الف)ازدحام
یک موقعیت اجتماعی است که بعد از اختلال در قواعد حریم خصوصی رخ می دهد و یک مفهوم پیچده است که در موقعیتهای متفاوت رخ می دهد، زمانی که سطح ارتباط اجتماعی از آنچه که مورد نظر است تجاوز می کند. مفهوم ازدحام و تراکم گاهی بجای هم می نشینند. تراکم به معنای تعداد افراد در یک واحد از فضا می باشد.اما ازدحام یک مفهوم روانی است که پایه واساس تجربی و انگیزشی دارد.تراکم یک موقعیت لازم برای ازدحام است اما کافی نیست. به عبارت دیگر همه محیط های متراکم برای افراد ایجاد ازدحام نمی کند. وبالعکس محیط های کم تراکم نیز بدون ازدحام نیستند. زیرا ازدحام ممکن است بین دو نفر نیز احساس شود .(Mohammadniaygharaei, et al,2012:73) در وا قع احساس ازدحام زمانی ایجاد می شود که مکانیزمهای تنظیم حریم خصوصی نتوانند سطح مطلوب تعامل را ایجاد کنند و تعامل از سطح مطلوب فراتر رود. احساس ازدحام به عوامل گوناگونی بستگی دارد طبق پژوهش آقای محمد نیای قرایی(۲۰۱۲) سطح حریم خصوصی کسب شده و مطلوب با سطوح درک ازدحام در مکانهای عمومی بهم پیوسته است.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
گیفورد(۲۰۰۲) عوامل موثر بر درک ازدحام را اینگونه بیان می کند.
نمودار(۳-۱) عوامل موثر بر درک ازدحام
محیط فیزیکی
وضعیت اجتماعی – فرهنگ
ویژگیهای شخصی
فرهنگ
ازدحام
تراکم
احساسات- ادراکات
رفتارها
استرس –آرامش
طبق نمودار(۳-۳) هر فرد بر اساس عوامل فردی، بین فردی و موقعیتی، سطح خاصی را به عنوان سطح مطلوب در نظر میگیرد، به عنوان مثال یک فرد منزوی، احتمالا به تعامل اجتماعی زیاد علاقه ای ندارد. عوامل بین فردی مانند علاقه مندی به یک فرد که منجر به افزایش تعامل می شود. فرد براساس میزان مطلوب حریم خصوصی از سازوکارهای مختلف استفاده می کند حال اگر به سطح مطلوب نرسد و تعاملات اجتماعی از سطح مورد نظر بالاتر باشد ، فرد دچار احساس ازدحام میشود.و دوباره ناچار مرزها را بازبینی می کند تا بتواند به سطح مطلوب برسد و در صورت عدم موفقیت، به ناچاراین عدم تعادل را می پذیرد و حتی ممکن است در سطح مطلوب نیز تغییر ایجاد کند.
