هاوجی و همکاران (۲۰۰۵) جرأت ورزی را این گونه تعریف نمودند: جرات ورزی دربرگیرنده­ی احقاق حق خود، ابراز افکار، احساسات و اعتقادات خود به روشی مناسب، مستقیم و صادقانه است، به گونه ­ای که حقوق دیگران را از بین نبریم.
ب) رفتاری که شخص را قادر می­سازد تا به سود خود عمل نماید، بدون هیچ­گونه اضطرابی رفتار متکی به نفس داشته باشد. احساسات واقعی خود را صادقانه بروز داده و با توجه به حق دیگران، حقوق خود را به دست­آورد.
در هر دو تعریف، رعایت­کردن حقوق دیگران و احترام­گذاشتن به آن مورد تأکید قرارگرفته است.
فنسترهایم (۱۹۷۷) و آلبرتی (۱۹۸۲) جرأت ورزی را شامل کنش­ها و رفتارهایی می­دانند که شخص را قادر می­سازد به نفع خویش عمل کند، بدون هیچ اضطرابی روی پای خود بایستد، احساسات واقعی خود را صادقانه ابراز کند و بدون بی­توجهی به حقوق دیگران، حق خود را بستاند.
جرات ورزی رفتاری است که فرد را قادر می­سازد تا به علائقش عمل­کند، بدون اینکه منجر به اضطراب شود و اینکه حقش را بدون ضایع­کردن حقوق دیگران بیان کند.( آلبرتی و آمونز، ۱۹۷۰، ترجمه قراچه داغی، ۱۳۸۳)
رفتار جرأت­ورزانه با خودپنداره­ی مثبت[۶۰]، عزت­نفس[۶۱]، تسلط[۶۲]، خودبسندگی[۶۳]، و اعتماد به­نفس [۶۴]همبستگی دارد و رفتارهای غیر جرأت­ورزانه، بازدارنده و اجتنابی هستند و همبستگی مثبت با ترس­ها[۶۵]، هراس­ها[۶۶] و اضطراب اجتماعی[۶۷] و انواع پرخاشگری­های درونی[۶۸] دارند. ( رحیمی و همکاران،۱۳۸۵)
نقص در مهارت­ های اجتماعی و فقدان جرات ورزی، سلامت روان افراد را دچار آسیب می­ کند. ( لیبرمن، ۱۹۹۲، به نقل از بهرامی، ۱۳۷۵)
برای درک بهتر مفهوم جرات ورزی، لازم است که بین آن و سبک­های ارتباطی منفعلانه، پرخاشگرانه و همراه با جرات ورزی تفاوت گذاشت.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱-رفتار منفعلانه: این طبقه­ی رفتاری به گونه ­ای است که فرد، حقوق خود را برای ابراز افکار و احساساتش نادیده می­گیرد و در نتیجه به دیگران اجازه می­دهد که به حقوق وی تجاوز کنند. شخص منفعل اجازه می­دهد که دیگران افکار، احساسات و حقوق وی را نادیده بگیرند و به حوزه ­های شخصی او قدم بگذارند. شخص فاقد توانایی جرات ورزی احساس می­ کند که بر روی اضطرابش هیچ کنترلی ندارد و این اضطراب است که او را برانگیخته و کنترل می­نماید. شخص منفعل، احساس درماندگی و ناتوانی می­ کند، خود را دست کم می­گیرد، اعتماد به نفس ندارد و به دیگران اجازه می­دهدکه به جای او تصمیم ­گیری کنند. چنین فردی توان مسئولیت­ پذیری ندارد و نمی­تواند مشکلاتش را حل کند، در این سبک، هدف فرد آن است که به هرقیمتی که شده دیگران را خشنودسازد و از نشان­دادن هرگونه تعارضی جلوگیری کند.
