمنقول ذاتى بنا محسوب نمى‏شود مثلاً زمین غیرمنقول ذاتى است اما بنا نیست در تعریف بنا اظهار داشته‏اند: بنا باید به صورت قابل دوام در زمین یا مال غیرمنقول ذاتى دیگرى ساخته و مستحکم شود بنابراین آشیانه و انبارهایی که پایه‏هاى آنها در زمین مستحکم نشده است یا سنگ فرشى که در زمین قرار دارد بنا محسوب نمى‏شود.
با توجه به مواد ۱۲ و ۱۳ق.م. ایران که با اندک تغییراتى از حقوق فرانسه اقتباس شده است مى‏توان گفت که زمین به تنهایی مال غیرمنقول ذاتى است[۶۵].
در انگلستان و آمریکا بر خلاف حقوق ایران و فرانسه منظور از بنا صرفاً زمین و اعیانى احداثى که در آن استوار یافته نیست بلکه معنایى وسیع براى آن قائل هستند به گونه‏اى که شامل زمین نیز می شود خواه ساختمان روى زمین وجود داشته باشد یا خیر. در نتیجه متصرف ملکى که فرزند بازدیدکننده‏اى از میوه‏هاى سمى موجود در ملک استفاده کرده و صدمه دیده مسئول شناخته مى‏شود[۶۶].
کمیسیون اصلاح قانون ، پیشنهاد نمود که نه تنها روى زمین و اعیانی‏هایی که به آن وصل هستند بطور مساوى در ساختارهاى قابل جابجایی مثل کشتى‏ها، داربستها، نردبانها و آسانسورها اعمال شود بلکه، بطور کلى شخصی که ساختمان تحت کنترل او قرار دارد به عنوان «متصرف ساختمان» محسوب مى‏شود[۶۷]. (بند ۳ ماده ۱ قانون مسئولیت متصرفین مصوب ۱۳۵۷).
در پرونده بانکر براند بیان شد که این تعریف شامل دکل‏هاى برق، جایگاههاى سرپوشیده و آسانسور مى‏شود. طبق نظریه ویلرکوپاس ۱۹۸۱ حتى یک نردبان نیز ممکن به دلایل موجود جزء ساختمان محسوب شود .

گفتار دوم: مالک و متصرف‏

ماده ۳۳۳ ق.م ایران مالک بنا را مسئول جبران خسارات ناشى از ویرانى آن معرفى کرده است. ماده مزبور واژه «صاحب» را مترادف با «مالک» به کار برده است. اما مالک کیست؟ گاهى اتفاق مى‏افتد که شخصى غیر از مالک بر مال تصرف دارد و به نحوى استفاده کننده مال است یا اینکه مراقبت از مال به وى محول شده است و این شخص ممکن است مالک شئ یا شخصى غیر از مالک باشد.

بحث نخست: مالک‏

گفته شد مالک از نظر حقوقى در معانى ذیل به کار رفته است[۶۸]
الف: صاحب ملک ب: صاحب مال غیرمنقول اعم از زمین و غیر آن ج: صاحب اراضى: د: صاحب سرمایه در عقد مضاربه (ماده ۵۴۶ ق.م) کسى که داراى زمین است بدون اینکه شخصاً به کار کشاورزى مشغول باشد.
در عبارت فوق باز هم مانند قانون مدنى از واژه صاحب استفاده شده است. صاحب از نظر لغوى به معناى ملازم شخصى یا چیزی مى‏گویند و از نظر حقوقى به معناى مالک مال است[۶۹].
براى تشخیص مالک مى‏توان از مواد مختلف قانونی که ما را یارى مى‏دهد کمک گرفت مثلاً ماده ۲۵ق.م که تصریح دارد. «تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود» یکى از ادله اثبات مالکیت تصرف به عنوان مالکیت است بنابراین اگر کسى به عنوان وکیل، امین یا نماینده در مال تصرف کند دلیل بر مالکیت او نیست. از دلایل دیگر ماده ۲۲ ق . ث است که مى‏گوید: «همین که ملکى مطابق قانون در دفتر املاک به ثبت رسید دولت فقط کسى را که ملک به اسم او ثبت شده یا کسى که ملک مزبور با او منتقل گردیده مالک خواهد شناخت» بنابراین در املاکى که داراى سند رسمى است شناختن مالک دشوار نیست[۷۰] ممکن است مالکیت مشاع بوده یا مفروز باشد و یا بنا به وسیله سند عادى یا رسمى منتقل شده باشد در این صورت شخصى که مالک شناخته مى‏شود مسئول جبران خسارت خواهد بود.

بحث دوم: متصرف‏

متصرف کسى است که دست در کارى دارد کسى که مال یا ملکى در تصرف و اختیار خود دارد[۷۱] کسى که مالى در اختیار دارد خواه به عنوان مالکیت باشد خواه بعنوان دیگر ولو غاصب و متصرف غیرقانونى، متصرف است .[۷۲] تصرف عبارت است از اختیار مالى را داشتن چه آن مال در سلطه متصرف باشد یا در اختیار شخص ثالث. بنابراین یک شخص ممکن است با داشتن سند رسمى مالک ملکى باشد اما بر آن تصرف نداشته باشد. مالک بطور خودسرانه نمى‏تواند مانع تصرفات شخص متصرف (هر چند غیرقانونى) شود مگر اینکه از طریق محاکم صالحه خلع ید متصرف غیرقانونى را خواسته و دادگاه حکم دهد. ممکن است متصرف صرفاً سلطه معنوى بر مال داشته باشد پس ‏سلطه مى‏تواند معنوى یا مادى یا هر دو باشد.
متصرف باید سلطه فعلى بر مال داشته باشد بنابراین دزد یا غاصب با توجه به سلطه فعلى بر مال باید از ورود ضرر به دیگران جلوگیرى کنند.
انتقال مالکیت بنا بدون تسلیم آن به خریدار مانع از متصرف بودن فروشنده نیست . تا زمان تحویل بنا یا ساختمان، خریدار متصرف محسوب نمى‏شود همانطور که در بیع فاسد، تحویل مبیع به خریدار مانع از متصرف بودن خریدار نمى‏شود. این موضوع عام بوده و مى‏توان گفت در حقوق تمام کشورها از جمله ایران و انگلیس اینگونه است.
در حقوق انگلستان و عموم کشورهایی که از نظام حقوقى کامن لا تبعیت مى‏نمایند نیز تعریفى از متصرف به عمل نیامده است. یک قاضى مجرب آن را عنوان کرد که عبارت متصرف صرفاً برچسب راحتى است براى انواع روابطى که مستلزم وظیفه مراقبت است با این حال مانند همه برچسب‌ها با این برچسب باید با احتیاط برخورد کرد به عنوان مثال یک شخص ممکن است آنگونه که در قانون اموال یا قوانین مالک و مستاجر فهمیده مى‏شود متصرف نباشد اما ممکن است از نظر دو قانون مسئولیت متصرف مصوب ۱۹۵۷ و ۱۹۸۴ متصرف شناخته شود، مالک املاک به ضرورت، متصرف آن نیست آنچه که قاطع است عبارت است از داشتن کنترل بر روى ملک که مى‏تواند با یا بدون تصرف فیزیکی باشد[۷۳].
بحث تفصیلى در خصوص اینکه چه کسى متصرف ملک است در این رشته از حقوق در دعوى ویت[۷۴] علیه لاکن (شرکت با مسئولیت محدود)، بیان شده است . خواندگان که مالک یک ساختمان عمومى بودند آنرا طبق یک توافق خدماتى که وى را متقابلاً ملزم به فروش مشروبات در طبقه هم کف مى‏کرد به یک مدیر به امانت سپردند و به مدیر جواز زندگى در طبقه اول و پذیرائى از مهمانان داده شد هیچ گونه دسترسى مستقیم بین طبقه هم کف و اجناس موجود در طبقه اول وجود نداشت و هر کدام از دو ساختمان ورودى‏هاى جداگانه داشتند مهمان مدیر ، زمانى که از طبقه اول پایین مى‏آمد به طور مهلکى مصدوم شد زن او اقامه دعوى کرد، موضوع اساسى این بود چه کسى متصرف آن بخش از املاک بوده است ؟ در تفسیر توافق طرفین، مجلس اعیان مقرر داشت که هیچ چیزى براى جلوگیرى از متصرف شناختن دو یا چند نفر در همان ملک وجود ندارد در صورتى که آنها در کنترل آنجا سهیم بوده‏اند در چنین حالتى هر کدام از طرفین بسته به میزان کنترلش وظیفه قانونى مراقبت از وارد شوندگان را داشته‏ است .[۷۵]
هر گاه فردى به اندازه کافى بر ملکى کنترل داشته باشد و تشخیص دهد که هر گونه قصورى از جانب وى در خصوص مراقبت از آن مکان ممکن است باعث ایراد آسیب به فردى شود که به طور قانونى در آنجا حضور دارد وى متصرف آن مکان و فردى که به صورت قانونى در آنجا حضور یافته مراجعه کننده قانونى تلقى مى‏شود.
قاضى دنینگ (Denning) تصرفات را به چند دسته تقسیم کرد[۷۶]:

    1. مالکى که ملک خود را اجاره داده است، مالک کنترل آن مکان را به مستاجر تفویض کرده است بنابراین مستاجر ساکن آنجا تلقى مى‏شود.
    1. مالک قسمتى از ساختمان را اجاره داده است و باقى را در تصرف خود نگه داشته است. مالک به عنوان متصرف قسمت‏هایی از ملک محسوب مى‏شود که در تصرف خود نگه داشته است.
    1. هر گاه فردى اجازه دهد از ملک وى استفاده کنند و مالک براى انجام تعمیرات اجازه ورود به ملک داشته باشد، مالک بر ملک کنترل دارد و متصرف آن محسوب مى‏شود.
    1. هر گاه افرادى مستقل به موجب قرارداد در ملک کسى کار کنند بطور کلى مالک به اندازه کافى بر ملک کنترل دارد که متصرف آن تلقى شود. البته امکان دارد افرادى که طبق قرارداد آنجا کار مى‏کنند نیز متصرف محسوب شوند این مسأله بستگى به میزان کنترلی دارد که این افراد در حین انجام کار دارند.

تصرف تا حدودى به کنترل فیزیکى واقعى بستگى دارد بنابراین مستاجری که با اجازه مالک روی بخشی از ملک کنترل دارد در مقایسه با مالک به عنوان متصرف بخشى از ملک که در اختیار او قرار گرفته مى‏باشد و این در صورتى است که کنترل کافى روى ملک داشته باشد. بنابراین متصرف ممکن است مالک ملک، مستاجر و صاحب مجوز یا هر شخصی باشد که از حقوق قرارداد و دعوت یا اجازه دیگران جهت ورود به ملک برخوردار است. مثل صاحب بخشى از زمین[۷۷].
بند ب تبصره ۴ ماده ۳ ق.م.م ۱۹۵۷ اشعار مى‏دارد «هنگامى که آسیبى به فرد مراجعه‌کننده وارد مى‏شود که در نتیجه قصور در انجام کار یا ساخت و ساز یا تعمیر باشد و وى از سوى پیمانکار مستقل به کار گمارده شده باشد متصرف آن ساختمان پیمانکار را استخدام کرده باشد. چنانچه در همه اوضاع و احوال به طور معقول رفتار کرده باشد و حصول اطمینان نموده که کار را به پیمانکار مستقل واگذار کرده است اقداماتى را در خصوص واجد شرایط بودن پیمانکار و انجام کار به طور مناسب و معقول به عمل آورده باشند تنها مى‏توان به عنوان پاسخگوى برخى سئوالات نه بیشتر با وى برخورد کرد در این صورت پیمانکار به عنوان متصرف ملک تلقى مى‏شود.»
متصرفین یک مال ممکن است متعدد باشند اما وظیفه‏اى که بر هر کدام تعیین مى‏گردد متفاوت باشد براى مثال: مکانى که در کنار دریا به عنوان تفریحگاه مورد استفاده قرار مى‏گیرد ممکن است تحت کنترل مقام محلى یا متولى امور دریا یا به عنوان بخشى از وظایف وى در قبال حفاظت از دریا باشد چنانچه فردى بوسیله شیشه شکسته‏اى که در آنجا افتاده آسیب ببیند متصرف آنجا مقام محلى محسوب مى‏شود اما اگر فردى به واسطه تعمیر ساختمان آسیبب ببیند متولی امور دریا در آن ناحیه متصرف تلقى می شود[۷۸].
با توجه به اینکه در حقوق انگلستان براى شناخت متصرف ملک واژه «کنترل» را بررسى مى‏کنند، براى شناخت بیشتر متصرف به پرونده هریس[۷۹] علیه شرکت بیرکنهد مى‏پردازیم: یک مقام محلى حکمى مبنى بر خرید اجبارى منزلى را صادر کرد و آگهى نیز در مورد ساختمان مذکور درج کرد بعد از چهارده روز ملک را تصرف و ساختمان براى چند ماه تخلیه شد بعد از تخلیه، مقام محلى اقدامات امنیتى در خصوص ساختمان به عمل نیاورد شاکى که طفل چهارده ساله‏اى بود از دربى از منزل که هیچ امنیتى نداشت وارد شد و از پنجره طبقه دوم به پایین افتاد مجلس اعیان ابرام داشت که تصرف واقعى و فیزیکى براى تحت کنترل در آوردن الزامى نیست این واقعیت که مقام محلى حق قانونى مبنى بر کنترل ملک را دارد باعث شده است که مالکان قبلى ساختمان بیش از این متصرف محسوب نشوند مقام محلى در بهترین شرایطی بوده که مى‏توانسته از بوجود آوردن آن اتفاق پیشگیرى کند[۸۰].
به نظر مى‏رسد این اندازه براى شناخت مالک و متصرف در حقوق ایران و انگلستان کافى باشد در طول بحث بنا به شرایط و عندالزوم به این موضوع خواهیم پرداخت.

گفتار سوم: خسارت ناشى از بنا

مسئولیت مالک با متصرف بنا منحصر به خسارات ناشى از ویرانى بنا نیست بلکه این مسئولیت را باید در معناى کلى بررسى کرد قانون مدنی ایران در ماده ۳۳۳ برخلاف حقوق انگلیس مالک بنا را مسئول خسارات ناشی از خراب شدن دیوار یاعمارت یا کارخانه معرفی می کند اما تعریفی از آن ارائه نداده است و در این باره تصریح دارد :
«صاحب دیوار یا عمارت یا کارخانه مسئول خسارتی است که از خراب شدن آن وارد می‌شود به شرط اینکه خرابی در نتیجه عیبی حاصل گردد که مالک مطلع بر آن بوده و یا از عدم مواظبت او تولید شده است». برای روشن شدن مفهوم ویرانی و سایر خسارات وارده غیر از ویرانی در دو مبحث به ذکر آن خواهیم پرداخت.

بحث نخست: خسارت ناشی از ویرانی

برای احراز مفهوم ویرانی و انهدام باید از عرف یاری جست و آنچه عرفاً ظهور در ویرانی داشته باشد انهدام یا خرابی محسوب می‌شود دکتر سنهوری بیان می‌دارد : که ویرانی عبارت است از انفصال و جدا شدن بنا از زمین به طور کلی یا جزیی مثل سقوط دیوار یا ریزش قطعه‌ای از آن[۸۱].
از مواد ۳۳۳ق.م. ایران و ۱۳۸۶ق.م. فرانسه چنین استنباط می‌شود که خسارت باید از ویرانی بنا و ساختمان حاصل شود و در تفسیر این مواد آنچه به زیاندیده یاری می‌رساند تفسیر و روشن نمودن مفهوم و مصادیق بنا و ویرانی به کمک اصول و قواعد حقوقی است. گفته شد بنا عبارت است از مجموعه‌ای به هم پیوسته که در زمین استوار است. بنابراین می‌توان گفت: هرگاه تردید شود که مفهوم بنا فقط شامل قسمتهایی مانند دیوار و سقف است یا ملحقات بنا مانند در و پنجره را هم شامل می‌شود باید حکم داد سقوط این اشیاء از مصادیق ویرانی است[۸۲].
برخی نویسندگان[۸۳] با تفسیر موسع، ماشین‌الات درون کارخانه را نیز بنا محسوب کرده‌اند چون لفظ کارخانه عام و بر بنا و ماشین‌الات درون آن نیز اطلاق می شود بنابراین خسارات ناشی از خرابی ماشین آلات هم مشمول حکم ماده ۳۳۳ق.م. خواهد بود. به نظر می‌رسد با توجه به معنای عرفی که از بنا و مفهوم کارخانه برداشت می‌شود این عقیده درست باشد.
لازم نیست که تمام بنا به طور کامل و یک جا ویران شود تا مسئولیت بوجود آید ویرانی بخشی از بنا مانند دیوار، پنجره یا بالکن برای ایجاد مسئولیت کافی است.
در حقوق ایران شرط مسئولیت قطعیت یافتن ویرانی است. احتمال ویرانی برای ایجاد مسئولیت کافی نیست هر چند که دیوار کج و مایل شده باشد و احتمال قوی بر ریزش باشد. در حقوق مصر بند ۲ ماده ۱۷۷ق.م. این کشور به شخصی که در معرض خسارت ناشی از ویرانی قرار دارد اجازه می‌دهد از مالک بخواهد که اقدامات احتیاطی در خصوص دفع ضرر اتخاذ کند و در صورت امتناع مالک این اقدامات توسط شخص مذ کور به حساب مالک انجام شود[۸۴]. آنچه مسلم است نمی‌توان از ماده ۳۳۲ق.م. در خصوص خسارت ناشی از عیوب بنا استفاده کرد چرا که صراحت در مورد ویرانی ساختمان دارد در این مورد از قواعد کلی قانون مسئولیت مدنی و مقررات تسبیب مذکور در قانون مدنی باید کمک گرفت.

