فایل شماره 5438 |
ـ افراطی بودن یا شدت یک نگرش: واکنش هیجانی است که شیء یا موضوع نگرش در شخص بر میانگیزد.
ـ درجۀ اهمیت نگرش: شخص تا چه اندازه تحت تأثیر آن نگرش قرار دارد و تا چه اندازه آن نگرش برای او مهم است. هر چه اهمیت یک نگرش برای فرد بیشتر باشد، تمایل او به استفاده از این نگرش در پردازش اطلاعات، تصمیمگیری، و البته اقدام به عمل خاص، بیشتر خواهد بود کراوس[۱۰۶] (۱۹۹۵) (کریمی، ۱۳۸۸: ۵۹). عوامل زیادی هستند که درجۀ اهمیت یک نگرش را تعیین میکنند، اما از مهمترین آنها میتوان به «نفع شخصی»، «همانندسازی اجتماعی» و «وابسته به ارزش بودن» اشاره کرد. بنابراین، در مجموع، به نظر میرسد که آنچه یک نگرش را مهم میکند، رابطۀ آن با نیازها و ارزشهای اساسی اجتماعی و فردی است. پس نباید جای تعجب باشد که تغییر دادن نگرشهای مهم ما کاری دشوار باشد (کریمی، ۱۳۸۸: ۶۰).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ـ دانش: اطلاعات شخص در مورد شیء یا موضوع نگرش چقدر است.
ـ قابلیت دسترسی: درموقعیتهای مختلف، آن نگرش با چه سهولتی به ذهن میآید.
یافتههای علمی حاکی از آن است که هر چند همۀ این موارد، در نیرومندی نگرش نقش دارند، ولی در عین حال، با هم نیز در ارتباطاند (کراسنیک و همکاران[۱۰۷]، ۱۹۹۳).
پتی، هاوت وت و اسمیت[۱۰۸] در سال ۱۹۹۵ اعلام کردند که نگرشها هر چه نیرومندتر باشند، علاوه بر این که بهتر عمل میکنند، در برابر تغییر نیز مقاومتر خواهند بود، در طول زمان، ثبات بیشتری خواهند داشت و هماهنگی آنها با رفتار بیشتر خواهد بود (بونر و وانک، ۱۳۹۰: ۸۸).
۷ـ۲ـ۲ـ۱ـ۲ـ کارکردهای نگرش:
شاویت[۱۰۹] (۱۹۸۹) طبقهبندی چهارگانۀ زیر را برای کارکردهای نگرش بیان کرده است:
یکم ـ کارکرد دانشی:[۱۱۰] این کارکرد، به عنوان مهمترین کارکرد نگرشها به شمار میآید ،به گونهای که میتوان گفت تمام نگرشها تا اندازۀ زیادی در خدمت آن هستند. همان طور که اسمیت و همکارانش[۱۱۱] متذکر شدهاند، نگرشها به ما در سنجش موضوعها یا حوادث محیطمان کمک میکنند و نگرش نسبت به یک موضوع، ما را از تلاشِ تشخیص دوباره، در این زمینه ـ که هر گاه ما با این موضوع روبهرو شدیم، چگونه باید رفتار کنیم ـ، بینیاز میسازد.
دوم ـ کارکرد فایدهبخشی:[۱۱۲] این کارکرد، در نظریۀ یادگیری[۱۱۳] ریشه دارد و بر این فرض بنا شده است که نگرشها میتوانند به مردم کمک کنند تا نتایج مثبتی به دست آورده و از نتایج منفی اجتناب ورزند. به این ترتیب، ما موضوعات را به همان اندازهای که با پاداشها یا تنبیهها مرتبط میشوند، دوست خواهیم داشت یا از آنها متنفر خواهیم بود.
سوم ـ کارکرد هویت اجتماعی:[۱۱۴] بر اساس این کاکرد، نگرشها، بیان ارزشهای اصلی و مفهوم «خود» را برای شخص تسهیل میکنند، بدین ترتیب که داشتن نگرشهای خاص و ابراز آنها میتواند هویتیابی شخص را با گروههای مرجع خاص، شکل دهد.