۲-رفتار پرخاشگرانه: رفتار پرخاشگرانه یعنی ایستادگی سرسختانه برای مطالبه­ی حقوق شخصی، تهدیدکردن با نادیده­گرفتن حقوق دیگران و ابراز افکار و احساسات به گونه ­ای که نامناسب باشد. فرد پرخاشگر غالباً تفوق خویش را به وسیله­ خوار و خفیف­کردن دیگران حفظ می­ کند. چنین فردی هنگامی که مورد تهدید قرار می­گیرد، محل آسیب­پذیر در دیگران را موردهدف قرار می­دهد. ویژگی­های این سبک عبارتند از: صحبت­کردن پیش از اتمام صحبت­های دیگران، بلند بلند و تهاجمی حرف زدن، خیره­شدن به طرف مقابل، کنایه­زدن، ابراز خشن و شدید احساسات و عقاید، بالاتر دانستن خود و رنجاندن دیگران برای جلوگیری از رنجش خود. هدف شخص پرخاشگر، تسلط، برنده­شدن و فشار­آوردن به شخص دیگر برای تسلیم­شدن وی است.
۳-رفتار همراه با جرات ورزی: این­گونه رفتار عبارت­است از ایستادگی برای گرفتن حقوق­شخصی و ابراز مستقیم و صادقانه­ی افکار و احساسات و عقاید به شیوه­ای که به حقوق دیگران احترام گذاشته شود، شخص دارای توانایی جرات ورزی، موقعیت را ارزیابی کرده، تصمیم می­گیرد که چگونه بدون اضطراب یا احساس گناه عمل­کند، افراد دارای توانایی جرات ورزی به خود و دیگران احترام می­گذارند و برای کردارها و انتخاب­هایشان پذیرش مسئولیت می­ کنند. آن­ها نیازهایشان را بازشناسی کرده و آنچه را می­خواهند، آشکارا و مستقیم درخواست می­ کنند. شخص دارای توانایی جرات ورزی، موقعیت را ارزیابی کرده، تصمیم می­گیرد که چگونه بدون اضطراب یا احساس گناه عمل­کند. افراد دارای توانایی جرات ورزی به خود و دیگران احترام می­گذارند و برای کردارها و انتخاب­هایشان پذیرش مسئولیت می­ کنند، آن­ها نیازهایشان را بازشناسی کرده و آنچه را که می­خواهند، آشکارا و مستقیم درخواست می­ کنند، اگر درخواستشان رد شود، ممکن است احساس ناامیدی یا ناراحتی کنند، لیکن خودپنداره­ی آنان متزلزل نخواهد شد، همچنین آن­ها به تأیید دیگران تکیه نمی­کنند، در این سبک، هدف شخص رعایت عدالت برای تمامی طرف­های رابطه است.(به نقل از ارجمند،۱۳۸۶)
جرات ورزی در نظریات روان­شناسی
نظریه تحلیل تبادلی[۶۹]
در این نظریه اعتقاد بر این است که جرات ورزی، احترام به خود و به دیگران است. احترام به خود شامل خودآگاهی[۷۰] از اینکه « کسی » هستیم و احترام به دیگران، آگاهی از اینکه دیگران وجود دارند می­ شود، نظریه تحلیل تبادلی خصوصاً مفهوم «جایگاه­های زندگی[۷۱]» برای تبادل بین رفتارهای جرأت­مندانه و غیر جرأت­مندانه مفید است. فلسفه­ی اساسی تحلیل تبادلی این است که همه مردم خوب متولد می­شوند و اینکه افراد بر مبنای دوران کودکی و نیز بر اساس نوع شناخت و تأییدی که از افراد مهم دیگر دریافت می­ کنند تصمیماتی در مورد خودشان و دیگران می­گیرند، به این نتیجه می­رسند که خوب نیستند، برن[۷۲] مبدع تحلیل تبادلی، معتقد است که افراد می­توانند این تصمیم را تغییردهند که این از طریق خودآگاهی و بازشناسی مثبت از دیگران حاصل می­ شود، آن­ها می­توانند انتخاب کنند که خوب هستند. (برن، ۱۹۷۵، به نقل از توند[۷۳]،۲۰۰۷)