بحث دوم: خسارت در غیر مورد ویرانی

ماده ۲۳۳ق.م. به خسارات غیر از ویرانی اشاره نداشته است. بنابراین در حقوق ایران برای خساراتی که در نتیجه ویرانی ملک بوجود نیامده اما از ملک به وقوع پیوسته باید به قواعد عام مسئولیت مدنی مراجعه کرد هر چندکه نتیجه و نحوه ایجاد مسئولیت برای مالک یا متصرف چندان تفاوت ندارد زیرا در هر دو حالت مسئولیت مبتنی بر تقصیر است. در حقوق[۸۵] فرانسه مسئولیت ناشی از شیء قلمرو وسیعی دارد و خسارات بسیاری را می‌توان جبران کرد اما این مسئولیت مبتنی بر مالک بودن نیست بلکه بر مبنای نظریه محافظت است در حقوق این کشور محافظ کسی است که استفاده، اداره و کنترل شیء را برعهده داشته باشد با توجه به این فرمول ممکن است اشخاص دیگر غیر از مالک مسئول خسارت ناشی از بنا باشند. برخی حقوقدانان فرانسه معتقدند[۸۶] هر چند که مالکیت اماره‌ای است بر نگهبانی شی و مالک نگهبان فرض می‌شود در عین حال مالک و نگهبان دو شخص متفاوت هستند که هرگاه این فرضیه را قبول کنیم به زیاندیده اجازه می‌دهیم بین مقررات ماده ۱۳۸۶و بند ۱ ماده ۱۳۸۴ حق انتخاب داشته باشد. در این صورت هرگاه مالک، ملک خود را اجاره داده یا موضوع حق انتفاع قرار داده باشد مسئولیت از او به متصرف منتقل می‌شود این حق انتخاب به سود زیاندیده است و او در مورد خسارت ناشی از ویرانی نیاز به اثبات تقصیر مالک ندارد اما علی‌رغم این عقیده شعبه دوم دیوان مدنی کشور در تاریخ ۳۰ نوامبر ۱۹۸۸ تصمیم گرفت که ماده ۱۳۸۶ق.م. منحصراً ناظر به ویرانی بنا است و مقررات عمومی بندد و ماده ۱۳۸۴ را در خصوص مسئولیت ناشی از هر شی که تحت حفاظت و نگهبانی شخص است نفی کرده است.
رویه قضای فرانسه تأکید نموده در مورد خسارت ناشی از غیر ویرانی بنا، ماده ۱۳۸۶ قابل اعمال نیست و زیاندیده صرفاً می‌تواند مالک را هرگاه نگهبان شیء باشد، به سبب مسئولیت ناشی از شیء تعقیب کند. در حقوق انگلستان تفکیک بین سبب ایجاد خسارت وجود ندارد و هر نوع خسارتی را که از بنا ایجاد شود تحت دو قانون مسئولیت مدنی متصرفین ۱۹۵۷ و ۱۹۸۴ خارج از منشأ و علت خسارت وارده قابل جبران است.

گفتار چهارم: متضرر از بنا

اشخاص متضرر از بنا در یک تقسیم‌بندی به دو گروه تقسیم می‌شوند. گروه نخست، واردین مجاز و گروه دوم واردین غیر مجاز یا متجاوزین. این دو گروه نیز هر کدام قابل تقسیم به دسته‌ه ای متعدد می‌باشند. گروه نخست واردین به حکم قانون یا در نتیجه قرارداد یا دارندگان مجوز ضمنی. گروه دوم نیز قابل تقسیم به واردین غیر قانونی غیر قابل پیش‌بینی و قابل پیش‌بینی همچنین واردین عدوانی، واردین غافل و محجور می‌باشند. در دو مبحث به بررسی هر کدام از دو گروه معرفی شده می‌پردازیم.

بحث نخست: واردین مجاز

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:15:00 ق.ظ ]




۳-۴-۲۹- پوشش دهنده های بر پایه آب
این مواد آشکارا دوست دار محیط زیست بوده و حلال‌های آنها توانایی جایگزینی با آب را داشته که این امر امروزه بسیار حائز اهمیت است. متأسفانه، آب می‌تواند سبب ایجاد شرایط نا مساعد و در مورد چوب گردد و سبب افزایش خرده های برآمده و ایجاد مشکلاتی به واسطه حرارت ویژه بالای آب در شرایط صنعتی گردد. بسیاری از مواد شیمیایی که تاکنون شرح داد شد توانایی حل شدن در آب را دارند.رفتار مایعات اغلب متفاوت است اما پس از خشک شدن بسیار شبیه به هم هستند. در برخی موارد، خواص فیزیکی متفاوت مواد بر پایه آب می‌تواند سبب مورفولوژی متفاوت پوشش‌ها به عنوان مثال نفوذپذیری آب گردد. عوامل مختلفی که در تشکیل پوشش‌ها نقش دارند به طور خلاصه به صورت زیر می‌باشند:

    • ترکیب پلیمر در ماده، یا حلال، و انتقال آب
    • قابلیت حل شوندگی و خنثی بودن
    • قابلیت تشکیل امولوسیون

پوشش می‌تواند محلول یا شبه محلول ایجاد کند، در حالی که محصول مایعی در محلول مایعی وجود دارد:

    • ترکیب پلیمر در درصد های مختلف آب
    • با محلول پلیمریزاسیون شده
    • سوسپانسیون پلیمریزاسیون
    • محلول پلیمریزاسیون

یکی از مهم‌ترین مواد بر پایه آب رزین های اورتان، با نام انتشار پلی اورتان می‌باشد. در تمام موارد رزین های با وزن مولکولی بالا (معمولاً به صورت پراکنده) را می‌توان بدون ایجاد پیوند مورد استفاده قرار داد. اگرچه، برای دستیابی به رزین های با وزن مولکولی پایین و به ویژه بالا بردن خواص محصول ایجاد پیوند ضروری است(بولیان، ۲۰۰۹).