چهارم ـ کارکرد حفظ حرمت خود:[۱۱۵] این کارکرد بیان میدارد که نگرشها ممکن است از طریق کارکردی که به اصطلاح «دفاع از من»[۱۱۶] نامیده میشود، شخص را از موضوعات منفی جدا سازد. در واقع، نگرشهای منفیِ عمدتاً معطوف به اقلیتها یا گروههای حاشیهای نژادی، فرد را به فاصلهگرفتن از خطری که فرض میشود این گروهها به وجود میآورند، سوق میدهد. از طرف دیگر، نگرشها ممکن است به متحد شدن «خود» فرد با موضوعات مورد علاقۀ او کمک کنند و بنابراین، فرد را به لذت بردن از سربلندی به دست آمده، قادر سازند.
لازم به توضیح است که یک نگرش، ممکن است به طور همزمان، کارکردهای متعددی داشته باشد و اثر یک کارکرد خاص، ممکن است مربوط به این امر باشد که چه جنبهای از موضوع نگرش، در موقعیت معیّنی برجسته و چشمگیر است (شاویت، ۱۹۸۹، به نقل از: اشتروبه و هیوستون، ۱۳۸۳: ۳۳۷ ).
۸ـ۲ـ۲ـ۱ـ۲ـ سنجش نگرشها
نگرشها به طور مستقیم قابل مشاهده نیستند، بنابراین، اگر بخواهیم از نگرش یک شخص آگاهی پیدا کنیم، ناگزیر باید راهی برای ارزیابی آن بیابیم. روشهای متنوعی برای ارزیابی نگرش افراد از سوی روانشناسان اجتماعی پیشنهاد و تجربه شده است که مهمترین آنها عبارتاند از:
ـ سنجش مستقیم: به این معنا که از خود فرد در خصوص نگرشهایش سؤال کنیم. این نوع سنجش، هم در پژوهشهای علمی و هم در پژوهشهای کاربردی، بیشترین کاربرد را داراست، در عین حال، انتقادهایی هم به این روش وارد است، از جمله این که وقتی موضوع نگرش برای پاسخدهندگان مشخص باشد، آنها ممکن است در اثر شرایط محیطی و یا موقعیتی که در آن قرار گرفتهاند، پاسخ درستی به آن ندهند و یا به دلیل همنوایی با هنجارهای اجتماعی که در آن موقعیت استنباط میکنند، نگرشهای خود را تعدیل کنند. هر چند برای پیشگیری از این مشکلات، روشهایی پیشنهاد شده است که با به کارگیری آنها میتوان اعتبار و پایایی سنجهها را تا حد قابل قبولی ارتقاء داد، اما در عین حال در بعضی موارد، از سنجههای غیر مستقیم نیز برای سنجش نگرش استفاده میشود.
ـ سنجش غیر مستقیم: در این روش، به جای پرسیدن سؤالهای مستقیم، میتوان نگرشها را از روی سرنخها یا نشانههای دیگر استنباط کرد. اهمیت این روش تا آنجاست که روانشناسان اجتماعی از بعضی روشهای غیر مستقیم، برای سنجش نگرشهایی که حتی خود شخص نیز از آنها آگاهی ندارد (نگرشهای ناآشکار) بهره میگیرند.
برای سنجش نگرشها از انواع مقیاسهای اسمی، ترتیبی، فاصلهای و نسبی استفاده میشود، اما از آن جا که معمولاً نگرشها با ارزشیابی و قضاوت در مورد پدیدهها همراه هستند، پژوهشگران حوزۀ نگرش، به صورت تخصصی معمولاً با مقیاسهای ترتیبی و فاصلهای کار میکنند. این مقیاسها امکان محاسبۀ میانگینهای حسابی و همبستگیها و بیشتر عملیات آماری که روانشناسان در تحلیل دادهها به کار میبرند را فراهم میآورند. (بونر و وانک، ۱۳۹۰: ۳۸)
۳ـ۲ـ۱ـ۲ـ روحانیت
در تاریخ بشر، هر کجا دینی وجود داشته است، در کنار آن، نهادی به نام عالمان و حاملان پیام دین یا روحانیت، برای فهم، تفسیر، تعلیم و تبلیغ آموزههای دینی تأسیس شده و عدهای در چارچوب این نهاد، عهدهدار حفظ و گسترش آن دین شدهاند. نقش عالمان دینی به اندازهای مهم بوده و هست که بسیاری، فراز و فرودهای مذاهب و تحولات درونی آنها را عمدتاً تابعی از تحوّل حوزههای دینی و روحانیت آنها ذکر کردهاند.