نمودار۳-۲
ب)انزوای اجتماعی
هنگامی که تعاملات و میزان برون داد یا درون داد اطلاعات فرد از میزان مطلوب وی کمتر باشد فرد احساس انزوای اجتماعی می کند. انزوای اجتماعی ترکیبی از تعاملات اجتماعی پایین، همراه با احساس تنهایی است. احساس تنهایی تجربه ای ذهنی ونامطلوب است که به دنبال نقص (چه به لحاظ کمی و چه به لحاظ کیفی) در شبکه روابط اجتماعی شخص ایجاد می گردد. احساس تنهایی در تعاملات میان سطح تماسهای اجتماعی که فرد انتظار دارد یا خواستار آن است و میزانی که او بطور واقعی از آن برخوردار است ریشه دارد (حسینی،۱۶۸:۱۳۸۷،به نقل از گیلانی،۱۵:۱۳۹۲). اگر شخص در تعاملات خود به حد مطلوب نرسد و میزان برون داد و درون داد اطلاعات از حد مورد نظر شخص کمتر باشد شخص دچار انزوای اجتماعی می شود. در تحقیقی که توسط بروان (۱۹۹۲ ) در میان دانش آموران خوابگاه صورت گرفت با آنکه دانش آموزان در یک خوابگاه اشتراکی زندگی می کردند، تنهایی تجربه ای بود که اغلب اوقات احساس می شد.درواقع در این حالت روابط موجود از روابط مورد انتظار فرد کمتر است.تنهایی در حالتی که فرد تمایل به برقراری رابطه با دیگران دارد یک احساس نا خوشایند می باشد. اگر بخواهیم از دیدگاه تونیس به مسئله توجه کنیم افراد امروزه در شهرها ،علیرغم تراکم بالای جمعیت دچار انزوای اجتماعی اند تا احساس ازدحام. از دیدگاه تونیس، تحولات شهرنشینی و صنعت موجب پدید امدن انبوه جمعیتی می گردد که پیوندهای قوی میان آنها وجود ندارد، جمعیت شهرنشین متشکل از انسانهایی از خودبیگانه ومنزوی است (گیلانی،۴۸:۱۳۹۲). زیمل(۱۹۵۰)، ویرث(۱۹۸۳) و میلیگرام (۱۹۷۰) نیز به تحریکات فروانی که زندگی شهری بر افراد وارد می کند اشاره کرده اندو نتیجه آنرا افرادی بی توجه به یکدیگر می دانند.
ج)سطح مطلوب حریم خصوصی
برای هر فرد در هر زمان سطح ایده آلی از حریم خصوصی وجود دارد که فرد در جستجوی دستیابی به آن است در حالیکه حریم خصوصی کسب شده اشاره به سطح تماس تجربه شده بوسیله افراد در نقطه مشخص از زمان است. اگر میزان کسب شده حریم خصوصی با میزان ایده ال فرد یکی باشد شخص به سطح مطلوب حریم خصوصی رسیده است. در غیر اینصورت شخص دچار ازدحام یا انزوای اجتماعی شده است.
۳-۲-۱-۵- مکانیزم های تنظیم حریم خصوصی
افراد برای تنظیم میزان تعامل با دیگران از مکانیزم هایی استفاده می کنند که این مکانیزمها از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت هستند این مکانیزم ها شامل رفتارهای زبانی و فرا زبانی ،غیر زبانی ،مکانیزم های محیطی(پوشاک و زیور آلات، فضای شخصی، رفتارهای قلمرو یابی) و سبک هایی از پاسخ که در آن فرهنگ تعریف شده اند می باشد.(Altman,1977: 67) استفاده از مکانیزمهای گوناگون، سطوح متفاوتی از حریم خصوصی را ایجاد می کنند به عنوان مثال کسی که تماس بیشتری را طلب می کند می تواندبه دوست خود زنگ بزند.
در پژوهشی که توسط رابرتس و گریگور (۱۹۷۱) در مورد قبیله مهیناکو انجام گرفت به این نتایج دست یافت که فرهنگ مهیانکو بیانگر ماهیت چند وجهی امر تنظیم حریم خصوصی است که مستلزم مکانیزمهای مختلف از جمله محیط فیزیکی (اطلاع از گذرگاههای دیگران و در عین حال داشتن مخفیگاهی برای خود، داشتن زندگی دسته جمعی و در عین حال جدا بودن خانواده ها از هم و مردان از زنان)، رفتار کلامی(محدودیت پرس و جو از دیگران، تودار بودن و آرام حرف زدن)، و رفتار غیرکلامی(پرهیز از حالات عاطفی) است (آلتمن ،۱۷:۱۳۸۲). این مکانیزمها همچون نظامی یکپارچه عمل می کنند تا به نتیجه برسند واستفاده از آنها بستگی به زمان و موقعیت دارد و اگر شخص نتوانست به سطح مطلوب تعامل دست یابد ممکن است به سازوکارهای دیگری متوسل شود. به عنوان مثال اگر شخص مزاحم به در بسته توجه نکند(مکانیزم قلمرویابی) ممکن است شخص از او بخواهد که اتاق را ترک کند(مکانیزم زبانی).
