فایل شماره 6188 |
خداوند بر اساس این آیه به مؤمنان صالح وعده داده که آنها را خلیفه روی زمین خواهدکرد و حکومت تمام جهان را در اختیار آنها خواهدنهاد. دین اسلام را به طور ریشهدار و اساسی بر روی زمین پیادهخواهدکرد. همۀ اسباب خوف و ناامنی برای مؤمنان و صالحان از بین خواهدرفت، امنیت و آسایش کامل برای آنها محقق خواهدشد و از همه مهمتر در سراسر زمین تنها خداوند مورد پرستش واقع می شود و هرگونه شرکی به کلی از صفحه روزگار محو خواهدشد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
شهید مطهری دربارۀ جملۀ آخر این آیه میفرماید: «جملۀ آخر این آیه که ناظر به این است که آنگاه که حکومت حق و خلافت الهی برقرار می شود، اهل ایمان از قید اطاعت هر جباری آزاد میشوند… از این آیه معلوم می شود که از نظر قرآن هر اطاعت امری، عبادت است. اگر برای خدا باشد طاعت خداست و اگر برای غیر خدا باشد شرک به خداست. این جملۀ عجیب است که فرمانبرداریهای اجباری که از نظر اخلاقی به هیچ وجه عبادت شمردهنمی شود از نظر اجتماعی عبادت شمردهمی شود.»[۲۲۲]
در نویدهای قرآن کریم، چند رکن اساسی برای جامعۀ موعود (جامعۀ آرمانی) بیان شدهاست:
۱ـ حکومت بزرگ و کامل جهانی بر اساس خداپرستی، به رهبری موعود قرآنی، شکل گرفته و ادارۀ آن به دست مردم صالح و باایمان خواهدبود.
۲ـ برنامۀ جامع و فراگیر دینی و حاکمیت مطلق الهی در سرتاسر جهان، بدون کم و کاست، محقق و همۀ احکام اسلام اجرا خواهدشد.
۳ـ ناامنی، تشویش، سختیها و هراس مردم ازبین رفته و آرامش و امنیت کامل در سراسر گیتی برقرار خواهدگردید.
۴ـ همگان خدای یکتا را پرستش خواهندکرد و هرگونه شرک و بتپرستی ریشهکن خواهدشد.[۲۲۳]
خلاصه آنکه، امید به آینده روشن جهان و جامعۀ آرمانى مهدوى، می تواند تاثیر بهسزایی در شکل گیری آرمانهای متعالی در واقعیات داشته و انقلاب و تحول بزرگی در جوامع جهانی را به وجود آورد.
۳.۴. آرمانگرایی در نهجالبلاغه
برای امام همواره در طول حیاتشان، حفظ آرمانها از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. ایشان هیچگاه به خاطر منافع شخصی و یا قبیلهای حاضر به فدای آرمانهای الهی نشدند و در این راه تا آخرین لحظه عمر مقاومت نمودند. بدین جهت است که امام در روزهای نخستین خلافت، علت پذیرش حکومت را نیل به اهداف و آرمانهای الهی بیان مینمایند:
«اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یَکُنِ الَّذِی کَانَ مِنَّا مُنَافَسَهً فِی سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاسَ شَیْءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ وَ لَکِنْ لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِکَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بِلَادِکَ فَیَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِکَ وَ تُقَامَ الْمُعَطَّلَهُ مِنْ حُدُودِکَ»[۲۲۴]
بار خدایا، تو نیک میدانی که آنچه از ما سرزده برای رقابت در قدرت یا بهدست آوردن چیزی از ثروت بیارزش دنیا نبودهاست، بلکه برای آن بوده که نشانه های دینت را به جای خودش بازگردانیم و سر و سامان را در شهرهایت آشکار کنیم، تا بندگان ستمدیدهات ایمنی یابند و حدود تعطیلشدهات به اجرا درآیند.
امام علی × برای کسب قدرت و یا ثروت حکومت را نپذیرفتند؛ بلکه ایشان علت پذیرش آن را یک تکلیف الهی و دستیابی به آرمانهای اسلامی برمیشمارند. آرمانهایی که در این خطبه به آنها اشاره شده، عبارتاند از:
۱ـ احیاى دین و حاکم ساختن شعائر و احکام و قوانین الهى و فراهم نمودن زمینههاى دیندارى؛
۲ـ برچیدن آثار فتنه و فساد و مستقر ساختن صلاح و پاکى و صلح و صمیمیت و طرد عناصر فاسد و مفسد؛
۳ـ حمایت از بندگان مظلوم و محروم، که رمق جانشان توسط خداوندان زر و زور و تزویر پایمال و کاهیدهشدهاست؛
۴ـ اقامۀ حدود الهى که بر اثر توطئه و لجامگسیختگى حکام ستمپیشه و بىاعتقاد به تعطیلی کشیدهشدهاست.
