فایل شماره 5720 |
طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۹۹؛ قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۹۰۳؛ مجلسی، بحار الأنوار، ج۵۳، ص۱۷۷ ↑
نعمانی، الغیبه، ص۱۴۱-۱۴۲؛ مجلسی، بحار الأنوار، ج۵۱، ص۱۱۲-۱۱۳ ↑
«و برادران یوسف آمدند و بر او وارد شدند. [او] آنان را شناخت ولى آنان او را نشناختند» یوسف/ ۵۸ ↑
ابنبابویه، کمالالدین، ج۱، ص۱۴۴-۱۴۵ و ج۲، ص۳۴۱؛ ابنبابویه، علل الشرائع، ج۱، ص۲۴۴؛ کلینی، الکافی، ج۱ ص۳۳۶-۳۳۷؛ نعمانی، الغیبه، ص۱۶۳-۱۶۴؛ حلبی، تقریبالمعارف، ص۱۸۹؛ ابنرستم طبری، دلائلالإمامه، ص۲۹۰-۲۹۱؛ طبرسی، إعلامالورى، ص۴۳۱ ↑
نعمانی، الغیبه، ص۱۴۱-۱۴۲؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۱ ص۱۱۲-۱۱۳؛ برای مشاهده روایات دیگر رک: ابنرستم طبری، دلائلالإمامه، ص۲۵۱ و ۲۵۹ و ۲۹۰-۲۹۱؛ حلبی، تقریبالمعارف، ص۱۹۱؛ قطب راوندی، الخرائجوالجرائح، ج۲، ص۹۳۶-۹۳۷ ↑
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ابنبابویه، کمالالدین، ج۱، ص۲۸ ↑
قطب راوندی، الخرائجوالجرائح، ج۲، ص۹۳۴-۹۳۵ ↑
مفید، الفصول العشره، ص۹۱-۱۰۳ ↑
«و به راستى، نوح را به سوى قومش فرستادیم، پس در میان آنان نهصد و پنجاه سال درنگ کرد..» عنکبوت/ ۱۴ ↑
ابنبابویه، کمال الدین، ج۲، ص۵۲۹-۵۳۲ ↑
حلبی، تقریبالمعارف، ص۲۰۷-۲۰۸؛ طوسی، الغیبه، ص۱۱۲-۱۱۳؛ طبرسی، إعلامالورى، ص۴۷۲-۴۷۳ ↑
«و اگر او از زمره تسبیحکنندگان نبود، قطعاً تا روزى که برانگیخته مىشوند، در شکم آن [ماهى] مىماند» صافات/ ۱۴۳-۱۴۴ ↑
سبحانی، الأضواء على عقائد الشیعه الإمامیه، ص۲۳۳ ↑
«یا چون آن کس که به شهرى که بامهایش یکسر فرو ریخته بود، عبور کرد [و با خود مى] گفت: «چگونه خداوند، [اهلِ] این [ویرانکده] را پس از مرگشان زنده مىکند؟». پس خداوند، او را [به مدت] صد سال میراند. آن گاه او را برانگیخت، [و به او] گفت: «چقدر درنگ کردى؟» گفت: «یک روز یا پارهاى از روز را درنگ کردم.» گفت: « [نه] بلکه صد سال درنگ کردى، به خوراک و نوشیدنىِ خود بنگر [که طعم و رنگِ آن] تغییر نکرده است، و به درازگوش خود نگاه کن [که چگونه متلاشى شده است. این ماجرا براى آن است که هم به تو پاسخ گوییم] و هم تو را [در مورد معاد] نشانهاى براى مردم قرار دهیم. و به [این] استخوانها بنگر، چگونه آنها را برداشته به هم پیوند مىدهیم سپس گوشت بر آن مىپوشانیم» بقره/ ۲۵۹ ↑
ابنبابویه، کمال الدین، ج۱، ص۳۱۵-۳۱۶؛ طبرسی، إعلامالورى، ص۴۲۶-۴۲۷؛ طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۲۸۹-۲۹۰؛ اربلی، کشفالغمه، ج۲، ص۵۲۱-۵۲۲؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج۴۴، ص۱۹ ↑
نعمانی، الغیبه، ص۲۱۱؛ طوسی، الغیبه، ص۴۲۰ ↑
نعمانی، الغیبه، ص۱۸۹ ↑
ابنبابویه، کمال الدین، ج۲، ص۶۵۲؛ طبرسی، إعلامالورى، ص۴۶۵؛ قطب راوندی، الخرائجوالجرائح، ج۳، ص۱۱۷۰ ↑
«و سیصد سال در غارشان درنگ کردند و نُه سال [نیز بر آن] افزودند» کهف/ ۲۵ ↑
«و این چنین بیدارشان کردیم، تا میان خود از یکدیگر پرسش کنند. گویندهاى از آنان گفت: «چقدر ماندهاید؟» گفتند: «روزى یا پارهاى از روز را ماندهایم.» [سرانجام] گفتند: «پروردگارتان به آنچه ماندهاید داناتر است..» کهف/ ۱۹ ↑
بقره/ ۲۵۹ ↑
به بیان دیگر اگر عمر طبیعی انسان را ۶۰ سال در نظر گرفته شود و این عدد در ۱۲۱۶۶ ضرب شود، حاصل آن قریب به ۷۳۰ هزار سال خواهد شد یعنی تنها بر اساس این آیه خداوند قادر خواهد بود که حجت خویش را حدود ۷۳۰ هزار سال عمر دهد و او را بر شباب نگه دارد. و حال آنکه امام عصر(ع) تا کنون حدود ۱۱۸۰ سال از عمر مبارک ایشان میگذرد که اگر این عدد را بر عمر طبیعی ۶۰ ساله، تقسیم کنیم حدود ۱۹ برابر عمر طبیعی یک انسان عمر کرده است. لازم به ذکر است که قدرت الهی نا محدود است و در این مجال استدلال به قدرت نامحدود الهی کافی است لکن خواستیم تنها بر اساس این آیه به ماجرای طول عمر و بقاء بر شباب استدلال کنیم زیرا این اعداد اعم از ۱۰۰ و یا ۳۰۹ و یا ۱۰۰۰ سال و یا بیشتر از آن نمونههایی از تجلی قدرت نامحدود الهی است و همه برای خداوند یکسان است. ↑