این نظریه بیان می­ کند که تنها جایگاه سالم، رسیدن به پیام « من خوب هستم، شما خوب هستید[۷۴]» است. در این موقعیت افراد در خودشان احساس امنیت و خوداتکایی می­ کنند و به وجود دیگران ا حترام می­گذارند. در این موقعیت افراد جرأت­ورزند امّا در موقعیت­های دیگر، افراد جرأت­ورز نیستند و احساس ناامنی می­ کنند و کمبود اعتماد به نفس دارند. (هریس[۷۵]،۱۹۹۵، به نقل از توند،۲۰۰۷)
روان­شناسی مثبت­نگر
نظریه روان­شناسی مثبت­نگر به وسیله­ سلیگمن[۷۶]به وجود آمد، هدف روان­شناسی مثبت­نگر این است که افراد بر توانایی­ها و مزیت­هایی که افراد و جوامع را قادر می­سازند پیشرفت کنند، تکیه کنند. این نظریه بر روی هیجانات مثبت و خوش­بینانه درباره آینده، امید و درستی و قدرتمندساختن افراد تمرکز می­ کند، افرادی که هیجان مثبت خوش­بینانه را رشد داده­اند قادرند موقعیت­های مخالف را تفسیرکنند و به طور کاملاً متفاوتی آن­ها را به تعویق بیندازند. آن­ها در موقعیت­های سخت و چالش­آور معنا پیدا می­ کنند، در این نظریه اعتقاد بر این است که ابراز وجود در مورد تأیید مثبت است. افرادی که احساس مثبتی در مورد خودشان دارند، دیگران را قدردان و باارزش می­دانند. آن­ها قادر به ارائه و دریافت تأیید مثبت هستند، تأیید مثبت برای افراد ترغیب­کننده و برانگیزاننده است، این نظریه اهمّیت ارتباط با خود و دیگران را مورد تأکید قرار می­دهد، توسعه روابط جرأت­مندانه با دیگران، حس همبستگی و همکاری را در محیط کاری ارتقاء می­بخشد و افراد را قادر می­سازد که کارها را با همکاری یکدیگر به انجام رسانند. ( هالوول[۷۷]،۲۰۰۲ به نقل از توند، ۲۰۰۷)
روان­شناسی وجودی[۷۸]
روان­شناسی وجودی، بینش­های مفیدی در مورد ارتباط بین عزت­نفس و رابطه فراهم می­ کند، روابط مهم و توانایی واقعی بودن در روابط، بخشی از احساس امنیت و نیز نشان­دهنده ی الگوهای رفتاری جرأت­آمیز است. تنها از طریق داشتن یک رابطه­ واقعی با خود، رابطه و درگیری با دیگر افراد ممکن می­ شود، هرگونه تعامل و مواجهه که افراد دارند بر چگونگی فکرکردن و احساس­کردن آن­ها در مورد خودشان تأثیرگذار است. درمان وجودی، شناخت­های مفیدی در مورد اینکه افراد چگونه می­توانند در تفکرشان انعطاف­پذیر شوند و بر اهمّیت منعطف­بودن در تفکّر برای رشد جرات ورزی ارائه می­دهد، انعطاف ناپذیری در ارزش­ها می ­تواند منجر به عقاید منفی و خودمحدودی در ارتباط با خود یا دیگران شود و نیز باعث الگوهای رفتاری غیرجرأت­مندانه می­ شود. (استراسر و استراسر[۷۹]، ۱۹۹۹).