در پایان مطلب میتوان چنین اذعان داشت با حاکمیت مردان الهی است که در جامعه، شرایط رشد و تعالی مادی و معنوی برای انسانهای صالح فراهم می شود و نشانه های آسایش و آرامش در رفتارهای فردی و اجتماعی افراد جامعه آشکارمیگردد.
Bottom of Form
۴.۴. عوامل دستیابی به آرمانها در نهجالبلاغه
۴.۱.۴. اقامه و احیای حق و دفع باطل
اقامه و احیاى حق و دفع باطل، از بزرگترین آرمانهاى حکومت امام على × است و بارها مبنا و دلیل پذیرش حکومت را اقامۀ حق از باطل و مبارزه با آن اعلام نموده است.
هنگامیکه امام علی × براى جنگ با مردم بصره آماده میشدند خطبهای را ایراد فرموند. ابنعباس در زمینۀ صدور این خطبۀ۳۲ فرمودهاست. در محلى به نام “ذىقار” بر آن حضرت وارد شدم در حالى که کفشش را وصله مىزد. از من پرسید: «ارزش این کفش چقدر است.» عرض کردم: «هیچ.» فرمود: «به خدا سوگند ارزش این کفش براى من از خلافت و فرماندهى بر شما بیشتر است مگر این که در سایه خلافت حقى را به صاحب حق برسانم و یا باطلى را از میان بردارم.»
بدین ترتیب امام ×، اقامۀ حق و دفع باطل را اساسىترین وظیفۀ خویش مىشناسد و حکومت را براى تحقق حق بهدست گرفتهاست. در سایۀ این وظیفه است که وظایف اصلى دیگر سامان مىیابد و زمینههاى سیر به سوى اهداف متعالى و رسیدن به آرمانها فراهم مىشود و امنیت لازم به دست مىآید و دیندارى، معنایى حقیقى مىیابد.
از دیدگاه امام علی × نظر اکثریت همواره موافق و مقارن با حق و حقیقت نیست. ایشان پایۀ حکومت خود را بر پیروى از حق و اقامۀ آن نهادهبود و خود، محور و مفسر حق بود. از این رو، هرگاه اکثر جامعه، از حق پیروى مىکردند، پیشرو آنان بود، ولى اگر از حق سرباز مىزدند، او همچنان با حق بود و از جدایى اکثریت باطل، بیم نداشت.[۲۲۵]
برپایی حق و مبارزه با باطل از مهمترین عوامل بهدستآوردن بزرگترین آرمان الهی است که همان برقراری حکومت حق الهی است.
۴.۲.۴.اصلاح نفس
همۀ انسانها در زندگی به دنبال کمال مطلوب و آرمانهای خود هستند. برخی راه را بیراهه رفته؛ اما برخی دیگر به دنبال آرمان حقیقی هستند. یکی از اساسیترین مسئله در این مسیر ابتدا خودشناسی است. از آنجایی که خودشناسی، مقدمهای برای خودسازی و اصلاح نفس است؛ برای دستیابی به آرمانها باید سختیها و دشواریهای زیادی را تحملکرد تا به هدف مطلوب رسید. به همین جهت است که میتوانگفت اصلاح نفس یکی از عوامل اساسی دستیابی به آرمانهاست و جزء ضروریات میباشد. لذا امام علی × میگوید:
«عِبَادَ اللَّهِ إِنَّ مِنْ أَحَبِّ عِبَادِ اللَّهِ إِلَیْهِ عَبْداً أَعَانَهُ اللَّهُ عَلَى نَفْسِهِ فَاسْتَشْعَرَ الْحُزْنَ وَ تَجَلْبَبَ الْخَوْفَ فَزَهَرَ مِصْبَاحُ الْهُدَى فِی قَلْبِهِ. »[۲۲۶]
ای بندگان خدا، از گرامیترین بندگان در نزد خداوند کسی است که خدا اورا بر مهار نفس یاری داده باشد،از این روجامه زیرین اندوه وپوشش رویین ترس در بردارد، به همین دلیل چراغ هدایت در دلش فروزان است.
امام علی × چهل صفت را در این خطبه برای پرهیز کاران بیان فرمودهاند. که محبّت خداوند تعالى، به لحاظ کمالات نفسانی ای است که از جهت نزدیکى انسان به خداوند حاصل مىشود، بدین توضیح که انسان استعداد دریافت فیض وجود خداوند را پیدا کند، بنابر این هر کس استعداد بیشترى داشته باشد، در کسب فیض استحقاق بیشترى خواهد داشت و محبّت خداوند هم نسبت به چنان شخصى فزونتر خواهد بود.