اما در تعریف یک عالم دینی یا روحانی، او را جزو کدام گروه از طبقات یا اقشار اجتماعی میتوان طبقهبندی کرد؟ آیا روحانی بودن، یک شغل است؟ آیا طلبه، یک صاحب حرفه است؟ و آیا حوزوی بودن، یک صنف است؟ اگر در «شغل» بودن روحانیت به معنای «کارویژۀ درآمدزایی که ورود بدان به انگیزۀ امرار معاش صورت میپذیرد» شک داشته باشیم، در صاحب حرفه بودن «طلبه» به معنای «عضویت در گروهی اختصاصی که متعهد به ارائۀ خدماتی معیّن به جامعه بوده و از یک رشته مهارتهای تخصصی و دانش فنی برخوردار است» جای تأمل نیست (عالمزادۀ نوری، ۱۳۸۸: ۹).
به طور کلی، برخی از اصناف اجتماعی (مانند معلمی، قضاوت، پزشکی و…) ـ که آرمان حرفهای ویژهای دارند ـ، از جایگاه معنوی خاصی در میان مردم برخوردارند. صاحبان این حِرَف با وجود این که در برابر خدمات خود کارمزد دریافت میکنند، اما از آنها نوعی تعهد فراتر از مناسبات مالی انتظار میرود. این گروه در کار خود، باید جنبههای انسانی و فوق مادی را هم لحاظ کنند و فروگذاری وظیفه، به بهانۀ عدم تأمین مالی از سوی خدماتگیرنده، از آنان پذیرفته نیست؛ چرا که حیات مادی یا معنوی فرد یا جامعه، به خدمات آنها وابسته است.
در این میان روحانیت جایگاه والاتری دارد؛ چرا که یک جامعۀ دینی، نجات و سعادت خود را در گرو پیروی از دین میداند و روحانیت، تنها نهادی است که رسماً متکفّل تبیین نحوۀ صحیح دینورزی، نظارت بر شیوۀ دینداری مردم و ارائۀ الگوی عملی تدیّن در جامعه مذهبی است. یک روحانی، در راه شناخت عمیق دین خدا، ابلاغ، دفاع و اجرای آن میکوشد و برنامۀ خدمت اجتماعی خود را در این رسالت، متمرکز کرده است؛ یعنی بر خلاف دیگر مردم که عمدۀ زمان و توان خود را در برنامههای دیگر میگذرانند، یک روحانی، سرمایۀ توان و زمان خود را عمدتاً به ارتباط با منابع دینی و تلاش برای فهم و تبلیغ آن، یا دفاع از آن، یا گسترش زندگی دینی در سطح جامعه صرف میکند.
بنابراین، بر طبق تعالیم اسلام، روحانیت، سِمَت و مقامی نیست که در سایۀ آن، روحانیون امتیازات مادی کسب کنند، یا حرفهای که نظیر حرفههای دیگر، گروهی آن را پیشه و وسیلۀ امرار معاش خود قرار دهند. روحانیت در اسلام به معنای آراسته بودن به فضیلت علم و تقوا و مجهز بودن برای انجام یک سلسله وظایف اجتماعی دینی و واجبات کفایی است؛ بی آن که علم و تقوا سرمایۀ دنیاطلبی گردد (بهشتی،۱۳۸۳: ۱۳۹).