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۳-۴- ۳۰- آلکید ها و پلی استر های محلول در آب
برای ایجاد شرایط حل شوندگی افزایش اسیدیته رزین با بهره گرفتن از تری ملیتیک انیدرید یا ملامینه کردن اسید های چرب روغن بذر کتان ضرورت دارد. حلالیت در اصل با خنثی شدگی امکان پذیر است به عنوان مثال استفاده از دی متیل اتانول آمین و درصد خنثی شدگی پارامتر­های مهمی در فرمول بندی می‌باشند. خاصیت رزین های بر پایه آب نشان دهنده واکنش رقیق سازی غیر خطی ناشی از وابستگی مولکولی با آب می‌باشد(شبیه به واکنش پذیری ضخیم ساز ها). بنابراینمنحنی ویسکوزیته نشان دهنده یک برآمدگی در میانه گستره جامد می‌باشد.حلال‌های حل شونده در آب ممکن است اغلب برای تنظیم ویسکوزیته مورد استفاده قرار بگیرند.
شکل ۳-۴-۱۵- رفتار ویسکوزیته آلکیدها و پلی استر های بر پایه آب
آلکید ها و پلی استر ها تمایل به هیدرولیز و رقیق سازی برای مصرف دارند. گروه های اسیدی می‌توانند با ترکیبات محلول در آب پیوند ایجاد می‌کنند مثل هگزامتوکسی متیل ملامین(بولیان، ۲۰۰۹).
۳-۴-۳۱- رزین های آکریلیک محلول در آب
این امر می‌تواند با ترکیب آکریلیک یا اسید متاکریلیک در زنجیره پلیمر و سپس خنثی سازی با آمین صورت می‌گیرد. این رزین ها آنیونی بوده و جایگزین کاتیونی برای رزین های پوششی با بهره گرفتن از انرژی الکتریکی مورد استفاده قرار می‌گیرند(بولیان، ۲۰۰۹).
۳-۴-۳۲- رزین های اپوکسی بر پایه آب
راه آنیونی و کاتیونی هر دودر روش پوششی الکتریکی مورد استفاده قرار می‌گیرند و تشکیل اپوکسی های بر پایه آب را می‌دهند.امولوسیون شدن رزین های اپوکسی می‌توانند با آمین‌ها بهبود یافته و در مصارف ضد خوردگی مورد استفاده قرار گیرند. هیچ کدام از این مواد به طور گسترده برای پرداخت چوب مورد استفاده قرار نمی‌گیرند(بولیان، ۲۰۰۹).
۳-۴-۳۳- عوامل ضد واکشیدگی
این افزودنی‌هادر مقابل خشک شدن نا به هنگام سطحی محصول در حین تولید یا انبار، مقابله می‌کنند(فرم گیری لایه نازک).لایه سطحی مشکل اصلی پوشش دهنده هایی است که با تماس با اکسیژن خشک می‌شوند همانند رزین های آلکیدی که این امر سبب شکل گیری ویژگی‌های نهایی پوشش دهنده قبل از کاربرد می‌گردد. در رنگ هایی مثل رنگ لاتکس، انعقاد زود هنگام می‌تواند سبب ایجاد مشکل و شکل گیری طبیعت پوشش دهنده گردد. جلوگیری از بروز مشکلات به صورت زیر انجام می‌گردد: ۱٫ضد ترکیب با اکسیژن.۲٫ عوامل مسدود کننده.۳٫ حلال‌ها.۴٫ تأخیر انداز های خشک شدند ترکیب با اکسیژن‌ها باید با توجه ویژه ای مورد استفاده قرار گیرند زیرا این مواد می‌توانند سبب تأخیر در متعادل سازی شوند. ضد ترکیب با اکسیژن‌ها در محدوده بین ۰٫۰۵ درصد و ۰٫۲ درصد مصرف می‌گردند. به عنوان مثالی از این مواد می‌توان هیدروکینون را نام برد اما BHT (2 و ۶- دی-ترت- بوتیل- ۴-متوکسی فنول) یکی از معروف‌ترین این ترکیبات می‌باشد.عوامل مسدود کننده سبب توقف مصرف فلزات مورد استفاده به عنوان کاتالیزور می‌گردد. این مواد به صورت ترکیبات فلزی غیر پایدار شکل می‌گیرند.بعد از کاربرد، این مواد بر اثر تبخیر افزودنی‌ها تجزیه می‌گیرند. فلزات در این حال آزاد شده و و قادر با کاتالیز واکنش هستند. بسیاری از عوامل مسدود کننده از مواد اکسیم هستند (>C=N–OH) و شامل متیل اتیل کتوکسیم MEK، سیکلو هگزانون اکسیم و استن اکسیم. به این دلیل MEK یکی از بیشترین مواد مورد استفاده با تبخیر سریع می‌باشد.حلال‌ها می‌توانند سبب جلوگیری از پوسته شدن با تأثیربر روی حل شدن پوشش دهنده شوند. حلال هایی که به آرامی تبخیر می‌شوند شامل دی پنتن و روغن‌های کاج هستند. تأخیر دهنده های خشک شدن که به آرامی سبب کاهش آب می‌شوندمی‌توانند در رنگ‌های بر پایه آب مفید باشند و می‌توانند سبب افزایش زمان خشک شدن شوند. به عنوان مثال می‌توان پروپیلن گلیکول ها، و اتر های گلیکولی را نام برد. اگر چه، این مواد اغلب بر روی میزان VOC پوشش دهنده تأثیرمی‌گذارند و ممکن است تا اندازهای جایگزین پلی اتیلن گلیکول با وزن مولکولی پایین شوند(بولیان، ۲۰۰۹).
۳-۴-۳۴- جذب کننده های UV
این افزودنی‌ها با هدف افزایش مقاومت سطح در برابر اشعه فرا بنفش خورشید مورد استفاده قرار می‌گیرند. تأثیر این اشعه می‌تواند سبب تغییر رنگ و یا حتی تنزل سطح و پوشش گردد. مواد جاذب UV معمولاً امواج رادیویی کم‌تر از ۴۰۰ نانومتر را جذب و محصول را در برابر حرارت و تخریب در برابر انرژی محافظت می‌کنند.بنزوفنون ها، بنزوتریازول­ها، و فنیل تریازین ها از عمده موادی هستند که به عنوان جاذب UV مورد استفاده قرار می‌گیرند. تفاوت اصلی بین این افزودنی‌ها بستگی به میزان جذب در گستره های متفاوت UV و محافظت از محصول دارد. ویژگی مهم دیگر این مواد مقاومت آنها می‌باشد.مشکلی که در ارتباط با چوب وجود دارد این است که چوب در برابر نور مرئی دچار تنزل می‌گردد.این امر سبب گسترش جاذب‌هایUV گردیده است. باید بتوان در برابر اکسیداسیون لیگنین چوب در برابر نور در زیر پوشش شفاف محافظت نمود، این امر با بهره گرفتن از ترکیب تمیز کننده رادیکال‌ها و جاذب‌هایUV قابل دسترس می‌باشد(بولیان، ۲۰۰۹؛ یونگر، ۲۰۰۱).
۳-۴-۳۵- رنگ‌ها (رنگ دانه ها و رنگ زنی)
رنگ‌ها موادی هستند که برای اصلاح خواص نوری، خواص جذب و پراکندگی نور در سطح به پوشش‌ها افزوده می‌شوند. رنگ‌ها می‌توانند مات یا شفاف باشند و همچنین می‌توانند به صورت محلول یا غیر محلول در حامل‌های پوشش دهنده ها باشند. رنگ دانه ها به نسبت در سراسر فرایند رنگ زنی به صورت نامحلول بوده و باید در طول ساخت پوشش دهنده، سریع‌تر حل شوند. رنگ دانه­ها و رنگ‌ها عمدتاً حاصل از ترکیبات شیمیایی ویژه­ای با عنوان عامل رنگی مولکول (کروموفور­ها) هستند. در گذشته کروموفورها ابتدا برای رنگ زنی با اصلاح شیمیایی برای تشکیل حالت رنگی نامحلول توسعه یافتند. در برخی موارد، ته نشینی در مواد آلی نا محلول مثل آلومینا، گل پاک و یا سولفات باریم به دست می‌آمدند. این مواد به عنوان محلی برای رنگ دانه های خالص بودند که با نام تونرها (سفت کننده­ها) شناخته شده هستند. در صنعت گاهی از این ماده برای رنگ دومی که اضافه می‌گردد استفاده می‌شود. این فرایند به طور بهتر به عنوان ته رنگ یا سایه رنگ شناخته شده است. اگرچه رنگ دانه ها را می‌توان به دسته های طبیعی یا مصنوعی تقسیم نمود، اما محصول برتر را می‌توان با بهره گرفتن از رنگ دانه هایی مابین آلی و معدنی به دست آورد. رنگ دانه های معدنی چگال­تر و مات‌تر و دارای انرژی سطح کمتری هستند که وقتی پوشش درمعرض رطوبت قرار گیرد یا نیاز به پایداری داشته باشند تأثیر معنا داری دارند. رنگ دانه های آلی، آبگریز تر ازآبدوست ها هستند وطیف گسترده تری از رنگ‌های اشباع شده را نسبت به معدنی‌ها دارا می‌باشند. به عنوان ترکیب مولکولی آلی، اختلاط آنها معمولاً دارای مراحل فرآیندی مختلف بوده و همانند مواد شیمیایی دیگر این مواد نیز گران قیمت هستند. فرایند می‌تواند شامل رنگ دانهBON(بتا-اکسی-نفتوئیک اسید)، رنگ دانه های خمره ای، رنگ دانه های حاصل از صمغ کاج، رنگ دانه های سرخ باشند که در مراحل مختلف فرایند تولید گردند یا به صور جداگانه فروخته شوند. اگرچه رنگ دانه ها با اثر متقابلشان با نور مرئی و رنگ شناخته می‌شوند، همچنین می‌توانند در طیف الکترومغناطیس سبب جذب یا پراکندگینور مرئی گردند. این مواد می‌توانند هم سبب پوشش و هم سبب حفاظت در برابر تخریب در برابر UV گردند و برخی از رنگ دانه های ویژه سبب بازتاب حرارت اشعه مادون قرمز می‌شوند. رنگدانه ها همچنین می‌توانند سبب بهبود برخی دیگر از خواص مثل کند سوز شدن و مقاومت به سایش شوند(بولیان، ۲۰۰۹).
فصل چهارم:
بحث و نتیجه گیری
صنعت حفاظت چوب می‌تواند سبب حفظ بقای جنگل‌ها، استفاده صنعتی از چوب آلات با چوب برون فراوان و فساد پذیر، فراهم ساختن امکان استفاده از گونه های کم دوام، افزایش عرصه استفاده از چوب در محیط‌های مختلف، افزایش عمر مفید چوب، استفاده از چوب درشرایط تخریب و … گردد.یکی از اهداف صنعت حفاظت چوب جلوگیری از پوسیدگی‌های بیولوژیک در چوب است. یکی از راهکارهای حفاظتی برای مقابله با افت کیفی چوب، تیمار با مواد حفاظتی شیمیایی کارآمد می‌باشد که در این رابطه حفاظت از محیط­زیست را نیزباید مد نظر قرارداد.
استفاده از مواد و روش‌های مناسب برای حفاظت چوب در برابر عوامل بیولوژیک، آتش و عوامل محیطی می‌تواند سبب توسعه صنعت حفاظت در کشور گردد. با توجه به برتری چوب نسبت به مواد جایگزین از لحاظ ساختاری و همچنین از لحاظ اصول زیبا شناسی، به ایجاد اطمینان در مصرف کنندگان به لحاظ برتری ماندگاری، می‌توان جایگاه چوب را در زندگی شهری توسعه داد. روش‌های نوین و دوستدار محیط زیست علاوه بر توانایی ایجاد اشتغال در کشور و توسعه صنعتی و جلوگیری از خروج سرمایه ملی، می‌تواند به پیشرفت تخصص‌های دیگر از جمله دکوراسیون و طراحی داخلی و نیز معماری کمک کند. در حال حاضر در بسیاری از موارد به دلیل وجود این تفکر که چوب نمی‌تواند همتای مواد جایگزین عمل کند استفاده از چوب در مصارف مختلف کاهش یافته است. برای مقابله با عوامل مخرب بیولوژیکی می‌توان از تکنیک‌های مثل خشک نگه داشتن چوب، استفاده از حشره کش و قارچ کش‌های مناسب و یا استفاده از چوب آلاتی که به طور طبیعی دارای دوام هستند و یا استفاده از چوب‌های حفاظت شده یا اصلاح شده استفاده نمود. هنگامیکه بتوان چوب را خشک نگه داشت یا از محیط خاکی دور نگه داشت می‌توان احتمال پوسیدگی و تخریب در آن را به شدت کاهش داد. یکی از علل سالم ماندن خانه های چوبی قدیمی، توجه طراحان و سازندگان آنها به مسئله خشک نگه داشتن چوب و ایجاد فاصله بین چوب و زمین است. به همیندلیل در ساختمان‌های چوبی پی‌ها را به جای چوب با بهره گرفتن از مصالح سنگیین می‌ساختند. جلوگیری از تماس قارچی با چوب می‌تواند روش مناسبی برای به حداقل رساندن تکثیرکلونی‌های میکروبی و یاتشکیل کپک در چوب باشد. اصلاح سطح چوب با بهره گرفتن از نانوذرات تکثیر باکتری‌ها و کلونی‌های قارچ‌ها را به طورچشمگیری کاهش می‌دهد. ذرات نانو روی، با قطر در حدود ۳۰ نانومتر، می‌تواند وارد حفرات سلولی شده و از طریق پونکتوآسیون ها به دیوارهسلولی و سایر حفرات رسوخ کرده و در روی دیواره یک اتصال قوی را ایجاد نماید و این عمل باعث گردد تا از حملات میکروبی جلوگیری شود.تحولات چند دهه گذشته در عرصه اصلاح چوب شتاب قابل ملاحظه ای داشته است که این شتاب به دلیل افزایش آگاهی زیست­محیطی و افزایش تقاضا برای کیفیت بهتر و افزایش قیمت و در دسترس بودن گونه­ های چوبی جنگل‌های گرمسیری می‌باشد. این امر منجر به بالا بردن فروش و معرفی تکنیک‌های اصلاح چوب به بازار فروش گشته است. اصلاح می‌تواند بدون اضافه نمودن مواد شیمیایی و فقط با بهره گرفتن از حرارت صورت گیرد، و نیز با بهره گرفتن از افزودن مواد شیمیایی و شرایط متفاوت آزمایشگاهی باشد. اصلاح شیمیایی تولید محصولات چوبی با کیفیت بالاتر را ممکن می‌سازد. به عنوان مثال درجه های متفاوت میزان اصلاح چوب در زمینه چوب‌های استیله شده مورد بحث قرار می‌گیرد. تیمارپذیری متفاوت گونه­ های چوبی متفاوت نیز در اشباع با انیدریداستیک وجود دارد. بنابراین در مقایسه با تیمار با مواد بر پایه آب روشی است که در بسیاری از مواد برتری دارد.
منبع مناسب خرچنگ و سخت پوستان دریایی در جنوب کشور و استفاده بسیار کم غذایی از این مواد با توجه به فرهنگ بومی، و نیز شرایط مناسب برای پرورش این آبزیان، می‌تواند منجر به تولید کایتوزن (چیتوسان) در این منطقه گردد. این ماده یکی از مواد دوستدار محیط­زیست در حفاظت چوب می‌باشد که دارای کاربرد ها و ویژگی­هایی همچون، دوست دار محیط زیست، پایین بودن قیمت کایتوزن نسبت به مواد شیمیایی مشابه، منبع فراوان کایتوزن، قابلیت استفاده به صورت ترکیبی با مواد دیگر، افزایش اثرات زیستی، افزایش تثبیت، توانایی استفاده برای حفاظت چوب، قابل استفاده به صورت تیمار سطحی، قابل استفاده به صورت چسب، قابل استفاده به عنوان یکی از مواد افزودنی در صنایع خمیر کاغذ، استفاده در تصفیه آب (بینا، ۲۰۰۹)، صنایع اتومبیل سازی برای جلوگیری از فرسایش رنگ در برابر نور خورشید(بیسواجیت، ۲۰۰۹)، افزایش سرعت لخته شدن خون و استفاده در بانداژها (پوساتری، ۲۰۰۳)، استفاده در گن های لاغری(جول، ۲۰۰۸)، درکشاورزی نیز برای جلوگیری از یخ‌زدگی دانه و بذر در سرما و نیز در خوراک دام،صنایع غذایی، صنعت پارچه، لوازم آرایشی و… را دارا می‌باشد.
نتیجه گیری:
توسعه صنعت حفاظت در ایران علاوه بر منافع اقتصادی و جلوگیری از خروج سرمایه، می‌تواند دنباله رو توسعه اجتماعی و صنعتی بودهو در قسمت‌های مختلف تأثیر گذار باشد. بسیاری از روش‌ها و تولید بسیاری از مواد شیمیایی در کشور صرفه اقتصادی مناسبی دارد. سرمایه گذاری بخش دولتی یا خصوصی در این قسمت می‌تواند سبب تحقق بازگشت سرمایه در کوتاه مدت، صادرات چوب‌های اصلاح شده بومی و غیر بومی به کشور های دیگر، اشتغال زایی و … را به دنبال داشته باشد.
پیشنهادات:
توسعه صنعت حفاظت در ایران علاوه بر منافع اقتصادی و جلوگیری از خروج سرمایه، می‌تواند دنباله رو توسعه اجتماعی و صنعتی بوده و در قسمت‌های مختلف تأثیر گذار باشد. بسیاری از روش‌ها و تولید بسیاری از مواد شیمیایی در کشور صرفه اقتصادی مناسبی دارد. منبع مناسب خرچنگ و سخت پوستان دریایی در جنوب کشور و استفاده بسیار کم غذایی از این مواد با توجه به فرهنگ بومی، و نیز شرایط مناسب برای پرورش این آبزیان، می‌تواند منجر به تولید کایتوزن (چیتوسان) در این منطقه گردد. سرمایه گذاری بخش دولتی یا خصوصی در این قسمت می‌تواند سبب تحقق بازگشت سرمایه در کوتاه مدت، صادرات چوب‌های اصلاح شده بومی و غیر بومی به کشور های دیگر، اشتغال زایی و … را به دنبال داشته باشد.
فصل پنجم:
فهرست منابع

