سوالی که در اینجا پیش می‌آید این است که چنانچه فضای عمومی جامعه برای پذیرش پیامبر(ص) فراهم بوده است باوجود تمایل سران قریش به ریاست پیامبر(ص) راز مخالفت سران قریش با پیامبر(ص) در چه چیزی بوده است؟

پاسخ به این سوال این است که سران قریش صرفاً به دنبال تثبیت موقعیت خود و بهره مندی از امنیتی بودند تا در سایه آن بتوانند روز به روز بر موقعیت و ثروت خود بیفزایند؛ بنابراین توقع آنها از پیامبر(ص)این بود که آنها را در مقابل خطرهای بیرونی و سیاست های خارج از عربستان مصون دارد؛ پیامبر(ص) دعوت خویش را بر پایه دین ابراهیم آشکار نمود[۱۲۸] پیام این دعوت هرچند می‌توانست همگرایی ملی- مذهبی ایجاد نماید و از این جهت هدف سران را برآورده می‌ساخت اما نتیجه این دعوت این بود که در نهایت منافع اقتصادی آنها را از درون مورد خطر قرار می داد به همین دلیل آن‌ها برای خودداری پیامبر(ص) از دعوت، از یک‌سو به دنبال تطمیع حضرت بودند و از پیشنهاد مال، مقام و حتی فرمانروایی بر قریش سخن می‌گفتند[۱۲۹] و از سوی دیگر با آزار و تهدید به طرح انبوه معارضات زبانی با پیامبر در کنار آزار و اذیت‌های جسمانی پرداختند. چنین برخوردهای دوگانه با حضرت نشان می‌دهد که سران قریش تلاش می نمودند با هر ترفندی پیامبر(ص) را با خود همراه سازند. مخالفت بی‌امان با حضرت در داخل مکه در زمان حضور ایشان جهت جلوگیری از انقلاب داخلی و تعقیب و پیگیری مهاجران در حبشه جهت جلوگیری از انقلابی از بیرون جملگی بیانگر ترس از نفوذ سیاسی حضرت بود که بی شک منافع اقتصادی آنها را که بر عواید حاصله از امور مربوط به کعبه استوار بود، مورد هدف قرار می‌داد.

استراتژی پیامبر(ص) برای تأسیس حکومت در مکه

قراین زیر نشان می‌دهد که پیامبر(ص) در مکه به دنبال تأسیس حکومت بود:
پس از محاصره مسلمانان در شعب ابیطالب، که سیاست قریشیان برای انزوای حضرت و نابودی آن‌ها بود با رحلت أبوطالب، قریش جرئت بیشتری نسبت به پیامبر پیدا کرد، پیامبر نیز که از درون قریش و مکه نتیجه‌ای به دست نیاورد به طائف روی آورد، دعوت خویش را اعلام نمود و از سران طائف برای قیام برعلیه قریش یاری خواست اما آن‌ها به صورتی نادرست حضرت را از طائف بیرون راندند، پس از آن حضرت از هر فرصتی در موسم حج برای دعوت خویش استفاده می‌نمود، تا این‌که درنهایت در آمدوشد خزرجیان در موسم حج فرصتی برای گفتگو و سپس اعلام حمایت از سوی آن‌ها فراهم شد؛ اعلام حمایتی که بسیار متأثر از شرایط مدینه بود، زیرا مدینه در جدال میان اوس و خزرج و یهودیان، نیازمند پیامبری بود که بشارت آن را از یهود شنیده بودند و امید داشتند با کمک همان بشارت هم اختلاف دو قبیله اوس و خزرج پایان پذیرد و هم فخر فروشی یهودیان در اهل کتاب بودن از سر آن‌ها باز شود.[۱۳۰] تلاش‌های حضرت برای نفوذ از بیرون در نظام قریش نشان می‌دهد حضرت حتی‌المقدور در مکه سرِ تأسیس حکومت داشت.

