فایل شماره 5943 |
۱-۲ ساختار سطحی و جو خورشید
۱-۲-۱ فوتوسفر[۵](شیدسپهر،نورسپهریا فوتون کره): مواد تشکیل دهنده خورشید حالت گازی دارند، بنابراین خورشید محدوده و مرز دقیق و معینی نداشته و مواد اطراف آن بتدریج در فضا منتشر میشوند. اما چنین به نظر میرسد که خورشید لبه تیزی داشته باشد چراکه بیشتر نوری که از خورشید به زمین میرسد از یک لایه که چندصد کیلومتر ضخامت دارد ساطع می شود. این لایه فوتوسفر نام داشته و به عنوان سطح خورشید شناخته شده است. به عبارت دیگرفوتوسفر خارجیترین لایه قابل مشاهده از خورشید است، زیرا در این منطقه نور با طول موجهای قابل مشاهده از خورشید خارج می شود و زیر این لایه از خورشید در برابر نور مرئی کدر می شود. تغییر اندازه کدری خورشید به کاهش مقدار یونهای هیدرژن منفی بستگی دارد چون این یون است که نور مرئی را به آسانی جذب می کند. دمای فوتوسفر ۶۴۰۰ کلوین است. اغلب ناحیه فوتوسفر به ارتفاع ۳۰۰ تا ۴۵۰ کیلومتر بالاتر از عمق نوری اطلاق می شود و معمولا ضخامت آن را ۵۰۰ کیلومتر بیان می کنند که این عمق نوری مربوط به طول موج ۵۰۰ نانومتر است که به نور سبز مشهور است. لکهای خورشیدی و گرانولها در همین لایه تشکیل میشوند. مطالعات نشان می دهند که روشنی فوتوسفر یکنواخت نبوده و دانه دانه است و ابعاد و شکل هر کدام از این دانهها که صدها کیلومتر وسعت دارند پیوسته در حال تغییراند. به طور کلی میتوان از نظر ساختار دمایی و مدلهای تابشی، فوتوسفر خورشیدی را دارای تعادل ترمودینامیکی محلی (LTE)[6] دانست.[۲]
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۱-۲-۲ کرومسفر[۷] ( فام سپهر یا رنگین کره ): دما و چگالی این ناحیه نسبت به فوتوسفر به مراتب کمتر است و بهعلت درخشندگی زیاد فوتوسفر این لایه رویت نمی شود اما در کسوف کلی نور قرمز کمرنگ را با بهره گرفتن از تلسکوپ میتوان دید. دما در این ناحیه به حداقل مقدار خود، یعنی ۴۴۰۰ کلوین میرسد. ضخامت این لایه در حدود ۸۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ کیلومتر است.رصد این لایه با فیلترHα صورت میگیرد وبه دلیل حضور میدانهای مغناطیسی غیرهمگن است. کرومسفر در زبان یونانی یعنی رنگین و عبارت رنگینکره برای این لایه به این علت انتخاب شده که این منطقه بخاطر اینکه اتمهای هیدرژن در آن در حال جوش و خروشند قسمت قرمز رنگ طیف مرئی را تابش می کنند و این ناحیه سرخ رنگ دیده می شود.[۳]
در طول خورشید گرفتگی سال ۱۸۸۶ میلادی مطالعات اساسی در مورد کرومسفر شروع شد، در این خورشید گرفتگی مشاهده شد که نواحی رنگی اطراف ماه را فراگرفت و برجستگیهای رنگی در آن مشاهده شد. در این خورشیدگرفتگی آقای سچی و دانشمندان فرانسوی ساختارهای سیخی شکل که در زبان فرانسوی به آنها پولیز گفته میشد را مشاهده کردند. در سال ۱۹۷۰ دانشمندان با قرار دادن شکاف طیف نگار در لبه خورشید در هنگام یک خورشید گرفتگی مشاهده کردند که بسیاری از خطوط طیفی در هنگام گرفت کلی آشکار شد. بعد از کشف فیلتر رنگی توسط آقای لیوت، امروزه میتوان بر روی قرص خورشید نیز کرومسفر را رصد کرد.[۲]
۱-۲-۳ ناحیه انتقالی[۸] یا گذر: بعد از نورسپهر و رنگین سپهر تا ضخامت ۲۰۰۰ کیلومتر ناحیهای قرار دارد که در آن دما از ۲۰۰۰۰ کلوین در بالای رنگینسپهر به حدود یک میلیون کلوین در پایین تاج افزایش مییابد. این ناحیه را ناحیه گذار مینامیم. این ناحیه منطقه بسیار نازک و ناهمگنی است که تاج داغ را از کرومسفر سرد جدا می کند و در حرکت از کرومسفر به تاج، چگالی جرمی به شدت کاهش مییابد و دما از ۴۴۰۰ کلوین به بیش از یک میلیون کلوین افزایش مییابد.این ناحیه در نور مرئی قابل رویت نیست اما در طول موجهای فرابنفش و فرابنفش دور، توسط ابزارهایی که قابلیت آشکارسازی این طول موجها را دارند، مشاهدهپذیر است. [۳]