نظریه دلبستگی[۸۰]
نظریه­دلبستگی ایمن و ناایمن[۸۱] به وسیله بالبی[۸۲] در سال ۱۹۴۰ به وجود آمد، این نظریه به «نظریه­ دلبستگی» شهرت پیداکرد، نظریه دلبستگی به درک اینکه جرات ورزی چیست و اینکه تجارب اوّلیه چگونه بر احساس عزت­نفس و الگوهای رفتاری تأثیر می­گذارند، کمک می­ کند. برای افرادی که دلبستگی ایمن و مثبت اوّلیه را در روابطشان با مراقبت اوّلیه تجربه می­ کنند، ارتباطات ذهن، بدن و مغز مثبت است. آن­ها قادر به بیان چگونگی احساس به دیگران بدون هیچ گونه ترس هستند و به احساسات دیگران بدون ترس پاسخ می­ دهند. آن­ها می­دانند که چه چیزی برایشان درست است و قادر به خود مدیریتی و با جرأت رفتارکردن هستند. (بالبی، ۲۰۰۶، به نقل از توند،۲۰۰۷)
نظریه رفتارگرا
واژه­ی جرات ورزی عملاً برای بیان و ابراز همه نوع احساسات به جز اضطراب به کار برده می­ شود، تجربه نشان داده­است که چنین ابرازی به منع اضطراب می­انجامد، آموزش اظهار وجود تکنیکی است که برای اضطراب­های حادث از روابط اجتماعی متقابل افراد به کار برده می­ شود، مثلاً اضطراب ناشی از عدم توانایی فرد در ارائه­ عقایدش به دوستان و یا دیگران با این تکنیک به خوبی از بین می­رود. درمانگر، مراجع را وا می­دارد تا بر اساس این فرض احساس و عمل کند که او انسان است و حقوقی دارد و از جمله حق دارد که خودش باشد و آزادانه، تا جایی که به حقوق دیگران لطمه نزد، احساسات خود را بیان نماید، این تکنیک فرد را قادر می­سازد که محیط را به طریق بهتر و مثبت­تری زیر نفوذ و کنترل بگیرد و مانع اضطراب­های بی­دلیل خویش شود. باید دانست که حالت قاطعانه و تمایل به اظهار وجود نه تنها ابراز خشم و تحرکات دیگر را در برمی­گیرد، بلکه همه نوع احساسات و از جمله احساسات گرم و شدیداً محبت­آمیز را شامل می­ شود. بنابراین، جرات ورزی، نوعی رفتار تهاجمی است که ابعاد مثبت و سازنده­تر رفتار را در بر می­گیرد. نوع بسیار معمول و متداوّل مراجعانی که نیاز مبرمی به آموزش جرات ورزی دارند، کسی است که تربیت اوّلیه­ی او تأکید بیش از اندازه­ای بر وظایف و الزامات اجتماعی گذاشته­است و این احساس را در او ایجاد کرده­است که حقوق دیگران از حقوق خود او بسی مهم­تر است. اکثر بیماران نیاز به قاطعیت و اظهار وجود مناسب را به آسانی تشخیص می­ دهند، با وجود این، بصیرت به تنهایی هر چقدر هم روشن و واضح باشد، هیچ­گونه تغییری به وجود نمی­آورد. (شفیع­آبادی و ناصری، ۱۳۸۶)
رفتارهای جرأت­ورزانه
ماسترز[۸۳]، بریش[۸۴]، هولون[۸۵]، و ریم[۸۶] (۱۹۸۷، به نقل از بیان زاده و همکاران). جرات ورزی را به شرح زیر تقسیم نموده ­اند:
۱-رد جرأت­ورزانه: زمانی که با درخواست­های نامعقول دیگران مواجه می­شویم، می­توانیم با روش رد جرأت­مندانه به درخواست آن­ها پاسخ منفی بدهیم، باید بدانیم که گفتن نه و یا بله در مقابل درخواست دیگران زمانی که به اختیارخود انسان باشد، جرأت­مندی است. هرگاه در مقابل درخواست غیرموجه و نابه­جای دیگران به دلیل رودربایسی یا ترس یا هر دلیل غیرمنطقی دیگر نتوانیم با جرأت از کلمه­ی «نه »استفاده کنیم خود را مورد هجوم بسیاری از آسیب­ها و فشارها قرار خواهیم داد. مثال: اگر به مهمانی دعوت شدیم که اعضای شرکت­کننده در آن را نمی­شناسیم و نمی­خواهیم در آن مهمانی باشیم، می­توانیم با جرأت­مندی این مهمانی را قبول نکرده و بگوییم:« متأسفم، من در مهمانی که اعضای آن را نمی­شناسم، شرکت نمی­کنم»
۲-درخواست جرأت­ورزانه: از این روش در مواقعی نیازمند کمک­گرفتن از دیگران هستیم، استفاده می­کنیم. برای مثال: اگر برای حل یک مشکل بخواهیم از والدین یا دوستی کمک بگیریم، می­گوییم: « من برای حل مشکلم نیاز به کمک و هم­فکری شما دارم، آیا می­توانید به من کمک کنید؟»
۳- بیان جرأت­ورزانه[۸۷]: راتوس[۸۸](۱۹۷۵) به نقل از راگز(۱۹۹۱) چندین رفتار توأم با جرات ورزی را که افراد نیاز دارند در مورد آن­ها تعلیم ببینند شناسایی کرد:
۱-گفتار توأم با جرات ورزی که در آن فرد حق یا خواسته­ی خود را با صراحت بیان می­ کند و یا زمانی است که فرد با تعریف و تمجیدی که از دیگران می­ کند به او پسخوراند مثبت می­دهد.