رویکرد درون‌متنی

با تأمل در آیات قرآن و برخی از کلید واژه‌هایی که اشاره به مؤلفه‌های رسالت پیامبر دارد، نیز می‌توان ترس مخالفان حضرت را از نفوذ سیاسی ایشان دریافت و تأمل در این کلیدواژه‌ها نشان می‌دهد، رویکرد تشکیل حکومت و تبیین خطوط اصلی آن در آیات مکی و حضور ۱۳ ساله حضرت در مکه بسیار پررنگ بوده است هرچند تفسیر سیاسی مناسبی از آیات مکی ارائه نشده است.
مهم‌ترین کلیدواژه‌هایی که برای تبیین وظایف رسول خدا(ص) به کار می‌رود همان چیزی است که در سایر پیامبران مشترک بوده است و ناظر بر تبشیر و انذار است.[۱۳۱] از مهم‌ترین وظایف پیامبر اسلام نیز انذار و تبشیر و شاهد بر امت بودن است.[۱۳۲]
انذار در نخستین آیات نازل شده از قرآن متواتر است، از نخستین سوره‌های نازل شده نیز مدّثر است که با «قم فأنذر» بیان شده است. کلمه دیگری که در مورد حضرت به کار می‌رود «مذکّر» است، که به معنای خاطر نشان کردن چیزی به کسی است که به شیوه‌ای رفتار مناسب در پیش‌گیرد که معنای آن در قرآن بسیار به «هشدار» نزدیک است، چنان‌که در آیه ۴۵ سوره «ق» گفته شده است«فذکر بالقرآن من یخاف وعید» و حتی کلمه ساده ذکر(به یاد داشتن به یادآوردن) در آیه ۶۳ سوره اعراف و آیه ۷ سوره حاقّه فحوای هشدار دارد. نخستین وظیفه منذر این است که پیامی را به قومش برساند؛ ولی از آن جا که این هشدار ناظر بر جهت‌یابی جدید کار و کردار کل جامعه است می‌توان گفت که جنبه سیاسی هم دارد. چنین بر می‌آید که برخی از مخالفان حضرت از رشد نفوذ سیاسی وی بیمناک بوده‌اند.[۱۳۳] به‌ خصوص نفوذ سیاسی فردی که بیشترین بی اعتنایی به امور دنیوی داشت[۱۳۴] برای سران قریش نقطه اشتراکی برای رایزنی باقی نمی‌گذاشت.
در قرآن مهم‌ترین خاستگاه پیامبر و اهداف رسالت را می‌توان در تزکیه و تعلیم (بقره: ۱۵۱)، کاستن از اختلاف‌‌های ناروا (بقره: ۲۱۳)، بشارت و انذار باهدف اتمام حجت(بقره:۱۱۹؛ نساء: ۱۶۵)، دعوت به توحید و دوری از شرک و بت‌پرستی(نحل:۳۶)، برون‌رفت از تاریکی و رسیدن به روشنایی(طلاق:۱۱)، برداشتن غل‌های اسارت و رهایی از یوغ ستمگران(بقره:۱۵۷) و مبارزه با جهل و تعصب(انفال:۲۴) دانست؛ اما بازگشت تمام این برنامه‌ها و اهداف، ساختن جامعه‌ای بر اساس قسط و عدل است که خداوند در آیه ۲۵ حدید[۱۳۵] بدان اشاره نموده است، جامعه‌ای که مردم بر اساس برنامه تربیتی پیامبر چنان ساخته شوند که خودشان به قسط و عدل عمل نمایند.[۱۳۶]