۱-۲-۴ کرونا: لایه بعدی به تاج[۹] معروف است. این لایه از جو خورشید تا چندین برابر شعاع خورشید امتداد مییابد و محل اصلی شکل گیری باد خورشیدی و پدیدههایی از قبیل لولههای تاجی، فورانهای ماده و غیره است. در این ناحیه علیرغم چگالی پایین، دما بسیار بالاست؛ یک تا دو میلیون کلوین! این موضوع به مسئله گرمایش تاج معروف است. هرچند روندهایی برای بررسی عوامل این رویداد صورت گرفته، با این وجود هیچ یک از سازوکارها نتوانسته اند تا کنون توجیه کننده چنین افزایش دمای غیرعادی باشند.[۳]
با وجود دمای چند میلیونی تاج، درخشندگی آن یک میلیون بار کمتر از فوتوسفر است و تنها یک میلیونیوم نور خورشید از طریق تاج منتشر می شود، زیرا در مقایسه با کرومسفر چگالی تاج بسیار بسیار ناچیز است، چیزی در حدود یک میلیاردم کیلوگرم بر مترمکعب. به همین دلیل است که رصد تاج فقط در حین کسوف امکان پذیر است. اگر بخواهیم تمام فضایی را که از خورشید تاثیر میپذیرد لحاظ کنیم، میتوانیم لایه بیرونیتری به نام خورشیدکره [۱۰] تعریف کنیم. این ناحیه که از حدود ۲۰ برابر شعاع خورشید آغاز می شود، ناحیهای است که در آن ذرات متعلق به باد خورشیدی حضور دارند و بر منظومه شمسی تاثیر میگذارند.این ناحیه بسیار گسترده فرض می شود، بهطوریکه تا مرزهای منظومه شمسی در نزدیکی مدار سیاره نپتون نیز میرسد، هرچند که شدت باد خورشیدی در همه نقاط آن یکسان نیست.
شکل ۱-۲ نمودار تغییرات دما بر حسب ارتفاع در ناحیه تاج خورشید
۱-۳ گرانولهای[۱۱] خورشیدی
گرانولها ساختارهای حباب مانندی هستند که در فوتوسفر خورشید دیده میشوند و به دلیل جریانات همرفتی سلولهای پلاسمایی ناحیه همرفتی تشکیل میشوند. در ناحیه همرفتی تودههای گاز به سوی سطح خورشید حرکت می کنند و انرژی خود را در فوتوسفر تخلیه کرده و پس از تخلیه و کاهش دما، مجددا به داخل خورشید بازمیگردند. بخشهای مرکزی گرانولها به دلیل حمل پلاسمای داغ از قسمت های بالای ناحیه تابشی به بخشهای بالای ناحیه همرفتی ۳۰% روشنتر از قسمت های اطراف و لبههای گرانولها هستند که به دلیل حمل پلاسمای سرد شده به سمت زیرین ناحیه همرفتی در مقایسه با بخشهای مرکزی تاریکترند. سرعت عمودی صعود و فرود این سلولهای پلاسمایی در حدود ۲کیلومتر بر ثانیه است. گرانولها حتی در نور سفید نیز در سطح خورشید دیده میشوند. شعاع متوسط آنها ۱ مگامتر است و تمام سطح خورشید را پوشاندهاند.[۵ و۶]
شکل ۱-۳ تصویری از گرانولهای سطح خورشیدی، رصدخانه ملی نجوم (NOAO)
تاکنون دو نوع از سلولهای همرفتی رصد شده است: گرانولها و ابرگرانولها. گرانولها تقریبا ۱۰۰۰ کیلومتر پهنا دارند، در حالیکه ضخامت ابرگرانولها تا ۳۰۰۰۰ کیلومتر میرسد. قطر سلولهای همرفتی تقریبا ۲ تا ۴ برابر عمق آنهاست، بنابراین سوپرگرانولهایی که قطر ۲۰ مگامتر دارند دارای منشای بین ۵ تا ۱۰ مگامتر زیر سطح خورشید هستند. هنگامی که این حبابها در تماس با محیط اطراف خود قرار میگیرند گرمای خود را به محیط انتقال داده سرد میشوند و به همین دلیل یک اختلاف شدت بین ناحیه میانی و نواحی مرزی آن وجود دارد. طول عمر سوپرگرانولها تقریبا ۱ روز است. البته طول عمر ۲ تا ۴ روز هم دیده شده است. معمولا طول عمر انها را بین ۱۵ تا ۳۰ ساعت در نظر میگیرند. [۵ ، ۶]
۱-۴ ماتلهای[۱۲] خورشیدی
ماتل ها پدیده های روشن و تاریک هستند که در فیلتر Hα روی قرص خورشید دیده میشوند. این ساختارها همان سیخکها هستند که روی دیسک خورشید میتوان با همان فیلتر مشاهده کرد. ماتلها حرکات روبه بالا و پایینی در راستای محور اصلیشان دارند. همچنین حرکات عرضی هم از خود نشان می دهند. دلیل روشن و تاریک دیده شدن آنها تفاوت در فشار گاز در ماتلها است. ضخامت ماتلها ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ کیلومتر و طول آنها حدود ۱۲ تا ۲۰ دقیقه است. خواص نوسانی ماتلها نشاندهنده تشکیل آنها از طریق شوکهای مغناطیسی صوتی است.