اوّلین صفت از اوصاف پرهیزگاران، این است که خداوند شخص را در مبارزه بر علیه نفسش یارى کند یعنى پروردگار عالم به انسان نیرویى عنایت فرماید که عقلش بتواند نفس امّارهاش را مغلوب کند.
دوّم: حزن و اندوه را به لحاظ گناهانى که مرتکب شده است شعار خود قرار دهد. یعنى نگران آن معصیتهایى باشد که نسبت به فرامین خداوند انجام داده است «توجّه داشتن به گناهکارى» از نشانههاى یارى خداوند و آمادگى لازم براى رسیدن به کمال برتر است.
سوّم: ترس و خوف از خداوند را همچون لباس بر تن داشته باشد. لفظ «جلباب» که به معنى پوستینى و یا لحاف است، براى ترس و خوف از کیفر خداوند استعاره به کار رفته است. وجه شباهت این است که هر دو بدن را کاملا مىپوشانند. خدا ترس بودن هم از جمله کمک و اعانتهاى خداوندى، در رسیدن به سعادت مىباشد.
چهارم: درخشش چراغ هدایت در قلب پرهیزگار است. این جمله به روشن شدن نور معرفت الهى در آیینه ضمیر اشاره دارد، که البتّه نتیجه پیدا کردن استعداد از جهت اندوه و ترس خداوندى است .لفظ «مصباح» را براى نور معرفت استعاره آمده است، بدین جهت که روشنى چراغ و شناخت و معرفت، موجب هدایت و ارشاد مىشوند و در این فایده مشترک هستند. در این عبارت لفظ محسوس «چراغ» از امر معقول، یعنى معرفت استعاره آمده است.[۲۲۷]
امام علی × در این خطبه اوصافی راکه برای پرهیزکاران بیان فرمودهاند که آنها را در راه رسیدن به کمالات یاری مینماید. مبارزه با نفس اماره مهمترین عامل و اولین گام در این مسیر میباشد، در این راه نیاز به مراقبت مستمر وتوجه به انجام دستورات الهی نیز باید در صدر برنامه های یک مومن باشد.درصورت ارتکاب گناه دچار حزن و اندوه میشودو نسبت به رحمت وغضب الهی همیشه باید در حالت خوف ورجا باشد.تا نور معرفت الهی که بالاترین آرمانهاست در قلبش بتابد.
۴.۳.۴.آزاد اندیشی
یکی ازعوامل دستیابی به آرمانهای الهی در نهجالبلاغه, آزاداندیشی و احترام به استقلال رای و عقیده انسانها است. امام در طول زندگی پر برکت شان بارها به طور عملی این درس آزادی در اندیشه و انتخاب را به ما آموزش داده اند. برای نمونه: هنگامىکه حضرت امیر × به جنگ جمل مى رفت، چون به نزدیکى بصره رسید، بصرىها «کلیب جرمى» را نزد آن حضرت فرستادند تا معلوم کند که آیا آن حضرت بر حق یا اهل جمل؟حضرت در پاسخ سوالات آن عرب بصری فرمودند:
«أَرَأَیْتَ لَوْ أَنَّ الَّذِینَ وَرَاءَکَ بَعَثُوکَ رَائِداً تَبْتَغِی لَهُمْ مَسَاقِطَ الْغَیْثِ»[۲۲۸]
بگو بدانم چنانچه گروهی که در پی توهستند تورا به عنوان جستجوگری فرستادند تا جای سبز وخرم وخوش آب وهوایی برایشان بیابی.
«فَرَجَعْتَ إِلَیْهِمْ وَ أَخْبَرْتَهُمْ عَنِ الْکَلَإِ وَ الْمَاءِ فَخَالَفُوا إِلَى الْمَعَاطِشِ وَ الْمَجَادِبِ مَا کُنْتَ صَانِعاً»[۲۲۹]
وتو به سوی آنان بازگردی واز وجود سبزه زار وآّب آگاهشان سازی، ولی آنان از درمخالفت رو به زمین های خشک وبی آب وگیاه روند،تو چه خواهی کرد؟
«قَالَ کُنْتُ تَارِکَهُمْ وَ مُخَالِفَهُمْ إِلَى الْکَلَإِ وَ الْمَاءِ فَقَالَ ع فَامْدُدْ إِذاً یَدَکَ»[۲۳۰]
گفت: آنان راترک میگویم و با آنان مخالفت ورزیده، به سوی سبزه و آب روانه میشوم. امام × فرمود: پس دست دراز کن.
«فَقَالَ الرَّجُلُ فَوَاللَّهِ مَا اسْتَطَعْتُ أَنْ أَمْتَنِعَ عِنْدَ قِیَامِ الْحُجَّهِ عَلَیَّ فَبَایَعْتُهُ ع»[۲۳۱]
وی گفت: به خدا سوگند با این اتمام حجت برمن دیگر نتوانستم از بیعت خودداری کنم، و با آن حضرت بیعت نمودم.