ترکیبات متفاوتی از مکانیزمهای حریم خصوصی در موقعیتهای متفاوت بکاربرده می شود.وقتی با یک غریبه مواجه می شوید، ممکن است الگوهای رفتاری متفاوتی را به نمایش بگذارید تا تفاوت دسترسی بین او با خانواده را نشان دهید. استفاده از مکانیزمهای متفاوت منجر به روابط اجتماعی متفاوت که منعکس کننده دسترسی یا عدم دسترسی می باشد، می شوند (آلتمن و کمرز،۱۹۸۰ به نقل از مهد رزالی،۲۰۱۳:۶۶۴).
الف)رفتارهای کلامی و فرا کلامی
رفتارهای کلامی را از دو جنبه می توان بررسی کرد.از نظر محتوا و ساختار.
منظور از محتوای کلام در واقع چیزی است که به زبان می آید و آنچه فرد به دیگران می گوید مانند ” می خواهم تنها باشم”. فرد با بهره گرفتن از محتوای کلامی میزان رضایت خود را از از حریم خصوصی کسب شده نشان می دهد ، مانند ” نمی دونی در بسته یعنی چه”. یک مکانیزم زبانی برای حفظ حریم خصوصی در مکانهای عمومی که توسط دیویس و اولسون[۲۹](۱۹۷۱) شناخته شده است استفاده از زبانهای ناشناخته برای اطرافیان است که به افراد اجازه می دهد مکالمه خصوصی داشته باشند این روش بیشتر توسط بچه های مدرسه استفاده می شود ( Newell,1995,97). ابعاد ساختاری رفتار کلامی همان چیزی است که ویژگی فرا کلامی یا فرا زبانی نامیده می شود. مال و شوتز (۱۹۶۴) اجزای سازنده ساختار کلام را اینگونه طبقه بندی کرده اند:۱)اسلوب زبان، که شامل نسبت های فعل/صفت،اقسام کلمه و زمان فعل است ۲)انتخاب و تنوع واژگان، که مربوط است به نوع سخن در ارتباط با میزان برون داد ۳)تلفظ و لهجه ۴) پویایی صدا شامل کیفیت، ضرباهنگ، تداوم، مکث و وسط حرف کسی دویدن ۵) آهنگ کلام ۶)ویژگی زمانی ، مثل مدت زمان و پوشیدگی کلام ۷)بازده یا برون داد کلامی ۸) کیفیت صدا مثل زیر وبمی و آهنگ و میزان بلندی صدا۹ ) تولید آوا، مثل خمیازه و جیغ و فریاد(آلتمن ،۳۸:۱۳۸۲). صحبت کردن به زبان بومی در جمعی که با آن آشنایی ندارند و استفاده از ضمایر شخصی مستقیم مانند” من “و “ما “در مقابل “بعضی ها” و “دیگران”، نمونه های از مکانیزم فرا کلامی است.
ب)رفتارهای غیر کلامی
رفتار غیرکلامی یا به اصطلاح معروف “زبان بدن”، همان استفاده از اعضا و حالات بدن برای برقراری ارتباط است.مانند چشم غره، اخم کردن، انقباض بدن هنگامی که ناچاریم در فضای کم در کنار دیگران باشیم، خیره شدن به جلو با بی تفاوتی ، کم کردن تماس چشمی. اکمن و فریزن(۱۹۶۹،۱۹۷۲) پنج نوع رفتار غیر کلامی را توصیف کرده اند.که عبارتند از:۱)نشانه ها که غالبا جایگزین کلمات می شوند مانند تکان دادن مشت به معنای خشم ، یا باز کردن آغوش برای کسی۲) مصورها،که مکمل جملات و رفتارهای کلامی هستند، مانند اشاره به اشیاء۳)جلوه های عاطفی که برای بیان احساسات بکار میروند ۴) تنظیم کننده ها،که بر تعامل نظارت دارند، مثل تکان دادن سر به نشانه تایید والگوهای تماس چشمی و ژست و اداها ۵)تعدیل کننده ها، تتمه ای از رفتارهای اولیه که در مورد هرکس منحصر بفرد است مانند پوشاندن چشم، صورت دهان یا جویدن ناخن (آلتمن ،۴۱:۱۳۸۲).