    • Angelo, Nora.­­, szczepanek, Alfred., koenen, Günter. 2005. Metallic soaps in ullmann’s. Encyclopedia of industrial chemistry wiley-vch, weinheim.
    • Akhtar, M.H., Hamilton, R.M., trenholm, H.L. ۱۹۸۵٫ Metabolism, distribution, and excretion of deltamethrin by leghorn hens. Food chem., ۳۳, ۶۱۰-۶۱۷٫
    • Alexander, A.M. Booth, D.H. 1989. An estimation of residue levels of cyfluthrin in milk fat (dairy cows). Massey University, Palmerstone North, New Zealand.
    • ASTM A153 / A153M – 09 Standard Specification for Zinc Coating (Hot-Dip) on Iron and Steel Hardware. Active Standard ASTM A153 / A153M Book of Standards Volume:01.06
    • ASTM A653/A653M-09 Standard Specification for Steel Sheet, Zinc-Coated (Galvanized) or Zinc-Iro Alloy-Coated (Galvannealed) by the Hot-Dip Process.
  • Arsenault, R.D. Freeman, M.H. Stokes, D.K. 1993. Proposal to the American Wood Preservers Association to include copper dimethyldithiocarbamate in AWPA Standard P5. American Wood Preservers Association.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:14:00 ق.ظ ]