شکل ۱-۴ تصویری از ماتل های رصد شده توسط Hinode/SIT
۱-۵ بررسی مسئله گرمایش تاج خورشید
در بررسی روند تغییرات دمای خورشید از هسته به طرف سطح و سپس تا لایه های خارجی جو روند نسبتا نامتعارفی را مشاهده میکنیم. همانطور که میدانیم دما در هسته ۱۵ میلیون کلوین است، با دور شدن از هسته دما کاهش مییابد و به دمای سطحی ۵۸۰۰ کلوین در نورسپهر خورشید میرسد. با ورود به جو بیرونی خورشید، این روند برعکس می شود و دما رفتهرفته افزایش مییابد تا اینکه در لایه های بالای رنگین سپهر، مقدارش به ۱۰۰۰۰ کلوین میرسد. در این ارتفاع از سطح خورشید، در ناحیهی گذار دما بصورت ناگهانی به مقادیری از مرتبه چند میلیون کلوین صعود می کند. این دما در سراسر تاج خورشید حاکم است به طوری که بیرونیترین و رقیقترین لایه جو خورشید همواره دارای چنین دماهای بالایی است. این مسئله به گرمایش تاج خورشید معروف است و موضوعی است که علیرغم مطرح شدن نظریه های مختلف تاکنون جوابی برای آن یافته نشده است.[۷]
تاج خورشید بین دو ناحیه با دمای پایینتر واقع شده: کرومسفر و فضای میانستارهای. در چنین شرایطی تاج خورشید انرژی خود را به صورت پیوسته، از طریق تابش، رسانش و باد خورشیدی از دست میدهد. برای اینکه دمای تاج کماکان بالا باشد لازم است منبع مناسبی از انرژی برای گرمایش آن فراهم باشد. این منبع نمیتواند حرارتی باشد زیرا به دلیل هدایت گرمایی زیاد تاج ، دما به سرعت متعادل می شود. منبع تابشی نیز تاثیر کافی ندارد، زیرا یونهای هیدرژن، هلیوم، آهن، کلسیوم، نیکل و کبالت موجود در تاج نمی توانند تابش ناشی از نورسپهر را جذب کنند. بنابرین باید منبع حرکات مکانیکی یا میدانهای مغناطیسی، و یا ترکیبی از این دو سبب فراهم شدن انرژی لازم باشند.
اولین پیشنهاد برای حل این مسئله گرمایش از طریق امواج صوتی منتشر شده در جو خورشید بود.[۸] منشاء این امواج حرکات ناحیهی همرفتی در نورسپهر خورشید است که در ادامه به امواج صوتی و ضربهای تبدیل شده و در جو خورشیدی انتشار مییابد. به هر حال امروزه مشخص شده که این امواج انرژی و برد کافی برای گرم کردن ناحیه تاج را ندارند و نهایتا میتوانند در جو پایین خورشید، در فامسپهر، سبب افزایش نسبی دما شوند. در واقع این انرژی چندین مرتبه مقداری از انرژی لازم برای گرم شدن تاج کمتر است. امواج صوتی با دورهای کوچکتر از دوره قطع (حدود ۲۰۰ الی ۳۰۰ ثانیه)، میتوانند فام سپهر را گرم کنند. امواج صوتی با دوره ۴ تا ۶۰ ثانیه در فامسپهر پایین، و امواجی با دوره های بیشتر مثل ۳۰۰ ثانیه، در فامسپهر بالا پراکنده میشوند و اصلا به ناحیه تاج وارد نمیشوند.[۹]
۱-۵-۱ نقش میدان مغناطیسی و امواج آلفون در گرمایش تاج
مدلهای امروزی گرمایش تاج بر اساس میدان مغناطیسی خورشید تنظیم شده اند. از ویژگیهای حضور چنین میدانی در یک محیط پلاسمایی وجود امواجی موسوم به امواج آلفون[۱۳] است. این امواج با سرعت آلفون در محیط منتشر میشوند. مدت زمانی که طول میکشد تا این امواج در یک ساختار مغناطیسی (مانند حلقههای تاجی)، منتشر شوند زمان آلفون نامیده می شود. اگر زمان لازم برای وقوع پدیدههای فیزیکی جو خورشید، مثلا حرکات نورسپهری که منجر به واپیچیدگی لولههای شار مغناطیسی می شود، از زمان آلفون بیشتر باشد امواج مغناطوهیدرودینامیکی[۱۴] تولید میشوند و میتوانند در ادامه طی فرایندهایی باعث گرمایش تاج شوند.