ابن عربی در تفسیر این آیه «بینات» را معارف و حقایق نظری، کتاب را شریعت و احکام عملی، میزان را عمل بر اساس عدل و مساوات و آهن را قوه قهریه(ضمانت اجرایی در دفع شرور) می‌داند، وی سروسامان گرفتن نظام اجتماعی با عدل و صلاحی که سیاست با آن کامل می‌شود را تنها با شمشیر (که مراد وی قدرت مبتنی بر آن است) ممکن می‌داند و بر همین اساس ضرورت جایگاه سیاسی رسولان را تبیین می کند.[۱۳۷]
همان‌طور که تبیین شد، نه‌تنها هدف پیامبر اسلام بلکه هدف تمامی انبیاء برقراری عدالت است که تشکیل حکومت از لوازم آن می‌باشد. در باب «الِاضْطِرَارِ إِلَى‏ الْحُجَّه»[۱۳۸] به نقل از امام صادق(ع) ضرورت وجود سفیرانی از خداوند در زمین که خواست او را براى بندگانش بیان کنند و آنان را به مصالح و منافعشان و موجبات تباه و فنایشان رهبرى نمایند، اشاره شده است بنابراین وجود امر و نهى‏کنندگان از طرف خداوند در زمین ضروری دانسته شده است. در این روایت پیامبران به‌عنوان رهبران مردم در راستای جلب منافع و مصالح معرفی‌شده‌اند و این امر جز با داشتن رهبری سیاسی در جامعه مقدور و میسر نیست.
در روایتی دیگر[۱۳۹] نیز وجود کتاب (قرآن) برای این رهبری لازم و اما کفایت آن تنها به وجود قیم دانسته شده است، قیمی که با شناخت درست کتاب بتواند در مواقع اختلاف مردم به‌درستی نظر دهد.
از مطالب فوق به نکات زیر رهنمون می‌شویم:
الف. مهم‌ترین هدف انبیاء ساختن جامعه‌ای بر اساس عدالت است. پس از آغاز بعثت پیامبر در مکه مهم‌ترین هدف حضرت تأسیس حکومت بود. تلاش‌های گسترده مشرکان در مکه نشان‌دهنده آگاهی از هدف پیامبر(ص) است.
ب. تدبیر امور دین و دنیا مردم تنها از جانب پیامبران مقدور است؛ زیرا تنها کسانی هستند که با تکیه بر وحی الهی شناخت کامل از انسان و مصالح و مفاسد وی دارند.
ج. در نبود پیامبر، کتاب به‌تنهایی برای پیشوایی و حاکمیت کامل نیست؛ بلکه به افرادی نیاز دارد که شناخت کاملی از کتاب به‌عنوان قانون اساسی داشته باشند تا بتوانند تدبیر امور دین و دنیا مردم را به نحو نیکو انجام دهند، راز همراهی و عدم افتراق جانشینان پیامبر با قرآن نیز در همین نکته نهفته است.

