نیکوتین
مواد افیونی (اپیوئیدها)
فن سیکلیدین (PCP)[87]
داروهای رخوت زا (سداتیو)، خواب آورها، ضد اضطراب: این داروها بسته به مقدار مصرف ممکن است به جای همدیگر به کار روند و موجب رخوت (اثر آرام بخش) خواب آلودگی (تسهیل به خواب رفتن)، یا از بین رفتن اضطراب (تخفیف اضطراب) میشوند.
داروهای نسخه شده یا بدون نسخه: عبارتند از داروهای ضد درد، مثل اکسی کونتین(یک ماده شبه افیونی)، فرآورده‌های بدون نسخه مثل افدرا (یک داروی محرک که اکنون مصرف آن در ایالت متحده ممنوع شده است).
استروئیدهای آنابولیک-آندروژنیک. تستوسترون وهورمون رشدانسانی(HGH)[88] (کاپلان وسادوک، ۲۰۱۰، ترجمه ارجمند و همکاران، ۱۳۹۰).
همچنین در تقسیم‌بندی دیگر مواد مخدر به چند گروه اصلی به شرح ذیل تقسیم میشوند:
الف- مواد مخدر افیونی: تخدیر یا احساس آرامش، بی‌دردی و بی‌غمی، تاثیری است که گروهی از مواد روانگردان به نام مواد مخدر افیونی در روح و روان انسان ایجاد می‌کنند. این گروه که تریاک(افیون)، هروئین و کراک معروفترین اعضای آن میباشند، در ایران بیشترین شیوع مصرف را دارند. چون عموم این مواد از گیاه تریاک، که به لاتین اپیوم خوانده میشود، گرفته میشوند، به این خانواده، اپیوئیدها نیز اطلاق میشود. اعضای این گروه علاوه بر آ نکه در پزشکی به عنوان داروهای ضد درد (مثل مورفین، کدئین و ترامادول)، داروهای ضد اسهال و داروهای ضد سرفه کاربرد دارند، بالاترین خاصیت اعتیاد زایی را نیز دارا هستند (آذری، ۱۳۹۲).
ب- مواد محرک: این مواد باعث احساس انرژی و شادی،بزرگ پنداری ،بیش فعالی وبی قراری و بازداری اشتها در فرد مصرف کننده میشوند(بارت[۸۹] ، ۱۹۹۶). کوکائین و ترکیبات آمفتامینی مانند ((شیشه)) به این گروه تعلق دارند. اعضای این گروه اعتیادزایی جسمی بالایی ندارند، ولی مصرف آنها با اعتیاد روحی و عوارض جسمانی بسیاری همراه است.
ج- مواد خواب‌آور: بعضی از معتادان، قرصهای خوا ب‌آور و آرامش بخش از جمله دیازپام، کلونازپام، لورازپام و فنوباربیتال را خارج از کاربردهای پزشکی آنها مورد سوء مصرف قرار می‌دهند. این مواد، خاصیت اعتیادزایی زیادی دارند، اما عوارض جسمانی کمتری به همراه دارند(آذری، ۱۳۹۲).
د- مواد توهم زا: به این گونه مواد وداروهای،روانپریش زا نیز گفته می شود زیرا علاوبر توهمات ، موجبات قطع تماس فرد با واقعیت وبسط وگسترش وهوشیاری نیز می شوند(کاپلان وسادوک ۲۰۰۰) توهم به معنای دیدن، شنیدن، لمس و یا چشیدن چیزی است که در واقع در دنیای خارج وجود ندارد. برای مثال در توهمات بینایی، فرد تصاویر یا افراد یا اشیایی را میبیند که در واقع وجود ندارند. خاصیت توهم‌زایی، عموما با خاصیت تحریک نیز همراه میباشد. بسیاری از مواد محرک، توانایی توهم‌زایی نیز دارند. برای مثال حشیش، شیشه و اکستاسی (قرصهای اکس) هر کدام به میزانی متفاوت توانایی تحریک و توهم‌زایی دارند. البته بعضی از مواد مانند ال اس دی تقریبا به طور خالص فقط توانایی توهم زایی دارند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ر- مواد متفرقه: الکل، که یکی از مهمترین موادی است که مورد سوء مصرف قرار می‌گیرد، در مقادیر کم، خاصیت تحریک کنندگی و در مقادیر بالاتر، خاصیت آرامش بخش و خواب‌آوری دارد، و در نهایت می‌تواند باعث ایجاد بیهوشی و حتی مرگ شود. در بسیاری از کشورهای غربی، برخی از مواد شیمیایی معمولی مانند لاک، تینر و بنزین نیز به صورت استنشاقی سوء مصرف میشوند. قرص‌های نیروزا و آمپولهای هورمونی (استروئیدهای آنابولیک) که در باشگاه‌های بدنسازی مورد استفاده قرار میگیرند نیز، مثالهایی از مواد مورد سوء مصرف هستند (آذری، ۱۳۹۲).