پ) مکانیزمهای محیطی
مکانیزمهای محیطی شامل سه بخش ۱- پوشاک و زیور آلات ۲- فضای شخصی ۳- قلمرو یابی می باشد.
۱- پوشاک و زیور آلات
لباس هر فرد تا حدی نمایانگر طرز تفکر وی هست در واقع افراد با نحوه پوشش خود به دیگران نشان می دهند چه کسی هستند و چه جایگاهی دارند و دیگران چگونه باید با آنها رفتار کنند.بطوریکه مورفی (۱۹۶۴)
در بررسی فرهنگ طوارق مشاهده کرد که مردان از زمان بزرگسالی حجاب را بپوشند و اشاره می کند که حجاب یک مکانیزم تنظیم مرزو منعکس کننده باز و بسته بودن با دیگران است و بوسیله آن این افراد کنش متقابل با دیگران را کنترل می کنند(Altman,1977:76). تحلیلی که گافمن(۱۹۶۱) در یک آسایشگاه روانی کرده است نشان دهنده ی این است که بیماران بر رفتار فردی، پوشاک و لوازمشان کنترل و نظارت ندارند. محدودیت هایی که در مورد استفاده از پوشاک و زیور آلات و لوازم شخصی بر فرد اعمال می شود به نوعی تجاوز به سازوکارهای نظارت بر خلوت است و از نظارت فرد بر خودش جلوگیری می کند(آلتمن ،۴۱:۱۳۸۲).
۲- فضای شخصی
عملکرد فضای شخصی در دیدگاه های مختلف از جمله آلتمن (۱۹۷۹)، هال (۱۹۶۴، ۱۹۶۶)، سامر (۱۹۵۹) ودیدگاه گافمن (۱۹۷۱) مورد بحث است. این دیدگاه ها عملکرد فضای شخصی را یک حالت نظارتی ومحافظتی در روابط فرد با دیگران می دانند.کنتر (۱۹۷۵) مفهوم فضای شخصی را در بحث حریم خصوصی را مهم می داند زیرا فضای شخصی حبابی است که ورود بدون اجازه به آن تهاجم به حریم خصوصی محسوب می شود (۹۱:Newell,1995).آلتمن بر اهمیت آن در حفظ حریم خصوصی تاکید می کند هال آنرا به یک حباب محافظ در اطراف فرد تشبیه می کندو.سامر چهار مشخصه برای آن در نظر می گیرد ۱- قابل حمل است ۲- مرکز مکانی و روانی آن بدن فرد است۳- توسط مرزهای نامرئی از بقیه محیط مشخص می شود ۴- نفوذ با آن توسط دیگران باعث ناراحتی و کناره گیری فرد می شود (Horner,1953:149). می توان گفت که فضای شخصی عنصر کلیدی در ارتباطات میان فردی است. فضای شخصی یکی از سازوکارهای تنظیم حریم خصوصی است و فرد را قادر می سازد که فاصله و جهت گیری خود را نسبت به دیگران تغییر دهد و با این تغییرات عملا رابطه خود را با دیگران تغییر دهد. برای مثال، نزدیکی و برقراری رابطه رودر رو فرصت های بسیاری را برای تماس جسمی، تماس بصری و احساس گرمای بدن او فراهم می کند. اما فاصله ی زیاد از غنای رابطه به شدت می کاهد ( آلتمن ،۱۱:۱۳۸۲). می توان از فضای شخصی به عنوان فاصله فیزیکی نام برد که افراد در هنگام تعامل از آن استفاده می کنند و اهمیت آن در میزان و نوع تماسی است که افراد در فواصل گوناگون می توانند داشته باشند. اگر تهاجمی به فضای شخصی رخ دهد فرد از دیگران فاصله میگیردو مرزهای فضای شخصی اش را نوسازی می کند.