۲- بیان احساسات به فرد آموخته می­ شود تا احساسات خود را تشخیص بدهد و به صورت مناسب و ماهرانه آن را نشان­دهد.
۳-احوالپرسی با دیگران، فرد می ­تواند آموزش ببیند و تشویق شود که یک شبکه دوستانه را به زندگی خود اضافه­کند که باعث کاهش احساس­تنهایی و افزایش عزت­نفس در آن­­ها شود.
۴-بیان عدم­توافق، افراد فاقد جرأت و ابراز وجود، مردمانی هستند که به «بله-بگو» مشهور هستند. زمانی که موضوعی مخالف خواسته آن­ها باشد، به صورت ناشیانه­ای (منفعل یا فعال) خشمگین می­شوند. آن­ها می­توانند تعلیم ببینند که بدون داشتن پرخاشگری به طریق صادقانه­ای، عدم توافق خود را ابراز کنند.
۵-به جای اینکه به سادگی حرف­های دیگران را باورکنند، باید گفتن «چرا» و برای به دست­آوردن دلیل برای سوأل خود، تعلیم ببینند. آن­ها باید بیاموزند این کار را در یک حالت ماهرانه­ای انجام­دهند.
۶-صحبت­کردن در مورد خود، افرادی که عدم­توانایی در رفتار توأم با جرات ورزی دارند، اغلب عزت­نفس پایینی دارند و تجارب آن­ها و این احساس که حوصله­ی دیگران از صحبت با آن­ها سر می­رود. آن­ها نیاز دارند که آموزش ببینند و در مورد خودشان و تجربه­هایشان با یک حالت جالبی صحبت­کنند.
۷-پاداش دادن به دیگران هنگامی که از او تعریف می­ کنند، بارها هنگامی که شخصی از یک فرد فاقد جرات ورزی تعریف می­ کند، آن فرد تعریف را انکار می­ کند و آن را مسخره می­نماید. چنین افرادی نیاز دارند که بیاموزند در مقابل تعریف­هایی که از آنان می­ شود، یک جمله­ ساده «متشکرم» را که به طور مناسبی ارائه می­ شود، بیان کنند. انکارکردن باعث بی­احترامی به فرد مقابل و ناراحتی وی می­ شود.
۸-امتناع از تأکید عقاید دیگران به منظور عادت­کردن به بحث و جدل با آن­ها، به نظر می­رسد که بسیاری از مردم دوست دارند با افرادی که فاقد جرات ورزی هستند، بحث و جدل کنند و آن را به عنوان یک بازی ساده تلقی می­ کنند. بنابراین، این افراد نیاز دارند که آموزش ببینند، در پایان مکالمه­های خود اظهار نظری کنند، مثلاً « من مطمئنم در این مورد می­توانیم یک زمان دیگر بحث کنند، در حال حاضر من نمی­توانم افکارم را تغییردهم، فکر می­کنم تو هم همینطور باشی».
