طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۹۹؛ قطب راوندی، الخرائج ‏و الجرائح، ج۲، ص۹۰۳؛ مجلسی، بحار الأنوار، ج۵۳، ص۱۷۷ ↑
نعمانی، الغیبه، ص۱۴۱-۱۴۲؛ مجلسی، بحار الأنوار، ج۵۱، ص۱۱۲-۱۱۳ ↑
«و برادران یوسف آمدند و بر او وارد شدند. [او] آنان را شناخت ولى آنان او را نشناختند» یوسف/ ۵۸ ↑
ابن‏‏بابویه، کمال‏الدین، ج۱، ص۱۴۴-۱۴۵ و ج۲، ص۳۴۱؛ ابن‏‏بابویه، علل الشرائع، ج‏۱، ص۲۴۴؛ کلینی، الکافی، ج۱ ص۳۳۶-۳۳۷؛ نعمانی، الغیبه، ص۱۶۳-۱۶۴؛ حلبی، تقریب‏المعارف، ص۱۸۹؛ ابن‏‏رستم طبری، دلائل‏الإمامه، ص۲۹۰-۲۹۱؛ طبرسی، إعلام‏الورى، ص۴۳۱ ↑
نعمانی، الغیبه، ص۱۴۱-۱۴۲؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۱ ص۱۱۲-۱۱۳؛ برای مشاهده روایات دیگر رک: ابن‏‏رستم طبری، دلائل‏الإمامه، ص۲۵۱ و ۲۵۹ و ۲۹۰-۲۹۱؛ حلبی، تقریب‏المعارف، ص۱۹۱؛ قطب راوندی، الخرائج‏والجرائح، ج۲، ص۹۳۶-۹۳۷ ↑

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ابن‏‏بابویه، کمال‏الدین، ج۱، ص۲۸ ↑
قطب راوندی، الخرائج‏والجرائح، ج۲، ص۹۳۴-۹۳۵ ↑
مفید، الفصول العشره، ص۹۱-۱۰۳ ↑
«و به راستى، نوح را به سوى قومش فرستادیم، پس در میان آنان نهصد و پنجاه سال درنگ کرد..» عنکبوت/ ۱۴ ↑
ابن‏‏بابویه، کمال الدین، ج‏۲، ص۵۲۹-۵۳۲ ↑
حلبی، تقریب‏المعارف، ص۲۰۷-۲۰۸؛ طوسی، الغیبه، ص۱۱۲-۱۱۳؛ طبرسی، إعلام‏الورى، ص۴۷۲-۴۷۳ ↑
«و اگر او از زمره تسبیح‏کنندگان نبود، قطعاً تا روزى که برانگیخته مى‏شوند، در شکم آن [ماهى‏] مى‏ماند» صافات/ ۱۴۳-۱۴۴ ↑
سبحانی، الأضواء على عقائد الشیعه الإمامیه، ص۲۳۳ ↑
«یا چون آن کس که به شهرى که بامهایش یکسر فرو ریخته بود، عبور کرد [و با خود مى‏] گفت: «چگونه خداوند، [اهلِ‏] این [ویرانکده‏] را پس از مرگشان زنده مى‏کند؟». پس خداوند، او را [به مدت‏] صد سال میراند. آن گاه او را برانگیخت، [و به او] گفت: «چقدر درنگ کردى؟» گفت: «یک روز یا پاره‏اى از روز را درنگ کردم.» گفت: « [نه‏] بلکه صد سال درنگ کردى، به خوراک و نوشیدنىِ خود بنگر [که طعم و رنگِ آن‏] تغییر نکرده است، و به درازگوش خود نگاه کن [که چگونه متلاشى شده است. این ماجرا براى آن است که هم به تو پاسخ گوییم‏] و هم تو را [در مورد معاد] نشانه‏اى براى مردم قرار دهیم. و به [این‏] استخوانها بنگر، چگونه آنها را برداشته به هم پیوند مى‏دهیم سپس گوشت بر آن مى‏پوشانیم» بقره/ ۲۵۹ ↑
ابن‏‏بابویه، کمال الدین، ج‏۱، ص۳۱۵-۳۱۶؛ طبرسی، إعلام‏الورى، ص۴۲۶-۴۲۷؛ طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۲۸۹-۲۹۰؛ اربلی، کشف‏الغمه، ج۲، ص۵۲۱-۵۲۲؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج۴۴، ص۱۹ ↑
نعمانی، الغیبه، ص۲۱۱؛ طوسی، الغیبه، ص۴۲۰ ↑
نعمانی، الغیبه، ص۱۸۹ ↑
ابن‏‏بابویه، کمال الدین، ج‏۲، ص۶۵۲؛ طبرسی، إعلام‏الورى، ص۴۶۵؛ قطب راوندی، الخرائج‏والجرائح، ج۳، ص۱۱۷۰ ↑
«و سیصد سال در غارشان درنگ کردند و نُه سال [نیز بر آن‏] افزودند» کهف/ ۲۵ ↑
«و این چنین بیدارشان کردیم، تا میان خود از یکدیگر پرسش کنند. گوینده‏اى از آنان گفت: «چقدر مانده‏اید؟» گفتند: «روزى یا پاره‏اى از روز را مانده‏ایم.» [سرانجام‏] گفتند: «پروردگارتان به آنچه مانده‏اید داناتر است..» کهف/ ۱۹ ↑
بقره/ ۲۵۹ ↑
به بیان دیگر اگر عمر طبیعی انسان را ۶۰ سال در نظر گرفته شود و این عدد در ۱۲۱۶۶ ضرب شود، حاصل آن قریب به ۷۳۰ هزار سال خواهد شد یعنی تنها بر اساس این آیه خداوند قادر خواهد بود که حجت خویش را حدود ۷۳۰ هزار سال عمر دهد و او را بر شباب نگه دارد. و حال آنکه امام عصر(ع) تا کنون حدود ۱۱۸۰ سال از عمر مبارک ایشان می‌گذرد که اگر این عدد را بر عمر طبیعی ۶۰ ساله، تقسیم کنیم حدود ۱۹ برابر عمر طبیعی یک انسان عمر کرده است. لازم به ذکر است که قدرت الهی نا محدود است و در این مجال استدلال به قدرت نامحدود الهی کافی است لکن خواستیم تنها بر اساس این آیه به ماجرای طول عمر و بقاء بر شباب استدلال کنیم زیرا این اعداد اعم از ۱۰۰ و یا ۳۰۹ و یا ۱۰۰۰ سال و یا بیشتر از آن نمونه‏هایی از تجلی قدرت نامحدود الهی است و همه برای خداوند یکسان است. ↑