۱ـ۳ـ۲ـ۱ـ۲ـ وظایف روحانیت
بسیاری از عالمان و صاحبنظران حوزۀ دین، به استناد آیۀ ۱۲۲ سورۀ توبه که میفرماید: «و شایسته نیست مؤمنان، همگی کوچ کنند. پس چرا از هر فرقهای از آنان دستهای کوچ نمیکنند تا آگاهی عمیق در دین پیدا کنند و قوم خود را ـ وقتی به سوی آنان بازگشتند ـ، بیم دهند؟ باشد که آنان (از کیفر الهی) بترسند»، معتقدند روحانیت، تنها نهاد اجتماعی است که خداوند به تکمیل نیروی آن فرمان داده است و بر همین مبنا سه وظیفۀ اساسی زیر را برای روحانیت در نظر گرفتهاند:
ـ فهم عمیق دین و دریافت پیام وحی از منابع دینی: که شامل تحصیل ادبیات عربی (زبان منابع دینی) و آشنایی با قواعد مفاهمۀ عرفی در علم اصول فقه، علوم قرآنی، علوم حدیث، تفسیر، بررسی منابع روایی، پژوهش با هدف کشف نظر دین در موضوعی خاص و به طور کلی، همۀ تلاشهایی است که در راستای فهم عمیق دین صورت بگیرد.
ـ بازگشت به میان مردم، انذار و هشدار آنها و ابلاغ پیام دین: شامل سخنرانی، تدریس، تألیف کتاب، ترجمۀ متون دینی و تولید محتواهای کاربردی مذهبی و… است. سازمان روحانیت، وظیفه دارد ابزارهای مفید، دانشهای سودمند و شیوههای کارساز را در عرصۀ تبلیغات مذهبی، شناسایی کند و لوازم تحقق آنها را برای تمام طلاب فراهم کند. اصولاً پارهای از علوم و معارف، نظیر فنون بلاغت و اصول نگارش در راستای همین هدف به نظام آموزشی حوزهها راه یافته است.
ـ تلاش برای تحقق آرمانهای دینی (هدفمند بودن تبلیغ و امید اثرگذاری): تحقق اموری چون قضاوت و دادرسی، اجرای حدود شرعی، طراحی مدلهای دینی در علوم انسانی، بسترسازی برای اجرای احکام الهی و تحقق اهداف مکتب و تمام تلاشهایی که منجر به زمینهسازی جهت گسترش و تسهیل رفتار دینی و انگیزهسازی برای دینی زیستن و اسلامی ماندن میشود، در راستای این وظیفه بر عهدۀ نهاد روحانیت است (عالمزادۀ نوری، ۱۳۸۸: ۳۵ـ۳۴).
۲ـ۲ـ پیشینۀ پژوهش
با گسترش فضای مجازی در جهان و افزایش کاربران اینترنت، اهمیت مطالعه ویژگیها و تحولات فضای مجازی در بین صاحبنظران در حوزه جامعهشناسی، روانشناسی، علوم سیاسی، علوم ارتباطات و سایر رشتههای مرتبط، افزایش یافته است. در همین راستا باید متذکر شد که پژوهشهای انجام شده در حوزه فضای مجازی دامنه وسیعی را در بر میگیرد اما در میان کتابها و تحقیقات انجام شده در مراکز علمی، آموزشی و پژوهشیِ دانشگاهی و حوزوی، هیچ موردی که به نگرشسنجی روحانیون و یا حتی سنجش تأثیر مصرف اینترنت بر یکی از موارد: هویت، سبک زندگی و… در میان روحانیون پرداخته باشد، مشاهده نگردید. استعلام در این خصوص حتی از طریق مرکز نظرسنجی شورای عالی حوزههای علمیه نیز پیگیری شد که با جواب منفی این مرکز در خصوص وجود چنین پژوهشهایی در حوزۀ روحانیت مواجه گردید. هر چند پژوهشهای ارزشمندی در حوزۀ روحانیت در این مرکز انجام شده است، اما تحقیقی که به این موضوع خاص پرداخته باشد، وجود نداشت.