تعریف هریک از اصطلاحات وابستگی و سوء مصرف مواد به شرح زیر می باشد:
۲-۱-۳ وابستگی[۹۰]
اعتیاد به مواد مخدر به عنوان یک اختلال روانپزشکی ،با ابعاد زیست شناختی ،روانشناختی ،اجتماعی ومعنوی یکی از مشکلات عصر حاضر است .اعتیادعبارتست از وابستگی به موادی که تکرار مصرف آن با کمیت مشخص ودر زمان های معین از نظر مصرف کننده ضروری بوده ودارای ویژگیهای زیر است
-ایجاد وابستگی جسمانی (فیزولوژیکی)
– ایجاد وابستگی فکری (روانی )
– پیدایش پدیده تحمل دربدن نسبت به موادمصرفی
-به دست آوردن مادهی مورد نیاز به هر شکل وطریق ممکن
-تاثیر مخرب برمصرف کننده ،خانواده واحتماع
کلمه اعتیاد یا واژه ی معتاد ،مفهوم نامناسب وتحقیرآمیزی است که ازنظر علمی وپزشکی نمی تواند مفهوم سوء مصرف مواد را بعنوان یک اختلال مشخص کند. سازمان بهداشت روانی (WHO)[91]وابستگی را بجای اعتیاددر سال ۱۹۶۴ جایگزین کرد.
وابستگی به مصرف مکرر یک دارو یا ماده شیمیایی، با یا بدون وابستگی جسمی. وابستگی جسمی نشان دهنده‌ی تغییر در حالت فیزیولوژی است که به دلیل مصرف مکرر یک دارو رخ داده و با قطع مصرف دارو منجر به یک سندرم خاص می‌شود.براساس سیستم DSM-IV_TRبرای تشخیص وابستگی به مواد وجود حداقل سه نشانه از ۱۱نشانه مرضی اصلی ضروری می باشد ،نشانه های بالینی اصلی برای تشخیص وابستگی به مواد بشرح زیر می باشد :
۲-۱- ۳-۱ ملاک های تشخیصی DSM_IV_TRبرای وابستگی به مواد
یک الگوی غیر انطباقی مصرف مواد که منجر به تخریب چشمگیر بالینی یا ناراحتی می شود وبا سه مورد از موارد زیر تظاهر می کند که زمانی در یک دوره ۱۲ماهه بروز می کنند:
تحمل که به یکی از دو صورت زیر دیده میشود:
نیاز به افزایش مقدارماده برای رسیدن به مسمومیت یا تاثیر دلخواه
کاهش قابل ملاحضه اثرات ماده با مصرف مداوم مقادیر یکسانی از آن
حالت ترک که به یکی از دو شکل زیر تظاهر می کند:
سندرم ترک مشخص برای آن ماده
همان ماده (یا ماده‌ای مشابه آن) برای رفع یا جلوگیری از علایم ترک مصرف شود.
ماده غالباً به مقادیری بیشتر و برای دوره های طولانی تر از آنچه مورد نیاز است مصرف میشود.
میل دایمی برای کاهش یا کنترل مصرف ماده وجود دارد ویا تلاش های ناموفقی در این زمینه صورت میگیرد.
زمان زیادی در فعالیت های لازم برای بدست آوردن ماده (مثلاً مراجعه به اطباء متعدد یا رانندگی‌های طولانی)، مصرف ماده (مثلاً تدخین پیاپی) یا رهایی از آثار ماده صرف میشود.
فعالیتهای مهم اجتماعی، شغلی، وتفریحی بخاطر مصرف ماده کنار گذاشته می‌شود.
ادامه مصرف علیرغم آگاهی از مشکلات روانشناختی یا جسمانی مستمر یا عود کننده‌ای که احتمالاً از مصرف ماده ناشی شده و یا در نتیجه آن تشدید می‌شوند (مانند ادامه مصرف کوکائین علیرغم وجود افسردگی ناشی از کوکائین، یا ادامه مصرف الکل علیرغم شناخت این موضوع که زخم گوارشی یا ادامه مصرف آن شدت می‌یابد) (کاپلان وسادوک، ۲۰۱۰، ترجمه ارجمند و همکاران، ۱۳۹۰).
والبته باید مشخص شود که :
با وابستگی فیزیولوژیک : شواهد تحمل یا ترک (یعنی یکی از موارد ۱ و ۲ وجود دارد).
بدون وابستگی فیزیولوژیک : فقدان شواهد تحمل یا ترک (یعنی هیچ یک ازموارد ۱ و۲ وجود ندارد) (کاپلان وسادوک، ۲۰۱۰، ترجمه ارجمند و همکاران، ۱۳۹۰).