۹-برقرارکردن تماس­چشمی با دیگران و نگاه­کردن به چشمان طرف مقابل، یکی از اساسی­ترین مهارت­ های رفتارهای جرأت­ورزانه است.
۱۰-پاسخ ضدترس، افراد اغلب نیاز دارند که تشویق شوند و آموزش ببینند کارهایی را انجام­دهند که ترس و اضطراب را در آن­ها بر می­انگیزاند. بنابراین، آن­ها می­توانند بر ترس خود غلبه­کرده و زندگی راحت و خوشایندی داشته­باشند که این شکلی از رویارویی با واقعیت است. ( به نقل از بهروزی، ۱۳۸۴)
انواع جرات ورزی
جرات ورزی انواع مختلفی دارد، لنگ[۸۹] و جاکوبسکی[۹۰] (۱۹۷۶) به پنج نوع آن اشاره کرده ­اند:
۱-جرات ورزی بنیادی[۹۱]: این نوع جرات ورزی شامل عمل­ساده و اصرار بر حقوق، اعتقادات و احساسات است. مثلاً وقتی کسی صحبتمان را قطع می­ کند، می­توانیم بگوییم «ببخشید: دوست داشتم حرفم را تمام­کنم.»
۲-جرات ورزی همدلانه[۹۲]: در این حالت، ما با به رسمیت شناختن موقعیت با احساسات طرف مقابل، نشان می­دهیم که متوجه وضعیت آن­ها هستیم. در این نوع جرات ورزی وقتی کسی صحبت­هایمان را قطع می­ کند، می­گوییم:« می­دانم مایل هستید نظرتان را مطرح کنید، امّا ای کاش اجازه میدادی حرف­هایم را تمام کنم.»
۳-جرات ورزی افزایشی[۹۳]: در این حالت، بیان قاطعانه با کمترین میزان شروع می­ شود و سپس تشدید می­ شود.
۴-جرات ورزی از طریق رویارویی: وقتی از این نوع جرات ورزی استفاده می­ شود که اعمال و گفتار طرف مقابل تناقض دارند و باید به او نشان دهیم که آنچه می­گوید با آنچه می­ کند، فرق دارد. در نتیجه سخنگو آنچه را در حال حاضر می­خواهد، ابراز می­ کند. برای مثال: «شما گفتید سه شنبه تایپ کردید، امّا امروز پنج­شنبه است و خبری از تایپ نیست، لطفاً همین حالا تایپ کنید.»
۵جرأت­ورزی زبانی: در این نوع جرات ورزی سخنگو به صراحت رفتار طرف مقابل، تأثیر آن بر زندگی یا احساسات خودش و علّت این که چرا آن را تغییر دهید را توضیح می­دهد. مثلاً وقتی با کسی که صحبت ما را قطع می­ کند می­گوییم: «در این چند دقیقه این چهارمین بار است که حرفم را قطع کردی، مثل اینکه توجهی به حرف­هایم نداری و می­خواهی مرا ناراحت کنی، اجازه بده حرفم را تمام کنم.»
بین جرات ورزی مستقیم و غیرمستقیم نیز تمایز وجود دارد، لینهن و اگان (۱۹۷۹) معتقدند جرات ورزی مستقیم و صریح همیشه بهترین شیوه نیست. خصوصاً موقعی که با افرادی سر و کار داریم که می­خواهند دیگران نظهر مثبتی درباره آن­ها داشته باشند، بنابراین، این دو پژوهشگر پیشنهاد می­ کنند که به منظور کاهش تأثیر منفی جرات ورزی، سبک مستقیم به سبک غیرمستقیم و پیچیده تبدیل شود و همچنین از ملاحظات بیشتر استفاده­گردد، منظور از ملاحظات بیشتر، رنگ و لعاب­دادن به رد درخواست هاست، تا بدین ترتیب تأثیر منفی رد درخواست­ها در طرف مقابل کاهش ­یافته و روابط حفظ شود.
مؤلفه­ های جرات ورزی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...