فایل شماره 5176 |
۳-«شاعر مختار است در برخی از اوزان به جای «-U»، «U-» آورد یا برعکس عمل کند، این عمل را در اصطلاح قلب گویند» (همان:۴۷).
چــون یــاد کنـم طبـع طــربنــاک تــرا وآن صــورت خـوب و سیـرت پـاک تـرا
(ص۴۳۳،ب۱)
مفعـول مفـاعیـل مفاعیـل فعـل مفعـول مفـاعلن مفـاعیل فعـل
خــال زنـخــت تـیـــر گنــاه انــدازد رخــت دل عـاشـقــان بــه راه انـــدازد
(ص۴۴۱،ب۶)
مفعـول مفاعیـل مفاعیـل فعـل مفعـول مفاعلن مفاعیـل فعـل
مقصـود ز هـر حدیث و هر زمزمه اوست ســر جملـه هـر غلغلـه و دمـدمه اوست
(ص۴۳۷،ب۱۴)
مفعـول مفاعـلن مفاعیـل فعـل مفعـول مفـاعیل مفـاعیل فعـل
ز نـوش جهـان نصـیـب مـن نیش آمـد تـیــر اجلـم بــر جگــر ریــش آمــد
(ص۴۴۲،ب۷)
مفعـول مفـاعلن مفـاعیل فعـل مفعـول مفـاعیل مفـاعیل فعـل
فصل سوم
موسیقی کناری
۳-۱- موسیقی کناری
موسیقی کناری که شامل قافیه و ردیف است، عبارت است از تناسب های حاصل از تکرار واژگان در پایان مصراع یا بیت هاست. ردیف و قافیه به عنوان موسیقی کناری، یکی از عوامل تاثیر گذار شعر هستند که شاعر بخش مهمی از عواطف و اندیشه های خود را به کمک آن ها بیان می کند و نقش مهمی در موسیقایی، خوش آهنگی و گوشنوازی آن دارند، هر اندازه میزان کلمات یا حروف مشترک آنها بیشتر باشد، موسیقی شعر بیشتر است. «یکی از نقشهای ردیف در ایجاد موسیقی شعر جذب کلماتی است که با آنها در صامت و مصوت همسانی داشته باشد» (محسنی، ۱۳۸۲:۵۱).
موسیقی کناری مرکز ثقل ذوق هنری و زیبایی شناختی شاعر و ارزش موسیقایی شعر است؛ در عین حال، به سبب تکرار و تاکید، تجلی گاه عواطف و احساسات شاعر نیز هست. «تکرار در زیبا شناسی هنر از مسایل اساسی است؛ کورسوی ستاره ها و بال زدن پرندگان به سبب تکرار و تناوب است که زیباست. صداهای غیر موسیقایی و نامنظم را که در آن تناوب و تکرار نیست باعث شکنجه روح می دانند، حال آنکه صدای قطرات باران که متناوباً تکرار می شود، آرام بخش است» (ابوحمزه، ۱۳۸۵: ۲۱۷).
۳-۱-۱- قافیه
قافیه در خوش آهنگی و دلنشینی کلام تاثیر بسزایی دارد و «در واقع یکی از ترفندهای زیبایی آفرین درکلام، قافیه است» (وحیدیان کامیار،۱۳۸۱: ۷). قافیه یکی از ارکان مهم موسیقی شعر است و نقش غیر قابل انکاری در جریان شعری دارد، تکرار منظم آن درآخر ابیات باعث افزایش موسیقی و زیبایی شعر است. «قافیه در ابیات بعدی حکم مهار و زهوار دارد که غزل(یا قصیده) را قاب می گیرد» (خرمشاهی، ۱۳۷۳: ۵۵۲).
در تعریف قافیه نیز آمده است: «قافیه هم آوایی ناتمامی است که از تکرار یک یا چند صوت یاتوالی یکسان در پایان آخرین واژه های نامکرر مصاریع یا ابیات یک شعر و گاه پیش از ردیف می آید»(حق شناس، ۱۳۷۰: ۴۴). قافیه در شعر تاثیر غیر قابل انکاری دارد و شاعران از دیر باز تا امروز در این میدان هنر نمایی و طبع آزمایی کردهاند «قافیه به قول ماکایوفسکی چفت و بست شعر است» (شفیعی کدکنی، ۱۳۷۶: ۸۲).
قافیه در شعر اهمیت زیادی دارد و تنها یک آرایش شعری نیست، از جمله آهنگ و موسیقی شعر را تکمیل می کند و به زیبایی آن می افزاید و شادی آور و گوشنواز است (وحیدیان کامیار، ۱۳۶۹: ۹۲). قافیه های طولانی در شعر تاثیر موسیقایی بیشتری دارند، بخصوص در جاهایی که شاعر از ردیف بهره نبرده است. شعر در حکم بنایی است که پی و شالوده اصلی آن قافیه است و انتخاب زیبا و به جای قافیه سبب استحکام و دوام این بناست.
«قافیه همچون میخی زرین است که تخیلات شاعران را تثبیت می کند» (فرشید ورد، ۱۳۵۷: ۹۰). قافیه باید طوری در شعر قرار بگیرد که با سایر عناصر بیت تناسب و هماهنگی داشته باشد و از لحاظ دیداری و شنیداری تاثیر گذار باشد «مثل مهمانی باشد که انتظارش را می کشند نه آنکه چیزی باشد ناتراش و مزاحم» (زرین کوب، ۱۳۷۲: ۱۰۱).
بر خلاف آنچه عدهای اظهار کرده اند، قافیه سبب قید و بند نیست؛ بلکه به شکل گیری جریان شعری نیز کمک کرده و باعث گسترش مفاهیم ذهنی شاعر می شود. احساسات شاعر در قالب شعر تجلی پیدا می کند و قافیه به این اندیشه ها وسعت و پر و بال می دهد تا شاعر از این رهگذر بتواند هر چه بهتر احساسات درونی خود را در قالب کلمات ادا کند .«احساس و اندیشه شاعر، فلزی است که گویی در کوره ابداع تفته شده است و وزن و قافیه، قدرت آن را دارد که این آهن را آب دهد و تبدیل کند به فولاد، با قدرت و جلای فولادین» (همان: ۹۵)
۳-۱-۲- قافیه و انواع آن در اشعار اوحدی
قافیه به عنوان بخشی از موسیقی کناری در تاثیرگذاری، زیبایی و موسیقایی اشعار اوحدی نقش چشمگیری داشته است، وی به مقوله قافیه و اهمیت حضور آن در شعر توجه خاصی داشته و از انواع قافیهها برای دلنشین کردن و افزایش تاثیر کلام خود بهره برده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
انواع قافیه به اعتبار حرکت و سکون حرف روی به دو قسمت تقسیم می شود:
الف- قافیه مطلق
ب- قافیه مقید
۱- قافیه مطلق: «آن است که حرف روی متحرک باشد و آن را قافیه موصول نیز خوانند».(شاه حسینی،۱۳۶۸: ۱۷۴). مانند(جانم و می رنجانم) در بیت زیر:
قــراری چــون نــدارد جــانم اینــجــا
دل خــود را چــه می رنجـانـم اینجــا
(ص ۷۲،ب۱۳)
و یا (راهش و ماهش) در این بیت:
بــر آستـان در او کسی کــه راهـش هست
قبـــول و منـزلـت آفتــاب و ماهش هست
(ص ۸،ب۹)
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1401-04-05] [ 08:23:00 ب.ظ ]
|