الف) تهاجم به فضا شخصی ب) عدم تهاجم به فضای شخصی
۳- قلمرو
یکی از سازوکارهای تنظیم حریم خصوصی رفتار قلمرومدارانه است وموجب تسهیل تعاملات اجتماعی می شود.فضای شخصی فضای پیرامون فرد را در بر میگیرد.اما قلمرو، محدوده وسیعی شامل محیط و اشیای موجود در آن می باشد.رفتار قلمرو مدارانه موجب می شود افراد بتوانند بر تعامل اجتماعی خود نظارت بیشتری داشته باشند و آنرا مدیریت کنند. رفتار قلمرو مدارانه به اختصاص دادن اشیاء و مکان ها و مالکیت آنها گفته می شود ودر هویت افراد نقش دارد. زیرا مشخص می کند که چه چیز و به چه میزان به شخص تعلق دارد.تعاریف زیادی در مورد قلمرو بیان شده است. از جمله :
محدوده ای است که یک شخص،خانواده یادیگرگروه ها برآن نظارت دارند. نظارت بر قلمرواز طریق تملک واقعی یا بالقوه صورت می گیرد و- دست کم در سطح انسانی – نه با درگیری یا تهاجم(سامر ،۱۹۶۶ به نقل از آلتمن ،۱۳۱:۱۳۸۲).
رفتار قلمروی یکی از سازو کارهای نظارت بر مرز میان خود ودیگری است که به واسطه ی خصوصی سازی یا علامت گذاری مکان یا شی صورت می گیرد و نشان می دهد که آن مکان یا شی “از آن ” فلان فرد یا گروه است. کاربرد خصوصی سازی و مالکیت در نظارت بر تعامل اجتماعی است ،این امر به برآوردن نیازهای جسمی و اجتماعی کمک می کند. در صورت تجاوز به مرزهای قلمرو گاه واکنش های دفاعی نشان داده می شود(آلتمن ،۱۳۱:۱۳۸۲).
رفتار قلمرو مدارانه انسان تنها به مالکیت مکان محدود نمی شود بلکه شامل اشیاء مانند کتاب، قلم، اتومبیل…. همچنین علوم، هنر و دانش را در بر میگیرد و مسئله حق امتیاز و ثبت آثار را نیز شامل می شود.
طبقه بندی قلمرو
قلمرو بر اساس اهمیت ،درگیری فرد در آنها ، نقش آنها در زندگی، طول عمر یا دوام مالکیت به سه دسته ، قلمرو اولیه ، قلمرو ثانویه و قلمرو عمومی تقسیم می شوند.