نظام سیاسی در مدینه

ورود پیامبر به مدینه خالی از چالش نبود؛ در مدینه نیز حضرت با دو قبیله اوس و خزرج و نیز یهود مواجه بودند.

مدینه در آستانه ورود پیامبر(ص)

اوس و خزرج با یکدیگر جنگ‌های دیرینه داشتند جنگ‌هایی که از خونخواهی یک نفر آغاز شد و هر بار به بهانه‌هایی مشابه تکرار می‌شد، نزاع میان آن‌ها گسترده شد و جنبه جناحی به خود گرفت تا بدان جا که در یک جنگ اوس به بهانه زیارت کعبه از قریش طلب یاری علیه خزرج نمود و در جنگی دیگر از قبایل بنی قریظه و بنی نظیر کمک می‌گرفت. بعدها پیمان با این دو قبیله به تعهدات دیگری تعمیم داده شد.[۱۴۰] این نکته ازآن‌رو اهمیت دارد که این دو قبیله بعداً نیز در جریان سقیفه با یکدیگر دچار اختلاف شده و از ترس این‌که دیگری پیروز نشود با وجود نگرانی از جانب قریش، به آن‌ها در جانشینی پیامبر(ص) رضایت دادند.

اقدام پیامبر(ص) در تغییر ساختار سیاسی مدینه

ورود پیامبر(ص) به مدینه با شرایطی که گفته شد همراه بود؛ اما حضرت در راستای تغییر ساختار سیاسی مدینه با ایجاد الفت میان اوس و خزرج «انصار» را ایجاد نمود و با برقرار پیوند برادری میان انصار و مهاجران میان آنها الفت بر قرار ساخت.[۱۴۱] بنابراین در نظام جدید مدینه یهود، انصار و مهاجران قرار داشتند. که هرکدام دارای تفکر خاصی بودند:
انصار پیوسته از این‌که به پیامبر یاری رساندند در مقابل مهاجران فخر می‌نمودند.
مهاجران نیز به سبب سبقت در اسلام مدعی برتری بودند.
یهودیان به سبب این‌که گمان می‌نمودند با تقویت اسلام می‌توانند از حملات مسیحیان روم در امان باشند با مسلمانان تفاهم داشتند و در پیمان‌نامه‌ای که پیامبر با آنان منعقد ساخت، و جبهه متحدی در برابر حملات خارجی بود مشارکت داشتند. شاید تصور می‌نمودند که با تقویت اسلام می‌توانند پیامبر را به سمت خود بکشانند، اما زمانی که قدرت نظامی و اقتصادی پیامبر را دیدند اضطراب آنها را فراگرفت و از هیچ کوششی برای متزلزل ساختن عقاید مسلمانان با طرح سوالات و شبهات دریغ ننمودند.[۱۴۲]

جریان‌های سیاسی مخالف در آخرین سال‌های حیات پیامبر(ص)

شناخت جریان‌های سیاسی مخالف در آخرین سال‌های حیات پیامبر(ص) از جهات زیر دارای اهمیت است.
اولاً ازآن‌رو که جعل حدیث از زمان پیامبر(ص) آغاز شده است، شناخت عوامل سیاسی جعل حدیث، بدون آگاهی از جریان‌های سیاسی مخالف پیامبر(ص) و مقابله حضرت با آن‌ها ممکن نیست.
ثانیاً با شناخت جریان‌های سیاسی مخالف پیامبر(ص) امکان تحلیل واقع‌بینانه‌ای از فعالیت جریان‌های سیاسی متقاضی حاکمیت بعد از حضرت(ص) فراهم می‌آید.
بررسی‌های اولیه نشان می‌دهد جریان یهود، و همچنین جریان نفاق (برآمده از دو جریان مهاجران و انصار) مهم‌ترین جریان مخالف پیامبر(ص) در مدینه و به‌ خصوص در آخرین سال‌های حیات حضرت هستند.

فعالیت های یهود

با بعثت پیامبر و آشنایی یهود با حضرت(ص)، با توجه به آگاهی و دانش یهود از ظهور پیامبر بر آن‌ها اتمام حجت شد؛ آیات قرآن نیز به این امر گواهی می‌دهد.[۱۴۳]
یهودیان را می‌توان به دو گروه تقسیم نمود گروهی بسیار اندک که به آنچه در تورات در مورد پیامبر (ص) و اسلام بیان شده معترف‌اند و در چنگ زدن به توحید، قبول رسالت و تمکین نسبت به شریعت تلاش می‌نمایند[۱۴۴] و گروه بسیاری که حقیقت را کتمان می‌نمودند و تلاش می‌کردند با تکذیب پیامبر، پیرامون اسلام همبستگی ایجاد نشود.[۱۴۵] همین گروه فاسق از یهودیان از دو راه سعی نمودند با اسلام به مبارزه بپردازند، آن‌ها از یک سو به‌طور غیرمستقیم و از راه مشارکت کردن و مشورت دادن به مشرکان و منافقان در جهت تخریب اسلام تلاش می‌نمودند و از سوی دیگر مستقیماً تلاش می‌کردند با تکیه بر علم و آگاهی، با ایجاد شبهه جبهه مسلمانان را متزلزل سازند و پیوسته مانند نیاکان خود به بهانه جویی بپردازند.[۱۴۶] این چنین افرادی بر اساس قرآن[۱۴۷] بر هیچ دینی نیستند؛ زیرا نه به کتاب آسمانی خود عمل می‌نمایند و نه به قرآن ایمان می‌آورند.