۲-۱-۴ سوء مصرف مواد
اختلالات مربوط به سوء مصرف مواد شیوع بالایی داشته و عوارض زیادی را ایجاد میکنند. طیف درمانهای دارویی و روان درمانی مربوط به این مشکلات رو به گسترش است. پیچیدگی عوامل زیست شناختی ژنتیک و اجتماعی – محیطی در ایجاد این اختلالات، هر فردی را مستلزم داشتن مهارت‌های ویژه با این بیماران می‌کند.مشکلات مربوط به سوء مصرف مواد باعث ناتوانی‌های چشمگیری در درصد بالایی از مردم میشوند. سوء مصرف مواد غیرقانونی بر زمینه‌های متعدد عملکرد افراد تاثیرگذاشته و تشخیص همزمان[۹۲] بیماریهای دیگر در ۶۰ تا ۷۵ درصد بیماران مبتلا به اختلال های مربوط به مواد دیده میشود. حدود ۴۰درصد جمعیت آمریکا حداقل یک بار از یک ماده غیرقانونی استفاده کردند و در بیش از ۱۵درصد جمعیت بالای ۱۸ سال، تشخیص این اختلالها دیده میشود. سندرمهای ناشی از مصرف مواد می‌توانند تابلوی کامل بیماریهای روانپزشکی از جمله اختلالات اساسی خلقی، روانپریشی، و اضطرابی را تقلید کنند (کاپلان وسادوک، ۲۰۱۰، ترجمه ارجمند، رضایی و فغانی جدیدی، ۱۳۹۰).سوء مصرف یعنی استفاده معمولاً سر خود، از هر دارو یا ماده گفته می شود که مغایر با الگوهای مورد تایید جامعه یا علم طب باشد.
۲-۱-۴-۱ملاک های تشخیصی برای سوء مصرف مواد به شرح زیر می باشد:
الف) الگوی غیر انطباقی مصرف مواد که موجب ناراحتی یا تخریب قابل ملاحضه بالینی شده و با یک یا چند علامت از علایم زیر که در طول یک دوره ۱۲ ماهه روی می‌دهند تظاهر می کند :
مصرف مکرر مواد که منجر به ناتوانی در برآوردن تعهدات عمده مربوط به نقش فرد در کار، مدرسه یا خانه می‌شود(مانند غیبت‌های مکرر یا عملکرد ضعیف شغلی مربوط به مصرف ماده؛ غیبت تعلیق یا اخراج از مدرسه به دلیل مصرف مواد ؛ مسامحه نسبت به فرزندان وخانه).
مصرف مکرر مواد در موقعیت‌هایی که در آنها مصرف ماده از نظر فیزیکی خطرناک است (مثلاً رانندگی یا کار با ماشین آلات تحت تاثیر مواد).
مشکلات قانونی تکراری مربوط به مواد (مثلاً دستگیری به دلیل رفتارهای نادرست مربوط به مصرف مواد).
مصرف مداوم مواد علیرغم مشکلات مکرر یا عود کننده اجتماعی یا بین فردی که ناشی از تأثیرات ماده بوده یا بر اثر آن تشدید شده‌اند (مانند مشاجره با همسر در مورد نتایج مسمومیت، نزاع فیزیکی)
ب) نشانه‌های فوق هیچگاه واجد ملاک‌های وابستگی به این خانواده از مواد نبودهاند (کاپلان وسادوک، ۲۰۱۰؛ ترجمه ارجمند و همکاران، ۱۳۹۰).
تشخیص سوء مصرف مواد ،از وابستگ به مواد متفاوت است .در سوء مصرف مواد به تعداد کمتری از ملاک های تشخیص نیازمندیم ،امادر تشخیص وابستگی به مواد ،ملا کهای تحمل وعلایم قطع دارو (ترک) برای تشخیص ضروری می باشد. کاپلان وسادوک، ۲۰۱۰؛ ترجمه ارجمند و همکاران، ۱۳۹۰).
۲-۱-۵ قطع مصرف یا ترک مواد
قطع مصرف[۹۳] یا ترک مواد، یک سندرم مربوط به مواد که پس از قطع یا کاهش مقدار دارو یا ماده ای که بطور مرتب در یک دورهی طولانی مصرف می شده ، روی می دهد . این سندرم متشکل از علایم ونشانه های جسمی توام با تغییرات روانشناختی مثل اشکال در تفکر ،احساس ورفتار می باشد. به آن سندرم پرهیز هم گفته می شود .
۲-۱-۵-۱ ملاک های DSM_IV_TRبرای ترک مواد:
الف)پیدایش یک سندرم مختص ماده ای خاص در نتیجه قطع (یا کاهش) مصرف زیاد وطولانی یک ماده
ب)سندرم مختص به ماده ناراحتی قابل ملاحضه بالینی ایجاد کرده یا موجب تخریب عملکرد اجتماعی ،شغلی یا سایر حوزه های مهم عمکرد می شود .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...