مفید، الفصول المختاره، ص۳۱۸؛ حلبی، تقریب‏المعارف، ص۲۰۷ ↑
قطب راوندی، قصص‏الأنبیاء، ص۱۴۵؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۲، ص۳۸۵؛ جزائری، قصص‏الأنبیاء، ص۲۱۳ ↑
طوسی، تلخیص الشافی،‏ ج‏۱، ص۱۴۱-۱۴۲ ↑
طبرسی، إعلام الوری، ص۲۰۹ و ۲۵۸ ↑
نباطی بیاضی، الصراط المستقیم إلى مستحقی التقدیم‏، ج۱، ص۹۴ ↑
ابن‏بابویه، کمال الدین، ج۱، ص۶۲ ↑
مفید، النکت الاعتقادیه، ص۴۵ ↑
مفید، الإرشاد، ج‏۲، ص۳۴۲ ↑
طبرسی، إعلام‏الورى، ص۴۲۳؛ إربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۵۲۰ ↑
سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء، ص۱۸۴؛ طبرسی، إعلام الوری، ص۴۷۱ ↑
حلبی، تقریب‏المعارف، ص۲۱۵ ↑
نیلی نجفی، منتخب الأنوار، ص۷۵-۷۶ ↑
‏مفید، أوائل المقالات، ص۴۰-۴۱ ↑
«و در زمین قدرتشان دهیم و [از طرفى‏] به فرعون و هامان و لشکریانشان آنچه را که از جانب آنان بیمناک بودند، بنمایانیم. و به مادر موسى وحى کردیم که: «او را شیر ده، و چون بر او بیمناک شدى او را در نیل بینداز، و مترس و اندوه مدار که ما او را به تو بازمى‏گردانیم و از [زمره‏] پیمبرانش قرار مى‏دهیم»» قصص/ ۵-۶ ↑
مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج‏۱۶، ص۱۵-۱۸ ↑
نهج‏البلاغه، ص۵۰۶؛ حاکم حسکانی، شواهدالتنزیل، ج۱، ص۵۳۶؛ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۷، ص۳۷۵؛ قاضی نورالله شوشتری، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج‏۱۴، ص۶۲۴؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج‏۴، ص۸۰؛ حویزی، تفسیر نور الثقلین، ج‏۴، ص۱۰۹-۱۱۰؛ قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج‏۱۰، ص۳۲ ↑
تفسیرفرات‏الکوفی، ص۳۱۴؛ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۷، ص: ۳۷۵؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج‏۴، ص۸۱؛ حویزی، تفسیر نور الثقلین، ج‏۴، ص۱۰۹؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏۴، ص۲۵۲ ↑
«خدا به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏اند، وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین جانشین [خود] قرار دهد..» نور/ ۵۵ ↑
«و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد» أ‏نبیاء/ ۱۰۵ ↑
طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۷، ص۱۰۶ ↑
«[یعقوب‏] گفت: « [چنین نیست،] بلکه نفس شما امرى [نادرست‏] را براى شما آراسته است. پس [صبر من‏] صبرى نیکوست..» یوسف/ ۸۳ ↑
طوسی، التبیان فى تفسیر القرآن، ج‏۶، ص۱۱۲؛ ابن‌‏‌عطیه اندلسى، المحرر الوجیز فى تفسیر الکتاب العزیز، ج‏۳، ص۲۲۸؛ طبرسی، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج‏۵، ص۳۳۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج‏۹، ص۳۴۵ ↑
«..امید که خدا همه آنان را به سوى من [باز] آورَد..» یوسف/ ۸۳ ↑
«..که او داناى حکیم است» یوسف/ ۸۳ ↑
« و از آنان روى گردانید و گفت: «اى دریغ بر یوسف!» و در حالى که اندوه خود را فرو مى‏خورد، چشمانش از اندوه سپید شد. [پسران او] گفتند: «به خدا سوگند که پیوسته یوسف را یاد مى‏کنى تا بیمار شوى یا هلاک گردى»» یوسف/ ۸۴-۸۵ ↑
ابن‏‏بابویه، الخصال، ج‏۲، ص۵۱۷-۵۱۹؛ ابن‏‏قولویه، کامل‏الزیارات، ص۱۰۷ ↑
یوسف/ ۸۴-۸۵ ↑
راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۳۲۸ ↑
طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱، ص۳۳۹ ↑
همان، ج‏۱۲، ص۲۵۸ ↑
«همان کسانى که ایمان آورده‏اند و دلهایشان به یاد خدا آرام مى‏گیرد. آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش مى‏یابد» رعد/ ۲۸ ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...