مشارکت با مشرکان و منافقان

پیامبر (ص) پس از بعثت ابتدا با دو گروه مواجه بودند:کافران از اهل کتاب و مشرکان. این دو گروه تا زمانی که پیامبر مبعوث نشده بود، انتظار ایشان را می‌کشیدند و چه‌بسا انتظار مشرکان نیز متأثر از دانش یهود نسبت به ظهور پیامبر آخرالزمان بود، باوجود چنین انتظاری، پیامبر به‌عنوان بینه و شاهد برای آن‌ها آمد تا حجت تمام گردد؛ لیکن آن‌ها به هدایت الهی پاسخ ندادند و بر اندیشه و باور سابق ماندند؛[۱۴۸] ازاین‌رو این دو گروه بدترین خلق خدا نامیده شدند.[۱۴۹]
یهودیان به سبب بهره‌ای که از کتاب داشتند در دشمنی مشرکان با پیامبر (ص) به نفع مشرکان و تقویت روحیه آنها تلاش می‌کردند.[۱۵۰] مشرکان نیز پیوسته به آنها مراجعه می‌نمودند تا بدان جا که آن‌ها را داور قرار می‌دادند تا بین آن‌ها و مؤمنان داوری نماید و اهل کتاب چنین داوری می‌کردند که دین مشرکین بهتر از دین مؤمنین است، علامه می‌گوید: «از اهل کتاب تعبیر کرده به کسانى که بهره‏اى از کتاب دارند، تا مذمت و سرزنش از آنها عمیق‌تر باشد، چون ایمان علماى اهل کتاب به جبت و طاغوت با این که عالم به کتاب خدا هستند، رسواییش بیشتر و زشت‌تر است»[۱۵۱]
علاوه بر کمک فکری، در سوره مبارکه احزاب صریحاً یهود به عنوان پشتیبانان مشرکان مورد خطاب قرار می‌گیرند که به سبب همین پشتیبانی از مشرکان، خوار و ذلیل گردیده و از دیارشان طرد شدند. آن‌ها یهود بنی‌قریظه بودند که باوجود پیمان با مسلمانان چون شرایط را مساعد دیدند در جنگ احزاب جانب مشرکان را گرفتند.[۱۵۲]
در مورد مشابه یهود بنی‌نظیر نیز که با حضرت هم‌پیمان بودند، به سبب ماجرایی نقض پیمان نمودند و تصمیم گرفتند با ابوسفیان در مکه به نمایندگی کعب بن اشرف پیمان ببندند و از سوی دیگر به امید یاری منافقان مدینه به سرکردگی عبدالله بن ابی که بدان‌ها وعده یاری داده بود مقاومت نمودند، لیکن پس از مقاومتی بی‌نتیجه شکست خوردند و از دیار خویش طرد گشتند.[۱۵۳] و بدین‌صورت پیمان با ابوسفیان به‌عنوان سرکرده مشرکان برایشان سودی نداشت و امید بستن به وعده‌های منافقان نیز سرابی بیش نبود. قرآن به‌خوبی پرده از این بی‌وفایی در عهد و پیمانِ برادری یهود و منافقان برمی‌دارد و منافقان را در وعده و وعیدشان نسبت به یهود دروغ‌گویانی بیش نمی‌داند.[۱۵۴] مشارکت یهود با منافقان و مشرکان نشان می‌دهد که هرچند هر دو هدف یکسانی داشتند، لیکن ازآن‌رو که هرکدام از آن‌ها دارای منافع جداگانه بودند چنانچه منافع هر یک از آن‌ها به خطر می‌افتاد موقتاً از دستیابی به هدف مشترک دست می‌کشید و دیگری را فدای منافع خویش می‌نمودند. تاریخ به‌روشنی گواه است که ایمان ظاهری ابوسفیان و پیمان بستن یهود با پیامبر (ص) همه متأثر از شرایطی بود که در آن قرار می‌گرفتند. بنابراین هر چه بر شوکت اسلام افزوده می‌شد ترکیب متشکل از مشرکان و یهود در چهره جدیدِ نفاق رخ‌نمایی می‌کرد.