اما اگر به طور کلی بخواهیم پژوهشهای انجام شده در حوزههای «تأثیرسنجی اینترنت» و یا «نگرشسنجی» را مورد بررسی قرار دهیم، میتوانیم به شماری از تحقیقات داخلی و خارجی انجام شده در این خصوص اشاره کنیم که در انجام این پژوهش نیز مورد توجه و بررسی قرار گرفتهاند.
۱ـ۲ـ۲ـ پژوهشهای داخلی
۱ـ۱ـ۲ـ۲ـ «تأثیر اینترنت بر نگرشهای فرهنگی و اخلاقی دانشجویان دورۀ کارشناسی دانشگاه تربیت معلم تهران در سال ۸۶ـ۱۳۸۵»
در میان تحقیقات داخلی، تنها یک پژوهش یافت شد که به طور ویژه به بررسی «تأثیر اینترنت بر نگرش فرهنگی» پرداخته بود. این تحقیق در سال ۱۳۸۵ از سوی آقای یعقوب شعبانی به عنوان پایاننامۀ مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه تربیت معلم انجام شده است.
تحقیق مذکور در بین دو گروه از دانشجویان دانشکدههای علوم تربیتی و روانشناسی و علوم ریاضی و مهندسی کامپیوتر (جمعاً ۱۲۰ نفر؛ ۶۰ پسر و ۶۰ دختر) دانشگاه تربیت معلم (واحد پردیس کرج) صورت پذیرفته است. روش تحقیق، توصیفی و ابزار جمع آوری اطلاعات نیز پرسشنامه محققساخته بوده است. متغیر مستقل، اینترنت و چگونگی استفاده، میزان استفاده و متغیرهای وابسته نگرش فرهنگی و اخلاقی دانشجویان بوده است. در این پژوهش از آزمون t برای بررسی رابطۀ بین متغیرها استفاده شده است و بر اساس نتایج به دست آمده، تفاوت معناداری دربارۀ تأثیر استفاده از اینترنت بر نگرشهای فرهنگی و اخلاقی دانشجوان نمونه آماری مشاهده شده است؛ به این صورت که هر چه میزان استفاده از اینترنت در بین دانشجویان بیشتر بوده است، نگرش فرهنگی آنها نسبت به کسانی که استفادۀ کمتری از اینترنت داشتهاند متفاوتتر بوده است. همچنین دانشجویانی که بیشتر از اینترنت برای مقاصدی چون چت کردن و یا حضور در شبکههای اجتماعی استفاده کردهاند، نگرش فرهنگی و اخلاقی به روزتری نسبت به کسانی داشتهاند که فقط برای چک کردن ایمیل و یا خواندن اخبار از این رسانه استفاده نمودهاند. این تفاوت نگرش در مباحثی همچون پایبندی و احترام به فرهنگ ملی و محلی، ایجاد شبهه در باورهای دینی و عقیدتی آنها، کاهش روابط با دوستان و نزدیکان و… بوده است. در خصوص تأثیر جنسیت بر نوع استفاده و یا نگرش فرهنگی دانشجویان تفاوت معناداری مشاهده نشده است.
به نظر میرسد پژوهشگر این تحقیق، در تشخیص و تعیین مؤلفههای مربوط به نگرش فرهنگی دچار سردرگمی و سوء برداشت شده است و بیشتر به سمت از خود بیگانگی فرهنگی و گرایش به بهرهگیری از مؤلفههای فرهنگ غربی سوق پیدا کرده است؛ به طوری که در بیان هدف تحقیق خود تأکید میکند که منظور از تأثیرگذاری بر نگرش فرهنگی، پذیرش یا عدم پذیرش ارزشهای فرهنگی و اخلاقی دیگران از بعد ملی و در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی است و در پرسشنامه خود نیز مصادیق آن را در گویههایی همچون: «دوست دارید به زبان انگلیسی برای جستجوی مطالب خارجی مسلط باشید؟»، «آیا بعد از استفاده از اینترنت، نسبت به فرهنگ خود احساس ناخودی نمودهاید؟»، «آیا بعد از جستجوی مقالات خارجی دوست داشتید زبانتان غیر از فارسی بود؟» و… دنبال کرده است، و این در حالی است که مقولۀ فرهنگ و به تبع آن نگرش فرهنگی حوزۀ بسیار وسیعی را شامل میشود که نمیتوان آن را تنها به بحث از خود بیگانگی فرهنگی محدود کرد و برای بررسی کاملتر آن نیاز به ساختن گویههای بیشتر و همهجانبهتری است.
