لکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها نُزُلاً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ لِلْأَبْرارِ.
لکن آنانکه از پروردگار خودشان ترسانند (و به عمل کردن طاعات و ترک منهیّات تقوى و پرهیزکارى را پیشه و رویّه‌ی خود قرار داده ‏اند) براى آنها باغها و بستانهایى (در سراى باقى) مهیّاست که از زیر بناها و درختهاى آنها نهرهاى آب در جریان است و در آن باغها بطور جاوید و همیشگى دوام خواهند داشت و سفره‏هاى پذیرایى (از انواع خوردنى و آشامیدنى و نعمات بى‏پایان خداوندى) از جانب خدا براى متّقیان آماده است و آنچه از جانب خداست و براى نیکوکاران فراهم آمده است براى آنان بهتر است (از آنچه کافران در این مدّت قلیل زندگانى فراهم میکنند و وسیله‌ی خوشگذرانى مى‏نامند)
نکته ها :
– «نُزُلًا» آنچه از طعام و شراب براى مهمان آماده کنند.
«لِلْأَبْرارِ» جمع بر یا بار و آن به معنى نیکان و متّقیان‏ است.
پیام ها :
۱.برای هر فردى خواه نیکوکار و خواه بدکار مرگ بهتر از زندگى است امّا برای هر کدام در نزد خدا

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

تفاوت هایی است.

    1. مرگ براى شخص فاجر و بدکار بهتر از زندگى است، مقصود این بوده است که اگر به بدکارى و فجورش ادامه بدهد براى او مردن بهتر است (میرزا خسروانى،۱۳۹۰، ج‏۲: ۱۳۵).

شواهد شعری سعدی مربوط به قسمت ۲ پیام ها

ظالـمى را خفتـه دیـدم نیـمـروز
آنکه خوابش بهتر از بیدارى اسـت

گفتم این فتنه است خوابش برده به‏
آنـچـنـان بـد زنــدگـانى مرده بــه‏
(سعدی، ۱۳۸۴: ۴۶)

شرح ابیات:
بد زندگانی: صفت مرکّب، جانشین موصوف، یعنی دارای زندگانی بد. قطعه اشاره دارد به این حدیث (انفسه نائمه لعن الله من ایقظها)
ترجمه: فتنه و آشوب خفته است. خدا لعنت کناد آن کس که آن را بیدار سازد.) (خزائلی، ۱۳۶۶ :۲۵۶).
۴-۲-۷- سوره‌ی نساء، آیه‌ی ۸۵
مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَهً حَسَنَهً یَکُنْ لَهُ نَصِیبٌ مِنْها وَ مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَهً سَیِّئَهً یَکُنْ لَهُ کِفْلٌ مِنْها وَ کانَ اللَّهُ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ مُقِیتاً.
کسیکه (نسبت به برادر مؤمن خود) شفاعت کند شفاعت حسنه‏اى (یعنى در آن حق مسلمانان مراعات شده و به آن شفاعت دفع شرّى از او شود یا جلب خیر براى او گردد و در این عمل صرفا رضاى خدا مقصود باشد و براى آن رشوه‏اى نگر باشد و شفاعت در امر جایزى باشد که پاى حدّى از حدود خدایى در بین نباشد حقّى از حقوق ضایع نگردد) براى چنین شافعى نصیب و بهره نیکى از آن شفاعت خواهد بود- و کسیکه شفاعت کند شفاعت سیّئه‏اى (یعنى بخلاف آنچه در باره شفاعت حسنه گفتیم باشد و چنانکه امروز شایع است وساطت و شفاعت در باره امور مادّى براى تضییع حقوق سایرین و خوردن مال مسلمانان و استیلاء بر مال غیر و این قبیل اموریکه مبدأ دین و أصول مذهب با آن منافى و مخالف بوده باشد) براى چنین شفیعى هم بهره و نصیب بدى تکفّل و تضمین خواهد گردید و خداوند بر هر چیزى مقتدر است (و مزد و جزاى هر شافعى را باو خواهد رسانید))
نکته ها :
«یَشْفَعْ» شفاعت همصدا شدن با کسى براى یارى او در احقاق حق او
«نَصِیبٌ» بهره‏اى که منصوب و معلوم باشد.
«کِفْلٌ» بهره و نصیبى که ضامن بعهده گرفته باشد.
«مُقِیتاً» یعنى نگهدار و مقتدر
پیام ها :
۱.مراد به شفاعت حسنه، دعای خوب درباره‌ی مؤمنین و به شفاعت سیئه دعای بد و نفرین بر آنهاست مانند قوم یهود.

    1. چون برای کسی شفاعت کنی کار او ساخته شود، زنهار هدیه‌ی او قبول مکن که رسول خدا (ص) آنرا در جمله‌ی ربا نهاده است (میرزا خسروانى،۱۳۹۰، ج‏۲: ۲۵۷).

شواهد شعری سعدی مربوط به قسمت پیام ها

امید اسـت از آنان کـه طاعـت کنند
بــه پــاکــان کــز آلایشـم دور دار
بـه پـیران پشـت از عـبـادت دو تا

کـه بى‏طاعتـان را شفاعت کنند
و گــر زلّتـی رفـت معــذور دار
ز شـرم گنـه دیـده بر پشـت پا
(سعدی، ۱۳۸۳: ۲۵۹)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...