فصل سوم: بررسی نظری مداخله بر اساس دکترین مسئولیت حمایت
فصل سوم: بررسی نظری مداخله بر اساس دکترین مسئولیت حمایت
طبق تئوری مسئولیت حمایت، حمایت از حقوق و رفاه مردم بر عهده حاکمیت آن کشور است و در صورت ناتون بودن دولت از انجام تعهد و یا عدم قصد انجام آن، این مسئولیت متوجه جامعه جهانی میشود. در این فصل ابتدا به سیر شکل گیری مسئولیت حمایت پرداخته شده و سپس ساختار نظری مفهوم مسئولیت حمایت بررسی می شود.
مبحث اول: سیر شکل گیری مسئولیت حمایت
پس از شکست جامعه جهانی در جلوگیری از جنایات وحشتناک در روآندا و سربرنیتسا و عدم اعتماد کشورها به مداخله بشردوستانه، دکترین مسئولیت حمایت وارد ادبیات حقوق شد که در این مبحث به علل شکل گیری آن و تلاش های انجام شده برای تثبیت آن در حقوق بین الملل پرداخته می شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بند۱- ظهور دکترین ” مسئولیت حمایت
یکی از مهم ترین مشخصه سال های پایانی قرن بیستم میلادی ، تغییر در ماهیت مخاصمات مسلحانه است ؛ بدین معنا که در طی این دوره ، مخاصمات میان کشورها که قرن های متوالی به عنوان مهم ترین دغدغه حاکمان در حفظ جان و زندگی مردم تحت حاکمیت شان ، مطرح بود ، جای خود را به درگیری های داخلی در داخل کشور داده است . به دلیل وجود چنین درگیری هایی در داخل کشورها همه روزه شاهد از بین رفتن تعداد زیادی از شهروندان معمولی در نقاط مختلف جهان هستیم
در این دهه میلیون ها انسان درگیر مناقشات مرگبار در بوسنی ، روآندا ، هاییتی و کوزوو شدند و جامعه بین المللی قادر به اقدام مؤثر در این بحران ها نگردید . در مواردی هم که جامعه بین المللی در مقابل کشور ناقض حقوق بشری به عنوان مداخله بشر دوستانه اقدام انجام داد ، این اقدام به دلیل سابقه مداخلات بشر دوستانه در گذشته و رفتار گزینشی غرب در بکارگیری آن و همچنین حساسیت برخی کشورها به اصول حاکمیت و عدم مداخله در امور داخلی ، با مخالفت و عکس العمل هایی روبرو شده که در نهایت توسل به مفهوم مداخله بشر دوستانه و کاربرد آن را با مشکل روبرو کرد . البته تلاش های زیادی در این دوران برای اثبات مبانی حقوقی دکترین مداخله بشر دوستانه و توجیه آن صورت گرفت که این تلاش های نتیجه ای نداد و جامعه بین المللی به این نتیجه رسید که چنین دکترین نه با مقررات منشور و نه با حقوق بین الملل عرفی مطابقت ندارد .[۱۴۲]
شکست جامعه بین المللی در پاسخ به موقع و مؤثر به جنایات وحشتناک انسانی سال ۱۹۹۴ در روآندا و کشتار جمعی سال ۱۹۹۵ سربرنیتسا ( که واماندگی حکومت داخلی از کنترل اوضاع انسانی ، وقوع آن ها را دامن زد ) و بی کفایتی سیستم واکنش سازمان ملل در حفظ و حراست عملی از حقوق انسان ها باعث شد در اولین سال های قرن بیست و یکم ، دکترین « مسئولیت حمایت » به عنوان یک هنجار حقوق بین المللی و به عنوان راه حلی در پاسخ به کاستی های نظام بین المللی در رویارویی با نقض حقوق بنیادین بشری ، وارد ادبیات حقوق شود.
نظریه مسئولیت حمایت ، هنجاری با جوهره اخلاقی در عرصه حقوق و روابط بین الملل به عنوان یک روش حفظ و حراست بهینه از امنیت بشری با مشارکت حقوق ملی و بین المللی است تا هیچگاه تلاش ها برای حمایت از حقوق انسانی در برابر نقض های گسترده و سیستماتیک آن ناکام نماند.[۱۴۳]هدف اصلی این دکترین مقابله با نقض حقوق اساسی انسان ها در قلمرو یک کشور است و در مواردی که دولتی به عللی چون اختلافات نژادی ، قومی و مذهبی ، از انجام مسئولیت و وظیفه خود در حفظ حقوق شهروندانش ناتوان و یا مایل به آن نیست ، این مسئولیت به جامعه بین المللی منتقل می گردد .
بند۲- شکل گیری مسئولیت حمایت و مفهوم آن
پس از شکست های جامعه بین الملل در اجرای اصول مداخله بشر دوستانه در عمل ، کوفی عنان برای ایجاد یک انقلاب فکری در زمینه مداخلات بشر دوستانه ، در سخنرانی سال ۱۹۹۹ در مجمع عمومی و پس از آن در گزارش هزاره خود به مجمع عمومی در سال ۲۰۰۰ ، سران کشورها را به تفکر برای حفظ حقوق انسانی دعوت کرد و در سخنرانی خود در مجمع عمومی در سال ۱۹۹۹ نسبت به عدم اجرای اصول مداخله بشر دوستانه و مرگ انسان های زیادی در نتیجه آن انتقاد می کند و می گوید :
« من به قوت و اعتبار و اهمیت این مسئله واقفم ، و نیز می پذیرم اصول حاکمیت و عدم مداخله ، حقایقی حمایتی در اختیار کشورهای کوچک و ضعیف قرار می دهند ولی این سوال را برای منتقدان مطرح می کنم : اگر مداخله بشر دوستانه در واقع تهاجم غیرقابل قبولی به حاکمیت تلقی شود ، در آن صورت چگونه باید در مقابل وقایع روآندا و سربرنیتسا یعنی نقض فاحش حقوق بشر که به تمامی قواعد اخلاقی بشریت مشترک ما صدمه می زند ، واکنش نشان داد ؟ دخالت بشر دوستانه یک موضوع حساس و ملازم با مشکلات سیاسی است و جواب ساده ای دربر ندارد ولی قطعاً هیچ اصل حقوقی، و حتی حاکمیت ، نمی تواند سپر جنایات علیه بشریت باشد.» [۱۴۴]
دولت کانادا در پاسخ به سخنان دبیر کل ” کمیسیون مداخله و حاکمیت کشور ” را برای طرح هنجاری نو در نحوه مداخلات بشردوستانه و ایجاد پلی میان تفکر حامیان اصل حاکمیت کشور و حامیان حق مداخله بشر دوستانه ، در سال ۲۰۰۰ تأسیس نمود . این کمیسیون مرکب از برخی حقوقدانان و صاحب نظران برجسته از کشورهای مختلف جهان بود . این کمیسیون درست یک سال بعد از تأسیس گزارش خود را با عنوان ” مسئولیت حمایت ” ارائه دادکه در آن تعریف جدیدی از مفهوم حاکمیت کردند . آن ها تکالیف حاکمیت را در دو جهت مورد شناسایی قرار دادند؛ تکالیف داخلی و تکالیف خارجی . در جهت داخلی کشور می بایست از شأن و منزلت و حقوق اساسی تمامی اتباع داخل کشور حمایت نماید و در جهت خارجی می بایست به حاکمیت سایر کشورها احترام بگذارد . در معنای موردنظر کمیسیون ، حاکمیت به عنوان یک امتیاز نیست بلکه مسئولیت حمایت از حیات انسان هاست، مسئولیتی که در ابتدا بر عهده دولت مربوطه می باشد و در صورت عدم ایفای آن ، بر عهده جامعه بین المللی قرار می گیرد.[۱۴۵]
برخلاف گذشته که مداخله بشردوستانه صرفاً جنبه نظامی داشت. مسئولیت حمایت مجموعه اقدامات پیشگیرانه ، واکنش و بازسازی را شامل می گردد و مداخله نظامی به عنوان آخرین ابزار در نظر گرفته شده است .
بند۳- گزارش هیأت عالی رتبه در مورد مسئولیت حمایت
با نزدیکی شدن زمان برگزاری اجلاس سران کشورها برای بزرگداشت شصتمین سال تأسیس سازمان ملل در سال ۲۰۰۵ و درخواست برخی از کشورها برای ایجاد اصلاحات در ساختار و رویکردهای این سازمان ، دبیر کل ملل متحد در سال ۲۰۰۳ شانزده نفر حقوقدان و سیاستمدار را با تفکرات مختلف ، به عنوان هیأت عالی رتبه مأمور و منصوب کرد تا براساس شرایط روز جهانی و تحولات صورت گرفته در صحنه بین المللی راجع به تهدیدات و چالش های موجود علیه صلح ، پیشنهادات علمی و صریحی را برای اقدامات جمعی بگونه ای که مؤثرتر باشند مطرح نمایند . یافته های این هیأت طی گزارشی با عنوان ” جهانی امن تر : مسئولیت مشترک ما ” در سال ۲۰۰۴ منتشر شد .
هیئت عالی رتبه نظریه مسئولیت حمایت را در دو بخش از گزارش خود مورد اشاره قرار می دهد. هیأت مذکور از ایده مسئولیت حمایت ، به عنوان ابزاری برای تقویت نظام امنیت دسته جمعی منشور ، یاد می کند و با بیان اینکه اصل عدم مداخله در امور داخلی نمی تواند برای حمایت از اعمال نسل کشی یا دیگر اقدامات بی رحمانه که به درستی تهدیدی علیه امنیت بین المللی است ، مورد استفاده قرار بگیرد در ذیل عنوان ” حاکمیت و مسئولیت ” چنیـن می گویـد : « با امضای منشور ملل متحد ، کشورها نه تنها از مزایای حاکمیت بهره می برند بلکه همچنین مسئولیت های ناشی از حاکمیت را نیز به گردن می گیرند . هرگونه برداشتی که ممکن است در نظام وستفالی از مفهوم حاکمیت کشور رشد یافته باشد ، امروز صریحاً تعهد یک کشور به حمایت از رفاه مردم خود و ایفای تعهدات خود در قبال جامعه بین المللی گسترده تر را با خود به همراه دارد . ولی در عین حال ، تاریخ ، خیلی روشن به همه ما این درس را می دهد که نمی توان فرض کرد که هر کشوری همواره قادر یا مصمم خواهد بود که مسئولیت های خویش را در جهت حمایت از مردم خود ایفا کند و از زیان رساندن به همسایگانش اجتناب ورزد و در این اوضاع و احوال ، اصول امنیت جمعی این معنی را می دهد که بخش هایی از این مسئولیت ها باید توسط جامعه بین المللی بر عهده گرفته شده تا با اقدام به موجب منشور ملل متحد و اعلامیه جهانی حقوق بشر در ایجاد ظرفیت یا ارائه حمایت لازم به ترتیبی که محتمل است ، کمک نمایند.»[۱۴۶]