در صورتی که بازه زمانی فوق از زمان آلفون کمتر باشد، حرکات سطح خورشید سبب ایجاد میدانهای جریانی – مغناطیسی میشوند و این میدانها به تاج خورشید نفوذ می کنند و در آنجا خطوط میدان با متصل شدن به هم از طرف قطبهای مخالف، سبب آزاد شدن انرژی میشوند. به این ترتیب انرژی مغناطیسی به انرژی جنبشی ماده بالارونده تبدیل می شود. این انرژی از طریق فرایندهای چسبندگی و اصطکاک، منجر به گرم شدن تاج می شود. (این فرایند به اتصال مجدد مغناطیسی معروف است). با این حال به دلیل اینکه امواج آلفون به سختی میرا میشوند [۱۰]. روش های غیر مستقیم برای دادن انرژی این امواج به محیط تاجی مطرح شده است. حال میپردازیم به بررسی چند نمونه از این روشها:
۱-۵-۲ اتصال مجدد مغناطیسی[۱۵]
یکی از مکانیزم هایی که اخیرا در مورد گرمایش تاج خورشیدی مطرح شده است، مسئله اتصال مجدد خطوط مغناطیسی در رنگین سپهر است که از طریق فرایندهای ثانویهای مانند تولید امواج ضربهای مغناطو- صوتی با ایجاد جریانهای رو به بالای پلاسمای داغ، سبب گرم شدن تاج می شود. در این فرایند خطوط میدان با قطبشهای مغناطیسی مخالف که به صورت کاتورهای در حال حرکت هستند با هم برخورد می کنند و انرژی حاصل از این برخورد در محیط آزاد می شود. به نظر میرسد درخششهایی که به صورت نقاط روشن در تصاویر اشعهی ایکس خورشید ظاهر میشوند، نمود ظاهری این پدیده باشند.
شبیهسازیهای انجام شده در زمینه اتصال مجدد نشان میدهد که ایجاد لولههای شار کوچکتر و قطعهقطعه شده، جریانهای الکتریکی قوی، امواج مغناطو- صوتی سریع و جریانات بالاروندهی پلاسما از جمله آثار رخ دادن چنین پدیدهای هستند. امواج ضربهای ایجاد شده میتوانند با سایر لولههای شار مغناطیسی برخورد کنند و سبب ایجاد امواج آلفون سطحی در آنها شوند.[۸ و۹]
۱-۵-۳ جذب تشدیدی[۱۶]
یکی از ویژگیهای مهم امواج آلفون در محیط ناهمگن این است که خطوط میدان مغناطیسی مجاور میتوانند با فرکانس خاص خود نوسان کنند. بنابراین یک نوسان کلی در منطقه وسیعی از جو خورشید که شامل ناهمگنی در میدان یا چگالی باشد، می تواند با یکی از این فرکانسهای موضعی در تشدید باشد و فرکانس نوسان این دو موج یکسان شود. به این ترتیب انرژی نوسانات بزرگ مقیاس، به نوسانات موضعی منتقل می شود و طول مقیاسهایی ایجاد می شود که در آن اتلاف انرژی امواج امکان پذیر می شود. در واقع انرژی این امواج از طریق چسبندگی و مقاومت محیط به انرژی گرمایی تبدیل می شود. این فرایند در گرم شدن حلقههای تاجی بسیار مهم و مؤثر است.[۱۲]
۱-۵-۴ ترکیب فازی[۱۷]
هرگاه امواج آلفون برشی (عرضی )،در محیطی با گرادیانهای بزرگ، در سرعت امواج آلفون، که ناشی از ساختار لایهبندی شده چگالی در صفحات مجاور در محیط است منتشر شوند، در این صفحات متحمل اصطکاک می شود، زیرا این امواج دارای سرعتهای فاز مختلف هستند. این فرایند را ترکیب یا اختلاط فازی میگویند.[۱۱]
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1401-04-05] [ 10:32:00 ب.ظ ]
|