قلمرو اولیه یا قلمرو شخصی مانند خانه یا اتاق خواب می باشد که تحت مالکیت فرد یا گروه است و دیگران نیز آنرا به رسمیت می شناسند. قلمرو ثانویه حد فاصل بین قلمرو اولیه است که فرد در آنها نظارت کامل دارد و قلمرو عمومی ، که تقریبا همگان می توانند از آن استفاده کنند.این قلمرو ها مانند قهوه خانه ها یا باشگاه در آن واحد هم در دسترس عموم است و هم تحت نظارت استفاده کنندگان ثابت. این قلمرو به دلیل نیمه عمومی بودن اصول و مقررات مشخصی بر آنها حاکم نیست. در معرض تجاوز دیگران بودن این قلمرو ممکن است به تضاد و تقابل اجتماعی بینجامد.به دلیل ابهام در مسئله نظارت و مالکیت این قلمروها ،احتمال عدم ارتباط درست و تضاد و تقابل نیز در چنین قلمروی بیشتر است و افراد باید بطور مداوم مرزهای پیرامون خود را تنظیم کنند. قلمرو عمومی قلمرو موقتی است و تقریبا هر کسی به آن دسترسی و حق استفاده از آن را دارد اما دراین قلمرو ها از افراد انتظار می رود بصورت مناسب و منطبق بر هنجارها رفتار کند.گافمن (۱۹۶۱) در بررسی خود از یک بیمارستان روانی از فضای آزاد نا م می برد. فضایی که به طور موقتی عمومی و در دسترس همه ی بیماران است. این فضا محدوده هایی چون توالت ها و برخی از راهروها را، که بیمار می تواند در آنها تنها و فارغ از نظارت باشد،در بر می گیرد.گافمن (۱۹۷۱)چند قلمرو عمومی را توصیف کرده است.۱- فضایی عمومی که افراد یاگروهها می توانند موقتا ادعای مالکیت آن را داشته باشند(مثل میز و صندلی در رستوران و صندلی اتوبوس)که به محض اینکه آن را ترک کنند این حق آنها از بین می رودنوع دیگرنوبتی است که در صف سینما یا مکان ها دیگر میگیریم. مالکیت این قلمرو نیز موقتی است و افراد باید مقررات خاصی را پیروی کنند.نوع دیگر فضای کاربرد یا محدوده پیرامون فرد یا گروه است که تحت نظارت او تلقی می شود مانند حوزه دید کسی که از یک نمایشگاه دیدن می کند و معمولا دیگران راه آن را سد نمی کنند (آلتمن،۱۴۸:۱۳۸۲). قلمرو عمومی تابع عرف، هنجارها و آداب اجتماعی است تا به مقرراتی که خود فرد وضع می کند. از آنجا که محدوده قلمرو عمومی و ثانویه به درستی قابل تشخیص نمی باشد موجب تضاد و گاهی تجاوز به حریم دیگران پیش می آید.
تجاوز به قلمرو
گافمن (۱۹۷۱) از واژه تجاوز برای توصیف فردی استفاده کرده است که مکان متعلق به فرد یا گروه دیگر را تصرف کرده است گافمن نوع دوم را زیاده خواهی می نامد و آن وقتی است که فرد بیش از آنچه مورد قبول جامعه است محدوده ی قلمرو را اشغال کند. مانند کسی که در اتوبوس دو صندلی را اشغال کند یا باصدای بلند صحبت کند(آلتمن،۱۴۹:۱۳۸۲). از دیگر موارد تجاوز به قلمرو می توان به مهمان ناخوانده،کثیف کردن یک مکان،انداختن آب دهان ،نشستن در نزدیک بساط دیگران در پارک،گرفتن جای دیگران را نام برد.استفاده از در، نرده ، دیوار در محل زندگی یا قرار دادن کتاب وکت روی میز کتابخانه از رفتارهای قلمرو مدارانه محسوب می شوند.
ث)سازو کارهای فرهنگی
توافق عام بر این وجود دارد که هر فرهنگی به دنبال برخی از انواع حریم خصوصی است. رفتار های جنسی و مذهبی در اکثر فرهنگ ها این حریم ها را ایجاد می کند. سازوکارهای فرهنگی،آداب و رسوم و هنجارهای حاکم بر اعضای یک فرهنگ را در بر می گیرد.این سازوکار مجموعه ای از سازوکارهای مختلف کلامی، غیرکلامی ،.. است که خاص هر فرهنگ می باشد. به عنوان مثال گفتن “یا الله” در هنگام ورود به یک مکان یک سازوکار کلامی در فرهنگ مسلمانان ایرانی می باشد. گیرتز در بررسی جامعه جاوه این سازوکارها را شامل روابط کنترل شده و خویشتندارانه ، حرف زدن آرام وآهسته،پنهان کردن احساسات و رعایت آداب معاشرت در خانواده بیان می کند( آلتمن ،۱۱:۱۳۸۲).