تخریب ایمان مسلمانان با علم و آگاهی به حقانیت اسلام

مطابق آیه ۱۰۹ سوره مبارکه بقره گروهی از متعصبین یهود باوجود این‌که می‌دانستند پیامبر (ص) رسول خدا و اسلام دینی حقیقی است،[۱۵۵] دوست داشتند که از روی حسد ایمان مسلمانان را متزلزل سازند.[۱۵۶] بر طبق روایاتی که فخررازی می‌آورد تلاش آنها این بود که از دین پیامبر به سمت آیین یهود متمایل شوند.[۱۵۷] صاحب مجمع‌البیان در مورد انگیزه حسادت آن‌ها می‌گوید: انگیزه حسادت یهود نسبت به مسلمین این بود که خداوند، پیامبرى را در آنان قرارداد و ریاست و حکومت را از یهود زائل کرد.[۱۵۸]
بخشی از سوره مبارکه آل‌عمران رسوایی یهود را به تصویر می‌کشد، علامه طباطبایی در مورد مجموع آیاتی که در سیاق یکسان به این موضوع می‌پردازند، می‌گوید: «این آیات همان‌طور که می‌بینید با اتصالى که در سیاق دارد، دلالت دارد بر این‌که اهل کتاب (طایفه‏اى از ایشان، یعنى یهود و یا طایفه‏اى از یهود) به آیات الهی کافر بودند و مؤمنین را از راه خدا باز مى‏داشتند، به این صورت که راه خدا را در نظر مؤمنان کج و معوج جلوه داده و راه ضلالت و انحراف را در نظر آنان، راه مستقیم خدا جلوه‏ می‌دادند. براى مؤمنان شبهاتی القا مى‏کردند تا به‌وسیله آن، حق را که راه آنان است، باطل و باطل خود را حق جلوه دهند».[۱۵۹]
در آیه ۶۹ سوره مبارکه آل‌عمران[۱۶۰] نیز به منحرف ساختن مردم از حق و حقیقت از سوی یهود اشاره شده است.[۱۶۱]
تأکید بر خصومت یهود با اسلام ازآن‌جهت اهمیت دارد که با وجود علم و آگاهی از اخبار تورات، آیات و نشانه‌های الهی و نبوت پیامبر(ص)، اسلام را انکار می‌نمودند[۱۶۲] و تنها به آنچه که مطابق میل آن‌ها از آیات نازل شده بود ایمان می‌آوردند.[۱۶۳]
یهود بر خدا دروغ می‌بستند و با مشرک دانستن مسلمانان[۱۶۴] می‌گفتند اگر یهود بر یهود خیانت کند پیش خدا مسئول است ولى اگر بر غیر یهود خیانت کند، عقاب ندارد؛ توجیه آنها این بود که خدا بر نژاد یهود نظر ویژه ای دارد و فقط آن‌ها را به رحمت و فضل خود برگزیده است.[۱۶۵]
یهودی که عالمانه و عامدانه در حیات پیامبر نه‌تنها آیات الهی را منکر می‌شدند بلکه دیگران را نیز به بیراهی می‌کشند و بر خداوند دروغ می‌بستند، پیداست پس از رحلت پیامبر(ص) و رهایی از رسوایی مکرر در قرآن[۱۶۶]، به سبب قدرت و شوکت اسلام، راهبرد خود را عوض خواهند نمود و در نقابِ اسلامیِ دروغین هر نوع ضربه‌ای را به اسلام وارد خواهند ساخت. در بخش دوم از این پژوهش در تبیین نقش قصاص در جعل حدیث خواهیم دید که دروغ بستن بر پیامبر(ص) و داخل نمودن آیین یهود و افسانه‌ها و قصه‌های ساختگی در آموزه‌های اسلامی به نام سیر و سلوک پیامبر از رایج‌ترین راهبردهای یهودیانی بوده است که به سبب شرایط خاص در کسوت اسلام درآمدند.

منافقان جریان سیاسی پایدار بر اساس قرآن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...