۲ـ۱ـ۲ـ۲ـ « اینترنت و ارزشها: بررسی رابطه بین استفاده از اینترنت و گرایش دانشجویان به ارزشهای سیاسی (با تاکید بر آزادی بیان و مشارکت در حکومت)»
عنوان فوق، عنوان پایاننامه مقطع کارشناسی ارشد رشته جامعهشناسی محمد حسین حسنی است که در سال ۱۳۸۲ در دانشگاه علامه با راهنمایی دکتر محمد عبداللهی دفاع شده است. این پژوهش برای بررسی تاثیر استفاده از اینترنت بر ارزشهای سیاسی کاربران، با تاکید بر آزادی بیان و مشارکت در حکومت و با بهره گرفتن از یک چارچوب نظری تلفیقی، متشکل از نظریههای جهانی شدن، جامعه اطلاعاتی، انتقال ارزشی در رسانهها و نظریههای پارسنز و اینگلهارت انجام شده است. در این پژوهش دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه تهران با حجم نمونه ۳۰۰ نفر، به روش شبه آزمایشی و با بهره گرفتن از پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته شدند. برای آزمون فرضیهها از ضریب همبستگی رتبهای اسپیرمن و رگرسیون چند متغیره استفاده شدهاست. نتایج نشان میدهد که بین میزان استفاده از اینترنت و میزان اهمیت آزادی بیان رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. در این پژوهش، رابطه بین میزان استفاده از اینترنت و میزان اهمیت مشارکت در حکومت تایید نشده است. با کنترل متغیرهای سن به روش آماری و میزان تحصیلات به روش همسانسازی، پایگاه اقتصادی – اجتماعی و میزان استفاده از اینترنت، مهمترین متغیرهایی بودند که ۲۴ درصد از واریانس ارزشهای سیاسی را تبیین کردند. بنابر یافتههای این پژوهش میتوان گفت که اینترنت در تقویت برخی از ارزشهای سیاسی، از جمله آزادی بیان، در بین کاربران نقش قابل توجهی دارد. مشارکت سیاسی و آزادی بیان که در پژوهش حسنی مورد سنجش قرار گرفتهاست، در زمره عناصر و عوامل هویتساز سیاسی قرار میگیرد. وجود رابطه مستقیم بین استفاده از اینترنت و ارزشهای سیاسی، به جهتدهی هویت سیاسی کاربران و تحکیم و تثبیت تغییر آن منجر میشود.
۳ـ۱ـ۲ـ۲ـ «بررسی رابطۀ میزان و نحوۀ استفاده از اینترنت و هویت فرهنگی جوانان»
این پژوهش به طور مشترک توسط دکتر شراره مهدیزاده و خانم زینب عنبرین انجام گرفته و در شمارۀ ۱۷ فصلنامۀ مطالعات فرهنگی و ارتباطات (زمستان ۸۸) به چاپ رسیده است. پرسش اصلی این تحقیق این است که آیا اینترنت به عنوان یکی از ابزارهای جهانیشدن، تضعیفکنندۀ هویت فرهنگ بومی است؟ در این پژوهش، هویت فرهنگی، بر اساس دو بُعد هویت دینی و ملی سنجیده شده است. نتایج این تحقیق ـ که از نمونهای به حجم ۳۸۴ نفر از جوانان شهر تهران به شیوۀ پیمایش و با بهره گرفتن از تکنیک پرسشنامه حاصل شده است ـ، نشان میدهد که اوّلاً بین هویت فرهنگی کاربران و غیر کاربران اینترنت، تفاوت وجود دارد، ثانیاً بین میزان و نحوۀ استفاده از اینترنت با هویت فرهنگی کاربران، رابطه است. بدین ترتیب که به هر میزان که استفاده از سایتها و مطالب غیر بومی، بیشتر میشود، هویت فرهنگی، تضعیف میگردد.