مفید، الفصول المختاره، ص۳۱۸؛ حلبی، تقریبالمعارف، ص۲۰۷ ↑
قطب راوندی، قصصالأنبیاء، ص۱۴۵؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۲، ص۳۸۵؛ جزائری، قصصالأنبیاء، ص۲۱۳ ↑
طوسی، تلخیص الشافی، ج۱، ص۱۴۱-۱۴۲ ↑
طبرسی، إعلام الوری، ص۲۰۹ و ۲۵۸ ↑
نباطی بیاضی، الصراط المستقیم إلى مستحقی التقدیم، ج۱، ص۹۴ ↑
ابنبابویه، کمال الدین، ج۱، ص۶۲ ↑
مفید، النکت الاعتقادیه، ص۴۵ ↑
مفید، الإرشاد، ج۲، ص۳۴۲ ↑
طبرسی، إعلامالورى، ص۴۲۳؛ إربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۵۲۰ ↑
سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء، ص۱۸۴؛ طبرسی، إعلام الوری، ص۴۷۱ ↑
حلبی، تقریبالمعارف، ص۲۱۵ ↑
نیلی نجفی، منتخب الأنوار، ص۷۵-۷۶ ↑
مفید، أوائل المقالات، ص۴۰-۴۱ ↑
«و در زمین قدرتشان دهیم و [از طرفى] به فرعون و هامان و لشکریانشان آنچه را که از جانب آنان بیمناک بودند، بنمایانیم. و به مادر موسى وحى کردیم که: «او را شیر ده، و چون بر او بیمناک شدى او را در نیل بینداز، و مترس و اندوه مدار که ما او را به تو بازمىگردانیم و از [زمره] پیمبرانش قرار مىدهیم»» قصص/ ۵-۶ ↑
مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۱۵-۱۸ ↑
نهجالبلاغه، ص۵۰۶؛ حاکم حسکانی، شواهدالتنزیل، ج۱، ص۵۳۶؛ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۳۷۵؛ قاضی نورالله شوشتری، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج۱۴، ص۶۲۴؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج۴، ص۸۰؛ حویزی، تفسیر نور الثقلین، ج۴، ص۱۰۹-۱۱۰؛ قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج۱۰، ص۳۲ ↑
تفسیرفراتالکوفی، ص۳۱۴؛ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص: ۳۷۵؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج۴، ص۸۱؛ حویزی، تفسیر نور الثقلین، ج۴، ص۱۰۹؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۲۵۲ ↑
«خدا به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند، وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین جانشین [خود] قرار دهد..» نور/ ۵۵ ↑
«و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد» أنبیاء/ ۱۰۵ ↑
طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۱۰۶ ↑
«[یعقوب] گفت: « [چنین نیست،] بلکه نفس شما امرى [نادرست] را براى شما آراسته است. پس [صبر من] صبرى نیکوست..» یوسف/ ۸۳ ↑
طوسی، التبیان فى تفسیر القرآن، ج۶، ص۱۱۲؛ ابنعطیه اندلسى، المحرر الوجیز فى تفسیر الکتاب العزیز، ج۳، ص۲۲۸؛ طبرسی، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج۵، ص۳۳۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۹، ص۳۴۵ ↑
«..امید که خدا همه آنان را به سوى من [باز] آورَد..» یوسف/ ۸۳ ↑
«..که او داناى حکیم است» یوسف/ ۸۳ ↑
« و از آنان روى گردانید و گفت: «اى دریغ بر یوسف!» و در حالى که اندوه خود را فرو مىخورد، چشمانش از اندوه سپید شد. [پسران او] گفتند: «به خدا سوگند که پیوسته یوسف را یاد مىکنى تا بیمار شوى یا هلاک گردى»» یوسف/ ۸۴-۸۵ ↑
ابنبابویه، الخصال، ج۲، ص۵۱۷-۵۱۹؛ ابنقولویه، کاملالزیارات، ص۱۰۷ ↑
یوسف/ ۸۴-۸۵ ↑
راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۳۲۸ ↑
طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۳۳۹ ↑
همان، ج۱۲، ص۲۵۸ ↑
«همان کسانى که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام مىگیرد. آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش مىیابد» رعد/ ۲۸ ↑
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1401-04-05] [ 09:02:00 ب.ظ ]
|