امام × با احترام به اندیشه واستقلال رای به مباحثه پرداخته، تا خود فرد(کلیب جرمى) به نتیجه برسد.
از این رو امیرمؤمنان ×، (پس از اتمام حجت) به او فرمود: بنابراین دستت را دراز کن، و چون هنگامى که عقل سالم این تمثیل روشن را مىشنود نمىتواند خوددارى کند و آن را نپذیرد و در برابر آن تسلیم نگردد، لذا این مرد سوگند مىخورد که در برابر اقامه به این دلیل نتوانست سرباززند، و با آن حضرت بیعت کرد.[۲۳۲]
بدین ترتیب میتوان گفت آزاد اندیشی یکی دیگر از عوامل دستیابی آرمانهای الهی است. وبهترین عامل و پشتوانه حفاظت از آنها میباشد.
۴.۴.۴.قاطعیت در مبارزات حق طلبانه
یکی از عواملی که ما را محکم و استوار در راه نیل به آرمانهای بلند الهی نگه میدارد. ایمان راسخ و قاطعیت در راه رسیدن به هدف است. امام علی × درباره این امر میفرمایند:
«فَلَقَدْ کُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صل الله علیه و آله وَ إِنَّ الْقَتْلَ لَیَدُورُ عَلَى الْآباءِ وَ الْأَبْنَاءِ وَ الْإِخْوَانِ وَ الْقَرَابَاتِ فَمَا نَزْدَادُ عَلَى کُلِّ مُصِیبَهٍ وَ شِدَّهٍ إِلَّا إِیمَاناً وَ مُضِیّاً عَلَى الْحَقِّ وَ تَسْلِیماً لِلْأَمْرِ وَ صَبْراً عَلَى مَضَضِ الْجِرَاحِ»[۲۳۳]
همانا ما با پیامبر | بودیم و جنگ و کشتار پیرامون پدران و فرزندان و برادران و خویشان ـ کافر و مشرک ـ دور میزد و در هر مصیبت و سختی جز بر ایمان و حرکت در راه حق و تسلیم فرمان و صبر برسوزش زخمهایمان نمیافزود.
مراد حضرت از این فرموده است که: «و لقد کنّا مع رسول اللّه |… تا مضص الجراح،» اندک اندک آشنا کردن آنها به چگونگى احوال خود و یاران پیامبر اکرم |است، و این که آنها در رکاب رسول خدا | چگونه جهاد کردهاند، تا با شرح حالات آنها، شاید به گذشتگان تأسّى جویند و از آنها پیروى کنند.
امّا مقصود از این عبارت «و لکنّا إنّما أصبحنا نقاتل إخواننا فی الإسلام… »تا آخر. این هشدار و پاسخى است به کسانى که ممکن است بگویند برادران مسلمان پیشین ما که آنگونه جهاد و ایثار کردهاند، براى این بوده که در حقّانیّت دین خود و گمراهى کافران و کسانى که با آنان در جنگ بودند، شکّ و تردید نداشتند، امّا جز این نیست که ما با خودمان مىجنگیم، و چگونه ممکن است کشتن گروهى مسلمان که تسلیم ما شده و ما را به داورى کتاب خدا فرا خواندهاند، روا باشد، و پاسخ امام علی × به این معناست که ما از آغاز کار اسلام تا حالا براى پیش برد دعوت دین و فداکارى در راه تحکیم قواعد و برپایى قوانین آن نبرد مىکنیم، پیکار ما در آغاز براى تحقّق وجود اسلام در میان مردم بوده و نبرد کنونى ما براى حفظ ماهیّت و چگونگى و بقاى آن است، زیرا چنان که آشکار است فساد و انحراف، و شبهه و تأویل در آن راه یافته است. اگر احساس کنیم وسیله صحیحى فراهم شده که به واسطه آن خداوند پراکندگى ما را بر طرف مىکند و به سبب آن مىتوانیم بر اساس پیوندهایى که از نظر اسلام و دین باقى مانده به هم نزدیک شویم، از آن استقبال مىکنیم، و ما مىجنگیم شاید آن را به دست آوریم. شاید منظور آن بزرگوار از ذکر این که اگر وسیلهاى فراهم شود… این بوده است: که کسانى که سر به نافرمانى برداشته و با او به جنگ پرداختهاند از در اطاعت در آیند و به او بپیوندند.[۲۳۴]
استواری دربرابر مشکلات و سختیها زمانی است که انسان به برحق بودن راهش ایمان کامل داشتهباشد. در این صورت است که انسان مومن، قاطعانه از مواضع برحق خود دفاع نموده و در این راه حتًی حاضر است جان خود را فدا نماید.
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1401-04-05] [ 10:50:00 ب.ظ ]
|