هر چند پژوهش انجام شده با توجه به ویژگی میانرشتهای بودن، در نوع خود خوب و قابل دفاع است، اما به نظر میرسد محققین در رویکرد نظری خود بیشتر به سمت نظریههای جامعهشناختی گرایش پیدا کردهاند و در حوزۀ ارتباطات فقط از نظریۀ «استفاده و خشنودی» بهره گرفتهاند و بیشتر نتایج پژوهش را با تکیه بر همین نظریه تبیین نمودهاند، در حالی که میتوان در این خصوص از نظریههای روانشناختی اجتماعی و دیگر نظریههای ارتباطاتی بهره گرفت. با این حال تفکیک استفاده از اینترنت به دو بخش میزان استفاده و محتوای مورد استفاده از نقاط قوت این تحقیق به شمار میآید که در پژوهش حاضر نیز از این رویکرد الگوبرداری شده است.
۴ـ۱ـ۲ـ۲ـ «مطالعۀ رابطۀ استفاده از اینترنت با ابعاد هویت دانشجویان»
این تحقیق توسط طاهره احمدی پور و سمیه حداد رنجبر انجام شده و در شمارۀ ۱۳ فصلنامۀ مطالعات فرهنگی و ارتباطات (زمستان ۸۷) به چاپ رسیده است و به چگونگی اثرات جنبههای مختلف استفاده از اینترنت (آموزشی، تفریحی، ارتباطی) بر ابعاد هویت (ابعاد شخصی، اجتماعی، ارتباطی، جمعی) پرداخته است. برای راستیآزمایی این فرضیه، از نمونهای ۲۴۰ نفری از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه ولی عصر رفسنجان، با تکنیک پرسشنامه سنجش به عمل آمد نتایج حاصل از این بررسی، نشان داد که بین استفاده تفریحی از اینترنت و هویت شخصی و هویت ارتباطی، رابطۀ منفی معنیدار وجود دارد. همچنین بین استفادۀ ارتباطی از اینترنت و هویت ارتباطی نیز رابطۀ منفی معنیدار مشاهده شده است. بدین معنا که با افزایش استفادۀ تفریحی از اینترنت، میزان اهمیتی که افراد به بعد شخصی و ارتباطی هویتشان میدهند، کاهش مییابد. همچنین با افزایش استفاده ارتباطی از اینترنت نیز میزان اهمیت فرد نسبت به هویت ارتباطیاش کاهش پیدا میکند. نتایج این تحقیق، بین استفادۀ آموزشی از اینترنت و هیچ یک از ابعاد هویت مورد نظر، رابطهای نشان نداده است.
به نظر میرسد تأکید بیش از حد نویسندگان این مقاله بر مقولۀ هویت، آنها را از موضوع اینترنت و تأثیرات رسانهای غافل کرده است؛ به طوری که در هیچ کجای پژوهش اشارهای به نظریات ارتباطاتی نشده است و محوریت تحقیق بر روی موضوع هویت و نظریات روانشناختی و جامعهشناختی متمرکز شده است. بر همین اساس مباحث نظری مربوط به هویت و ابعاد چهارگانۀ آن یعنی شخصی، اجتماعی، ارتباطی و جمعی دچار گسترۀ بسیار وسیعی شده است که به نظر میرسد تمرکز موضوع را از بحث هویت خارج کرده و بیشتر آن را به حاشیه رانده باشد.
۵ـ۱ـ۲ـ۲ـ «تأثیر فضای سایبرنتیک بر هویت اجتماعی»
عنوان فوق، عنوان رسالۀ دورۀ دکتری جامعهشناسی بهزاد دوران در دانشگاه تربیت مدرس (سال ۱۳۸۱) است.
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1401-04-05] [ 08:42:00 ب.ظ ]
|