این هیئت در بخش پایانی گزارش ظهور هنجار مسئولیت حمایت را تأیید نموده و بیـان می دارد : « ما پیدایش هنجاری که مبتنی بر مسئولیت جمعی بین المللی در حمایت است را که براساس آن ، شورای امنیت می تواند مداخله نظامی را به عنوان آخرین حربه در وقایع مربوط به ژنوساید ( نسل کشی ) و سایر موارد کشتار گسترده ، پاکسازی قومی و نقض جدی حقوق بشردوستانه بین المللی که دولت های حاکم نمی توانند یا قادر نیستند از رخداد آن پیشگیـری کنند ، تأیید می کنیـم . »[۱۴۷]
در هر حال ، تفاوت هایی میان گزرش هیأت عالی رتبه با گزارش کمیسیون مداخله و حاکمیت کشورها می توان یافت : نخست آنکه در گزارش کمیسیون با غیبت شورای امنیت به هر دلیل .مسئولیت حمایت می تواند توسط ائتلافی از کشورها که خواستار انجام این مسئولیت هستند و توانایی اجرای آن را نیز دارند و همچنین سازمان های منطقه ای ، قابلیت استناد و اجرایی شدن را بیابد . ولی هیأت تنها مقام صالح برای تجویز اجرای مسئولیت حمایت را شورای امنیت می داند . دوم آنکه کمیسیون همواره از لحاظ کلی برای ورود به مسئولیت حمایت استفاده می کند و هرگز با ذکر جرایم خاص ، استناد به مسئولیت حمایت را محدود نکرده است در حالیکه هیأت عالی رتبه ، پیدایش هنجار بین المللی مسئولیت حمایت را تنها در وقایع مربوط به نسل زدایی و سایر موارد کشتار گسترده ، پاکسازی قومی و نقض جدی حقوق بشر دوستانه بین المللی می پذیرد . و در نهایت ، قابلیت استناد به مسئولیت حمایت ، به جنگ ها و شورش های داخلی محدود شده است ؛ در حالی که هیأت عالی رتبه، مسئولیت حمایت را در هر واقعه ای که شورای امنیت آن را مخالف صلح و امنیت بین المللی بپندارد ، قابلیت استناد می یابد [۱۴۸].[۱۴۹]
بند۴- اجلاس سران جهان در سال ۲۰۰۵
نشست سران کشورهای جهان ، در سال ۲۰۰۵ در شصتمین سالگرد تأسیس ملل متحد ، یکی از بزرگترین گردهمایی های طول تاریخ در حوزه حقوق و روابط بین الملل بود که در آن بیش از صد و پنجاه کشور جهان به منظور به دست آوردن اجماع بر سر موضوعات مختلف حقوقی و سیاسی دور هم جمع شدند . موقعیتی که در پرتو تغییرات بوجود آمده در سیاست جهان از سال ۱۹۴۵ ، می توانست به عنوان فرصتی گرانبها ، جهت بررسی مجدد منشور سازمان ملل متحد تلقی گردد . ولی مذاکرات این اجلاس ، اختلافات سیاسی و دیوان سالاری تضعیف کننده ای را آشکار ساخت که دایماً این سازمان را فلج می سازد . سند نهایی این اجلاس به طور محتاطانه ای ، با قبول کامل مسئولیت حمایت و استفاده از نیروی قهریه در رویارویی با وضعیت هایی که وجدان انسانی را تکان می دهد ، پیشرفت هنجاری را به جلو رانده است .[۱۵۰]
موضوع مسئولیت حمایت برای اولین بار در سازمان ملل به رسمیت شناخته شد و در واقع این مفهوم جایگاه خویش را یافت . سند نهایی حاصله ، پذیرش صریح مسئولیت حمایت از مردم در برابر نسل کشی ، جرائم جنگی ، پاکسازی قومی و جرائم علیه بشریت توسط همه دولت ها را در برداشت.[۱۵۱]سند پایانی اجلاس سران در بندهای ۱۳۸و ۱۳۹ به صورت واضح به مسئولیت حمایت پرداخته است .در بند ۱۳۸تصریح شده است که فرد فرد کشورها عهده دار مسئولیت حمایت از اتباع خود در برابر نسل کشی ، جرائم جنگی ، پاکسازی قومی و جرائم علیه بشریت هستند . این مسئولیت مستلزم پیشگیری از چنین جرائمی ، از طریق روش های ضروری و متناسب می باشد. ما این مسئولیت را پذیرفتیم و مطابق با آن عمل خواهیم نمود . جامعه بین المللی می بایست دولت ها را در اجرای این مسئولیت یاری و ترغیب کرده و از سازمان ملل متحد در ایجاد قابلیت هشدار اولیه پشتیبانی کند .و در بند۱۳۹ تأکید می کنند جامعه بین المللی به منظور حمایت از مردم در برابر جنایات جنگی ، پاکسازی قومی و جنایات علیه بشریت ، مسئولیت استفاده از ابزارهای مناسب دیپلماتیک ، بشر دوستانه و دیگر ابزارهای مسالمت آمیز مطابق فصول ششم و هشتم منشور ملل متحد را بر عهده دارد . در چنین وضعیتی اگر ابزارهای مسالمت آمیز ، کافی باشند یا مقامات ملی در حمایت از مردم شان در برابر نسل کشی ، جنایات جنگی ، پاکسازی قومی و جنایات علیه بشریت به وضوع ناکام باشند ، ما آماده هستیم تا از طریق شورای امنیت مطابق منشور ملل متحد از جمله فصل هفتم و بر مبنای مورد به مورد ، اقدام جمعی قاطع و به موقع عمل آوریم.[۱۵۲]
سند نهایی چهار تعهد اصلی را برای مسئولیت حمایت پیش بینی می کند . نخست ، تمام کشورها ، تصدیق کردند که در قبال شهروندانشان در برابر نسل زدایی ، جرائم جنگی ، پاکسازی قومی و جرائم علیه بشریت ، مسئولیت حمایت دارند .دوم ، کشورها موافقت کردند تا در تهیه کمک برای ایجاد ظرفیتی که کشورها برای برآمدن از عهده مسئولیت هایشان ، به آن ها نیازمندند ، مساعدت نمایند .سوم ، در وضعیتی که کشور میزبان ، به صورتی آشکار در انجام مسئولیت هایش ناکام می ماند ، کشورها موافقت نمودند تا از تمام روش های صلح آمیز برای حمایت از جمعیت آسیب پذیر ، استفاده کنند .چهارم ، اقدامات صلح آمیز باید ناکام بمانند یا نامناسب فرض شوند تا شورای امنیت آماده استفاده از تمام روش های ضروری ، از جمله ( استفاده از ) نیروی قهری ، گردد .[۱۵۳]
برخی منتقدین معتقدند از آنجایی که بند ۱۳۹ اقدام دسته جمعی را براساس واکنش در چارچوب مسئولیت حمایت که بعضاً به صورت مداخله نظامی است ، توصیف می کند . به همین دلیل مسئولیت واکنش مستقیماً با جنبه مسئولیت بین المللی حمایت پیوند می خورد و در تناقض آشکار با اصل عدم مداخله مصرح در بند ۷ ماده ۲ منشور سازمان ملل است . کشورهای حامی این دکترین در پاسخ به این ایراد ، متذکر شده اند که تصمیم گیری در مورد مداخله نظامی تنها بر عهده شورای امنیت و براساس منشور سازمان ملل خواهد بود، همچنین برخی از این کشورها خاطر نشان کرده اند که این مجوز می بایست هنگامی صادر گردد که راه حل دیگری وجود نداشته باشد.[۱۵۴]
همچنین بایستی خاطر نشان کرد این سند پاسخی در مورد اینکه اگر شورای امنیت نتواند در زمینه مکانیسم های متناسب با هر مورد به نتیجه برسد ، چه باید کرد ، ارائه نمی دهد .[۱۵۵]
بند۵- اقدامات دبیر کل ملل متحد برای تحقق مسئولیت حمایت
به دنبال تلاش های سازمان ملل در گسترش و ارتقای ایده مسئولیت حمایت ، در ژوئیه ۲۰۰۸ بان کی مون طی یک سخنرانی در برلین در رابطه با این دکترین اظهار داشت که مسئولیت حمایت به معنای مداخله بشردوستانه نمی باشد، بلکه مفهومی مثبت از حاکمیت به معنای مسئولیت است و پایه و اساس این ایده معتقد است که مسئولیت دولت ها ، پاسخ قاطع و بموقع براساس منشور ملل متحد را برای حمایت از مردم و غیز نظامیان در برابر جرائم و جنایات ذکر شده ضروری می سازد که این پاسخ می توان طیف وسیعی از اقدامات از قبیل مسالمت آمیز طبق فصل ۶ منشور . اقدامات قهری و نظامی طبق فصل ۷ و یا بهره گیری از ترتیبات منطقه ای طبق فصل ۸ منشور را در بـرگیرد .[۱۵۶]
دبیر کل در فوریه سال ۲۰۰۸ ، پروفسور ادوارد لاک را به منصب جدید مشاور دبیرکل در زمینه مسئولیت حمایت برگزید و در راستای توسعه این نظریه و با مشاوره پروفسور لاک ، گزارشی با عنوان اجرای مسئولیت حمایت ، (A/63/67 ) در ابتدای سال ۲۰۰۹ منتشر کرد . در این گزارش ، وی به شرح ساختار مسئولیت های کشورها و جامعه بین المللی ، در خصوص مسئولیت حمایت ، مطابق با سند نهایی نشست سران جهان در سال ۲۰۰۵ ، می پردازد .
وی در بیان قلمرو مسئولیت حمایت ، با اشاره به نظریه ” حاکمیت به مثابه مسئولیت ” ، مسئولیت حمایت را نه تنها عاملی مخدوش کننده حاکمیت نمی داند ؛ بلکه آن را تأکید مجددی بر اصل حاکمیت کشورها، می داند. وی همچنین پیشگیری در مسئولیت حمایت را اساسی ترین رکن مسئولیت حمایت می شمارد . دبیر کل، برخلاف آنچه که در اذهان برخی کشورها وجود دارد ، مسئولیت حمایت را تنها برگرفته از اصول فکری غرب نمی داند ، بلکه آن را مجموعه اصولی می شمارد که با وجود آن که خصوصیتی جهانی دارند ، قابلیت اختلاط و یکی شدن با ارزش ها و معیارهای محلی را نیز دارا هستند.[۱۵۷]
طبق این گزارش اقدامات اجرایی مسئولیت حمایت بر سه ستون استوار است[۱۵۸]:

    1. مسئولیت های حمایتی دولت : ستون اول عبارتست از مسئولیت دولت برای حفاظت از مردم چه اتباع کشور و چه دیگران ، در برابر نسل کشی ، جنایات جنگی ، پاکسازی قومی ، جنایات علیه بشریت یا تحریک موارد فوق. بان کی مون معتقد است عبارت « ما این مسئولیت را می پذیریم و مطابق آن عمل می کنیم » ، مبنای مسئولیت حمایت است . همان گونه که در تعریف ستون اول آورده شده است ، مسئولیت حمایت به چهار جنایت :
    • نسل کشی
    • جنایات علیه بشریت
    • پاکسسازی قومی
    • جنایات جنگی، محدود شده است .

اگرچه در ابتدای طرح آن با دستورالعمل کلی تر پیوند خورده بود ، اما در سند اجلاس سران و در راستای رفع دغدغه کشورهای در حال توسعه به موارد وفق محدود شد که به « عملیاتی شدن » این مفهوم نیز کمک می کند . حاکمیت مسئول پتانسیل شمول مسائلی نظیر احترام به حقوق بشر را دربر می گیرد در این راستا ، از بین بردن زمینه بروز جرائمی نظیر نسل کشی باید در دستور کار دولت ها قرار گیرد.

    1. کمک های بین المللی و ظرفیت سازی : بان کی مون در گزارش خود به چهار شکل از کمک های بین المللی مطابق مفاد بندهای ۱۳۸ و ۱۳۹ سند اجلاس سران ۲۰۰۵ اشاره کرده است .
    • ترغیب دولت ها به انجام مسئولیت های ستون اول ( بند ۱۳۸ ) .
    • یاری رساندن به دولت ها در اجرای این مسئولیت ( بند ۱۳۸ ) .
    • یاری رساندن به دولت ها در ظرفیت سازی برای حمایت ( بند ۱۳۹ ) .
    • یاری رساندن به دولت هایی که در آستانه وقوع بحران و مناقشه هستند ( بند ۱۳۹ ) .

در گزارش دبیر کل به موارد زیر به عنوان مصداق های کمک بین المللی اشاره شده است : برنامه های ترویج و تقویت حقوق بشر ، بازسازی و تحکیم صلح پس از مناقشه ، صلح بانی و استقرار پیشگیرانه نیروها بر مبنای رضایت دولت میزبان یا اطراف مناقشه، کمک های توسعه ای و تقویت حکومت قانون.

    1. پاسخ قاطع و به موقع : مناقشه برانگیزترین وجه مسئولیت حمایت را می توان ستون سوم آن دانست . بان کی مون با عنایت به مفاد بند ۱۳۹ سند اجلاس سران ۲۰۰۵ به بهره گیری از تدابیر صلح آمیز و غیر صلح آمیز در پاسخ به وضعیتی که مقامات دولتی به وضوع در حمایت از مردم خود ناکام باشند . اشاره کرده است . او در این زمینه به استفاده از سیستم « ماشه » معتقد نیست و تنها بر این باور است که آستانه پاسخ تحت ستون سوم از آستانه تلاش های پیشگیرانه و ظرفیت سازانه تحت ستون دوم بالاتر است . بان کی مون در این زمینه صریحاً بیان می دارد که « بند ۱۳۹ سند اجلاس سران نمایانگر این حقیقت است که هیچ استراتژی مسئولیت حمایت بدون احتمال تدابیر جمعی از جمله تحریم ها یا اقدام نظامی در موارد نهایی ، کامل نخواهد بود . »

مبحث دوم: عناصر سازنده مسئولیت حمایت
گزارش کمیسیون بین المللی در زمینه مداخله و حاکمیت کشور برای ایفای کامل مسئولیت حمایت بر سه فاکتور پیشگیری ، واکنش و بازسازی بعد از درگیری به عنوان عناصر سازنده مسئولیت حمایت تأکید کرده است .[۱۵۹]در این مبحث چگونگی انجام این مسئولیت به ترتیب اولویت بگونه ای که قابلیت عملیاتی شدن در جامعه جهانی را داشته باشد می پردازیم.
گفتار اول: مسئولیت پیشگیری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:14:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم